احسن الحسن
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
«حسن» از اسماءالحسنی است و تا پیش از ولادت نخستین دردانه دخت پیامبر اسلام اثری از وضع این واژه در جامعه و ادبیات عرب وجود نداشت. حضرت جبرئیل بر پیامبر اکرم (ص) نازل و ولادت فرزند فاطمه را تبریک گفت و با ابلاغ امرالهی در مورد نامگذاری مولود او، حضرت را از تحیر انتخاب نام برای مولود فاطمه بیرون آورد، از این رو، فلسفه انتخاب این نام و حقیقت معنایی «حسن» در نزد پروردگار محفوظ و آنچه از نظر معنایی نزد ما و ادبیات عرب مکشوف گردیده صورتی از معنای حسن که زیبایی، نیکویی و جمالی بودن است، میباشد.
صرفنظر از ویژگیهای تحسین برانگیز ظاهر زیبای مولود رمضان، «خَلق» او که برآمده از زوجیت الهی علی و فاطمه بود هم زیباست، آنچنان که تربیت صحیح حسن در دامن فاطمه، آغوش علی و بردوش نبی سبب «خُلق» زیبای حسن گردیده است. «حسن» برگزیده الهی و دومین امام هدایت جامعه بشری بعد از رحلت رسول آخرالزمان شد و خداوند منطق زیبای رحمت خویش را قرین تعلیمات و هدایت او و مهرآرایی و محبتمداری را از جمله خصیصههای برجسته آن بزرگوار کرد. «خَلق»، «خُلق»، «منطق» و «وجه» امام حسن زیبا بود تجلی و غایت این زیبایی در گفتار و رفتار ایشان آشکار بود. امام حسن خیلی زیبا سخن میگفت، روزی حضرت اباعبدالله به ایشان عرض کرد: «سوگند به خدا، دوست داشتم برخی از توانمندی شما در سخن گفتن را به من میدادند.»
امام حسن با همه رفتار مهربانانه و کریمانه داشت. مال شخصی و دسترنج تولید و کشاورزی خود را صرف رسیدگی به مردم میکرد و رعایت حالت مردم در همه حال برنامه زندگی حضرتش بود. از گرفتن روزه مستحبی روز عرفه خودداری میکرد، مباد آن که مردم روزه این روز را واجب شمارند و دچار عُسر شده و بدعتی در دین شود. صبوری و تدبیر ایشان اسباب پذیرفتن صلح با معاویه شد و صلح با معاویه سبب جلوگیری از تفرقه مسلمانان سستبنیاد زمان حضرت. همواره ترویج زیبایی و اخلاق نیکو را وظیفه انسانی و اسلامی خویش میپنداشت و از بداخلاقی و تندخویی فاصله میگرفت و آن را قبیح و بد میدانست. همواره میفرمود «ان احسن الحسن لخلق الحسن»، «برترین زیباییهای انسان اخلاق زیبای اوست.»
در منطق اسلام امام حسن تلاش برای زیادهگرایی و دستیابی به عمل کثیر محبوب نیست، حضرتش مردمان را برای رسیدن به عمل کیفی و پرهیز از «اکثر عمل» و دستیابی به «احسن عمل» تشویق میکرد آیه «.... لیبلوکم ایکم احسن عملا» پیشانی کار ایشان و هدایت مردمان بود. در منظر ایشان عمل انبوه برآمده از نازیباییهای اخلاقی چون کبر، غرور، نخوت، ریا، تظاهر، مردمفریبی، جهل، عوامزدگی و... فاقد ارزش کیفی است و هر ذره عملی که آمیخته با خصیصه زشت و انرژی منفی باشد به منزله شری دامنگیر برای همه عمر آدمی و توشه اخروی او به حساب میآید... و من یعمل مثقال ذره شرا یره و در مقابل آن هر ذره عمل پاک، خداباورانه، خیرخواهانه که از سر تقوا پیشگی انجام شود به مثابه اسباب نجاتی برای دنیا و آخرت انسان به شمار میآید
«... و من یعمل مثقال ذره خیرا یره» در منطق امام حسن، زیبایی، حرف نخست و آخر آفرینش است و «خلق حسن»، آفریدگار «عمل حسن» و همه کوششهای آدمی در جهت ارتقای «عمل حسن» به «احسن عمل» شمارده شده است. اقتدا به امام حسن، یعنی کوشش برای دست یافتن به «خلق حسن»، «عمل حسن» و صعود به مقام «احسن عمل» است و این همه جز با باور «زیبایی»ها تحقق نخواهد یافت. اسلام دین باورهای زیبا، رفتارهای زیبا، کوششهای زیبا و خدای زیباست. خدای اسلام، غایت زیبایی، آفرینشگر همه زیباییها و دوستدار زیبایان است. «ان الله جمیل و یحب الجمال».
