فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۰۱ تا ۵٬۰۲۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف الگوی معادلات ساختاری رضایتمندی زوجین با بررسی نقش مؤلفه های شخصیتی 5 عاملی نئو و نقش میانجیگری رابطه مادر فرزند انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه ششم دبستان های پسرانه و دخترانه شهر شیراز در سال 1397 به همراه مادرشان بودند که از میان آن ها 260 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی خوشه ای از نه منطقه آموزش وپرورش شهر شیراز انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه پنج عامل شخصیت نئو (1992)، مقیاس زوجی انریچ (1989) و روابط والد-فرزندی فاین و همکاران (1983) استفاده شد. داده ها با روش آماری همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها بین عامل شخصیتی روان آزردگی و رضایت زناشویی رابطه منفی نشان دادند، ولی عوامل شخصیتی انعطاف پذیری، برون گرایی، توافق پذیری و مسئولیت پذیری با رضایتمندی زوجین رابطه مثبت داشت. همچنین متغیر رابطه مادر و فرزند رضایت زناشویی را در جهت مثبت پیش بینی می کند. ازآنجاکه صفات شخصیتی به عنوان پیش آمادگی هایی که افراد با خود در روابط زناشویی وارد می کنند می توانند بر سازه های میانجیگر از جمله رابطه مادر فرزند اثرگذار باشند؛ بنابراین، رضایت زناشویی تحت تأثیر عوامل درون فردی به ویژه ویژگی های شخصیتی می باشد. نتایج حاکی از آن بود که ویژگی های شخصیتی با نقش میانجی ارتباط مادر فرزند می توانند رضایت زناشویی را تبیین کنند (P≤ 0/01).
تجربه زنان از تقسیم کار خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
143 - 167
حوزه های تخصصی:
تقسیم کار خانگی یا توزیع مسئولیت ها و کارهای ضروری به جهت حفظ و نگهداری خانه و افراد خانواده، از زمان صنعتی شدن به بعد از نظر تاریخی، متحول شده و به عنوان یک پدیده اجتماعی در مباحث دانشگاهی- از دهه 1970 به بعد-اهمیت یافته است. زمینه های اجتماعی و اقتصادی همواره در تاریخ تحولات خانواده، بر نوع روابط و تعاملات زن و مرد و نقشهای جنسیتی آنها در خانواده اثر گذاشته و روابط میان آنها را تنظیم کرده است. این مقاله به توصیف تجربه زنان از تقسیم کار خانگی با همسر در خانواده اختصاص دارد و از مفاهیم تحلیلی مانند برابری جنسیتی در تقسیم کار خانگی، مفهوم وابستگی اقتصادی و خنثی سازی انحراف از نقشهای جنسیتی، ذیل تئوری منابع نسبی، بهره برده است. روش تحلیل تماتیک، مصاحبه های نیمه ساختمند(15 نفر زنان شاغل/خانه دار در گروههای سنی 20 تا 60 ساله) و نرم افزار Max. Q.D.A 2018 به منظور استخراج روابط زوجین در تقسیم کار خانگی بکار برده شده است. یافته ها حاکی از استخراج 2 مقوله اصلی عدم مشارکت در تقسیم کار خانگی و مشارکت در تقسیم کار خانگی، 7 مقوله فرعی شامل: زنانگی سرسختانه، مردانگی هژمونیک، اقناع، خودکفایی اجباری، مثلث سازی اقتصادی، مشارکت تدریجی مردان و تقسیم کار برابر و 228 مفهوم است.
نقد و بررسی انگاره ماهیت معاوضی نکاح موقت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مشروعیت عقد نکاح موقت از نظر فقه شیعه تردیدی وجود ندارد و به تبع آن قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران نیز آن را پذیرفته و چندین ماده به تبیین ارکان و احکام آن اختصاص داده است. ماهیت شناسی این عقد از منظر فقهی و حقوقی بحثی مهم و چالشی است؛ برخی صاحب نظران معتقدند که نکاح موقت شباهت کاملی به باب اجاره دارد و مهر در مقابل استمتاع است و با عقد نکاح دائم تفاوت ماهوی دارد. در مقابل، برخی دیگر ماهیت عقد موقت را همانند دائم دانسته و تفاوت آنها را فقط در برخی از آثار و احکام آن بیان کرده اند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف نقد ادله دیدگاه اول و تقویت دیدگاه دوم مبنی بر عدم تفاوت ماهیت عقد نکاح موقت با دائم براساس ادله و شواهد انجام شد. بدین منظور کلیه منابع مکتوب مربوطه به روش اسنادی- کتابخانه ای بررسی و تحلیل شد. نتایج نشان داد که عقد نکاح موقت در نظام حقوقی اسلام همانند عقد نکاح دائم یک نهاد حقوقی مقدس و دارای تکالیف و حقوق متقابل خاص خود برای زوجین است.
