۱.
نگاره های گیاهی از فزاینده ترین نگاره های به کارآمده در دست بافت ها به حساب می آیند. هنگامی که این نگاره ها به مثابه نقش مایه درختی مطرح شوند، تنوع، ترکیب، فراوانی و اقبال فراگیر آن ها در حوزه های روستایی و عشایری مطالعه آن ها را ایجاب می نماید. مهم تر آنکه تفکیک، تمایز و رده بندی آن ها در سبک شناسی دست بافت ها حائز اهمیت و باعث تعمیق مطالعه هم نشینی و ترکیبات آن ها خواهد شد. پژوهش حاضر نگاره های درختی را در موقعیت نقش مایه و در موضع قالی روستایی چهارمحال و بختیاری و به انگیزه گونه شناسی آن ها مورد کاوش قرار می دهد. از اهم نتایج این بررسی، شناسایی، طبقه بندی و سبک شناسی نقش/نگاره های درختی و و جوه تمایز آن با موارد مشابه در حوزه مورد مطالعه می باشد. نواحی پوشش تحقیق فرخشهر، سامان و حاجی آباد است که برای درک و بررسی بهتر موضوع، جغرافیای نواحی گسترش یافته است. تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است و فراهم آوری اسناد و منابع آن میدانی و کتابخانه ای است.
۲.
دوره قاجار یکی از مقاطع مهم سیاسی- اجتماعی و فرهنگی۔ هنری ایران است. تأثیرات صریح فرهنگ غرب در این دوره اجتناب ناپذیر است.کاخ ها به عنوان شاخص ترین بقایای معماری در دوره قاجار با جدیت تداوم پیدا کردند. در این راستا، افرادی همچون فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه اقدام به انجام تعمیرات و ساخت کاخ های جدید کردند. با توجه به اهمیت تاج در ایران و اینکه نشان آسمان و نمادی از تاییدات آسمانی محسوب می گردید، به همین جهت ، تزیین تاج مورد توجه قرار می گرفت.جقه، زینت بخش تاج و کلاه پادشاهان قاجار بوده است؛ نوعی تزیین که بر جلوی کلاه یا تاج پادشاهان تعبیه می شده است. هدف اصلی این پژوهش یافتن ارتباط بین نقوش جقه پادشاهان قاجار(فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه) و نقوش استفاده شده در کاشی های کاخ گلستان می باشد. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به چگونگی ارتباط میان نقوش به کاررفته در جقه ی پادشاهان قاجار و نقوش کاشی کاری موجود در کاخ گلستان می باشد. در این راستا با مطالعه ی تطبیقی و با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی به کشف ارتباط بین تزیینات جقه ها و کاشی کاری های کاخ گلستان می پردازد. در بررسی تصاویر جقه ها و مقایسه ی آن با کاشی کاری کاخ گلستان این نتیجه برای نگارنده استنباط می شود که نقوش به کاررفته در جقه ها بی ارتباط با نقوش کاشی کاری در این دوره نیست. در واقع، این نقوش زیبایی خویش را وام دار ویژگی هایی همچون: استفاده از نقوش گیاهی- حیوانی و... بوده که نمود این نقوش هم در کاشی ها و هم در جقه ها مشاهده می شود. در این راستا، تجلی نقوش هندسی در رتبه اول و نقوش گیاهی(ختایی) در مرتبه دوم و نقوش حیوانی در مرتبه سوم از اهمیت قرار دارد.
۳.
با زوال حکومت قاجار و شروع حکومت رضاشاه پهلوی، جامعه ایران از خطمشی دوره مشروطه فاصله گرفت و زمینه برای ایجاد هرج و مرج در کشور فراهم شد. هر چند در دوره قاجار نیز شاهد اوضاع نابسامان داخلی نیز هستیم امّا از دوره پهلوی، دیکتاتوری و استبداد بر جامعه شکل گرفت. اوضاع وخیم این دوران باعث شد نویسندگان زیادی دست به مبارزه با اوضاع نابسامان داخلی بزنند و به انتقاد از وضعیت حاکم بر کشور بپردازند. روحیه شورشی و میل به مبارزه در اغلب نویسندگان این دوره که حس وطندوستی در آنان شعلهور است، باعث شده است که نثر خود را مزیّن به عناصر پایداری کنند به طوری که با قرار دادن چاشنی پایداری در آثار خود، سهم بسزایی در بیداری مردم عصر خود داشته باشند. بیشک تبیین مسائل عصر پهلوی اوّل در قالب نثر پایداری برای هر وطندوستی درخور تأمّل است که به فراخور بیان این عناصر، هم برخی از زوایای تاریخی این عصر روشنتر میشوند و هم نقش ادبیّات متعهّد در بیداری مردم مؤثّرتر واقع میشود. در این پژوهش که بر اساس روش کتابخانهای و سندکاوی صورت گرفته است، نویسندگان کوشیدهاند به سیر نثر پایداری در این دوره بپردازند و در نهایت به این نتیجه رسیدهاند که نثر پایداری این دوره، به زبانی ساده و مردمی بیان شده است به طوری که مهمترین عناصر پایداری آن نیز عبارتند از: وطن، مبارزه با استبداد، انتقاد از اوضاع جامعه عصر پهلوی، به تصویر کشیدن اوضاع نابسامان جامعه، مرگاندیشی، مبارزه با نفس امّاره، تقویت حس شجاعت، تقویت روحیه انقلابی و غیره.
