مقالات
حوزه های تخصصی:
اولین شرح حال و خاطرات مکتوب زنان ایران، به زمان قاجار باز می گردد. ولی تاکنون پژوهشی درباره محتوای این سفرنامه ها صورت نپذیرفته و نگاه به زنان قاجار محدود، کلی و گاهی اغراق آمیز است. این درحالی است که نگاه از بستر سفرنامه و شرح حال، حقیقی و مبین واقعیت زمان خویش است. هدف این پژوهش، شناخت نگاه زنان قاجار از فضا و خوانش فضاهای تجربه شده آنها است. پرسش اصلی پژوهش آن است که فضاهای معماری و شهر در سفرنامه ها زنان عصر قاجار از چه جنبه هایی بازنمایی شده است؟ برای پاسخ، سفرنامه های زنان قاجار را انتخاب نموده و از خلال متون آن ها به چگونگی شرح و بازنمایی فضای شهر و معماری، پرداخته می شود. رویکرد پژوهش تاریخی-تفسیری و شیوه ی گردآوری داده ها، اسنادی و روش تحقیق، تحلیل مضمون است و نتایج بیانگر آن است که بازنمایی شهر و معماری در سفرنامه های زنان قاجار، طیفی از کیفیات بصری تا ویژگی های ذهنی را در برمی گیرد و شخصیت راوی، در کیفیت و نوع خوانش و شرح ویژگی مکان موثر است و با وجود موانع پیش روی این زنان، آن ها تا حد ممکن به شرح جزئیات مکان ها می پردازند، که این در خصوص شرح فضاهای شهری، توجه آنها به عظمت بناها، آبادانی و ازدحام جمعیت قابل تامل است.
واکاوی تجربه زیسته زنان قربانی تجاوز جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجاوز جنسی وجه بارز خشونت و آسیب جدی برای قربانی است. این تحقیق با هدف واکاوی تجربه زیسته زنان قربانی و با روش کیفی از نوع پدیدارشناسی و استراتژی کلایزی انجام شده است. مشارکت کنندگان، دو گروه زنان معتاد و غیر معتاد و جمعاً تعداد 11 نفر، با نمونه گیری هدفمند در دسترس شهر تهران انتخاب شده اند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته تا اشباع داده و اعتبار تحقیق بر اساس تطبیق برساخته های محقق به لحاظ تجربی با برساخته های مشارکت کنندگان و پایایی با کنترل قابلیت اعتماد به داده ها و مثلث کدگذاری انجام شد. تحلیل داده ها با تقلیل گزاره های معنی دار به مقوله ها شامل 47 مفهوم اصلی، 19 زیر مقوله و 8 مقوله اصلی و توصیف و تفسیر متنی و ساختاری انجام گرفت. زخم خوردگی روانی به عنوان درک و فهم از موضوع و چهار مقوله شامل خانواده گسیخته، سرکشی و روابط آزاد، اعتیاد، ناامنی اجتماعی عوامل اثرگذار بر تجاوز جنسی شناخته شد. راهبرد قربانی سکوت اجتماعی و انتقام است و طرحواره آسیب روانی برای همیشه در ذهن و روان او نقش می بندد. سرعت در رسیدگی به مجازات مجرمان، اقدامات پیشگیرانه و آگاه سازی جامعه، قوانین بازدارنده، اقدامات انتظامی و افزایش دستگاه های نظارتی و گشت های پلیس و دوربین های شهری پیشنهاد می شود.
