فرهنگ مشاوره و روان درمانی
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم زمستان 1399 شماره 44 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
کارکنان مراقبت های بهداشتی و درمانی در خط اول مبارزه با بیماری کووید-19 می باشند. این پژوهش با هدف شناسایی واکنش های عاطفی پزشکان بهبود یافته از بیماری کووید-19 انجام شد. در پژوهش حاضر از شیوه پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه این پژوهش شامل پزشکان بهبودیافته از بیماری کروناویروس در شهر یزد بود. نمونه گیری به صورت هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه ساختار نیافته و عمیق قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به شناسایی 2 مضمون اصلی، 6 مضمون فرعی، 10 مضمون فرعی تر و 50 مفهوم اولیه گردید. مضمون اصلی نخست «واکنش های عاطفی مثبت» بود. واکنش های عاطفی مثبت شامل مجموعه واکنش هایی بود که مضمون های فرعی 1- امید و انگیزه، 2- احساس شادکامی از داشتن شغل پزشکی و 3- تنظیم عواطف را دربر می گرفت. مضمون اصلی دوم «واکنش های عاطفی منفی» بود. واکنش های عاطفی منفی شامل مجموعه واکنش هایی بود که مضمون های فرعی 1- افسردگی، 2- اضطراب و 3- خشم بود. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که تجربه مبتلایان به کووید-19 دارای پیامدهای سخت و ناگوار و بعضاً رشد محوری است که در دو محور اصلی واکنش های عاطفی مثبت و و واکنش های عاطفی منفی دسته بندی شد. این مقاله رهیافتی برای ادامه بررسی واکنش های روان شناختی می باشد.
تدوین بسته روان درمانگری فرهنگی مبتنی بر آیات قرآنی و مضامین عرفانی منطق الطیر عطار نیشابوری در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مولتیپل اسکلروزیس، شایعترین بیماری التهابی دستگاه اعصاب مرکزی است که عوارض روانشناختی مختلفی نیز به همراه دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین مداخله روانشناختی مبتنی بر فرهنگ در زنان مبتلا به MS بوده است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کیفی و به روش تحلیل محتوا و تحلیل تماتیک انجام گردیده است. مصاحبه نیمه ساختاریافته با پانزده بیمار زن مبتلا به MS و هشت نفر از متخصصین مرتبط با موضوع پژوهش انجام گردید. ادبیات پژوهشی مرتبط، فهرست موضوعی تفسیر نمونه قرآن کریم، آیات قرآن کریم و نیز اشعار عرفانی منطق الطیر عطار نیشابوری مورد جستجو و تحلیل قرارگرفت. نمونه گیری بصورت هدفمند بوده است. یافته ها: تقویت مهارتهای زندگی و راهکارهای مقابله ای کارآمد، شناخت و آگاهی، هدفدار بودن خلقت، حفظ کرامت انسانی، مرگ آگاهی و حیات ابدی، اختیار و مسئولیت انسانی، ایمان به عنایت و لطف الهی، ارتباطات اصیل، ارزشمندی رنجها، پایبندی به اصول اخلاقی همانند عدم دلبستگی به دنیا، صبر، انفاق، تواضع، پرهیز از غرور، ازخودگذشتگی و گفتار نیکو، مضامین پایه رواندرمانگری مبتنی بر فرهنگ را تشکیل دادند. محتوای جلسات بسته درمانی بر اساس مولفه های بدست آمده در هشت جلسه هفتگی تنظیم گردید. نتیجه گیری: بسته روان درمانگری فرهنگی یک درمان جامع روانشناختی و دربرگیرنده تمامی ابعاد وجودی انسان است. کاربرد آن در بیماران مبتلا بهMS پیشنهاد می گردد.
