فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۶٬۰۰۰ مورد.
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
717 - 741
حوزه های تخصصی:
زنان به عنوان نیمی از جمعیت، نقش بارزی در توسعه فعالیت های اقتصادی دارند؛ بنابراین باید در جهت ارائه سازوکارهایی برای تقویت نقش آنان در جامعه اقدام کرد. پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی مؤلفه های مدل پایداری کسب وکارهای زنان در شهرستان بهبهان انجام گرفت. در این مطالعه، از پارادایم کیفی و روش نظریه بنیانی بهره گرفته شد. برای این منظور، فهرست زنان دارای کسب وکار از مراکز مختلف مانند فرمانداری، مراکز فنی وحرفه ای، سازمان جهاد کشاورزی و سازمان صنعت، معدن و تجارت دریافت شد. با استفاده از روش گلوله برفی، با 21 نفر از زنان دارای کسب وکار در شهرستان بهبهان، مصاحبه های عمیق انفرادی انجام گرفت و درنهایت، اشباع نظری به عنوان نقطه کفایت نمونه گیری حاصل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. نتایج نشان داد عواملی مانند دانش بازار، شرایط خانوادگی، ویژگی های فردی و شخصیتی، عامل اقتصادی، آموزش، سیاست های حمایتی، بحران های اقتصادی و تلاطم های محیطی، بر پایداری کسب وکارهای زنان در شهرستان بهبهان مؤثر است. برمبنای نتایج این مطالعه، ارائه آموزش های کسب وکار به زنان، اتخاذ سیاست های حمایتی دولت و فرهنگ سازی در راستای حمایت از کسب وکارهای زنان، راهبردهای توسعه پایداری کسب وکارهای زنان در شهرستان بهبهان بودند. یافته ها بیانگر آن بود که کاهش آسیب ها و مشکلات اجتماعی، توانمندسازی زنان و افزایش رفاه اجتماعی، از پیامدهای پایداری کسب وکارهای زنان در شهرستان بهبهان به شمار می رود. یافته های این پژوهش، ضمن پرکردن شکاف مطالعاتی در خصوص ابعاد مدل پایداری کسب وکارهای زنان، چارچوبی قوی برای تحلیل پایداری کسب وکارهای زنان ارائه می کند.
«استراتژی باند الاستیک»: تجربۀ زیسته زنان از مقابله با خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه کیفی بسترهای خشونت خانگی در تجربه زنان استان خوزستان انجام شد. از میان روش های تحقیق کیفی برای بررسی تجربه خشونت روش پدیدارشناسی تفسیری بکار گرفته شده است. 18 شرکت کننده به وسیله نمونه گیری هدفمند و با استراتژی نمونه گیری معیار انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های پدیدارشناسی از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها در زمینه بسترهای خشونت شامل 230 مفهوم اولیه و 13 مضمون محوری بود. مضامین اصلی «حمایت اجتماعی ضعیف، دینامیک قدرت به عنوان سازنده روابط عاشقانه، تخصیص اعتبارات حساب نشده به مردان، غیرت و شرف مردانگی، استفاده از راهبردهای ناکارآمد، زنانگی سنتی برساخت فرهنگی-اجتماعی، هویت بخشی به رفتارخشونت زای مردانه، احساس استیصال و درماندگی، تاب آوری و راهبرد سازگارانه، عدم وجود قوانین سخت گیرانه، فقر زنانه و عدم توازن قدرت» بود که در نهایت می توان این مضامین را به سه بستر «ساختاری، خرد و تعاملی» نسبت داد. نتایج این مطالعه نشان داد خشونت به دو دلیل بی عدالتی هرمنوتیکی و کمبود منابع تفسیر جمعی رخ می دهد و تحت تأثیر ساختار و ایدئولوژی حاکم بر جامعه و پیوند های اجتماعی فرد با اطرافیان و پاداش ها و تنبیه هایی ایجاد می گردد که شخص در جریان کنش هایش دریافت می کند. در نهایت این تنش قوی منجر به استراتژی باند الاستیک[1] خواهد شد که حاکی از یک فرآیند طولانی مدت حرکت بین مخالفت فعالانه با خشونت و تسلیم شدن و ماندن در موقعیت برای مدتی طولانی تر، قبل از این که رابطه را ترک نماید، است. [1]. Elastic Band Strategy
