روان شناسی افراد استثنایی
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال هفتم پاییز 1396 شماره 27 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این مطالعه اثربخشی یک برنامه آموزش حس عدد را بر روی کودکان در خطر مشکلات ریاضی در سنین پیش از دبستان بررسی کرده است. این برنامه بر اساس مولفه های بنیادی حس عدد (شمارش، عملیات عدد، دانش عدد) و با رویکردی تحولی برای سنین پیش از دبستان طراحی شد. در ابتدا، تعداد 424 کودک پیش از دبستان از طریق دو پرسشنامه غربالگری (فرم مربی و فرم والدین) مورد ارزیابی قرار گرفتند و سپس با اجرای آزمون حس عدد جردن و دانش عدد از بین این کودکان،90 کودک در خطر مشکلات ریاضی تشخیص داده شدند. با بهره گیری از یک طرح شبه آزمایشی و با روش تصادفی آزمودنیها در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند گروههای آزمایشی به مدت 4 هفته و هر هفته 3 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش مداخله ای حس عدد قرار گرفتند. سپس مجددا هم گروهای آزمایشی و هم کنترل توسط آزمون حس عدد جردن مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج توسط روش تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تفاوت معنی دار بین پیشرفت دانش آموزان گروه آزمایشی (تحت تاثیر آموزش مداخله ای حس عدد) در مولفه های شمارش، عملیات عدد و دانش عدد در پس آزمون با گروه کنترل نشان داد. نتایج دلالت بر این دارد که آموزش حس عدد با بهبود مهارتهای حساب کودکان دارای مشکلات ریاضی، نقش پیشگیرانه ای در اختلالات ریاضی سنین بعدی خواهد داشت.
تأثیر آموزش توانایی خودنظم بخشی بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دلایل اصلی مشکلات رفتاری دانش آموزان در مدارس، عدم توانایی تنظیم هیجان های مختلف است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برنامه آموزش توانایی خودنظم بخشی بر کاهش میزان پرخاشگری دانش آموزان با مشکلات سازش یافتگی بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان در سال تحصیلی1392 - 1393 شهرستان رشت بود که از بین آنها پس از اجرای اولیه پرسشنامه ناسازگاری 20 نفر که دارای پرخاشگری معناداری بودند، انتخاب و در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل به شیوه تصادفی جایدهی شدند. برای گروه آزمایش، 9 جلسه 80 دقیقه ای برنامه توانایی خودنظم بخشی، آموزش داده شد در حالی که گروه کنترل چنین آموزشی را دریافت نکردند، و در پایان هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند. ابزار سنجش مقیاس هوش وکسلر کودکان، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه ی سازگاری دانش آموزان (سینها و سینگ، ۱۹۹۳) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش توانایی خودنظم بخشی به طور معنا داری موجب کاهش انواع پرخاشگری در دانش آموزان ناسازگار می گردد (۰۵/۰≥p)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که برنامه های آموزش خودنظم بخشی با افزایش توان تنظیم و مدیریت هیجان به کاهش رفتارهای پرخاشگرانه کمک می کند.
اثربخشی آموزش واقعیت درمانی بر شادکامی و مسئولیت پذیری مادران کودکان درخودمانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داشتن یک کودک مبتلا به اختلال درخودماندگی می تواند منجر به تجربه هیجانات و احساسات ناخوشایند در والدین آنان گردد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش واقعیت درمانی بر افزایش شادکامی و مسئولیت پذیری مادران کودکان مبتلا به اختلال درخودماندگی انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 31 نفر از مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف درخودمانده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و 16 نفری کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش واقعیت درمانی را به مدت 7 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت هفتگی دریافت کردند، در حالی که گروه گواه در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شادکامی آرگیل و پرسشنامه مسئولیت پذیری گاف استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره حاکی از تفاوت معنادار بین دو گروه در نمرات شادکامی و مسئولیت پذیری بود؛ بدین ترتیب، آموزش واقعیت درمانی موجب افزایش شادکامی و مسئولیت پذیری در مادران گروه آزمایش شد. با توجه به نتایج به دست آمده می-توان از آموزش واقعیت درمانی گروهی به عنوان روشی موثر و مفید در افزایش شادکامی و مسئولیت پذیری مادران کودکان درخودمانده در مداخلات درمانی و بالینی استفاده کرد.