معنویت و تعالی خود در حرفه مشاوره: یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد معنویت و تعالی خود در مشاوران بود. جامعه این پژوهش کیفی، شامل تمامی مشاوران استان یزد در سال 1398 بود. نمونه به شیوه هدفمند صرفاً در مشاورانی انتخاب شد که انگیزش شغلی بالا و فرسودگی پایینی داشتند. از 10 مشاور مصاحبه به عمل آمد و حجم نمونه بر اساس اشباع نظری در تحقیقات کیفی انتخاب شد. برای تحلیل داده ها از شیوه نظریه مبنایی، شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی، استفاده شد. نتایج نشان داد که ابعاد معنویت و تعالی خود در شغل مشاوران شامل 5 بعد شخصی، بین فردی، حرفه ای، نظام هستی و الهی است. بعد شخصی به این معنا بود که معنویت و تعالی مشاوران در شغلشان نمود داشت و زمینه را برای رشد شخصی مشاور و رضایت از شغل فراهم می کرد. بعد بین فردی اشاره به ارتباط مشاوران با مراجعان داشت و بیان می کرد که مشاور به واسطه فراتر رفتن از خود و نوع دوستی، موجبات رضایت مراجع را فراهم می آورد. بعد حرفه ای به این نکته اشاره داشت که مشاوران با وجود سختی ها و چالش های شغلی به دلیل نگاه معنوی از شغل خود لذت می بردند. بعد نظام هستی نشان دهنده اثرموج در مشاوران بود که به واسطه تعالی و معنویت آنان اتفاق افتاده و منجر به اثرگذاری در جامعه و سرنوشت افراد می شد. بعد الهی اشاره به حضور خداوند در شغل مشاوران و الگوگیری آن ها از اصول دینی داشت. بر اساس این یافته ها، می توان نتیجه گرفت که تعالی و معنویت در شغل موجب بالارفتن کیفیت زندگی مشاور چه در شغل و چه در زندگی شخصی می شود.
تبیین ادراک کارشناسان از الگوی دینی زندگی زن در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک متخصصان از الگوی دینی زندگی زن در خانواده انجام شده است. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش کیفی و از نوع زمینه ای(داده بنیاد) بود. جامعه آماری متخصصین علوم اسلامی در حوزه خانواده بودند و نمونه پژوهش شامل 12 نفر از این متخصصین تا مرحله اشباع داده ها و به روش گلوله برفی بود. بدین منظور مصاحبه نیمه ساختاری انجام شد و روایی این پژوهش با چهار محور ارزش واقعی،کاربردی بودن،تداوم و مبتنی بر واقعیت بودن تأیید گردید. جهت تحلیل داده ها از روش کد گزاری استفاده شد.یافته ها:یافته های پژوهش شامل پنج کد محوری و چهل و یک کد باز بود. کدگذاری محوری پژوهش شامل 1- تعریف،اهمیت و ضرورت الگوی زندگی2- ابعاد الگوی زندگی زنان در خانواده 3- آسیب شناسی الگو زندگی غیر اسلامی زنان 4- راهکارهای ایجاد الگو زندگی دینی 5- نشانه های الگوی دینی زندگی زن در خانواده .نتیجه گیری: از آنجا که الگوی زندگی زن در الگوی زندگی افراد خانواده و حتی جامعه نقش دارد؛ پرداختن به این موضوع از ضرورت های پژوهش در حوزه زن وخانواده است. در این پژوهش نظرات کارشناسان پیرامون تعریف الگو زندگی و تبیین اهمیت آن، آسیب ها و نقاط ضعف الگوی زندگی فعلی زنان جامعه و فاصله آن تا الگوی کامل دینی بررسی و راهکارهایی برای ارتقاء الگوی زندگی زنان با نگاه دینی ارائه شد.
اثر بخشی برنامه مداخله ای بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بربهبود کیفیت تعامل والد-کودک و کاهش پرخاشگری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین میزان اثربخشی برنامه بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک (CPRT) بر کیفیت تعامل والد-کودک و کاهش پرخاشگری کودکان پیش دبستانی برگزار شد. روش پژوهش به لحاظ گردآوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه موردمطالعه در این پژوهش شامل کلیه کودکان پیش دبستانی و مادران آن ها در سال 99-98در شهرستان گنبدکاووس بود. 50 کودک پیش دبستانی از طریق روش نمونه گیری خوشه ای که نمرات بالاتر از نمره برش را در پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی واحدی (1387) کسب نمودند، از 3 مرکز پیش دبستانی انتخاب شدند درنهایت نمونه اصلی پژوهش شامل 20 زوج مادر-کودک بود و مقیاس رابطه والد-کودک پیانتا (1994) را تکمیل نموده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گذاری شدند. محتوای جلسات، بسته ی آموزشی بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک مطابق با الگوی لندرث است که در 10 جلسه 2 ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک به طور معناداری (p <0/05)، موجب بهبود کیفیت تعامل والد-کودک و کاهش معناداری در پرخاشگری کل (p <0/01) شد. با توجه به تفاوت معنی دار بین گروه آزمایش و کنترل می توان از بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک (CPRT) به عنوان روش درمانی مؤثر برای بهبود تعامل والد-کودک و کاهش پرخاشگری کودکان استفاده کرد.
