روان شناسی افراد استثنایی
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال هشتم بهار 1397 شماره 29 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مولفه ها و چارچوب الگوی آموزشیمحیط یادگیری غنی شده با شبکه های اجتماعی مجازی برای دانش آموزان با آسیب شنوایی و اعتباریابی درونی آن است. روش این پژوهش آمیخته، از نوع طرح اکتشافی است. در بخش کیفی برای به دست آوردن الگوی طراحی آموزشی، از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتباریابی درونی از نظر متخصصان به روش پیمایشی پرسشنامه ای استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی متخصصین مرتبط با موضوع، اسناد و منابع مکتوب و الکترونیکی از پایگاه های داخلی و خارجی، و در بخش کمی متخصصین در حوزه تکنولوژی آموزشی و آموزش ویژه بود. انتخاب نمونه ها در هر دو بخش به صورت هدفمند و در بخش کیفی جهت مصاحبه 39 نفر از متخصصین و کارشناسان و در بخش کمی 34 نفر از متخصصین در دانشگاه های و موسسات مختلف کشور ایران، استرالیا و آمریکا بودند.جمع آوری داده ها در بخش کیفی با استفاده مصاحبه نیمه ساختار یافته و تحلیل محتوا از اسناد و پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی، و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه کیفی نیز با استفاده از روش تحلیل محتوای استقراییو در بخش کمی با استفاده روش های آماری توصیفی و استنباطی انجام شده است. طبق تحلیل محتوای انجام شده، هفت طبقه درگیر شدن، تعامل، بازخورد، محتوا، منابع، ارزشیابی و پشتیبانی به دست آمد. همچنین 24 زیر مؤلفه برای طبقه های اصلی استخراج شدند. پس از تحلیل محتوا و استخراج کدها، مؤلفه ها و زیر مؤلفه ها در قالب الگو ارائه گردید. نتایج حاصله از اعتباریابی درونی بر اساس نظر متخصصان نشان داده است که الگوی آموزشی ارائه شده از اعتبار درونی بالایی برخوردار است و اثربخشی لازم را برای آموزش به دانش آموزان با آسیب شنوایی دارد
مقایسه اثربخشی توان بخشی حافظه کاری به کمک رایانه و روش چندحسی بر بهبود کارکرد های اجرایی دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نارساخوانی رایج ترین نوع ناتوانی های یادگیری است که حدود 80 درصد مشکلات یادگیری را در بر می گیرد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توان بخشی حافظه کاری به کمک رایانه و روش چندحسی بر بهبود کارکرد های اجرایی دانشآموزان مبتلا به نارسا خوانی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی مبتلا به نارساخوانی شهر رشت در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از بین آنها 45 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از ویرایش چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان، آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی و نسخه نرم افزاری آزمون مرتب کردن کارت های ویسکانسین استفاده شد. برنامه توان بخشی حافظه کاری به کمک رایانه در 11 جلسه به گروه آزمایش اول و برنامه آموزش چندحسی در 9 جلسه به گروه آزمایش دوم آموزش داده شد؛ درحالی که گروه گواه، آموزشی در این زمینه ها دریافت نکردند. تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون بین گروه های آزمایش و گواه از نظر میزان بهبودی کارکرد های اجرایی تفاوت وجود داشت؛ به طوری که روش توان بخشی حافظه کاری به کمک رایانه بیشتر از روش چندحسی باعث بهبود کارکرد های اجرایی دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی شده بود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که روش توان بخشی حافظه کاری به کمک رایانه با ایجاد نوعى تجربه یادگیرى که معطوف به انعطاف پذیری و بازگرداندن کارکرد های مغزىِ دچار اشکال است به بهبود کارکرد های اجرایی کودکان مبتلا به نارساخوانی کمک بیشتری می کند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود فرزند مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در خانواده ها می تواند منجر به افسردگی و اضطراب مادران، احساس ناتوانی در ایفای نقش والدینی و احساس عدم کفایت در امر تربیت فرزند در خانواده های این کودکان شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بود. در پژوهش حاضر که با روش نیمه آزمایشی و طرح یش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود، گروه نمونه با روش نمونه گیری در دسترس و از مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مراجعه کننده به کلینیک های روان شناسی و روان پزشکی شهر سنندج انتخاب شدند. از بین این گروه تعداد30 نفر به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون از پرسشنامه افسردگی و اضطراب بک و پرسشنامه کانرز والدین استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، طی 8 جلسه 2 ساعته قرار گرفت و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. در مرحله پس آزمون، پرسشنامه های فوق روی هر دو گروه مجددأً اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که در مرحله پس آزمون نمرات افسردگی و اضطراب کاهش معناداری داشته است. بنابراین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بردرمان افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مؤثربوده است. نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخله بر علائم افسردگی و اضطراب در مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی این مادران و فرزندان این بیماران تأکید دارد.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری مادران دارای کودک کم توان ذهنی بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک کم توان ذهنی بودند که فرزندانشان در مدارس استثنایی شهرستان دزفول در سال تحصیلی 96-1395 به تحصیل اشتغال داشتند. از جامعه فوق تعداد 30 نفر از مادران دارای کودک کم توان ذهنی به روش تصادفی خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 10 جلسه نوددقیقه ای، (هر هفته دو جلسه) درمان گروهی را دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تاب آوری فرایبورگ (2003) بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل در تاب آوری تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد روشی کارآمد در افزایش تاب آوری در مادران دارای کودک کم توان ذهنی است
تاثیر آموزش مثبت اندیشی بر ناگویی هیجانی و خودبخشایشگری مادران کودکان دارای ناتوانی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مثبت اندیشی بر ناگویی هیجانی و خودبخشایشگری مادران کودکان دارای ناتوانی های یادگیری سبزوار (1395) انجام شد. این پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 34 نفر از مادران کودکان دارای ناتوانی های یادگیری 6 - 12 ساله سبزوار به صورت تصادفی انتخاب شده و در دو گروه جایگزین شدند. پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو و خودبخشایشگری ول، دی شی و واکینی به عنوان پیش آزمون اجرا شد. مادران گروه آزمایشی 8 جلسه 75 دقیقه ای دربرنامه آموزش مثبت اندیشی شرکت کردند و آن گاه پس آزمون اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مثبت اندیشی موجب کاهش ناگویی هیجانی و مولفه های آن ( دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تمرکز بر تجارب بیرونی ) و نیز افزایش خودبخشایشگری و مولفه های آن (احساسات و کنش های خودبخشایشگری و باورهای خودبخشایشگری) شد. براین اساس آموزش مثبت اندیشی یک برنامه مداخله ای موثر برای کمک به مادران کودکان دارای اختلال یادگیری می باشد.
