فرهنگ مشاوره و روان درمانی
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم تابستان 1399 شماره 42 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین مدل پیامدهای روان شناختی اضطراب ایپدمی کرونا و نقش میانجی گری سلامت معنوی بر به انجام رسید. روششناسی: از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی - همبستگی است. جامعه ی آماری شامل تمامی ساکنان استان لرستان در سال 1398 بود که با اثرات اپیدمی کروناویروس روبرو بودند. نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با 384 نفر شامل زنان و مردان بود. نمونه گیری به روش خوشه ای مرحله ای انتخاب و پرسشنامه ها به شیوه ی نظرسنجی اینترنتی تکمیل شد. داده ها در SPSS23 و AMOS تحلیل شد. مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7)، نگرش به آینده مثبت میللو و وورل (2007)، سلامت معنوی پالوتزین و الیسون (1983) و پرسشنامه پژوهشگرساخته پرخاشگری و کیفیت رابطه فرد با خانواده ببرای گردآوری داده ها استفاده شد. بافته ها: اضطراب فراگیر تاثیری مثبت برسطح پرخاشگری و تاثیری منفی بر کیفیت رابطه خانواده و نگرش به آینده مثبت داشت. سلامت معنوی توانست اثرات نامطلوب اضطراب فراگیر بر نگرش به آینده مثبت و کیفیت رابطه با خانواده را میانجیگری نماید، ولی اثر میانجیگرانه بر پرخاشگری نشان نداد. ارزش: با توجه به تهدیدهای روانی بیماری کرونا ضرورت شناخت عوامل تعدیل گر آشکارا دیده می شود و یافته های این پژوهش مبنی بر تایید تعدیلگری سلامت معنوی، ابزاری راهبردی در اختیار روان شناسان و برنامه ریزان کشور قرار می دهد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش گویای آنست که سلامت معنوی میتواند به عنوان یک عامل اساسی در تعدیل اثرات اضطراب فراگیر حاصل از بحران کرونا، باید به عنوان سنگ بنایی جهت حفظ حفظ تندرستی افراد مورد استفاده قرار گیرد.
تدوین مدل مفهومی فرآیندی مرکزیت بخشی نابهنجار به خود در منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی روابط میان مفاهیم مشیر به توجه نابهنجار به خود و تدوین مدل مفهومی فرآیندی از آن مفاهیم در منابع اسلامی و سنجش میزان روایی آن انجام شده است. بدین منظور از دو روش کیفی و کمی استفاده شده است. در بخش کیفی، ابتدا با استفاده از روش حوزه های معنایی بوسیله 262 لغت مرتبط جمع آوری شده، 3105 روایت اسلامی با استفاده از نمونه گیری هدفمند بر اساس اصل اشباع مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل روایات نهایی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی سیه و شانون (2005) به شیوه تحلیل محتوای قراردادی و سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. سپس شرایط علی مشترک مولفه ها ادغام و روابط میان مولفه ها، شرایط علی و پیامدها بررسی و مدل اولیه فرآیندی طراحی شد. در بخش کمی، میزان مطابقت یافته های کدگذاری با مستندات و میزان تناسب یافته ها با مولفه ها بوسیله 11 متخصص و میزان مطابقت روابط میان یافته ها به صورت مجموع با مستندات بوسیله 5 متخصص با محاسبه شاخص روایی محتوایی، روایی سنجی شد. در پایان مدل نهایی فرآیندی مرکزیت بخشی نابهنجار به خود ترسیم شد. یافته های پژوهش نشان داد که ترکیب شرایط علی مشترکِ عدم شناخت خود یا جایگاه آن، عدم شناخت خداوند یا جایگاه او و خوددوست داری ذاتی از یک سو بصورت مستقل منجر به مولفه خودرضایتی شده و از سوی دیگر با ترکیب شرایط علی اختصاصی دنیادوستی، خودکم بینی، علاقه ذاتی به دیده شدن و بی نهایت طلبی ذاتی، سه مولفه ی خودبرتری، خودنمایشی و خودفزونی را بوجود می آورند. همچنین هریک از مولفه های مذکور، خود به وجود آورنده ی پیامدهایی شناختی- رفتاری می باشند.
