فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۲۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
تبیین نظری اصول محتوایی و مؤلفه های مبنایی تدوین الگوی بومی (اسلامی– ایرانی) مدیریت: با تأکید بر مدیریت روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونت روستایی در ایران و مدیریت آن پیشینه ای به قدمت یک جانشینی در کره زمین دارد، اما با وجود این تجربه طولانی از مشکلات عدیده در تنظیم امور جاری خود رنج می برد. عدم وجود یک چهارچوبِ مبنایی برای هماهنگ کردن فعالیت های مربوط به مدیریت روستایی از مهم ترین دلایل این مشکلات است. وجود این ضعف موجب سردرگمی و آشفتگی در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها، عدم پذیرش مردم، عدم کارایی و اثربخشی مدیریت روستایی شده است. آن چه در طراحی این مبانی مورد نیاز است آن است که باید بر پایه نیازها و اندیشه جامعه هدف و دستاوردهای علمی استوار باشد. بر این اساس هدف ما در این مطالعه یافتن مفاهیم مشترک مدیریت (روستایی) در دو فرهنگ اسلامی و ایرانی و مقایسه آن با اصول علمی رایج مدیریت روستایی است. برای دستیابی به این اهداف برخی منابع مرتبط با مدیریت ایرانی، مدیریت اسلامی، مدیریت روستایی و اسناد بالادستی نظام به شیوه اسنادی و با روش تحلیل محتوای کمی مطالعه و سپس یافته ها با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مؤلفه عدالت مهم ترین اصل در منابع اسلامی و ایرانی است که مغایرتی با اصول علمی نیز ندارد. بر این اساس باید ابعاد، شاخص ها و شروط مختلف عدالت مبنای تدوین هر الگوی بومی با موضوع مدیریت (روستایی) کشور قرار گیرد.
اثرات اجرای طرح هادی بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی (مطالعة موردی: بخش ثمرین در شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تهیه و اجرای طرح هادی روستایی، از مهم ترین اقدامات انجام شده در زمینة بازسازی، توسعه و ارتقای محیط های مسکونی و سالم سازی محیط زیست روستاییان است که جنبة کالبدی- فیزیکی دارد. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزش یابی اثرات اجرای طرح هادی بر ارتقای شاخص های توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی است.
روش: پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت، از نوع کاربردی بوده و در زمرة تحقیقات ارزش یابی قرار می گیرد. جامعة آماری تحقیق شامل هفت روستای دارای طرح هادی اجراشده در بخش ثمرین (شهرستان اردبیل) بوده و دیدگاه ساکنان ارزیابی شده است. اطلاعات و داده های میدانی از طریق مشاهده و پرسش نامه گردآوری شد و در نرم افزارهای Excel و SPSS پردازش شده و با استفاده از آزمون آماری کای اسکوئر تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین اثرات اجرای طرح هادی بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی در حد «متوسط تا زیاد» بوده است. با بررسی شاخص های توسعة کالبدی در روستاهای مطالعاتی، شاخص «معابر و کانال های دفع آب های سطحی» متوسط و شاخص های «مسکن و ساخت وسازهای روستایی»، «کیفیت نظام کاربری زمین روستایی و مکان گزینی» و «کیفیت دسترسی به خدمات» در حد «زیاد» ارزیابی شده است. در نهایت، می توان گفت که اجرای طرح هادی بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی محدودة مطالعاتی تأثیر قابل توجهی داشته و در این زمینه موفق عمل کرده است.
راه کارهای عملی: نظارت ویژه و مستمر کارشناسان بنیاد مسکن بر عملیات اجرایی پیمان کاران، تشویق و حمایت از مؤسسات تأمین و توزیع مصالح ساختمانی در نواحی روستایی، تغییر دیدگاه بنیاد مسکن از نگاه کمّی گرایانه به تهیه و اجرای طرح و مبنا قرار گرفتن کیفیت و برگزاری کلاس های توجیهی نگه داری از پروژه های اجراشده توسط شورا و دهیار از جمله رهیافت های عملی این تحقیق است.
اصالت و ارزش: ارزیابی عملکرد طرح های هادی روستایی اقدامی ارزنده در راستای توسعه و هم چنین، ازبینبردن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت این طرح ها است. با این حال، با توجه به فعالیت های انجام شده از سوی بنیاد مسکن استان و شهرستان اردبیل در محیط های روستایی، تا به حال هیچ گونه ارزیابی از اثرات این فعالیت ها در محدودة مطالعاتی انجام نگرفته و نقاط قوت و ضعف این طرح ها بررسی نشده است. بنابراین، پژوهش حاضر، اثرات اجرای این طرح ها را مورد توجه و ارزش یابی قرار داده است.
بررسی تأثیر اجرای طرح هادی روستایی بر کیفیت ذهنی زندگی روستاییان (مطالعه موردی: شهرستان فریمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: طرح هادی روستا از جمله طرح های عمران روستایی است که می تواند نقش بنیادی و زیربنایی در توسعه همه جانبه مناطق روستایی داشته باشد. این طرح با استفاده از پتانسیل ها و قابلیت های خود می تواند زمینه ساز بهبود تسهیلات عمومی و رفاهی از قبیل نوسازی مسکن روستایی، معابر جدیدالاحداث و حریم مسکونی، بهبود وضعیت زندگی روستاییان و مشارکت آن ها باشد. در این مقاله تلاش شد تا اثرات اجرای طرح هادی روستایی در بهبود کیفیت ذهنی زندگی روستاییان مورد بررسی قرار گیرد.