نقش توتم در نفی ازدواج با محارم در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
73 - 94
حوزه های تخصصی:
ازدواج با محارم یکی از مباحثی است که در میان آداب و رسوم اجتماعی ایران باستان، و به ویژه آیین زردشتی، مورد بررسی بسیاری از پژوهشگران این حوزه قرار گرفته است. بحث بر سر رواج این آیین در میان ایرانیان و عدم روایی آن، تحقیقات و بررسی های چشمگیری را در پی داشته است. آنچه در این میان مغفول مانده و به نظر می رسد کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد، باورها و آداب و رسوم دینی و مناسک مذهبی ایرانیان باستان و باورها و اعتقادات آنان نسبت به آیین ابتدایی توتم پرستی است که نشانه های باورمندی به آن هم در متون زردشتی و هم در شاهنامه ی فردوسی دیده می شود. این آیین، که در میان غالب جوامع ابتدایی به چشم می خورد، بنا بر نظر صاحب نظران، توجیهی برای منع ازدواج با محارم و شیوع ازدواج با بیگانگان در جامعه است. در این پژوهش کوشیدیم تا:الف) نظریه های پژوهشگران در زمینه ازدواج با محارم در ایران زردشتی بررسی شود؛ ب) با توجه به نشانه هایی که در متون زردشتی و شاهنامه ی فردوسی دیده می شود، توتم پرستی و باور ایرانیان باستان به این آیین کهن نشان داده شود؛ج) با توجه به نظریه های صاحب نظرانی چون فروید، دورکهیم، و استروس، با پذیرش باورهای توتمی، منع ازدواج با محارم و شیوع برون همسری در ایران باستان توجیه شود.
تحلیل گفتمان انتقادی در رمان نگران نباش مهسا محب علی از منظر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
371 - 396
حوزه های تخصصی:
ادبیات بازآفرینی هنرمندانه سویه پنهان واقعیت های جامعه است. زوایای مخفی جامعه معمولاً در روایات رسمی، کتب تاریخی و فرهنگی و ... مورد غفلت واقع می شوند یا مجال بروز و ظهور نمی یابند؛ در حالی که در ادبیات، به خصوص ادبیات داستانی، بستری مناسب برای بیان این موضوعات فراهم است و زنان سهمی از این گونه روایات بر عهده دارند، زیرا در طول تاریخ به اشکال متفاوت به حاشیه رانده شده اند. گریز از ساختارهای متصلب مردانه در تطور تاریخ برای زنان با فراز و فرودهایی همراه بوده و همپای تحولات جامعه وضعیت زنان نیز در هر دهه دستخوش تغییر و تحول شده و بنا به شرایط، هر نویسنده ای موضعی خاص در این خصوص اتخاذ کرده است؛ برخی از نویسندگان زن به بازتولید ایدئولوژی های جنسیتی و... پرداخته اند، برخی موضع انتقادی به آن دارند و برخی نیز به دنبال بنیان طرحی نو هستند. مهسا محب علی از نویسندگان دهه 1380 است با وجود آنکه به ایدئولوژی های جنسیتی معترض است، متن داستان گویای این موضوع نیست و گاهی در آن گریز از زنانگی و تقلید رفتارهای مردانه دیده می شود که موجب تحلیل هایی بعضاً اشتباه شده است. متن محور بودن رویکرد فرکلاف این نظریه را برای بررسی داستان نگران نباش مناسب کرده است. از طرفی، به گفته پژوهش گران، رویکرد فرکلاف در حوزه تحلیل گفتمان جامع ترین و منسجم ترین مباحث را در این حوزه داراست. بنابراین، این مقاله با استفاده از روش توصیفی و منابع کتابخانه ای در پی پاسخ گویی به این سؤال است که نگران نباش نسبت به مقوله جنسیت چه موضعی را برگزیده است؟ نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد رفتارها و گفتارهای راوی در اعتراض به جامعه مرد سالاری و پدرسالاری حاکم است. درواقع نویسنده در قالب این داستان به ستیز با کلیشه های جنسیتی بدیهی انگاشته شده در جامعه می پردازد. برای بررسی این موضوع متن داستان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده و با استناد به متن نتایج ارائه شده است.
