۱.
مقصود دکتر نصر از علم، علوم تجربی رایج در غرب است که از سوی تفکر غربی اداره می شود. به اعتقاد وی، باید علوم تجربی با هویت سنتی تولید شوند. راه نقد غرب و مدرنیسم، در دست داشتن مبانی حکمت خالده و جایگزین کردن آن به جای تجدّد غربی است. علم جدید مایه بحران های مختلف نظیر بحران زیست محیطی بوده است. علوم سنّتی بر اصولی ماورای طبیعی بنا شده اند و عمیقاً با پیش فرض های فلسفی علوم جدید تفاوت دارند. علوم جدید نه تنها ادراک دینی و فلسفی از نظام طبیعت را در غرب به افول کشانید، بلکه علوم سنّتی را به کلی از میان برد. علم جدید باید در جایگاه شایسته ای که مابعدالطبیعه و حکمت جاویدان مشخص ساخته، قرار گیرد. علم قدسی، تابعی از «امر قدسی» به شمار می آید و امر قدسی با عالم روح کلی در ارتباط است، نه با نفس. حکمت خالده، مهم ترین مبنای علم قدسی است. مهم ترین تکیه گاه علوم مقدس، وحی است. هدف نهائی علوم سنّتی هدف متعالی سنّت یعنی «بازتاب سیمای معشوق کلّ» است.
۲.
پدیداری که با عنوان "ترویج علم در حیطه عمومی" از آن یاد می شود، از دهه 1980 به صورت یک فعالیت گسترده و نظام مند در دستور کار نهاد های آموزشی و سیاست گذار در کشور های غربی قرار گرفت و پس از آن با اندکی تأخیر، در شماری دیگر از به اصطلاح "کشور های در حال رشد"، در برنامه های دولت ها و نهاد های غیر دولتی بدان توجه شد. در این مقاله به اجمال به سیر تحول پدیدار "ترویج علم در حیطه عمومی" از قرن هفدهم به این سو پرداخته می شود. هدف این تحقیق آن است که روشن سازد در طی دهه های متمادی تا چه اندازه در رویکرد های فردی و جمعی در قبال ترویج علم تغییر به وجود آمده است و کدام یک از عناصر اصلی در این تکاپو، کم و بیش وضع و حال اولیه خود را حفظ کرده اند. محصول بررسی حاضر می تواند به دست اندرکاران ترویج علم در حیطه عمومی در تدوین و تنظیم برنامه های کارآمد تر در جهت آشناسازی عامه با علم کمک کند.
۳.
مهم ترین اگر نگوییم تنها منبع معرفتی عرفان نظری، به عنوان نظامی هستی شناختی مکاشفات عرفانی است، که از نظر عرفا دریچه ای به سوی حقیقت هستی می گشاید و ما را مستقیماً با آن مواجه و یا یکی می سازد. یکی از دستاویزهای مهم مخالفان عرفان در نفی واقع نمایی معرفتی مکاشفات عرفانی، وجود اختلاف و ناسازگاری میان مضمون معرفتی این مکاشفات است که منجر به طرح دعاوی گوناگون و متعارض از سوی عرفا شده است (چالش دعاوی متعارض). این مقاله می کوشد با تبیین: 1. تفاوت در درجات مکاشفات (اختلاف طولی)؛ 2. تنوع در مکاشفات (اختلاف عرضی)؛ 3. خطا در فهم و دریافت مکاشفات؛ 4. آمیزش مکاشفه راستین با مکاشفه نما؛ 5. نارسایی در گزارش مکاشفه. به عنوان خاستگاه های اصلی وجود اختلاف و ناسازگاری در نگاه نخست میان دعاوی عرفا، روش صحیح رفع تعارض میان مکاشفات عرفانی را ارائه دهد.
۴.
سال های متمادی، محققان رشته های مختلف علوم اجتماعی و انسانی، داده های کیفی و کمّی را به صورت جداگانه در پژوهش های مشابه جمع آوری و تحلیل کرده اند، اما کنار هم قرار دادن آنها به عنوان یک طرح تحقیق یا روش شناسی موضوع نسبتاً جدیدی است. لذا، هدف از نگارش این مقاله، تبیین روش ترکیبی در پژوهش به عنوان یک رویکرد جدید و معرفی چهار طرح تحقیق ترکیبی تحت عنوان تحقیقات سه سوسازی[1]، گنجانده شده[2]، توضیحی[3] و اکتشافی[4] است. هدف دیگر پژوهش ارائه مثال هایی از کاربرد هر یک از چهار طرح مذکور در تحقیقات مختلف به منظور آشنایی پژوهشگران با فرایند اجرای هر طرح است.
