۱.
هدف:هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر مصرف کالاهای فرهنگی بر میزان تغییر ارزشها در حوزه ازدواج بود. روش: این پژوهش از نوع کمّی و به روش پیمایش انجام شده است. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه و جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه تبریز به تعداد 15457 نفر است. از این تعداد، 403 نفر بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اس.پی.اس.اس استفاده شده است. یافته ها: میزان تغییر ارزش ازدواج در بین دانشجویان در سطح متوسط به بالاست و با افزایش مصرف کالاهای فرهنگی مدّ نظر تحقیق، تغییر ارزشهای ازدواج نظیر تجرّدگرایی، آزادی انتخاب، تغییر روابط مبتنی بر عشق، تغییر نوع انتخاب همسر، تغییر مفهوم ازدواج و نحوه روابط تشدید می شود. همچنین، تغییر ارزش ازدواج در بین دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر است. نتیجه گیری: مصرف کالاهای فرهنگی با ویژگی جدید، منجر به تغییرات ارزشی و هنجاری در جامعه، به ویژه در حوزه ازدواج و خانواده شده است. بنابر این، نیاز به توجه دقیق و برنامه ریزی های بنیادی برای کانالیزه کردن مصرف کالاهای فرهنگی در راستای هنجارها و ارزشها حاکم بر جامعه کاملاً احساس می شود.
۲.
هدف:هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین دینداری با شادکامی دانشجویان به واسطه خودمهارگری آنان بود. روش: روش پژوهش، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاه الزهرا در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 2345 نفر بودند که از میان آنان 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. دانشجویان در این پژوهش به پرسشنامه خودمهارگری رفیعی هنر(1390)، پرسشنامه دینداری خدایاری فرد(1388) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد(1989) پاسخ دادند. پایایی کلی هر یک از پرسشنامه ها در این پژوهش به ترتیب 92/0، 98/0و 93/0 به دست آمد. روایی پرسشنامه ها به کمک نظر متخصصان و اساتید روان شناسی در حد مطلوب گزارش شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل و به کارگیری آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. یافته ها: یافته های حاصل از معادلات ساختاری نشان داد که مدل مدّ نظر، دارای برازش خوبی است و اثر مستقیم دینداری بر خودمهارگری و اثر غیر مستقیم دینداری به واسطه خودمهارگری بر شادکامی مثبت و معنادار و اثر مستقیم دینداری بر شادکامی مثبت و غیر معنادار است. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که خودمهارگری، واسطه ای مناسب بین دینداری با شادکامی دانشجویان است؛ به این معنا که به هر میزان دینداری دانشجویان بالاتر رود، خودمهارگری افزایش می یابد و این موجب افزایش شادکامی در میان آنان می شود.
۳.
هدف: پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس ناگویی طبعی، هیجانات تحصیلی مثبت و منفی و خودمهارگری در دانشجویان. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن، دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بود که از میان آنان 400 نفر بر اساس جدول مورگان و با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، ناگویی طبعی بگبی، هیجانات تحصیلی مثبت و منفی پکران و خودمهارگری تانجی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون تی دو گروه مستقل انجام گرفت. یافته ها: دشواری در شناسایی و توصیف احساسات، تفکر عینی و هیجانات تحصیلی منفی، با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان رابطه مثبت و معنادار دارد. از سویی بین هیجانهای تحصیلی مثبت و خودمهارگری اولیه و منع کننده، با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیّرهای ناگویی طبعی، هیجانات تحصیلی مثبت و منفی و خودمهارگری قادرند 24 درصد از تغییرات اعتیاد به اینترنت را در دانشجویان پیش بینی کنند. از طرفی، بین دانشجویان دختر و پسر در متغیّر اعتیاد به اینترنت تفاوت معنادار وجود دارد و دانشجویان پسر از اعتیاد به اینترنت بالایی برخوردارند. نتیجه گیری: توجه به نقش ناگویی طبعی، هیجانهای منفی و افزایش هیجانهای مثبت و خودمهارگری آنها می تواند بر اعتیاد به اینترنت تأثیرگذار باشد.
۴.
هدف: با توجه به اهمیت مفهوم امیدواری و لزوم ایجاد و پرورش روحیه امیدواری در بین دانشجویان،هدف این مقاله بررسی مؤلفه های امیدواری از منظر آموزه های ارزشمند و غنی نهج البلاغه بوده است. روش: روش پژوهش، ترکیبی است. یافته ها:</span> </strong>مهم ترین مؤلفه های امید از منظر نهج البلاغه عبارتند از: امید به رحمت و فضل الهی، تلاش برای رسیدن به اهداف، پرهیز از آرزوهای دست نیافتنی و دراز، امید به بخشش اشتباهات کوچک و تنبیه اشتباهات بزرگ، تأکید بر واقعیات و پذیرش حقایق و تأکید بر آینده و عبرت از گذشتگان. نتیجه گیری: ایجاد نظام شایسته سالاری در دانشگاه، وجود یک نظام تشویقی و تنبیهی برانگیزاننده، بازنگری در محتوا و مضمون کتب درسی، استفاده از دانشجویان در امور اجرایی و تصمیم گیری و تشویق آنان به مشارکت، ایجاد محیط امن و خلاق، وجود مدیریت کارامد و پاسخگو می تواند به افزایش روحیه امیدواری در بین دانشجویان کمک کند
۵.
