برنامه ریزی و آمایش فضا
مدرس علوم انسانی- برنامه ریزی و آمایش فضا دوره شانزدهم تابستان 1391 شماره 2 (پیاپی 76) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
دولت الکترونیک نیاز روزافزون جوامع بشری بر اثر تحولات ناشی از عصر دانش است؛ تحولاتی که از آن ها با عنوان «انقلاب اطلاعات و ارتباطات» یاد میشود. درحالی که تحقق دولت الکترونیک در روستاها، به دلیل شرایط خاص فضایی آن ها، در مقایسه با شهرها اهمیت بیشتری دارد، متأسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. همچنین، باوجود مباحث بسیار گسترده دربارة دولت الکترونیک، به شاخص های مورد پذیرش ارزیابی تحقق دولت الکترونیک کمتر توجه شده است. این مقاله کاوشی است برای دست یابی به این هدف. روش این تحقیقْ توصیفی- تحلیلی (مطالعات اسنادی در تعیین شاخص ها و نشانگرها و مطالعة میدانی به منظور بومیسازی و وزن دهی آن ها) است. با توجه به بررسی های انجام شده، در تحقق دولت الکترونیک دو بعد سخت و نرم مطرح میشود: در بعد سخت شاخص های شبکة ارتباطی و تجهیزات و در بعد نرم شاخص های سیاست، مقررات و قوانین و... به چشم می خورد. نتایج تحقیق حاکی از اهمیت بیشتر شاخص های شبکة ارتباطی، تجهیزات و فرهنگ در مقایسه با سایر شاخص هاست.
آسیب شناسی دولت محلی مطالعة موردی: شوراهای اسلامی کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت محلی واقعیتی انکارناپذیر و دارای علت وجودی قوی و پایدار برای ادارة امور عمومی محلی است که وجه اشتراک تمام مکتب های فلسفی- سیاسی مدرن به شمار می رود. نماد دولت محلی در ایران، شوراهای اسلامی است. این پژوهش به دنبال حل این مسئله است: عوامل و سرچشمههای اصلی آسیب ها و نوع آسیب های شوراهای اسلامی کلانشهرهای ایران چیست؟ برای پاسخ به این مسئله دادهها و اطلاعات مورد نیاز تحقیق به روش پیمایشی با استفاده از پرسش نامه از جامعة آماری تحقیق جمع آوری شده است. جامعة آماری تحقیق متشکّل از اعضای شوراهای اسلامی کلانشهرهای ایران (تهران، مشهد، تبریز، اصفهان و شیراز) در سه دوره شوراها، مدیران اجرایی و متخصصان دانشگاهی است که درکل 180 نفر میشوند. این داده ها از طریق آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون T تک نمونهای تجزیه و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد عوامل اصلی آسیب های شوراهای اسلامی کلانشهرهای ایران در فرهنگ سیاسی، نظام سیاسی، اساسنامة دولت محلی و نوپا بودن آن ها ریشه دارد و نوع آسیب های شوراهای اسلامی به صورت آسیب های درون نهادی و برون نهادی بوده و باعث ناکارآمدی این نهاد محلی شده است.
توسعة اجتماع محلی با بهره گیری از ظرفیت های مشارکتی در رویکرد دارایی مبنا (مطالعة موردی: محلة امامزاده حسن، منطقة 17 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پس از معرفی رویکرد توسعة دارایی مبنا به تحلیل رابطة سرمایة اجتماعی (به عنوان مهم ترین دارایی در سطح اجتماع محلی)، عوامل اجتماعی-کالبدی و تمایل به مشارکت سازمان یافته (به عنوان پیش نیاز ضروری رویکرد دارایی مبنا) می پردازیم. شاخص های مورد بررسی را از مطالعات و تجربیات داخلی و جهانی استخراج کرده و با روش پیمایش، در محلة امامزاده حسن شهر تهران مورد سنجش قرار داده ایم. نتایج رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر تمایل به مشارکت سازمان یافته، سرمایة اجتماعی و عوامل اجتماعی- کالبدی نشان می دهد سرمایة اجتماعی (با ضریب 0.484) بر تمایل به مشارکت تأثیر مستقیم و افزاینده دارد. همچنین، قدمت سکونت (با ضریب 0.256)، میزان کیفیت امکانات کالبدی از دید ساکنان (با ضریب 0.333) و میزان حضور پذیری فضاهای عمومی در محله (با ضریب 0.354) با واسطة سرمایة اجتماعی بر تمایل به مشارکت سازمان یافته تأثیر افزاینده دارند و تأثیر وضعیت مالکیت (0.058) نسبت به سه عامل دیگر کمتر است. این نتایج نشان می دهد سرمایة کالبدی برای افزایش سرمایة اجتماعی دارای اهمیت ابزاری است و در رویکرد دارایی مبنا برای توسعة اجتماع محلی باید به سرمایه های کالبدی و اجتماعی به صورت یکپارچه برای ظرفیت سازی توجه کرد.