تحلیل تطبیقی سقط جنین ناشی از تجاوز جنسی در حقوق ایران، اندونزی و مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سقط جنین ناشی از تجاوز جنسی در کشورهای ایران، اندونزی و مالزی به یکی از مشکلات اجتماعی تبدیل شده است و از طرف دیگر عدم تعیین تکلیف قوانین برخی از این کشورها، دشواری های این حوزه را دو چندان کرده است. در حقوق ایران قانونگذار در خصوص سقط جنین ناشی از تجاوز جنسی صراحتاً تعیین تکلیف ننموده است و تنها در بندهای «الف»، «ب» و «ج» ماده 56 قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت مصوب 1400، سقط جنین را تحت وجود شرایطی جایز دانسته است. به طور کلی باید باید اذعان داشت سقط جنین ناشی از تجاوز جنسی حتی اگر در قوانین ایران امکانپذیر باشد تنها در حیطه ماده 56 قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، ممکن خواهد بود. ولیکن قانونگذار کشور اندونزی در قوانین خود صراحتاً به سقط جنین ناشی از تجاوز جنسی پرداخته است و در صورت وجود شرایطی امکان سقط جنین تا روز چهلم یا چهل و دوم بارداری حسب اقوال فقهای شافعی وجود دارد. در قوانین کشور مالزی نیز تصریحی به جواز سقط جنین ناشی از تجاوز جنسی نشده است لیکن با توجه به معیارهای تعیینی موجود از سوی قانونگذار این کشور، می توان قائل بر وجود چنین جوازی بود.
تأثیر پویایی های تحصیلات زنان بر متغیرهای کلان اقتصادی با رویکرد الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
637 - 660
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تکانه مثبت تحصیلات زنان و فناوری بر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تولید، سرمایه گذاری و اشتغال در ایران است. برای بررسی تأثیر این تکانه ها، از الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) استفاده شد. الگوهای تعادل عمومی پویای تصادفی، توانایی بررسی تأثیر یک متغیر بر چندین متغیر را دارند. کارگزاران اقتصادی در مدل شامل خانوارها، تولیدکنندگان، دولت و بانک مرکزی هستند که با بهینه یابی رفتار آن ها در قالب این الگو به بررسی تکانه های آموزش زنان پرداخته شده است. نتایج حاصل از توابع واکنش آنی تکانه های بهبود سطح تحصیلات زنان و بهبود فناوری نشان می دهد تکانه مثبت آموزش زنان سبب افزایش تولید و سرمایه گذاری می شود. همچنین این تکانه، اشتغال را نیز افزایش می دهد. همچنین تکانه فناوری موجب افزایش تولید و سرمایه گذاری و کاهش اشتغال شده است. با توجه به نتایج پژوهش، توصیه می شود با اتخاذ سیاست های مناسب به منظور دستیابی هرچه بیشتر منافع توسعه علمی و نیل به رشد اقتصادی بالاتر، سرمایه گذاری های مناسب در زمینه آموزش زنان مورد اهتمام بیشتری قرار گیرد؛ به نحوی که آموزش های کاربردی در مشاغل مرتبط با زنان نه تنها موجب ایجاد رقابت در تصاحب فرصت های شغلی نشده است، بلکه عاملی در جهت ایجاد اشتغال و فرصت های شغلی جدید نیز محسوب می شود.
مطالعه فرآیند بهبود کیفیت زندگی خانوادگی زنان مبتلا به ام اس در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
123-142
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف تحلیل کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در جامعه ایران و با استفاده از رویکرد گراندد تئوری انجام شده است. برای این منظور با استفاده از نمونه گیری نظری، 13 زن مبتلا به ام اس انتخاب شدند که در نیمه اول سال 1397-1398 به بیمارستان سینا در تهران مراجعه کرده بودند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. داده ها هم زمان با جمع آوری با استفاده از روش مقایسه ی مداوم (رویکرد کوربین و اشتراوس 2008) مورد تحلیل قرار گرفتند. بر پایه تعاملات و روابط مفهومی شش فرآیند پدیدار شد که به ترتیب وقوع عبارت بودند از : جستجو و یافتن درمان، تغییر در کرامت ادراک شده، کشمکش برای حفظ داشته ها یا کسب مجدد، جستجو برای تکیه گاه و حمایت، تلاش برای رسیدن به ثباتی مطلوب و معنا یابی مجدد کرامت. طبقه زمینه ای این نظریه شامل عوامل موثر اجتماعی بود که شامل طبقات میانی دانایی خانواده بیماران، دانایی کادر مراقبتی، آگاهی از نیازهای اجتماعی بیماران، اعتقادات و باورهای اجتماعی و وضعیت مالی خانواده بیماران بود. در این مطالعه طبقه اصلی عوامل موثر فردی به عنوان عوامل میانجی گر شناسایی شدند که شامل طبقات میانی دانایی بیماران، اعتقادات و باورهای بیماران و مسائل مالی بیماران بود.
