برنامه ریزی و آمایش فضا
برنامه ریزی و آمایش فضا دوره 18 تابستان 1393 شماره 2 (پیاپی 84) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
حملات تروریستی یکی از بزرگترین چالش های جهان در قرن 21 محسوب می شود. سالانه هزاران نفر در سرتاسر جهان بر اثر حملات تروریستی جان خود را از دست می دهند. در این میان کلان شهرها یکی از مهمترین فضاهایی هستند که اکثر حملات تروریستی در آن سازماندهی و انجام می شود ، به طوری که می توان تروریسم را پدیده ای اساساً شهری دانست. کشور ایران و شهرهای بزرگ آن نیز به دلیل ویژگیهای منطقه ای و وجود گروهک های تروریستی و معارض با نظام در خطر حملات تروریستی قرار دارند. در کلان شیراز زیر ساخت های حیاتی، مکان های عمومی و مراکز قدرت سیاسی آن از مکان های بالقوه آسیب پذیر در مقابل حملات تروریستی محسوب می شوند. در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد اسنادی و قیاسی انجام شده ،ضمن بررسی کانون های جغرافیایی حملات تروریستی در کلان شهرهای جهان، مهم ترین مکان های این نوع حملات و میزان آسیب پذیری مناطق 9 گانه شهر شیراز در برابر حملات تروریستی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مناطق1، 2 و 8 شهر شیراز به دلیل ویژگی های کالبدی- فضایی، تمرکز جمعیتی و تعدد زیر ساخت ها؛ آسیب پذیرترین مناطق در مقابل حملات تروریستی هستند.
تبیین فلسفه علم جغرافیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه هر رشته علمی بنیادی ترین و مهم ترین موضوع و مسئله آن رشته محسوب می شود. تبیین فلسفه جغرافیا در زمره فلسفه علم قرار دارد که به بیان ماهیت، موضوع، هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی و هدف غایی آن می پردازد.مشکلی که نگارنده در بررسی آثار مربوط به فلسفه علم جغرافیا تاکنون ملاحظه نموده است ناشی از این موضوع است که آثار مزبور از این حیث، یا ناقص و نارسا بوده اند و یا به مباحث غیر مرتبط از جمله تاثیر اندیشه های فلسفی در جغرافیا پرداخته و یا فاقد انسجام منطقی بوده اند. از همه مهمتر اینکه جوهر اندیشه و تفکر فلسفی نویسنده اثر در آن ضعیف بوده و یا به حد کفایت نبوده است.فلسفه رشته جغرافیا به مثابه اساسنامه و یا قانون اساسی نظام علمی جغرافیا نقش کانونی ایفا می نماید، و نقش کلیدی را در حیات علمی این رشته بعهده دارد.از اینرو این مقاله فلسفه علم جغرافیا را از منظری دیگر و بطور منسجم و در چارچوب پاسخ به شش پرسش ساختاری فلسفه علم تبیین نموده است.
بررسی همزمانی روند خشکسالی و افت سطح آبهای زیرزمینی (مطالعه موردی: دشت داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب های زیرزمینی یکی از منابع مهم شرب و کشاورزی در دنیا به شمار می رود. در اثر استحصال بیش از حد این منابع و خشکسالی ها در سال های اخیر میزان سطح این منابع، افت قابل توجهی داشته است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر خشکسالی ها برروی سطح آب زیرزمینی و برآورد تاخیر زمانی خشکسالی در دشت داراب است. به این منظور با استفاده از داده های بارندگی ایستگاه داراب و با استفاده از شاخص اقلیمی SPI اقدام به استخراج وضعیت خشکسالی شد و در نهایت روند بارندگی و روند 18 ساله داده های سطح آب زیرزمینی دشت داراب نیز با استفاده از آزمون ناپارامتری من-کندال تحلیل گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که منطقه طی این دوره دچار خشکسالی هایی شده و میزان بارندگی روند کاهشی داشته است. تحلیل در 42 حلقه چاه نشان داد که سطح آب زیرزمینی 40 حلقه چاه، شاهد کاهش بوده و از دو حلقه چاه دیگر، یکی روند ثابتی داشته و سطح ایستابی دیگری افزایش داشته است. نتایج همبستگی داده های بارش و افت سطح آب زیرزمینی نشان داد که افت سطح آب زیرزمینی با تاخیر 5 ماهه نسبت به بارش رخ می دهد.
