فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
مادری، حس زیبای عاطفه ورزی و فرزندی، نمادِ این نیاز عاطفی است. احساسِ طبیعیِ مادری و فرزندی در برخی موارد بصورت طبیعی و زیستیِ خود، امکان پذیر نیست؛ لیکن افراد می توانند آن را با پذیرش فرزند غیرزیستی، به صورتی کامل و مانا، تجربه نمایند. با وجودِ نرخ بالای ناباروری در میان خانواده های ایرانی باور به قابلیت مادری بدون زایمان و پذیرش فرزند غیرزیستی، همچنان ناتمام مانده است. مساله پژوهش حاضر بررسی چالش های بانوان در مسیر فرزندپذیری است در این راستا با استفاده از رویکرد کیفی و از طریق مصاحبه عمیق با 28 نفر از بانوان دارای فرزندغیرزیستی و تحلیل محتوای مصاحبه ها، چالشهای فرزندپذیری در سه مقوله اصلی استخراج شد. «نگرش اجتماعی، فرهنگی و مذهبی»، «ساختار قانونی، مذهبی و خانوادگی» و «عملکرد انتخاب مدار، آگاهانه و مسئولانه» به عنوان مهم ترین چالش های اقدام به فرزندپذیری غیرزیستی شناسایی گردید؛ درونمایه ی استخراج شده از مقولات نیز تحت عنوان «نگرش های فردی و اجتماعی ناشی از ارزش ها و باورهای سنتی نهادینه شده نسبت به فرزندخوانده» بوده که زمینه ساز بروز چالش های فرزندپذیری غیرزیستی می باشد.
پژوهشی نو پیرامون تأثیر مصلحت بر شأنیت زوجین در فقه امامیه
حوزه های تخصصی:
مصلحت و شأنیت از عناوین تأثیرگذار در مسائل فقهی و حقوقی است. تمام تکالیف شرعی برخاسته از عنصری به نام مصلحت است. این عنصر در برخی موارد در متعلق تکلیف نهفته و در برخی دیگر در ذات تکلیف موجود است. لحاظ شأنیت بندگان در تشریع احکام براساس این مهم لحاظ شده است. لحاظ عناصر مذکور در فقه خانواده به ویژه در مسائل مرتبط با حقوق زوجین نقش مؤثری در رفع اختلافات و مسائل در حوزه مذکور دارد. بنابراین، نوشتار حاضر با عنوان پژوهشی نو پیرامون عنصر مصلحت بر شأنیت زوجین در فقه امامیه با هدف تحلیل فقهی تأثیر عنصر مصلحت بر شأنیت زوجین، زمینه سازی برای اصلاح و وضع قوانین براساس یافته های موجود و اثبات غنای فقه اسلامی در پاسخ گویی به مسائل روز، صورت گرفته است. محققان پس از جمع آوری مطالب به صورت کتابخانه ای و با به کارگیری روش توصیفی-تحلیلی به نتایج ذیل دست یافتند: عنصر مصلحت از مبانی تأثیرگذار بر شأن محسوب می شود. این دو عنصر گاه هم راستا و مکمل یکدیگر بوده و گاه در تعارض با هم هستند. ازجمله می توان به موارد ذیل در حوزه حقوق زوجین اشاره کرد: تعارض میزان مهریه، نفقه و اجرت المثل با مسائلی مانند حفظ نظام، حفظ دین، حفظ جایگاه و منزلت اجتماعی در تعارض هستند. ازجمله فروع فقهی که می توان تأثیر این دو عنصر را در آن به وضوح مشاهده کرد حقوق زوجین است.