تجارب زیسته زنان مبتلا به اختلال میل/ برانگیختگی جنسی؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
145-167
حوزه های تخصصی:
درک بیشتر از اختلال میل/ برانگیختگی جنسی با استفاده از بررسی تجارب این بیماران سرنخ های زیادی را برای پیدا کردن آنچه این اختلال را به وجود می آورد و آنچه برای درمان به آن نیاز است، در اختیار می گذارد. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته زنان مبتلا به اختلال میل/ برانگیختگی جنسی انجام شد. طرح پژوهش کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی صورت گرفت. مشارکت کنندگان شامل 30 نفر از زنان مبتلا به اختلال میل/ برانگیختگی جنسی مراجعه کننده به مراکز خدمات روان شناختی شهر اصفهان بودند که به روش مبتنی بر هدف و بر اساس قانون اشباع داده انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه حضوری نیمه ساختاریافته بود. بر حسب نتایج، تجارب این بیماران در 5 مقوله محوری عوامل فردی با مضامین اصلی (ویژگی های روان شناختی، نگرش های ناکارآمد و فقدان مهارت)، ناکارآمدی زندگی زناشویی با مضامین اصلی (فرایند ازدواج، تعارضات زناشویی، همسر بازدارنده و ناهخوانی جنسی)، عوامل محیطی اجتماعی با مضامین اصلی (عوامل فرهنگی اجتماعی، تاریخچه رشدی و سبک زندگی ناسالم)، پیامدها و ملاحظات درمانی (با مضامین اصلی موانع و محدودیت های درمان، عوامل تسهیل گر و انتظارات و خواسته های درمانی) به دست آمد.
الگوی انگیزش فرزندآوری مبتنی بر تجارب زیسته خانواده های دارای حداقل یک فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نتایج مطالعات جمعیت شناختی حاکی از کاهش تمایل زوجین برای فرزندآوری است. این پدیده منجر به کاهش جمعیت می شود که آسیب های جبران ناپذیری برای آینده کشور به دنبال دارد. به همین دلیل هدف این پژوهش، تدوین الگوی انگیزش فرزندآوری مبتنی بر تجارب زیسته خانواده های تک فرزند و بیشتر از دو فرزند است. روش پژوهش در زمره پژوهش های کیفی قرار دارد و از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. شرکت کنندگان در این پژوهش 32 زوج را شامل می شود که به روش نمونه گیری هدفمند از خانواده های دارای حداقل یک فرزند شهر مریوان در سال 1400 انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش، از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و روش 7 مرحله ای کلایزی، جهت تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد الگوی انگیزش فرزندآوری شامل ارزش ها، نگرش، نیاز، تقویت و شایستگی مربوط به زوجین است. باتوجه به نتایج می توان گفت با مداخله و تغییر این عوامل، انگیزش فرزندآوری زوجین تغییر خواهد کرد.
The Power Structure in the Family and Sexual Satisfaction of Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
One of the most important factors in marital satisfaction and its stability is sexual satisfaction. This study aims to investigate the relationship between power structure in the family and sexual satisfaction of women. The study was conducted as a survey and the statistical population includes all married women in Tabriz of whom 400 women were selected using Cochran's formula and multi-stage cluster sampling method. A standard questionnaire was used to collect the required data and SPSS software was used to analyze the data. According to the descriptive results, the average sexual satisfaction is 244.40 (127-340) and the family power structure is 42.50 (18-68). Considering the dimensions of sexual satisfaction, the average sexual expression is 23.13 (13-48); Sexual partnership is 35.40 (14-48), sexual arousal is 22.45 (9-36); Sexual desire is 25.02 (12-36); Sexual fulfillment is 41.02 (15-60); Sexual attitude is 52.46 (32-66) and sexual awareness is 52.94 (31-66). Considering the dimensions of the power structure, the average participation in decision making is 9.54 (4-24); the persuasion is 17.67 (5-30); and the power symmetry is 15.33 (6-24). The results of the Pearson correlation test showed that there is a positive and significant relationship between power structure in the family and the women's sexual satisfaction. Also, the relationship between the dimensions of the power structure in the family and sexual satisfaction has been significant. According to the results, it can be said that the widespread presence of democratic and participatory structure in the family increases the women's sexual satisfaction in all its dimensions.
