۱.
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر بالندگی اعضای هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) بود. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی پیمایشی از نوع مقطعی بود که از طریق اطلاعات کتابخانه ای و بررسی اسناد و مصاحبه، به جمع آوری داده ها پرداخته شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز به روش تحلیل مضمونی می باشد. یافته ها: مهم ترین عوامل مؤثر بر بالندگی: عوامل فردی، فرایندی، مدیریت سازمان، ارتباطات و مدیریت منابع انسانی استراتژیک می باشند. نتیجه گیری: بخش عمده ای از مسائل مربوط به بالندگی اعضای هیئت علمی مربوط به حوزه مدیریت منابع انسانی و آماده سازی اساتید، قبل از فرایندهای ایفای نقشهای شش گانه تربیتی، آموزشی، پژوهشی، مشاوره ای، رهبری و اجرایی است. بنابر این، برای رسیدن به نتایج بالندگی نیازمند توجه به تمام عوامل مؤثر بر بالندگی هستیم. در پایان پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت بالندگی در این دانشگاه و تحقیقات آتی ارائه شده است.
۲.
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی سبک زندگی دینی و عوامل مؤثر بر آن در بین دانشجویان دانشگاه باهنر کرمان بوده است. روش: روش پژوهش در تحقیق حاضر، پیمایشی است. برای رسیدن به اهداف پژوهش، ابتدا تئوری ها و تحقیقات انجام شده در این زمینه مورد بررسی قرار گرفتند، سپس داده های پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند. جامعه آماری پژوهش حاضر، دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال 1392 و حجم نمونه مورد بررسی 400 نفر در نظر گرفته شد. به منظور نمونه گیری، از نمونه گیری طبقه ای استفاده شده است. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از آزمونهای آماری متفاوت از جمله: همبستگی و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که، سبک زندگی دینی دانشجویان در وضعیت متوسط بوده، با سرمایه فرهنگی، نگرش دینی و نگرش جنسیتی ارتباط معناداری دارند. نتیجه گیری: با توجه به پژوهش حاضر، ضروری به نظر می رسد که سیاستگذران و برنامه ریزان فرهنگی، تمرکز جدّی در سبک زندگی اسلامی به ویژه بر نسل جوان و دانشگاهیان داشته باشند.
۳.
هدف: اخلاق و توجه به اهمیت آن یکی از مهم ترین شاخص های نظریه های عصر پست مدرنیسم است که همواره توجه نویسندگان و نظریه پردازان زیادی را به خود جلب کرده است. هدف از این مطالعه، تأکید بر اهمیت توجه به اخلاق در رقابت های میان دانشگاهی است که تأکید بیشتری بر خلاقیت دارند. روش: در این تحقیق از روش فراتحلیل استفاده شده است. یافته ها: با بررسی و گردآوری مطالعات صورت گرفته در زمینه بازاریابی چریکی و مقایسه مفهومی آنها با نتایج قابل مشاهده از این نوع بازاریابی، جای خالی توجه به اخلاق در بنگاه های آموزشی و فرهنگی به ویژه دانشگاه ها به وضوح حس شده است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که عدم توجه به اخلاق و اخلاق مداری، نتایج سوئی را برای دانشگاه ها به همراه خواهد داشت#,
۴.
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش منابع درونی در گونه شناسی هویت دانشگاهی بود. مؤلفه های اجتماعات رشته ای، ساختار اجتماعی محیط آموزشی، گروه های مرجع و محیط فیزیکی، به عنوان منابع درونی هویت یابی دانشگاهی و گونه های هویتی مشروعیت بخش، مقاومت و برنامه دار، برگرفته از سنخ شناسی هویتی کاستلز، مبنای گونه شناسی هویت دانشگاهی قرار گرفته اند. روش:این پژوهش به صورت پیمایشی بر روی نمونه ای شامل 346 دانشجوی تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان انجام شد که به روش نمونه گیری طبقه ای غیر متناسب انتخاب شده بودند. یافته ها: طبق نتایج پژوهش، منابع هویت یابی درونی همچون: اجتماعات رشته ای، ساختار اجتماعی محیط آموزشی، گروههای مرجع و محیط فیزیکی، بیشترین تأثیر را بر هویت مشروعیت بخش و کمترین تأثیر را بر هویت مقاومت دارند و هویت برنامه دار از این لحاظ در حد وسط قرار دارد. نتیجه گیری: از آنجا که تحقق دانشگاه اسلامی، در وهله اول در گرو نقّادی سنت فرهنگی دانشگاه است و این مهم با بسط هویتهای برنامه دار که با نگاهی نقّادانه به دنبال ایجاد تغییرات مثبت است محقق می شود، پس توانمندسازی دانشجویان و ایجاد بسترهای مناسب برای توسعه هویت های برنامه دار ضرورت دارد.