تحلیل و نقد ماده 1050 و 1051 قانون مدنی (حرمت ابدی ناشی از ازدواج در ایام عده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۱
107 - 123
حوزه های تخصصی:
اگر در ایام عده اقدام به ازدواج شود در دو صورت میان مرد و زن حرمت ابدی به وجود می آید. این دو حالت به تبعیت از فقه در قانون مدنی در مواد 1050 و 1051 متبلور گردیده است. حالت اول عقد کردن زنی که در عده است حتی اگر نزدیکی صورت نگیرد و حالت دوم جهل به عده اما با وقوع نزدیکی است. در خصوص این مواد ابهامات و سؤالات فراوانی وجود دارد، ازجمله اینکه چگونه باوجود اصول و قواعد در خصوص معذور بودن جاهل چنین حکمی در مورد فرد جاهل وجود دارد؟ آیا دخول موجب حرمت باید در زمان عده باشد یا بعد آن هم کفایت می کند؟ حکم شرعی فرزندان متولد از چنین نکاحی چیست؟ و از همه مهم تر آیا راهکاری برای تخلص از حرمت ابدی وجود دارد؟ یافته های این پژوهش حاکی است یکی از راه های رهایی از حرمت ابدی این است که معمولاً صیغه ی عقد ازدواج، توسط وکیل اجرا مى گردد. بنابراین، محدوده ی وکالت وکیل «ایجاد عقد صحیح» است، نه ازدواجى که فاسد بوده و حرمت ابدى به دنبال داشته باشد. بدین جهت، چنانچه وکیل صیغه ی عقد ازدواج فاسدى را اجرا کند، چنین عقدى اثرى ندارد و برای تحقق موضوع حرمت باید دخول هم در ایام عده باشد تا حکم حرمت ابدی ثابت شود، پس اگر نزدیکی بعد از پایان گرفتن عده صورت گیرد، زن به منزله ی زن شوهردار نبوده و نزدیکی موجب حرمت نیست.
خشونت علیه زنان: حاکمیت ایدئولوژی مردسالار و هژمونی سلطه مذکر (مطالعه موردی: زنان شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
545 - 572
حوزه های تخصصی:
خشونت علیه زنان، هر نوع رفتار خشن وابسته به جنسیت است که موجب آسیب جسمی، جنسی، روانی و رنج زنان می شود. چنین رفتاری می تواند با تهدید، اجبار و سلب مطلق اختیار و آزادی به صورت آشکار و یا پنهان انجام شود. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال بررسی خشونت علیه زنان در بین زنان شهر بوشهر با استفاده از روش کیفی و با رویکرد روش نظریه زمینه ای می باشد. مشارکت-کنندگان در پژوهش حاضر ۱2 نفر از زنان شهر بوشهر بوده اند که به صورت نیمه ساختاریافته با آنها مصاحبه شده است و سپس داده-های حاصل از آن با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی تحلیل گردیده است. یافته ها نشان از وجود پنج مقوله محوری «فرهنگ مردسالار و نابرابری جنسیتی نهادینه شده»، «کیفیت تعاملات زوجین»، «مشروعیت بخشی سیستم فرهنگی به خشونت»، «استراتژی زنان در مقابله با خشونت» و «بازتولید نگرش های مردسالاری نسبت به زنان» می باشد. مقوله هسته پژوهش نیز «حاکمیت ایدئولوژی مردسالار و هژمونی سلطه مذکر» می باشد؛ خشونتی که از سوی مردان علیه زنان اعمال می شود در هر وضعیتی متأثر از جایگاه قدرتمند مردان در روابط بین فردی و اجتماعی است. مردسالاری به عنوان یک عامل قوی در خشونت علیه زنان تأثیر دارد و خشونت متأثر از نظام مردسالار است.
بررسی و تبیین نقش سیاسی حضرت خدیجه (علیها سلام) در گسترش اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
207 - 230
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل نقش سیاسی حضرت خدیجه (علیها سلام) در گسترش اسلام انجام شد. بدین منظور کلیه منابع مکتوب تاریخی مربوطه مطالعه و به روش اسنادی- کتابخانه ایی بررسی و تحلیل شد. با توجه به اینکه در عصر جاهلیت و در صدر اسلام، در جامعه عربستان کلمه سیاست ملموس نبوده است، در پژوهش حاضر نقش سیاسی حضرت خدیجه (علیها سلام) با توجه به نوع فعالیت های ایشان و بازتاب ها و نتایج آن فعالیت ها برای پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله) و پیشرفت اهداف ایشان، بررسی شد. نتایج نشان داد که اگرچه در عصر جاهلیت، قبیله یک واحد سیاسی تلقی می شد و متنفذان این واحد سیاسی سروران طبیعی قوم بودند، حضرت خدیجه (علیها سلام) توانست با عواملی همچون موقعیت سیاسی خود و ازدواج با حضرت محمد (صلی الله علیه واله)، بخشش تمام اموال خود به ایشان و اعلام توانمندی مالی حضرت محمد (صلی الله علیه واله) در میان عموم مردم و بزرگان مکه، ایشان را از جایگاه سیاسی بسیار مهمی برخوردار نماید و پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله)با توجه به همین جایگاه بسیاری از اهداف رسالت خود را به سرانجام رساند.
