هاشم داداش پور

هاشم داداش پور

مدرک تحصیلی: دانشیار برنامه ریزی شهری و منطقه ای،گروه شهرسازی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۵ مورد.
۱.

برنامه ریزی کاربری اراضی ساحلی غرب مازندران با تأکید بر رویکرد توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۱۶
ساحل از ویژگی های منحصر به فرد زیادی برخوردار است. مهم ترین و بارزترین این ویژگی ها، تعاملات پویای زمین و دریا است. این امر باعث تجمع بیش از حد در قسمت هایی از نواحی ساحلی و تخریب این مناطق ارزشمند، بی نظمی در ساخت و سازها و همچنین نبود مدیریت و ضوابط و مقررات روشن در نحوه استفاده از زمین، موجب استفاده نادرست و بیش از ظرفیت ساحل به ویژه در سواحل غرب مازندران شده است. از این رو انتخاب رویکردی نظام مند برای برنامه ریزی ساحل نیاز است که بتوان با تعیین نوع استفاده مناسب ساحلی گام مهمی در پایدار سازی منابع ساحلی برداشته شود. در این پژوهش از فرایند شبکه تحلیلی ( ANP ) و منطق فازی، برای تعیین نقشه مناسب محیطی استفاده شد که با تعیین مؤلفه های اصلی نوع استفاده از زمین، به منطقه بندی  و تعیین کاربری دهستان های ساحلی پرداخته و در آخر با طرح ضوابط و مقرارت راهبردی و مجموعه رهنمون و توصیه هایی برای نواحی ساحلی تنکابن سعی در ایجاد کاربری پایدار ساحلی شد. این تحقیق نشان می دهد که بین الگوی کنونی کاربری اراضی و تخریب منابع به دلیل نبود ضوابط و مقررات روشن، رابطه مستقیم و متقابل وجود دارد که با برنامه ریزی کاربری اراضی ساحلی با رویکرد توسعه پایدار، ماهیت و کیفیت توسعه نوار ساحلی غرب مازندران به ویژه شهرستان تنکابن در مسیری پایدار، مردم محور و مبتنی بر آسایش، رفاه و پایداری محیطی قرار خواهد گرفت.
۲.

مروری نظام مند بر ادبیات نظری رابطه قابلیت دسترسی و عدالت فضایی

تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۵
عدالت فضایی در دو رویکرد اصلی توزیع فضایی و فرایندهای تصمیم سازی دنبال می شود، در رویکرد اول بیشترین مساله ای که در سالیان اخیر مورد توجه پژوهشگران بوده، دسترسی به حمل ونقل می باشد. قابلیت دسترسی مفهومی بسیار مهم با تعاریف، اندازه گیری ها و معیارهای ارزیابی متنوعی است؛ زیرا، پیامدهای حمل ونقل و سایر ابعاد برنامه ریزی را همانند محوری به یکدیگر وصل می کند. چندبعدی بودن قابلیت دسترسی خود نشان از پیچیدگی مفهوم آن دارد و از سوی دیگر نیز مفهوم پردازی رابطه آن با عدالت فضایی را پیچیده تر می کند. اما تاکیدات لازم به مبانی نظری و فلسفی رویکردهای نظری خیلی مورد توجه پژوهش گران نبوده است. این امر سبب ایجاد دو نوع مساله شده است: تخصص گرایی افراطی و کم توجهی به بین رشته ای بودن رابطه عدالت و قابلیت دسترسی و یا ساده انگاری بیش از حد با دیدگاه باینری به مقوله ی قابلیت دسترسی. در دوره اول دسترسی از طریق مفهوم شمولیت اجتماعی با عدالت مرتبط می شود اما در دوره دوم با طرح عدالت افقی و عمودی در رویکرد محتوایی به توزیع زیرساخت ها می پردازند و در نهایت در دوره سوم با طرح انتقادهایی به مبانی فلسفی رویکرد محتوایی، رویکرد رویه ای شکل می گیرد. اصول مورد توجه رویکرد محتوایی را می توان شامل: فایده گرایی، برابرگرایی، اصل رالزی، کف حداقلی، بازه حداکثری و سهم های برابر دانست؛ درحالی که مارتنس در نظریه اش اصول نیاز، بیشینه سازی بیشنه و بسندگی را مورد توجه قرار می دهد. در رویکرد محتوایی اولین چالش، ظرفیت بسنده نظام حمل ونقل است که به دلیل دو مولفه مساله مند پیش بینی تقاضا و تحلیل هزینه فایده در این رویکرد سبب غلبه تحرک محوری می شود به همین دلیل غلی رغم تلاش های نظری، قابلیت دسترسی همچنان محور اصلی نیست.با جمع بندی این دو رویکرد می توان به این نتیجه رسید که قابلیت دسترسی به عنوان هدفی برای سنجش عدالت فضایی است که از طریق ابزارهای قابلیت اتصال، مجاورت و تحرک سنجیده می شود.
۳.