بازیابی نظام سایزبندی لباس بانوان ایرانی بر اساس مطالعات آنتروپومتریکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
567 - 594
حوزه های تخصصی:
از جمله عوامل مهم در تولید پوشاک، الگوسازی و نظام سایزبندی لباس است. لباس به مثابه یک اثر فرهنگی هنری باید تناسب لازم با بدن انسان را داشته باشد. الگوسازی بر اساس سایز بدن افراد اقدام مهمی در این زمینه است. سایزبندی کلی همواره نمی تواند پاسخگوی تمام افراد جامعه باشد، زیرا برخی افراد از لحاظ اندامی نامتناسب با استانداردهای جهانی هستند. بنابراین جمع آوری داده های ابعادی متناسب با آناتومی افراد جامعه و طراحی الگو برای اندام آنان می تواند به بهره وری بیشتر از پوشاک بومی کمک کند. با وجود اختلاف در ابعاد بدنی ایرانیان با دیگر کشورها، همچنان از داده های ابعادی آنان در ترسیم الگو استفاده می شود. هدف این پژوهش بررسی مغایرت های انداز ه ای موجود در شیوه های متداول سایزبندی لباس و ارائه راهکار است. پرسش آن است که جمع آوری اطلاعات آنتروپومتری افراد تا چه اندازه می تواند به بهبود شیوه سایزبندی پوشاک کمک کند؟ این تحقیق کاربردی است و به روش بررسی منابع کتابخانه ای و تحلیل داده های اندازه گیری شده حاصل از پژوهش میدانی انجام شده اس ت، از این رو ماهیتی کمی -کیفی دارد. برای این منظور با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی، ابعاد بدنی 1290 نفر از بانوان 20 تا 44 ساله اندازه گیری و سایز آن ها از 32 تا 58 دسته بندی شد. با بهره گیری از نرم افزار SPSS به تحلیل داده ها پرداخته شد. در نهایت اندازه های دسته بندی شده بانوان با اندازه های سیستم مولر مقایسه گردید. باتوجه به یافته ها، در بسیاری از پارامترها تفاوت چشمگیری میان ابعاد اندامی ایرانیان و اندازه های ذکرشده در سیستم مولر وجود داشت، در نتیجه مجموعه ای از اعداد جدید براساس اطلاعات آنتروپومتری بانوان ایرانی در نظام سایزبندی جایگزین گردید.
تبیین جامعه شناختی سلامت اجتماعی نوجوانان مقیم مراکز شبه خانواده تحت نظارت سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی وضعیت سلامت اجتماعی نوجوانان مقیم مراکز شبه خانواده در سال 1401 شهر تهران به روش غیرآزمایشی از نوع همستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان 13تا 18 سال مقیم مراکزشبه خانواده شهر تهران در سال 1401 به تعداد 116 نفر (در 6 مرکز شبه خانواده) بود که همه ایشان وارد پژوهش شدند. اطلاعات پژوهش بااستفاده از مقیاس استاندارد شده سلامت اجتماعی کییز (1998) که شامل مؤلفه های انسجام اجتماعی، انطباق اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی و پذیرش اجتماعی است، جمع آوری و به روش همبستگی پیرسون، آزمون رتبه ای اسپیرمن و بااستفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی سلامت اجتماعی نوجوانان مقیم مراکز شبه خانواده با متغیرهای انسجام اجتماعی، انطباق اجتماعی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی و شکوفایی اجتماعی معنادار به ترتیب 542/.+، 395/.+، 590/.+، 476/.+ و627/.+ است که نشان دهنده رابطه مثبت و معنادار آنها و سلامت اجتماعی مطلوب در این نوجوانان می باشد. براین اساس، می توان گفت که نگهداری نوجوانان بی سرپرست در مراکز شبه خانواده از جمله راه های مطلوب افزایش سلامت اجتماعی ایشان است که باید مورد توجه سیاستگذاران و متولیان نگهداری از این افراد قرار گیرد.