شناسایی مفهوم و مؤلفه های قلمروهای شبه خصوصی در ارتباط با رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
259 - 281
حوزه های تخصصی:
رفتارهای قلمروی یکی از رفتارهای مهم و تأثیرگذار در ارتباط با محیط و استفاده از آن محسوب می شوند. لذا تطابق این رفتارها با فضا می تواند به افزایش کیفیت محیط و استفاده بهتر از آن منجر شود. پژوهش حاضر در راستای مطالعه رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی، در پی شناسایی مفهومی با عنوان «قلمروهای شبه خصوصی» و دستیابی به ویژگی های آن است که مطابق با پیش فرض پژوهش، سازگار با رفتار قلمروی زنان بوده و با ترجیحات فضایی آنان در عرصه های عمومی هم راستاست. پس از مطالعات کتابخانه ای و تبیین ادبیات تحقیق، از مطالعات میدانی به روش کیفی و ابزار مصاحبه و گفت و گوهای زمینه ای برای رسیدن به اهداف تحقیق استفاده شده است. در واقع به منظور تبیین مفهوم قلمرو شبه خصوصی و شاخص های آن، نظرات زنان با ویژگی های مختلف در ارتباط با ترجیحات فضایی و رفتار قلمروی آنان در فضاهای عمومی جمع آوری شده و تحلیل کیفی یافته ها به صورت کدگذاری و در بستر نرم افزار Atlas.ti8 انجام گرفته است. بر این اساس، با شناخت رفتار قلمروی زنان، مفهوم «قلمرو شبه خصوصی» به صورت قلمرویی نه کاملاً خصوصی و نه عمومی تعریف شده است، که ضمن قرارگیری در یک عرصه عمومی، با داشتن ویژگی هایی نزدیک به قلمروهای خصوصی و شباهت بیشتر به آنان، عمومیت کمتری را دارد. این قلمروها ویژگی هایی دارند از قبیل خلوت و دنج بودن نسبی، جداسازی نسبی فضا با حد و مرزهای بصری و غیر بصری، کاهش میزان دسترسی به فضا نسبت به قلمرو عمومی و غیره که در تطابق با رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی است و شرایط مورد نیاز برای حضورشان را در فضا فراهم می کند.
مدل علی رابطه حمایت اجتماعی و سرمایه روان شناختی با توانمندسازی با نقش میانجی استرس ادراک شده در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری رابطه حمایت اجتماعی و سرمایه روان شناختی با توانمندسازی با نقش میانجی استرس ادراک شده در زنان سرپرست خانوار بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان سرپرست خانوار یاسوج تشکیل دادند که از این جامعه 250 نفر از زنان سرپرست خانوار به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش را مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده چند بعدی زیمت و همکاران(1988)، پرسشنامه ی سرمایه روان شناختی لوتانز (2007)، پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و میشرا (1995) و پرسشنامه ی استرس ادراک شده کوهن (1983) تشکیل دادند. داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS و AMOSنسخه 25 با روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان دادند که رابطه مستقیم بین سرمایه روانشناختی با توانمندسازی و رابطه مستقیم حمایت اجتماعی و سرمایه روانشناختی با استرس ادراک شده معنی دار میباشد اما، رابطه مستقیم بین حمایت اجتماعی با توانمندسازی معنی دار نمی باشد. همچنین، رابطه غیر مستقیم حمایت اجتماعی و سرمایه روانشناختی با توانمندسازی زنان سرپرست خانوار از طریق میانجی گری استرس ادراک شده معنی دار میباشد. می توان گفت زنان سرپرست خانواری که از حمایت اجتماعی در رویارویی با مشکلات برخوردار هستند با همدردی و مشورت با دیگران و با کمک سرمایه روان ششناختی می توانند با استرس ناشی از مشکلات روزمره دست و پنجه نرم کنند و در نتیجه این توانمندسازی از سلامت روان کافی برخوردار گردند.