کاربست پارادایم انتقادی در فهم عدالت فضایی در حاشیه کلانشهر تهران مورد مطالعه: اسلامشهر و شهر قدس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۴
عدالت فضایی یکی از ارکان اصلی توسعه متعادل در درون و بیرون کلانشهر است. امروزه در حاشیه کلانشهرها میتوان نمودی از بیعدالتی فضایی را مشاهده نمود که منجر به تشدید تلههای فضایی شده و فقر شهری را تشدید نموده است. هدف این پژوهش تبیین انتقادی عدالت فضایی در نواحی پیرامونی کلان ً شهر تهران مشخصااسلامشهر و شهر قدس است. در این راستا، با استفاده از پارادایم انتقادی و روش تحلیل گفتمان انتقادی به جمعآوری دادهها با دو روش مصاحبه و تحلیل اسناد پرداخته شده است. شش مقوله قدرت، سلطه، عدالت، وابستهسازی، ایدئولوژی، حق به شهر و شهروندی تبیین شدند و حاصل این تبیین نشاندهنده آن است که این شش مقوله بر ابعاد گوناگون مفهوم قدرت، عدالت و اقتصاد سیاسی دلالت دارند و همچنین اهمیت بُعد سیاسی-نهادی قدرت در کنار سایر ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی سایهای از نافضایی در این شهرها ایجاد کرده است. در نتیجه جهت تغییر و رسیدن ً به عدالت فضایی و رهایی از تله فضایی فقر صرفا عدالت توزیعی کافی نیست بلکه حرکت در توزیع متناسب قدرت در بُعد نهادی میتواند راهگشا باشد  
۴.

تحلیل قابلیت دسترسی نظام سکونت و فعالیت به شبکه حمل ونقل با رویکرد عدالت فضایی؛ مورد مطالعاتی منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۲۳
با اتمام هزاره ی دوم میلادی مناطق کلان شهری با جذب جمعیت و فعالیت با دگرگونی های بنیادینی روبه رو شده اند؛ از مهم ترین پیامدهای این فرآیند، می توان به بی عدالتی در توزیع فرصت های شغلی و عدم دسترسی گروه های جمعیتی و سکونتگاه های حاشیه ای به آن ها اشاره کرد. پژوهش حاضر درصدد بهبود قابلیت دسترسی به شبکه ی حمل ونقل برای گروه های جمعیتی با بیشترین نیاز در منطقه کلان شهری تهران می باشد. این پژوهش از راهبرد استقرایی و روش تحقیق کمی برای پاسخ گویی به پرسش های پژوهش استفاده می کند. داده های جمع آوری شده از مرکز آمار و سازمان راهداری و حمل ونقل جاده ای ایران با استفاده از سیستم مختصات تحرک بالقوه و قابلیت دسترسی به اشتغال با روش های تجمعی و گرانشی و، عدم کارایی قابلیت دسترسی با استفاده از شاخص انصاف قابلیت دسترسی در نرم افزارهای Arc GIS و Excel تحلیل شده اند. یافته ها حاکی از آنند که قابلیت دسترسی به اشتغال در منطقه کلان شهری تهران، با فاصله از نوار مرکزی کاهش می یابد و بسیاری از پهنه های شمالی و شمال غربی با عدم کارایی قابلیت دسترسی مواجه هستند. درصد افراد زیر-آستانه های بسندگی به ترتیب با کاهش آستانه ی بسندگی از 50% تا 10% از حدود 48% به حدود 2% و سهم پهنه های زیر-آستانه از 3.5% به حدود 1% کاهش می یابد. سهم جمعیت زیر-آستانه از کل جمعیت برای آستانه های مذکور در در آستانه ی 50% حدود 13% و در آستانه ی 10%به 0.5% می رسد؛ این گروه های جمعیتی به صورت بالقوه مستحق بهبود در قابلیت دسترسیِ شان هستند. اما در نهایت با جمع بندی روش ها در آستانه های بسندگی پنج گانه، سکونتگاه های آسارا، طالقان، لواسان بزرگ، نساء، برغان، جوستان، پایین طالقان و میان طالقان با جمعیتی بالغ بر 47678 نفر در اولویت بهبود قابلیت دسترسی قرار دارند.
۵.

نابرابری فضایی و رابطه مرکز پیرامون در ایران: ارائه یک مدل نظری با استفاده از روش نظریه پردازی لینهام(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۷۶
ساختار کشور ایران، با وجود اینکه از ثروت و قدرت و منابع زیادی برخوردار است و تلاش های زیادی جهت تعادل منطقه ای در آن صورت گرفته، به سمت نابرابری فضایی متمایل شده و ساختار مرکز پیرامونی را به منزله الگوی غالب در کشور نمودار ساخته است. این ساختار به وجودآمده حاصل عوامل و نیروها و جریان های بسیار زیادی است. بنابراین، در این تحقیق هدف تبیین یک مدل نظری از نابرابری فضایی در کشور با استفاده از روش نظریه پردازی لینهام است. در این روش 5 گام وجود دارد که در گام اول یعنی مفهوم سازی با استفاده از روش فراترکیب و نرم افزار MAXQDA مدل نظری تدوین شده است. نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که مفاهیم گفتمان تئوری محور وابسته به زمینه، وابسته سازی و تمرکزگرایی، عملکرد معکوس برنامه های توسعه، روابط نابرابر قدرت، نابرابری منافع و ثروت (نابرابری اقتصادی)، سیاست گذاری و مدیریت نامطلوب، وجود مدیریت محلی و منطقه ای ضعیف در برابر قدرت مرکزی، توزیع نامتوازن جمعیت و فعالیت در فضای جغرافیایی، جغرافیای نامتوازن مواهب طبیعی در قالب سه گفتمان ایدئولوژی محور و اقتصاد سیاسی محور و زمینه محور باعث ایجاد نابرابری فضایی و شکل گیری رابطه مرکز پیرامونی شده است.
۶.

