مطالعات اوراسیای مرکزی
مطالعات اوراسیای مرکزی سال دهم بهار و تابستان 1396 شماره 1 (پیاپی 20) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
برآمدن ناگهانی جمهوری های خودمختار در آذربایجان و کردستان ایران در پایان جنگ جهانی دوم یکی از مهم ترین تحولات سیاسی ایران معاصر بوده است. این نوشتار ریشه های شکل گیری و اصلاحات مورد نظر فرقه دموکرات آذربایجان را بررسی می کند. درباره اصلاحات فرقه، دیدگاه های گوناگونی وجود دارد. درحالی که طرفداران فرقه آن را اقدامی مستقل و مثبت در نظر می گیرند، مخالفان بر فرمایشی بودن آن تأکید دارند. هدف این نوشتار، بررسی ماهیت این اصلاحات و آشکارکردن مستقل یا وابسته بودن آن ها است. گرچه درباره نقش اتحاد شوروی در روی کارآمدن فرقه دموکرات، مطالعاتی صورت گرفته است؛ اما به جایگاه اصلاحات مورد ادعای فرقه در سیاست های اتحاد شوروی و ارتباط آن با برنامه های این کشور اشاره ای نشده است. تمرکز اصلی این نوشتار بر ارتباط میان اصلاحات و برنامه های اتحاد شوروی با توجه به اسناد انتشاریافته پس از فروپاشی اتحاد شوروی، به ویژه فرمان های سه گانه استالین در سال 1324 است. تطابق برنامه اصلاحات فرقه و اسناد تازه منتشر شده، نشان می دهد که اصلاحات مورد نظر، بخشی از راهبرد اتحاد شوروی برای مشروعیت بخشی به اقدام های فرقه و تقویت حضور خود در ایران بوده است.
تحلیل روابط سیاسی ایران و روسیه در عرصه بازار گاز اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل ژئوپلیتیکی همواره از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر مناسبات سیاسی کشورها بوده اند. در دوره پس از جنگ سرد، عوامل ژئواکونومیکی در این زمینه نقش فراوان و ویژه ای پیدا کرده اند. در سال های اخیر عامل اصلی تعیین کننده در حوزه دریای خزر، رقابت بین اروپا و ایالات متحده از یک سو و روسیه از سوی دیگر بوده است. روسیه بزرگ ترین ذخیره گازی متعارف در جهان را دارد و از مهم ترین عرضه کنندگان به بازار اروپایی است. به این ترتیب با حضور ایران به عنوان دومین کشور از نظر داشتن ذخایر گازی در جهان و موقعیت جغرافیایی راهبردی آن بین بازارهای اروپایی و آسیایی، به شکل طبیعی ظرفیت رقابت بزرگی بین ایران و روسیه برای سهم های بازار در این مناطق وجود دارد. روسیه در حال حاضر زیرساخت های خطوط لوله گسترده ای دارد و گاز خود را به کشورهای اروپایی و آسیایی صادر می کند؛ اما ایران (به دلیل تحریم ها و شرایط داخلی) درحال حاضر تنها ترکیه، ارمنستان، جمهوری آذربایجان و به زودی پاکستان را با حجم اندکی از گاز طبیعی تأمین می کند. روسیه همچنین به دنبال تنوع بخشیدن به بازارهای صادرات خود است تا امنیت تقاضا را افزایش دهد. این نوشتار درپی آن است تا با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و اسنادی و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی- تحلیلی، رقابت پیدا و پنهان ایران و روسیه در عرصه ژئواکونومیکی را با تأکید بر بازار گاز بررسی و تبیین کند. استدلال این نوشتار این است که روسیه در همان حال که تلاش می کند که ایران را در مدار متحدان راهبردی خود نگاه دارد؛ تلاش می کند تا در عرصه ژئواکونومیکی، خطرناک ترین رقیب بالقوه خود را از بازار پررونق گاز اروپا دور نگاه دارد.