الگوهای ارتباطی در زنان دارای تعارض زناشویی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوهای ارتباطی زنان دارای تعارض زناشویی انجام شد. روش پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش را زنان دارای تعارض زناشویی در دسترس شهر تهران در سال 1399 تشکیل داد و جامعه برابر با نمونه بود. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش، زنان دارای تعارض زناشویی انتخاب شدند و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. در مجموع 15 تن به وسیله مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند و تجزیه و تحلیل یافته ها با روش کلایزی انجام گرفت. مضامین اصلی در پژوهش حاضر، شامل دو مضمون اصلی «الگوهای ارتباطی ناسازگارانه» - شامل مضامین فرعی «تبادلات جسمانی منفی»، «تبادلات کلامی منفی»، «تبادلات هیجانی منفی»، «دشواری در ابراز احساسات»، «واکنش نامطلوب به اشتباه همسر»، «عدم توجه به فرآیند بازخورد»، «روابط زناشویی ناکارآمد»، «واکنش ناکارآمد به مشکلات»، «دشواری در بیان خواسته ها»، «گفتگوی غیرمؤثر»، «عدم همکاری» و «همزیستی» و «الگوهای ارتباطی سازگارانه» شامل مضامین فرعی: «واکنش مطلوب به اشتباه»، «ارتباط غیرکلامی مؤثر»، «واکنش کارآمد به مشکلات»، «سهولت در ابراز خواسته ها» و «گفتگوی مؤثر» بود. یافته های پژوهش حاکی از تجلی تعارض زناشویی در ابعاد مختلف زندگی زنان دارای تعارض، از قبیل: الگوهای حل مسأله، ابراز خواسته ها، شیوه و حیطه های گفتگو و تقسیم وظایف آن ها بود. از طرفی، برخی مشارکت کنندگان قادر به حفظ الگویی مثبت در زمینه هایی از قبیل ارتباط غیرکلامی و ابراز خواسته ها بودند.
اثربخشی آموزش گروهی والدگری مثبت به مادران و تأثیر آن بر پرخاشگری و مهارت های اجتماعی کودکان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی والدگری مثبت به مادران و تأثیر آن بر پرخاشگری و مهارت های اجتماعی کودکان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مادران کودکان پیش دبستانی مدارس منطقه یک شهر گرگان در سال 1397 بودند. روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بود، بدین ترتیب که از بین مدارس مقطع پیش دبستان، منطقه یک شهر گرگان، به تصادف 2 مدرسه انتخاب شد و در مرحله بعدی از هر مدرسه 2 کلاس به صورت تصادفی انتخاب شدند و از جامعه آماری، 60 مادر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش به مدت 4 هفته، هفته ای 2 جلسه مورد آموزش قرار گرفتند و در گروه گواه مداخله ای انجام نشد. در پایان پس آزمون اجرا و ۳ ماه بعد پیگیری انجام شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان دهنده آن است که برنامه آموزشی والدگری مثبت بر هر چهار مؤلفه پرخاشگری و مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی اثربخش بوده است (05/0>P). نتایج نشان داد که آموزش والدگری مثبت از کارایی لازم برای کاهش پرخاشگری و افزایش مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی برخوردار است.