تبیین روابط قدرت در تهیه و اجرای طرح های توسعه شهری؛ نمونه مطالعاتی طرح توسعه دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۷
امروز با گسترش شهری شدن، بیش ازپیش شاهد فضامند شدنِ منطقِ رقابتی و توسعه در جهان پیرامون هستیم. به بیانی دیگر می توان گفت آنچه در قالب انواع طرح ها و برنامه ها بدان ها برخورد می کنیم، به نوعی نماینده منطقِ نامبرده تلقی می شود. به عنوان مصداقی از این طرح ها و برنامه ها، این نوشتار به ترسیم فضای منازعه شکل گرفته پیرامون محدوده طرح توسعه دانشگاه تهران با بهره گیری از روش کیفی گرانددتئوری می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد، به واسطه در هم تنیدگی عقلانیت آکادمیک و شبکه های قدرت، دانشی که دغدغه خیر عمومی دارد، تولید می شود و مسئله را که در اینجا ضرورت بخشی به ایجاد دانشگاه سبز، کارآفرین و هوشمند است، خلق می کند. به طور هم زمان این دانش خاص تولیدشده توسط روابط قدرت مشروعیت بخشی می شود. اینجاست که منطق توسعه در فرم فضایی خاصی بازتولید می شود. یکی از وجوه اشتراک این فضامندی در مفهوم عام منطق توسعه، انواع سلب مالکیت ها [1] و برون رانی هاست. این سلب مالکیت در کنار همه اعمال قدرت ها، مقاومت هایی را از سوی اهالی محله وصال در پی دارد. در نهایت مجموعه این نیروهای متکثر دخیل و شکل گرفته حول طرح توسعه دانشگاه تهران ترسیم شده و با اتکا به روش شناسی نسبت ادعاهای طرح مذکور با میدان واقعیت سنجیده می شود.   [1]. Dispossession
۷.

فرامطالعه مطالعات مرتبط با ساختار فضایی شهری و منطقه ای در ایران در بازه زمانی 1380-1398(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۰۶
از مجموعه مطالعات علمی و پژوهشی داخل کشور، پژوهشگران متعددی پیرامون حوزه «ساختار فضایی» به پژوهش و مطالعه پرداخته اند. استناد و استفاده از این مطالعات در عرصه نظریه پردازی و حوزه کاربردی برنامه ریزی فضایی، نیازمند بررسی و واکاوی و آسیب شناسی حوزه نظری مطالعات انجام شده است. از این رو، این مقاله تلاش دارد با استفاده از روش فرامطالعه به بررسی ساختار شکلی و محتوایی مطالعات صورت گرفته بپردازد. جهت دستیابی به این مهم، ابتدا 210 مقاله نمایه شده در پایگاه های علمی معتبر داخلی در بازه زمانی 1380 تا 1398، شناسایی شد و پس از دو مرحله غربالگری، 79 مقاله جهت واکاوی ساختار شکلی و محتوایی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت گردآوری اطلاعات از روش نظام مند و کدگذاری باز استفاده شده است. نتایج نشان می دهد؛ چارچوب نظری و تحلیل ساختار فضایی، مفهومی چندرشته ای است که پایه های مفهوم و بسط نظری آن، از حوزه های مطالعاتی تحت سیطره برنامه ریزی فضایی نظیر الگوهای رشد فضایی، شکل و فرم فضایی، توزیع فضایی، پراکنده رویی و گسترش فضایی منتج شده است. در ارزیابی یکپارچه یافته های پژوهش می توان استنباط کرد که نه تنها درک مفهوم ساختار فضایی در پژوهش های داخلی به کفایت رخ نداده است، بلکه بواسطه مطالعات سطحی و عدم درک مناسب از مفاهیم بنیادین از ساختار فضایی، نیاز به مطالعه عمیق تر در این حوزه وجود دارد. از این رو اصلی ترین نیاز ادراک شده برای انجام پژوهش های بعدی، درک عمیق و بسط مفاهیم، ساختارها و چارچوب های نظری است. همچنین لازم است با مداقه در رویکردهای تحلیل ساختار فضایی به شکل یابی صحیح از فهم دانشی ساختار فضایی دست یافت.
۸.

شبیه سازی تحولات کاربری اراضی در شهر- منطقه مرکزی استان مازندران با استفاده از مدل SLEUTH(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۳۷
در پژوهش حاضر تلاش می شود تا با هدف شبیه سازی تحولات توسعه کاربری اراضی و سناریوسازی توسعه در 1420 برای کاهش اثرات توسعه نامتوازن بر منطقه ای با ارزش طبیعی، گامی موثر برداشته شود. برای دستیابی به این مهم، از مدل SLEUTH برای شبیه سازی کاربری اراضی آتی و سناریوسازی استفاده شده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش شیب اراضی، پوشش اراضی، محرومیت، توسعه شهری، حمل و نقل، خطوط ارتفاعی و کاربری اراضی است که از مدل SLEUTH و ضرایب پنج گانه رشد آن استخراج شدند. سپس به ارزیابی سناریوهای سه گانه روند تاریخی، حفاظت از اراضی با ارزش طبیعی و شبکه چندمرکزی پرداخته شد. نتایج یافته ها نشان داد که ضریب گسترش و جاذبه جاده بیشترین تاثیر را بر شبیه سازی و سناریوسازی دارند و نقش بسیار موثری را بر توسعه آتی محدوده مطالعاتی برجای می گذارند. از همین رو، پیرامون محورهای اصلی ارتباطی محدوده مطالعاتی، الگوی توسعه پراکنده خطی، در مجاورت روستاها و شهرک های پر جمعیت الگوی توسعه خوشه ای و در سایر اراضی با ساختاری مجزا و تک واحدی الگوی توسعه متفرق و پرش قورباغه ای نمود فضایی پیدا می کنند. این روند توسعه در نواحی شمالی و مرکزی شهر- منطقه مازندران بیش از سایر نواحی شکل گرفته و سناریوی  جایگزین در راستای دستیابی به الگوی توسعه متعادل و متوازن منطقه، شبکه چندمرکزی است. نوآوری پژوهش در شبیه سازی توسعه اراضی ساخته شده و سناریوسازی تحولات توسعه در شهر- منطقه مرکزی استان مازندران  پیش بینی اراضی ساخته شده براساس مدل SLEUTH می باشد.
۹.