موسیقی قرآن : راهبردی اثربخش در کاهش علائم افسردگی و افزایش خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر موسیقی و آوای قرآن کریم بر میزان افسردگی و افزایش خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان خوابگاهی انجام شد. روش: در قالب یک طرح آزمایشی پیش آزمون/ پس آزمون/ پیگیری با گروه کنترل، از بین جامعه ی دانشجویان خوابگاهی دانشگاه مازندران، بر اساس توزیع نمرات سیاهه ی افسردگی بک (BDI) و پرسشنامه خودکارآمدی بندورا، 40 نفر از دانشجویانی که سطح افسردگی آن ها بالاتر از متوسط بود، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 20 روز، هر روز به مدت 20 دقیقه (در دو نوبت 10 دقیقه ای) به سوره های معینی از قرآن کریم (رعد، شمس و مائده) با صدای استاد عبدالباسط و مصطفی اسماعیل گوش دادند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. میزان افسردگی آزمودنی های دو گروه پس از پایان 20 روز (پس آزمون) و دو ماه بعد از آن (پیگیری) مورد سنجش قرار گرفت. همچنین با اجرای پرسشنامه خودکارآمدی، تاثیر موسیقی و آوای قرآن کریم نیز مورد پیمایش قرارگرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس با افزایش خودکارآمدی تحصیلی کاهش معناداری را در نمره های افسردگی گروه آزمایش در پس آزمون نشان داد. همچنین نتایج آزمون t همبسته نشان داد که اثربخشی موسیقی قرآن کریم تا مرحله ی پیگیری استمرار داشته است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر از اهمیت کاهش افسردگی و افزایش خودکارآمدی تحصیلی از طریق رجوع به قرآن و موسیقی آن حمایت می کند.
مطالعه ای اکتشافی درباره رابطه فراشناخت دینی با افسردگی و افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال افسردگی اساسی یکی از شایعترین اختلالات روانی است. افسردگی با ناامیدی ، درماندگی و خطاهای شناختی سازمان یافته در اندیشه همراه است. خودکشی یک مشکل عمده بهداشت عمومی است و میزان خودکشی در جوامع رو به افزایش است. به همین دلیل ، یافتن پیش بینی کننده و عوامل مؤثر در افسردگی بسیار مهم است. این تحقیق با هدف ارزیابی رابطه فراشناخت دینی با افسردگی و افکار خودکشی انجام شد. روش تحقیق همبستگی است و جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه بیرجند در سال 1398 تشکیل دادند. ۲۰۵ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی به-عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. آنان پرسشنامه های فراشناخت دینی (سالاری فر ، 1398) ، افسردگی (بک و همکاران ، 1966) و افکار خودکشی (بک ، 1979) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، فراشناخت دینی با افسردگی و افکار خودکشی همبستگی منفی معنی داری دارد. ولی افسردگی با افکار خودکشی رابطه مثبت و معناداری دارد. نتایج رگرسیون نشان داد، مؤلفه های فراشناخت دینی 28٪ از واریانس افسردگی و 25٪ از واریانس افکار خودکشی را تبیین می کنند. مشخص شد که ممکن است مؤلفه های فراشناخت دینی به عنوان یک مکانیسم بازدارنده با افسردگی و افکار خودکشی عمل کنند. با توجه به نتایج این مطالعه می توان نتیجه گرفت که با تقویت فراشناخت دینی ، میزان افسردگی و افکار خودکشی کاهش می یابد.
پیش بینی گرایش به طلاق بر اساس دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی با میانجیگری احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: پیچیدگی پدیده طلاق و آمار رو به رشد آن در تمام جوامع حاکی از لزوم مطالعه همه جانبه عوامل زمینه ساز این معضل اجتماعی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به طلاق بر اساس دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی با میانجیگری احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه، انجام گرفته است. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود که در قالب تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر انجام شد. جامعه مورد پژوهش کلیه زنان متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه بود که از میان آنها تعداد 100 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش عبارت بود از: مقیاس دلزدگی زناشویی (MDS)، مقیاس تحمل پریشانی هیجانی و مقیاس احساس تنهایی اجتماعی عاطفی برای بزرگسالان (SELSA-S). دادههای حاصل در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته ها:تحلیل داده ها نشان داد که مقیاسهای دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی اثر مستقیمی بر احساس تنهایی داشته اند. رابطه احساس تنهایی با گرایش به طلاق به صورت مستقیم معنادار بوده و همچنین اثر غیرمستقیم دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی بر گرایش به طلاق به واسطه ی احساس تنهایی معنادار است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان با آموزش و مشاوره در زمینه بهبود دلزدگی زناشویی، تحمل پریشانی و احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق مانعی برابر گرایش به طلاق در ایشان ایجاد کرد.