مقایسه اثر بخشی آموزش کارکردهای اجرایی و آموزش اجتماعی- هیجانی بر بهبود عملکرد توجه مداومِ دختران دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثرات آموزش کارکردهای اجرایی و آموزش اجتماعی- هیجانی بر بهبود عملکرد توجه مداوم (پاسخ صحیح به اعداد و تصاویر و زمان واکنش اعداد و تصاویر) در دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری ریاضی در پایه های 5-3 ابتدایی در منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران بود. روش پژوهش شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. برای شناسایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در ریاضیات، از ملاک های راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی- 5، آزمون ریون و آزمون ریاضی ایران کی مت استفاده شد. دانش آموزان شناسایی شده به تصادف در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند (7 نفر در هر گروه) و آزمون عملکرد توجه مداوم را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش اول و دوم به ترتیب تحت آموزش کارکردهای اجرایی و آموزش اجتماعی-هیجانی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت اجتماعی- هیجانی منجر به بهبود میانگین عملکرد توجه مداوم (در پاسخ صحیح به تصویر، پاسخ صحیح به اعداد و زمان واکنش در مورد اعداد) می شود. تأثیر آموزش کارکرد اجرایی بر عملکرد توجه مداوم معنادار نبود و تفاوت معناداری بین اثرات آموزش کارکرد اجرایی و آموزش مهارت اجتماعی - هیجانی بر عملکرد توجه مداوم وجود نداشت. در کل می توان نتیجه گرفت که یادگیری اجتماعی- هیجانی روش مناسبی برای افزایش عملکرد توجه مداوم در دانش آموزان دارای اختلال در یادگیری ریاضی است.
بررسی ارتباط استرس والدینی ، مقابله مذهبی و سازگاری زناشویی در والدین کودکان با اختلال اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه استرس والدینی، مقابله مذهبی و سازگاری زناشویی در والدین کودکان با اختلال اتیسم انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل 124 نفر از مادران و پدران دارای کودک مبتلا به اختلال اتیسم در شهر مشهد بود که با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. داده های این مطالعه از پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی، فرم کوتاه شاخص استرس والدینی، پرسشنامه مقابله مذهبی پارگامنت، و پرسشنامه سازگاری زناشویی که روایی و پایایی این ابزارها در ایران مورد تایید قرارگرفته است، جمع آوری گردید. داده ها با آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند . نتایج نشان داد که بین متغیر استرس والدینی، و مقابله مذهبی مثبت با سازگاری زناشویی رابطه مثبت؛ و بین مقابله مذهبی منفی با سازگاری زناشویی، رابطه منفی و معنی داری( 01/0 P<) وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد که متغیرهای استرس والدینی و مقابله مذهبی به عنوان سازه هایی مهم و تاثیرگذار در سازگاری زناشویی والدین کودکان با اختلال اتیسم می باشند.
اثربخشی آموزش والدین با رویکرد آدلری بر تغییر شیوه های فرزندپروری والدین دارای کودکان با اختلال نارسایی توجه بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش والدین با رویکرد آدلری بر تغییر شیوه های فرزندپروری والدین دارای کودکان با اختلال نارسایی توجه بیش فعالی است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. تعداد 30 نفر از والدینی که فرزندانشان با استفاده از پرسش نامه راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی (2013) دارای این اختلال تشخیص داده شده بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جای گرفتند. ابزارهای پژوهش، پرسش نامه راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی (2013) و سبک های فرزندپروری رابینسون و همکاران (2000) بود. آموزش والدین با رویکرد آدلری در قالب 10 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. در پایان و در پیگیری، دو گروه آزمایش و کنترل، پرسش نامه سبک فرزندپروری را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل تحلیل واریانس همراه با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که این برنامه آموزش والدین توانسته است در افزایش شیوة فرزندپروری مقتدرانه (مادر) و نه پدر تأثیر معنادار داشته باشد. همچنین لازم به ذکر است که این برنامه آموزش والدین برشیوة فرزندپروری مستبدانه و سهل گیرانه (پدر و مادر) تأثیر معنادار نداشت. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که این برنامه آموزش والدین به شیوه آدلری، شیوه فرزندپروری مقتدرانه مادران دارای کودکان با اختلال نارسایی توجه بیش فعالی را تغییر داده است.
