مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مدیریت در اسلام به معنای واقع آن است که مستند به وحی الهی و منابع اسلامی است؛ از استثمار و استعمار و بهره کشی انسان از انسان در آن خبری نبوده و بر ارزش های متعالی و ثابتی استوار است. اسلام تنها مکتبی است که مدل و الگو معرفی می کند. بخشی از رحمت خداوند نسبت به بندگانش این بود که حامل رسالت، مؤظف شد دین را عملاً بر واقعیت زندگی خویش حاکم کند تا زندگی مبارک او در همه حالت و شرایط الگویی باشد که طالبان حقیقت و سالکان طریقت از آن پیرون کرده و از چشمه های فوارش رفع تشنگی کنند.<br /> روش شناسی: روش انجام پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی با بهره گیری از تحلیل محتوای کیفی، از طریق شیوه های پژوهش کتابخانه ای، سیره گفتاری و رفتاری پیامبر(ص) پیرامون اقدامات اساسی در حوزه نظم و امنیت، از مدارک مکتوب حدیث و کتب مرتبط استخراج شده است و به واکاوی، بازنمایی و تحلیل و استنتاج سوابق موجود پرداخته است.<br /> یافته ها و نتایج: از آنجایی که هسته اصلی و اساسی در تشکیل حکومت و دوام و قوام آن، استقرار نظم و امنیت است، انتظام فردی و اجتماعی عامل بسیار مهمی برای به اهداف و تعالی معنوی است؛ بنابراین رسول اکرم (ص) پایه حکومت خود را بر نظم بنا نهادند و در واقع راه دست یابی به آن را در معنویات ارائه کردند؛ به همین منظور مسجد را به عنوان اولین پایگاه نظم و امنیت به مردم معرفی کردند و از آن طریق مسائل و مشکلات مردم و پدیده های بر هم زننده امنیت و آسایش عمومی را شناسایی و با آنها مقابله می کردند.<br /> بر اساس یافته های پژوهش گزاره های مطرح سیره مدیریتی پیامبر(ص) در حوزه انتظام اجتماعی پنج موضوع کلی قابل دسته بندی است. انتخاب مسجد به عنوان نخستین پایگاه انتظامی، تدوین نخستین منشور انتظامی، تأمین نظم و انتظام شهر مدینه، اقدامات اطلاعاتی-انتظامی و اقدامات امنیتی-انتظامی. نتایج پژوهش در بردارنده دستاوردهای نظری و کاربردی برای پلیس جمهوری اسلامی ایران است.
بررسی عوامل مؤثر بر قاچاق کالا و تأثیر آن بر اقتصاد شهرستان مرزی سراوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: قاچاق کالا با توجه به تأثیرات منفی که بر اقتصاد ملی دارد، همیشه مورد توجه کارشناسان حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بوده است. از آنجایی که قاچاق کالا محصول عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، محیطی، سیاسی و ... است، برای کاهش آن نیاز به برنامه ریزی همه جانبه بوده و تنها از طریق برخوردهای نظامی و امنیتی این پدیده قابل کنترل نیست. هدف این پژوهش شناخت عوامل تأثیرگذار بر گرایش و گسترش قاچاق کالا و تأثیر آن بر اقتصاد شهرستان مرزی سراوان است.<br /> روش شناسی: برای انجام این پژوهش از روش توصیفی، پیمایشی و تحلیلی استفاده شده و اطلاعات مربوط به پژوهش از طریق پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شده است. فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون های میانگین، انحراف معیار، همبستگی پیرسون و آزمون t تک نمونه ای مورد بررسی قرار گرفتند.<br /> یافته ها و نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که عوامل جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی و عوامل اجرایی- مدیریتی در گسترش و گرایش به قاچاق کالا در شهرستان تأثیرگذار بوده و به ترتیب از نظر شهروندان عوامل اقتصادی دارای بالاترین و عوامل فرهنگی - اجتماعی دارای کمترین تأثیر بر گسترش قاچاق کالا هستند. آزمون فرضیه مربوط به تأثیر قاچاق بر وضعیت اقتصادی شهرستان نشان دهنده تأثیر مثبت قاچاق کالا بر وضعیت اقتصادی شهروندان است. نتایج پژوهش هم چنین نشان داد که قاچاق کالا تأثیر مثبتی بر وضعیت درآمدی، اشتغال (شغل های کاذب) و کاهش مهاجرت مرزنشیان به شهرها و حتی دلیلی برای بازگشت مهاجران اولیه به دلیل نبود کار و سودآور بودن قاچاق به مناطق مرزی شده است.
