فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۵۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
اگر چه ارتکاب جرائم تأثیر ناگواری در زندگی همه ی افراد دارد، ولی جرم زنان که مربیان اصلی فرزندان در خانواده هستند، اهمیت بیشتری دارد و به همین دلیل توجه به جرائم ویژه ی زنان و تلاش برای رفع عوامل زمینه ساز آن بسیار ضروری است. این تحقیق با هدف بررسی عوامل اجتماعی مؤثر در جرائم زنان به مطالعه ی تئوری های مرتبط با بزهکاری پرداخته، چهار فرضیه از آنها استخراج کرده و به روش پیمایشی آنها را سنجیده است. جمعیت نمونه مورد مطالعه 50 زن بزهکار - که در طول یک ماه به دلیل ارتکاب جرائمی توسط پلیس اطلاعات رباط کریم دستگیر شده بودند - و 50 زن غیر مجرم بود که شرایط زندگی تقریباً مشابه با زنان مجرم داشتند، ولی تحت سرپرستی بهزیستی شهرستان رباط کریم بودند. نتایج تحقیق نشان داد که بین دو گروه از نظر اعتیاد همسر و از هم گسیختگی خانوادگی تفاوت معناداری وجود داشت، ولی از نظر محرومیت از دسترسی به امکانات آموزشی و شغلی مناسب و محل زندگی و حاشیه نشینی تفاوتی که از نظر آماری معنادار باشد وجود نداشت. هر دو گروه تقریباً وضعیت مشابهی داشتند، ولی کی گروه مجرم شده و گروه دیگر مرتکب جرم نشده بودند.
نگاهی انتقادی بر فمینیسم اسلامی و ارزیابی میزان گرایش دانشجویان دختر به آن (مطالعه موردی: دانشجویان دختر مؤسسة آموزش عالی جهاد دانشگاهی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه هر از چندگاهی بشر مدعی می شود جریان های جدیدی را با هدف برقراری عدالت در سطوح گوناگون جامعه شناسایی و طراحی کرده است. یکی از این جریان های جدید که مدعی دفاع از حقوق زنان، به ویژه با ویژگی های غربی آن است، به نام «فمینیسم» (feminism) چهره نشان داده است. این پدیده در کشور ما نیز مدتی است با نام «فمینیسم اسلامی» مطرح شده است. این مقاله بر آن است که با نگاهی انتقادی این پدیده را واکاوی کند، و ضمن نقد و بررسی آن، در چهارچوب مطالعه ای پیمایشی، به تعیین میزان گرایش به این مکتب در میان دانشجویان دختر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی استان یزد بپردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که دانشجویان دختر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی یزد از میان ابعاد چهارگانة فمینیسم اسلامی به بعد «تساوی و تشابه حقوق زن و مرد» گرایش دارند و دیدگاه آنان در خصوص سه بعد دیگر منفی است. هم چنین، از میان شاخص های فرعی فمینیسم اسلامی، شاخص فرعی «مشارکت یک سان زن و مرد در تربیت فرزندان» با رتبة میانگین 74/574 بیش ترین میزان شدت را دارد و شاخص فرعی «مناسب و کافی نبودن فرصت های موجود در جامعه برای زنان» با رتبة میانگین 44/383 کم ترین میزان شدت در میان دانشجویان مذکور است.
بسترهای پیشرفت و انحطاط زن مسلمان
حوزه های تخصصی:
ظهور اسلام مایه برکت و امتیازات بى سابقه اى براى زنان گردید. اما دوران عزت و شکوفایى زنان در صدر اسلام، چندان طولانى نبود. اهم عواملى که در طول تاریخ موجبات پیشرفت و یا انحطاط زن مسلمان را فراهم نمود، بدین قرار است:
ـ استبداد حاکمان: برخى معتقدند متغیر «فساد اخلاق» زاده استبداد است و سبب تحقیر و تنزل جایگاه زن مى شود; چون در فضاى تاریک خودکامگى، زمینه رشد فضایل فراهم نیست و در این میان، بیشترین آسیب متوجه زن مى شود.
ـ عرف غیر اصیل: چون برخى از عناصر سازنده عرف، نتیجه انتقال فرهنگ غیر اسلامى به جوامع اسلامى است و مورد تایید اسلام نیست، چنین عرفى نمى تواند مرجع فهم متون دینى باشد.
ـ جمودگرایى و دیدگاه هاى افراطى نسبت به زن.
ـ گروه هاى متحجر با نام دین حیطه مشارکت و حقوق انسانى زن را محدود مى کنند و گروه هاى افراطى به نام روشن فکرى با گسترش فرهنگ بى بندوبارى زمینه سقوط اخلاقى جامعه را فراهم مى کنند.