جایگاه مراکز جمع آوری شیر در شبکه های فضایی بازاریابی محصول شیر در نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان خدابنده - استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه شبکه ها و زنجیره های بازاریابی محصولات کشاورزی از دهه 1990 به این سو، به عنوان یکی از حوزه های علمی به سرعت در حال رشد است. اقتصاددانان، جامعه شناسان و متخصصان شاخه های مدیریتی در تشریح و مطالعه چرخه های بازاریابی محصولات کشاورزی مشارکت داشته اند.. از دیدگاه علوم اجتماعی، جستجوی در انسان و رفتارهای سازمانی، اقدامات وی و بکارگیری چشم اندازی تکنیکی، مطالعه مداوم فرایندهای پیونددهنده و روابط آن، باعث ظهور شاخه مطالعات شبکه ای و زنجیره ای شده است. مط تجارب و مطالعات کشورهای مختلف بیانگر وجود شبکه های مختلفی برای بازاریابی محصولات کشاورزی و به ویژه شیر تولیدی در نواحی روستایی است. هدف از این مقاله تعیین مطلوب ترین عنصر در جریان بازاریابی و بازاررسانی محصول شیر در میان عناصر موجود در شبکه های رایج بازاریابی در شهرستان خدابنده می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش شناسی توصیفی و تحلیلی با بکارگیری داده های پرسشنامه، مطالعات میدانی و مشاهداتی و تکنینک های تصمیم گیری چند معیاره (تکنیک Dematel) استفاده شده است. نتایج بیانگر غلبه مراکز جمع آوری شیر به عنوان عنصرگره گاهی سایر عناصر تولید تا مصرف در شبکه فضایی بازاریابی شیر می باشد.
تحلیل حساسیت وزن های چند معیاره در ارزیابی تناسب پتانسیل منابع هیدروکربنی با استفاده از سامانه اطلاعات مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرآیند اکتشاف منابع هیدروکربنی نقشه های متعدد زمین شناسی، ژئوشیمی، و ژئوفیزیک مورد نیاز می باشند. علاوه بر این، با توجه به قابلیت های سیستم اطلاعات مکانی، و با فراگیر شدن کاربردهای روش های تصمیم گیری چند معیاره در GIS، این روش برای تهیه نقشه تناسب پتانسیل منابع هیدروکربنی روش مناسبی به نظر می رسد. همچنین به منظور فهم رفتار مدل، تصمیم گیری چند معیاره GIS مبنا با فرآیند تحلیل حساسیت ضروری به نظر می رسد. بنابراین در این مقاله، یک روش تحلیل حساسیت برای سنجش وابستگی خروجی مدل به وزن های معیارهای ورودی، و شناسایی معیارهای حساس به تغییرات وزن ارائه می شود. برای پیاده سازی مدل مذکور، برگه 1:25000 اهواز که حاوی میادین نفتی عظیمی می باشد، انتخاب شد. برای این منظور لایه های GIS شامل شاخص کل کربن آلی، شاخص بازده پتانسیل برای تولید هیدروکربن، شاخص Tmax، مجاورت به محور طاقدیس ها، و وجود یا مجاورت به مناطق دارای آنومالی باقیمانده ثقل بوگه بالا استفاده شدند. نتایج نشان داد که وجود یا مجاورت به مناطق دارای آنومالی ثقل بوگه بالا دارای بالاترین حساسیت، و شاخص Tmax دارای کمترین حساسیت در میان تمامی معیارها می باشند. نقشه تناسب نهایی در مجموع حدود 82 درصد از ذخایر شناخته شده را در طبقات بسیار مناسب و مناسب تقسیم بندی نمود.
