فرهنگ مشاوره و روان درمانی
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ششم زمستان 1394 شماره 24 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضرتدوین مدل علّی فرسودگی تحصیلی بر اساس متغیرهای حمایت اجتماعی و کمال گرایی ناسازگارانه و با نقش میانجی گری خودکارآمدی در دانشجویان دوره کارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش، عبارت از کلیه دانشجویان دوره ی کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، و گروه نمونه تحقیق 493 (139 پسر، و 354 دختر) دانشجوی دوره ی کارشناسی بود که به صورت تصادفی از جامعه آماری مورد نظر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های فرسودگی تحصیلی مسلش نسخه دانشجویان(2002)، حمایت اجتماعی ملکی، دمارای و الیوت(2000)، کمال گرایی استابر(2007) و خودکارآمدی عمومی شرر(1982) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها، به روش تحلیل مسیر نشان داد که حمایت همکلاسان و کمال گرایی ناسازگارانه هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم(از طریق خودکارآمدی) فرسودگی تحصیلی را تحت تاثیر قرار می دهند. به طور کلی سهم اثرات مستقیم و غیرمستقیم مدل و درصد واریانس تبیین شده فرسودگی تحصیلی در مدل برابر با 27/ بود. تمامی شاخص های تعیین اعتبار مدل شامل شاخص هنجار شده مجذور کای، شاخص نیکویی برازش تعدیل یافته، شاخص برازندگی هنجار شده، شاخص برازندگی تطبیقی، شاخص توکر-لویس و جذر میانگین مجذورات خطای تقریب حکایت از مناسبت و کفایت مدل نهایی داشت. تبیین های مربوط به فرضیات و تلویحات نتایج به منظور مقابله با فرسودگی تحصیلی مورد بحث قرار گرفت.
حیطه های تعارض و استراتژی های حل آن در زوجین رضایتمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف و زمینه : حل تعارض سازنده می تواند منجر به نتایجی همچون رضایت زناشویی، تقویت رابطه و بهزیستی گردد. هدف این مطالعه کاوش حوزه های تعارض زوجین رضایتمند ایرانی و راهبردهای حل تعارض این زوجین است.
روش:10 زوج رضایتمند ایرانی در این پژوهش شرکت کردند، آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل محتوای قراردادی به منظور استخراج مضامین و خرده مضامین این مطالعه استفاده شد.
یافته ها: سه مضمون همراه با خرده مضامینش به دست آمد که عبارت اند از:1) تعارض های متفاوت در مراحل مختلف ازدواج(تعارضهای مرحله پیش از ازدواج، مرحله نامزدی، مرحله اولیه ازدواج و مرحله ثانویه ازدواج)، 2) نقش خانواده ها در تعارض ها( خانواده ها به عنوان منبع حمایتی، کمرنگ شدن نقش خانواده ها به مرور زمان)، 3) راهبردهای سازنده برای حل تعارض های زن و شوهری و خانوادگی (روشن سازی، حمایت از همسر و منظومه زن وشوهری، سازگاری، جبران، افزایش استقلال، آرام بخشی، بهره گیری از منابع حمایتی).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که تعارض ها و راهبردهایی که زوجین رضایتمند برای حل تعارض ها استفاده می کنند مبتنی بر فرهنگ هستند و نیاز بیشتری به مطالعات حساس به فرهنگ و ایجاد برنامه های مداخله ای مبتنی بر این مطالعات وجود دارد.
