فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۶۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
با توجه به ویژگی های منحصر به فرد شهرهای زیارتی، شهرسازی در بافت اینگونه شهرها تحت تاثیر حضور مکان مقدس، همواره با چالش هایی همراه بوده است. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین شاخص های اثرگذار بر الگوی بافت شهرهای زیارتی با توجه به ظرفیت گردشگری این گونه شهرها است و قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که "چه قواعد و ملاحظاتی در برنامه ریزی شهرهای زیارتی با توجه به شاخص های تبیین شده می بایست مورد توجه قرار گیرند؟". این پژوهش از منظر هدف کاربردی-توسعه ای بوده و با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و به منظور گردآوری داده ها از روش مطالعات اسنادی-کتابخانه ای بهره گرفته شده است. با توجه به شناخت ویژگی های الگوی بافت اغلب شهرهای زیارتی، نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در برنامه ریزی های مربوط به تغییر و توسعه در بافت این شهرها، می بایست شاخص های اثرگذار تبیین شده و مورد توجه تصمیم سازان و برنامه ریزان قرار گیرند. همچنین مداخلات با ارزیابی های همه جانبه، متناسب با ژنوم اینگونه شهرها و در نظر گرفتن حقوق زائران و مجاوران صورت پذیرد. در پژوهش حاضر 19 شاخص اثرگذار بر الگوی بافت شهرهای زیارتی شامل حریم و قلمرو، مرکزیت، محصوریت، سلسله مراتب، چشم انداز مطلوب، تناسب فضاهای مذهبی، تناسب فضاهای فرهنگی-تفریحی، تناسب فضاهای اقامتی، تناسب فضاهای خدماتی-زیرساختی، تناسب شبکه دسترسی، توجه به بافت پیرامون بقاع متبرکه، توجه به تاب آوری زیست محیطی، سبک زندگی اسلامی، هویت دینی، دستیابی به معنویت، ایمنی و امنیت، آموزش، سرمایه اجتماعی-فرهنگی و تعاملات اجتماعی شناسایی و به تبع آن قواعد و ملاحظات مهم در برنامه ریزی و توسعه شهرهای زیارتی با توجه به شاخص های تبیین شده ارائه گردیده است.
پارادایم پیشرفت، تنشی جوهری در برنامه ریزی فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحول اجتماعی و ویرایش متن جوامع، بدون داشتن اهدافی خاص آن هم در سپهری معنایی که اصطلاحاً به آن پارادایم گفته می شود؛ امکان پذیر نمی نماید. پارادایم "پیشرفت" که حاصل تامل ایرانیان در مواجه با پارادیم "توسعه " در یک قرن اخیر است؛ رفته رفته به درجه ای از بلوغ میل کرده که زمان فراهم آوردن زمینه های اجرای آن را طلب می کند. بدون تردید هر پارادایمی دارای ریشه های معرفتی، خاستگاه، دکترین و اهداف خاصی است و تحقق آن محتاج شکل گیری سه نظام یعنی نظام حکمرانی، علمی- فلسفی و فرهنگی است. پارادایم "پیشرفت" را باید زبان ناملموس رفتاری انقلاب جامعه ایرانیان تفسیر کرد و حاصل کار محققان ایران، در مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را تدوین این زبان رفتاری به سندی راهبردی دانست. نتایح حاصل از فرایند طی شده در اندیشکده آمایش بنیادین که بر اساس روش تحلیل ژانت صورت گرفته نشان می دهد که: *پارادایم پیشرفت براساس پنج اصل یعنی تعادل فضایی، راستی و درستی، زیست پذیری و تاب آوری سرزمینی، هویت مکانی، و جمهور بدنبال دستیابی به فراورش مدنی است. * پارادایم پیشرفت درمقایسه با پارادایم توسعه دارای تنشی جوهری است.
تحلیل تغییرات بلند مدت ماهانه دماهای کشنده بالای 50 درجه ی سانتی گراد نیم کره شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل آماری تغییرات زمانی فراوانی ماهانه وقوع دماهای کشنده بالای 50 درجه ی سانتی گراد ( TU50c[1]) در نیم کره ی شمالی است. به این منظور از داده های باز تحلیل شده مربوط به بیشینه دمای دو متری سطح زمین در بازه زمانی 73 ساله 1948 تا 2020 استفاده شده و پس از تنظیم، به صورت سری زمانی ماهانه مورد تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه از روش های تحلیل آمار توصیفی، تحلیل روند خطی و آزمون ناپارامتری من کندال به منظور بررسی تغییرات زمانی فراوانی وقوع استفاده شده است. در طول دوره 73 ساله مطالعاتی تعداد 9553 روز با دمای حداقل 50 درجه سانتی گراد و بیشتر شناسایی و مختصات آنها استخراج شد. بررسی توزیع فراوانی روزانه وقوع TU50c نیمکره شمالی نشان داد که ماه های می و ژانویه به ترتیب دارای بیشترین فراوانی وقوع هستند. همچنین بیشترین روند افزایشی در فراوانی وقوع دماهای کشنده در ماه های مارس،آوریل، جولای و آگوست مشاهده شدند. از لحاظ توزیع مکانی، منطقه ای که بیشترین فراوانی و شدیدترین TU50c در آن به ثبت رسیده مربوط به محدوده ای واقع در آفریقا خصوصاٌ سودان، غرب آسیا (بین عراق، جنوب غرب ایران، کویت و عربستان) و هندوستان در شبه قاره هند هستند و در آمریکا نیز وقوع این دماها نادر نیست. بالاترین و شدیدترین دماهای ثبت شده در دهه پنجم و در فاصله زمانی 1988 تا 1998 به وقوع پیوسته است. [1] معادل Temperatures Above 50 C به معنای دمای بالای 50 درجه سانتیگراد، به سبب جلوگیری از تکرار در این پژوهش از اختصار TU50c استفاده گردید. [1] Temperatures Above 50 C=دمای بالای 50 درجه سانتیگراد، به سبب جلوگیری از تکرار در این پژوهش از اختصار TU50c استفاده گردید.