به هر حال، جوامع اسلامى در صورتى مى توانند از فرهنگ ناب اسلامى بهره مند شوند که از نگرش هاى افراطى و تفریطى و نیز حاکمیت باطل دورى گزینند.
رابطه آشفتگی زناشویی مادران با زندگی فرزندان همسردار آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه بین تجربه خشونت در دوران کودکی و خشونت علیه زنان در شهر کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی نقش تجربه خشونت در دوران کودکی باخشونت علیه زنان بود. روش پژوهش از نوع پیمایشی و جامعه آماری تمام زنان متأهل شهر کوهدشت به تعداد 22819نفر بودند که از میان آن ها با توجه به فرمول کوکران تعداد194نفر با روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته داده ها جمع آوری شد. سپس داده ها با نرم افزارSPSS21 تجزیه و تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد از بین ابعاد خشونت، میزان خشونت روانی با میانگین 28/29 بیش ترین و خشونت جنسی با میانگین22/13 کم ترین میزان خشونت را به خود اختصاص دادند و تجربه خشونت در دوران کودکی مرد با میانگین 45/31، همبستگی مثبت و رابطه معناداری با خشونت علیه زنان دارد. همچنین متغیرهای وضعیت اشتغال و درآمد رابطه معناداری با خشونت خانگی علیه زنان نداشتند. در نتیجه اینکه هرچه فرد در دوران کودکی شاهد خشونت والدین نسبت به همدیگر یا نسبت به خود باشد او نیز در آینده دست به خشونت نسبت به همسر و فرزندان خود می زند. لذا توصیه می شود ، از طریق آموزش های قبل از ازدواج و رسانه های جمعی به والدین آموزش داده شود تا از رفتار خشونت آمیز در حضور کودکان اجتناب کنند.
بازتعریف «خود» و ساخت هویت در میان زنان پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود تلاش برای مدیریت و کاهش طلاق، امروزه این پدیده در جامعة ایرانی روندی افزایشی به خود گرفته است؛ به طوری که، شاخص ها نشان می دهند روز به روز بر تعداد خانواده های طلاق در ایران افزوده می شود. در این میان «زندگی پس از طلاق» ـ که تا چندی پیش چندان مورد توجه نبود ـ به مسئله ای جدی برای جامعه شناسان خانواده بدل شده است. از سویی، بر اساس نتایج تحقیقات، طلاق پیامدهای بیشتری را برای زنان به همراه می آورد. یکی از این پیامدها چالش های هویتی پس از طلاق است. به این ترتیب، پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی کیفی و تکنیک مصاحبة عمیق نیمه ساختار یافته با هجده زن مطلقه به دنبال فهم چالش های هویتی زنان پس از طلاق و نحوة بازتعریف «خود» و ساخت «هویت» جدید در میان آنان است. «خود» مفهومی کلیدی در تئوریزه کردن ماهیت شخص است و به او توانایی تجسم بخشیدن به هویت خویش را می دهد. بر این اساس، نتایج این تحقیق نشان می دهد که با رخداد طلاق تغییرات متعددی در فهم و تصور کنش گران از «خود» درونی و بیرونی شان پدید می آید که لزوم بازتعریف و خلق هویتی جدید پس از طلاق را برای آن ها آشکار می کند. همچنین، یافته های این پژوهش نشان می دهد که بیشتر ابعادی که زنان در آن مبادرت به بازتعریف «خود» می کنند شامل نقش های جدید، سبک زندگی جدید، ارتباطات جدید، و امنیت هستی شناختی و روانی است؛ ابعادی که هر یک با رخداد طلاق دست خوش تغییر و چالش می شود و ارتباط تنگاتنگی با ساختار هویتی زنان دارد. از سویی، متغیرهای زمینه ای و مداخله گری چون سن فعلی، سن در هنگام طلاق، طبقة اجتماعی، وضعیت اشتغال، مدت دورة ازدواج، فرزندداشتن یا نداشتن، و عادت وارة سنتی یا مدرنِ کنش گران در نحوة مواجهة آنان با تغییرات هویتی پس از طلاق و چگونگی بازتعریف «خود» اثرگذار است.
