آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

تلاش برای موازنه قدرت همواره یکی از رویکردهای واقع گرایی کشورها در عرصه روابط بین الملل بوده است. تلاش برای موازنه یا از منظر حفظ وضع موجود یا با هدف برهم زدن وضع موجود بوده است. به نظر می رسد که تمایل طبیعی کشورها برای رسیدن به موازنه قدرت با یکدیگر آن گونه که واقع گرایان می گویند در حال حاضر ایالات متحده را در تنگنای راهبردی تاریخی قرار داده است. از یک سو آمریکا درپی حفظ و تثبیت جایگاه خود به عنوان یک قدرت هژمون است و از سوی دیگر در آسیا کشورهایی مانند روسیه و چین و حتی هند درپی به چالش کشاندن این جایگاه و رسیدن به موازنه قدرت با قدرت هژمون هستند. از این نظر آمریکا در هیچ جای جهان به اندازه آسیا با چالش های راهبردی برای حفظ موقعیت هژمونیک خود روبه رو نیست. آسیای مرکزی به عنوان بخشی از زیرمجموعه نظام آسیا یکی از جاهایی است که مبارزه برای به دست آوردن موقعیت هژمون بین آمریکا، چین و روسیه جریان دارد. پرسش این است که اگر به بیان جان مرشایمر، رسیدن به موقعیت هژمون در جهان نیازمند تسلط بر مناطق مختلف جهان است آنگاه آمریکا چگونه می تواند بر آسیای مرکزی با وجود رقیبانی جدی همچون روسیه و چین مسلط شود؟ فرضیه این نوشتار که به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده آن است که آمریکا تلاش می کند تا از هند برای موازنه قوا در آسیا مرکزی استفاده کند و هند نیز تلاش می کند تا با رعایت مجموعه ای از ملاحظات از ظرفیت آمریکا برای گسترش نفوذ خود در این منطقه بهره جوید.

تبلیغات