۴.
شاهان صفوی هر یک به نوبه خود، در بزرگداشت هنرمندان و پیشرفت دادن هنر کوشا بودند، هر چند که میزان و نحوه حمایت آن ها از هنر در حدود حکومت دویست ساله صفوی یکسان نبوده و با فراز و نشیب هایی همراه بوده است. فقدان اقتدار مقام سلطنت شاه محمد خدابنده، به علت تغییر و تحولات سیاسی و نابینا بودن ایشان از وی مردی ضعیف و سرخورده ساخته بود که در نتیجه ی آن از او نه شاهی عظیم و نه حامی ای بزرگ در جهت حمایت و ارج قرار دادن نسبت به هنر و هنرمندان به وجود آورده بود؛ اما این باعث نمی شود که سیر و تحول هنر در دوره وی را نادیده بگیریم و مورد تفحص و تحقیق قرار ندهیم. در همین راستا، در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی جایگاه هنر و رویکرد شاه محمد خدابنده نسبت به آن پرداخته شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که به دلیل تحولات سیاسی و دوره کوتاه حکومت شاه محمد خدابنده (985-996 ه.ق)، آن طور که شایسته باشد، هنر مورد توجه قرار نگرفت و با فراز و فرودهایی همراه بوده است.
۵.
مقاله حاضر به شناسایی موانع پیشروی اجرای ارزشیابی کیفی-توصیفی در کلاس های چند پایه ابتدایی منطقه آموزشی کامیاران به روش پیمایشی پرداخته است. برای دستیابی به این هدف مؤلفه هایی با نظر آموزگاران باتجربه که جزو سؤالات پرسشنامه بود تنظیم گردید. جامعه آماری شامل تمامی معلمان شاغل در مدارس ابتدایی روستایی کامیاران بود. نمونه پژوهش، آموزگارانی بودند که در کلاس های چندپایه روستایی تدریس می کردند انتخاب شدند تعداد آن ها 20 معلم بودند. ابزار مورد استفاده جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی شامل توزیع،فراوانی و درصد استفاده گردید. دستاوردهای پایانی نمایان ساخت که اصلی ترین موانع پیشرو اجرا ارزشیابی کیفی–توصیفی در کلاس های چندپایه ابتدایی منطقه آموزشی کامیاران از مهم ترین تاکم اهمیت ترین عبارت بودند از: کمبود زمان برای تدریس در کلاس های چندپایه، زیاد بودن مطالب کتاب های درسی، زیاد بودن کار برای اجرای صحیح ارزشیابی کیفی–توصیفی و تهیه ابزارهای ارزشیابی، خستگی و فرسودگی به دلیل فشار کاری و حجم بالای کار، نداشتن انگیزه و رغبت کافی برای اجرای ارزشیابی کیفی–توصیفی توسط آموزگاران باسابقه کاری بالا، نیاز به معلمان آشنا و متخصص در زمینه ارزشیابی کیفی–توصیفی برای تدریس در کلاس های چندپایه و نیاز به همکاری بیشترین آموزگاران و متخصصان تعلیم و تربیت در جهت اجرای هدفمند این ارزشیابی.
۶.
مکتب کلاسیسیسم در قرن هفدهم در اروپا به وجود آمد و از هنر یونانی و رومی الگو و الهام گرفته است (بازگشت به اصول و قواعد زیبایی شناسی آنان)، زیرا در سده و قرن های پانزدهم تا هجدهم در اروپا توجه زیاد و بسیاری به هنر این دو تمدن می شد، کلاسیسیسم را می توان مکتب سنت گرایی در هنر و ادبیات دانست، در واقع پیروان مکتب کلاسیسیسم به دنبال ایجاد و خلق توازن، تعادل، هم آهنگی و هارمونی، تقارن، منطق، روشنی، ظرافت، نزاکت و واقع گرایی در آثار خود هستند، مکتب کلاسیسیسم برخلاف دیگر سبک ها و مکاتب هم عصر و دوره خود، یعنی باروک و بعدها رمانتیسیسم که بر اساس و مبتنی بر خیالات و احساسات و عواطف هستند، برپایه منطق و عقل استوار است. پژوهش حاضر به دنبال ژرف اندیشی در باب مکتب هنری و ادبی کلاسیسیسم و تأثیرات آن بر رشته و تخصص های هنری اعم از معماری و موسیقی است. در این تحقیق از روش تحلیلی-توصیفی و بر طبق مطالعات کتابخانه ای، بهره بردن از منابع و سایت های موجود در اینترنت و اسناد در دسترس استفاده شده است. نتایج آنالیزها حاکی از آن است که قواعد و اصول حاکم بر مکتب کلاسیسیسم ارتباط نزدیکی در خلق یک اثر هنری دارد و همچنین وحدت های سه گانه (موضوع، زمان، مکان) البته بهتر است بگوییم وحدت چهارگانه (موضوع، زمان، مکان و لحن) در خلق یک اثر هنری تأثیرگذار است.