تأثیر طرد اجتماعی بر تکرار جرم زنان پس از آزادی از زندان (مورد مطالعه: شهرستان کرمانشاه، سال 1394)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طرد اجتماعی محرومیتی طولانی مدت که به جدایی از جریان اصلی جامعه می انجامد، فرایندی که در نتیجه آن افراد و گروه های اجتماعی معینی از اجتماع طرد و به حاشیه رانده می شوند. رویکرد طرد اجتماعی در مقایسه با رویکردهای دیگر درک عمیق تر و جامع تری از ریشه ها و ابعاد محرومیت به دست می دهد. رویکرد طرد اجتماعی، جرم را پدیده ای چندوجهی می داند که فراتر از کمبودهای مادی بر دامنه متنوعی از محرومیت های اجتماعی و فرهنگی دلالت دارد. این پژوهش به بررسی رابطه بین طرد اجتماعی و ارتکاب مجدد جرم پرداخته و از این زاویه به آن می نگرد.<br /> روش شناسی: روش این پژوهش از نوع پیمایشی با استفاده از پرسش نامه بوده و جزء تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش زنان و دختران بازداشتی در بازداشتگاه های نیروی انتظامی شهرستان کرمانشاه بوده و نمونه آماری این پژوهش تمام شماری بوده و برابر با 42 نفر است که در این پژوهش مورد پرسش و بررسی قرار گرفته اند. پایایی این پرسش نامه نیز به روش آزمون آلفای کرونباخ برای متغیر طرد اجتماعی برابر 82/0 محاسبه و تأیید شد.<br /> یافته ها و نتایج: این پژوهش در پاسخ به 9 فرضیه صورت پذیرفته است که کلیه این فرضیات مورد تأیید واقع شده و تجزیه و تحلیل بر اساس ماهیت داده ها و شیوه بیان سؤالات در قالب آزمون تی تک متغیره، آزمون تحلیل واریانس و ضریب همبستگی اتا صورت گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهند که ارتکاب مجدد جرم رابطه معناداری با طرد اجتماعی داشته و هرچه میزان طرد اجتماعی بالاتر باشد، احتمال ارتکاب مجدد جرم در بین مجرمان افزایش می یابد.
ارائه الگوی مطلوب پیشگیری انتظامی از جرم با رویکرد جامعه محوری پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در پیشگیری انتظامی جامعه محور از جرم، پلیس علاوه بر بهره گیری از ابزارهای تعریف شده در نظام عدالت کیفری، از همکاری و مشارکت نهادهای اجتماعی و دولتی برای کنترل عوامل ایجاد کننده جرم استفاده می کند. هدف پژوهش حاضر، تدوین الگوی مطلوب پیشگیری انتظامی از جرم با رویکرد جامعه محوری پلیس است.<br /> روش شناسی: تحقیق حاضر از نظرنوع، کاربرد یو از نظر گردآوری داده ها، توصیفی - تحلیلی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل فرماندهان تهران بزرگ بوده که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 113 نفراز آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته بوده که روایی آن از روش صوری با استفاده از نظر اساتید و متخصصان موضوع تأیید شده است. برای محاسبه پایایی پرسش نامه از روش محاسبه آلفای کرونباخ استفاده که مقدار آلفای کرونباخ برای تحقیق حاضر 88 درصد به دست آمده و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون های T و همبستگى پیرسون انجام شد.<br /> یافته ها: به ترتیب مؤلفه های ساختاری، رویکردی و فردی و عوامل درون سازمانی و برون سازمانی در پیشگیری انتظامی جامعه محور مؤثر بوده، بین عوامل درون سازمانی و برون سازمانی با رویکرد جامعه محوری در پیشگیری انتظامی از جرم رابطه معناداری وجود داشته و فرایند پیشگیری انتظامی با رویکرد جامعه محوری تحت تأثیر عوامل درون و برون سازمانی است.<br /> نتیجه گیری: ضمن اصلاح ساختار پیشگیری انتظامی باید نسبت به تقویت تعامل و مشارکت سایر نهادهای اجتماعی در امر پیشگیری اقدام کرد. در این راستا ضمن اصلاح رویکردها و ساختارهای مرتبط، نسبت به اصلاح فرآیند و وضعیت کمی و کیفی آموزش کارکنان در راستای تغییر وضعیت پلیس سنتی به جامعه محور اقدام شود.
