برنامه ریزی و آمایش فضا
مدرس علوم انسانی- برنامه ریزی و آمایش فضا دوره پانزدهم زمستان 1390 شماره 4 (پیاپی 74) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه، اثر شاخص های هواشناسی کشاورزی و پارامترهای اقلیمی را بر عمل کرد محصول گندم دیم در استان کردستان شناسایی کرده ایم. به این منظور، همبستگی داده های مربوط به عمل کرد محصول گندم دیم و شش شاخص هواشناسی کشاورزی (مجموع اختلاف دمای حداکثر و حداقل روزانه[1]، مجموع درجة روزهای رشد[2]، مجموع واحدهای حرارتی- آفتابی[3]، مجموع واحدهای حرارتی- نوری[4]، مجموع کمبود فشار بخار آب[5]، میانگین تبخیر و تعرق[6]) و نیز یازده عنصر اقلیمی (میانگین حداکثر و حداقل دمای روزانه، میانگین دمای روزانه، مجموع بارش و تعداد روزهای بارانی، مجموع میزان ساعت های آفتابی واقعی، میانگین روزانة رطوبت نسبی، کمترین و بیشترین دمای ثبت شده روزانه، میانگین سرعت و حداکثر سرعت ثبت شدة باد رادر شش مرحله فنولوژیکی رشد گیاه، از کاشت تا برداشت، استخراج کرده ایم. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در نخستین مرحلة فنولوژیکی، یعنی مرحلة کاشت تا سه برگی شدن (شانزدهم مهر تا شانزدهم آبان)، عامل دما؛ در دومین مرحلة فنولوژیکی، یعنی مرحلة رشد اولیة قبل از مرحلة خواب (هفده آبان تا 21آذر)، عامل بارش؛ در سومین مرحلة فنولوژیکی، یعنی مرحله خواب (22 آذر تا 25اسفند)، نوسان های دمایی؛ در پنجمین مرحلة فنولوژیکی، یعنی مرحلة زایشی (22 اردیبهشت تا بیست خرداد)، عامل رطوبت نسبی و حداقل مطلق دما؛ در ششمین مرحلة فنولوژیکی یا مرحلة رسیدگی (21 خرداد تا بیست تیر)، عامل رطوبت نسبی؛ در عمل کرد گندم دیم در استان کردستان تأثیر گذار بوده اند. در چهارمین مرحلة فنولوژیکی، یعنی مرحلة دوم رشد پس از خواب (26 اسفند تا 21 اردیبهشت)، هیچ کدام از عوامل یاد شده با میزان عمل کرد گندم دیم ارتباط معناداری نداشته اند. این مسئله نشان می دهد که گیاه، عناصر اقلیمی مورد نیاز برای رشد را از دوره های فنولوژیکی قبل کسب می کند و در این مرحله، به رشد خود ادامه می دهد.
تبیین مفهومی تاب آوری و شاخص سازی آن در مدیریت سوانح اجتماع محور (CBDM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه دیدگاه ها و نظریه های مدیریت سوانح و توسعة پایدار به دنبال ایجاد جوامع تاب آور در برابر مخاطرات طبیعی هستند. ازاین رو به نظر بسیاری از محققان، تاب آوری یکی از مهم ترین موضوعات برای رسیدن به پایداری است. در این ارتباط امروزه تاب آوری به عنوان راهی برای تقویت جوامع با استفاده از ظرفیت های آنان مطرح می شود و تعاریف، رویکردها، شاخص ها و مدل های سنجشی متفاوتی در مورد آن شکل گرفته است.برای پاسخ به این سؤال که کدام تعریف، رویکرد نظری و نظام شاخص سازی برای تحلیل و ارتقای جوامع تاب آور نسبت به مخاطرات طبیعی مناسب است؟ از روش توصیفی- تحلیلی و از ابزار کتابخانه ای استفاده شد.
نتایج نشان می دهد که تعریف کارپنتر و همکاران(2001) به عنوان تعریف قابل تأکید در جامعه علمی بوده و بر این اساس، شاخص های مطلوب برای جهت سنجش تاب آوری در قالب ابعاد چهارگانه اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی- محیطی پیشنهاد و در نهایت این نتیجه حاصل شد که مناسب ترین مدل بر اساس رویکرد مفهومی و ساختار شاخص سازی ارائه شده، مدل ترکیبی DROP کاتر و CBDM می باشد ؛ زیرا این مدل ترکیبی به طور هم زمان دارای ویژگی هایی نظیر مکان محور بودن (جغرافیایی)، یکپارچه نگری در انتخاب ابعاد و شاخص ها و مشارکت پذیری مردم به عنوان ذی نفعان کلیدی برنامه ریزی و مدیریت سوانح طبیعی در جوامع محلی است.