روش تحقیق: روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی و هم بستگی است. جامعه آماری تحقیق، ۲۲ روستا بوده که در آن ها طرح هادی اجرا شده است. از بین آن ها ۸ روستا با جمعیت ۳۸۳۵ خانوار به روش نمونه گیری انتخاب شد. در سطح روستاهای مورد مطالعه با روش نمونه گیری (کوکران) ۲۴۹ خانوار روستایی انتخاب و به روش نمونه گیری تصادفی مورد پرسش قرار گرفتند. اطلاعات استخراج شده از پرسش نامه های مورد نظر، با استفاده از روش های تجزیه وتحلیل آماری در محیط نرم افزارSPSS و برازندگی مدل تحقیق با نرم افزار EQS مورد بررسی قرار گرفت.
یاقته های تحقیق: یافته های مطالعه براساس نتایج به دست آمده از آزمون های هم بستگی تیپ پیرسون نشان می دهد که ارتباطی معنی دار و قوی با ضریب ۷۵/۰ بین اجرای طرح هادی روستایی و بعد ذهنی کیفیت زندگی وجود دارد؛ به نحوی که ابعاد طرح هادی روستایی ۵۷ درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کند و در بین ابعاد طرح هادی، متغیر کاربری اراضی و توزیع خدمات به میزان ۳۵ درصد بر ارتقای بعد ذهنی کیفیت زندگی روستاییان تأثیرگذار بوده است. در توزیع فضایی رابطه بین اجرای طرح هادی و کیفیت ذهنی زندگی در هفت روستا، هم بستگی مستقیم و کاملی وجود دارد.
بررسی تعاملات بین دهیاران و شوراهای اسلامی در مدیریت و توسعه نواحی روستایی (مورد مطالعه: بخش دهدز شهرستان ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های گذشته، دو نهاد دهیاری و شورای اسلامی، نهادهای محلی مشارکت کننده در مدیریت و توسعه روستایی بوده اند. نکته مهم در این زمینه، تعاملات این دو نهاد با یکدیگر در راستای توسعه نواحی روستایی است؛ زیرا دهیاری، نهادی اجرایی است که در راستای تصمیمات و مشارکت شورای اسلامی اقدام می کند؛ بنابراین، ارزیابی تعاملات دهیاران و شورای اسلامی در مدیریت و توسعه نواحی روستایی برای مشخص کردن مسائل و مشکلات در این زمینه و بهبود شرایط کنونی اهمیت دارد. پژوهش حاضر، بررسی کمّی و از نوع توصیفی - تحلیلی است. روش پژوهش نیز پیمایشی (میدانی) است. جامعه بررسی شده شامل افراد ساکن در روستاهای دارای دهیاری و شورای اسلامی در بخش دهدز شهرستان ایذه، بالغ بر 13021 نفر است. براساس رابطه کوکران، حجم نمونه بالغ بر 373 نفر محاسبه شد. نتایج نشان دادند به طور کلی تعاملات بین دهیاران و شوراهای اسلامی چندان مطلوب نیستند. بررسی آزمون تی تک نمونه ای و الگوی معادلات ساختاری، بیان می کند شاخص اجتماعی، از نظر تعاملات دهیاران و شوراهای اسلامی وضعیتی مناسب، اما از نظر شاخص های اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی وضعیت ضعیف تری داشته اند و تعاملات و روابط، نامطلوب بوده اند. نوع روابط دهیاران و شوراهای اسلامی بایستی زمینه ساز توسعه پایدار شود؛ درحالی که نتایج، چنین وضعیتی را نشان نمی دهند؛ بنابراین، دهیاران و شوراهای اسلامی باید همه شاخص های توسعه را به صورت یکپارچه دنبال کنند و با ایجاد تعاملات در همه شاخص ها، مدیریت و توسعه روستاها را محقق کنند.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر عملکرد دهیاران نواحی روستایی شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهیاری ها و بررسی عملکرد آنها از موضوعات مهم در حوزه مدیریت روستایی است که در قالب یک نهاد مشارکتی و مردمی در سطح روستا، می تواند نقش مهم در فرایند توسعه پایدار روستایی ایفا کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر عملکرد دهیاری ها در روستاهای شهرستان اصفهان انجام گرفت. مطالعه از نوع توصیفی- پیمایشی بود و جامعه آماری آن را 151 دهیار روستاهای شهرستان اصفهان تشکیل می دادند. پایایی گویه های تحقیق با آماره آلفای کرونباخ سنجیده شد، که 82/0 به دست آمد. روش های آماری مورد استفاده شامل آمارهای توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ...) و نیز آمارهای استنباطی بوده که مهم ترین آنها ماتریس میانگین و ماتریس وزنی است. بر اساس یافته های پژوهش، عملکرد دهیاری های در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، عمرانی، زیربنایی و زیست محیطی در سطح متوسط قرار داشتند. همچنین، بُعد اجتماعی و فرهنگی بیشترین و بعد اقتصادی و زیست محیطی کمترین توجه و فعالیت را به خود اختصاص دادند.
