۱.
منطقه آذربایجان با مرکزیت تبریز به علت ویژگی خاص جغرافیایی، قرار گرفتن در مسیر جاده ابریشم و اصلیترین مسیر ارتباطی شرق و غرب و شمال و جنوب اهمیت زیادی داشته است. همچنین در دوره قاجار انتخاب این شهر به عنوان دارالسلطنه اهمیت آن را دوچندان نمود. با توجه به تحولات مهم صنعتی و رواج تجددگرایی در این عصر، رشد و توسعه هنرهای صناعی راهی متفاوت از دوره های پیشین را طی نمود. فلزکاری یکی از شاخههای هنرهای صناعی است که تا دورههای پیشین در این شهر رونق زیادی داشته است و اکنون بجز چند مورد محدود با کاربرد تزیینی کارگاههای فلزکاری متروک و فراموش شده است. در این مقاله با مطالعه سفرنامهها، کاوش در منابع مکتوب و آثار فلزی محفوظ در موزههای دولتی و خصوصی با هدف شناسایی شاخههای مهم هنر و صنایع فلزی این شهر را مورد کاوش قرار داده است. صنایع فلزی تبریز در دوره قاجار چه بوده است؟ سؤال اصلی این پژوهش است. برای رسیدن به پاسخ این پرسشها از روش تاریخی و توصیفیِ تحلیلی بهره گرفته شدهاست. اطلاعات و دادههای مورد نیاز این تحقیق از طریق میدانی و کتابخانهای گردآوری شدهاست. در این پژوهش روش تجزیه و تحلیل دادهها نیز کیفی است. نتایج تحقیق نشان میدهد که در دوره قاجار صنعتگران و هنرمندان فلزکار در شاخههای مختلف فلزکاری نظیر مسگری، قفلسازی، قیچیسازی به کار و پیشه خود اشتغال داشتهاند. شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این شهر در رشد و یا افول این حرفهها تأثیر مستقیم داشته است.
۲.
جشنواره تئاتر رضوی یکی از بزرگ ترین رخدادهای فرهنگی و هنری کشور پس از انقلاب اسلامی ست. این رخداد بسترساز ایجاد آثار هنری در جهت ترویج فرهنگ رضوی و اشاعه الگویی متعالی از تئاتر در جهان امروز است. جهانی که تشنه معنویت است و از ناملایمات فرهنگی و روزمرگی اجتماعی رنج می برد. پس برگزاری چنین رخدادهایی به منظور ایجاد نگاهی نو به مذهب و جایگاه آن در جامعه، امری مؤثر می باشد. بر این اساس پژوهش حاضر با درک ضرورت موجود به بررسی نقش مذهب در شکل گیری شخصیت قهرمانان نمایشنامه های برگزیده اول، دوره هشتم تا دهم جشنواره تئاتر رضوی می پردازد. جهت بررسی متغیرهای تحقیق از روش کتابخانه ای استفاده گردید. به منظور بررسی تأثیر مذهب بر قهرمان داستان از مؤلفه های؛ نام، ویژگی های ظاهری، احساسات و تمایلات درونی، رفتار و کردار، گفتگو و کشمکش قهرمان داستان استفاده گردید. که نتایج حاصل نشان داد؛ میان نام و ویژگی های مذهبی قهرمانان تناسب معناداری وجود دارد. همچنین میان احساسات و تمایلات درونی، رفتار و کردار، گفتگو و کشمکش قهرمان داستان با تأثیر مذهب بر وی رابطه مثبت و معناداری وجود داشته و در مقابل میان جنس و سن قهرمان داستان و تأثیر مذهب بر وی رابطه معناداری وجود ندارد.
۳.
مطالعه روان شناسی محیطی به شیوه جریان شناسی (محتوی و روش شناسی به صورت مستقل)، در بین پژوهشگران این حوزه، نوپاست و کاربردهای زیادی در نگاه کل نگرانه به آن وجود خواهد داشت. مثلاً برای ارائه چارچوب علمی، و رسیدن به استقلال در تولید محتوی علمی و روش تحقیق، یا رسیدن به ملاک های ارزشیابی نسبتاً مستقل، و .... اصولاً، بدین صورت است که می توان جایگاه علمی، کارکرد و ارتباط انواع مطالعات علمی را در این رشته شناخت. پژوهش کیفی حاضر، سعی در بازشناسی مسیر مطالعات صورت گرفته، دسته بندی و شاخص گذاری این مطالعات، با نگاهی جریان شناسانه، به هدف پاسخگویی به نیازهای یک نظریه پردازی اثبات گرا دارد. بدین منظور، ابتدا مطالعات کتابخانه ای بر اساس الگویی برای تفکیک منابع، و بر اساس نگاه زمینه نگر، مورد بازشناسی قرار گرفته است. سپس محتوی آنها بدون توجه به، منظور و هدف مستقیم پژوهشی آنها، صرفاً برای کشف زمینه های مطالعاتی موجود، بررسی شد. در ادامه، متناسب با اهداف پژوهش، دسته بندی اولیه، اصلاح شده و نهایتاً عوامل استحصال شده، به روش سیستماتیک، موردِ ارتباط شناسی قرار گرفته و در الگوی نهایی، متناسب با اهمیت و وزن پژوهشی شان، جایگاه و حوزه نفوذ گرفته اند.