زمینه های واگرایی در روابط ترکیه و ارمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارمنستان در سال 1991 و با فروپاشی اتحاد شوروی استقلال خود را به دست آورد. از سال 1993 تاکنون مرزهایش با ترکیه بسته بوده و جو بی اعتمادی میان دو کشور همچنان قوی است. به استثنای سال 2009 و در جریان امضای پیمان ها، تاکنون تلاشی از سوی آن ها در بازگشایی مرزها و عادی سازی روابط صورت نگرفته است. هرچند نارضایتی هایی از سوی ارامنه در سازمان ها و مجامع غربی به دلیل بسته شدن مرزها از سوی ترکیه وجود داشته است. باتوجه به اهمیت این موضوع، این نوشتار درپی پاسخگویی به این پرسش اساسی است که سرمنشأ واگرایی موجود در روابط ارمنستان و ترکیه کجا است؟ در پاسخ به آن، این فرضیه مطرح شده است که مناقشه قره باغ را می توان عامل اصلی قطع روابط دو کشور همسایه دانست و در کنار آن می توان به ادعاهای ارضی ارامنه و مسئله نسل کشی اشاره کرد. این نوشتار ضمن بررسی اشغال قره باغ و تأثیر آن بر روابط ارمنستان و ترکیه به نقش ارامنه خارج از ارمنستان و مسئله ادعاهای ارامنه در قطع روابط دو کشور پرداخته است. از یک سو، ارامنه در رابطه با ترکیه، ادعاهای ارضی دارند و از سوی دیگر مدعی هستند که مورد نسل کشی واقع شده اند. مسئله ای که ترکیه آن را رد می کند. در بخش پایانی نوشتار، به تلاش نافرجام دو کشور در عادی سازی روابط و امضای پیمان ها اشاره شده است. این نوشتار نشان می دهد که با توجه به مسائل موجود در شرایط کنونی، امکان عادی سازی رابطه بین دو کشور وجود ندارد.
ملاحظات و منازعات صفویان و روسیه در گرجستان(با تکیه بر عملکرد شاهزادگان گرجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موقعیت راهبردی گرجستان، آن را از زمان ها ی دور در منظومه منافع قدرت های بزرگ ایران، عثمانی و روس ها قرار داده بود و هر یک به فراخور منافع خویش، سیاست هایی نظامی و دیپلماتیک در آنجا به کار می گرفتند. این موضوع، گاه تنش ها و منازعاتی طولانی بین آنان را به دنبال داشت. چنان که تحقق اندیشه های اقتصادی و سیاسی تزارهای روسیه و صفویان در منطقه قفقاز در تقابل با عثمانی و مبارزه با پیشروی و نفوذ آنان، فقط از راه پیوستگی جغرافیایی بین مناطق مفتوحه قفقاز به ویژه گرجستان به عنوان یکی از ایالت های متبوع و مورد نظر آنان ممکن می شد. در این میان، عملکرد شاهزادگان گرجی در قطع ارتباط و دشمنی با دربار صفویان و گرایش به سمت روسیه بنابر تمایلات دینی و سیاسی، نپذیرفتن ائتلاف برای مبارزه باعثمانی از سوی صفویان و سیاست روس ها در تحقق اندیشه پترکبیر با بهره گیری از ضعف های ایجاد شده در ساختار سیاسی و نظامی حکومت صفویان و کاهش تسلط آنان بر گرجستان و اطاعت نکردن والیان گرجی از پادشاهان صفوی، سبب سردی و سرانجام تیرگی مناسبات صفویان و تزارهای روس شد که سیطره همه جانبه روسیه بر گرجستان را به دنبال داشت. این نوشتار درنظر دارد تا با روش کتابخانه ای و با تکیه بر داده های تاریخی به این مسئله بپردازد که گرجستان در منازعات عثمانی و صفویان چه نقشی داشته است؟ و شاهزادگان گرجی در تشدید منازعات چه نقشی ایفا می کرده اند؟
ارزیابی همگرایی اقتصادی منطقه ای حوزه دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همگرایی اقتصادی منطقه ای ضمن اینکه حرکت به سمت جهانی شدن تلقی می شود، منافع شایان توجهی برای کشورهای واقع در منطقه به همراه دارد. هدف اصلی این نوشتار، ارزیابی کارآمدی و موفقیت همگرایی اقتصادی منطقه ای بین کشورهای حوزه دریای خزر است. برای این هدف، دو معیار اصلی «همگنی و نزدیکی شاخص های مهم اقتصادی با استفاده از شاخص همگرایی ای سی آی» و «درجه همگرایی متغیرهای اقتصاد بین الملل با استفاده از شاخص شدت تجاری تی آی آی» برای کشورهای حوزه دریای خزر در سال های 2013-2003 مورد سنجش و ارزیابی قرارگرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که با همگرایی اقتصادی، دامنه درآمد سرانه برای برخی کشورها کاهش و برای برخی دیگر روبه افزایش می گذارد. همچنین نتایج این مطالعه نشان می دهد که در دوره زمانی مورد نظر، افزایش سهم تجارت فرامنطقه ای از کل تجارت این کشورها سبب کاهش شدت تجارت درون منطقه ای شده است. میزان صادرات درون منطقه ای ایران نیز وضعیت مشابهی دارد. تحلیل قوت و فرصت ها و نیز ضعف، تهدید و چالش ها حاکی از این موضوع است که توسعه نیافتن تجارت درون منطقه ای ناشی از ساختار تجارت خارجی (واردات و صادرات) کشورهای حوزه دریای خزر است و به همین دلیل، امکان توسعه تجارت درون منطقه ای و همگرایی اقتصادی درحال حاضر ضعیف به نظر می رسد. همچنین امید می رود که با تحول و ارتقای ساختار اقتصادی و تجارت خارجی کشورهای حوزه خزر، امکان بهره گیری از منافع همگرایی اقتصادی فراهم شود.