نقشِ زنانِ نژاده دربار در بر تخت نشینیِ شاهانِ نخستینِ ساسانی (مطالعه موردی: شاپوردختک همسر بهرام دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنابر برخی از عهدنامه ها و وصیت نامه های منسوب به شاهان ساسانی که توسط مورخان دوره اسلامی به دست ما رسیده، فرآیند شاه گزینی توسط خود شاه انجام می پذیرفته است. در نامه تنسر به گشنسب شیوه ای دیگر گزارش شده که طی آن انجمن های دائمی شاه گزینی وجود داشته که وظیفه آن ها که شامل مؤبدان مؤبد، دبیران مهشت و سپاهبد سپهبذان می شد، برگزیدن جانشین، پس از مرگ شاه بود. تا پیش از برگردانِ کتیبه شاپور یکم ساسانی بر کعبه زردشت، آگاهی ما در بابِ زنان دربار ساسانی محدود به اطلاعاتی می شد که از طریق روایات مورخان دوره اسلامی در اختیار داشتیم. با ترجمه کتیبه شاپور، ابعاد جدیدی در مسئله قدرت از طریق زنان نژاده دربار و تأثیرگذاری آن ها در موضوع جانشینی و مشروعیت شاهان نخستین ساسانی پیشِ رویِ پژوهشگران پدیدار شد. در این پژوهش تلاش ما بر این است تا با شیوه توصیفی-تحلیلی، ضلع سومی در مثلث قدرت دوره ساسانی که همانا زنان بانفوذ دربار بوده اند، بگشاییم. از این رو، به بررسی وضعیت زنان والاتبار در دربار شاهان ساسانی از اردشیر یکم تا نرسه (224-302م.) و جایگاه زنان نژاده در به قدرت رسیدن شاهان این دودمان خواهیم پرداخت. پژوهش موردی ما در میان این بانوان، «شاپوردختگ»، همسر بهرام دوم و مادر بهرام سوم است که به احتمال فراوان مدتی نیز به عنوان ولیعهد شاهِ ساسانی نیز انتخاب شده بود.
واکاوی کیفی هویت زنانه و تصویر بدن در دختران نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیبایی ظاهری در مناسبات جهان مدرن به ویژه برای زنان اهمیت زیادی دارد.بازنمود ابعاد جسمانی هویت در افراد کم توان جسمی متفاوت با دیگران است.پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های هویت زنانه و تصویر بدن در دختران نابینا، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تاویلی انجام شده است.میدان بررسی این پژوهش، دختران نابینای شهر تهران بودند.شرکت کنندگان نیز، 19نفر از دانشجویان دانشگاه تهران بودند که با استفاده از نمونه گیری دردسترس هدفمند انتخاب شدند.داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمدند و با کدگذاری کلایزی تحلیل شدند.طبق یافته ها هویت زنانه از نگاه شرکت کنندگان شامل سه مقوله کلی ابعاد زنانگی، زنانگی نابینایان و تصویربدن است.هویت زنانه دارای ابعاد درونی، ظاهری و اجتماعی است.زنانگی نابینایان در ارتباط با نقش های اجتماعی، مسائل ارتباطی، مقبولیت و نیز فعالیت اجتماعی شکل می گیرد.در بعد نگرشی تصویر بدن، رسیدگی به ظاهر و رضایت از آن در دختران نابینای شرکت کننده، بالا ارزیابی شد.در بعد ادراکی نیز زیبایی ظاهری، جز در روابط اجتماعی کوتاه مدت، ملاک شایستگی در آن ها شناخته نشد.در نتیجه یافته ها، هویت زنانه دختران نابینا در بعد درونی مانند دیگران است؛ اما آسیب بینایی و پیامدهای آن سبب شده است که هویت زنانه دختران نابینا در بعد جسمانی و اجتماعی متفاوت با دختران دیگر شکل بگیرد و چالش هایی را برای آن ها به همراه داشته باشد.