مدلسازی مکانی تقاضای سفر مبتنی بر روش جدید برای پیش بینی وکاهش ترافیک (منطقه 6 شهرتهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، مدل سازی تقاضای سفر و استفاده از روش های جدید بخش مهمی از دانش مهندسی حمل ونقل و برنامه ریزی ترافیک حمل ونقل درون شهری را به خود اختصاص داده است؛ به گونه ای که در سال های اخیر، استفاده از روش های علمی نوین نتایج امیدوار کننده ای داشته است. پرسش کلیدی مقاله این است: مدل مکانی تقاضای سفر چه ویژگی هایی داشته است ؟ و برای به دست آوردن میزان تقاضای سفر واقعی و تأثیر آن در پیش بینی و کاهش جریان های ترافیکی از سازگاری های لازم برخوردار است؟ برای پاسخ به این پرسش، از روش علمی ترکیبی سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، سنجش از دور (RS) و روش تحلیلی رگرسیون خطی چند متغیره برای مدل سازی مکانی تقاضای سفر در منطقة شش شهر تهران استفاده شده است. نتایج نهایی تحقیق نشان می دهد متغیر (C3) یعنی جمعیت منطقه با ضریب 23/14 درصد بیشترین درجة هم بستگی را با متغیر وابسته در مدل داشته است. پس از آن متغیرهای کاربری تجاری (C16) با ضریب 9/11- درصد و تعداد کارمندان شاغل در منطقه با 10/3- درصد به ترتیب دومین و سومین پارامترهای مدل هستند که به ترتیب از طریق معادلات رگرسیون خطی چند متغیره به دست آمده اند. همچنین، متغیر تعداد واحدهای کسبی منطقه (C11) با ضریب (./0089) درصد کمترین تأثیر را در مدل سازی مکانی تقاضای سفر نشان داده است. همچنین، جهت ارزیابی و روایی نتایج نهایی، از معیارهایی جهت برازندگی نتایج مدل و مقایسةآن با نتایج مدل های تقاضای سفر حمل ونقل درون شهری استفاده شده است. نتایج نهایی معیارهای استفاده شده به ترتیب مقدار (R2=0.73415936) ، ((MARE=78.628 ، (RMSE=1.43) درصد حاصل شده است. با توجه به نتایج تحقیق، مدل مکانی تقاضای سفر از توانایی های لازم جهت محاسبة میزان واقعی تقاضای سفر حمل ونقل درون شهری و تأثیر آن بر پیش بینی و کاهش جریان های ترافیکی در منطقة موردمطالعه برخوردار بوده است.
تحلیل عناصر تهدید سیاسی – امنیتی در نظام تقسیمات کشوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقسیمات کشوری یکی از مهمترین و موثرترین ابزارهای حکومت در سازماندهی سیاسی فضا به شمار می رود. در ایران نیز تقسیم بندی فضای کشور به واحدهای کوچکتر دارای سابقه دیرینه ای است و از شکل گیری اولین حکومت سرزمینی (هخامنشیان) تا به امروز، برای اداره و کنترل مطلوب تر فضای سرزمین مورد استفاده قرار گرفته است. نقش و کارکرد تقسیمات کشوری و ارتباط مستقیم آن با بقاء ملی، تسهیل اعمال اراده حکومت، کنترل فضای سرزمین، و.... نشان دهنده اهمیت کارکرد سیاسی –امنیتی نظام تقسیمات کشوری است. اما در ایران وجود پاره ای از عوامل تهدید آفرین در نظام تقسیمات کشوری باعث ضعف و ناکارآمدی تقسیمات کشوری موجود در عمل به وظایف خود شده است. در این میان تهدیدات سیاسی و امنیتی به دلیل ماهیت خود دارای اهمیت بسزایی هستند. در این پژوهش 7 عامل شامل افزایش تمرکز سیاسی- اقتصادی، بی توجهی به جغرافیای فرهنگی کشور، شکل گیری رقابت های محلی و ناحیه ای، شکل گیری حفره های دولت، رخنه عوامل غیر رسمی در نظام تقسیمات کشوری، بی توجهی به مشارکت مردم تک عامله بودن قانون تقسیمات کشوری به عنوان مهمترین عناصر تهدید سیاسی- امنیتی نظام تقسیمات کشوری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.