آسیب شناسی پیامد اخلاقی فمینسم درغرب و بازتاب آن درنهاد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فمنیسم یکی از مباحث بحث انگیز عصر حاضر است که در دهه اخیر، در نقش های فردی و خانوادگی، اجتماعی زنان، تحولات گسترده ای را سبب شده است. نظام فکری فمنیسم، تأثیرات و پیامدهای نامطلوبی بر بنیان خانواده وارد کرده که باعث اضمحلال این نهاد شده است. از آن جا که یکی از روش های آسیب شناسی جریان های فکری، بررسی تبعات و تاثیرات آن هاست؛ بنابراین در مقاله حاضر، مهم ترین پیامدهای اخلاقی فمنیسم در وضعیت جوامع غربی و بازتاب آن در خانواده با روش توصیفی ـ تحلیلی نقد و بررسی می شود و سرانجام، با هدف احیای نظام فکری اسلام، به منزله الگوی مطلوب زندگی اسلامی ـ ایرانی، راهبرد و راهکارهایی ارائه می شود؛ چرا که متأسفانه روح حاکم این گونه تفکرات، به کشور ما رسوخ کرده است. بنابراین، منظور از پیامدهای فمنیسم در این مقاله، تحولات و تغییراتی است که پس از شکل گیری فمنیسم در نحوه زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی زنان مشهود است و به فمنیسم نسبت داده می شود. دستاوردهای فمنیسم، پیامدهایی چون انقلاب جنسی، ترویج هم جنس گرایی، خانواده ستیزی، تحقیر مادری و تأکید بر سقط جنین، سقوط حجاب و عفاف و انکار ارزش های اخلاقی را در پی دارد.
«مطالعه برخی عوامل جریان مدرنیته مؤثّر بر گرایش زنان به طلاق» (مورد مطالعه: زنان متأهل شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات اجتماعی در سطح جهانی، نظام خانواده را با تغییرات عدیده ای روبه رو کرده است که در نتیجه آن، خانواده ها بیش تر در معرض از هم پاشیدگی قرار گرفته اند. لذا مقاله حاضر در نظر دارد با استفاده از دیدگاه های نظری و توجّه ویژه به آسیب پذیری خانواده در پی جریان مدرنیته، برخی تأثیرات این جریان را بر گرایش زنان متأهل شهر زنجان به طلاق، که نشان دهنده میزان تمایل زنان برای جدا شدن از همسرشان است، در ابعاد رفتاری، عاطفی و شناختی بررسی نماید . روش تحقیق مورد استفاده از نوع پیمایشی است که به صورت مقطعی در شهر زنجان انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، جمعیّت زنان مناطق سه گانه شهر زنجان است که تعداد 400 نفر از آنان با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب شده است. نهایت امر این که داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. بررسی ها نشان داد که؛ بین فردگرایی و ابعاد آن، بعد اوّل رشد عقلانیّت (انتخاب آزادانه) و مجموع این سازه و نیز بعد اوّل و سوّم متغیّر تغییر هنجارهای جامعه (نگرش منفی جامعه نسبت به خانه داری زنان و تغییر نگرش های افراد نسبت به روابط عاطفی و احساسی با جنس مخالف) با گرایش به طلاق و ابعاد آن، رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد.
نقش جنسیت در ساختار عاملی اسکیزوتایپی در نوجوانان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنسیت در تحلیل های عاملی اسکیزوتایپی متغیری مهم به شمار می آید، زیرا می تواند پاسخ افراد به پرسش نامه های اسکیزوتایپی را تحت تاثیر قرار دهد. هدف این پژوهش بررسی ساختار عاملی اسکیزوتایپی در نوجوانان،با جداسازی جنسیتی است.پژوهش به صورت یک بررسی زمینه یابی از نوع مقطعی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان، که در سال تحصیلی 1388 – 1389 و در پنج منطقه شهر تبریز مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دهد و نمونه پژوهش نیز دربرگیرنده 400 نفر است، که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.تحلیل عاملی به روش تحلیل سازه های اصلی سه عامل را برای پسران (به ترتیب، تجارب ادراکی غیرعادی، اندیشه پردازی پارانویید/ اضطراب اجتماعی، و تفکر سحرآمیز) و سه عامل رانیز برای دختران (به ترتیب، تجارب ادراکی غیرعادی، تفکر سحرآمیز، و اندیشه پردازی پارانویید/ اضطراب اجتماعی) پیش نهاد کرد، پس تفاوت های ساختاری میان دو جنس در نشانه شناسی اسکیزوتایپی وجود ندارد.نتایج نشان می دهد دو گروه در نشانه شناسی مربوط به تجارب ادراکی غیرعادی با هم تفاوت ندارند، ولی به لحاظ الگوهای بالینی و نشانه شناسی مربوط به عامل های اندیشه پردازی پارانویید/ اضطراب اجتماعی و تفکر سحرآمیز تفاوت های جنسی وجود دارد.