۵.
هدف: تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در مسئولیت گریزی دانشجویان با رویکردی به عملکرد کارکنان، مدیران و استادان به عنوان برنامه های درسی پنهان از دیدگاه دانشجویان انجام گرفت. روش: روش تحقیق از نظر اهداف، کاربردی و به لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری کل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در نیمسال اول سال تحصیلی 93-92 و نمونه آماری شامل تعداد 320 نفر از آنان بودند که بر اساس جدول برآورد حجم نمونه از روی حجم جامعه مورگان وکرجسی به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته حاوی تعداد30 مؤلفه بسته پاسخ در طیف پنج درجه ای لیکرت با پایایی 86/0 مطابق آلفای کرانباخ و برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر روشهای آمار توصیفی از آزمون استنباطی T تک گروهی استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد احساس نوعی خویشاوندنوازی و تبعیض، تعارض در گفتار و کردار کارکنان و مدیران، تأکید بر ارائه اطلاعات به جای فعالیت یادگیرنده(دانشجو) در نظام آموزشی، ضعف الگوهای علمی و مدیریتی در دانشگاه، غالب بودن فرهنگ تلاش برای رفع مشکلات فردی به جای گروهی، وفادار نبودن کارکنان و مسئولان به قول و قرارها، فردی بودن نحوه تصمیم گیری مدیران، به ترتیب از اولویت دارترین عوامل مؤثر در مسئولیت گریزی شناخته شدند. نتیجه گیری: مسئولیت پذیری یا مسئولیت گریزی محصول نحوه عملکرد، رفتار و کردار کارکنان، استادان و مدیران دانشگاه به عنوان برنامه درسی پنهان است.
۶.
هدف: در پژوهش حاضر نقش ابعاد دینداری در پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت. روش: شرکت کنندگان پژوهش شامل 183 نفر از دانشجویان مرکز علمی کاربردی بهزیستی و تأمین اجتماعی بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و توسط مقیاسهای دینداری و خودتنظیمی شناختی هیجان مورد ارزیابی قرار گرفتند. پایایی پرسشنامه ها به روش آلفای کرنباخ و روایی آنها به شیوه تحلیل عوامل تعیین شد. نتایج، بیانگر روایی و پایایی مطلوب پرسشنامه ها بود. برای بررسی نقش دینداری در پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دانشجویان، از روش آماری رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد. یافته ها:یافته های حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد که ابعاد اعتقادی و مناسکی دینداری به صورت مثبت راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی می کند و ابعاد اعتقادی و پیامدی دینداری به صورت منفی و بعد عاطفی دینداری به صورت مثبت راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: همان طور که نتایج این تحقیق نشان داد، دینداری می تواند راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و به تبع آن تأمین بهداشت روانی را در پی داشته باشد. این مسئله باید در برنامه های پیشگیری و درمان مدّ نظر قرار گرفته، بر اساس آن برنامه ریزی شود#,
۷.
هدف: هدف از این پژوهش، تدوین شاخص های اندازه گیری کمّی وکیفی علمی و فنّاوری و شناسایی و احصای مهم ترین ابعاد شاخصه ها و مؤلفه های اصلی دانایی بر اساس الگوی استراتژیک دانایی در جمهوری اسلامی ایران بود. روش:پژوهش حاضر به روش تحلیل محتوا، دلفی، مصاحبه و پرسشنامه صورت گرفته است. پس از جمع آوری داده ها، نتایج توسط نرم افزارهای آماری با استفاده از آزمون مجذور کای دو تجزیه و تحلیل شد. برای شناسایی شاخص ها، طی فرایندی، شش گام برداشته شده که بر اساس شیوه های تحلیلی متمرکز بر معنا و روش گروه کانونی صورت پذیرفته است. یافته ها: انسان دانا، سازمان دانا و جامعه دانا، ابعاد اصلى الگوی تحقیق را تشکیل مى دهند. زیرگروههای ابعاد مذکور بر اساس یافته های حاصل از پرسشنامه از آزمون فریدمن و میانگین رتبه ای طبقه بندی شد و در نهایت، الگوی استراتژیک دانایی محوری در بخش علم و فنّاوری طراحی و ارائه شد. نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش، شناسایی و دستیابی به شاخص های تازه ای است که علاوه بر قدرت سنجش، در بسیاری از کشورهای پیشرو در عرصه علم و فنّاوری، در حال استفاده است. در این مورد می توان گفت این الگو و شاخص های مذکور در اجرای برنامه ها و سیاستهای آینده کشورمفید بوده، به شناخت دقیق وضع موجود کمک شایانی می کند.