بازاندیشی تعارض یا عدم تعارض شرط خیار با ماهیت نکاح در فقه اسلامی و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۵
109 - 132
حوزه های تخصصی:
خیارشرط درمعامله امری عقلائی است و منطق حقوقی نیز آن را می پذیرد.با این حال،قانونگذار ایران درماده 1069 قانون مدنی،شرط خیار درعقد نکاح را باطل دانسته و تصریح نموده است:«شرط خیارفسخ نسبت به عقدنکاح باطل است...».همچنین درفقه نظام یافته در اندیشه ی فقیهان والامقام اسلام، درخصوص ماهیّت نکاح اختلاف نظر وجود دارد.سؤال مطرح این است با کدام رویکرد ماهیّتی نکاح،شرط خیار را باطل دانسته اند؟و آیا شرط خیار درعقدنکاح باطل است یا خیر؟ در این جستار که به روش توصیفی-تحلیلی و با ابزارکتابخانه ای نگارش یافته است،تلاش شده این مسأله از منظر فقهی وحقوقی مورد بازپژوهی قرارگیرد.بررسی ها نشان می دهد با عنایت به اینکه بیان معصومانه در این خصوص وجود ندارد و ادله ی مورد قبول فقیهان نیز در این زمینه تعیین تکلیف نکرده است،برای اثبات تعارض شرط خیار وهمچنین بطلان آن درعقد نکاح،از سوی اندیشمندان فقه و حقوق دلایل اجتهادی و توجیحات حقوقی مختلفی ارائه شده است که قابل مناقشه می باشند.بنابراین به نظر می رسد دیدگاه تبیین ماهیّتی معاملی و معاوضی نکاح،ترجیح دارد و قابل پذیرش است.از این رو، شرط خیار با ماهیّت مذکور تعارض ندارد و اندراج شرط خیار درعقدنکاح جایز وصحیح است و الزام آور می باشد.با توجه به فواید این امر که به صورت کاربردی ومتناسب با نیاز دنیای امروز برای هریک از زوجین می تواند باشد و بویژه درجهت حمایت و رعایت مصالح زوجه است،پیشنهاد شده قانونگذار با نگرشی واقع بینانه وهمچنین با ایجاد نظمی نوین درحقوق خانواده،درخصوص اصلاح ماده 1069 قانون مدنی اقدام نماید.
بررسی رابطه خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی در دختران با رویکرد فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
21 - 40
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ترکیب مطالعات انجام شده در حوزه اثربخشی خودکارآمدی بر عملکرد تحصیلی دختران انجام شده است. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش فراتحلیل می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مطالعات در دسترس بود که در بین سال های 1382 تا 1400 و 2002 تا 2021 منتشر شده بود. به منظور جمع آوری اطلاعات از چک لیست مشخصات طرح های پژوهشی مصرآبادی (1389) استفاده شد. پس از بررسی ملاک های ورود و خروج، 127 اندازه اثر از 99 مطالعه دارای شرایط فراتحلیل به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل حساسیت، نمودار قیفی، مدل های ثابت و تصادفی و تحلیل ناهمگنی با استفاده از CMA استفاده شد. یافته ها: تحلیل اطلاعات حاصل از پژوهش ها نشان داد که میانگین اندازه اثر کلی پژوهش های مورد بررسی برای مدل اثرات ثابت 422/0 و برای مدل اثرات تصادفی 437/0 است. با توجه به ناهمگونی اندازه های اثر، نوع نمونه مورد استفاده در پژوهش ها به عنوان متغیرهای تعدیل کننده بررسی شد. نتایج نشان داد که اندازه اثر رابطه خودکارآمدی با عملکرد تحصیلی دختران در پژوهش هایی که از دانش آموزان راهنمایی به عنوان نمونه استفاده شده، نسبت به سایر پژوهش ها بیشتر است. همچنین نتایج نشان دادند که از میان انواع خودکارآمدی، خودکارآمدی اجتماعی بیشترین ارتباط را با عملکرد تحصیلی دختران دارد. نتیجه گیری: بر پایه اندازه اثرهای به دست آمده می توان دریافت که بین خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی دختران رابطه وجود دارد.
زنان متولد دهه شصت و نقش آنها در آینده؛ مطالعه ای کیفی در بلوک های سازنده تصاویر آینده (مورد مطالعه: استادان زن شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
561 - 584
حوزه های تخصصی:
تحقق هر آینده مطلوبی در ایران، در گرو مشارکت زنان به مثابه نیمی از کنش گران این آینده است. بررسی میزان احساس تعلق خاطر زنان به آینده و تلاش برای افزایش این احساس، گامی در جهت تقویت امید اجتماعی در جامعه است. آینده پژوهی دانش شناخت و ساخت چنین آینده ای است. یکی از رویکردهای آینده پژوهانه استخراج و تحلیل تصاویر آینده است. این پژوهش با روش تحلیل مضمون به استخراج و تحلیل تصاویر ذهنی زنان متولد دهه شصت از آینده انجام شده و طی چهار مرحله کدگذاری روی داده های حاصل از 15مصاحبه نیمه ساختاریافته از زنان دانشگاهی در شهر اصفهان، شش مضمون فراگیر به دست آمده است. این مضامین که بلوک های سازنده تصاویر آینده ذهن این زنان هستند، عبارت اند از: «در انتظار بهترین آینده»، «آینده جنسیتی»، «عصر انسان»، «دولت من»، «آینده ای که نمی خواهمش» و «بی آیندگی اجتماعی». بنابر نتایج این پژوهش، تحقق هر آینده ای در گرو ایجاد بستر نقد فراگیر وضع موجود، گسترش شکل جدیدی از مشارکت زنان در خلق آینده به منظور ایجاد حسّ تعلق به این آینده است، توصیه راهبردی این پژوهش «اثرپذیری» سیاست ها و سیاست گذاران از این تصاویر و «اثرگذاری» سیاست های آینده بر روی این مضامین است تا منجر به خلق آینده ای پایدار شود.