توصیف و تبیین تحولات ساختار فضایی لجستیک و عوامل مؤثر بر آن در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۴۹
هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل ساختار فضایی لجستیک در بستر منطقه کلان شهری تهران طی بازه زمانی 1365 1390 بود. دستیابی به هدف مد نظر می تواند به درک بهتر برنامه ریزی فضایی و مطالعات آمایش سرزمین ناشی از فعالیت های لجستیک کمک بسزایی کند. روش این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است و برای دستیابی به اهداف مد نظر پژوهش از 3 دسته روش تحلیلی شامل شاخص های بررسی تغییرات تعداد، میزان رشد، و همچنین بررسی میزان نسبی تغییرات تراکم جمعیت شاغل در بخش لجستیک استفاده شد. نیز روش های تحلیلی سنجش میزان تمرکز فضایی، از قبیل ضریب جینی و خودهمبستگی فضایی و در نهایت رگرسیون چندگانه، به منظور برآورد همبستگی عوامل مؤثر بر توزیع فضایی شاغلان لجستیک (متغیر مستقل) به کار رفت. نتایج تحلیل نشان داد از سال 1365 تا 1390 الگوی فضایی لجستیک در منطقه کلان شهری تهران متمرکز و متشکل از خوشه لجستیکی کلان شهر تهران بوده است و روند تحولات ساختار فضایی نشان دهنده تمرکززدایی جمعیت شاغل در بخش لجستیک از کلان شهر تهران و متمرکز شدن جمعیت شاغل در محورهای غربی و جنوب غربی منطقه پیرامونی است. از سال 1365 تا 1375، از میان عوامل عینی مؤثر بر الگوهای فضایی لجستیک مناطق کلان شهری، توزیع فضایی جمعیت شاغل در بخش لجستیک همبستگی بالاتری با توزیع فضایی جمعیت و نیروی کار داشته است؛ بدین ترتیب که هر چه تعداد و تراکم جمعیت و نیروی کار قلمرو جغرافیایی بالاتر رفته جمعیت شاغل در بخش لجستیک نیز افزایش یافته است. درحالی که در بازه زمانی 1385 1390 توزیع فضایی شاغلان در بخش لجستیک با توزیع فضایی جمعیت و میزان سواد همبستگی بیشتری پیدا کرده اند.
۱۰.

تحلیل فضایی دسترسی پذیری گروه های آسیب پذیر به خدمات عمومی با رویکرد شهر فراگیر (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۲۵۷
رویکرد شهر فراگیر با تمرکز بر گروه های آسیب پذیر، اقلیت ها و افراد محروم خواهان برقراری عدالت و کاهش نابرابری ها در عرصه های مختلف است. هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل فضایی میزان فراگیری فضاهای شهر تهران به منظور بررسی وضعیت گروه های آسیب پذیر در دستیابی به خدمات شهری است. افراد آسیب پذیر در پژوهش کمی حاضر شامل زنان، کودکان، سالمندان، بی سوادان، بیکاران، مهاجران و خانوارهای دارای معلولیت هستند که به عنوان گروه های هدف ارزیابی شده اند. همچنین در این پژوهش با مقایسه و اعتبارسنجی از سه روش مختلف از روش های داده کاوی فضایی به نام های تحلیل مؤلفه های اصلی، خوشه بندی طیفی و همچنین نگاشت خودسازمان ده استفاده شده است. اعتبارسنجی و ارزیابی گزینه های مختلف در خوشه بندی، با استفاده از چهار شاخص ارزیابی درونی روش های خوشه بندی و مقایسه بهترین روش و بهینه ترین تعداد خوشه ها انجام شده است. براساس نتایج این پژوهش، روش نگاشت خودسازمان ده و همچنین پنج خوشه به عنوان بهترین گزینه انتخاب شدند. بر مبنای خروجی های نهایی، حدود 31 درصد از مساحت اراضی دارای جمعیت شهر تهران دسترسی پذیری کمتر از متوسط دارند که توزیع فضایی آن ها نشان دهنده از استقرار بیشتر این مناطق در نواحی نزدیک به مرز و همچنین مناطق غربی و جنوبی است. از سوی دیگر مناطق مرکزی و شمالی شهر تهران، دسترسی پذیری مناسب و بسیار مناسبی دارند که حدود 40 درصد از مناطق مسکونی تهران را تشکیل داده اند. نتایج تحلیل گروه های آسیب پذیر نیز بیان کننده سکونت بیش از 30 درصد زنان، کودکان و بی سوادان در مناطق دارای سطوح دسترسی پذیری پایین تر از متوسط است. درمجموع با ارزیابی اطلاعات استخراج شده از میان گروه های آسیب پذیر، به ترتیب مهاجران، سالمندان و بیکاران بهترین شرایط و همچنین خانوارهای دارای معلولیت، زنان و بی سوادان وضعیت نامناسب تری از سایر گروه ها دارند.
۱۱.