پیامبر اکرم (ص) و فراگرد ارتباطی زن در خانواده عصر نبوی (برپایه روایات برگزیده از بحارالانوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۰
119 - 148
حوزه های تخصصی:
ترسیم الگویی صحیح از رفتار زن در دایره ارتباطات خانوادگی می تواند گامی به سوی سلامت و تعالی جامعه باشد. ازاین رو، راهبری و روشنگری زنان در اندیشه، تفکر و عملکرد، در مطالعات و برنامه های رهبران و سیاستگذاران علوم اجتماعی جایگاهی ویژه دارد. بررسی ابعاد شخصیتی زن ازجمله کنش های کلامی و غیرکلامی و فراگردهای ارتباطی وی در جایگاه مادری، همسری و دختری همواره مورد توجه معصومین(ع) و به ویژه رسول اکرم(ص) بوده است. پژوهش حاضر باهدف ارائه تبیینی از تعاملات ارتباطی زن در خانواده متعادل از منظر رسول اکرم(ص) انجام شد. ازاین رو، کلیه منابع مکتوب مربوطه مورد بررسی قرار گرفت و عناصری که از سوی پیامبراکرم(ص) برای زن به مثابه منبع پیام خانواده توصیه و یا در رفتارهای ایشان گزارش شده است، با مدل ارتباطی آندروش و پوستروم کدگذاری و تحلیل شد. بدین منظور 10 روایت نخست از بخش روایات نقل شده از پیامبر اکرم(ص) درباره تعامل ارتباطی زنان در خانواده از کتاب بحارالانوار استخراج و پس از کدگذاری مؤلفه های ارتباطی آنها، در قالب نظریه بومی شده آندروش و پوستروم مقوله بندی و واکاوی شد. نتایج نشان داد که پیامبر اکرم(ص) با واکنش های اصلاحی، ترمیمی، ایجابی و سلبی خود نسبت به عملکرد و رفتار زنان عصر خویش که برگرفته از رویکردهای مادی و غیردینی جامعه عرب بود، آنها را به سوی بینش الهی و فرا مادی و توجه به ملاک های اسلامی فرا می خواند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت ورزی و درمان مثبت نگر بر خوشبینی و رضایتمندی از زندگی زنان درگیر تعارض در سال های اول زندگی مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
195 - 215
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل تعیین کننده ی سلامت خانواده، خوشبینی و رضایتمندی از زندگی است. هدف این تحقیق مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت ورزی و درمان مثبت نگر زنان درگیر تعارض است که حداکثر پنج سال تجربه زندگی مشترک داشته اند. طرح تحقیق نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری زنان درگیر تعارض شهر مشهد در فروردین ماه 1401 بود که به دادگاه خانواده و شورای حل اختلاف مشهد مراجعه کرده بودند. از جامعه آماری تعداد 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش 1 تحت درمان متمرکز بر شفقت، گروه آزمایش 2 تحت درمان مثبت نگر طی 8 جلسه 1 ساعته قرار گرفته و گروه گواه تا پایان تحقیق، مداخله ای دریافت نکردند. ابزارهای تحقیق پرسشنامه رضایت از زندگی انریچ (1989) و پرسشنامه خوشبینی شی یر و کارور (1994) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت ورزی و درمان مثبت نگر بر خوشبینی و رضایتمندی از زندگی زنان گروه هدف با ضریب اطمینان (95/0) اثر بخش بود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر شفقت ورزی و درمان مثبت نگر می توانند به عنوان مداخلات تکمیلی در جهت کاهش مشکلات روانشناختی و بهبود کیفیت زندگی زنان درگیر تعارض زناشویی به کار گرفته شوند.