پدیدارشناسی ازدواج با محارم در دوره های ایلام باستان و هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
429 - 451
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل فرهنگی برخاسته از اندیشه سیاسی در ایلام باستان، ازدواج با محارم (خودوده) بوده است. ازدواج با محارم، به ویژه در میان خاندان سلطنتی، رایج بوده است. آنچه اهمیت تبیین این نوع آیین را دوچندان می کند، این است که چنین اندیشه ای در بازه زمانی بسیار طولانی انجام می شده است. پدیداری این آیین براساس شواهد باستان شناختی به دوره تاریخیِ ایلامی برمی گردد. در دوره هخامنشی، تأثیرات این آیین با تغییراتی که ناشی از اندیشه سیاسی غالب هر دوره است، تداوم داشته است. در ایران باستان، مذهب و اندیشه سیاسی به شدت تحت تأثیر «زیست جهان ها» بوده و افق های هارمونیک داشته اند. در این مقاله، به ازدواج با محارم به مثابه آیینی برخاسته از اندیشه سیاسی در جهت جاودانگی سلطنت نگریسته می شود که در دو دوره ایلام باستان و هخامنشی وجود داشته و در دوره ساسانی نیز به شکلی دیگر تداوم یافته است. این تحقیق با رویکرد پدیدارشناسانه، ماهیت، چیستی و چرایی تداوم این آیین را با تأویل مصادیق عینی، چون آب، زن، مار و مفاهیم انتزاعی «مار الهه» در دوره ایلامی مطالعه کرده و باور به توتم و قدسی تلقی کردن آن را برخاسته از اندیشه سیاسی منبعث از مذهب، توسط نهاد سیاست و قدرت، در هر دو دوره ایلامی و هخامنشی، می داند.
بررسی ظرفیت کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی دختران پایه دوازدهم از منظر مؤلفه های به زیستی اجتماعی از دیدگاه کیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
69 - 86
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از محورهای مهم ارزیابی سلامتی جوامع که نقش مهمی در تضمین پویایی و کارآمدی جامعه ایفا می کند، به زیستی اجتماعی می باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی دختران پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه براساس مؤلفه های به زیستی اجتماعی از دیدگاه کیز است. روش این پژوهش توصیفی، تحلیل محتوا، جامعه اطلاع رسان شامل یک جلد کتاب درسی دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 و ابزار پژوهش فهرست وارسی با توجه به مؤلفه های به زیستی اجتماعی از دیدگاه کیز می باشد. به این صورت که پس از مشخص کردن واحد تحلیل و مؤلفه های مدّ نظر به عنوان ملاک های تحلیل، با استفاده از تکنیک ویلیام رومی به تحلیل کتاب مذکور اقدام شد. با توجه به ضریب درگیری (ISE=0/8) حاصل از محتوای کتاب مورد بررسی، می توان اظهار داشت که میزان توجه کتاب «مدیریت خانواده و سبک زندگی» دختران پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه به مؤلفه های به زیستی اجتماعی، در حدّ پایین تر از متوسط (ضریب درگیری پایین تر از 1) و نیمه فعال بوده، به تجدید نظر و ویرایش اساسی نیاز دارند. علاوه بر این از آزمون خی دو جهت مشخص کردن نحوه توزیع مؤلفه ها در محتوای کتاب مذکور استفاده شد. نتیجه حاصل از آزمون خی دو (Sig: 0/147، Chi-Square: 6.790 a ) نشان داد که میزان توجه کتاب به مؤلفه های به زیستی اجتماعی به صورت معناداری متوازن است. همچنین در کتاب یادشده مؤلفه مشارکت با 3/11 درصد، بیشترین فراوانی و مؤلفه انسجام با 43/7 درصد، کم ترین فراوانی را در مؤلفه های به زیستی اجتماعی به خود اختصاص داده اند.