تفکیک جنسیتی فضای شهری و روابط صمیمانه بین جنسیتی: مطالعه مقایسه ای تفکیک منعطف و غیرمنعطف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
211 - 229
حوزه های تخصصی:
این مقاله تحقیقی انسان شناختی است که تأثیر میزان تأکید بر تفکیک جنسیتی در فضاهای خصوصی و عمومی بر کیفیت روابط دوستانه بین جنسیتی نوجوانان را مطالعه می کند. برای ارزیابی اینکه اهداف سیاست گذاران در تفکیک جنسیتی فضا چگونه در کنش ها و نگرش های جنسیتی کاربران تأثیرگذار بوده است، از مشارکت دو گروه دختران با سبک زندگی متفاوت به لحاظ میزان التزام به تفکیک های جنسیتی (سبک زندگی منعطف و غیرمنعطف) بهره گرفته ایم. نظریه لوفور با تأکید بر فضا به عنوان تولید اجتماعی و تمایز بین کردار فضایی، بازنمایی فضایی و فضاهای بازنمایی مورد استفاده قرار گرفته است. روش تحقیق مردم نگاری و مقایسه ای با تأکید بر فنون مشاهده مشارکتی و مصاحبه مردم نگارانه بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که عدم انعطاف در تفکیک جنسیتی، کنجکاوی ها و جهت گیری های جنسی را با پنهان کاری و تصمیمات دارای خطرپذیری بیشتر همراه می کند.
تحلیل بازنمایی فرهنگ جنسیتی در رمان های نویسندگان زن ایران طی سه دهه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
291 - 318
حوزه های تخصصی:
در میان همه ژانرهای ادبی، رمان بیشترین ارتباط را با جامعه و زندگی واقعی دارد. همچنین نویسندگان زن، برای نوشتن از جنبه های گوناگون زندگی و جنسیت خویش، از آغاز گونه ادبی رمان را برگزیده اند. این مقاله با روش تحلیل محتوایی به بررسی مسائل مربوط به زنان در رمان های نویسندگان زن سه دهه 1370، 1380 و 1390 ایران می پردازد و تأثیر تحولات اجتماعی و فرهنگی هر دهه را بر محتوای رمان ها نشان می دهد. به همین منظور، از هر دهه دو رمان برای بررسی انتخاب شده و نتیجه حاکی از آن است که دگرگونی های اجتماعی و فرهنگی تأثیر بسیاری بر دیدگاه نویسندگان زن در پرداخت شخصیت ها و مسائل زنانه دارد و تحول محتوای رمان ها منطبق با تحولات جامعه و متأثر از آن است. در رمان های دهه 1370، سلطه مردانه و خشونت پررنگ تر است و زنان قدرت و جایگاهی ندارند. شخصیت های زن رمان های دهه 1380 نیز شرایط تقریباً مشابهی با دهه قبل دارند و بحث هویت یابی در این دهه بسیار پررنگ و مهم است. زنان رمان های دهه 1390 اما به استقلال و آزادی عمل دست یافته اند، فعالانه در جامعه حضور می یابند و دغدغه ها و مطالبات متفاوتی دارند.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و میل به طلاق در زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعارضات زناشویی سبب بروز دلزدگی زناشویی و تمایل به طلاق در زوجین می شود. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و میل به طلاق در زوجین متقاضی طلاق انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سه ماهه پاییز سال 1398 خواهد بود. در این پژوهش تعداد 30 زوج متقاضی طلاق با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 زوج). گروه آزمایش زوج درمانی هیجان مدار (جانسون و همکاران، 2005) را طی دو ماه در 9 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پس از شروع مداخله 2 زوج در گروه آزمایش و 2 زوج در گروه گواه از ادامه حضور در پژوهش انصراف دادند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996) و پرسشنامه میل به طلاق (روزلت و همکاران، 1986) بود. دانتایج نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و میل به طلاق در زوجین متقاضی طلاق تأثیر معنادار داشته (p <0/001)
تأثیر خانواده در جامعه پذیری نقش های جنسیتی از دیدگاه اسلام و فمینیسم
حوزه های تخصصی:
در جامعه پذیری نقش های جنسیتی، خانواده به عنوان مهمترین واحد اجتماعی، بیشترین سهم را دارد. جنسیت، عامل مهمی در شکل گیری هویت فرد و ایفای نقش های زنانگی و مردانگی در جامعه است. اسلام با تأکید بر نقش خانواده در الگوپذیری سالم فرزندان از آن به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی یاد می کند، اما جامعه شناسان فمینیسم با انتقاد از کارکردهای خانواده به عنوان مهمترین عامل ایجاد کلیشه های جنسیتی در درون فرزندان و نقش والدین در جامعه پذیری جنسیتی آنها خانواده را علت نابرابری و انقیاد زنان در جامعه می دانند. نوشتار حاضر تأثیر خانواده در جامعه پذیری نقش های جنسیتی از منظر اسلام و فمینیسم را بررسی می کند.