فراتحلیل عوامل روانشناختی- اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، گرایش به جراحی زیبایی در ایران افزایش پیدا کرده است. پژوهش هایِ فراوانی در حوزه روانشناختی- اجتماعی در رابطه با گرایش به جراحی زیبایی در بین گروه های مختلف و با روش های متفاوت انجام شده است. هدف پژوهش حاضر، به کارگیری روش فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایجِ مطالعات صورت گرفته پیرامون عوامل روانشناختی- اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران است. به منظور انجام فراتحلیل، 55 مقاله «علمی-پژوهشی» و «علمی-ترویجی» که در بینِ سالهای (1380- 1399 شمسی) در این زمینه در ایران منتشر شده بودند، انتخاب و تحلیل شدند. این مقاله ها شرایط و معیارهای مطالعه فراتحلیل را دربرداشتند. اندازه اثرها نشان دادند که «طرح واره ناسازگار خودگردانی» بیشترین تاثیر را بر گرایش به جراحی زیبایی (80/0= r) داشته است. به طوری که، میانگین اندازه اثر آن مثبت و زیاد است. بعد از آن، بیشترین عوامل تاثیرگذار بر گرایش به جراحی زیبایی «اختلال بدشکلی بدن»، «اختلال شخصیت نمایشی»، «خودکم بینی»، «ترس مرضی» و «مدیریت بدن» با اندازه اثر مثبت و زیاد و «عزت نفس» با اندازه اثر منفی و زیاد هستند. یافته ها نشاندهنده آسیب های روانی و اجتماعی در افراد متقاضی جراحی زیبایی است که منتج از فضای فرهنگی جامعه می باشد.
مفهوم حریم خصوصی از دیدگاه زوجین: یک مطالعه پدیدار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی دیدگاه زوجین نسبت به مفهوم حریم خصوصی انجام شد. در این پژوهش از روش کیفی و طرح پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه زوجین ساکن شهر تهران در سال 1399 که حداقل 1 و حداکثر 10 سال از ازدواجشان گذشته باشد بود. نمونه گیری به صورت هدفمند، تا حد اشباع اطلاعاتی (12 زن و6 مرد) ادامه یافت. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته صورت گرفت و تجزیه وتحلیل اطلاعات از طریق روش تحلیل تفسیری کلایزی و کدگذاری آن ها در حوزه دیدگاه زوجین به حریم خصوصی، منجر به 4 مضمون اصلی و 31 مضمون فرعی شد. مضامین اصلی شامل موارد زیر هستند: مفهوم بندی حریم خصوصی، عوامل مؤثر در حریم خصوصی بین زوجین، پیامدهای حریم خصوصی با مرز های خشک ( گسسته) و مصادیق حریم خصوصی. بر اساس یافته ها، هر فردی برای خود حریمی در نظر می گیرد. همچنین حریم خصوصی مفهومی نسبی است. مصادیق حریم خصوصی شامل برخی عوامل از جمله مسائل خانوادگی، موبایل، ارتباط با دوستان، پوشش، مسائل کاری، افکار و احساسات افراد و مواردی از این دست هستند. رابطه زن وشوهری از پیچیدگی بیشتری برخوردار است، به همین دلیل نمی توان حریمی با مرزهای خشک را برای آن در نظر گرفت و در نظر گرفتن حریم خصوصی با مرز های نفوذ ناپذیر در رابطه ی زن وشوهری می تواند به کاهش اعتماد بین زوجین و تزلزل پایداری رابطه منجر شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر کرامت انسانی بر افسردگی و سازگاری زوجی زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بررسی میزان اثر بخشی کرامت درمانی بر کاهش افسردگی و افزایش سازگاری زوجی، زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر را هدف اصلی قرار داده است. پژوهش حاضر از نظر هدف تحقیق کاربردی است و از نظر روش تحقیق یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زنان متاهلی که براثر پیمان شکنی همسران خود دچار افسردگی شده و سازگاری زناشویی آنان کاهش یافته است، شامل می شود که جهت درمان به کلینیک های شهر مشهد مراجعه نموده اند. بدین منظور نمونه ای به اندازه 16 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاکهای ورود و خروج از کل کلینیک های مشهد انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش گواه (هر گروه 8نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه های افسردگی بک نسخه دوم و سازگاری زوجی اسپانیر به عنوان ابزار محقق، برای اندازه گیری متغیرهای وابسته، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل توصیفی داده ها از میانگین، انحراف معیار و برای تحلیل استنباطی از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره استفاده شد. داده های حاصل از اجرا نشان داد که پرتکل کرامت درمانی معنوی اسلامی بر کاهش افسردگی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر و سازگاری زوجی آنان اثر مثبت دارد (001/0>p).