کد گذاری پاسخ های مراجع-مشاور با استفاده از الگوی درون سازی و تحلیل مکالمه فرایند محور در روان درمانی با یک مورد مبتلا به اختلال جسمی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:هدف از پژوهش فعلی ترکیب مقیاس درون سازی تجارب مشکل ساز برای کدگذاری پاسخ های مراجع با تحلیل مکالمه فرایند محور به عنوان نظام کد گذاری برای پاسخ های درمانگر به منظور ترسیم هرم تغییر در روان درمانی بود.روش:روش پژوهش حاضر از نوع مطالعه موردی و رویکرد روان درمانی یکپارچه نگر بود . دست نویس مکالمه های متوالی(120 مورد)میان مشاور و مراجع در جریان چهار جلسه روان درمانی موفق با یک مورد مبتلا به اختلال جسمی شده با استفاده از این دو نظام کدگذاری تحلیل شد.نتایج:نتایج نشان داد که میان پیشرفت پاسخ های مراجع در سطوح درون سازی و جلسه های مشاوره رابطه مستقیم وجود دارد. انواع پرسش ها و مهارتهای استفاده شده بوسیله درمانگر و نیز فنون بکار رفته برای نگارش معادله تغییر شناسایی و استفاده شد.کدگذاری هر دو نوع پاسخ های مراجع و درمانگر ، فرصت مناسبی برای تعیین سری مثلث ها در توالی گفت و گو های مراجع-درمانگر تدارک می بیند.در هرم تغییر محل قرارگیری پرسش ها و مهارتهای مشاوره ای به ترتیب در قاعده و مرکز هرم و محل قرار گیری فنون،بالاتر از آنها و پاسخ های مراجع در راس آن است.نتیجه گیری: با استفاده از دو روش کد گذاری مذکور می توان پاسخ های مراجع و درمانگر را در قالب عینی نشان داد. از همین رهگذر ،چگونگی پیشرفت پاسخ های مراجع در یک سطح درونسازی به سطح بالاتر شناسایی می شود و بسهولت نقش پاسخ های درمانگر در پیشرفت یا احتمالا" پسرفت درمان قابل مشاهده است.
اثربخشی خانواده درمانی ساختاری بر راهبرد های مقابله ای، انسجام و انطباق پذیری خانواده در زوجین دارای نارضایتی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی خانواده درمانی ساختاری بر راهبرد های مقابله ای، انسجام و انطباق پذیری خانواده در زوجین دارای نارضایتی زناشویی شکل گرفت. روش شناسی: طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل نابرابر همراه با طرح پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش تمام زوجین دارای نارضایتی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر زاهدان در سال 98 بودند. 30 زوج به صورت نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 زوج) و کنترل (15 زوج) به صورت تصادفی گمارش شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه از پرسشنامه های سبک های مقابله لازاروس (1988) و مقیاس انطباق پذیری و انسجام خانوادگی اولسون (1996) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش آماری تحلیل واریانس با انداز ه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد خانواده درمانی ساختاری بر انطباق پذیری و انسجام خانوادگی و راهبرد مقابله مسأله مدار موثر است؛ لازم به ذکر است، ماندگاری اثر درمان بعد از دو ماه حفظ شده است (05/0›p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که خانواده درمانی ساختاری می تواند بر انطباق پذیری و انسجام خانوادگی و راهبرد مقابله زوجین دارای نارضایتی زناشویی اثرگذار باشد.