۴.
آثار هنری یکی از مهم ترین موضوعاتی است که موردحمایت حقوق مالکیت فکری است. در بیان مفهوم آثار هنری در قوانین مالکیت فکری، به طورکلی در قانون مالکیت ادبی و هنری یا کپی رایت کشورها ذکرشده است. این آثار همچنین نمونه های مختلفی دارند ازجمله هنرهای تجسمی و هنرهای هفتگانه که خود شامل دو زیرمجموعه هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی است. با توجه به اینکه موضوع مالکیت فکری امری اعتباری، ناملموس و غیرمادی است، لازم است در قالب پژوهشی توصیفی – تحلیلی، مفاهیم و نحوه حمایت از آن در سیستم های حقوق مالکیت فکری و به دلیل ظهور و وارداتی بودن حقوق مالکیت فکری به روشنی توضیح داده شود در کشور ما پیشینه فقهی و حقوق در این زمینه وجود ندارد. با توجه موضوع این امر نیازمند تبیین مسائلی از قبیل تفکیک آثار ادبی از آثار هنری، همچنین بررسی وجود دسته بندی در میان آثار هنری در قوانین موردنظر هست. افتراق، تشتت و عدم تعارض دقیق و منطقی در قوانین موردبررسی، عدم حمایت از برخی از آثار هنری در سیستم فعلی مالکیت فکری و لزوم ایجاد سیستم های حمایتی ویژه تحت نظام های حمایتی در حقوق مالکیت فکری در زمره مواردی است که در نظر گرفته شده اند.
۵.
هنر مشارکتی- تعاملی، یکی از هنرهایی است که امروزه جایگاه مهمی در میان انواع هنر دارد و به نظر می رسد ریشه های آن به گذشته بسیار دور برمی گردد. هم چنین هنرهای آیینی یکی از انواع هنرهای سنتی هستند که در زیرمجموعه هنرهای مشارکتی- تعاملی قرار می گیرند. هم چنین مراسم ماه محرم در ایران یکی از آیین های مهم مذهبی مردم محسوب می شود که در کیفیت های مختلف و در قالب مراسم گوناگون در سرتاسر ایران برگزار می شود. مراسم شیرخوارگان حسینی و تزئین حجله حضرت قاسم (ع) یکی از مهم ترین این رسم ها است. هدف پژوهش حاضر شناخت مراسم شیرخوارگان حسینی و تزئین حجله حضرت قاسم (ع) در میان مراسم ماه محرم به عنوان هنر مشارکتی- تعاملی و شناسایی مشخصه های هنر تعاملی در فرآیند برگزاری این دو مراسم است. پرسش های پژوهش نیز عبارتند از: 1- مشخصه های هنر مشارکتی- تعاملی شامل چه مواردی است؟ 2- چه مواردی مشخصه های هنر مشارکتی- تعاملی را در ساختار و فرآیند برگزاری مراسم شیرخوارگان حسینی و حجله گردانی نمادین حجله حضرت قاسم (ع)، تشکیل می دهند؟ برای پاسخ به پرسش ها اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی با رویکرد توصیفی- تحلیلی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته و در بررسی مراسم شیرخوارگان حسینی، شهر تهران و در مورد تزئین حجله حضرت قاسم (ع) بندرعباس و بوشهر مورد هدف قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در هر دو مراسم شیرخوارگان حسینی و تزئین حجله حضرت قاسم (ع)، مخاطبان و شرکت کنندگان مراسم به عنوان مؤلف اثر هنری محسوب می شوند و چگونگی فرآیند برگزاری آن به عملکرد مخاطبان و شرکت کنندگان وابستگی مستقیمی دارد.
۶.