توسعة یک روش ابتکاری برای بهینه سازیمسئلة مکان یابی و تخصیص در عملیات امدادرسانی به مصدومان زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر راه حل های مطرح شده برای مسائل مکان یابیوتخصیص- که در آن متقاضیان خدمات و مراکز خدماتی دارای ظرفیت مشخصی باشند- از لحاظ محاسباتی پیچیده اند.برای حل این مشکل، روش های ابتکاری متناسب با شرایط مسئله توسعه یافته اند. مکان یابی مراکز و تخصیص مصدومان زلزله به این مراکز درمانییکی از مسائل مهم در مدیریت بحران زلزله است؛ زیراتوسعة روشی مناسب برای بهینه سازیِ تخصیص مصدومان به مراکز درمانی می تواند در کاهش زمان امداد رسانی و در نتیجه کاهش آسیب های جانیاثر مهمی داشته باشد. در این مقاله، توسعة روشی ابتکاری بر پایةیک الگوریتم ژنتیک تو در تو برای بهینه سازی مکان یابی مراکز درمانی و تخصیص مصدومان زلزله به این مراکز، با استفاده از قابلیت های علم سیستم اطلاعات مکانی توضیح داده می شود. باتوجه بهاینکهمکان یابیوتخصیصمنابعدومسئلةجدااز هم نیستند وبرهمتأثیرمستقیمدارند،درروشپیشنهادی،ایندومسئلهبه صورتهم زمانحلمی شوند.با بررسیداده هایتحقیق و با توجه به نتایج آنمی توان گفت ساختار طراحی شده توانایی لازم جهت حل این نوع مسائل را با انتخاب میزان جمعیت اولیة مناسبداراست.
تحلیل فضایی سکونتگاه های شهری بر اساس توان های محیطی (مطالعة موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سه دهة اخیر،استان مازندران با افزایش جمعیت شهرنشین روبه رو بوده است.این افزایش شهرنشینی و درپی آن استفاده از سرزمین جهت گسترش سکونتگاه های شهری بدون در نظر گرفتن توان های محیطی، باعث پیامدهای ناگوار و تخریب محیط زیست در استان می شود و در نهایت، محیط را از توسعة پایدار دور می کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی سکونتگاه های شهری بر اساس توان های محیطی استان مازندرانانجام شده است.
در این مقاله، پس از بررسی مبانی نظری تحقیق، مدل اکولوژیک ایران جهت تعیین معیارهای تحقیق انتخاب شد و با استفاده از روش دلفی مورد بازنگری قرار گرفت. سپس این معیارها با استفاده از منابع پایه به صورت لایه های اطلاعاتی تولید شد و مقیاس اندازه گیری معیارها با روش مقایسة دو قطبی فاصله ای و درجة ارجح بودن آن ها با روش آنتروپی و مقایسةدو به دوو مطابق با نظر گروه کارشناسی دلفی تعیین شد. در ادامه، ارزیابی توان های محیطی با روش تصمیم گیری چند معیاره صورت گرفت؛به گونه ای که در گروه جبرانی مد ل های تصمیم گیری چندصفتی، از زیر گروه نمره گذاری و امتیازدهی روش مجموع سادة وزنی و از زیرگروه سازشی، روش رتبه بندی براساس تشابه به حد ایدئال استفاده شد و جهت رسیدن به اجماع کلی، روش میانگین رتبه ها به کار رفت.