بررسی علل و عوامل مؤثر بر وقوع سرقت مسلحانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رشد بی رویه جمعیت در مناطق شهری موجب بروز مشکلاتی چون افزایش بزه کاری، حاشیه نشینی و...شده است. یکی از مسائل مهم در شهرها، افزایش میزان ناهنجاری های اجتماعی و ایجاد احساس ناامنی در بین شهروندان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی علل و عوامل جرم سرقت مسلحانه در شهر تهران انجام گرفته است.<br /> روش شناسی: روش پژوهش با توجه به موضوع و پرسش آن، ترکیبی از روش های توصیفی، تطبیقی و روش علی مقایسه ای است. در تجزیه تحلیل داده ها از تحلیل های آماری استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، جمعیت آماری متشکل از دو گروه مستقل تجربی و کنترل است؛ گروه تجربی شامل کلیه سارقان نگهداری شده و گروه کنترل مشتمل بر کلیه افراد دستگیر شده در سال 1394 است.<br /> یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که تفاوت معناداری میان دو گروه تجربی و کنترل به لحاظ وضعیت اجتماعی اقتصادی، میزان پیوند اجتماعی و میزان احساس محرومیت نسبی وجود دارد.<br /> نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که بین متغیرهای محرومیت نسبی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، از هم گسیختگی خانواده و پیوند اجتماعی با متغیر سرقت مسلحانه رابطه معناداری وجود دارد. در این میان بین دو متغیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی و پیوند اجتماعی با سرقت مسلحانه ارتباط معکوسی برقرار است.
بررسی میزان تأثیر و به کارگیری نقش فرماندهان و مدیران ناجا در پیشگیری از جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر و به کار گیری نقش فرماندهان و مدیران ناجا در پیشگیری از جرم فرار از خدمت سربازان انجام شده است تا بتوان بر اساس آن راه کار هایی به منظورکاهش فرار سربازان شناسایی و پیشنهاد داد. <br /> روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه فرماندهان کلانتری های شهر تهران تشکیل داده که تعداد آنها برابر با ۸۶ نفر است. از آنجا که انتخاب نمونه به صورت تمام شمار بوده، بنابراین ضرورتی به کاربرد روش نمونه گیری در این پژوهش وجود نداشت. روش گردآوری اطلاعات، میدانی و از ابزار پرسش نامه محقق ساخته با ۱۱۲ گویه و با طیف پنج گزینه ای لیکرت بهره گرفته شد. برای روایی صوری و محتوایی از نظر کارشناسان و چندین استاد مدیریتی و خبرگان بهره گیری شده و روایی متغیرهای پژوهش نیز با استفاده از مقدار آلفای کرونباخ بیش از ۷۵ درصد بوده که بیانگر روایی بسیار مناسب پرسش نامه در این پژوهش است. <br /> یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که یافته های فرضیه ها در خصوص خرده نقش های مدیران در پیشگیری از فرار خدمت کارکنان وظیفه تأثیر مهمی در جلوگیری از فرار سربازها دارند؛ ولی میزان به کارگیری آنها بسیار پایین تر از حد مورد انتظار است.<br /> یافته های پژوهش در خصوص نقش فرماندهان انتظامی در پیشگیری از فرار کارکنان وظیفه نشان داده که باید به ترتیب اثربخشی به مصادیق زیر بر اساس اولویت و درجه اهمیت حاصل پژوهش، توجه کرد تا در آینده شاهد کاهش فرار از خدمت کارکنان وظیفه در نیروی انتظامی باشیم.