رهیافت فضایی راهبردی در خوشه بندی پیشران های موثر بر توسعه زیست محیطی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد شهرنشینی درگستره محیطی، مساله محیط زیست و دست یابی به پایداری زیست محیطی شهر امری ضروری است. بنابراین هدف مقاله حاضر شناسایی و خوشه بندی پیشران های موثر بر توسعه زیست محیطی شهر خرم آباد با رویکرد فضایی راهبردی است. روش جمع آوری داده ها به صورت اسنادی- پیمایشی بوده که فرایند تجزیه و تحلیل آنها در دو بخش صورت گرفته است. در بخش اول جهت تحلیل توسعه فضایی شهر، در قالب نرم افزار ArcGIS 10.2 و ENVIتغییرات کاربری اراضی محدوده مورد مطالعه طی یک دوره 31 ساله مورد ارزیابی قرار گرفته و در بخش دوم جهت شناسایی پیشران های توسعه زیست محیطی شهر خرم آباد، از روش پیمایشی (پرسشنامه ای) در قالب نمونه گیری هدفمند استفاده شده که بر اساس آن 62 عامل موثر بر آینده زیست محیطی شهر خرم آباد در 5 بُعد کلی (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، نهادی و مدیریتی، زیست محیطی و کالبدی) گردآوری گردید. این عوامل در قالب یک ماتریس متاقطع 62 *62 در نرم افزار میک مک مورد تحلیل ساختاری قرار گرفته که از میان آنها 10 پیشران کلیدی با تاثیرگذاری بالا مشخص شد. نتایج این پژوهش نشان داد که ارتقاء میزان پایداری زیست محیطی در شهر خرم آباد و شهر هایی همانند آن با عنایت به گستردگی ابعاد زیست محیطی، در گرو استفاده از تفکر بلندمدت و گذار از ملاحظات زودگذر با نگاه به اصول توسعه پایدار است، تا در قالب یک برنامه ریزی فضایی -راهبردی و مشارکت محور، بتوان به توسعه زیست محیطی مناسب دست یافت.
تحلیل چیدمان کالبدی- اجتماعی قدرت در مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق پنج گانه شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها به عنوان واحدهای سیاسی، بازتاب کننده خطوط اصلی قدرت و نفوذ اقتصادی هستند. برهمین اساس می توان ادعا نمود که فضا در شهرها زاییده قدرت بوده و قدرت در شهرها از لایه های فضایی متنوع کالبدی، اقتصادی و اجتماعی تشکیل یافته است. به طوری که با شناخت و تحلیل الگوهای موجود در روابط بین قدرت و سازمان سیاسی در شهر، فضا و برنامه ریزی شهری، می توان زمینه را برای کارایی برنامه ریزی فضایی مهیا کرد. لذا پژوهش حاضر با مطالعه موردی مناطق شهری ارومیه در پی آن بوده تا با بهره گیری از شاخص های مذکور بتواند چیدمان کالبدی- اجتماعی قدرت در شهرها را تحلیل نماید. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی می باشد و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مراجعه به ادارات) صورت گرفته است. برای نیل به هدف تحقیق، تعداد 15 شاخص از بین عوامل متنوع انتخاب گردیده و در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی نسبت به آماده سازی لایه های اطلاعاتی، استانداردسازی و تحلیل آن ها اقدام شده است. سپس برای اینکه بتوان چیدمان فضایی قدرت را در مناطق پنج گانه شهر ارومیه تحلیل کرد، مدل SECA در نرم افزار Lingo با مقدار بهینه 64/0 و = 3 β اجرا گردیده است. نتایج بدست آمده بیانگر بیش ترین قدرت در منطقه پنج به عنوان مناطق اعیان نشین (محدوده خیابان های دانشکده، کوی کهرم، کوی مهندسین، گلشهر و ...) شهر ارومیه بوده به طوری که قطعات ویلایی، مجتمع های تجاری، آموزشگاه های نمونه غیرانتفاعی، بناهای نوساز با سازه مقاوم، سکونت افراد با جایگاه اجتماعی بالا نظیر پزشکان، صاحبان سرمایه، مهندسین، مجتمع های مسکونی و ... در این محدوده واقع گردیده است.