نتایجپژوهش حاکی از آن است که از مجموع مساحت 52 شهر استان، 87 درصد در پهنة مناسب، 9 درصد در پهنة متوسط و 4 درصد در پهنة نامناسب کاربری شهری قرار گرفته است. استقرار 87 درصد از مساحت شهرهای استان در پهنة مناسب(23 درصد مساحت استان) به دلیل قرارگیری اینشهرها در قلمرو جلگه(30 درصد مساحت استان) استکه باعث فشردگی فضا و فعالیت در قلمرو جلگة استان و درنتیجه پیامدهای زیست محیطی در استان شده است.
آسیب پذیری محله های اسکان غیر رسمی در مقابل مخاطرات طبیعی مطالعة موردی: محلة چاهستانی ها در شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش برای شناخت محدوده های آسیب پذیر دربرابر انواع مخاطرات طبیعی در محلة غیررسمی چاهستانی ها بر مبنای لایه های اطلاعاتی و برای پهنه بندی شدت آسیب پذیریِ پایگاه لایه های اطلاعاتی از نقشه های پایة طبیعی و کالبدی شامل مکانیک خاک، میزان و جهت شیب، تیپ اراضی، هیدرولوژی، تراکم ساختمانی و عرض شبکة معابر استفاده شد. با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) عوامل مورد بررسی به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از آن ها محاسبه شد که نشان دهندة میزان تأثیر آن ها در میزان آسیب پذیری محله است. سپس نقشة وزنی هر عامل و در نهایت با تلفیق آن ها نقشة آسیب پذیری محیطی با اعمال ضریب وزنی مربوط به هریک از عوامل تهیه شد. نتایج به دست آمده از مدل نشان می دهد نوار شمالی تا بخش های شرقی محلة چاهستانی ها به علت خطر پذیری درمقابل رانش زمین محدودة تپه های رسوبی، آب گرفتگی معابر بر اثر سطح بالای آب زیرزمینی و شیب تند موجود و زلزله بر اثر سستی بناها و ناپایداری بستر زمین، در محدودة آسیب پذیری بالایی قرار دارند. بخش های جنوب و غرب محدوده به دلیل شبکة معابر عریض تر و شیب ملایم با آسیب پذیری پایین مشخص می شوند.
ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای در منطقة یک شهر تبریز با استفاده از مدل تحلیل چندمعیارة فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی میزان آسیب پذیری، برنامه ریزی جهت آمادگی و کاهش خطر قبل از وقوع زلزله، امری ضروری است. با توجه به واقع شدن شهر تبریز در جایگاه پهنه بندی با خطر نسبی بالا، وقوع یک زلزلة بزرگ در این شهر خسارت ها و تلفات زیادی را به دنبال خواهد داشت؛ این میزان آسیب لزوم کسب آمادگی های لازم جهت مقابله با بحران ناشی از زلزله را آشکارتر می کند. در مقالة حاضر، برای ارزیابی میزان آسیب پذیری (خسارت ها و تلفات) در برابر زلزله در منطقة یک شهرداری تبریز، نقشة عوامل انسانی، کالبدی و تأسیسات و امکانات حیاتی تأثیرگذار بر آسیب پذیری منطقه از طریق تلفیق سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) و مدل ارزیابی چندمتغیرة فضایی (SMCE) تولید شده است؛ همچنین با ارائة وزن های درون گروهی و بین گروهی شاخص های مؤثر بر آسیب پذیریِ ناشی از زلزله، درجات آسیب پذیری مناطق مختلف مشخص شده است. بر اساس نقشة آسیب نهایی، بخش های شمالی و شرقی منطقة یک به عنوان محدوده های بحرانی از نظر میزان آسیب پذیر بودن در برابر زلزلة احتمالی شناخته شده اند. نزدیکی به گسل، افزایش شیب زمین، فرسودگی بافت ساختمان ها و عدم دسترسی مناسب به شبکة معابر شهری به ترتیب از عوامل مهم افزایش آسیب های ناشی از زلزله در این