فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۷٬۵۳۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
احسن الحسن
حوزه های تخصصی:
نگاهی به دوران پایانی اندلس اسلامی و بررسی علل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندلس یا بخش اسلامی شبه جزیره ایبری در هشت سده حاکمیت مسلمین، فراز و نشیب بسیار داشته و از همان اوان با شکل گیری هسته های مقاومت مسیحی در برخورد با مسیحیان بود. از اواخر قرن پنجم هجری/یازدهم میلادی بخشهای وسیعی از قلمرو اندلس اسلامی به دست ایشان(مسیحیان)افتاد.این سقوط که روزگارپایانی آن بسیار خونبار ودلخراش است در یک فرایند طولانی فراهم آمد.علاوه بر آنکه مسیحیان با اتکال به حافظه تاریخی خود درباره مناسبات اسلام و مسیحیت وبا انگیزه بسیار این هدف را دنبال کردند،محیط اجتماعی مسلمانان و درگیری های قبیله ای آن ها ازآغاز استقرار مسلمین ، شدت بخش روند سقوط بود.
عملکرد فرماندهان نظامی امیرالمؤمنین علی(ع) در سرنوشت پیکار صفین؛ مقایسه موردی: مالک اَشتر و اَشعث بن قیس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مالک اشتر نخعی (م39ق) یکی از شخصیت های اثرگذار در حوادث عصر خلافت اسلامی و به ویژه در وقایع دوران خلافت امیرالمؤمنین علی(ع) است که مورخان به دلاوری، شجاعت، سخنوری و عظمت او تصریح کرده اند. مالک پس از گرویدن به اسلام، از همان آغاز از جمله مریدان و یاران حضرت علی(ع) بود که در حوادث منجر به خلافت آن حضرت، به صورت مؤثر نقش داشت و در جنگ های زمان ایشان، به ویژه در جنگ صفین، با برانگیختن کوفیان برای نبرد، آراستن سپاه و فرماندهی جنگ، همراه کردن قبیله خود، وارد کردن ضربه های سنگین بر سپاه شام، ایراد خطابه و رجزخوانی در دفاع از حضرت علی(ع) نقشی محوری ایفا کرد. اشعث بن قیس (م40 یا 41ق) نیز که از پایگاهی قبیله ای برخوردار بود در این کارزار، بنا به ضرورت، در ترکیب سپاه علی(ع) حضور یافت ولی نقشی بازدارنده ایفا کرد. این پژوهش با بررسی عملکرد این دو فرمانده نظامی در پیکار صفین نشان می دهد که مواضع اعتقادی و رفتار سیاسی فرماندهان نظامی امام علی(ع) در سرنوشت پیکار صفین مؤثر بوده است.
بررسی تفاوت ها و شباهت های جریان های سیاسی مخالف دوره امام علی (ع) (35 تا 40 ه . ق)
حوزه های تخصصی:
در دوران کوتاه خلافت امام علی (ع) حوادث مختلفی رخ نمود که منجر به درگیری ها و مخالفت هایی از ناحیه برخی اصحاب پیامبر و بعضی دیگر از مسلمانان با ایشان شد و جریان هایی شکل گرفت که هر کدام به نوعی و به بهانه ای با خلیفه مسلمین، امام علی(ع) به مخالفت برخاستند. از جمله این جریانات سیاسی مخالف، به ترتیب، قاعدین (سعد بن ابی وقاص و ابوموسی اشعری)، ناکثین (طلحه، زبیر و عایشه) مارقین (خوارج) و قاسطین (معاویه و عمرعاص) بودند. این جریانات برای حکومت امام علی(ع) مشکل ایجاد کردند و امام نیز با هر یک از این گروه ها برخوردی فراخور حالشان داشتند. هرچند بخش عمده ای از این جریان های سیاسی در عصر آن حضرت و بوسیله ایشان سرکوب شد؛ ولیکن در نهایت مانع اصلاحات اساسی حضرت علی(ع) در بعد اجتماعی-فرهنگی شدند. این گفتار بر آن است تا به شیوه توصیفی-تحلیلی و براساس مطالعات کتابخانه ای منابع متقدم به بررسی نوع نگاه امام نسبت به جریانات فوق الذکر پرداخته و تفاوت و تشابهات آن ها را از دیدگاه امام نسبت به آن ها روشن نماید.
حاکمیتسیاسى پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی نهضت عاشورا
منبع:
نامه جامعه ۱۳۸۵ شماره ۲۹
حوزه های تخصصی:
مرجعیت علمی اهل بیت (ع) با تأکید بر حجیت سنت ایشان (از دیدگاه منابع روایی و تفسیری اهل سنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنت رسول خدا’ نزد مسلمانان، پذیرفته و حجت است و سخن در حجیت سنت اهل بیت اوست. ضرورت اثبات حجیت سنت ایشان از این جهت است که تا اثبات نشود، پیروی از آنان عقلاً و شرعاً جایز نیست. در منابع اهل سنت، حجیت سنت اهل بیت^ ذیل برخی از آیات و روایات ازجمله آیات «تطهیر»، «مباهله»، «اولیالأمر» و احادیث «ثقلین»، «سفینه» و «امان» طرح و بررسی شده است. در این مقاله براساس منابع روایی و تفسیری اهل سنت، حجیت سنت اهل بیت اثبات میشود.
اوصاف مومن
تساهلگرى مذهبى آلبویه
حوزه های تخصصی:
تساهل و تسامح مذهبى به عنوان یک اصل کشوردارى در دوره حاکمیت آلبویه نظر بسیارى از مورخان و محققان را به خود جلب کرده است. غالب محققان و پژوهشگران، دستاوردهاى مهم تمدنى و فرهنگى این دوره را که مولود طبیعى تساهل و تسامح بوده است، بررسى و تحقیق کرده، اما به عوامل این تساهلگرى توجه کمترى نمودهاند.
موضوع بنیادى این پژوهش، بررسى زمینهها و عوامل گرایش خاندان بویه به تساهلگرى است. در این راستا تأمل در شرایط تاریخى ـ مذهبى و فرهنگى جامعه به مثابه علل زایش تفکر مبتنى بر تساهل و مدارا، مد نظر قرار گرفته و نیز پیشینه روادارى و تساهلگرى در خاندانها و حکومتهاى ایرانى گذشته، به منزله خصوصیات خانوادگى این خاندان و به عنوان زمینه پذیرش اصل تساهل از جانب امیران آلبویه مطرح شده است. علم دوستى، دانش پرورى و کسب اعتبار و مشروعیت نیز به عنوان عوامل عام پیدایش تساهلگرى، بهویژه در سده چهارم هجرى و در دولت متقارن آلبویه نیز از نظر، دور نمانده است.