شناسایی عوامل محیطیِ تأثیرگذار در کاهش میزان سرقت از منازل در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرقت از منزل جزو جرایمی است که به شدت امنیت عمومی را به مخاطره انداخته و به احساس امنیت عمومى، آرامش ذهنى و سلامت افراد آسیب می رساند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی ارزیابی کارشناسان و سارقان نسبت به عوامل محیطیِ تأثیرگذار در کاهش میزان سرقت از منازل در استان گلستان بوده است.<br /> روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی و شیوه انجام آن پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارشناسان و افراد مطلع و سارقان کنترل شده منازل در استان گلستان بوده و حجم نمونه پژوهش شامل 43 کارشناس پلیس آگاهی و 361 سارق بوده است. برای شناسایی افراد با اطلاع و سارقان کنترل نشده از روش گلوله برفی و برای شناخت سارقان کنترل شده، از روش تصادفی نظام مند استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. هم چنین برای تعیین اعتبار پرسش نامه از تکنیک اعتبار صوری و برای تعیین میزان پایایی سؤالات از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای توصیف داده ها از تکنیک های موجود در آمار توصیفی و برای تجزیه و تحلیل داده از تکنیک های موجود در آمار استنباطی (آزمون کای اسکوئر و یومن وایتنی) استفاده شد.<br /> یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، متغیرهایی مانند شکل ظاهری ساختمان ها، شکل خیابان ها و کوچه ها، استفاده از فناوری، نوع طراحی محیطی، پلیس محله محور، ساختار فضای فرهنگی و اجتماعی محلات، واپایش مستمر نیروی انتظامی در محله، فضای فرهنگی موجود در بین ساکنان و متغیر ایمن سازی ساختمان ها در وقوع و پیشگیری از سرقت از منازل تأثیرگذار بوده اند.<br /> نتیجه گیری: یکی از مهم ترین و زیربنایی ترین اقدامات در راستای کاهش میزان سرقت از منازل در شهرها، بازنگری در طراحی محیطی و تدوین برنامه ها و سیاست هایی جامعه نگرانه برای نیل به این مطلوب است.
راهبرهای پلیس محله محور و تأمین امنیت در پرتو موازین حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کنترل جرم و تأمین امنیت به عنوان یکی از دغدغه های اصلی دولت مردان و نهادهای رسمی نظام عدالت کیفری است. محدودیت منابع و امکانات مراجع رسمی، اندیشه بهره مندی از ظرفیت های جامعه و نهادهای غیر رسمی را مطرح کرده است. پلیس محله محور با رویکرد جامعوی در یک چارچوب مبتنی بر تعامل خلاق با شهروندان می تواند به حل مسائل و مشکلات جامعه معاصر درخصوص بی نظمی های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، کمک ویژه ای کند و در موضوعاتی مانند پیشگیری از جرم و کنترل آن موفقیت های بیشتری کسب کند.<br /> روش شناسی: در این پژوهش که از نظر هدف کاربردی است، نگارندگان به شیوه توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع مکتوب سعی کرده اند با تشریح راهبردهای امنیت محله محور در رویکرد جامعوی پلیس، هم سویی آن با معیارهای حقوق بشری را ارزیابی کنند.<br /> یافته ها: در راهبردهای پلیس جامعه محور ثبات و نظم از پایداری بیشتری برخوردار بوده و از این طریق احساس همدلی بین شهروندان و پلیس افزایش خواهد یافت؛ بنابراین در این رویکرد تأمین امنیت بر پایه مشارکت بخش های مختلف جامعه دارای وجهه حقوق بشری است که بر نیازها و دغدغه های های اصلی شهروندان تأکید دارد؛ به نحوی که می توان سیاست های تمامیت خواه را تقلیل داده و به استقرار امنیت در چهارچوب اسناد حقوق بشری دست یافت؛ امنیتی که نه تنها اولویت های جامعه، بلکه دغدغه های فردی شهروندان و نیازهای پایه ای آنها را نیز مدنظر قرار خواهد داد.<br /> نتیجه گیری: پرهیز از رویکردهای صرفاً امنیت گرا و دوری جستن از قضاوت های عجولانه و یک سویه نسبت به شهروندان، زمینه ساز ایجاد امنیت مستمر است که با سهیم کردن آنان در طراحی و اجرای برنامه های پیشگیری از جرم میسر می شود و لازمه این امر ایجاد اعتماد دو سویه بین پلیس و مردم و فراهم آوردن بسترهای اجرایی و تقنینی و حذف موانع ساختاری در پلیس و نهادهای جامعوی است.