نقش میانجی امید به زندگی و تاب آوری در رابطه بین ترس از کرونا و صمیمیت عاطفی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
128 - 155
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش میانجی امید به زندگی و تاب آوری بین ترس از کرونا و صمیمیت عاطفی در زنان متأهل بود. پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه زنان متأهل شهر شیراز در سال 1400 بودند. که از بین آن ها 300 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش، شامل مقیاس ترس از کرونا آهورسو و همکاران (2020)، پرسش نامه صمیمیت زوجین اولیاء (1385)، مقیاس امید به زندگی اسنایدر و همکاران (1991) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد امید به زندگی نقش میانجی معناداری در ارتباط بین ترس از کرونا و تاب آوری دارد. با این حال، امید به زندگی نقش میانجی معناداری در ارتباط بین ترس از کرونا و صمیمت عاطفی ندارد. همچنین تاب آوری نقش میانجی معناداری در ارتباط بین امید به زندگی و صمیمیت عاطفی، امید به زندگی و صمیمت عاطفی و ترس از کرونا و صمیمیت عاطفی دارد (052/0- = β، 012/0>P)براساس یافته های پژوهش لازم است که در رابطه با عوامل زیربنایی مانند امید به زندگی و تاب آوری که موجب اثرگذاری بر رابطه صمیمانه بین زوجین می شود مداخله صورت گیرد تا نسبت به ارتقاء هماهنگی خانوادگی و اجتماعی اقدام شود.
گفتمان مسلط بر نظام آموزشی زنان در کتاب های درسی دبیرستانی (1320- 1345)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
259 - 281
حوزه های تخصصی:
با تشکیل سلسله پهلوی، آموزش نوین زنان ایران از ضرورت های پروژه ی نوسازی ایران تعریف شده بود. در نتیجه، آموزش زنان در فضای گفتمانی نوسازی و نوگرایی که حکومت پهلوی خود را منادی آن می دانست، قرار گرفت. با از میان رفتن انسداد سیاسی پس از خروج رضاشاه از ایران، آموزش نوین زنان دچار آشفتگی رویکردی و گفتمانی شد. با قدرت گیری گفتمان های رقیب حکومت و امکان کنش گری آن ها در عرصه قدرت، فضای گفتمانی مسلط بر نظام آموزشی زنان، یکپارچگی و انسجام خود را از دست داد و دال مرکزی نوگرایی که پیش تر در عصر رضاشاه، طرح ها و برنامه های آموزشی زنان را حول خود شکل داده بود، از میان رفت؛ این مسئله منجر به شکل گیری، الگوی «زن مسلمان» در کنار «زن مدرن» شد. از طرفی، این برهه ی تاریخی، از حیث مسئله ی آموزش زنان، دوره ی تکوین اولیه ی سیاست ها و برنامه های آموزشی است که نهایتاً منجر به انقلاب آموزشی در 1345 ش شد. این پژوهش با استفاده از مفهوم سنتی پیوستگاری در تاریخ و روش توصیفی تحلیلی در پی بررسی رویکردها ، طرح ها و آهنگ تغییرات برنامه های آموزشی دختران در کتاب های درسی دبیرستان، برای تشریح چگونگی هویت یابی زنان، نقش و جایگاه آنان در فرایند مدرنیزاسیون ایران است.
نقش مفهوم صورت ازلی نظریه روان شناسی تحلیلی یونگ در شکوفایی فرهنگی – ادبی زنان ایرانی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش مفهوم صورت ازلی نظریه روان شناسی تحلیلی یونگ در شکوفایی فرهنگی-ادبی زنان ایرانی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه متون مربوط به مفهوم صورت ازلی نظریه یونگ و آثار فرهنگی- ادبی زنان ایرانی می باشد. نمونه پژوهش آثار اعتصامی، دانشور، بهبهانی و فرخزاد بود. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و از طریق فیش برداری صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیلی استفاده شد. نتایج نشان داد که طبق دیدگاه یونگ، صورت ازلی از طریق تجربیات مکرر و مشابه در زندگی پیشینیان در ضمیر ناخودآگاه جمعی به ودیعه گذاشته شده است. این صورت های ازلی به صورت های مختلف در اساطیر، رویاها و تخیلات فردی، در مذهب و هم چنین در ادبیات ظاهر می شوند. ماندگاری این کهن الگوها در اساطیر و ادبیات، به دلیل واقعی بودن آن ها است که می تواند معنای ژرف و عمیقی به زندگی انسان ها بدهد. یک نوشتار یا یک اثر ادبی با داشتن مضامین صورت ازلی است که می تواند یک مفهوم جهانی شود. بنا براین نویسندگان زن و شاعران زن با تصاویر معنایی مشترک یا همان کهن الگوهای مشابه با نماد جهانی روبرو می شوند، این ویژگی در ذهن انسان ها به طور همیشگی و جاودانه باقی می ماند.