از آن خودسازی یکی از مهمترین جریان های دنیای هنر معاصر است که در دهه های اخیر بسیار افراطی رواج یافته و در مقابل مسأله ی جعل قرار گرفته است. اما از آن خودسازی و جعل تفاوت های قابل ملاحظه ای با هم دارند. هنرمند از آن خودساز در واقع از آثار دیگران در کارهایش استفاده می کند و آشکارا این اقتباس یا استفاده را بیان می کند. در تاریخ هنر نیز گرته برداری از آثار هنرمندان دیگر کاری پذیرفتنی بوده است. هدف از پژوهش حاضر شناخت و تبیین ویژگی های ازآن خودسازی، نظریات مطرح شده و تفاوت های میان کپی، جعل، اقتباس و از آن خودسازی با رجوع به تعاریف این اصطلاح ها است. بنابراین جهت دستیابی به اهداف مذکور از روش تحقیق توصیفی تحلیلی استفاده شده و اطلاعات مورد نیاز به شیوه کتابخانه ای جمع آوری گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تفاوت های زیادی میان آثار اقتباسی و آثار جعلی در دنیای هنر وجود دارد که فراخور سطح بندی اقتباس آنها می توان آن ها را ارزیابی کرد و در این میان هنر از آن خودسازی جنبشی جدید در دنیای پست مدرن است که می توان از آن بهره برد.
۷.
با تکامل و بهبود روش های ساخت آثار شیشه ای، تکنیک های تزیین این آثار نیز به تدریج توسعه یافته است. امروزه تکنیک های تزیین شیشه از اصلی ترین مراحلی است که در فرآیند ساخت آثار شیشه ای توسط هنرمندان در نظر گرفته می شود. برای تزیین آثار شیشه ای دو نوع تکنیک سرد و گرم مورد استفاده قرار می گیرد. سندبلاست یکی از اصلی-ترین تکنیک های سرد تزیین در حوزه هنر شیشه گری است. با توجه به این که تحقیق جامعی در رابطه با تکنیک های تزیین شیشه انجام نگرفته لذا مطالعه و بررسی بخشی از آن، جهت پیشبرد دانش هنر شیشه گری ضرورت می نماید. بنابراین پرسش اصلی مطرح شده در پژوهش حاضر این است که انواع تکنیک های سرد تزیین شیشه کدام بوده و سندبلاست چگونه بر روی شیشه قابل اجرا است؟ در راستای پاسخ به این پرسش اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای گردآوری شده و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد تزیین سرد شیشه بعد از اتمام مراحل ساخت بدنه روی آن انجام می شود. تکنیک های سرد تزیین شیشه شامل سندبلاست، تراش، حکاکی و اسیدکاری است. سندبلاست فرآیند مات کردن سطح شیشه با شن و ماسه به چند نوع سندبلاست سطحی، برجسته و سایه تقسیم می شود که روش اجرای هر کدام متفاوت است.
۸.
در این مقال سعی شد تا در راستای کاوش در نظریه بومی روایت، پای در راهی گذاریم که مختصات آن پیشتر از سوی بزرگانی چون زنده یاد قاسم هاشمی نژاد و جناب دکتر اسماعیل بنی اردلان ترسیم گشته است. به طور کلی، در سنت روایی(عرصه ی فرهنگ عامه) به این فرضیه رسیدیم که، ساختار(فرم) در پی(جستجوی) مضمون است یعنی «بازنمایی جهت یادآوری»؛ از طرفی دانستیم که در عرصه ی خاص روایت عرفانی فرم و محتوا قابل تفکیک نیست، و «ساختار به منزله ی مضمون» است. و در کل شاهد کارکرد متنوع عنصر «تکرار»[به مثابه ی ذات روایت] هستیم. به طور اجمالی، «موقعیت خرق عادت»، «کنش مثالین»، «شخصیت عرفانی»[در حال استحاله]، و نهایتا «قصه ی عرفانی»، وجوه روایت(داستانی) غیب را می سازند و نهایتا «جغرافیای روایت غیب» عنوانی کلی برای روایت عرفانی می باشد که در آن تقدیر و سرنوشت ها[زندگی] آمیخته با احولاتِ شخصیت ها[از خواب بینی و بیماری و شفا و دیداریابی برای عامی تا ریاضت خودخواسته و کشف و شهود(دیدار بینی) و کیمیای نفسانی عارف]، محتوای روایت را می سازد. ما در این جا از راه ارائه ی یک ساختار پیشنهادی[سه گانه ی پایه-آینه-پوششی و گونه ی مستقلِ حکایات خواب]، حکایات کثیر مقامات ژنده ی پیل را طبقه بندی نمودیم و به کمک اصطلاحات اختصاصی(روایت شناختی) متن که همان «بازپیکربندی روایی مقامات» محسوب می شود، سعی در ترسیم وجوه روایی مقامات اعم از داستانی و متنی را داریم و به طور خلاصه، عرصه های «گفتمان-روایت»[تمهید مقدمه(فصل بندی) مقامات]، «زبان-روایت»[گزیده ی مقامات]، «داستان-روایت»[ساختار پیشنهادی]، «خیال-روایت»[ویژگیِ تصویری بودن و رد پای راوی]، و نهایتا «روایت-روایت»[اصطلاحات اختصاصی روایت شناختی] طرح و تبیین گشت.