مقالات
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش های الکترونیکی بر میزان مهارت دانشجویان در مکان یابی و دستیابی به اطلاعات و ارزیابی اطلاعات و منابع آن انجام شده است. روش پژوهش شبه آزمایشی، و جامعه آماری تمام دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در شش رشته برنامه ریزی آموزشی، برنامه ریزی درسی، مدیریت آموزشی، روانشناسی عمومی، روانشناسی تربیتی و آموزش زبان انگلیسی در سال تحصیلی 91-90 به تعداد 766 نفر می باشد. نمونه آماری 46 نفر داوطلب همکاری بودند که با روش نمونه گیری غیرتصادفی گلوله برفی انتخاب شدند. در این پژوهش از «پرسشنامه خوداظهاری سواد اطلاعاتی دانشجویان» استفاده شد که اعتبار و پایایی آن به ترتیب از طریق اعتبار محتوایی و آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس نتایج پیش آزمون، افراد به دو گروه آزمایش و کنترل همسان تقسیم شدند و تعداد 20 خودآموز به مدت 9 هفته از طریق ایمیل برای گروه آزمایش ارسال شد و سپس پس آزمون اجرا شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش های الکترونیکی بر مهارت دانشجویان در مکان یابی اطلاعات مورد نیاز و ارزیابی اطلاعات و منابع آن تاثیر دارد.
اثربخشی بازی درمانی کوتاه مدت ساختاری بر علایم اختلال نقص توجه- بیش فعالی کودکان پیش دبستانی (6 ساله)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی درمانی کوتاه مدت ساختاری بر کنترل علایم اختلال نقص توجه-بیش فعالی[1] (ADHD)در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی پیش دبستانی انجام گرفته است.روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بوده است. جامعه آماری شامل کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی که به مرکز درمانی بزرگمهر مراجعه کرده بودند با استفاده از نمونه گیری دردسترس 30 کودک به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند.ابزارهای مورد استفاده،آزمون CSI-4 (اسپیرافکین و گادو، 1984)، فرم والد-معلم و مقیاس ADHD rating scale IV فرم والدین می باشد. داده های بدست آمده از دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره و آزمون من ویتنی یو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج نشان داد که بر اساس ارزیابی فرم والد-معلم، بازی درمانی کوتاه مدت ساختاری، باعث کاهش معنادار علایم نقص توجه و بیش فعالی در آزمودنی های گروه آزمایش، نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون شده است(P<0.001).
رابطه بین سرمایه اجتماعی و انگیزش درونی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهر کرج
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین رابطه سرمایه اجتماعی و انگیزش درونی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. برای انجام تحقیق تعداد 307 دانش آموز دوره متوسطه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های سرمایه اجتماعی و انگیزش درونی بر روی آنها اجرا شد. برای اندازه گیری پیشرفت تحصیلی نیز از معدل نمرات آنها استفاده شد. داده های جمع آوری با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گام به گام و آزمون t تحلیل شد. نتیجه تحقیق نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. بین انگیزش درونی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که فقط انگیزش درونی قادر به پیش بینی پیشرفت تحصیلی است. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی و انگیزش درونی در بین دانش آموزان دختر و پسر متفاوت نیست. اما میزان پیشرفت تحصیلی دختران بیشتر از پسران است. نتایج تحقیق می تواند توسط دست اندرکاران امر آموزش و پرورش جهت ارتقای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی نوع ایدئولوژی برنامه درسی اعضای هیئت علمی دانشکده های علوم تربیتی دانشگاه های دولتی سطح شهر تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نوع ایدئولوژی برنامه درسی اعضای هیئت علمی دانشکده های علوم تربیتی دانشگاه های دولتی سطح شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه و نمونه آماری پژوهش برابر بوده به طوری که شامل کلیه اعضای هیئت علمی علوم تربیتی مستقر در دانشکده های علوم تربیتی سطح شهر تهران در سال تحصیلی 90-89 بوده است. از مجموع 95 نفر اعضای هیئت علمی حدوداً 81 نفر شامل 30 درصد زن و 70 درصد مرد حاضر به همکاری با پژوهشگر شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه استاندارد ایدئولوژی برنامه درسی شیرو (2008) بوده که بر اساس شش مؤلفه؛ هدف، تدریس، یادگیری، دانش، فراگیر و ارزشیابی به تعیین چهار نوع ایدئولوژی برنامه درسی (دانش پژوهان علمی، یادگیرنده محور، بازسازی اجتماعی و کارآیی اجتماعی) پرداخته است. به منظور تحلیل داده ها از آمار توصیفی فراوانی و درصد و هم چنین رسم نمودار ایدئولوژی برنامه درسی استفاده گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که از مجموع اعضای هیئت علمی؛ 5 درصد به ایدئولوژی دانش پژوهان علمی، 11درصد به ایدئولوژی کارآیی اجتماعی، 69 درصد به ایدئولوژی یادگیرنده محور ، 11 درصد به ایدئولوژی بازسازی اجتماعی و هم چنین 4 درصد نیز به صورت ترکیبی به ایدئولوژی های یادگیرنده محور و کارآیی اجتماعی گرایش نشان داده بودند. با توجه به یافته های بدست آمده می توان گفت که ایدئولوژی غالب برنامه درسی اکثر اعضای هیئت علمی، ایدئولوژی یادگیرنده محور بوده است.