ارزیاب ی فعالیت ها و کارک رد خان ه های ت رویج روستای ی (م طالع ه م وردی: شه رستان زاب ل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ضرورت و اهمیت روزافزون به کارگیری صحیح دستاوردهای نوین علمی و فنی در فرایند اشاعة نوآوری ها و ترویج روستایی، این پرسش مطرح است که خانه های ترویج به عنوان مرکز تعامل بین کشاورزان و کارشناسان ترویجی، تا چه حد در راستای تحقق این اهداف نقش دارند؟ در این پژوهش، با توجه به عامل ارزشیابی اثربخشی به توزیع جغرافیایی خانه های ترویج روستایی، حیطة وظایف و کارکردهای ترویجی آن ها ارزیابی شده است. جامعة آماری این پژوهش، شامل تمامی مروجان و کشاورزان منطقه است که از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی 120 مروج و 306 کشاورز شهرستان زابل انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش، از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه در خانه های ترویج و کشاورزان جمع آوری شد و تجزیه و تحلیل نتایج آن با نرم افزار SPSS.Ver 19.0صورت گرفت. نتایج کمی این پژوهش نشان می دهد حدود 72/42 درصد مروجان در حد قوی، 33/22 درصد در حد نسبتاً قوی، 27/24 درصد در حد متوسط و 68/10 در حد ضعیف با کشاورزان روستاها فعالیت داشته اند. برآوردهای آماری این مطالعه، با توجه به گرایش بیشتر کارشناسان ترویج به همکاری با اهالی روستاها، فعالیت های مشارکتی آنان را در حد نسبتاً مثبت و مثبت نشان می دهد. بررسی های علمی، نشانگر ارتباطات غیرمستمر و کم بودن انگیزة آنان برای برقراری ارتباط تعاملی و مؤثر با مروجان است. همچنین بررسی وضعیت ارتباط میان مروجان و کشاورزان نشان می دهد این ارتباط، بیشتر از طریق برگزاری کلاس های آموزشی و در موارد بسیار محدودی برخی فعالیت های مشارکتی انجام شده است.
ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در توسعه پایدار روستایی (مطالعة موردی: روستای کندوان، آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: روستای تاریخی و گردشگری کندوان با وجود برخورداری از شرایط و توان های محیطی و انسانی ویژه و اجرای طرح هادی، با مسائل و نارسایی های مختلفی در حوزه کالبدی روبه رو بوده و این امر بر سایر ابعاد توسعه آن نیز اثر گذاشته است. این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در وضعیت پایداری روستای تاریخی کندوان انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی بوده است. برای برآورد حجم نمونه براساس فرمول کوکران، ۳۱۰ نمونه تعیین و به همین تعداد نیز پرسش نامه خانوار توزیع و تکمیل شد. برای سنجش و تحلیل آماری میزان موفقیت طرح هادی در پایداری/ ناپایداری کالبدی روستای مورد مطالعه، از آزمون Tیک نمونه ای استفاده شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در مجموع، میزان رضایت از عملکرد اجرای طرح هادی در نماگرهای مختلف مربوط به هر سه شاخص اکولوژیکی، اجتماعی- نهادی و اقتصادی در سطح پایین تر از حد متوسط بوده و می توان گفت به رغم تلاش های صورت گرفته، تهیه و اجرای طرح هادی روستایی به دلیل حاکمیت نگرش بخشی و نبود رویکرد سیستمی و کلی نگر، نتوانسته در جهت رفع نارسایی ها و پایداری کالبدی نظام فضایی مورد بررسی(روستای کندوان) عمل کند.
محدودیت ها: دسترسی به منابع اطلاعاتی به ویژه سطح همکاری پایین مردم محلی در پاسخ گویی به سؤالات از مهم ترین محدودیت های این پژوهش بوده است.
راهکارهای عملی: در جهت رفع یا کاهش نارسایی های کالبدی روستای مورد مطالعه پیشنهادهایی در چهارچوب نگرش سیستمی و توسعه پایدار کالبدی به این شرح مطرح می شود: در رابطه با رفع نارسایی های کالبدی روستا لازم است برنامه ها و اقدامات اصولی انجام شود تا باعث بهبود کالبد روستا شده و تداوم هویت آن را به ارمغان آورد و ظرفیت سازی نهادی و قانونی برای تسهیل و افزایش مشارکت مردمی در روند توسعه کالبدی نقاط روستایی (که می تواند ظرفیت ماندگاری جمعیت روستایی را ارتقا دهد)، ضرورت دارد.
اصالت و ارزش: به رغم مطالعات صورت گرفته در زمینه بررسی اثرات و عملکرد طرح های هادی روستایی در کشور، توجه به تحلیل و ارزیابی عملکرد اجرای طرح هادی در پایداری و ناپایداری کالبدی روستای کندوان در چهارچوب شاخص های توسعه پایدار کالبدی، از مهم ترین ویژگی هایی است که اصالت و ارزش علمی این پژوهش را نشان می دهد.