جدایی گزینی فضایی در مادرشهرها: تحلیلی بر جغرافیای اجتماعی مادرشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جداییگزینی فضایی در اکثر مادرشهرها به عنوان یک موضوع قابلتوجه مطرح میباشد، چرا که از یکسو مستعّد شکلگیری آن میباشند و از سویی، جهانیشدن این فرایند را تقویت میکند. هدف این پژوهش بررسی الگوهای فضایی جداییگزینی در مادرشهر تهران میباشد. در این راستا هشت متغیر شامل موقعیت شغلی، میزان تحصیلات، کیفیت و مساحت مسکن، بُعد خانوار، سن سرپرست خانوار، قومیت و مذهب از دادههای ثانویه (مرکز آمار ایران،1385) استخراج و با استفاده از شاخص جداییگزینی فضایی دو گروهی و چندگروهی و بیضی انحراف استاندارد بررسی گردید. نتایج حاکی از وجود جداییگزینی فضایی در شهر تهران میباشد، هرچند بین متغیرهای مختلف تفاوتهایی وجود دارد. متغیرهای مذهب و قومیت، به ترتیب، در مقایسه با سایر متغیرها میزان بالاتری از جداییگزینی دوگروهی و چندگروهی را نشان میدهند، اما برخلاف نظریه همگونسازی فضایی متغیر مذهب الگوی متمرکزتری را در مقایسه با قومیت داراست. همچنین، با استفاده از بیضی انحراف استاندارد مشخص گردید که تهران بر اساس متغیر مساحت خانه دارای ساختاری به شدت دوگانه میباشد و بر خلاف نظریههای رایج، افزایش بُعد خانوار همراه با افزایش مساحت محل سکونت نمیباشد، بلکه خانههای پرجمعیت و با مساحت کم در جنوب شهر و خانههای با مساحت بالا و خانوادههای کم جمعیت در شمال آن مستقر گردیدهاند.
ارزیابی توان اکولوژیکی و اولویت بندی پهنه های مستعد اکوتوریسم (مورد مطالعه: شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل نقش جامعه روستایی در شرکت های سهامی زراعی جدید با بهره گیری از شاخص های مشارکتی RPPI & FSPI (مطالعه موردی شرکت سهامی زراعی سهل آباد در شهرستان نهبندان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پیش از انقلاب، تشکیل شرکتهای سهامی زراعی در کنار سایر نظامهای بهرهبرداری کشاورزی نوین استراتژیای به منظور تغییر ساختارهای ناکارآمد بخش کشاورزی بوده است که به سبب عدم توجه به مشارکت روستائیان و نارضایتی آنان، با وقوع انقلاب به سرعت منحل شدند. پس از گذشت چند دهه و گستردهتر شدن نظام خرده مالکی، عدم استفاده بهینه از منابع آب و خاک و اهداف توسعه بخش کشاورزی در برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور، لزوم تغییر در نظام بهرهبرداری را ایجاب نموده است. از این رو برخی از کارشناسان منطقهای جهاد کشاورزی معتقدند با ایجاد تغییراتی در ساختار تشکیلاتی شرکتهای سهامی زراعی میتوان بر اثر بخش بودن این نظام در زمینه توسعه کشاورزی و روستایی امیدوار بود. نمود این اعتقاد را میتوان در شکلگیری شرکت سهامی زراعی در دشت سهلآباد به عنوان اولین شرکت سهامی پس از انقلاب به همراه سایر شرکتهای تشکیل یافته در استان خراسان جنوبی یافت. این مقاله با ارائه و بررسی شاخصهای مشارکتی جامعه روستایی در دشت سهلآباد، به دنبال تحلیل نقش و جایگاه آنان در زمینه تشکیل و فعالیت شرکت سهامی زراعی مزبور بوده است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی میباشد که به منظور نیل به اهداف از روشهای اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه تحقیق مشتمل بر 202 سهامدار بوده که از میان آنها 130 سهامدار با کمک فرمول کوکران و روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و مورد پرسشگری واقع شدهاند. آنالیز دادههای گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. نتایج حاکی از آن است که میزان مشارکت جامعه روستایی بر حسب شاخص RPPI که معرف میزان مشارکت افراد ناحیه در تشکیل شرکت سهامی زراعی میباشد، زیاد بوده و هم چنین میزان مشارکت سهامداران شرکت بر حسب شاخص FSPI که معرف مشارکت سهامداران در فعالیتهای شرکت سهامی زراعی در طی یک سال میباشد، در سطح متوسطی قرار داشته است. در نهایت میتوان گفت که بهرهبرداران زراعی دشت سهلآباد نقش اساسی در تشکیل و تداوم فعالیت این شرکت داشتهاند.