تحلیل تغییرات فرم فضایی و جمعیتی در روند توسعه فضایی منطقه کلان شهری شیراز طی دوره 1375 - 1395(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۲۰۲
تعداد و جمعیت مناطق کلان شهری طی قرن گذشته به طرز چشمگیری افزایش یافته است و هم زمان با افزایش جمعیت، بهبود ارتباطات، روندهای جهانی، و ... تحولات زیادی در روند توسعه فضایی این مناطق رخ داده است. این تحولات هم زمان در مناطق کلان شهری کشور ایران نیز مشاهده می شود. اما مطالعات انجام گرفته برای فهم تحولات این مناطق در ایران محدود است. در این مطالعه از تابع تراکم زمین شهری (U.L.D) به منظور بررسی روند تحولات توسعه فضایی در منطقه کلان شهری شیراز، از سال 1375 تا سال 1395، استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد منطقه کلان شهری شیراز طی سال های 1375 تا 1395 فرم فضایی غیرمتمرکز و پراکنده ای داشته است. الگوی تغییرات توسعه فضایی منطقه طی سال های 1375 تا 1385 و 1385 تا 1395 نشان می دهد توسعه فضایی غیرمتمرکزتر و پراکنده تر شده است. بر اساس تحلیل های جمعیتی، بیشترین تراکم جمعیتی در سال های 1385 و 1390 و 1395 در حلقه بافر مرکزی، یعنی کلان شهر شیراز، به چشم می خورد. بر اساس توزیع جهت دار (انحراف استاندارد)، توزیع جمعیت به سمت شمال غرب منطقه پیش رفته است. همچنین، در تحلیل الگوی توزیع جمعیت، نتایج آماره موران نشان می دهد جمعیت منطقه به صورت خوشه ای توزیع شده است. در مجموع فرم فضایی غیرمتمرکز و پراکنده و شکل گیری خوشه های جمعیتی در روند توسعه منطقه برهم خوردن تعادل در توسعه فضایی و جمعیتی منطقه را نشان می دهد که از آثار مهم آن گسستگی شهری، جدایی گزینی اجتماعی، وابستگی به اتومبیل، از بین رفتن اراضی کشاورزی و باغات را می توان نام برد.
۱۲.

تدوین سناریوهای توسعه پایدار اکولوژیکی منطقه کلان شهری مشهد با رویکرد آینده نگاری منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۲۳
 افزایش تغییرات و تحولات سریع جهانی موجب افزایش عدم قطعیت های آینده و در نتیجه پیچیدگی مسائل و دشواری تصمیم گیری و برنامه ریزی در عرصه ی حفاظت از محیط زیست و پایداری اکولوژی شده است. آینده نگاری منطقه ای به عنوان رویکردی جدید، نقش مهمی در بحث های اکولوژیکی ایفا کرده و با استفاده از ابزارهای متنوع انسانی و فناورانه، درک مناسبی از وقایع احتمالی آینده فراهم می کند. در این راستا، هدف این پژوهش تدوین سناریوهای فضایی منطقه کلان شهری مشهد از منظر پایداری اکولوژیکی و با استفاده از رویکرد آینده نگاری منطقه ای است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و از نظر ماهیت و روش کار پژوهش تحلیلی- توصیفی است. داده های موردنیاز پژوهش، ترکیبی از داده های کیفی و کمی بوده که از راه مطالعات اسنادی و پیمایشی (مصاحبه با خبرگان) گردآوری شده اند. برای تحلیل داده ها و شناخت عوامل کلیدی از روش تحلیل میک مک زبان شناختی فازی به وسیله ی نرم افزار اف ال میک مک و برای تحلیل و تدوین سناریوها از روش تحلیل ریخت شناسی و نرم افزار مورفول استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر تأثیرگذاری 11 عامل کلیدی «فقر علمی در برنامه ریزی بلندمدت منطقه»، «خلأ قانونی و کم توجهی به اجرای ضوابط و مقررات نظارتیِ کنترل از سوی مراجع ذی ربط»، «نبود یکپارچگی سیاستی در برنامه ریزی»، «استقرار بیش از حد صنایع در دشت مشهد (محور قوچان- مشهد)»، «مهاجرت»، «گسترش خطوط حمل ونقلی (راه و ترابری)»، «درآمد ناپایدار شهرداری های منطقه»، «کشت و آبیاری غیراصولی محصولات کشاورزی»، «بهره برداری بی رویه از معادن»، «فناوری» و «نبود اعتماد کافی به مشارکت مردم و نادیده گرفتن نقش سازمان های مردم نهاد» بر توسعه فضایی اکولوژیک منطقه کلان شهری مشهد بوده است. هم چنین، بر اساس یافته های پژوهش، منطقه کلان شهری مشهد از نظر توسعه فضایی با پنج سناریو محتمل با احتمال معنی داری بالای 4.1 رو به رو خواهد شد. هریک از این سناریوها با استفاده از مؤلفه هایی چون «درصد احتمال وقوع»، «مقدار اینرسی» و «درجه مطلوبیت هر سناریو» با یکدیگر مقایسه شده اند، درنهایت، نیز سناریو سوم (اکوتوپیا) به عنوان سناریو مطلوب و برتر منطقه انتخاب شده است. این سناریو از شرایط رو به رشد و مطلوب تری نسبت به سایر سناریوها برخوردار بوده و فرض های تشکیل دهنده آن حاکی از حرکت تدریجی عامل های کلیدی توسعه فضایی منطقه به سوی توسعه منطبق بر اصول اکولوژیک دارد.
۱۳.