مدل های نظام راهنمایی مورد نیاز تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسناد تحول بنیادین آموزش و پرورش تنها از سه «مدل مشاوره ای» تحصیلی، شغلی یا سازشی سخن به میان آورده اند، اما نسبت به«مدل راهنمایی» بومی یا غیر بومی ساکتند. سه مدل یادشده نمی توانند همه اهداف اسناد فوق را محقق سازند و نیاز به مدل هایی متناسب با اهداف اسناد تحول احساس می شود. به علاوه «راهنمایی»، که جنبه پیشگیری نیز دارد، نیازمند مدل قابل اجرا، ساختار و تشکیلات مناسب و شرح وظیفه برای همه عوامل انسانی مدرسه است. در همین راستا مقاله علمی-پژوهشی حاضر از تحقیق «تحلیل محتوای راهنمایی در قرآن مجید» و «تحلیل محتوای کیفی (مضمونی) اسناد سه گانه» استخراج شده و پاسخی است به «مدل های راهنمایی مورد نیاز تحول بنیادین آموزش و پرورش»؛ در این مقاله با کمک شش مدل ابداعی به نقد تحلیلی- انتقادی ده مدل سنتی و معاصر می پردازیم و وجه اشتراک و افتراق آنها را مشخص خواهیم کرد. سه مدل از ده مدل رایج صرفأ در تخصص مشاور مدرسه هستند؛ مابقی با شش مدل ابداعی ما شامل «علم، ایمان و عمل شایسته»، «بینش و بصیرت»، «راهیابی به حقایق نهان»، «راهگشایی»، «داوری» و «راهنمایی معنوی» با اختلافاتی همپوشانی دارند. شش مدل پیشنهادی، ساختاری بوده و وظیفه راهنمایی را برعهده همه عوامل انسانی مدرسه از جمله دانش آموزان می گذارند، تا آموزش و پرورشی خلاق، پویا و شادکام را رهبری کنند و دانش آموزان از حضور در مدرسه لذت برده و به حداکثر توان بالقوه خود برسند. کلیدواژه: مدل، راهنمایی و مشاوره، قرآن کریم، سند تحول
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مسئله محورجنسی مبتنی بر رویکرد اسلامی و زوج درمانی تلفیقی فراشناختی- فراهیجانی بر تعهد زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : پایین بودن میزان تعهد زناشویی می تواند به مشکلات عمیق در روابط زوجین و ایجاد تنفر از همسر، دلخوری، حسادت، رقابت، حس انتقام گیری، تحقیر، نبود اعتماد به نفس و نظایر آن منجر شود. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی مسئله محورجنسی مبتنی بر رویکرد اسلامی و زوج درمانی تلفیقی فراشناختی- فراهیجانی بر تعهد زناشویی در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سنندج می باشد . روش شناسی: طرح پژوهش حاضر از نوع پژوهش های مداخله ای و نیمه آزمایشی (پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه) می باشد و از لحاظ هدف، جزء تحقیقات کاربردی است . جامعه آماری موردنظر شامل زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان سنندج می باشند . با توجه به ماهیت جامعه موردپژوهش، برای انتخاب نمونه این پژوهش از روش نمونه گیری داوطلبانه استفاده شد و پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1978) روی آنها اجرا گردید . برای تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس (ANCOVA) استفاده شد . یافته ها : نتایج به طور کلی نشان دهنده اثربخشی هر دو روش زوج درمانی مسئله محور جنسی مبتنی بر رویکرد اسلامی و زوج درمانی تلفیقی فراشناختی - فراهیجانی بر تعهد زناشویی است . نتیجه گیری : بنابراین می توان از این رویکردها به عنوان یک الگوی درمانی و نیز یک الگوی آموزشی به منظور پیشگیری از تعمیق تعارضات و نیز بهبود روابط زوج ها در قالب درمان های زوجی و یا کارگاه های آموزشی بهره گرفت.