گسترش و اتصال زیرساخت های حمل ونقل و انرژی اتحادیه اروپا به حوزه خزر و دریای سیاه: ابعاد، فرصت ها و تهدیدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهروهای بین دولتی یکی از عرصه های رقابت بین قدرت های بزرگ هستند. از دیدگاهی واقع گرایانه می توان این راهروها را شاهراه انتقال ثروت و قدرت دانست که افزون بر برتری های اقتصادی، به کشورهای واقع در مسیر، قدرت چانه زنی بیشتری می دهد. از این رو هر یک از قدرت های بزرگ راهروی مورد حمایت خود را در مناطق مختلف به ویژه برای اتصال آسیا و اروپا طراحی و ارائه کرده اند که برنامه تراسیکا و راهروی گاز جنوبی اتحادیه اروپا، جاده ابریشم جدید آمریکایی و خطوط لوله مورد حمایت این کشور و راهروی بین المللی شمال- جنوب روسیه در این زمینه قابل اشاره هستند. با توجه به تأثیر مستقیم این برنامه ها بر منافع ملی ایران و اهمیت شناخت دقیق این طرح ها، در این نوشتار اصول، هدف ها، اولویت ها، برنامه ها و اقدام های انجام شده یا برنامه ریزی شده در زمینه تلاش اتحادیه اروپا برای اتصال زیرساختی اروپا به حوزه دریای سیاه، دریای خزر و فراتر از آن تشریح شده و راهکارهایی هم برای پیشبرد منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در این حوزه ها ارائه شده است. پرسش اصلی که در این پژوهش به آن پاسخ داده خواهد شد این است که پیامدهای برنامه های اتحادیه اروپا در حوزه اتصال زیرساخت های حمل ونقل و انرژی خود به حوزه دریای سیاه و دریای خزر بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران چیست؟ فرضیه پژوهش این است که منافع و تهدیدهایی به شکل هم زمان برای جمهوری اسلامی ایران پدید آمده است. یافته پژوهش این است که سیاست خارجی توسعه محور، مؤلفه تعیین کننده در این حوزه است. روش پژوهش نیز توصیفی- تحلیلی است.
همکاری آمریکا و هند در بازی بزرگ قدرت در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش برای موازنه قدرت همواره یکی از رویکردهای واقع گرایی کشورها در عرصه روابط بین الملل بوده است. تلاش برای موازنه یا از منظر حفظ وضع موجود یا با هدف برهم زدن وضع موجود بوده است. به نظر می رسد که تمایل طبیعی کشورها برای رسیدن به موازنه قدرت با یکدیگر آن گونه که واقع گرایان می گویند در حال حاضر ایالات متحده را در تنگنای راهبردی تاریخی قرار داده است. از یک سو آمریکا درپی حفظ و تثبیت جایگاه خود به عنوان یک قدرت هژمون است و از سوی دیگر در آسیا کشورهایی مانند روسیه و چین و حتی هند درپی به چالش کشاندن این جایگاه و رسیدن به موازنه قدرت با قدرت هژمون هستند. از این نظر آمریکا در هیچ جای جهان به اندازه آسیا با چالش های راهبردی برای حفظ موقعیت هژمونیک خود روبه رو نیست. آسیای مرکزی به عنوان بخشی از زیرمجموعه نظام آسیا یکی از جاهایی است که مبارزه برای به دست آوردن موقعیت هژمون بین آمریکا، چین و روسیه جریان دارد. پرسش این است که اگر به بیان جان مرشایمر، رسیدن به موقعیت هژمون در جهان نیازمند تسلط بر مناطق مختلف جهان است آنگاه آمریکا چگونه می تواند بر آسیای مرکزی با وجود رقیبانی جدی همچون روسیه و چین مسلط شود؟ فرضیه این نوشتار که به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده آن است که آمریکا تلاش می کند تا از هند برای موازنه قوا در آسیا مرکزی استفاده کند و هند نیز تلاش می کند تا با رعایت مجموعه ای از ملاحظات از ظرفیت آمریکا برای گسترش نفوذ خود در این منطقه بهره جوید.