ارزیابی آثار کالبدی اجرای طرح هادی روستایی از دیدگاه روستاییان مطالعه ی موردی: دهستان کرخه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نزدیک به سه دهه از اجرای طرح های هادی در نواحی روستایی کشور می گذرد و صرف اعتبارات ملی در مراحل مختلف تهیه و اجرای آن، تحول گسترده در زمینه های کالبدی- فضایی، مانند دگرگونی در بافت کالبدی روستا، تغییر در الگوی ساخت مساکن، هماهنگی در شبکه ی معابر روستا و تسهیل در امر رفت و آمد روستاییان را فراهم آورده است. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی آثار کالبدی اجرای طرح هادی روستایی در دهستان کرخه در شهرستان اهواز است. این پژوهش، بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیّت و روش، توصیفی- تحلیلی است و در چهار بعد مسکن، شبکه ی معابر، کاربری اراضی و بهداشت محیط در نتیجه ی اجرای طرح های هادی روستایی انجام شده است. برای گردآوری اطلاعات، از تلفیق روش های اسنادی و میدانی استفاده شده و بر اساس آن با توجه به حجم جامعه ی آماری (1333 خانوار)، حجم نمونه خانوارها بر پایه ی فرمول کوکران برابر 298 خانوار به دست آمده است. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد، میزان اثرگذاری طرح هادی در روستاها در هر چهار بُعد رابطه ی معناداری دارند. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که اجرای طرح هادی روستایی در عمل موجب بهبود در متغیّرهای مورد بررسی به ترتیب در مسکن روستایی، شبکه ی معابر، بهداشت محیط و کاربری اراضی در سطح دهستان کرخه شده است که به معنای ایجاد بافت فیزیکی نسبتاً منظم و مناسب برای سکونتگاه های روستایی است.
تحلیل جایگاه مدیریت روستایی مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب در توسعة پایدار روستایی (مطالعة موردی: مقایسة بخش مرکزی کوهدشت و بخش لواسانات شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: رویکرد حکمروایی خوب روستایی با تأکید بر سه رکن اصلی دولت، بخش خصوصی و جامعة مدنی به حضور فعّال و اثرگذار این ارکان در سایة مشارکت، شفافیّت، پاسخ گویی، قانون مندی، عدالت، اجماع گرایی، مسؤولیت پذیری،کارآیی و توسعة انسانی تأکید دارد. هدف از این پژوهش، بررسی جایگاه مدیریت روستایی مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب در توسعة پایدار روستایی «مقایسة بخش مرکزی کوهدشت و بخش لواسانات شمیرانات» است.
روش: پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوة گردآوری داده ها، پیمایشی است. جامعة آماری؛ شامل خانوارهای روستایی دو منطقة مورد مطالعه با ۲۷ روستای نمونه و ۲۸۰ خانوار است. ابزار گردآوری داده ها از نوع پرسش نامه بوده که به صورت تصادفی در روستاهای نمونه تکمیل شد. به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها نیز از مدل ویکور و آزمون های آنوا توکی و رگرسیون چند متغیّره استفاده شده است.
یافته ها: مطابق یافته های مدل ویکور، مدیریت مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب و سطح پایداری سکونت گاه ها در دو منطقة مورد مطالعه از وضعیّت بسیار متفاوتی برخوردار است؛ به طوری که در هر دو منطقه، روستاهایی که از وضعیت حکمروایی خوبی برخوردارند، پایداری بهتری نیز دارند. هم چنین، تحلیل رگرسیون چند متغیّره، نشان دهندة تأثیر و ارتباط معنی دار بین مؤلفه های حکمروایی خوب و توسعة پایدار روستایی است.
محدودیّت ها: محدودیّت های این پژوهش شامل وسیع بودن حجم نمونه و جامعة مورد مطالعه و تطابق مدل نظری پژوهش با مدل تجربی آن بود.
راه کارهای عملی: درنظرگرفتن رویکرد حکمروایی خوب در نظام مدیریت روستایی می تواند موجب سرعت بخشی روند توسعة پایدار روستایی شده و از ناپایداری سکونت گاه ها جلوگیری کند.
اصالت و ارزش: این مقاله ضمن مقایسة تطبیقی دو منطقه با نظام مدیریت، سطح حکمروایی و پایداری متفاوت، می تواند کاستی های موجود در ساختار مدیریت یک پارچة کنونی روستاهای کشور را واضح تر نشان دهد.
وضعیت سازمان های مردم نهاد در روستاها: فرآیند شکل گیری، آثار و پیامدها منطقه مورد مطالعه روستاهای شهرستان رشتخوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان های مردم نهاد محلی (سمن ها) به عنوان نمود مشارکت مردم، تحقق اهداف توسعه پایدار را هموار می سازند. هدف عمده تحقیق حاضر، بررسی شرایط و پیامدهای تشکیل سازمان های مردم نهاد محلی در روستاهای شهرستان رشتخوار است. اطلاعات لازم برای تحقیق، از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند با نمونه ای برگزیده از هیأت مؤسسین و اعضای فعال سازمان های مردم نهاد به دست آمده است (27-n). با استفاده از فرایند کدگذاری مرسوم نظریه بنیانی، متن به دست آمده از مصاحبه ها تحلیل شده و یافته های حاصل از تحلیل ساختاری ماتریسی شامل کدهای باز (85 کد)، محوری (24 کد) و انتخابی (7 کد) تدوین شده است. با توجه به الگوی طراحی شده، سازمان های مردم نهاد در مناطق روستایی شهرستان رشتخوار با اهداف و شرایط علّی همچون (عوامل اقتصادی، اجتماعی و نفوذ عوامل داخلی و خارجی) و شرایط زمینه ای مشخص (شرایط بوم شناختی، فرهنگی، مذهبی و اعتقادی) به وجود می آیند و توسعه این سازمان ها در مناطق مستعد روستایی به آثار اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی مختلفی منجر شده است. از مهم ترین مشکلات پیش روی این سازمان ها در مناطق روستایی می توان به عدم درک کامل مردم از کارکرد سمن در روستا، کمبود بودجه، وجود فقر فرهنگی، تجربه ناموفق سمن های قبلی و وجود دیدگاه منفی به سمن ها در مناطق روستایی اشاره کرد.