مقایسه سرمایه گذاری عاطفی در بدن، عوامل حمایت های فردی و رفتارهای کنارآمدن با مشکلات کودکان نابینا و ناشنوا شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق مقایسه سرمایه گذاری عاطفی در بدن، عوامل حمایت های فردی و رفتارهای کنارآمدن با مشکلات در میان دانش آموزان نابینا و ناشنوا شهر تبریز بود.روش پژوهش حاضر از نوع علیّ- مقایسه ای است. جامعه پژوهش را کلیه کودکان نابینا و ناشنوا موجود در مدارس استثنایی شهر تبریز به تعداد 742 نفر در نیمسال اول سال تحصیلی 96-97 تشکیل می دادند که از بین آن ها 150 نفر بصورت شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه سرمایه گذاری بدن، رفتارهای کنارآمدن کودکان وعوامل حمایت کننده فردی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد در سطح معناداری (05/0P
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان مبتلا به اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان مبتلا به اختلال افسردگی شهر اصفهان صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام کودکان دارای اختلال افسردگی شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بودند که به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی آموزش و پرورش مراجعه کرده بودند. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری 45 روزه بود. مرحله پیگیری بدین سبب اجرا گردید تا مشخص شود که آیا درمان ذهن آگاهی در طول زمان دارای کارآیی معنادار پایدار است یا خیر. تعداد نمونه در پژوهش 30 کودک دارای اختلال افسردگی بود که به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه به شکل مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخلات درمانی مربوط به ذهن آگاهی را در طی دو ماه و نیم به صورت هفته ای یک جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی است که گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را در طول پژوهش دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه سازگاری اجتماعی و افسردگی کودکان بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان دارای اختلال افسردگی تاثیر داشته است (0/01>p). بنابراین درمان ذهن آگاهی می تواند به عنوان درمانی کارآ برای کودکان دارای افسردگی مورد استفاده بالینی قرار گیرد.
مقایسه سبک های فرزند پروری و کیفیت روابط موضوعی مادران کودکان با اختلال اضطراب جدایی و مادران کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه سبک های فرزند پروری و کیفیت روابط موضوعی در مادران دارای کودکان با اختلال اضطراب جدایی و عادی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل مادران کودکان با اختلال اضطراب جدایی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و مادران کودکان عادی شهر تهران بود که از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 نفر (30 نفر برای هر گروه) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک های فرزندپروری (رابینسن و همکاران، 1995) و روابط موضوعی (بل، بیلینگتون و بیکر، 1985) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سبک های فرزند پروری و کیفیت روابط موضوعی مادران کودکان با اختلال اضطراب جدایی و مادران کودکان عادی تفاوت معناداری وجود دارد (0/05>p). بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که وجود سبک های فرزند پروری و کیفیت روابط موضوعی مادران کودکان با اختلال اضطراب جدایی می تواند زمینه ساز این اختلال باشد.
اثربخشی توانبخشی شناختی حافظه کاری بر بهبود مشکلات خواب و نشانگان رفتاری در کودکان دارای نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف سنجش اثربخشی توانبخشی شناختی حافظه کاری در بهبود مشکلات خواب و نشانگان رفتاری در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی اجراشد. روش مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی است که با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. در این پژوهش کودکان 7 تا 12 سالی که توسط کارشناسان روانشناسی مرکز مشاوره آموزش و پرورش کرمانشاه مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی تشخیص داده شده بودند، بعنوان جامعه انتخاب شدند. بعد از تکمیل پرسشنامه کانرز-فرم والدین و پرسشنامه خواب پترزبورگ توسط والدین و مقیاس سنجش کانرز-فرم معلم توسط معلمان آنها، 20 نفر که ضعیفترین عملکرد را در آزمون حافظه کاری ان-بک داشتند به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 12 جلسه درمان توانبخشی شناختی کاپیتان لاگ قرار گرفتند و گروه کنترل درمانی دریافت نکردند. پس از آخرین جلسه درمانی، هر دو گروه مجدداً ارزیابی شدند. داده ها با تحلیل کوواریانس و با کمک نرم افزار SPSS_23 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها نشان داد که توانبخشی شناختی حافظه کاری در بهبود مشکلات خواب (001/0P