ژئوپلیتیک انرژی، روسیه و دیپلماسی خط لوله ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش روزافزون استفاده از انرژی در نظام بین الملل معاصر سبب شده است تا در کنار کشورهای عرضه کننده انرژی، کشورهای مستقر در مسیر انتقال نیز اهمیت فراوانی به دست آورند. تلاش برای تبدیل شدن به مسیری برای انتقال هرچه بیشتر انرژی به ویژه نفت و گاز طبیعی افزون بر منافع اقتصادی به توانمندی سیاسی و امنیتی کشورها نیز می افزاید. با توجه به چنین اهمیتی است که کشورها اکنون هرچه بیشتر تلاش می کنند تا از موقعیت جغرافیایی مناسب خود به عنوان ابزار قدرت بهره برداری کنند. ترکیه با این استدلال، ژئوپلیتیک انرژی را ابزاری برای دستیابی به هدف های راهبردی خود در منطقه و نظام بین الملل تعریف کرده است. مجاورت با مناطق اصلی تولید انرژی از یک سو و نزدیکی به اتحادیه اروپا به عنوان یکی از مهم ترین مصرف کنندگان انرژی از سوی دیگر سبب شده است تا رهبران ترکیه دیپلماسی خط لوله را برای پیگیری هدف های سیاست خارجی خود در نظر بگیرند. ژئوپلیتیک مناسب ترکیه اهمیت فراوانی را برای این کشور در بخش انتقال انرژی فراهم کرده است. در این نوشتار ضمن اشاره به چارچوب روابط اتحادیه اروپا و روسیه در حوزه انرژی و آسیب پذیری این اتحادیه در مقابل سیاست های روسیه، فرصت های ایجادشده برای ترکیه جهت استفاده از دیپلماسی خط لوله در راهبرد کلان این کشور بررسی می شود.
دولت، توسعه اقتصادی و ادغام در اقتصاد جهانی (مطالعه موردی روسیه :2010-1990)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه و توسعه اقتصادی، یکی از مسائل و دغدغه های اصلی کشورهای امروز دنیا است، به ویژه آنکه از سال 1990 با فروپاشی بلوک کمونیستی و شکست تجربه برنامه ریزی متمرکز و الگوی راه رشد غیرسرمایه داری (سوسیالیستی)، این پرسش بیش از پیش مطرح است که کشورهای کمونیستی و در رأس آن ها روسیه، چه مسیری را در روند توسعه ملی انتخاب کرده اند و دولت چه نقشی را در این راستا ایفا کرده است؟ اقتصاد روسیه در دوره پس از فروپاشی (دهه 1990) شاهد آشفتگی، کاهش تولیدات داخلی و افزایش قیمت کالاهای مصرفی بود. هم اکنون روسیه بیستمین اقتصاد جهان است و صادرات این کشور که در سال 1995، 78 میلیارد دلار بود، در سال 2011 به بیش از 302 میلیارد دلار رسیده است. این نوشتار تلاش می کند تا این تجربه را با توجه به نقش دولت در فرآیند توسعه و نیز ادغام در اقتصاد جهانی بررسی و تحلیل کند. از این رو، پرسش اساسی آن است که دولت چه نقشی در فرآیند توسعه این کشور و ادغام در اقتصاد جهانی در سال های پس از فروپاشی به عهده داشته است؟ بررسی ها نشان می دهد که دولت روسیه برخلاف گذشته (تمرکزگرایی)، در سال های 2010-1990 در راستای آزادسازی اقتصادی و ادغام در اقتصاد جهانی گام برداشته است.