اثر بخشی بازی درمانی با رویکرد شناخت اجتماعی بر مشکلات رفتاری کودکان با اختلال های رفتاری برون نمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف طراحی اثربخشی بازی شناختی اجتماعی بر کودکان با اختلال رفتاری برون نمود انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان ۱۰ تا ۱۳ سال مراکز اموزشی تهران در سال ۹۷-۹۶ بود. از بین کل جامعه هدف تعداد دو مرکز و از هر مرکز ۱۰ نفر در مجموع،۲۰ نفر که دارای پرونده اختلال برون نمود بودند، به صورت هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی دو گروه آزمایش(۱۰ نفر) و گروه کنترل(۱۰ نفر) جانمایی شدند. قبل از اجرای برنامه اصلی، برنامه به صورت آزمایشی بر روی سه نفر از جامعه هدف اجرا شد و بعد از رفع ضعف های موجود به مدت سه ماه در برنامه بازی درمانی شرکت نمودند و گروه کنترل در این مدت هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. پرسشنامه آخنباخ (فرم گزارش معلم) برای گرداوری اطلاعات اجرا شد. اعتبار پرسشنامه مذکور با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ۸۳ درصد گزارش شده است. همچنین همبستگی درونی مقیاس ها به منزله شاخص روایی ۹۷/. بوده است. اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره و اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بازی درمانی با رویکرد شناخت اجتماعی موجب کاهش مشکلات رفتاری کودکان با اختلال برون نمود (P≤0/05) شد. با توجه به تفاوت معنی دار بین گروههای آزمایش و کنترل می توان از بازی درمانی مبتنی بر شناخت اجتماعی به عنوان روش درمانی موثر برای کاهش مشکلات رفتاری کودکان با اختلال برون نمود استفاده کرد.
اثربخشی درمان گروهی تکنیک حیرت زدایی (با تاکید بر سوگ ناشی از فقدان معنا) بر شادی وتاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی درمان گروهی تکنیک حیرت زدایی (با تاکید بر سوگ ناشی از فقدان معنا)برشادی وتاب آوری انجام شد. روش: این پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد سوگوار که حداقل یکسال از سوگشان گذشته بودوهنوز علائم سوگ را داشتند وبه مراکز مشاوره شهر اصفهان در بهار سال 1398مراجعه کرده بودند.از جامعه آماری 40نفر ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺷﺮﺍیﻂ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺗﺼﺎﺩﻓی ﺩﺭ ﮔﺮﻭﻩ های آزمایش (20نفر)وکنترل(20نفر) گماشته شدند .پس از انجام پیش آزمون،به کمک پرسشنامه های مقیاس تاب آوری کانر- دیویدسون(2003) و ﺷﺎدی آکﺴﻔﻮرد (1989)، به گروه آزمایشی طی هشت جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش گروهی تکنیک حیرت زدایی (با تاکید بر سوگ ناشی از فقدان معنا) داده شد. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد وداده های بدست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که مداخله آموزش گروهی تکنیک حیرت زدایی (با تاکید بر سوگ ناشی از فقدان معنا) بر شادی وتاب آوری تاثیر مثبت ومعناداری داشته است(p <0/00) . نتیجه گیری :برنامه آموزش گروهی تکنیک حیرت زدایی (با تاکید بر سوگ ناشی از فقدان معنا) در ارتقا سطح کیفیت زندگی ،تاب آوری وهمچنین میزان شادی در افراد دارای سوگ وداغدیده موثرونتیجه بخش است.
اثربخشی آموزش مهارت های زناشویی به روش گاتمن بر الگوهای ارتباطی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زناشویی مبتنی بر مدل گاتمن بر الگوهای ارتباطی زنان انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و به شیوه پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه می باشد. نمونه پژوهش حاضر را 15 زن واجد شرایط از زنان شهرستان شهریار در سال 1397 تشکیل می دادند که به شیوه داوطلبانه انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. در مرحله پیش آزمون، دو گروه بوسیله پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (1984) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس مهارت های ارتباطی مبتنی بر مدل گاتمن در 10 جلسه، 90 دقیقه ی برای گروه آزمایش اجرا گردید، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان جلسات آموزشی از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین زنان دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ سبک الگوهای ارتباطی تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش مهارت های زناشویی مبتنی بر مدل گاتمن باعث بهبود الگوهای ارتباطی و مولفه های آن ها در زنان گروه آزمایش شده است. آموزش مهارت های زناشویی مبتنی بر مدل گاتمن باعث بهبود الگوهای ارتباطی زنان می گردد. می توان از این شیوه آموزشی در جهت بهبود مهارت-هایی ارتباطی در بین زوج ها استفاده کرد.