مقایسه تطبیقی رتبه بندی کارکردی کلان شهرهای ایران بر اساس داده های صفتی و رابطه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۹
در مطالعه نظام های شهری دو رهیافت صفت مبنا و شبکه مبنا قابل تمایز است؛ رهیافت نخست صفات منتسب به شهرها را ناظر اصلی بر اهمیت نسبی آن ها می داند و معطوف به سطح تمرکز فعالیت ها یا کارکردها در نقاط شهری است؛درحالی که رهیافت دوم بر اساس تعاملات بین شهرها و با استفاده از داده های جریانی جایگاه هر شهر را در نسبت با موقعیت قرارگیری آن می سنجد. اگرچه بنیان های نظری هر دو رهیافت به خوبی مستند شده، از یک سو ماهیت ارتباط بین این دو تاکنون به طور وسیعی نامشخص باقی مانده و از سوی دیگر در مطالعه تعاملات بین نواحی تفاوت جغرافیایی انواع مختلفی از جریان ها کمتر موردتوجه بوده است. ازاین رو، هدف از پژوهش پیش رو سنجش و رتبه بندی جایگاه کلان شهرهای کشور مبتنی بر هر دو رهیافت صفتی و تعاملی با استفاده از داده های رابطه ای جریان هوایی و زمینی افراد، مقایسه میزان همبستگی نتایج به دست آمده از هر یک با یکدیگر، و تشریح شباهت ها و اختلافات ممکن بین این دو است. نتایج نشان داد نه تنها رتبه بندی کارکردی کلان شهرهای ایران مبتنی بر رهیافت تعاملی با استفاده از دو جریان هوایی و زمینی افراد اختلافات آشکاری نسبت به یکدیگر دارند، بلکه میزان پشتیبانی رتبه بندی کلان شهرها در رهیافت اندازه مبنا و شبکه مبنا نیز باهم متفاوت است؛ به طوری که ضریب تعیین رتبه بندی تعاملی مبتنی بر جریان هوایی افراد و رتبه بندی صفتی برابر 85/0 درصد به دست آمده که نشان دهنده پشتیبانی این دو از یکدیگر است؛درحالی که همبستگی نهایی دو رهیافت مبتنی بر جریان زمینی افراد (36 / 0) از ضعف چنین حمایتی حکایت دارد. این تفاوت مؤید آن است که تعاملات بین شهری که در قالب جریان هوایی افراد روی می دهد بیش از دیگر انواع جریان ها ناشی از کارکردهای درونی شهرهاست و می تواند سازمان یابی فضایی شهرها را در سطح کلان منعکس کند.
۱۴.

بررسی تأثیر جدایی گزینی فضایی- اجتماعی گروه های شغلی و تحصیلی بر ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۴۵
منطقه کلان شهری تهران به علت نرخ رشد غیر طبیعی بالا و مهاجرت اقشار مختلف با ویژگی های اجتماعی- اقتصادی متفاوت به آن، توزیع فضایی ناهمگون جمعیت در سکونت گاههای مختلف آن را ارائه می دهد که خود سبب جدایی گزینی فضایی- اجتماعی و شکل گیری ساختار فضایی خاص شده است. از این رو، هدف  این پژوهش بررسی تأثیر جدایی گزینی فضایی- اجتماعی دو گروه شغلی و تحصیلی بر ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران و نحوه تغییرات آن در دوره زمانی سال های 90-1385 بر اساس رهیافت ریخت شناسانه است. روش شناسی این پژوهش از نظر روش کار، پژوهش کمّی، از نظر هدف، توصیفی محور و از نظر نوع، کاربردی است؛ به این جهت، براساس داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال های 1385 و 1390 مرکز آمار ایران، 3 دسته روش شامل شاخص ضریب جینی جهت سنجش میزان نابرابری گروه های اجتماعی مذکور، روش تراکم هسته ای (کرنل) جهت تحلیل نحوه توزیع فضایی گروه ها در سطح منطقه کلان شهری تهران و از روش رگرسیون وزنی جغرافیایی جهت تعیین رابطه بین سهم طبقات گروههای اجتماعی با میزان فاصله هر یک از واحدهای فضایی از شهر اصلی منطقه کلان شهری (کلان شهر تهران) استفاده شد. نتایج نشان می دهد که شاخص ضریب جینی، نابرابری متوسط رو به پایین طبقات شغلی و تحصیلی و توزیع فضایی طبقات گروههای اجتماعی را بر طبق شاخص کرنل، گذار از ساختار فضایی تک مرکزی به چند مرکزی در برخی از طبقات مشخص می نماید و تحلیل رگرسیونی نیز بیانگر روند کاهشی میزان تأثیرپذیری سهم طبقات گروه های بررسی شده، در هر یک از واحدهای فضایی با فاصله گرفتن از شهر اصلی در اغلب طبقات است.
۱۵.

تدوین مدل نظری فرایند تعریف ابرطرح موفق منطقه آزاد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۴۰۱
گسترش روزافزون ابرطرح های منطقه آزاد، دلیل پرداختن به موفقیت این ابرطرح هاست. موضوعی که در پژوهش های مدیریت پروژه توجه چندانی به آن نشده است. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل نظری فرایند تعریف ابرطرح موفق منطقه آزاد در ایران است. این پژوهش با رویکردی استقرایی و با بهره گیری از راهبرد نظریه زمینه ای، ابتدا به جمع آوری داده ها از راه مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 22 نفر از مدیران بخش دولتی و خصوصی مرتبط با مناطق آزاد ایران می پردازد. تحلیل داده ها با استفاده از فنون کدگذاری و مقوله های مرتبط با فرایند تعریف ابرطرح موفق منطقه آزاد در ایران از مصاحبه ها استخراج، و نسبت به برقراری ارتباط بین مقوله ها اقدام می شوند. در ادامه، فرایند کدگذاری شش قضیه استخراج و مدل نظری فرایند تعریف ابرطرح موفق منطقه آزاد در ایران تدوین می شوند. با بهره گیری از نتایج پژوهش حاضر، عوامل موثر بر تعریف ابرطرح موفق منطقه آزاد و همچنین معیارهای ارزیابی موفقیت فرایند تعریف ابرطرح منطقه آزاد ارائه می شوند.
۱۶.