ارزیابی اجرای طرح هادی در توسعه کالبدی روستاها از دیدگاه روستاییان (مطالعه موردی: بخش کردیان - شهرستان جهرم)
حوزه های تخصصی:
بیش از دو دهه از اجرای طرح های هادی در نواحی روستایی کشور می گذرد و صرف اعتبارات ملی در مراحل مختلف تهیه و اجرای آن، تحول گسترده در زمینه های کالبدی- فضایی، مانند دگرگونی در بافت کالبدی روستا، تغییر در الگوی ساخت مساکن، هماهنگی درشبکه معابر روستا، و تسهیل در امر رفت و آمد روستاییان را فراهم آورده است. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی آثار کالبدی اجرای طرح هادی روستایی در بخش کردیان در شهرستان جهرم است. هدف اصلی این تحقیق ارزیابی اجرای طرح هادی در توسعه کالبدی روستاها از دیدگاه روستاییان در روستاهای بخش کردیان شهرستان جهرم می باشد. این پژوهش، بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است و در چهار بعد ضوابط مقررات مربوط به اجرای ساخت و ساز، شبکه معابر، کاربری اراضی و بهداشت محیط در نتیجه اجرای طرح های هادی روستایی انجام شده است. برای گردآوری اطلاعات، از تلفیق روش های اسنادی و میدانی استفاده شده و بر اساس آن با توجه به حجم جامعه آماری(1806خانوار)، حجم نمونه خانوارها بر پایه ی فرمول کوکران برابر 317 خانوار به دست آمده است. نتایج بدست آمده از پژوهش بیانگر آن است که اجرای طرح هادی در روستاهای مورد مطالعه میانگین های مربوط به سه متغیر(کاربری اراضی(50/3)، شبکه معابر(17/3) و ساخت و ساز(15/3) بهترین عملکرد نسبت به متغیر بهداشت محیط از دیدگاه روستاییان ارزیابی شده است.
تحلیل نگرش کارشناسان به موانع و چالش های انتقال مدیریت آبیاری به بهره برداران، پژوهشی بر مبنای روش کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آبیاری کوچک مقیاس کلید معیشت روستایی و امنیت غذایی در کشورهای در حال توسعه می باشد، به ویژه در مناطق با بارش کم و نامنظم، و تبخیر زیاد که تولید محصول در مناطق خشک را محدود می نماید. با این حال، با وجود سرمایه گذاری های عظیم دولت در ایجاد و نوسازی برنامه های آبیاری خرد، برخی از این برنامه ها بعد ازخاتمه حمایت دولتی با ناکارآمدی و فروپاشی مواجه می گردند .در نتیجه، بسیاری از کشورها برنامه های انتقال مدیریت آبیاری از سیستم های دولتی به بهره برداران آب را از طریق اجرای سیاست های انتقال مدیریت آبیاری(IMT) و مدیریت مشارکتی آبیاری(PIM) در دستور کار خود قرار دادند. پژوهش حاضر تلاشی در جهت نگرش سنجی موانع و چالش های انتقال مدیریت آبیاری با استفاده از روش کیو می باشد.
۲. چارچوب نظری
بین دو سرنام PIM و IMT یک تمایز مهم وجود دارد. ویژگی کلیدی PIM، مشارکت کشاورزان در مدیریت سیستم هایی است که به آن وابستگی دارند. این که مستقیم یا غیر مستقیم مشارکت نمایند، یا به عنوان مالک یا مشاور نقش داشته باشند، در این تعریف بازگذارده شده است. مهم کمیت مشارکت می باشد، و برای شکل مشارکت قالب خاصی در نظر گرفته نشده است. ویژگی کلیدی IMT خارج شدن مدیریت از دستان دولت و قرار گرفتن در دستان کشاورزان می باشد، این که کشاورزان در مدیریت جدید سیستم مشارکت نمایند، از معنای IMT استخراج نمی گردد.
همان گونه که انواع مختلفی از تمرکززدایی وجود دارد. یعنی تمرکززدایی سیاسی، اداری و مالی، بنابراین مدل های مختلفی از انتقال مدیریت آبیاری وجود دارد. این مدل ها از لحاظ تمرکز، مقیاس، پاسخگویی واحد مدیریت و دامنه کارکردها و حقوق دارایی انتقال یافته به کشاورزان متفاوت هستند. مدل های اولیه IMT (۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰) بیشتر بر کشاورزی غیر فقیر، بازارگرا، بزرگ مقیاس و شبه تجاری نظیر مزارع بزرگ در ایالات متحده، مکزیک، نیوزلند و ترکیه تمرکز می نمود. هدف این مدل های اولیه، صرفه جویی در هزینه های دولتی، بهبود عملیات و نگهداری، بهره وری هزینه و حفظ یا افزایش بهره وری کشاورزی آبی بود. دولت به طور معمول آغازگر این امر بود و کلیه کارکردهای مالی و نگهداری و حفظ به کشاورزان انتقال می یافت. ولی مالکیت در دست دولت باقی می ماند.در مقابل، مدل های جدیدتر IMT (۱۹۸۰ و ۱۹۹۰) در جنوب و جنوب شرق آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا بر کشاورزی فقیر، کوچک مقیاس و بازار محلی گرا تمرکز نموده اند.در حالی که اهداف رسمی یعنی صرفه جویی در هزینه های دولتی، بهبود عملیات و نگهداری، بهره وری هزینه و حفظ یا افزایش بهره وری کشاورزی آبی، به قوت خود باقی است، IMT حتی اگر فقط موجب صرفه جویی در هزینه های دولتی و بهبود بهره وری مجموعه گردد، به طور فزاینده ای به عنوان یک رویداد موفق در نظر گرفته می شود.