تحلیل ائتلاف ایران و روسیه در پرتو بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران پس از جنگ سرد دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در عرصه خارجی برای تقویت ائتلاف های بین المللی با هدف تضعیف فشارهای ساختاری علیه خود بسیار تلاش کرده است. در این زمینه جمهوری اسلامی ایران تلاش می کند تا برای تأمین بخشی از هدف های سیاسی خود، از تک قطبی شدن ساختار نظام بین الملل پس از جنگ سرد جلوگیری کند. در این میان اگر چه روابط ایران و روسیه در دو دهه گذشته فرازو نشیب بسیاری را تجربه کرده است؛ اما کشور روسیه به عنوان یک قدرت برتر در نظام بین الملل مورد توجه دستگاه دیپلماسی ایران قرار گرفت تا از راه گسترش مناسبات با این کانون قدرت بین المللی، بخشی از هدف های جمهوری اسلامی ایران در سطوح منطقه ای و بین المللی تأمین شود. درمقابل ایران نیز در سیاست خارجی روسیه یک متحد منطقه ای مهم برای مقابله با نفوذ آمریکا در منطقه خاورمیانه است. صف بندی قدرت های منطقه ای در بحران سوریه آزمون مناسبی برای سنجش ائتلاف ایران و روسیه در این عرصه است. با توجه به این مهم، پرسش اصلی این نوشتار این است: «با ورود روسیه به بحران سوریه تا چه میزان امکان ائتلاف میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری فدراتیو روسیه وجود دارد؟» برای پاسخ به این پرسش این فرضیه طرح می شود: «باوجود پیش انگاره ها و تفاوت در نگاه دو کشور، بحران سوریه بستر مناسبی را برای تحقق ائتلاف دو کشور فراهم کرده است». روش نوشتار توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.
تبیین زمینه های همگرایی در روابط ایران و جمهوری آذربایجان و چالش های آن (از 1991 تا 2014)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی اتحاد شوروی، به نظر بسیاری از پژوهشگران، وجود اشتراک ها و ظرفیت های تاریخی، فرهنگی، مذهبی و ژئوپلیتیک در روابط دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان، بسترهای مناسبی برای برقراری روابط نزدیک و همگرایی در عرصه های مختلف میان دو طرف است؛ اما روند رویدادها به گونه ای دیگر پیش رفت و چالش های متعددی در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و جهانی، عملکرد این دسته از عوامل را تحت تأثیر قرار داد. به گونه ای که روابط دو کشور با وجود زمینه های مناسب، فراز و فرود بسیاری را شاهد بوده است؛ بنابراین در این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش هستیم که چه عواملی پس از استقلال جمهوری آذربایجان، بسترهای موجود در زمینه همگرایی ایران و جمهوری آذربایجان را تحت تأثیر قرار داده و بر فرصت برقراری روابط نزدیک و پایدار میان دو کشور تأثیر منفی گذاشته است؟ در این زمینه به دنبال تبیین چگونگی عملکرد عوامل همگرایی و در مقابل آن، چالش های موجود در این مسیر در روابط ایران و جمهوری آذربایجان هستیم و این فرضیه را مطرح می کنیم که باوجود برخورداری روابط دو کشور از پیوندهایی که همگرایی میان دوطرف را هموار کرده و می کنند؛ عملکرد عواملی که این روند را با چالش های فراوانی روبه رو ساخته اند، همگرایی دو همسایه را غیرعملی کرده است. در این نوشتار، از روش توصیفی- تحلیلی، تحلیل محتوا و بررسی تاریخی روابط دو کشور استفاده شده است.
نوگرایی در اندیشه های اسماعیل گاسپرینسکی و تأثیرهای آن بر مسلمانان روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سده نوزدهم میلادی که کشورهای اروپایی با سرعت درحال ترقی و پیشرفت بودند، روسیه نیز که مناطق گسترده ای از آسیای مرکزی و قفقاز را ضمیمه خاک خود کرده و به یک امپراتوری گسترده تبدیل شده بود برای پیوستن به شمار این کشورها تلاش می کرد. در این دوره، در سراسر جهان اسلام یک سیر نوخواهی و اصلاح طلبی به راه افتاده بود که مسلمانان زیر سلطه امپراتوری روسیه تزاری نیز که زیر انواع فشارهای استیلاگرایانه و نیز جریان روسی سازی و مسیحی گردانی قرار داشتند متأثر از این جو نوظهور برای نو شدن حیات اجتماعی شان به تکاپو برانگیخته شدند. اسماعیل بیک گاسپرینسکی (1914-1851) از اندیشمندان متفکر مسلمان روسیه بود که جنبش های جدید جاری در روسیه را از نزدیک می دید و تحت تأثیر این جنبش ها و همچنین ارتباط و آگاهی از تحولاتی که نوشدگی در حیاط اروپاییان ایجاد کرده بود و با آگاهی از عقب ماندگی مسلمانان از سایر دنیا تلاش می کرد تا با ایده های اصلاحی خود، راه حلی برای نجات و حفظ هویت ملی و دینی و نوسازی جامعه مسلمانان ارائه دهد. پرسش اصلی این نوشتار این است که اندیشه های گاسپرینسکی چه مؤلفه های مهمی داشت و بر حیات مسلمانان روسیه چه تأثیری گذاشته است؟ در این نوشتار نشان داده می شود که گاسپرینسکی با اقدام های نوگرایانه چون چاپ نشریه و ارائه اصول جدید آموزشی و ایجاد مدرسه های نوین به سبک اروپا و برگزاری کنگره های مسلمانان روسیه، توانست راه را برای مسلمانان نوگرای روسیه هموار کند و به نوعی سبب ایجاد جنبشی به نام جدیدی در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی شد.