هدف:هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه نگرش و التزام عملی به نماز با میزان شادکامی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 96-95 بود. روش: جامعه آماری این مطالعه را کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه محقق اردبیلی تشکیل می دهند که از بین آنها، 240 نفر به عنوان نمونه پژوهشی با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه نگرش و التزام عملی به نماز و مقیاس شادکامی آکسفورد روی نمونه پژوهش اجرا شد. با توجه به فرضیه ها و سؤالات پژوهش، برای تجزیه و تحلیل نتایج از آزمونهای آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(آزمون همبستگی پیرسون و آزمون تی مستقل) استفاده شد. یافته ها: بین نگرش و التزام عملی به نماز و تمامی ابعاد آن با میزان شادکامی دانشجویان رابطه مثبت معناداری وجود دارد(001/0P<)؛ بدین معنی که هر چه التزام عملی دانشجویان به نماز بیشتر باشد، میزان شادکامی آنان افزایش پیدا می کند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که 4/19 درصد از واریانس شادکامی، به وسیله نگرش و التزام عملی به نماز تبیین می شود. همچنین تفاوت معناداری در متغیّرهای پژوهش بر اساس جنسیت دانشجویان یافت نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر مبنی بر ارتباط نگرش و التزام عملی به نماز با شادکامی، می توان با احیای نماز و عمل به این فریضه الهی، موجبات ارتقای بهزیستی روانی و شادکامی دانشجویان را مهیا ساخت.
۶.
هدف ناتوانایی سازگاری فرهنگی و نبود تعاملات بین فرهنگی از جمله مشکلات تحصیلی دانشجویان غیر بومی است که به صورت اجتناب از کمک طلبی تحصیلی نمود پیدا می کند. بر این اساس،هدف مطالعه حاضر آزمون ساختاری روابط بین سبکهای هویت و کمک طلبی تحصیلی به واسطه هوش فرهنگی در میان دانشجویان غیر بومی آزاد ارومیه بود.<strong> <span style="text-decoration: underline;">روش: برای نیل بههدف، تعداد 210 نفر از دانشجویان غیر بومی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی ارومیه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان گروه نمونه انتخاب و به پرسشنامه های کمک طلبی تحصیلی، هوش فرهنگی و سبکهای هویت پاسخ دادند.<strong> <span style="text-decoration: underline;">یافته ها: نتایج آزمون مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که بین سبک هویت اطلاعاتی با هوش فرهنگی، رابطه مثبت و بین سبک هویت سردرگم با هوش فرهنگی، رابطه منفی وجود دارد و سبک هویت هنجاری با هوش فرهنگی رابطه ای ندارد. همچنین بین هوش فرهنگی با کمک طلبی نیز رابطه معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که مدل مفهومی با مدل آزمون شده دارای برازش بوده و نیز هوش فرهنگی در روابط بین سبک هویت اطلاعاتی و کمک طلبی تحصیلی نقش واسطه را دارد.
۷.
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل مؤثر بر افزایش سن ازدواج در بین دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش از نظرهدف، کاربردی و به لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، 17400 دانشجوی مجرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر و نمونه آماری آن، 392 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان و کرجسی به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته ای با 52 سؤال بسته پاسخ در طیف پنج درجه ای لیکرت و پایایی 0.902 مطابق آلفای کرانباخ بود. برای تجزیه و تحلیل، از روشهای توصیفی و استنباطی در حد آزمونهای پارامتری تی تک گروهی، رگرسیون چند متغیّره و تحلیل واریانس چند متغیّره، در قالب نرم افزار اس.پی.اس.اس استفاده شد. یافته ها: عوامل اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی بر افزایش سن ازدواج دانشجویان تأثیر مثبت دارند. عوامل اقتصادی 9.6، فرهنگی- تربیتی 7.7، فرهنگی- اجتماعی 6.6 و فردی- خانوادگی 5.5 درصد از تغییرات مربوط به افزایش سن ازدوج دانشجویی را پیش بینی می کنند. تأثیر عوامل اقتصادی، فرهنگی- تربیتی، فرهنگی- اجتماعی و فردی- خانوادگی بر افزایش سن ازدواج دانشجویی دانشجویان دختر و پسر متفاوت است. نتیجه گیری: عوامل اقتصادی بهترین پیش بینی کننده برای افزایش سن ازدواج محسوب می شود.