سنجش مهارت های زندگی دانش آموزان پایه اول متوسطه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین سطح مهارت های زندگی دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان تکاب بود که به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه اول به تعداد 1270 نفر بودند که حجم نمونه ای برابر با 100 نفر با استفاده از فرمول حجم نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای از بین آنها برگزیده شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه استاندارد مهارت های زندگی شامل مهارت های حل مسأله، همدلی، تفکر خلاق، تصمیم گیری، مقابله با هیجانات، مقابله با استرس، تفکرانتقادی، برقراری ارتباط مؤثر، خود آگاهی، برقراری روابط بین فردی بود. روایی صوری و محتوایی ابزار اندازه گیری توسط صاحب نظران تأیید شد و پایایی پرسشنامه بر اساس محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر85/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک متغیره، t مستقل) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که میزان برخورداری دانش آموزان پایه اول در مهارت های تصمیم گیری، حل مسأله، تفکر انتقادی و برقراری روابط بین فردی در حد متوسط و در بقیه مهارت ها کم تر از حد متوسط است. بالاترین میزان برخورداری دانش آموزان در مهارت تفکر انتقادی و پایین ترین میزان برخورداری آنان در مهارت تفکر خلاق بوده است. مهارت برقراری ارتباط مؤثر دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی دار وجود داشت و میانگین نمرات دخترها در این مهارت بالاتر از پسران بود.
مقایسه فراگیران دختر و پسر در فراتحلیل خودکارآمدی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بهره گیری از یکی از شیوه های نوین پژوهش، تحت عنوان «فراتحلیل»، به تحلیل و ترکیب نتایج پژوهش های انجام شده در کشور ایران، در زمینه مطالعات خودکارآمدی، انجام شده است. بدین منظور، تعداد 25 پژوهش انجام یافته در زمینه مطالعات خودکارآمدی از مراکز پژوهشی کشور گردآوری شد. پژوهش ها بر اساس این فهرست که شامل مؤلفه های روش شناختی تحقیق مانند پرسش ها، فرضیه ها، اهداف، جامعه آماری، نمونه گیری، روش پژوهش، روش آماری، روایی و پایایی پرسشنامه ها است، برای فراتحلیل انتخاب شدند. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار فراتحلیل جامع صورت گرفت. نتایج پژوهش حاضر با بهره گیری از روش ترکیب اندازه اثر به روش «اشمیت وهانتر» نشان داد که بین دانش آموزان دختر و پسر در خودکارآمدی تفاوت وجود دارد. اندازه اثر خودکارآمدی پسران، بیشتر از دختران بدست آمد، بدین معنی که پسران نسبت به دختران دارای خودکارآمدی بالاتری هستند.
مقایسه سبک های حل مسئله و باورهای خودکارآمدی در دانش آموزان دوره دبیرستان مدارس نمونه و عادی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه سبک های حل مسئله و باورهای خودکارآمدی در دانش آموزان دوره دبیرستان مدارس نمونه و عادی شهر شبستر در سال تحصیلی 1391-1390 با استفاده از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دانش آموزان دبیرستان های نمونه و عادی شبستر با تعداد 3839 نفر بود و حجم نمونه 350 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی خودکارآمدی عمومی شرر و سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ استفاده شد. داده ها بوسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون t مستقل، آزمون یومن ویتنی تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد خودکارآمدی در دانش آموزان دبیرستان های نمونه بالاتر از دانش آموزان عادی است. و هم چنین تفاوت معنی داری بین اعتماد در حل مسئله و گرایش در حل مسئله در دانش آموزان نمونه و عادی به دست آمد.
رابطه نوع ساختار سازمانی و میزان هوش هیجانی در بین مدیران مناطق آموزش و پرورش شهر تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین رابطه بین نوع ساختار سازمانی و میزان هوش هیجانی در بین مدیران مناطق آموزش و پرورش شهر تهران انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (همبستگی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران مناطق آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 192 نفر بوده است که حجم نمونه مطابق با جدول «مورگان» 127 نفر برآورد شد و این تعداد به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی طبقه ای ساده از بین جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، دو پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای مدل ساختار سازمانی ریچارد هال، مشتمل بر 24 سؤال با ضریب آلفای 81/0 و هوش هیجانی گلمن مشتمل بر 25 گویه با ضریب آلفای 85/0 در طیف 5 درجه ای لیکرت بوده است. داده های گردآوری شده به کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی هم چون آزمون کالموگروف اسمیرنف، tتک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد که بین نوع ساختار سازمانی و میزان هوش هیجانی در بین مدیران مناطق آموزش و پرورش شهر تهران، رابطه معنی داری وجود دارد. ساختار سازمانی مناطق آموزش و پرورش شهر تهران به میزان زیادی بر قواعد و مقررات و به میزان کمی بر شایستگی فنی استوار است. میزان هوش هیجانی مدیران مناطق آموزش و پرورش شهر تهران در حد بالایی می باشد.