زمینه ها، انگیزه ها و پیامدهای تنهازیستی خودخواسته در میان زنان ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
91-120
حوزه های تخصصی:
طبق آمار، تنهازیستی در ایران در حال افزایش است و تقریباً دوسوم از خانوارهای تک نفره در ایران را زنان تشکیل می دهند. این آمار در کشور ما که در آن خانواده نهادی مقدس تلقی شده و محدودیت های زیاد فرهنگی و اجتماعی برای زنان وجود دارد، موضوعی قابل تأمل است. با وجود این تغییر جمعیتی، زندگی انفرادی تقریباً در عرصه عمومی بازنمایی نمی شود. هدف این پژوهش این است که به شناختی عمیق و درونی از زمینه ها، انگیزه ها و معانی این جدازیستی برای دختران و زنان ایرانی دست یابد. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 20 زن ساکن شهر تهران، به روش نظریه مبنایی انجام شد. پدیده محوری «تنهایی ترمیم کننده» شناسایی شد که به افراد کمک می کند تا «کشف کنند چه کسی هستند و چه چیزی به آن ها معنا و هدف می دهد». یافته ها نشان می دهد که التیام و ترمیم حاصل از این تنهایی منجر به خودشناسی و محافظت از خود برای افراد می شود. تنهازیستی ای که این دختران به صورت سیال اختیار می کنند به آن ها این امکان را می دهد که حریم شخصی خوشان را توسعه داده و به آن ارزش و اعتبار بخشند و بنابراین نوعی فردگرایی است که ناظر به توجه و حساسیتی است که آن ها به عاملیت شان دارند.
روایتی محلی از اسطوره «الهه باروری» در لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
25 - 43
حوزه های تخصصی:
داستان پریان، قصه ای است که در آن شاهد اتفاقات ماوراءالطبیعی، شگفت انگیز در خلقت انسان هستیم، مقطع زمانی و مکانی در این داستان ها نامشخص و خیالی است. داستان لریِ «دخترِ دال»، حکایتِ «زادن اسطوره ای» دختری از درون تخم یک پرنده است که توسط دال (سیمرغ) در غاری در دل کوه پرورش می یابد. دختر دال با حیل? پیر زن اجیر شده ای گرفتار می شود ولی نهایتاً با کمک شاهزاده ای از دل نی ها باززاده می شود و با او ازدواج می کند. در این مقاله، با رویکردی اسطوره شناختی و با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، قصه هایی با درون مای? مشترک گردآورده و به شیوه ای توصیفی– تفسیری، قواعد حاکم بر این گونه قصه ها را با هدف تبیین بن مایه اسطوره ای مشترک و جهانی آن ها مورد بررسی قرار داده ایم. نگارندگان در پی آن هستند به کمک تحلیل محتوا و بر مبنای عناصر رمزی و اسطوره ای؛ به مدد اسطوره شناسی تطبیقی؛ واکاوی روایات اساطیری و حماسی ایران، دیگر ملت ها و اقوام و با تحلیل بن مایه های اسطوره ای شخصیت دختر دال ثابت کنند که دختر دال، یک پری و نمادی از ایزد گیاهی است و در نهایت به این پرسش اساسی پاسخ دهند که دختر دال و شخصیت های دیگر داستان هر کدام نماد چه کسانی هستند و بن مایه این داستان چه چیزی را نشان می دهد. پاسخ مقدر به این فرضیه ها و پرسش ها، دختر دال را مام - ایزدی معرفی می نماید که توسط شاهزاده از سرزمین دیوان رها می شود تا سرسبزی را به طبیعت مرده بازگرداند. پیرزن نیز، نماینده ساکنین دیار تاریکی است که نمی خواهند زمین را بارور ببینند. داستان دختر دال بن مایه تقابل حیات آبی / گیاهی را با بی آبی / مرگ نشان می دهد.
واکاوی تجربه زیسته زنان درتزلزل بنیاد خانواده و طلاق
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
95 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجربه زیسته زنان متاهل در تزلزل بنیاد خانواده و طلاق بود. جامعه آماری کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به دادگاه خانواده شهرستان اصفهان در بهار1400 بودند. نمونه پژوهش 18 زن بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. طرح پژوهش حاضر کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی بود. داده های کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج نشان داد که تزلزل بنیاد خانواده تحت تاثیر عوامل موثر بر طلاق، که شامل خشونت فیزیکی، خشونت روان شناختی، خشونت مالی، ارتباط ناکارآمد، پیمان شکنی عاطفی در روابط زناشویی، اعتیاد به مواد مخدر و مصرف الکل، مسائل و مشکلات روانی، مسائل و مشکلات عاطفی بود. همچنین عوامل تزلزل وآسیب به بنیاد خانواده شامل عدم صداقت، عوامل فرا زوجی مؤثر بر طلاق و تنگناهای اقتصادی بود. عوامل تهدید بنیاد خانواده شامل وضعیت شغلی زوجین، اختلاف فرهنگی و موقعیت اجتماعی زوجین و شکل گیری ازدواج نامطلوب بود.