واکاوی نقش مشارکت های مردمی در کیفیت اجرای طرح های هادی روستایی (مطالعة موردی: منطقه مرزی سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح های هادی روستاها از جمله طرح های عمران روستایی است که می تواند نقش بنیادی و زیربنایی در توسعه همه جانبه مناطق روستایی کشور داشته باشد و بر اساس پتانسیل ها و قابلیت های خود، زمینه ساز بهبود تسهیلات عمومی و رفاهی و ارتقاء کیفیت زندگی روستاییان گردد. با توجه به اهمیت طرح های هادی روستایی و اثرات چندگانه آنها در ابعاد مختلف زندگی روستاییان، تحقیقات متعددی پیرامون بررسی و ارزیابی اثرات اجرای طرح های هادی بر زندگی روستاییان صورت گرفته است. در صورتی که با توجه به پیشینه تحقیق، در ارتباط با نقش مشارکت روستاییان در کیفیت اجرای طرح های هادی روستایی پژوهش قابل توجهی صورت نگرفته است. با این دیدگاه، پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفیت اجرای طرح های هادی، سطح مشارکت روستاییان در اجرای طرح های هادی و نهایتاً تحلیل نقش و کارکرد مشارکت های مردمی در کیفیت اجرای این طرح ها در روستاهای منطقه مرزی سیستان انجام گردیده است.
نقش مدیریت پسماند بر بهبود شرایط توسعه در سکونتگاه های روستایی (مورد: بخش ساربوک، شهرستان قصرقند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش بی رویه جمعیت در روستاها از یکسو و به مثابه آن تولید حجم انبوهی از زباله های پراکنده روستایی از سوی دیگر منجر به بحران جدی و جدیدی در سکونتگاه های روستایی شده است. این مساله ضرورت حفظ محیط زیست و به نوبه خود، بهبود شرایط توسعه سکونتگاه های روستایی از طریق سیستم مدیریت پسماند ایجاد کرده است. لذا هدف پژوهش، پیاده سازی رهیافتی جدید و کاملاً متفاوت از بقیه پژوهش ها به دنبال بررسی نقش مدیریت پسماند و عوامل مؤثر آن به منظور توسعه سکونتگاه های روستایی در ابعاد زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی در جنوب شرق کشور (واقع در استان سیستان و بلوچستان بخش ساربوک) پرداخته است. پژوهش حاضر برای رسیدن به هدف ذکرشده از روش شناسی بر مبنای ماهیت روش، توصیفی – تحلیلی (همبستگی) و ازلحاظ هدف کاربردی از طریق شیوه مطالعه کتابخانه ای- اسنادی و پیمایشی برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش در منطقه روستایی بخش ساربوک پرداخته شد. با در نظر گرفتن ضریب خطای معیار(65/0)، تعداد 226 سرپرست خانوار روستایی در 15 روستای داراری دهیاری به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی(خانوارهای روستایی) است. برآورد حجم نمونه نیز از طریق فرمول کوکران انجام شد. داده ها و اطلاعات پژوهش از طریق پرسشنامه ای گردآوری شد و از روش های آماری (میانگین، مدل تحلیل عاملی و آزمون همبستگی پیرسون) در نرم افزار SPSS استفاده گردید. به طوری که نتایج حاصله از تحلیل شاخص های یازده گانه مدیریت پسماند نشان داد که شاخص های مربوط رضایت مندی از سکونت در روستا و حفظ تنوع زیستی در روستا به ترتیب با مقادیر 10.73، 9.12 و 8.60 درصد بیشترین تأثیرگذاری و کمترین میزان تأثیرگذاری شاخص های مربوط به رشد محصولات زراعی، تولید بیوکمپوست خانگی و تولید انرژی با مقادیر میانگین 5.62، 5.78 و 0.098- درصد، سه رتبه آخر را به خود اختصاص دادند. همچنین نتایج به دست آمده مرتبط با مقدار آماره 0.999 شاخص های یازده گانه مدیریت پسماند نشان داد که رابطه مستقیم و معنی داری بین مدیریت پسماند و توسعه سکونتگاه های روستایی بخش ساربوک وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش و جهت جلوگیری از آلودگی در سکونتگاه های روستایی و همچنین تسریع در روند توسعه ای با رهیافت نوین و جدید، برقراری و ایجاد یک سیستم مدیریتی منسجم، هدفمند و برنامه ریزی شده جهت ساماندهی پسماندهای تولیدی محدوده موردمطالعه امری لازم و ضروری است. در ضمن توانمندسازی مردم از طریق آگاه سازی و اطلاع رسانی، آموزش، استفاده توانمندی های محلی در رمینهمدیریت پسماند و... می تواند راهگشا، کاربردی و عملیاتی باشد.