حق خانواده در خلال مخاصمات مسلحانه بین المللی؛ با تأکید بر حقوق بین الملل بشردوستانه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
109 - 132
حوزه های تخصصی:
حقوق بین الملل بشردوستانه عامل حقوقی منع کننده و تحدید کننده طرفین مخاصمات بین المللی-است که فارغ از مشروعیت توسل به زور سعی در کاهش آثار پسینی مخاصمات دارد. پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی توجه به خانواده در خلال مخاصمات مسلحانه و نیز استقرای حقوق حمایت از خانواده در مخاصمات، به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شد. بدین منظور اطلاعات پژوهش از منابع مکتوب در حوزه حقوق جمع آوری گردید. بررسی ها نشان داد که خانواده به مثابه یک کل مستقل، موضوع حمایت مجامع بین المللی و اقدامات هنجارگذار و رویه ای آنها نیست، ولی در برخی اسناد بین المللی موجود، می توان اقتضائاتی اندک، ولی مهم در حمایت از خانواده (بماهو خانواده) در خلال مخاصمات مسلحانه یافت؛ درحالی که در اسلام، نظریه حقوق بشردوستانه ناظر بر خانواده مطرح است. همچنین نتایج نشان داد که حق های بشردوستانه ای ناظر به خانواده قابل طرح است که برخی از آنها موجب محدودیت و منع مخاصمات مسلحانه می شود، مثل حق بر یاخته. برخی از این حقوق نیز ماهیتی جبرانی دارند، مثل دسترسی به اجساد و یا حق دانستن حقیقت.
تهی شده گی صدای مردانه در رمان های فارسی و عربی با کاربست نشانه های زنانه (مورد پژوهانه: «پرنده من» فریبا وفی و «دختران ریاض» رجاء عبدالله الصانع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار زنانه کنش زبانیِ نظام مندی است که با کاربست پربسامد نشانه های زنانگی و بدنبال آن تشخّص بخشیدن به صدای زنانه تحقق می یابد تا با تهی کردن [تک] صدایی مردانه در متن، الگویی زنانه از نوشتار ارائه دهد. نشانه های زنانه، مجموعه ای از ساخت های زبانی است که انگاره های زنانگی را به مخاطب انتقال می دهد. این پژوهش فرآیند تهی شده گی صدای مردانه را به واسطه کاربست نشانه های زنانه در دو رمان «پرنده من» و «دختران ریاض» می باشد. نتایج پژوهش گویای آنست که هر دو رمان به واسطه کاربست پربسامد نشانه های زنانگی در هر کدام دارای صدایی زنانه اند و هر دو نویسنده در نحوه بکارگیری این نشانه ها در داستان هایشان تجربه متفاوتی داشته اند؛ بدین ترتیب که در رمان «دختران ریاض» و در میان 248 مورد نشانه زنانه حاضر در داستان، رنگ واژه های خاص زنانه با 70 بار فراوانی، بیشترین بسامد را دارد. در سویی دیگر؛ در رمان «پرنده من» و در میان 258 مورد نشانه زنانه حاضر در داستان، اسامی خاص زنانه با 124 بار فراوانی، بیشترین بسامد را دارد.