شناسایی و اولویت بندی سیاست ها و رویکردهای موثر در کنترل و ساماندهی پدیده زباله گردی (نمونه موردی، کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یافته های تجربی نشانگر آن است که زباله گردی یکی از خطرناک ترین و غیرانسانی ترین فعالیت ها محسوب می شود. به همین منظور، راهکارهای متعددی در این زمینه مطرح و بعضا به کارگرفته شده است. ولی به دلیل این که ارزیابی دقیقی در این زمینه انجام نشده، هنوز هم در مناطق و شهرهای مختلف، انواعی از این روش ها، به شیوه آزمون و خطا مورد استفاده قرار می گیرد. تحقیق حاضر به روش توصیفی و تحلیلی تلاش می کند این سیاست ها و رویکردها را اولویت بندی نماید. بنابراین، ابتدا روندهای کنونی شناسایی شده و با استفاده از نقطه نظرات کارشناسان، اولویت و جایگاه آنها در بین سایرین مشخص گردیده است. داده های اصلی از نمونه ای به حجم 30 نفر از خبرگان این حوزه، گردآوری و مطابق نظر همین افراد، وزن دهی و امتیازدهی شد. داده های مورد نیاز با پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است. پرسشنامه مورد استفاده، به لحاظ روایی توسط صاحب نظران همین حوزه و پایایی آن بر اساس مدل آلفای کرونباخ (83/0) تعیین اعتبار شد. همچنین داده های گردآمده با استفاده از مدل سوارا تحلیل گردید. نتایج نشان داد که در میان سیاست های تدابیر اجتماعی، اقدامات انتظامی، برنامه های وضعی و رویکردهای کنترلی-حذفی، مورد اخیر جایگاه بالاتری را به خود اختصاص می دهد. وضعیت راهبردهای مطرح در هر یک از این سیاست ها نیز نشان داد که توجه به طرف تقاضا بیش از رویکردهای عرضه نگر، در کنترل و ساماندهی زباله گردی اثربخش است.
تحلیل ریخت شناسانه ساختار فضایی توزیع جمعیت در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی آیین عملکرد فضایی مناطق است؛ به طورکلی اجزای سه گانة جمعیت، فعالیت و نواحی ساخته شده که از سه عامل مرکز شهر، شبکه های ارتباطی و زیرمراکز فعالیتی متأثر است، این ساختار را جایی بین تک مرکزی تا چندمرکزی قرار می دهد؛ از این رو، هدف اصلی این پژوهش تحلیل کمی توزیع جمعیت منطقة کلان شهری تهران براساس عوامل سه گانة فوق برای درک ساختار فضایی و الگوی فضایی حاکم بر آن است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت ترکیبی از روش های کمی و فضایی است که در قالب روش تحلیل رگرسیونی استفاده شده است. داده های مورد نیاز این پژوهش نیز شامل جمعیت، اشتغال مراکز و شبکه های ارتباطی است که براساس سرشماری سال 1390 به تفکیک شهرها و دهستان ها از مرکز آمار ایران دریافت شده است. نتایج مدل تک مرکزی نشان می دهد که بین توزیع جمعیت و مرکز شهر رابطة بسیار ضعیفی وجود دارد، اما شبکه های ارتباطی توضیح دهندگی بیشتری ارائه می شود. علاوه بر این، رابطة توزیع جمعیت با زیرمراکز فعالیتی در منطقة کلان شهری تهران، 50 درصد از تغییرات تراکم جمعیت را از طریق این مراکز توضیح می دهد. تحلیل یکپارچة مدل نیز نشان می دهد از بین عوامل سنجش شده، شبکه های ارتباطی یکی از اصلی ترین عوامل شکل دهندة ساختار فضایی در منطقه بوده است و ظهور و اثرگذاری زیرمراکز فعالیتی، شکل گیری الگوی فضایی چندمرکزی را در منطقة کلان شهری تهران نوید می دهد.
استراتژی توسعه منطقه ای (RDS) راهکاری نوین جهت توسعه متوازن منطقه ای (مطالعه موردی: شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرستان رشت همواره شاهد تجمع و انباشت منابع و امکانات عمده استان در خود بوده است. هدف این پژوهش بهره گیری از استراتژی توسعه منطقه ای (RDS) جهت دستیابی به توسعه متوازن بوده است؛ بدین منظور با روش موریس جهت تحلیل توسعه یافتگی شهرستان ها به ارزیابی و تعیین میزان برخورداری از خدمات و امکانات منتخب و همچنین به تعیین جایگاه شهرستان های استان با استفاده از شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی پرداخته شده است. نتایج روش موریس نشان داد که شهرستان توسعه یافته ای در استان وجود نداشته و شهرستان رشت با میانگین 7.19 رتبه اول و شهرستان های بندرانزلی با میانگین 6.90، آستارا با 6.74، لاهیجان با 6.48 در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. نتایج روش شاخص بندی نیز نشان داد شهرستان رشت در بخش های اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی به ترتیب رتبه های دوم؛ چهارم و اول را کسب نموده است. این پژوهش جهت دستیابی به توسعه متوازن و متعادل نمودن روابط متقابل؛ از الگوی استراتژی توسعه ی منطقه ای بهره گرفته است. RDS با تقویت رقابت پذیری و جهت دادن به جریان ها (جمعیت، کالا، سرمایه)، موجبات کاهش نابرابری منطقه ای، افزایش کارایی فضا و توسعه متوازن منطقه ای را فراهم می نماید.
