مهم ترین اگر نگوییم تنها منبع معرفتی عرفان نظری، به عنوان نظامی هستی شناختی مکاشفات عرفانی است، که از نظر عرفا دریچه ای به سوی حقیقت هستی می گشاید و ما را مستقیماً با آن مواجه و یا یکی می سازد. یکی از دستاویزهای مهم مخالفان عرفان در نفی واقع نمایی معرفتی مکاشفات عرفانی، وجود اختلاف و ناسازگاری میان مضمون معرفتی این مکاشفات است که منجر به طرح دعاوی گوناگون و متعارض از سوی عرفا شده است (چالش دعاوی متعارض). این مقاله می کوشد با تبیین: 1. تفاوت در درجات مکاشفات (اختلاف طولی)؛ 2. تنوع در مکاشفات (اختلاف عرضی)؛ 3. خطا در فهم و دریافت مکاشفات؛ 4. آمیزش مکاشفه راستین با مکاشفه نما؛ 5. نارسایی در گزارش مکاشفه. به عنوان خاستگاه های اصلی وجود اختلاف و ناسازگاری در نگاه نخست میان دعاوی عرفا، روش صحیح رفع تعارض میان مکاشفات عرفانی را ارائه دهد.