واکاوی سیر تحول عناصر محتوایی غزل و شعر زنان معاصر ایران
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
49 - 61
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی سیر محتوایی تحول غزل و شعر زنان معاصر ایران می باشد. جامعه مورد بررسی شعر و غزل زنان از عهد مشروطه تا آغاز دهه نود معاصر است. نمونه پژوهش شعر ژاله قایم مقامی، شعر و غزل سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد بود. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق کتابخانه ای و منابع پژوهشی دیجیتالی انجام شد. برای تحلیل از شیوه جریان شناسی شخصیت محور محتوای غزل زنان و سیر مهم ترین تحولات آن در بستر تاریخ معاصر استفاده شد. نتایج نشان داد، کلیت و کیفیت شعر زنان در این دوره رو به کمال بود. غزل زنان ایران معاصر، پس از غزل سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد به سمت افق های نو و آزاداندیشانه ای حرکت کرده است که از میان جریان های فکری درون فرهنگی و برون فرهنگی ایران، دو نوع غزل متعهد، اجتماع محور و غزل پست مدرن و گاه نیز غزل زبان گرای ساختارشکن بیشترین سهم را دارد. غزل زنان نیز هم چون شعر آزاد نیمایی مجال بروز عواطف زنانه را یافته و غزل از حالت کلاسیک و یک صدایی به جریان ها و صداهای متعددی وارد شده است. مطالعه غزل زنان در این صدسال یعنی مطالعه صدسال جامعه شناختی شعر زنان و به تبع آن جامعه ایرانی است.
اعتبارسنجی سندی و محتوایی روایات منقول درباره همت زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
141 - 179
حوزه های تخصصی:
در برخی منابع حدیثی و تفسیری روایاتی وجود دارد مبنی بر اینکه چون زن از مرد خلق شده است، همت زنان، معطوف به مردان و زینت و فساد در دنیاست. پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی سندی و محتوایی این روایات به روش توصیفی- اسنادی و با بهره گیری از ابزار نقد سندی- متنی حدیث انجام شد. بدین منظور منابع اصلی مکتوب حدیثی و تاریخی در این موضوع بررسی شد و روایات مربوطه مورد کنکاش قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشتر روایات مطروحه در این مورد از نظر سندی به دلیل رفع سند و یا ضعف و مجهول بودن راویان جزو روایات ضعیف است. خلقت زن از مرد موضوعی است که با آیات قرآن و روایات، متناقض است و با آموزه های اسرائیلی مطابقت دارد. با بررسی منابع تاریخی این احتمال تقویت می شود روایتی که همت زنان را زینت طلبی و فساد معرفی کرده است، به شخص خاصی اشاره داشته که موجب برپایی جنگ جمل شده است. اگر این احتمال نادیده گرفته شود، به دلیل مغایرت آن با آموزه های قرآنی و روایی و مخالفت سیاق کلام با سخن معصوم(ع) بگونه ای که ذکر همت زنان در کنار همت درندگان و حیوانات از طرفی، و جدا کردن مؤمنان از صنف زنان از طرفی دیگر از معصوم(ع) استبعاد دارد، نمی توان آن را به ایشان منتسب کرد.
سقوط حق طلاق به سبب عسر و حرج از منظر مذاهب اسلامی
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مسائلی که در علم فقه و حقوق بررسی می شود، قاعده عسر و حرج است. به وسیله عسر و حرج بسیاری از احکام اولی ساقط می شود و حکم ثانوی بر آنها بار می گردد. یکی از این موارد، حق طلاق برای زوج است که در مواردی چون شقاق و عسر و حرج حق طلاق از زوج ساقط می شود. هدف از نوشتار حاضر بررسی سقوط حق طلاق به سبب عسر و حرج از منظر مذاهب اسلامی است که برای رسیدن به هدف از آیات و روایات و کلام فقها استفاده شده است. مقاله حاضر به روش توصیفی_تحلیلی و با استفاده از منابع فقهی نوشته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گستره قاعده نفی عسر و حرج که در فقه اهل سنت به نام المشقه تجلب التیسیر شهرت دارد شامل: عسر و حرج شخصی است که در حالت عادی برای افراد معمولی قابل تحمل نباشد و موقتی است. سقوط حق طلاق به سبب عسر و حرج در فقه شیعه زمانی قابل اجراست که زوج وظایف خود را انجام ندهد و زندگی زوجه با سختی و مشقت همراه باشد، مثل عدم پرداخت نفقه و سوء معاشرت و یا زمانی که زوج به بیماری صعب العلاج دچار شود و یا غیبت طولانی داشته باشد، اما در فقه اهل سنت از عسر و حرج در این مورد به ضرر یاد می شود که طلاق به سبب ضرر شامل بدرفتاری زوج است و دیگر موارد مثل بیماری و غیبت و شقاق عنوان خاص خود را دارد.