نقش فانتزی در وقوع طلاق (مطالعه هفت زوج جوان طلاق گرفته در شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های آسیب شناسانه به پیروی از فلسفه آگاهی برآنند که کجروی افراد؛ یعنی سوژه های انسانی را متأثر از تعیّنات اجتماعی بیرونی و انگیزه های درونی تبیین و تفسیر کنند. این نظریه ها عموماً سوژه آگاه را به عنوان پیش انگاشت در تحلیل خود قرار می دهند. هدف مقاله حاضر آن است که با پیش فرض قرار دادن بُعد ناآگاهِ هستی وجودی سوژه ها و یکی از مصادیق آن؛ یعنی امرخیالی، وقوع طلاق را تفسیر کند. بدین منظور، مفهوم فانتزی در نظریات ژاک لکان به عنوان ابزار مفهومی استفاده شده است تا وجه ناخودآگاه وقوع طلاق را در بین هفت زوج طلاق گرفته تحلیل کند. داده ها از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شده است و پژوهش تفسیری راهبر این مقاله خواهد بود. نتایج نشان می دهد که سه نوع آسیب در وقوع طلاق قابل دسته بندی هستند: 1- آسیب های ناشی از فانتزی تحقق نیافته که در بردارنده این موضوع هستند که سوژه ها فانتزی ای برای خود برساخته اند که در آن فرد مقابل قرار نداشته است؛ یعنی فرد مقابل در چارچوب فانتزی دیگری جایی از پیش موجود نداشته است؛ 2- آسیب های مرتبط با تخریب فانتزی توسط فرد مقابل که مشخص می کند یکی از زوجین عناصری از فانتزی طرف مقابل را نادیده گرفته و آن را ویران کرده است؛ به معنای دیگر، فرد مقابل با نگاه خیره غیرممکن فانتزی همسو نشده است؛ 3- آسیب های متأثر از فانتزی هیستریک که طی آن یکی از زوجین با گرفتن میل دیگری بزرگ یا دیگری کوچکی بیرون از رابطه به صورت ناخودآگاه به تخریب رابطه پرداخته است.
عوامل موثر بر گرایش دختران به مانکنیسم (مطالعه موردی: تاثیر عروسک باربی در میان سایر عوامل گرایش به مانکنیسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش دختران به سمت داشتن اندامی مانکن، دستکاری در ویژگی هایِ ظاهری و ساخت بدن اجتماعی از پیامدهای جامعه مصرفی است؛ که یکی از دلایل آن، الگوپذیری دختران از عروسک های دوران کودکی می باشد. از آنجایی که دختران جوان نسبت به اندام خود حساسیت بیشتری دارند و معمولا درکودکی از عروسک باربی الگوبرداری کرده اند؛ تحت تاثیر فرهنگ باربی یعنی مانکنیسم قرار می گیرند.لذا هدف اصلی انجام این پژوهش بررسی تاثیر عروسک باربی بر گرایش دختران به مانکنیسم در میان سایر عواملِ فردی، خانوادگی،اجتماعی و رسانه ایی می باشد. که به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه در حجم نمونه335 نفر انجام شد روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد و چارچوب نظری مورد استفاده، نظریه صنعت فرهنگ، بازاندیشی و کاشت است. بطورکلی یافته ها نشان می دهد: عروسک های دوران کودکی، بخصوص باربی که چهره و اندام دختری جوان دارد و صنایع زیادی جهت تبلیغ آن بکار گرفته شده، الگویی را به کودک ارائه می دهند که در دوران نوجوانی و جوانی با آن به همسان سازی می پردازد.
جریانی اتفاقی و برنامهریزی نشده
منبع:
حوراء شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
تحلیل جنسیتی از تحقیر اجتماعی در روابط بین فردی (مطالعة کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تلاشی است برای بررسی چگونگی برساخت معانی، درک و تفاسیر کنش گران از تحقیر اجتماعی با رویکردی جنسیتی. برای تحلیل این مسئله از روش کیفی نظریة زمینه ای استفاده شده است و با تعداد 40 نفر از شهروندان ساکن تهران مصاحبة نیمه ساخت یافته انجام شده است. در خلال تحلیل داده ها، سه مقولة عمدة کیفیت مقایسة اجتماعی، بازنگری در نقش های جنسیتی، و آگاهی از جنسیت نهادینه شده از بطن مفاهیم استخراج شده که در نهایت، به تولید مقولة هسته محور مبادرت شد. یافته ها حاکی از فضای گفتمانی جنسیتی است که روابط را زیر سیطرة خود قرار داده و عاملی در راستای تحقیر درون گروهی و بین گروهی است. برخلاف تصور رایج، مردان نیز مانند زنان، اما نه مشابه یک دیگر، چالش هایی را از قِبل جنسیت خود متحمل می شوند که زمینه ساز تحقیر آنان می شود؛ اما جنسیت در زنان، به دلیل کارکرد ایدئولوژیک گفتمان مردسالاری، تهدید بالقوه ای برای تحقیرشدگی آنان است که نحوة مواجهه با تحقیر را برای آنان دشوار می کند.