سنجش الگوی استقرار کاربری های حیاتی از منظر پدافند غیرعامل در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با شهری کردن فضای نبرد به خصوص در شهرهای بزرگ و کلان شهرها، توجه به امر پدافند غیرعامل به عنوان یک راه حل جهت کاهش آسیب ها و افزایش توان ها حائز اهمیت است. در این راستا، یکی از راه های حفاظت از کاربری های ویژه (حیاتی، حساس و مهم)، توزیع مکانی مناسب این نوع کاربری ها است. کلان شهر اهواز به دلیل موقعیت ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر جایگاه ویژه ای دارد. هدف اصلی از نگارش پژوهش، پس از بازشناسی اصول مکانی پدافند غیرعامل شهری و استخراج استانداردهای مکانی استقرار کاربری های ویژه، مدل مکانی استقرار و همچنین وضعیت همجواری این کاربری ها در کلان شهر اهواز است. نوع پژوهش حاضر، کاربردی- توسعه ای است و با رویکرد توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش، تمامی کاربری های حیاتی شامل پنج دسته تأسیسات و تجهیزات شهری، مراکز مدیریتی، نظامی– انتظامی، پشتیبانی و حمل ونقل کلان شهر اهواز است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از برخی فرمول های کمی و نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. مطابق نتایج، حدود 80/0 درصد از کاربری های حیاتی به لحاظ رعایت اصول همجواری در وضعیت مناسبی قرار ندارند. 69/0 درصد از کاربری های حیاتی از لحاظ جانمایی در سطح ناسازگار نسبت به سایر کاربری اراضی قرار دارند و 13/24 درصد از کاربری های حیاتی موجود کلان شهر اهواز در فاصله ای به نسبت سایر کاربری های ویژه قرار گرفته اند که تراکمی ناسازگار را به وجود آورده اند.
ارزیابی رقابت پذیری منطقه ای در مناطق شهری عملکردی استان مازندران با استفاده از تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، با تسریع فرایند جهانی شدن و افزایش گستره اقتصاد مبتنی بر دانش اطلاعات، مفهوم رقابت پذیری و سنجش آن در بین شهرها و مناطق، توجه زیادی از برنامه ریزان و تصمیم سازان شهری و منطقه ای را به خود جلب کرده است، اما علی رغم گستردگی اهمیت این مفهوم، ابهامات زیادی نیز برای تعریف و سنجش آن عنوان شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با توجه به ادبیات نه چندان گسترده در کشور، با استفاده از آرای صاحب نظران، تعریف روشن و جامعی را از این مفهوم ارائه می کند. سپس، مناطق شهری عملکرد استان مازندران را با استفاده از تحلیل خوشه ای می سنجد و پیشنهاد هایی را برای ارتقای رقابت پذیری مناطق ارائه می کند. یافته های تحلیل خوشه ای در سه سطح و هفت عرصه رقابت پذیری شامل ترکیب و تخصص گرایی صنعتی، محیط کارآفرین، ظرفیت نوآوری، نیروی کار ماهر، استخدام پذیری، سن و اندازه بنگاه و بیانگر برتری سه شهر بزرگ استان که شامل ساری، آمل و بابل در سطح یک است. این خوشه، با ایجاد صرفه های تجمع لازم توانسته جریانی از سرمایه گذاری ها را به سوی خود جلب کند و درنتیجه، محیطی کارآفرین را خلق کند. در سطح بعدی قائمشهر، تنکابن، بابلسر، بهشهر، چالوس قرار گرفته اند. مهم ترین فرصت های رقابتی این گروه، دسترسی به نیروی کار ماهر و استخدام پذیری و عمده ترین ضعف آن ها در نبود پشتیبانی اقتصادی و جمعیتی این شهرها در ساخت محیطی کارآفرین و جذب سرمایه گذاری ها است. به نظر می رسد پیوندهای همکارانه، برای ارتقای کارایی فضایی استان می تواند پشتیبانی برای توسعه اقتصادی مناطق گروه دوم و سوم، برای پوشش ضعف ها و تقویت فرصت های رقابتی استان مازندران باشد.
بررسی عوامل مؤثر تشکیل و توسعة شرکت های کوچک و متوسط کارآفرین (SMEs) در روستاها (مورد شناسی: روستا های استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعة بنگاه های کوچک و متوسط، شاخصی کلیدی از نظام پیش ران توسعة روستایی به شمار می رود که باعث امنیت پایدار منطقه ای و معکوس شدن مهاجرت خواهد شد. توسعة روستایی از پایه های اولیه و مهم توسعة ملی هر کشور محسوب می شود. ایجاد و توسعة کسب و کارهای کوچک، یکی از رویکردهای بسیار مناسب برای توانمندسازی روستاییان می باشد. این پژوهش، کمّی و ماهیت و هدف آن کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها نیز توصیفی- پیمایشی می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS به عنوان نرم افزار اصلی و از نرم افزار LISREL به عنوان نرم افزار کمکی برای روش تحلیل عاملی (از نوع اکتشافی) استفاده شد. جامعة آماری تحقیق شامل کارشناسان و مدیران دستگاه های اجرایی جهاد کشاورزی استان ایلام، فعالان اقتصادی روستاها ( کارآفرینان و تعاونی داران روستایی) و استادان و مدرسان دانشگاه پیام نور مرکز ایلام بودند. در این پژوهش 20 متغیّر مؤثر بر ایجاد و توسعة شرکت های کوچک و متوسط ( SMEs ) در روستاها شناسایی شدند که پس از به کار بردن تحلیل عاملی، برای تعیین تعداد عوامل از ملاک کیسر استفاده شد. برپایة این ملاک، 4 عامل (تأمین مالی و نهاده های تولیدی، حمایتی و ترغیبی، آموزشی و مهارتی و عوامل فرهنگی و اجتماعی) دارای ارزش ویژة بالای 1 شناسایی و به عنوان عوامل قابل استخراج تعیین شدند. با توجه به شاخص های آماری با استفاده از روش تحلیل عوامل اصلی، این 4 عامل در مجموع 7531/0 درصد از واریانس کل متغیّرها را توانستند تبیین کنند.
