مطالعات اوراسیای مرکزی
مطالعات اوراسیای مرکزی سال پنجم بهار و تابستان 1391 شماره 1 (پیاپی 10) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
با دگرگونی نظام توزیع قدرت در سطح جهانی و فروپاشی شوروی به عنوان همسایه مهم شمالی ایران و تشکیل جمهوری های متعدد در مرزهای شمالی ایران، دوران جدیدی برای جمهوری اسلامی ایران و روابط آن با جمهوری های تازه تأسیس از جمله جمهوری گرجستان به وجود آمد. با اعلام استقلال گرجستان و شناسایی آن کشورتوسط جمهوری اسلامی ایران فصل نوینی در روابط دو کشور آغاز شد. البته در دو دهه گذشته روابط دو کشور به دلایل مختلف مانند شرایط حاکم بر دو کشور، شرایط منطقه ای، شرایط بین المللی و همچنین نقش تصمیم گیران و کارگزاران فراز و نشیب داشته است. به گونه ای که در مقاطعی روابط دو کشور به اوج و در مقاطعی هم این روابط به حد پایین نزول کرد. در این نوشتار نقش عواملی مانند ساختار و یا نظام بین المللی، زمامداران و نخبگان ایران و گرجستان به عنوان کارگزاران، اشتراک ها و یا تفاوت های فرهنگی و تاریخی و یا هنجارها و ارزش ها که در فراز و فرود روابط دو کشور مهم بودند، بر اساس دو نظریه نوواقع گرایی و سازه انگاری بررسی و تأکید شده است که بر اساس نظریه سازه انگاری بهتر می توان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و روابط ایران و گرجستان را توضیح داد و ارزیابی کرد.
منطقه گرایی در عصر جهانی شدن: مطالعه موردی سازمان منطقه ای گوام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اتحاد و پیوند منطقه ای میان کشورها، امروزه به یکی از نگرانی های اصلی میان دولت ها تبدیل شده است. در عصر جهانی شدن در مناطق گوناگون جهان، گروه بندی های منطقه ای شکل گرفته است. مناطق گوناگون جهان با درک اهمیت موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک خود، دارای سازه های منطقه ای با درجه های متفاوت منطقه گرایی هستند. یکی از مناطق ژئوپلیتیکی که عرصه رقابت میان ابرقدرت ها (آمریکا و روسیه) است منطقه ژئوپلیتیکی قفقاز است که همواره دو ابرقدرت خود را در این منطقه دارای منافع می دانند و به شکلی در این منطقه حضور دارند.کشورهای این منطقه که با چالش های ارضی، مرزی و خودمختاری روبرو هستند، در قالب سازمان منطقه ای گوآم به دنبال دستیابی به یک گروه بندی منطقه ای هستند. درواقع به دلیل مصلحت آمیز بودن نیروهای مشترک در صحنه های بین المللی و با هدف حل یا جلوگیری از مشکلات منطقه-ای گرجستان، اوکراین، جمهوری آذربایجان و مولداوی سازمان منطقه ای گوآم را در سال 1997 تأسیس کردند.
نخبگان و همگرایی منطقه ای در سازمان همکاری اقتصادی(اکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همگرایی منطقه ای یکی از الزام های ورود مناطق مختلف به جریان جهانی شدن، بعد از فروپاشی اتحاد شوروی بوده است. منطقه اکو، به خصوص کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز نیز از این امر مستثنی نبوده اند. با این حال، این منطقه با چالش هایی در زمینه همگرایی روبه رو است. در این نوشتار، سعی شده است تا با رویکردی تحلیلی_توصیفی، نقش نخبگان سیاسی منطقه ای، به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل تأثیرگذار بر کنش بازیگران منطقه، در بهره برداری از فرصت ها و مقابله با چالش های اکو بررسی شود. بنابراین با توجه به نظریه تصمیم گیری، به تجزیه و تحلیل نقش نخبگان سیاسی در فرایند همگرایی پرداخته می شود. سؤال اصلی این نوشتار این است که نخبگان سیاسی منطقه ای چه نقشی در فرایند همگرایی منطقه ای در اکو دارند؟ فرضیه ای که بررسی شده است این است که با توجه به ساختار سیاسی کشورهای مورد مطالعه، نقش نخبگان در تصمیم گیری ها در منطقه اکو، برجسته بوده است. در نتیجه تحول مثبت در دیدگاه نخبگان در مورد اکو، تأثیر مهمی در افزایش همگرایی اعضا و موفقیت اکو خواهد داشت.