صرفنظر از ویژگیهای تحسین برانگیز ظاهر زیبای مولود رمضان، «خَلق» او که برآمده از زوجیت الهی علی و فاطمه بود هم زیباست، آنچنان که تربیت صحیح حسن در دامن فاطمه، آغوش علی و بردوش نبی سبب «خُلق» زیبای حسن گردیده است. «حسن» برگزیده الهی و دومین امام هدایت جامعه بشری بعد از رحلت رسول آخرالزمان شد و خداوند منطق زیبای رحمت خویش را قرین تعلیمات و هدایت او و مهرآرایی و محبتمداری را از جمله خصیصههای برجسته آن بزرگوار کرد. «خَلق»، «خُلق»، «منطق» و «وجه» امام حسن زیبا بود تجلی و غایت این زیبایی در گفتار و رفتار ایشان آشکار بود. امام حسن خیلی زیبا سخن میگفت، روزی حضرت اباعبدالله به ایشان عرض کرد: «سوگند به خدا، دوست داشتم برخی از توانمندی شما در سخن گفتن را به من میدادند.»
امام حسن با همه رفتار مهربانانه و کریمانه داشت. مال شخصی و دسترنج تولید و کشاورزی خود را صرف رسیدگی به مردم میکرد و رعایت حالت مردم در همه حال برنامه زندگی حضرتش بود. از گرفتن روزه مستحبی روز عرفه خودداری میکرد، مباد آن که مردم روزه این روز را واجب شمارند و دچار عُسر شده و بدعتی در دین شود. صبوری و تدبیر ایشان اسباب پذیرفتن صلح با معاویه شد و صلح با معاویه سبب جلوگیری از تفرقه مسلمانان سستبنیاد زمان حضرت. همواره ترویج زیبایی و اخلاق نیکو را وظیفه انسانی و اسلامی خویش میپنداشت و از بداخلاقی و تندخویی فاصله میگرفت و آن را قبیح و بد میدانست. همواره میفرمود «ان احسن الحسن لخلق الحسن»، «برترین زیباییهای انسان اخلاق زیبای اوست.»
در منطق اسلام امام حسن تلاش برای زیادهگرایی و دستیابی به عمل کثیر محبوب نیست، حضرتش مردمان را برای رسیدن به عمل کیفی و پرهیز از «اکثر عمل» و دستیابی به «احسن عمل» تشویق میکرد آیه «.... لیبلوکم ایکم احسن عملا» پیشانی کار ایشان و هدایت مردمان بود. در منظر ایشان عمل انبوه برآمده از نازیباییهای اخلاقی چون کبر، غرور، نخوت، ریا، تظاهر، مردمفریبی، جهل، عوامزدگی و... فاقد ارزش کیفی است و هر ذره عملی که آمیخته با خصیصه زشت و انرژی منفی باشد به منزله شری دامنگیر برای همه عمر آدمی و توشه اخروی او به حساب میآید... و من یعمل مثقال ذره شرا یره و در مقابل آن هر ذره عمل پاک، خداباورانه، خیرخواهانه که از سر تقوا پیشگی انجام شود به مثابه اسباب نجاتی برای دنیا و آخرت انسان به شمار میآید
«... و من یعمل مثقال ذره خیرا یره» در منطق امام حسن، زیبایی، حرف نخست و آخر آفرینش است و «خلق حسن»، آفریدگار «عمل حسن» و همه کوششهای آدمی در جهت ارتقای «عمل حسن» به «احسن عمل» شمارده شده است. اقتدا به امام حسن، یعنی کوشش برای دست یافتن به «خلق حسن»، «عمل حسن» و صعود به مقام «احسن عمل» است و این همه جز با باور «زیبایی»ها تحقق نخواهد یافت. اسلام دین باورهای زیبا، رفتارهای زیبا، کوششهای زیبا و خدای زیباست. خدای اسلام، غایت زیبایی، آفرینشگر همه زیباییها و دوستدار زیبایان است. «ان الله جمیل و یحب الجمال».