برنامه ریزی مکانی و امکان سنجی نواحی مستعد طبیعت گردی با نگرش آمایش سرزمین مطالعه موردی: استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور دستیابی به توسعه پایدار، تشریح و ارزیابی وضعیت محیط زیست و منابع، پیش از هرگونه برنامه ریزی لازم و ضروری است. اهمیت ارزیابی سرزمین تا به آنجاست که چنانچه سرزمین بالقوه فاقد توان اکولوژیکی مناسب برای اجرای کاربری خاصی باشد (حتی در صورت نیاز اقتصادی، اجتماعی به وجود آن کاربری) اجرای آن طرح نه تنها سبب بهبود وضعیت زیست محیطی منطقه نمی گردد بلکه تخریب بیشتر محیط را نیز به ارمغان خواهد آورد. از آنجا که گردشگری رابطه تنگاتنگی با محیط دارد، ارزیابی توان محیطی در این حوزه اگر به گونه ای شایسته صورت پذیرد موجب اصلاح طرح ها و پیشگیری از بروز ناکامی در توسعه صنعت گردشگری می شود، همچنین تخریب پیش بینی نشده محیط زیست را تقلیل داده و جلوگیری می کند. پژوهش پیش رو با هدف ارزیابی توان اکولوژیک محیط برای تعیین مناطق مستعد طبیعت گردی با تأکید بر توسعه پایدار گردشگری در استان چهارمحال و بختیاری انجام شده است. به منظور رسیدن به این هدف از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. در قالب فرآیند ارزیابی توان اکولوژیک از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS ) ، از روش سیستمیک مخدوم در ارزیابی توان تفرج استفاده گردید. با توجه به این که موضوع پژوهش بررسی توان طبیعت گردی است، صرفا پارامترهای مورد نیاز تفرج گسترده ( طبیعت گردی) مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن است، حدود32/1961 کیلومتر مربع از سطح استان برای تفرج گسترده (طبقه یک) مناسب است که شهرستان لردگان بیشترین سطح مناسب و شهرستان بروجن، کمترین سطح را به خود اختصاص داده اند.
تدوین سناریوهای مؤثر بر پیشرفت اسلامی- ایرانی با رویکرد برنامه ریزی منطقه ای (مورد: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اﻟﮕﻮی اﺳﻼﻣﯽ- اﯾﺮاﻧﯽ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ با رویکرد ﻣﻨﻄﻘﻪای، ﭼﺎرﭼﻮﺑﯽ ﺑﺮای ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﺴﯿﺮ ﺣﺮﮐﺖ اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻨﺎﻃﻖ ﮐﺸﻮر، ﻫﻢراﺳﺘﺎ ﺑﺎ ﺟﻬﺖﮔﯿﺮی اﺳﻼﻣﯽ- ﻣﻠﯽ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ اﺳﺖ. ﻣﺒﻨﺎی اﯾ ﻦ اﻟﮕﻮ، ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻋﺪاﻟﺖ اﻗﺘﺼﺎدی ﻣﻨﻄﻘﻪای و ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ﮐﻠﯽ آن، ﺗﺤﻘﻖ ﻋﺪاﻟﺖ ﺗﻮزﯾﻌﯽ و ﺗﺨﺼﯿﺼﯽ در ﺳﻄﻮح ﻣﻨﻄﻘﻪای و ﺑﯿﻦﻣﻨﻄﻘﻪای اﺳﺖ. هدف پژوهش حاضر تدوین سناریوهای مؤثر بر پیشرفت اسلامی ایرانی با رویکرد برنامه ریزی منطقه ای (آذربایجان غربی) است. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن با توجه به روش های جدید آینده پژوهی، پیمایش نظرات متخصصان (در چند مرحله) در قالب پرسشنامه (به صورت ماتریس اثرات متقابل) است. برای تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق از نرم افزارهای میک مک و سناریو ویزارد استفاده شده است. عوامل کلیدی مؤثر بر پیشرفت اسلامی- ایرانی با استفاده از نرم افزار میک مک [1] مشخص شد و برای هرکدام از عوامل کلیدی چند عدم قطعیت در نظر گرفته شد و در نهایت سناریوهای مهم تأثیرگذار در پیشرفت آینده استان با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد[2] تدوین شد. با توجه به نتایج نرم افزار میک مک 8 عامل کلیدی تأثیرگذار شناسایی شدند. نتایج مستخرج از سناریو ویزارد 8 سناریو با سازگاری قوی، 124 سناریو با سازگاری ضعیف و 121 سناریوی ناسازگار بود. از بین سناریوهای محتمل سناریوی شماره 8 بهترین وضعیت ها را برای آینده پیشرفت اسلامی- ایرانی استان در بر دارد. سناریوهای شماره 7، 6، 5 سناریوهایی هستند که بیشتر روند موجود را برای آینده استان در نظر گرفته اند و در نهایت سناریوهای شماره 4، 2، 1، 3 سناریوهایی هستند که شامل وضعیت های نسبتاً بحرانی و بحرانی هستند. [1] . MICMAC [2] . Scenario wizard