کارکرد آموزش و جنسیت در خانواده
حوزه های تخصصی:
ارزیابی درست و دقیق یک اندیشه مشروط به تبارشناختی، یعنی بررسی ریشه های فلسفی، اجتماعی و تاریخی آن اندیشه است. توجه به تولید دانش و توانمندسازی و پایبندی به تداوم توسعه ارزش ها و بینش ها امروز بیشتر به تأثیر کارکرد خانواده پیوند دارد. سامانه نظام خانواده بر تعدیل هویت و ارتقا شخصیت انسان و تربیت افراد بر مبنای یک نظام تعلیم و تربیت شایسته استوار است. واکنش عقلانی در رشد مرحله مسئولیت پذیری و اخلاق محوری در نظام قانون گذاری و نیز، آموزش و پژوهش علمی مستند و بروز دارای اهمیت است. بررسی ها نشان می دهد رویکرد برابر آموزش در حوزه جنسیت؛ ناامیدی، کج اندیشی، کج سلیقگی را نمی پذیرد و برنامه های مدون، آموزش و هماهنگی را برای زدودن دغدغه نگاه جنسیتی در خانواده و جامعه پایدار می سازد. آموزش، نابرابری ها را به چالش می کشد یا تداوم می بخشد، اصلی است بسیار مهم که نیازمند ترسیم یک نظم کارآمد در اجراست. اصل منظم بودن و هماهنگی مرحله های تعلیم و تربیت به یکدیگر و هماهنگی تربیت جسمی و روانی نیز از نکته های مهم وحدت آموزش و پایداری خانواده است. یافته ها نشان می دهد هماهنگی در راستای شکوفایی ویژگی های جنسیتی و بهره مندی از مواهب تفاوت های جنسیتی در فرصت ها و زمینه های لازم، همواره برابر نیست. نتیجه کارآمدی پژوهش، ایجاد بسترهایی است که موضوع آموزش جنسیت را در فراهم نمودن فرصت های برابر و امکان انتخاب درست بر پایه تفاوت های جنسیتی ذاتی قرار می دهد.
مرور نظام مند عوامل زمینه ساز طلاق توافقی زوجین دهه اخیر در ایران (98 - 1388)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
16 - 29
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی عوامل زمینه ساز طلاق توافقی به شیوه مرور نظام مند صورت گرفته است. جهت گردآوری داده ها از روشتحلیل اسنادی استفاده گردید، جمعیت مورد مطالعه پژوهش شامل تمامی تحقیقات کمّی و کیفی منتشرشده (1398-1388)بود و جمعاً 192 پژوهش کمّی و کیفی مورد بررسی قرار گرفت و از این تعداد،56 پژوهش به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. اطلاعات به دست آمده با ابزار چک لیست محقق ساخته و تلخیص مطالب در قالب جداول ارائه شد. یافته ها نشان داد: سه دسته عوامل به عنوان زمینه ساز طلاق توافقی با عنوان فردی، بین فردی و فرا فردی نقش دارند، بدین ترتیب که در ابعاد فردی، به ترتیب عوامل ویژگی های شخصیتی و روانی(بیماری های روانی، چشم وهم چشمی، ضرب و شتم،دروغ گویی،سوءظن و بدبینی،خیانت، خشونت اخلاقی و رفتاری، عدم صبر و گذشت، تصویر مثبت از پیامدهای طلاق، منبع کنترل و تاب آوری، آرمان گرایی زوج)، اعتیاد، روابط جنسی، اعتقادات مذهبی، تحصیلات؛ در ابعاد بین فردی، به ترتیب عامل ضعف در مهارت های ارتباطی، عوامل خانوادگی، دخالت اطرافیان، روابط قبل از ازدواج و در ابعاد فرا فردی نیز، به ترتیب عوامل مربوط به فرهنگ(آشنایی و شناخت شتابزده،نبودن آموزش های مناسب قبل از ازدواج، اختلاف فرهنگی و طبقاتی، ازدواج اجباری،چندهمسری،) عوامل اقتصادی(بیکاری، درآمد کم،اشتغال ناپایدار،کسب درآمد از راه های نادرست، نداشتن مسکن و بدهکاری)، شبکه های ماهواره ای و مجازی، عوامل اجتماعی(پایگاه اجتماعی، فقدان مهارت های اجتماعی، نگرش منفی جامعه نسبت به خانه داری زنان و روابط عاطفی و احساسی با جنس مخالف) و سبک زندگی(صنعتی شدن و شهرنشینی) مؤثر بودند.
