موقعیت راهبردی گرجستان، آن را از زمان ها ی دور در منظومه منافع قدرت های بزرگ ایران، عثمانی و روس ها قرار داده بود و هر یک به فراخور منافع خویش، سیاست هایی نظامی و دیپلماتیک در آنجا به کار می گرفتند. این موضوع، گاه تنش ها و منازعاتی طولانی بین آنان را به دنبال داشت. چنان که تحقق اندیشه های اقتصادی و سیاسی تزارهای روسیه و صفویان در منطقه قفقاز در تقابل با عثمانی و مبارزه با پیشروی و نفوذ آنان، فقط از راه پیوستگی جغرافیایی بین مناطق مفتوحه قفقاز به ویژه گرجستان به عنوان یکی از ایالت های متبوع و مورد نظر آنان ممکن می شد. در این میان، عملکرد شاهزادگان گرجی در قطع ارتباط و دشمنی با دربار صفویان و گرایش به سمت روسیه بنابر تمایلات دینی و سیاسی، نپذیرفتن ائتلاف برای مبارزه باعثمانی از سوی صفویان و سیاست روس ها در تحقق اندیشه پترکبیر با بهره گیری از ضعف های ایجاد شده در ساختار سیاسی و نظامی حکومت صفویان و کاهش تسلط آنان بر گرجستان و اطاعت نکردن والیان گرجی از پادشاهان صفوی، سبب سردی و سرانجام تیرگی مناسبات صفویان و تزارهای روس شد که سیطره همه جانبه روسیه بر گرجستان را به دنبال داشت. این نوشتار درنظر دارد تا با روش کتابخانه ای و با تکیه بر داده های تاریخی به این مسئله بپردازد که گرجستان در منازعات عثمانی و صفویان چه نقشی داشته است؟ و شاهزادگان گرجی در تشدید منازعات چه نقشی ایفا می کرده اند؟