واکاوی اثرات جریان های بین شهری بر تغییرات کاربری اراضی واقع در خارج حریم شهرها؛ مورد مطالعه: اراضی پیرامون محورهای مواصلاتی شهرهای بابل، قائم شهر و ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق واکاوی و سنجش میزان تأثیرگذاری شدت جریان های بین شهری بر تغییرات کاربری اراضی در پیرامون محورهای مواصلاتی شهرهای قائم شهر، بابل و ساری می باشد. روش این پژوهش، از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و متکی به روش کمی می باشد. همچنین برای تجزیه و تحلیل های لازم از مدل آنتروپی، تحلیل جریان ها و مدل جاذبه در محیط نرم افزاری GIS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که افزایش تردد مسافر و جابجایی کالا در محورهای مواصلاتی شهرهای بابل، قائم شهر و ساری، سبب افزایش میزان تقاضا برای تغییر کاربری اراضی در پیرامون این محورها شده است؛ البته میزان تأثیرگذاری تردد مسافر (با ضریب همبستگی 0.72) بیش از جابجایی کالا (با ضریب هبستگی 0.43) بوده است. در نتیجه، با توجه به وجود تأثیرات متقابل و چند مرکزی بودن محدوده مورد مطالعه (بر اساس تحلیل آنتروپی)، به منظور نظارت و هدایت بر تغییرات کاربری اراضی پیرامونی شهرهای مذکور، تدوین سیستم کنترل و مدیریت یکپارچه فضایی در قالب یک مجموعه شهری پیشنهاد می گردد.
سنجش میزانِ تحقق آرایش فضایی چندمرکزی درمناطق کلان شهری (مطالعه ی موردی:منطقه ی کلان شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه چندمرکزی به عنوان یکی از راهبردهای اصلی برنامه ریزی فضایی در تمامی مقیاس ها مدنظر است، علی رغم گذشت بیش از سه دهه از طرح مقوله ی چندمرکزی، مفهوم، مقیاس و ابعاد آن به درستی تبیین نگردیده است. ابهامات و برداشت های مختلف از مفهوم چندمرکزی، اتخاذ این رویکرد را به عنوان چشم انداز مطلوب فضایی آینده شهرها دشوارتر می نماید. هدف محوری پژوهش حاضرتدقیق مفهوم چندمرکزی و ارائه ی مدلی جامع برای سنجش میزان چندمرکزیت برمبنای مفهوم شبکه است. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق ترکیبی است، جامعه آماری مشتمل بر شهرستان های استان تهران است و باتوجه به هدف پژوهش،اطلاعات کل شهرستان های استان تهران در نمونه لحاظ گردیده است لذا حجمِ نمونه کل جامعه ی آماری را پوشش می دهد. اطلاعات مورد نیاز با بهره گیری از کتب، مقالات و پژوهش های مرتبط با موضوع پژوهش وداده های سالنامه ی آماری شهر تهران و سرشماری عمومی نفوس و مسکن در بازه ی زمانی دو سرشماری 1385 تا 1390 فراهم شد، لذا روش جمع آوری اطلاعات اسنادی است. در بخش کمی پژوهش، داده های آماری براساس شاخص های پژوهش و با کمک ابزار تحلیل آماریSPSS به نتایج کمی و قابل مقایسه تبدیل شده است. سپس براساس نتاج کمی و با کمک مدل ویکور VIKOR)) شهرستان ها از حیثِ قابلیت مرکزیت رتبه بندی شده اند. آزمون مدل پیشنهادی در منطقه ی کلان شهری تهران ضمنِ تایید کارآیی مدل از حیثِ محتوایی، تناسب داده های مورد نیاز مدل با اطلاعات آماری ایران و قابلیت کاربرد مدل را برای سایر مناطق کلان شهری نشان می دهد. کاربست مدل پیشنهادی در استان تهران، شهرستان های دماوند، پاکدشت و قدس را به ترتیب با امتیاز نهایی 95/0، 84/0 و78/0 به عنوان زیرمراکز درحال تبلور منطقه ی کلان شهری تهران تعیین نمود.