رویکرد زنانه نگر به جایگاه زنان در عرفان مسیحی و اسلامی
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۷
7 - 18
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رویکرد زنانه نگر به جایگاه زنان در عرفان مسیحی و اسلامی بود. جامعه ی مورد مطالعه زنان عارفی بودندکه در عرفان این دو دین تاثیر ویژه ای داشتند. نمونه پژوهش ترزا آویلایی و کاترین سی ینایی در مسیحیت و رابعه عدویه و ایمنه خاتون در اسلام بود. طرح پژوهش توصیفی تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و فیش برداری بر اساس دیدگاه های متون مقدس و کتبی که به شرح حال عارفان پرداخته اند استفاده شد. تحلیل داده ها با روش کیفی انجام گرفت. نتایج یافته ها حاکی از آن بود که نه تنها زنان از نگاه بنیانگذاران و کتب مقدس توانایی شهود را دارند، بلکه حوزه ی فعالیت های این زنان عارف در دو دین مذکور، دارای مشابهت هایی است. این مشابهت ها در سه ساحت بررسی شد: تجردی که زمینه ی استقلال زنانه است، نقش پویایی که در امور اجرایی مراکز عرفانی عهده دار شدند و جایگاهی که در کشف و شهود به دست آوردند. از این رو، این زنان عارف در این حیطه ها توانسته بودند که در کنار مردان به فعالیت در جامعه ی دینی بپردازند.
واکاوی تجارب زیسته ی زنان سرپرست خانوار در مواجهه با رفتارهای پر خطر: مطالعه ی زنان سرپرست خانوار شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۴
75 - 103
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی حاضر باهدف واکاوی تجربه ی زنان سرپرست خانوار در مواجه با رفتارهای پرخطر انجام شده است. پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی است و جامعه ی هدف، شامل زنان سرپرست خانوار شهر کرمان است که رفتارهای پرخطر داشتند. از این تعداد 28 نفر مشارکت کننده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند؛ به این صورت که نمونه گیری تا زمانی که محققان به اشباع نظری دست یافتند ادامه داشته است؛ ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته است. در تحقیق حاضر، برای احراز پایایی و روایی، از روش های پولکینگ هورن بهره گرفته شده است. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که عواملی چون جامعه پذیری نامناسب خانوادگی، سرمایه ی اجتماعی پایین، دین داری پایین، وضعیت بد مالی، اثرات بد رسانه ای و احساس تنهایی ناشی از شکست در گرایش زنان سرپرست خانوار به رفتارهای پرخطر مؤثر بوده است؛ همچنین تجربیات زیسته ی زنان در زمانی که رفتارهای پرخطر داشته اند، نشان دهنده ی اعتماد اجتماعی پایین، مشارکت اجتماعی نداشتن و بیگانگی اجتماعی در میان زنان بوده است . از راهکارهای پیشنهادی افراد موردمطالعه برای برون رفت از شرایط رفتارهای پرخطر می توان به حمایت اجتماعی و توانمندسازی اجتماعی زنان اشاره کرد.