پدیدارشناسی خودکشی زنان در منطقۀ دیشموک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
867 - 894
حوزه های تخصصی:
خودکشی یکی از دیربازترین پدیدارهای جوامع انسانی است و از آنجا که طبعاً باید در چارچوب روان شناسی اجتماعی هر جامعه و جماعت های فرعی تر خود مطالعه و فهم شود، تاکنون بخش مهمی از مطالعات اجتماعی خودکشی، متمرکز بر خودکشی در مناطق عشایری و روستایی بوده است. چندسالی است آمار قابل توجه خودکشی و به ویژه خودسوزی زنان در منطقه دیشموک استان کهگیلویه و بویراحمد، بازتاب رسانه ای گسترده ای یافته است. این پژوهش در پی آن بود تا به وسیله روش کیفی پدیدارشناسی به شیوه گئورگی و با ابزار مصاحبه نیمه ساخت یافته، خودکشی در این منطقه روستایی-عشایری را مطالعه و بررسی کند. نمونه پژوهش، هدفمند و متشکل از افرادی است که خودکشی ناموفق داشته اند و یا یکی از نزدیکانشان خودکشی منجر به مرگ داشته است. محققان در فهم ادراکات مصاحبه شوندگان از علل و زمینه های اقدام به خودکشی در این منطقه به پنج مقوله اصلی: 1) عدم آگاهی و مهارت مدیریت زندگی؛ 2) عدم رضایت از زندگی خصوصی؛ 3) رسیدن به احساس بن بست و گیرکردن در زندگی اجتماعی؛ 5) زمینه های شخصیتی و سطحی بودن برخی باورهای دینی؛ رسیده اند که هرکدام جداگانه در بخش یافته ها به مفاهیم جزئی تر تفکیک و به نقل قول هایی از مصاحبه شوندگان مستند شده اند. سرانجام، این مقوله ها با بخشی از ادبیات نظری خودکشی مقایسه شده و نویسندگان پیشنهادهایی برای پیشگیری از خودکشی ارائه داده اند.
ارتباط میان سوگیری توجه و خودکارآمدی عمومی با اضطراب اجتماعی در دانشجویان زن
منبع:
زن و فرهنگ سال سوم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۰
71-85
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط میان سوگیری توجه و خودکارآمدی عمومی با اضطراب اجتماعی در دانشجویان زن دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز می باشد. نمونه تحقیق شامل 145 دانشجوی زن می باشد که به بطور تصادفی چندمرحله ای از بین دانشجویان زن انتخاب گردیدند. در این پژوهش از 3 پرسشنامه شامل اضطراب اجتماعی FNE-SAD ، کانون توجه FAQ و خودکارآمدی عمومی GSE-10 جهت جمع آوری داده ها استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی ساده و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که سوگیری توجه (کانون توجه متمرکز بر خود) رابطه مثبت معنادار، خودکارآمدی عمومی رابطه منفی معنادار با اضطراب اجتماعی دارند و سوگیری توجه (کانون توجه بیرونی) با اضطراب اجتماعی رابطه معناداری ندارد. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان از رابطه معنادار چندگانه بین متغیرهای پژوهش دارد و از میان متغیرهای پیش بین خودکارآمدی عمومی و سوگیری توجه (کانون توجه متمرکز بر خود) به ترتیب پیش بینی کننده برای اضطراب اجتماعی می باشند.
اثربخشی قصه گویی فعال بر صداقت و در دانش آموزان دختر دبستانی شهر کازرون
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثربخشی روش قصه گویی فعال بر صداقت و راست گویی دانش آموزان دبستانی شهر کازرون بود. روش پژوهش حاضر روش تحقیق نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دبستانی شهر کازرون بودند که تعداد 30 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه گواه و آزمایش قرار گرفتند؛ که گروه آزمایش شامل 15 نفر و گروه گواه هم شامل 15 نفر بودند. ابزار تحقیق حاضر شامل پرسشنامه 16 سؤالی صداقت و راست گویی زارع و همکاران (1390) و مطالعه مقدماتی و منابع کتابخانه ای بودند. نتایج نشان داد که بین میانگین تفاضل نمرات پیش آزمون و پس آزمون در گروه گواه و گروه آزمایش تفاوت معنی داری وجود دارد. هم چنین سطح معنی داری تی مستقل برابر با 001/0 به دست آمده و کمتر از مقدار مفروض 5 % است (0.001 > P). صداقت و راست گویی از ویژگی عالی اخلاقی انسانی است و اثربخشی قصه گویی بر زندگی و آینده و راست گویی کودکان یک امر ثابت شده است. هم چنین از فناوری های به روز هم می توان در قصه گویی فعال استفاده کرد. انتخاب برنامه ها و کتاب داستان های مناسب بسیار مفید است.