۵.
پیچیده تر شدن روشهای جمع آوری، سازماندهی و تحلیل اطلاعات در علوم رفتاری بر وسعت پژوهشها افزوده و چنین گسترشی به آگاهی و نگرانی بیشتر نسبت به موضوع اخلاق پژوهش انجامیده و کنکاش در مسائل اخلاقی در این حیطه را الزامی ساخته است. در علوم رفتاری، تخطّی و تجاوز از اصول اخلاقی عمدتاً شامل دستکاری شرکت کنندگان در مطالعه یا وجود برخی از تهدیدهای پنهان و فقدان مصونیت در برابر آن و نیز بررسیهای پنهانی امور محرمانه و شخصی افراد است که افشاگری آن موجب ناراحتی روحی یا اجتماعی آنان می شود. مقاله حاضر، ضمن مرور روند تاریخی اثرگذار بر شکل گیری ضوابط اخلاقی پژوهش و مسایل اخلاقی متعارف در علوم رفتاری، ضوابط اخلاقی در بعضی روشهای پژوهش مانند کارآزمایی بالینی و مطالعه موردی و نیز برخی روشهای جمع آوری اطلاعات را بررسی و به لزوم تأسیس نهادهای نظارتی همچون کمیته های اخلاق در پژوهش علوم رفتاری و چیستی و چگونگی آنها پرداخته است.
۶.
«علم» یا «قطع» به معنای «اعتقاد جازم»، دارای اعتبار ذاتی است. در مقابل، اعتبار «ظن»، نیازمند جعل و تأیید شارع است. در فرایند استنباط احکام شرعی، تنها به ظنونی می توان استناد کرد که دلیل خاص بر اعتبار آن فراهم باشد. اما در برزخ میان علم و ظن، درجه ای از اعتقاد راجح وجود دارد که فراتر از ظن است ولی به رتبه جزم و قطع نمی رسد. در این مرتبه از اعتقاد،که علم عرفی یا اطمینان نامیده می شود، هر چند احتمال خلاف، عقلاً و عادتاً منتفی نیست اما خردمندان به احتمال ناچیز خلاف، اعتنا نمی کنند. خردمندان، اطمینان را همچون «علم» به رسمیت می شناسند و در تمام امور زندگی خود، آن را کافی می دانند . ملاک استنباط حکم شرعی به نظر مشهور، علم قطعی یا ظن خاص است. ولی چنان که برخی از فقیهان معاصر تصریح کرده اند، با توجه به بنای عقلاء به ضمیمه عدم ردع از طرف شارع، می توان علم عرفی را نیزدر استنباط کافی دانست.پس اگر مجتهد از راه های متعارف به اطمینان رسید می تواند بر اساس اطمینان خود، حکم شرعی را استنباط کند.
۷.
بر خلاف رویکرهای کمی، در رویکردهای کیفی، هدف اساسی، نظریه سازی است. رویکرد نظریهزمینه ای یکی از رویکرهای پیشرفته کیفی است که در دوران گذار از رویکردهای اثباتی به فرا اثباتی به شکل جدی مطرح شده است. این رویکرد با کنکاش و جستجوی نکات کلیدی بدست آمده از عبارات، کلمات، جملات و جز آنها، به دنبال توصیف پدیده مورد نظر با هدف نظریه سازی است که برای حصول این امر نیاز دارد از روشها، نظریه ها و مقایسات متعدد سود جوید. این امر همان استفاده از تکنیکی است که تحت عنوان تثلیث از آن یاد می گردد. بنابراین، در مقوله تثلیث، محقق از روشهای متعدد تحقیقی برای مطالعه در مورد یک پدیده استفاده می نماید. در واقع اصل اساسی تثلیث، کاربرد استراتژی های مناسب و روشهای متعدد برای شناخت پدیده با هدف تایید یافته ها از طریق همگرا ساختن چشم اندازهای مختلف می باشد. بر این اساس، این مقاله در پی معرفی مفهوم تثلیت در پژوهش های کیفی و کاربرد خاص آن در رویکرد نظریهزمینه ای است.