بحران اوکراین و آیین نظامی روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اوکراین به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی خود به عنوان محل تلاقی شرق و غرب، ظرفیت های صنعتی و پیشینه تاریخی در منطقه اوراسیا اهمیت زیادی دارد. همین ویژگی های منحصر به فرد و همچنین بافت قومیتی دو پاره آن، این کشور را به محلی برای برخورد و رقابت های شرق و غرب تبدیل کرده است. اولین برخورد جدی روسیه و غرب در این کشور در جریان انقلاب نارنجی و در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 2004 رخ داد. اگر در سال 2004 رقابت در حوزه سیاسی سبب رویایی روسیه و غرب در اوکراین شد، 10 سال بعد و این بار به دلیل یک عامل اقتصادی، دو طرف در برابر یکدیگر قرار گرفتند. این تقابل، شدت و عمق بیشتری داشت و منجر به جدایی بخشی از خاک اوکراین شد. هدف این نوشتار که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، بررسی این بحران و تأثیر آن بر رهنامه نظامی روسیه است. این نوشتار درپی پاسخ به این پرسش است که چه شاخص ها و عواملی در بحران اوکراین بر رهنامه نظامی روسیه تأثیر داشته است. برای پاسخ به این پرسش این فرضیه بررسی شده است که تلاش غرب برای نفوذ در اوکراین در قالب های سیاسی، اقتصادی و امنیتی – نظامی و ادغام این کشور در ساختارهای غربی سبب افزایش احساس تهدید و ناامنی در روسیه و به کارگیری رویکرد تهاجمی در رهنامه نظامی آن کشور شده است؛ اما از سویی این رویکرد خصمانه نسبت به غرب کنترل شده است و به رویارویی همه جانبه مانند دوران جنگ سرد منجر نخواهد شد.
طرح برندینگ و تصویرسازی ملی روسیه، رویکردها و دستاوردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویر هر کشوری بنابر سیاست ها، برنامه ریزی ها و اقدام های داخلی و بین المللی آن کشور شکل می گیرد. مدیریت تصویر بین المللی امروزه از اصول اساسی کشورداری جدید و مبنای نفوذ منطقه ای و بین المللی ملت ها است و اولویت ها و ایده های ارزشی، هویتی و فرهنگی کشور مورد نظر را بین المللی کرده و ارزش دیداری- شنیداری آن را در بین مردم دیگر، افزایش می دهد. روسیه با تاریخ و هویتی چند هزار ساله مورد خوبی برای مطالعه در این زمینه است. پرسش این نوشتار این است که تصویر و برندینگ ملی روسیه در دنیا چیست و جهت آن در همه نقاط دنیا به ویژه در غرب و محیط منطقه ای چگونه است؟ این نوشتار با تشریح مفهوم برندینگ و تصویرسازی ملی، تصویر و برند روسیه را در دنیای امروز با تأکید بر غرب بررسی می کند. فرضیه اصلی این نوشتار این است که جدا از عبارت پردازی های بین المللی مقام های روسیه و طرح های میلیاردی ساخت برندینگ، تصویر این کشور در محیط پیرامونی و بین المللی تصویری منفی است که بخشی از آن بر مبنای کمپین تبلیغاتی شدید رسانه ای در غرب و بخشی دیگر بر مبنای دلایل تاریخی و رفتار سیاست مداران و نخبگان روسی است.