آمایش منطقه ای جاذبه های گردشگری با تأکید بر توان های اکوتوریسم (استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه جریانی چند بعدی است که مستلزم تغییرات اساسی در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه است و نشان دهنده حرکت مجموعه نظام اجتماعی، همراه با نیازهای متنوع و خواسته های افراد و گروه های اجتماعی، از حالت نامطلوب به سوی وضعیت مادی و معنوی مطلوب است. آمایش سرزمین بهترین نوع توزیع جغرافیایی فعالیت ها با توجه به منابع طبیعی و انسانی است. گردشگری موتور محرک رشد و توسعه به ویژه در کشورهای در حال توسعه است و اغلب به عنوان وسیله ای به منظور توسعه اقتصادی مناطق در نظر گرفته می شود. تناسب بین مزایای گردشگری، جهات توسعه فعالیت گردشگری را مشخص و از عوامل پایدار گردشگری است. توسعه گردشگری در یک منطقه همواره متاثر از توان ها و قابلیت های محلی است. بنابراین، در جوامع علاقه مند به توسعه گردشگری برای دستیابی به پایداری گردشگری، سنجش توان های محیطی از یک سو و انتخاب گونه مناسب گردشگری از اهمیت ویژه در آمایش سرزمین برخوردار است. این پژوهش به دنبال ارزیابی نقش برنامه ریزی و آمایش جاذبه های گردشگری روستایی و اکوتوریسم در استان کهگیلویه و بویراحمد است. این بررسی با مطالعه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از روش اسنادی- میدانی در 153 نقطه روستایی بالای 100 خانوار در استان کهگیلویه و بویراحمد با اجرای مدل گاتمن به منظور سطح بندی فضایی روستاها به لحاظ آمایش فضایی جاذبه های گردشگری و دست یابی به اهداف تحقیق انجام شده است. نتایج حاکی است منطقه از توان های طبیعی و اکوتوریستی متعدد و متنوعی در جهت توسعه گردشگری برخوردار است اما توزیع خدمات و تأسیسات در کانون های جاذب روستایی نامتعادل است.
تحلیل موانع و عوامل مؤثر در اجرای طرح ها و برنامه ریزی آمایشی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات آمایش سرزمین در ایران سابقه ای بیش از هفت دهه برنامه ریزی را تجربه کرده است، ولی در رویکردی کلی هیچگاه به مرحلة اجرا گذاشته نشده و اراده ای جدی برای عملیاتی شدن آن تاکنون مشاهده نشده است. بنابراین، این پژوهش با توجه به اجرایی نشدن اکثر طرح های آمایشی استانی، با هدف شناسایی عوامل مؤثر در اجرایی شدن طرح های آمایش استانی (در استان تهران) انجام گرفته است. نوع پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای، و از نظر روش بررسی، توصیفی و تحلیلی با تکنیک دلفی بوده است. جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه انجام گرفت. تحلیل داده ها در این پژوهش با روش تأثیرات متقابل، و محاسبات پیچیدة ماتریس تأثیرات متقاطع با نرم افزار میک مک انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد، عوامل مؤثر در رویکرد اجرای طرح آمایشی استان تهران شامل توجه به قطبیت سیاسی منطقه، قطب رشد بودن شهر تهران در این استان، و قرارگیری در کریدورهای شرق به غرب و شمال به جنوب، و لزوم تعامل استان با مناطق همجوار است. در نهایت، راهکارهای مناسب برای رفع موانع موجود و اجرای برنامه ریزی آمایشی در استان تهران پیشنهاد شد.
بررسی نقش شهرهای کوچک در سازماندهی نواحی کوهستانی گیلان
حوزه های تخصصی:
کشورهای توسعه نیافته، با تمرکز روزافزون جمعیت و فعالیت های اجتماعی و اقتصادی، در شهرهای بزرگ روبرو هستند که سبب شکاف های عمیقی میان سکونتگاه های شهری و روستایی شده است. ازاینرو موضوع عدالت فضایی و عدالت اجتماعی بیش از پیش مطرح میشود. در پاسخ به این اندیشه, رویکرد تمرکززدایی فضایی درذهن برنامه ریزان ناحیه ای ایجاد گردید و منجر به اتخاذ راهبردهای متفاوتی گردید. یکی از مهم ترین راهبردها، توجّه به شهرهای کوچک است. این پژوهش به بررسی نقش شهرهای کوچک و تازه تأسیس در تعادل بخشی ناحیه کوهستانی جنوب گیلان می پردازد که از نظر هدف کاربردی است و از بُعد روش توصیفی_تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی است. از نرم افزار EXCEL برای محاسبات ریاضی و ترسیم نمودارها و برای ترسیم نقشه های موضوعی از نرم افزارGIS استفاده گردید. داده های مورد استفاده در تحقیق شامل شاخص های جمعیتی و اقتصادی در طی دوره سرشماری 1365 تا 1390 است. برای سنجش سطح توسعه و تأثیر شهرهای کوچک در توسعه ناحیه ای, از مدل های ضریب کشش-پذیری، آنتروپی، شاخص مرکزیت و مدل اقتصاد پایه به عنوان فنون پژوهش و واحد تجزیه و تحلیل استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی مشخص نمود شهرهای دیلمان و بره سر، روستاهای حوزه نفوذ خود را به سوی تعادل در سلسله مراتب شهری و توزیع فضایی سوق داده اند, ولی شهر جیرنده عامل ایجاد تمرکز جمعیت شده است. مدل کشش پذیری نیز مشخص کرد در این شهرها تمرکز جمعیت به واسطه وجود خدمات اقتصادی- اجتماعی بیشتر است. براساس شاخص مرکزیت، ساکنان حوزه نفوذ مستقیم شهر بره سر از نظر سطح بندی روستاهای حوزه نفوذ مستقیم، دارای نظم می باشد اما شهر جیرنده از این نظم محروم است. ضریب مکانی (LQ) مشخص کرد این شهرها در بخش صنعت خودکفا هستند. شهر دیلمان در زمینه کشاورزی ضعیف است اما در بخش خدمات دارای رشد مطلوبی می باشد. در مقابل شهرهای بره سر و جیرنده دارای اقتصاد به شدت وابسته به کشاورزی بوده و صادر کننده محصولات کشاورزی به مناطق دیگر هستند ولی در بخش خدمات به شهرهای دیگر وابسته هستند و خدمات مورد نیاز خود را از سایر نقاط دریافت می کنند.