گفتمان رسمی علمای مسلمان در اتحاد شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهبران اتحاد شوروی در چند دهه حاکمیت بر آسیای مرکزی، سیاست های الحادی و ضدمذهبی را در مقابل اقوام مسلمان آسیای مرکزی در پیش گرفتند که موجودیت مسلمانان را تهدید می کرد. به دنبال آغاز جنگ جهانی دوم، اتحاد شوروی ناچار از تجدید نظر در سیاست های دشمنی علیه مسلمانان شد و تشکیلاتی به نام اداره دینی مسلمانان یا اداره مفتیات را به وجود آورد که حیات مذهبی مسلمانان آن کشور را سامان می داد. حال پرسش اصلی این نوشتار آن است که علمای اداره دینی در مواجهه با تهدیدهایی که از سوی اتحاد شوروی متوجه بقای جامعه مسلمانان بود، چه راهکاری را در پیش گرفتند؟ در این نوشتار نشان داده می شود که این دسته از علما برای حفظ موجودیت جامعه مسلمانان، اسلام و سوسیالیسم را دو مکتب سازگار معرفی کردند که در عین حفظ تفاوت، امکان همزیستی شان وجود دارد.
موانع همگرایی ایران و ترکیه در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین تحولات ژئوپلیتیکی در دهه های آخر قرن گذشته فروپاشی اتحاد شوروی بود که از پیامدهای آن دگرگونی روابط قدرت و موازنه نیروها در سطوح منطقه ای و فعال شدن قدرت های فرامنطقه ای و به خصوص منطقه ای جهت حضور و نفوذ در حوزه جنوبی اتحاد شوروی است که پیش از این به علت حضور اتحاد شوروی قادر به ایفای نقش اساسی نبودند. در این بازی بزرگ رقابت اصلی بین ایران و ترکیه دو قدرت منطقه ای هم جوار با آسیای مرکزی و قفقاز است که از نظر موقعیت جغرافیایی، تاریخی و تمدنی دارای سابقه طولانی هستند. بررسی داده های موجود در این نوشتار نشان دهنده آن است که این دو کشور با وجود اشتراک های موجود با موانعی بر سر راه همگرایی خود در آسیای مرکزی روبرو هستند که آنها بیشتر در حوزه های رقابت ایدئولوژیکی و تقابل نقش های منطقه ای(ژئوپلیتیک) و رقابت اقتصادی است که مورد بررسی قرار می گیرد.
تحلیل بحران چچن درچارچوب رهیافت مطالعات امنیت انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمهوری چچن قسمتی از سرزمین گسترده فدراسیون روسیه است که در سال های پس از فروپاشی اتحاد شوروی همواره محل تنش و درگیری بوده است. عناصر هویتی و پیوندهای فرهنگی از هم گسیخته موضوع مهم بحران به وجود آمده در روابط مردم چچن و روس ها است. رویکردهای متعدد نظری در عرصه روابط بین الملل به بررسی ابعاد گوناگون بحران چچن پرداخته اند. یکی از نوپا ترین رویکردهای نظری موجود در روابط بین الملل، رهیافت امنیت انتقادی است. رهیافت امنیت انتقادی به صورت ویژه موضوع امنیت و مرجع آن را با نگاهی منتقدانه مورد کنکاش قرار داده و انسان محوری را وارد فرهنگ امنیتی روابط بین الملل کرده است. بنابراین در این نوشتار با کمک از رهیافت امنیت انتقادی استدلال می شود که نبود شناخت هویتی و تحمیل برسازه های اختلاف برانگیز از سوی دولت روسیه و حاکمان چچن در برپایی بحران در سال های پس از فروپاشی مؤثر بوده است.
ایران و کشورهای قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران روابط نزدیک و دوستانه ای با جمهوری کوچک و مسیحی نشین ارمنستان دارد. این درست در نقطه مقابل روابط ایران با جمهوری به ظاهر با اهمیت تر و شیعه مذهب آذربایجان است. اگرچه روابط نزدیک ایران با ایروان ارتباط زیادی با انزوای جغرافیایی و اقتصادی ارمنستان دارد، روابط غیرصمیمانه جمهوری اسلامی ایران با جمهوری آذربایجان نتیجه بدگمانی و نبود اعتماد بین دو طرف است. از نظر تاریخی، روابط ویژه روسیه با ایران، نه در نتیجه وجود منافع مشترک حقیقی بین دو همسایه، بلکه محصول رقابت روسیه با قدرت های غربی بوده است. روسیه که هنوز در منطقه قفقاز جنوبی دارای نفوذ قابل توجهی است، مانع نفوذ اقتصادی ایران در ارمنستان و گرجستان می شود. از آنجا که ایروان روابط خارجی خود را با غرب و همچنین با روسیه گسترش می دهد، ایران نباید روابط نزدیکش با ایروان را همیشگی بپندارد.