بررسی تأثیر سرمایة اجتماعی بر حکمروایی خوب و پایداری جوامع روستایی با نقش تعدیل گری سرمایة فرهنگی؛ مورد مطالعه: دهستان گودین شهرستان کنگاور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعة اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مقیاس های محلی، منطقه ای، ملی و بین المللی و پیامدهای توسعه نیافتگی مناطق روستایی چون: فقر گسترده، نابرابری فزاینده، رشد سریع جمعیت، بیکاری، مهاجرت و ...، توجه به توسعة روستایی و حتی تقدم آن بر توسعة شهری را در پی داشت؛ از این رو توسعة روستایی، فرآیندی چندبعدی و متضمن بهبود پیوستة زندگی و کیفیت آن در جامعة روستایی است؛ در این راستا توجه به سرمایه های فرهنگی و اجتماعی به منزلة سرمایه هایی که موجب پایداری منابع و منافع اقتصادی می شود و همچنین حکمروایی خوب با ارتقای تعامل بین مردم و دولت ضرورت می یابد. پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر سرمایة اجتماعی بر حکمروایی خوب و پایداری جوامع روستایی با نقش میانجیگری سرمایة فرهنگی است. بدین منظور دهستان گوین کنگاور به منزلة نمونة پژوهش برگزیده شد. حجم جامعة آماری این پژوهش با بهره گیری از فرمول کوکران، 240 نفر محاسبه و داده های مورد نیاز با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و پرسش نامه از روستاییان دهستان گودین گردآوری شد. در ادامه الگوی پیشنهادی با الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزار AMOS ویراست 18 ارزیابی شد. همچنین برای بررسی آثار تعدیل گر میان حکمروایی خوب روستایی با پایداری، روش رگرسیون سلسله مراتبی با بهره گیری از نرم افزار SPSS به کار رفت. یافته های پژوهش بیان کنندة برازش نسبتاً مناسب الگوی پیشنهادی، همچنین معناداربودن آثار غیرمستقیم سرمایة اجتماعی با پایداری اقتصادی اجتماعی و درنظرگرفتن نقش میانجیگری حکمروایی خوب روستایی است. افزون بر این، نتایج به دست آمده از رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد سرمایة فرهنگی، رابطة میان حکمروایی خوب روستایی و پایداری اجتماعی - فرهنگی را تعدیل می کند.
نقش انجمن های مردم نهاد در توسعه ظرفیتی جامعه محلی در راستای حفاظت محیط زیست روستایی(مطالعه موردی: انجمن زیست محیط سبز چیا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در رویکردهای جدید توسعه روستایی از ظرفیت سازی به عنوان اصلی اساسی در پذیرش و اجرای برنامه ها نام برده می شود و به منظور ارتقای ظرفیت های جامعه نیز بر فعالیت های انجمن های مردم نهاد تأکید بسیاری می گردد. محیط زیست به عنوان بسترساز فعالیت ها و توسعه روستایی یکی از عرصه های مهم توسعه روستایی است که با توجه به وضعیت نابسامان بهره برداری از آن، نهادهای مردم نهاد زیست محیطی، می توانند با انجام فعالیت های ترویجی و آموزشی، نقش مؤثری در ارتقای ظرفیت های جامعه محلی در راستای حفاظت و پایداری آن ایفا کنند. در این راستا در پژوهش کاربردی حاضر، نقش انجمن مردم نهاد زیست محیطی چیا در توسعه ظرفیتی روستاییان شهرستان مریوان، جهت حفاظت از محیط زیست روستایی با روشی توصیفی – تحلیلی، موردسنجش قرار گرفته است تا رهیافت این امر در وهله اول، تبیین نقش انجمن های مردم نهاد در توسعه ظرفیتی روستاییان، جهت حفاظت از محیط زیست و سپس، شناخت جامع وضع موجود، جهت ارائه راهکارهای کاربردی برای تحقق پایداری محیط زیست روستایی منطقه به واسطه توسعه ظرفیتی جامعه محلی باشد. گردآوری اطلاعات از طریق دو روش اسنادی و میدانی مبتنی بر توزیع پرسشنامه به صورت تصادفی در میان 250 سرپرست خانوار در گروه برخوردار و 160 سرپرست خانوار (تعیین حجم نمونه از طریق فرمول کوکران) در گروه روستاهای غیر برخوردار از فعالیت های آموزشی و ترویجی انجمن زیست محیطی مردم نهاد چیا بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون های آمار استنباطی (خی دو، ویلکاکسون،t زوجی، رتبه ای فریدمن، همبستگی پیرسون) نشان از نقش مؤثر فعالیت های انجمن مردم نهاد چیا در توسعه ظرفیتی روستاییان به منظور حفاظت از محیط زیست در دو دوره قبل و بعد از فعالیت دارد. همچنین بین سطح توسعه ظرفیتی روستاهای برخوردار و غیربرخودار از فعالیت های آموزشی و ترویجی انجمن چیا در راستای حفاظت از محیط زیست روستایی، تفاوت معنی داری وجود دارد.