بررسی و تحلیل قابلیت توسعه چندمرکزی در مقیاس فرامنطقه ای (نمونه موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: مفهوم چندمرکزی یکی از مبهم ترین اصطلاحات در علوم منطقه ای است. بخشی از این ابهام به رویکردها و مقیاس های مختلف مربوط می شود. اگرچه اغلب پژوهش های اخیر، بر روی مقیاس شهری و به ویژه منطقه کلان شهری چندمرکزی تمرکز کرده اند، امّا کمتر به سطوح ملّی و استانی توجّه شده است. بنابراین مقاله حاضر سعی دارد تا با برشمردن ابعاد و مؤلّفه های این مفهوم در این مقیاس، به بخشی از این ابهامات پاسخ دهد و روش هایی را برای سنجش آن در کشور بیابد. سپس، قابلیت توسعه چندمرکزی را در سطح استان مازندران بسنجد. روش: با توجّه به ماهیت و هدف پژوهش، از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. مطابق با ادبیات موضوع، دو بُعد مورفولوژیک و عملکردی را می توان در سطح کلان برای سنجش چندمرکزیتی شناسایی کرد. در تحلیل ها، شاخص نخست شهری، شاخص تقوایی، شیب رتبه اندازه و تحلیل کانونی به عنوان شاخص های مورفولوژیک و شاخص واسانن، تراکم شبکه و آنتروپی به عنوان شاخص های عملکردی به کار رفته اند. یافته ها/ نتایج: نتایج تحلیل نشان می دهند مازندران دارای نظامی از مراکز متوازن و نسبتاً هم اندازه در گروه های جمعیتی مختلف و فاقد ساختاری سلسله مراتبی است. به علاوه، مراکز شهری به طور نسبتاً برابر در پهنه سرزمین پراکنده شده اند. از نقطه نظر عملکردی نیز، منطقه دارای همبستگی شبکه ای بالا، جریان ها و پیوندهای متوازن و دوطرفه و نظامی نسبتاً شبکه ای است. نتیجه گیری: استان مازندران را می توان چه به-لحاظ مورفولوژیک و چه به لحاظ عملکردی، تبلوری از یک ساختار فضایی چندمرکزی تعریف کرد.
بررسی عوامل مؤثر در رویکرد اجرایی برنامه ریزی فضایی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به رویکرد اجرایی آمایش سرزمین در کشور با رویکرد همه سونگر در چارچوب توسعه فضایی در سال های اخیر سبب شده که در برنامه های توسعه چهارم به بعد، جهت هماهنگی در امور عمرانی و توسعه ای بین استانی از دیدگاه آمایش سرزمین، ایجاد نهادهای هماهنگ کننده و تعیین وظایف آن ها در سطح فرااستانی مورد نظر قرار گیرد . با این مصوبه تکلیف و جایگاه مطالعات آمایشی استان های کشور در کلان مناطق مشخص شده و اقدامات منطقه ای پس از انجام مطالعات آمایش استان ها و توجه به رویکرد اجرایی آن ها محقق خواهد شد . براساس منطقه بندی آمایشی مصوب هیأت وزیران در سال 1389، جایگاه استان قم در منطقه البرز جنوبی و در کنار استان های تهران، البرز، قزوین، زنجان، مرکزی و سمنان قرارگرفته است. استان قم با توجه به موقعیت جغرافیایی خود در مجاورت استان تهران به عنوان یکی از پر تراکم ترین استان کشور از یکسو و قرار گرفتن در شمال استان اصفهان، از سوی دیگر می تواند هدف مناسبی برای زمینه سازی هماهنگی های بین استانی کلان منطقه البرز جنوبی یعنی مکانی برای جذب سرمایه گذاری های متمایل به این مناطق به ویژه تهران باشد. برای نیل به این مقصود عوامل مؤثر در رویکرد اجرایی برنامه ریزی فضایی استان قم به عنوان مطالعه موردی مورد بررسی قرار گرفت تا پرسش هایی که برای محقق مطرح شده پاسخ داده شود. در این مقاله با به کارگیری تکنیک دلفی برای گردآوری داده ها، با روش توصیفی – تحلیلی و از طریق تحلیل ماتریس تأثیرات متقاطع باکمک نرم افزار میک مک، عوامل کلیدی و اثرگذار در رویکرد اجرای طرح آمایشی استان قم مشخص شد. مهم ترین عوامل شناسایی شده عبارتند از: مرکزیت مذهبی – سیاسی قم، همجواری با پایتخت و نیز وجود مناطق کویری که ظرفیت بالایی جهت تبدیل شدن به عوامل کلیدی را داراست، همچنین پارامترها و متغیرهای مؤثری چون نقش تعاملات بین استانی، وجودمنطقه ویژه اقتصادی سلفچگان و جایگاه استان درکریدور ارتباطی شرق به غرب کشور نیزبه کمک فنون یادشده شناسایی شدند که با توجه به میزان تأثیرگذاری آن ها بر اجرایی شدن برنامه ریزی فضایی در استان قم، راه کارهای مناسب برای رویکرد اجرایی برنامه ریزی فضایی استان قم پیشنهاد شد.