واکاوی تغییرات زمانی و مکانی دماهای حداکثر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دماهای حداکثر، طیف وسیعی از فعالیت ها را به خصوص در دوره گرم سال و ساعات بعدازظهر روز تحت تأثیر قرار می دهد. این مقاله تغییرات زمانی و مکانی دماهای میانگین حداکثر و بالاترین دماها را در ایران با روش های آماری در یک دوره 45ساله بررسی می نماید. پهنه بندی های دمایی با استفاده از قابلیت-های شبکه ای GIS انجام و با آزمون های مختلف آماری بررسی شد. همچنین رابطه دماهای حداکثر با عوامل محلی، و روندهای دمایی با استفاده از معادله های رگرسیونی تحلیل گردید. نتایج مطالعه، شش پهنه متفاوت دمای حداکثر را در کشور مشخص نمود. بررسی نقشه ها و مقایسه ضرایب β استاندارد مدل های رگرسیون چندگانه، نقش بارز عرض جغرافیایی و سپس ارتفاع را در کنترل دماهای حداکثر به خصوص در دوره سرد سال، با کمترین میزان تغییرپذیری دمایی در سواحل جنوب، تأیید می نماید. نتیجه آزمون Shapiro-Wilk حکایت از نرمال بودن دماها و آزمون Levene غالباً حکایت از برابری واریانس های دمایی بین پهنه ها داشت. همچنین آزمون های Games-Howell و Gabriel ثابت نمود که میانگین های دمای حداکثر پهنه ها در تمام مقیاس های زمانی به صورت دوبه دو با یکدیگر اختلاف معنی دار دارند که این امر نشان از درستی پهنه بندی ها دارد. میانگین دمای بعدازظهرها در سطح کشور برمبنای لایه شبکه ای، 3/25 درجه سلسیوس محاسبه شد که نسبت به 45 سال گذشته 62/0 درجه سلسیوس افزایش یافته است.
تحلیل عملکرد مدیریت شهری در عدم تعادل فضایی میان نواحی شهری ( مطالعه موردی شهر قائمشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی در دهه های اخیر، نابرابری در شرایط سکونت و دسترسی به زیرساخت های فیزیکی و اجتماعی میان نواحی و گروه های شهری را سبب گردیده است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی نابرابریهای موجود در شهر قائمشهر و ارزیابی عملکرد مدیریت شهری می باشد. عدالت فضایی بعنوان رویکرد اصلی و دیدگاه های برابری مبنا،در تحلیل توزیع خدمات عمومی شهری، نیازمبنا در تحلیل توزیع منابع عمومی شهر مورد استفاده قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که با شیوه تطبیقی بین نواحی، انجام پذیرفته است. میزان دستیابی به خدمات با استفاده از تحلیل های سیستم اطلاعات جغرافیایی و نحوه تخصیص منابع با روش مقایسه ای، تحلیل گردیده است. نتایج بیانگر نابرابری توزیع در میزان دستیابی ساکنین نواحی به خدمات و نابرابری در میزان تخصیص و تحقق هزینه ها می باشد. به طوریکه نواحی مرکز و غرب شهر از بالاترین سطح دستیابی به خدمات و تخصیص و تحقق هزینه ها درحالیکه نواحی شرقی از پایین ترین سطح دسترسی برخوردار می باشند. نتایج هردو تحلیل بیانگر انطباق نواحی محروم می باشد که نشان دهنده ی تمرکز منابع و خدمات در بعضی نواحی و دوگانگی و بی عدالتی در شهر قائمشهر می باشد که عدم توجه به اصول و معیارهای عدالت فضایی در سیاستگذاریهای مدیریت شهری از مهمترین دلایل این نابرابریها می باشد.