کاربست پارادایم پدیدارنگاری در فهم پدیده های شهری مورد مطالعه: فهم چگونگی تجربه پیامدهای زندگی در محله های جدااُفتاده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۴۳ تعداد دانلود : ۳۱۹
در مطالعات شهری، پدیده ها به طور عمده با یک نگاه کمی گرایانه مورد توجه قرار گرفته اند که در آن ها به مطالعه پدیده پرداخته شده و بررسی رابطه بین پدیده و سوژه فراموش شده است. این درحالی است که شهر و پدیده های آن دارای لایه های گوناگونی هستند که دستیابی به تمام آنها با بهره مندی از رویکرد کمی گرایانه امکان پذیر نیست. چراکه محققان کمی گرا به عنوان کسانی که نقش اصلی را در این پژوهش ها برعهده دارند، پدیده مورد نظر را تجربه و فهم نکرده اند و نتایج آنها به محاسبات کمی و آماری آنها محدود می گردد. حال آنکه فهم عمیق پدیده های شهری و پیامدهای آنها، جز با درک تجربه افرادی که آن پدیده را از نزدیک و برای سال ها درک کرده اند؛ امکان پذیر نیست. مبانی فلسفی و روش شناسی چگونگی درک این تجربه که به پارادایم پدیدارنگاری معروف است و چگونگی به کارگیری آن در مطالعات شهری؛ هدف مطالعه حاضر است که بخش اول با بهره مندی از مطالعات کتابخانه ای و تحلیل اسنادی و بخش دوم با استفاده از مطالعات میدانی محقق شده است. نتایج نشان می دهد که پدیدارنگاری به دنبال کشف و توصیف پدیده ها با تکیه بر تجربه زیسته مردم است که این کار با بهره مندی از مطالعات میدانی و ابزار مشاهده مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام می دهد. هم چنین در به کارگیری پدیدارنگاری برای بررسی تجربه زیسته مردم از پیامدهای زندگی در محله جدااُفتاده (رضویه) روشن گردید که افراد ساکن در این محله پیامدهای زندگی در این محله را در ابعاد متفاوت مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و عملکردی تجربه کرده اند و پیامدهای مدیریتی و اقتصادی را به عنوان علت سایر پیامدها می انگارند
۱۷.

ارزیابی تاثیر ساختار شبکه ای صنعتی بر ارتقاء ظرفیت های یادگیری در مناطق صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۲۴۲
خوشه های صنعتی تمرکز پیوندیافته ی شرکتهای کوچک و متوسط در یک فضای جغرافیایی است که با ارتقاء ظرفیت های یادگیری به تقویت توسعه منطقه ای کمک می کنند. این نوع توسعه از طریق همجواری فضایی در مناطق صنعتی رخ می دهد. نتایج مطالعات مختلف نشان می دهد که شبکه ای شدن صنعتی در در چهارچوب همجواری شناختی، اجتماعی، نهادی و سازمانی، پیش نیاز اساسی ایجاد جریان یادگیری منطقه ای محسوب می شود. هدف اصلی مقاله حاضر، ارزیابی تاثیر ساختار شبکه ای شدن صنعتی بر ارتقاء یادگیری در منطقه صنعتی قزوین و استان مرکزی می باشد. روش تحقیق مقاله کمی و رویکرد مقاله توصیفی، تحلیلی-تطبیقی است، که در آن نمونه گیری بر اساس روش سیستماتیک طبقه ای و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه و پرسش نامه محقق ساخته انجام گرفته است. نتایج حاکی از آن است که بین متغیرهای شبکه بندی و شدت روابط میان بنگاه ها ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین بررسی مولفه های شبکه بندی صنعتی تأثیرگذار بر یادگیری و نیز رابطه توپولوژی شبکه بر یادگیری نشان می دهد ارتباط معناداری میان ساختار شبکه و یادگیری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی چندگانه جهت استخراج تاثیر همزمان متغیرهای مستقل مرکزیت و شدت شبکه و نیز مولفه های شبکه بندی بر متغیر وابسته یادگیری نشان میدهد برای متغیرهای شبکه بندی و شدت ارتباط میان بنگاه ها ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین مقایسه یافته ها نشان می دهد که صنایع ماشین سازی استان مرکزی ساختار شبکه ای تری نسبت به صنایع ماشین سازی منطقه قزوین در محدوده مورد مطالعه دارند. نتایج بیانگر آن است که شدت یادگیری در صنایع ماشین سازی استان مرکزی نسبت به استان قزوین بیشتر می باشد و این امر موید مثبت بودن ارتباط شبکه ای شدن صنعتی و یادگیری می باشد.
۱۸.