شناسایی ابعاد کارکرد خانواده در فرایند مشاوره خانواده با جهت گیری اسلامی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد کارکرد خانواده در فرایند مشاوره خانواده با جهت گیری اسلامی است. به این منظور از روش نظریه برخاسته از داده ها استفاده شد. بنابراین از مطالعه منابع و متون دینی و مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده گردید. نمونه گیری به روش نظری انجام شد. داده ها از طریق مطالعه منابع و مصاحبه با کارشناسان و یادداشت های فنی جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از کد گذاری باز،کد گذاری محوری و کد گذاری گزینشی مورد تحلیل قرار گرفت. در مجموع تعداد 65 گزاره مفهومی استخراج گردید. سپس گزاره های مفهومی با توجه به ماهیت مشترک در مقولات کلی تر طبقه بندی شدند و 10 مقوله کلی به دست آمد. براساس پارادایم کدگذاری محوری الگوی تجسمی ابعاد کارکرد خانواده در ترسیم و در مرحله کدگذاری گزینشی نظریه میانی تدوین شد. یافته های پژوهش نشان داد مقوله هسته ای تعالی خانواده است که ابعاد نقش ها و وظایف، ارتباطات، حریم ها و رفتار به عنوان شرایط علی می تواند عامل تعالی خانواده باشد، تعالی خانواده تحت تأثیر دو بعد تقویت و کنترل قرار می گیرد به گونه ای که بعد کنترل مانع آسیب به خانواده شده و بعد تقویت زمینه تقویت سایر ابعاد را فراهم می سازد. تعامل تعالی خانواده با سایر ابعاد باعث می شود انسان در درون خانواده به تعالی و رشد فردی برسد. براساس یافته های پژوهش الگوی نظری مشاوره خانواده با جهت گیری اسلامی تدوین می شود که می توان براساس آن خانواده را ارزیابی، آسیب شناسی و درمان نمود.
مطالعه اخلاق حرفه ای از دیدگاه مشاوران مدارس مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پارادایم کیفی و با استفاده از مدل غالب- کم غالب (کیفی-کمی)انجام گرفت. گردآوری داده ها در بخش کیفی، به روش مصاحبه نیمه عمیق صورت گرفت که در آن افراد مورد مطالعه به شیوه هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده ها در بخش کم غالب یعنی بخش کمی نیز با استفاده از مقیاس محقق ساخته در نمونه مشاوران مدارس مقطع متوسطه شهر شیراز ( با روش نمونه گیری تصادفی ساده ) انجام گرفت برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از شیوه تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی از تحلیل واریانس اندازه گیری-های مکرر، آزمون تی تست برای گروه های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید.
نتایج پژوهش نشان داد که مشاوران جذب دانش آموز، جلب اعتماد او، توجه به شرایط مراجع، برقراری ارتباط کلامی، واقع-نگری، توجه به نیاز مراجع، خلق نیکو، سرزنش نکردن، صداقت، انگیزه بخشی، عدم قضاوت ارزشی، ارائه پیامدهای مثبت و مطلوب، القای توانایی های شخصیتی به فرد، عدم سوء استفاده از مراجع و تعهد، برقراری ارتباط غیرکلامی و داشتن فضای خصوصی را از جمله نکات و مواردی می دانند که در رابطه با دانش آموزان باید رعایت شود. آنان برقراری مساوات، اولویت-بندی مراجعان بر اساس مشکل، ارائه خدمات مدبرانه (تشخیص افراد دارای مشکل در مدارس از طرف مشاور) به دانش آموز را در اولویت قرار داده اند. همچنین رازداری را یکی از مهم ترین اصول اخلاق حرفه ای عنوان کردند. .نتایج کمی پژوهش،نیز نشان داد بالاترین میانگین بعد غالب اخلاق حرفه ای مشاوران، عدم آسیب رسانی می باشد. همچنین بین برخی ویژگی های دموگرافیک و ابعاد اخلاق حرفه ای رابطه وجود داشت.
نقش باورهای ارتباطی و معنوی در خرسندی زناشویی؛ ارائه یک مدل فرضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین پیش بینی کنندههای خرسندی زناشویی، از بین باورهای معنوی و ارتباطی، کیفیت ارتباط و متغیرهای جمعیت شناختی (سن، سطح تحصیلات، جنسیت) انجام گرفت.
روش: این تحقیق از نوع توصیفی همبستگی است. برای جمع آوری دادهها؛ تعداد 358 نفر از متأهلین شهرستان مریوان به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: سیاهه باورهای ارتباطی (RBI)، مقیاس تقدس ازدواج، مقیاس ارتباط در خانواد (FCS)، و ابزار خرسندی زناشویی (MHM). برای تحلیل دادهها از از رگرسیون پسرو و تحلیل مسیر استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل داده نشان داد که باور به تقدس ازدواج، مخرب بودن مخالفت و عدم تغییر همسر به طور مستقیم و غیر مستقیم؛ کمال گرایی جنسی و ذهن خوانی به طور غیر مستقیم (با واسطه گری کیفیت ارتباط و سن) توانستند خرسندی زناشویی را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: باور به مقدس و الهی بودن ازدواج از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر خرسندی زناشویی است، و این در حالی است که باورهای نامعقول ارتباطی بشدت اثر مخربی بر آن دارند. کیفیت ارتباط و سن نیز در این میان نقشی واسطهای ایفا میکنند.
کلیدواژهها: خرسندی زناشویی، باورهای ارتباطی، کیفیت ارتباط، باور به تقدس ازدواج.. .
اثربخشی گشتالت درمانی گروهی بر کاهش تهاجم و کینه توزی دانش آموزان پسردبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پرخاشگری یکی از مشکلات مهم دوره نوجوانی است که همه ی ابعاد رشد و سلامت نوجوانان را تحت تأثیر قرار می دهد و پیامدهای منفی همچون تصویر ذهنی منفی در میان همسالان و آموزگاران، طرد از سوی همسالان، افت تحصیلی، مصرف مواد، مشکلات ارتباطی با خانواده و بزهکاری را در پی دارد. هدف: لذا پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه ی گشتالت درمانی بر کاهش تهاجم و کینه توزی دانش آموزان پسر دوره دبیرستان صورت گرفت. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. از میان مدارس پسرانه دوره دبیرستان از طریق نمونه گیری خوشه ای یک مدرسه انتخاب و با اجرای پرسشنامه پرخاشگریAGQ، ۲۴ نفر از دانش آموزان انتخاب و به صورت تصادفی در ۲ گروه آزمایش (12نفر) و کنترل (12 نفر) جایگزین شدند. ۸ جلسه گشتالت درمانی گروهی بافاصله زمانی یک هفته برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: پردازش داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل واریانس انجام گرفت که نتایج نشان داد بین گروه های موردمطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. (p<۰/۵) نتیجه گیری: مشاوره ی گروهی به شیوه ی گشتالت درمانی بر کاهش تهاجم و کینه توزی مؤثر بوده است.
مقایسه خودافشاسازی، صمیمیت و پردازش هیجانی در زنان متاهل مبتلا به فوبی اجتماعی و زنان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه خود افشاسازی، صمیمیت و پردازش هیجانی در زنان متأهل مبتلا به فوبی اجتماعی و زنان سالم بود. پژوهش حاضر یک طرح علی مقایسه ای است و جامعه آماری آن شامل تمامی زنان متاهل ساکن در شهر اردبیل بودند که به مراکز مشاوره شهر اردبیل مراجعه و تشخیص اختلال فوبی اجتماعی دریافت نموده بودند. از میان این زنان، 40 زن مبتلا به فوبی اجتماعی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ گروه بهنجار نیز 40 نفر بودند که از میان زنان متاهل ساکن اردبیل به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و در متغیرهای جایگاه اجتماعی-اقتصادی، سطح تحصیلات و مدت تاهل با گروه زنان مبتلا به فوبی اجتماعی همتا شدند. سپس هر دو گروه به مقیاس فوبی اجتماعی کانور و همکاران، مقیاس خود افشاسازی، مقیاس صمیمیت و مقیاس پردازش هیجانی پاسخ دادند. داده هابا استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که خود افشاسازی و صمیمیت در زنان متأهل مبتلابه فوبی اجتماعی در مقایسه با زنان سالم بطور معناداری کمتر است و پردازش هیجانی در زنان متأهل مبتلا به فوبی اجتماعی در مقایسه با گروه سالم بیشتر است. این پژوهش می تواند درزمینه پیشگیری، درمان و ارائه خدمات مشاوره ای به زنان مبتلا به فوبی اجتماعی سودمند باشد.