اندیشه زندگی و مرگ یکی از مهم ترین اصول عقاید و باورهای آدمیان است. انسان از گذشته های دور تا کنون بعد از آفرینش و مشاهده ی مرگ همواره به دنبال جاودانگی و در آرزوی بی مرگی بوده است. در باورهای مردم پیشین و در آئین ها، مرگ پایان زندگی و نابودی مطلق نیست بلکه می تواند عاملی برای زندگی بهتر و والاتر باشد. بررسی دیدگاه آفرینش و پایان جهان در اسطوره های ایران و اسکاندیناوی، محور اصلی این پژوهش است. در این بررسی فرض بر این است با وجود تفاوت های ظاهری این دو اسطوره اغلب دارای بن مایههای مشترکی هستند. باور به آفرینش و وجود روز رستاخیز در هر دو سرزمین دیده می شود، آفرینش از یک نقطه شروع می شود و در طول زمان به پایان می رسد. چرخه ی مرگ و آفرینش دائمی است و پایان جهان، پایان آفرینش نیست. در پایان جهان، با رسیدگی به اعمال انسان بر چرخه ی آن ها تأکید می-شود. در این پژوهش کلیت اسطوره ها به صورت تحلیلی-توصیفی بررسی شده و شباهت و تفاوت ها مشخص گردید.