چالش های عصری و ضرورت واکاوی عفاف و حجاب در آیینه مقاصد و اصول شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان کنونی، به رغم روند شتاب زده توسعه و تحول در زندگی مادی بشر و تنوع در ابزار، در دست یابی به مقاصد و اهداف انسانی و تأمین حق امنیت و حریت و بالاخره در بازیابی هویت ملت ها، موانع و بحران های متعددی ایجاد شده است که به شدت اذهان اندیشمندان جوامع را به خود مشغول ساخته است. توسعه پورنوگرافی، اباحی گری، تقدم اصالت لذت و قدرت و منفعت بر رعایت حقوق معنوی و حدود اخلاقی، گسترش خشونت، و غیره این پرسش را قوت می بخشند که طراحان جنگ سرد در حذف مرزهای جغرافیایی با گسترش ارتباطات چه چیزی جز تخدیر افکار و وارونه سازی رفتار را جست وجو می کنند؟ ازسوی دیگر، ملت های بیدار اسلامی در راستای حفظ هویت ملی و ارزش های دینی، در مقابله با این هجمه بی حد و حصر بایستی چه تمهیداتی لحاظ کنند تا حفاظت از حقوق معنوی و سلامت نسل، نفس، و عقل در آینده این ملت ها به صورتی شایسته رقم بخورد.
در این راستا، حجاب و رعایت عفاف از مختصات ارزشی زن مسلمان در سراسر جهان است که ضرورت و بداهت عقلی و شرعی آن در داخل و خارج از ابعاد گوناگون واکاوی شده است، اما به سبب تأثیر عمیق آن در تحکیم ارزش ها، نفی هویت ابزاری از زنان، تأمین امنیت فرد و اجتماع، و غیره هم چنان به آن فراوان حمله می شود؛ بنابراین در جوامع اسلامی، بررسی و تحلیل موضوع از ابعاد گوناگون ضروری است و بایستی با ایجاد تحول ساختاری در پاسخ گویی از موضع انفعال به موضع فعال جهانیان را در این امر به واکنشی منطقی فرا خواند.
در این نوشتار، بر اساس دغدغه های مذکور، اهتمام بر آن است که پشتوانه های منطقی ـ عقلانی حکم عفاف و حجاب در آیینه غایات و مقاصد و اصول اسلامی بررسی شود و تأملات اندیشمندان غیر اسلامی در ابراز نگرانی از مخاطرات موجود و ارائه شیوه های حکیمانه ازسوی اسلام در برون رفت از این بن بست با رویکرد پشتوانه های احکام شرعی بررسی شود.
از کتاب زن در عصر جدید (خانواده چیست و حدود آن کجاست (زن در خانه))
حوزه های تخصصی:
ارزیابی رضایت مندی از کیفیت فضای شهری با توجه به متغیر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش سنجش میزان کیفیّت محیط با توجه به ادراک زنان از کیفیّت ، تعیین متغیرهای دارای تفاوت معنادار میان مردان و زنان و نحوه رتبه بندی متغیرهای سنجش شده در محیط توسط بانوان بود. پرسش اصلی پژوهش این بود که آیا بین کیفیّت فضای شهری و ملاحظات جنسیّتی ارتباط معناداری وجود دارد؟ کیفیّت محیط باغ خانواده با ایجاد مدل تجربی سنجش کیفیّت (درخت ارزش) با روش کل به جزء و بررسی 8 معیار ارائه شده در 4 سطح ارزیابی شد و داده ها با روش تحلیل عاملی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که میزان کیفیّت در باغ خانواده در آستانه متوسط قرار دارد در حالی که بین کیفیّت باغ از دید زنان و مردان تفاوت معناداری وجود داشت و میزان کیفیّت از دید زنان در آستانه پایین برآورده شد. همچنین کیفیّت در میان زنان و مردان جزء معیارهای عملکرد، آسایش روانی و لذّت در معیار فضای شهری و جزء معیارهای حفاظت و نظارت طبیعی در معیار امنیت با هم تفاوت معنادار دارند.