نقش مدیران محلی در مدیریت انتظامی مناطق روستایی پیرامون کلان شهر تهران (موردمطالعه: بخش آفتاب تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت ازجمله پدیده های مهم و شایان توجهی است که از نیازها و ضرورت های اساسی در هر جامعه به شمار می رود. یکی از نهادهایی که نقشی بسیار مؤثر در ارتباط با امنیت انتظامی جامعه به خصوص در نواحی روستایی می تواند داشته باشد، مدیریت محلی است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی نقش مدیریت محلی در مدیریت انتظامی مناطق روستایی است. روش پژوهش در این بررسی مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی است. در گردآوری داده ها و اطلاعات، از مطالعات کتابخانه ای-اسنادی و میدانی استفاده شده است. پایایی داده ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده که نشان دهنده عدد (۰٫۸۴۱) است و روایی داده ها نیز بر اساس شیوه روایی محتوا (مطابق نظر اساتید) انجام گرفته است. در تحلیل داده ها، از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی (رگرسیون چند متغیره، آزمون t تک نمونه ای، همبستگی اسپیرمن) بهره گیری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه ساکنین روستایی و مدیران محلی مناطق روستایی بخش آفتاب تهران است. نتایج حاصل از تحلیل عملکرد مدیران محلی در مدیریت انتظامی مناطق روستایی نشان دادند که عملکرد مدیران محلی درزمینه مدیریت انتظامی با میانگین (۳٫۰۹)، در وضعیت نسبی مناسبی قرار دارد. هم چنین ارزیابی میزان توانایی مدیران محلی در مدیریت انتظامی نشان می دهد در شاخص های ساختار، تشکیلات، قوانین و مقررات با میانگین (۳٫۳۴)، دانش و آگاهی لازم در جهت مدیریت انتظامی با میانگین (۳٫۲۵) بالاتر از حد متوسط قرار دارد و شاخص های منابع مالی با میانگین (۲٫۳۵)، امکانات و تجهیزات موردنیاز در سطح پایین تر از سطح متوسط قرارگرفته است و وضعیت مطلوبی ندارند.
تحلیل خصوصیات ساختاری سرمایه اجتماعی در استقرار مدیریت اجتماع محور روستایی (مورد مطالعه: شهرستان ریگان، استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت اجتماع محور جوامع روستایی یکی از موضوعات مهم و در اولویت کشور است که باعث تسهیل و کاهش هزینه دوره گذار توسعه در یک منطقه می شود. بر همین اساس ضروری است تمامی مسئولان مربوطه برای دستیابی به این مهم در تعامل باشند. در این میان تقویت سرمایه اجتماعی و به ویژه خصوصیات ساختاری سرمایه اجتماعی که شامل جنبه های قابل لمس تر مفهوم سرمایه اجتماعی است، کنشگران را قادر به ارتباط مؤثر با یکدیگر می کند. در این مقاله، ارزیابی خصوصیت ساختاری سرمایه اجتماعی در دو بعد درون و برون گروهی در میان اعضای کمیته های خرد روستایی، برای استقرار مدیریت اجتماع محور روستایی در روستای علی آباد هشتصدمتری که تحت پوشش پروژه توانمندسازی جوامع محلی است، صورت گرفته است. در این تحقیق با استفاده از پرسش نامه تحلیل شبکه و مصاحبه مستقیم، پیوندهای اعتماد و مشارکت در دو بازه زمانی قبل و بعد از اجرای پروژه بررسی شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که میزان بسته بودن شبکه و در نیتجه آن سرمایه اجتماعی طی دو مرحله پایش، در دو بعد بررسی شده با افزایش همراه بود. همچنین نتایج حاکی از افزایش میزان نهادینه شدن، پایداری و سرعت انتقال اعتماد و مشارکت در شبکه بعد از اجرای پروژه بود. بر این اساس می توان بیان کرد که اجرای این پروژه با تقویت هرچه بیشتر سرمایه اجتماعی ضمن اعتمادسازی در شبکه و ایجاد تمایل در بهره برداران به منظور مشارکت، زمینه های لازم برای توفیق هرگونه فعالیت مدیریتی جامعه محور را فراهم کرده است.
شیوه های جلب مشارکت های مردمی در فرایند مدیریت پسماند روستایی(مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف دستیابی به شیوه های جلب مشارکت روستایی در فرایند مدیریت پسماند روستایی در زمره تحقیقات کاربردی- غیرآزمایشی و به صورت میدانی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل خانوارهای روستایی ساکن می شد و روش نمونه گیری به تناسب اطلاعات به دست آمده به صورت نمونه گیری تصادفی و چند مرحله ای بود. که با استفاده از فرمول کوکران 181 نمونه برای خانوار انتخاب شد. ابزار اصلی این تحقیق، استفاده از پرسشنامه طراحی شده منطبق با مدل نظری تحقیق و پیشینه پژوهش بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های ضریب تغییرات، تحلیل همبستگی، تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد بین برگزاری دوره های آموزشی و میزان زباله تولیدی در سطح 01/0 رابطه وجود داشته و افرادی که از مزیت های تفکیک اطلاع داشتند بیشتر مایل به همکاری بودند. نتایج اولویت بندی و تحلیل عاملی هم بیانگر این مطلب بود که برگزاری دوره های آموزشی، خرید زباله، شفافیت در هزینه ها از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در جلب مشارکت مردمی می باشد.