تاثیر آموزش تنظیم هیجان به روش گراس برتکانشگری دانشجویان سیگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش تنظیم هیجان به روش گراس بر تکانشگری دانشجویان سیگاری بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح گروه کنترل نامعادل انجام شد. برای این منطور، از بین 100 دانشجوی سیگاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان که به روش خود اظهاری و معرفی دوستان خود شناسایی شد، 30 نفر که در دسترس و حاضر به همکاری بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش وکنترل جایگزین شد. نخست درهردوگروه، مقیاس تکانشگری بارات(1997) اجرا شد، سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه به صورت گروهی، آموزش تنظیم هیجان به روش گراس را دریافت کرد. اما گروه کنترل، هیچگونه آموزشی دریافت نکرد. پس از پایان آموزش، دوباره برای هر دو گروه مقیاس تکانشگری بارات اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از واریانس چند متغیره (MANOVA) برای نمرات افتراقی نشان داد که: آموزش تنظیم هیجانی به روش گراس تکانشگری دانشجویان را به گونه ای معنی دار کاهش داده است. بعلاوه، آموزش تنظیم هیجانی به روش گراس تکانشگری شناختی، تکانشگری بی برنامگی، و تکانشگری حرکتی دانشجویان سیگاری به گونه ای معنی دار کاهش داد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان به روش گراس بر تکانشگری دانشجویان سیگاری تأثیر دارد و تکانشگری را کاهش می دهد. بنابراین، از آنجاکه افراد سیگاری وقتی در معرض هیجانات منفی قرار می گیرند، احتمالا" بدون برنامه ریزی و به صورت تکانشی عمل می کنند؛ لذا آموزش تنظیم هیجانی به روش گراس در کاهش تکانشگری افراد سیگاری موثر است.(p<0.01)
مقایسه خودپنداره، نقش جنسیتی و بلوغ عاطفی در فرزندان با و بدون تجربه طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه خودپنداره، نقش جنسیتی و بلوغ عاطفی در فرزندان با و بدون تجربه طلاق والدین انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای و از حیث زمان پس رویدادی بود. جامعه آماری، در دو گروه شامل کلیه فرزندان 12 تا 18 ساله با و بدون تجربه طلاق والدین در شهر تهران در سال 1398 است که با بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس از هر گروه تعداد 100 فرزند به صورت داوطلب با مراجعه به مدارس شهر تهران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل 3 پرسشنامه خودپنداره بک(1990)، فرم کوتاه مقیاس تعارض نقش جنستی اونیل و همکاران(2012)، مقیاس بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا(1991) بود. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون T مستقل و تحلیل واریانس مانوا در نرم افزار SPSS-22 نشان داد که بین فرزندان با و بدون تجربه طلاق والدین در مقیاس های نقش جنسیتی و بلوغ عاطفی، تفاوت معناداری وجود دارد؛ لیکن در مقیاس خودپنداره تفاوت معناداری مشاهده نگردید(p<0/05). لذا نتیجه گیری می شود که طلاق گرفتن والدین بر موفقیت، رابطه عاطفی محدود، ثبات عاطفی، بازگشت عاطفی، فروپاشی شخصیت، ناسازگاری اجتماعی و فقدان استقلال فرزندان آن ها اثر می-گذارد.
صمیمت زناشویی: نقش تعیین کننده تمایزیافتگی خود و نیاز به امنیت در زنان متأهل غیر بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه تمایزیافتگی خود و نیاز به امنیت با صمیمیت زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری زنان متاهل غیر بالینی ساکن مشهد که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 400 نفر انتخاب شدند.برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه صمیمیت باگاروزی)، پرسشنامه ی تمایزیافتگی خود اسکورون و دندی)، پرسشنامه ی امنیت روانی مازلو استفاده گردید. داده ها به کمک شاخص های توصیفی و همبستگی و رگرسیون گام به گام و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. تحلیل ها نشان داد در بهترین مدل پیش بینی (مدل دوم) مقدار ضریب همبستگی چندگانه متغیرهای پیش بین با ملاک برابر با 55/0 بوده که نشان دهنده رابطه در حد متوسط و بالاتر بین متغیرهای پیش بین و متغیر ملاک است. مقدار ضریب تبیین اصلاح شده برابر با 30/0 بوده و بیانگر این است که 30 درصد از تغییرات (واریانس) صمیمیت زناشویی به متغیرهای (تمایزیافتگی و امنیت) مربوط است. شاخص های تحلیل واریانس، نشان می دهند که مدل رگرسیون با متغیر های پیش بین و ملاک از برازش خوبی برخوردارند و تغییرات تبیین شده توسط مدل، واقعی است.بررسی ضرایب رگرسیون نشان می دهد تمایزیافتگی (33/0=) و امنیت (30/0=) قادر به پیش بینی متغیر ملاک هستند. سهم تمایزیافتگی در این میان بیشتر است. افزوده شدن متغیر امنیت به مدل 7 درصد بر ضریب تبیین افزوده است اما این تغییر معنادار است(01/0≥P). در نهایت می توان گفت بین صمیمت با تمایز یافتگی خود و امنیت روانی رابطه معناداری وجود دارد و با افزایش میزان تمایز یافتگی خود و امنیت روانی، میزان صمیمیت در زنان متاهل غیربالینی شهر مشهد افزایش می یابد.