تجربه ی زیسته ی مادران مطلقه از حضانت فرزندان با تأکید بر چالش ازدواج مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۹
39 - 62
حوزه های تخصصی:
با عنایت به ماده 1170 قانون مدنی، زنی که مطلقه شده و دارای فرزندانی از همسر اول خود است در صورت ازدواج مجدد، حضانت او از فرزندانش سلب می شود. بنابراین، با وقوع رویداد طلاق در بین خانواده ها، مسئله مهمی که همسران با آن روبه رو می شوند، مسئله حضانت فرزندانشان است. از این رو، مطالعه فهم تجربه زنان در دو موقعیت «مادری» و یا «ازدواج مجدد» و نیز چالش های مواجهه با آن، از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این مطالعه کیفی با استفاده از نمونه گیری هدفمند از 18 زن مطلقه شهر تهران که حضانت فرزندان خود را بر عهده گرفته اند، مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شد و نتایج نیز با بهره گیری از تحلیل مضمون به دست آمد. یافته های حاصل، تجارب مادران مطلقه را در قالب سه سنخ از مواجهه با حضانت فرزند سنخ بندی کرده که به نوبه خود با چالش هایی همراه است: سنخ نخست، پذیرش حضانت فرزند با تأکید بر نقش مادری همراه با چالش هایی از قبیل اظهار پشیمانی از پذیرش حضانت، باز اندیشی در حضانت فرزند و فراموش شدن نقش زنانگی؛ سنخ دوم: پذیرش حضانت همراه با نقش اجتماعی با چالش هایی چون هراس از افشای مطلقه بودن، جدال طاقت فرسا در محیط مردانه و چالش نیاز عاطفی و زیستی؛ سنخ سوم: پذیرش حضانت و حفظ نقش همسری با چالش احساس خرسندی از نقش مادری و همسری . در نهایت آنچه مسلم است زنان مطلقه که سرپرستی فرزندان خویش را نیز بر عهده دارند با چالش های فراوانی روبه رو می باشند که ضروری است که با توجه به وضعیت خاص هر خانواده، تصمیم مقتضی در این خصوص توسط دادگاه خانواده اتخاذ گردد.
مطالعه زمینه ها و بسترهای شکل گیری بیکاری فارغ التحصیلان دختر دانشگاه های شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
341 - 315
حوزه های تخصصی:
توسعه هر کشور در گروِ استفاده بهینه از همه امکانات، به ویژه نیروی انسانی، است که یکی از مهم ترین و کلیدی ترین سرمایه های آن کشور به شمار می آید و بی شک در این میان نقش نیروی انسانی متخصص بیش از دیگران است. هدف از این تحقیق، مطالعه زمینه ها و بسترهای شکل گیری بیکاری فارغ التحصیلان دختر در شهر ایلام با استفاده از روش کیفی، و به طور خاص رویکرد روشی داده بنیاد، می باشد. جامعه موردمطالعه پژوهش شامل کلیه فارغ التحصیلان دختر دانشگاهی بیکار از بازه زمانی 1390 تاکنون در همه رشته های دانشگاهی شهر ایلام می باشد. حجم نمونه، 20 مورد براساس اشباع نظری تعیین شده و اعتبار یافته ها ازطریق تطبیق با نظر داوران متخصص و مطلعان کلیدی تأمین گردیده است. در این پژوهش اطلاعات ازطریق مصاحبه ژرفانگر و به صورت نیمه ساختاریافته گردآوری شده است. تحلیل مصاحبه های فارغ التحصیلان، به شکل گیری چهارچوب مفهومی در قالب تعریف و درک زنان فارغ التحصیل از پدیده بیکاری، شرایط زمینه ای در قالب «نهادینه نشدن فرهنگ کار»، «محدودیت های ساختاری»، «فرهنگ ایلی به مثابه عامل بازدارنده»، شرایط میانجی در قالب «ضعف مدیریتی»، «ضعف سرمایه های انسانی»، «فرسایش سرمایه اجتماعی» انجامید. با درنظر گرفتن ارتباط بین مقوله های ذکرشده، درنهایت مقوله توسعه اجتماعی نامتوازن به عنوان مقوله هسته انتخاب شد.