بررسی رابطه بین رفتار خوردن آشفته با طرحواره های ناسازگار اولیه و اضطراب در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین رفتار خوردن آشفته با طرحواره های ناسازگار اولیه و اضطراب دانش آموزان دخترشهر شیراز می باشد. روش:روش پژوهش حاضر همبستگی است. تعداد 190 دانش آموز به شیوه خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس(DASS) لاویبوند ،پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و آزمون بازخورد خوردن گارنر و گارفینکل (1979) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از 21 SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: ضرایب بدست آمده بر اساس آزمون همبستگی پیرسون نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار اکثر حوزه های طرح واره ها با رفتار خوردن آشفته بود. همچنین اضطراب ارتباط معناداری با رفتار خوردن آشفته داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که سه حوزه خودگردانی/عملکرد مختل (میزان بتای 48/0=β و P<0/01)، طرد و بریدگی (میزان بتای 32/0=β و P<0/01) و محدودیت مختل (میزان بتای 29/0=β و P<0/01) همراه با اضطراب (میزان بتای 15/0=β و P<0/01) تبیین کننده معنادار واریانس رفتار خوردن آشفته بودند. نتیجه گیری: با توجه به نقش طرحواره های ناسازگار و اضطراب در تبیین واریانس رفتارهای خوردن آشفته دختران نوجوان، کاهش اضطراب و تصحیح افکار ناکارآمد اولیه می تواند در کاهش مشکلات خوردن موثر باشد.
اثربخشی مداخله هدفمند خواندن مبتنی بر پاسخ به مداخله بر درک مطلب دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله ی هدفمند خواندن بر درک مطلب دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ویژه انجام شد. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه ی دانش آموزان پسر را شامل می شد که در سال تحصیلی 96-95 در پایه ی تحصیلی سوم ابتدایی مدارس شهر درچه مشغول به تحصیل بودند. از جامعه ی مذکور، با روش تصادفی ساده 30 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش به مدت 12 جلسه و هر هفته 3 جلسه تحت مداخله ی هدفمند خواندن (سیزون و سیزون، 2014) قرار گرفت. در این زمان، گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش آزمون خواندن و نارساخوانی نما (کرمی نوری و مرادی، 1384) بود. داده های بدست آمده از پژوهش، با آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تأثیر مداخله ی هدفمند خواندن بر درک مطلب دانش آموزان در سطح 05/0=α معنی دار می باشد. بنابر نتایج پژوهش پیشنهاد می شود از مداخله ی هدفمند خواندن به منظور افزایش مهارت های درک مطلبی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ویژه استفاده گردد.
تأثیر واقعیت درمانی بر استیگمای مادران کودکان دارای ناتوانی های رشدی و ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش واقعیت درمانی بر استیگما و مولفه های مادران کودکان دارای ناتوانی های رشدی و ذهنی شهر سبزوار انجام شد. روش تحقیق نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعة آماری این پژوهش شامل همة مادران کودکان دارای ناتوانی های رشدی و ذهنی شهر سبزوار در سال تحصیلی 1395-1396بود که تعداد 34 مادر دارای فرزند با ناتوانی های رشدی و ذهنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و گواه (17 نفر) جایگزین شدند. آن گاه از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد.گروه آزمایش مداخله واقعیت درمانی طی10 جلسة 75 دقیقه ای به صورت هفتگی دریافت نمود، در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. پس از انجام مداخله، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامة استاندارد استیگمای ریتشر و همکاران (2003) جمع آوری شد. سپس داده های جمع-آوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی(تحلیل کواریانس) تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی بر استیگما و مولفه های آن شامل بیگانگی، تایید تصورات قالبی، تجربة تبعیض اجتماعی، کناره گیری اجتماعی مادران کودکانِ دارای ناتوانی های رشدی و ذهنی موثر است و مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه کنترل در پس-آزمون، به طور معناداری استیگمای کمتری داشتند)001/0(p