فضا را چگونه بخوانیم؟ از خوانش پدیدارشناسانه تا خوانش انتقادی فضا

تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۳۳۲
خوانشِ فضا به چه معناست؟ این واژه چه جایگاهی در نظامِ شهرسازیِ جامعه ایران دارد؟ مفاهیمی چون خوانش و خوانایی، چگونه با چیزی به نام نیروهای برسازنده ی فضا درگیر می شوند؟ گفتمان انتقادی فضا، چگونه فضا را خوانش می کند؟ نوشتار پیش رو تلاش می کند به سؤالاتی از این قبیل پاسخ دهد. در همین راستا نوشتار به چهار بخش تقسیم شده است. در بخش اول، نگاه نظری و مسأله ی نوشتار مطرح می شود؛ اینکه فضا در اینجا از کدام پنجره و با چه گفتمانی خوانش می شود. در بخش دوم از این صحبت می شود که چگونه چیزی به نام خوانایی در قلمروی دانش -در نظام دانشگاهی ایران- از خلال تعاریف، بمثابه ی یک ابزارِ سنجش و فهمِ جهان-فضا تولید می شود. در بخش سوم این مساله مطرح می شود که چگونه خوانشِ پدیدارشناسانه به کلیدواژه ی فهم فضا تبدیل شده و در قلمروی حرفه ای و مدیریتی به واسطه خوانا یا ناخوانا خواندنِ بازنمایی های فضا، وضعِ موجود را بازتولید می کند. در همین راستا گریزی به روش و نگاهِ کوین لینچ  زده می شود و به این خاطر که نامِ او با خوانشِ فضا در متون شهرسازی ایران گره خورده است، مورد نقد قرار می گیرد. در این بخش همچنین با نگاه پدیدارشناسانه به خوانشِ نا- فضاها در شهر تهران پرداخته می شود. در بخش چهارم که در واقع همان نگاهِ نوشتار است، پژوهش حاضر می کوشد با صورت بندی خوانشِ انتقادی از فضا بمثابه یک بدیل، آن نظم و نظامِ مفهومی ای که همواره در قلمروی دانش و مدیریت شهری تولید و بازتولید می شود، نفی کند.
۱۹.

تدوین الگوی بهینه ی کاربری اراضی با رویکردِ اکولوژیک در مجموعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۳۹
در زمینه کاربری اراضی سه دیدگاه دیدگاه اقتصاد-محور، دیدگاه عدالت-محور و دیدگاه توسعه ی پایدار وجود دارد. در چند دهه ی اخیر رویکرد توسعه ی پایدار به پارادایمی غالب در اندیشه ی برنامه ریزی کاربری اراضی منجر شده است. برنامه ریزی کاربری زمین، از این منظر، بهره گیری عقلایی از زمین است که بر محور حفاظت از محیط زیست گام بر می دارد. در  منطقه ی کلانشهری مشهد طی سال های اخیر، رشد بی رویه ی سکونتگاه های شهری منجر به تخریب اراضی کشاورزی و زوال مراتع شده است. بنابراین در این مقاله تلاش شد، ابتدا الگوی بهینه ی کاربری اراضی با رویکرد اکولوژیک تعیین و سپس نتایج آن با وضعیت کاربری موجود مقایسه شود. برای این منظور، از روش پیشنهادی مخدوم بهره گرفته شد و داده ها با مدل AHP در محیط ArcGis9.3 پردازش شدند. به طوریکه دوازده معیار طبیعی انتخاب شدند و بر اساس جدول نه کمیتی ساعتی، بصورت دو به دو به آنها وزن داده شد. سپس بر اساس این معیارها، دوازده نقشه ی تناسب اراضی تولید شد. در نهایت با استفاده از هم پوشانی ریاضی، لایه ها با یکدیگر تلفیق شده و الگوی بهینه ی نهایی تدوین شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیتِ کاربری اراضی موجود با الگوی بهینه تطابق ندارد که می تواند منجر به پدید آمدن خسارات جبران ناپذیر زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی شود. از این رو، ضروری است که متولیان برنامه ریزی نسبت به کنترل رشد و مدیریت توسعه ی شهری در مجموعه ی شهری مشهد تمهیداتی بیندیشند.
۲۰.

بررسی عوامل موثر بر ساختار فضایی شهری و منطقه ای با استفاده از روش تحلیل محتوا

تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۲۱۶
بیان مسئله: بررسی ساختار فضایی شهر و منطقه ای در طول دو دهه اخیر بی تردید یکی از پرچالش ترین مباحث در این حوزه بوده است. تا به امروز، مطالعات انجام شده بیشتر معطوف بر شناسایی و تحلیل ساختار فضایی و چگونگی توزیع فضایی جمعیت و فعالیت بوده و مطالعات جامع و کاملی مبتنی بر بررسی عوامل موثر بر ساختار فضایی شهری و منطقه ای انجام نشده است. هدف: در این راستا، هدف پژوهش، بررسی عوامل و نیروهای محرک موثر بر شکل گیری، تغییر و تکوین ساختار فضایی شهری و منطقه ای می باشد. روش: جهت انجام تحقیق از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شده است؛ در گام نخست، پس از مشخص شدن حوزه مطالعه و واژه های کلیدی جهت جستجو در پایگاه های داده ای معتبر- انگلیسی زبان منتشر شده- بین سال های 1998 تا فوریه 2019، 66 مطالعه برای بررسی انتخاب گردید. در گام بعدی، تلخیص داده ها و کدگذاری انجام و در نهایت عوامل و نیروهای محرک موثر دسته بندی و تحلیل گردید. نتایج و یافته ها: نتایج بررسی نشان داد 8 عامل شامل تغییرات جمعیتی و فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی، زیرساخت و تجهیزات، کالبدی و محیطی، نهادی، قوانین و مقررات و جهانی شدن و نیروهای محرک متناظر با این عوامل بر ساختار فضایی شهری و منطقه ای موثرند. این مقاله بحث می نماید که عوامل و نیروهای محرک نه به صورت مستقل و واحد بلکه تحت تاثیر یکدیگر و برآیند برهمکنش آن ها بر ساختار فضایی تأثیر می گذارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان