رابطه بین مردسالاری و خشونت خانگی علیه زنان در شهر کوهدشت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۵ شماره ۶۰
۸۶-۶۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خانواده مهم ترین نهاد اجتماعی است که از دیرباز مورد توجه فرهنگها، ادیان و اقوام مختلف بوده است. این نهاد نقش موثری در تربیت فرزندان و انتقال فرهنگ، آداب و باورها به نسلهای آینده دارد. اما بروز خشونت در خانواده و به خصوص علیه زنان سبب ناسازگاریهای می شود که این نهاد اجتماعی را در ایفای نقش خود دچار مشکل می کند. یکی از شیوه های اعمال خشونت در خانواده، خشونت خانگی علیه زنان است از دیدگاه تاریخی از زمانی که انسان بر روی این کره ی خاکی زندگی را آغاز کرد خشونت خانگی علیه زنان وجود داشته است ولی شدت و ضعف آن در جوامع و فرهنگهای گوناگون متفاوت بوده است. مردسالاری، یک روش سنتی در اداره خانواده است که در بیشتر موارد منجر به خشونت خانگی علیه زنان می شود و به شیوه های مختلفی از قبیل حساس بودن به ظاهر زن، آزار زن به گونه های مختلف، طبیعی بودن پرخاشگری مردان نسبت به زنان و ... خود را نشان می دهد. هدف این مقاله بررسی رابطه بین مردسالاری و خشونت خانگی علیه زنان است. روش: مطالعه حاضر با روش پیمایش در بین 194 نفر از زنان متاهل شهر کوهدشت که بر اساس روش های نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی نظام مند انتخاب شده بودند، انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. روایی پرسشنامه با اعتبار محتوا تائید گردید و پایایی را با آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار دادیم که میزان آن برای خشونت خانگی علیه زنان 890/0 و مردسالاری 685/0 برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار SPSS21 مورد استفاده قرار گرفت. به طوری که برای توصیف داده ها از درصد فروانی و برای تبیین داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و سپس به تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر متغیرها پرداختیم. یافته ها: بر طبق یافته های توصیفی میانگین سنی پاسخگویان 44/35سال بود و در زمینه تحصیلات 7/21 بی سواد و 3/78 باسواد بودند. از بین چهار بعد روانی، فیزیکی، مالی و جنسی خشونت خانگی علیه زنان، خشونت روانی با میانگین 28/29 بیشترین و خشونت جنسی با میانگین22/13 کمترین میزان خشونت را به خود اختصاص دادند. از نتایج یافته ها مشخص شد که مردسالاری همبستگی مثبت و رابطه معناداری با خشونت خانگی علیه زنان دارد. به طوری که با افزایش حاکمیت مردسالاری خشونت نسبت به زنان افزایش می یابد و با کاهش سلطه مردسالاری خشونت نسبت به زنان نیز کاهش می یابد. ولی دو متغیر تحصیلات و سن زن و مرد هر چند که همبستگی مثبتی با خشونت خانگی علیه زنان دارند ولی رابطه معناداری بین آنها مشاهده نشد. بحث: بنابراین بر اساس یافته های پژوهش، این تصور غلط عامه مردم که برابری زن و مرد سبب پایین آمدن منزلت مردان می شود به حاکمیت فرهنگ مردسالاری در خانواده و جامعه تداوم می بخشد و زمینه را برای افزایش خشونت خانگی علیه زنان فراهم می کند. از طرفی همانطور که خانواده اولین مکانی است که شخصیت فرزندان در آن شکل می گیرد و فرزندان والدین و بزرگترها را به عنوان الگوی خود قرار می دهند؛ لذا جو حاکم بر خانواده و نحوه برخورد والدین با همدیگر بر روی رفتار فرزندان در آینده تاثیرگذار است. به نوعی فرزندان پسر با مشاهده رفتار مردسالارانه یاد می گیرند که در آینده خود نیز جهت دستیابی به خواسته هایشان، نسبت به همسر و اعضای خانواده خود از خشونت استفاده کنند. و فرزند دختر نیز با مشاهده رفتار مردسالارانه می آموزد که بیشتر مطیع باشد و خشونت را به عنوان حق طبیعی که مرد بر روی او اعمال می کند بپذیرند. از این رو توصیه می شود با آموزش و آگاه سازی خانواده ها با استفاده از رسانه و شبکه های اجتماعی و برجسته سازی عواقب مردسالاری از سلطه آن بر محیط خانواده جلوگیری شود. که در نتیجه کاهش مردسالاری در خانواده از خشونت نسبت به زنان نیز کاسته خواهد شد و خانه به محیط امن و کانون گرمی برای همسر و فرزندان تبدیل می شود.