رابطه سبک زندگی و نگرش به نقش مادرانه پژوهشی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
53 - 68
حوزه های تخصصی:
هدف: زنانگی و نقش مادری به عنوان یک ساختار نقشی جنسیتی بیش از همه در نگرش به مادری تجلی می یابد و این نگرش به مادری می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی باشد. از دیگر سو، در پرتو تحولاتی که در سده اخیر در جهان و ایران رخ داده، بسیاری از مولفه های سبک زندگی، به ویژه در میان زنان، در معرض تغییر قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناسانه تأثیر سبک زندگی بر نگرش به نقش مادری از زنان شهر رشت انجام شده است.
روش و مواد : روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمام زنان متآهل دارای فرزند ساکن شهر رشت در سال 1400 است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی و با حجم نمونه 384 نفر جمع آوری داده انجام گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، متناسب با سطح سنجش متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. با توجه به هدف و فرضیه های پژوهش، نگرش به مادری و سبک زندگی زنان با نظریات بوردیو، گیدنز، مانهایم و نیز برخی روایت های فمنیستی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: با توجه به آزمون فرضیه ها بین سبک زندگی و نگرش به مادری رابطه معنادار وجود دارد. بدین صورت که با مدرن شدن سبک زندگی، نگرش به نقش مادری در زنان نیز مدرن می شود و این مسئله در کلیه جنبه های سبک زندگی نظیر مدیریت بدن، سبک خرید، مصرف فرهنگی و اوقات فراغت به چشم می خورد .
با توجه به میانگین شاخص های پژوهش، نگرش به مادری در زنان نه سنتی است و نه مدرن بلکه بینابین؛ اما نزدیک به مدرن است؛ سبک زندگی زنان نیز در وضعیت مشابه قرار دارد و در محدوده بینابین (سنتی- مدرن) است. تحلیل مسیر نشان از آن دارد که مصرف فرهنگی بیشترین اثر مستقیم را بر نگرش به مادری دارد. همچنین مدیریت بدن و پایگاه اقتصادی و اجتماعی دارای اثرات مستقیم و غیرمستقیم و اوقات فراغت دارای اثر غیرمستقیم بر نگرش به مادری است.
تحلیل تطبیقی محتوای فرهنگی و روان شناختی عواطف زنانه در اشعار نجمه زارع، رزا جمالی و مریم جعفری با شعر غاده السمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
83 - 95
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل تطبیقی محتوای فرهنگی و روان شناختی عواطف زنانه در اشعار نجمه زارع، مریم جعفری و رزا جمالی با شعر غاده السمان بود. جامعه پژوهش شامل کلیه اشعار نجمه زارع، مریم جعفری، رزا جمالی و اشعار غاده السمان می باشد. نمونه پژوهش اشعار مربوط به محتوای فرهنگی و روان شناختی عواطف زنانه شاعران مذکور بود. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و به صورت فیش برداری انجام شد. یافته ها نشان داد که یکی از مضامین مهم شعر زنان، بحث محتوای فرهنگی و روان شناختی و نشانه های آن است که هرکدام از شاعران زن با توجه به ذهنیت و فرهنگ جامعه خود برداشت متفاوت و گاه مشترک از آ ن ها دارند. از موارد مهم و مشترک دیگر در اشعار این شاعران، زبان عاشقانه و تغزلی زنانه بود. این شاعران هرکدام به نوعی زبان رمانتیک عاشقانه خاص خود را داشته اند که در بعضی موارد به غاده السمان شبیه و گاه متفاوت بودند. بن مایه فراگیر عاطفی شعر نجمه زارع اندوه و دوری از محبوب است. غزل عاشقانه و اجتماعی مریم جعفری در بحش گفتمان و زبان زنانه خاص تر بود. اشعار رزا جمالی بر پایه تخیل زنانه بود و بیشتر مضامین رمانتیک زنانه را در قالب رمز و نماد نشان داده است و اشعار وی از لحاظ کاربرد کلمات احساسی و زنانه در مقایسه با دو شاعر ایرانی دیگر بیشتر است. در مورد غاده السمان ترکیبی از موارد ذکرشده این سه شاعر ایرانی در زبان رمانتیک زنانه اش وجود دارد؛ یعنی هم شاعری گلایه مند از فراق معشوق و هم دفاع از حقوق زنان است.