امروزه هر از چندگاهی بشر مدعی می شود جریان های جدیدی را با هدف برقراری عدالت در سطوح گوناگون جامعه شناسایی و طراحی کرده است. یکی از این جریان های جدید که مدعی دفاع از حقوق زنان، به ویژه با ویژگی های غربی آن است، به نام «فمینیسم» (feminism) چهره نشان داده است. این پدیده در کشور ما نیز مدتی است با نام «فمینیسم اسلامی» مطرح شده است. این مقاله بر آن است که با نگاهی انتقادی این پدیده را واکاوی کند، و ضمن نقد و بررسی آن، در چهارچوب مطالعه ای پیمایشی، به تعیین میزان گرایش به این مکتب در میان دانشجویان دختر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی استان یزد بپردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که دانشجویان دختر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی یزد از میان ابعاد چهارگانة فمینیسم اسلامی به بعد «تساوی و تشابه حقوق زن و مرد» گرایش دارند و دیدگاه آنان در خصوص سه بعد دیگر منفی است. هم چنین، از میان شاخص های فرعی فمینیسم اسلامی، شاخص فرعی «مشارکت یک سان زن و مرد در تربیت فرزندان» با رتبة میانگین 74/574 بیش ترین میزان شدت را دارد و شاخص فرعی «مناسب و کافی نبودن فرصت های موجود در جامعه برای زنان» با رتبة میانگین 44/383 کم ترین میزان شدت در میان دانشجویان مذکور است.