زنان ایرانی و سپهر سیاست (فهم امر سیاسی و برساخت سوژگی سیاسی زنانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان از مهم ترین نیروهای اجتماعی اند که می توانند در عرصه سیاست، سوژگی داشته باشند. اما امکان یا امتناع این سوژگی بسیار متأثر از ذهنیت آنها به این حوزه است. هدف مقاله بررسی فهم زنان از امر سیاسی و برساخت سوژگی سیاسی از منظر آنهاست. به منظور نیل به هدف تحقیق از روش تحلیل مضمون و تکنیک مصاحبه فردی (35 نفر) و در مصاحبه گروه های کانونی (4 گروه) از زنان تهرانی 25 ساله به بالا و دارای مدرک لیسانس و بالاتر استفاده شد. در پاسخ به سوال اول تم های لکنت جنسیتی امر سیاسی، تنش مندی سپهر سیاسی، الیناسیون جنسیتی در امر سیاسی و اخلاق گریزی میدان سیاست و سوال دوم نیز تم های حضور عقیمانه زنان در عرصه قدرت، زنان به مثابه نیمکت نشین میدان قدرت، طرد زنانگی در سوژگی سیاسی و مختصات سیاست ورزی زنانه استخراج گردید. نتایج پژوهش حاکی از این نکات بود: 1. امر سیاسی جنسیتی در جامعه ایران تابعی از امر سیاسی در کلیت اجتماعی است. 2. با توجه به در هم تنیدگی امر سیاسی و امر جنسیتی در تجربه زنان، نمی توان کنشگری سیاسی زنان را بدون حساسیت های جنسیتی فهم کرد. 3. محوریت مردان در تجربه سیاسی باعث می شود که موضوعات و تجربه زنانه در مناسبات و مناقشات سیاسی طرد شوند.
فراترکیب مطالعات حجاب در ایران بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، فراترکیب مطالعات کیفی مرتبط با حجاب درایران بعد از انقلاب اسلامی است. قلمرو مطالعاتی پژوهش، جستجوی تعداد 811 منبع طی سال های 1357 تا 1399 در دو سایت "پرتال جامع علوم انسانی" و "پایگاه علمی جهاد دانشگاهی" بوده که درمرحله اول، 76 منبع و در مرحله دوم و نهایی 53 منبع بر اساس تطابق محتوا و کیفیت منابع و نیز اعتبار(باورپذیری) و اعتماد(اطمینان پذیری) یافته ها، گزینش و مورد بررسی قرار گرفت. در نتایج پژوهش، دو مضمون کلی «حجاب سنتی» و «حجاب مدرن» استخراج شد. در حجاب سنتی، ویژگی حجاب، کارکرد حجاب، راهکارهای تقویت حجاب، استدلالهای پشتیبان برآمده از آموزه های دینی، علل گرایش به حجاب، نحوه مواجهه با عدم رعایت حجاب در راستای تقویت تمایل به حجاب، پیامدهای بدحجابی و نحوه تصویرسازی آن در سایت های داخلی در مقابل حجاب مدرن با ابتنا بر محورهای معنابخشی چون معنای حجاب، شکل حجاب، گونه های حجاب، استدلالهای پشتیبان (نظری و تاریخی)، علل و زمینه های بدحجابی و نحوه مواجهه با آن، وضعیت حجاب و چگونگی تصویرسازی حجاب در سایت های خارجی، در دو سر یک طیف قرار گرفت. در پیوند با این مقولات، شبکه معنایی متفاوتی به تصویر کشیده شد که در پرتو روابط موجود میان سطوح مختلف آن ها «الگوی مفهومی حجاب» انتزاع شد.
بررسی تطبیقی رویکرد جماعتگرایان و جان استوارت میل در خصوص هویت و حق تفاوت جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکر در باره هویت فردی و جایگاه فرد و گروه ها در نظام های سیاسی از دیرباز مورد توجه اندیشمندان بوده است. از این رو مفهومی به نام «حق تفاوت» مطرح شده است که در حیطه عدالت اجتماعی و به تبع آن در عرصه سیاسی قرار می گیرد. جماعت گرایان و جان استوارت میل نظریه پرداز لیبرال و فمینیست پیشکسوت نیز در مورد «حق تفاوت» اجماع نظر دارند. این مقاله با تأکید بر جنسیت، بر آن است که این دو تفکر را واکاوی و مقایسه کند. پرسش این است که اختلاف نظر جماعت گرایان و میل در خصوص حق تفاوت در چیست؟ فرض این است که جماعت گرایان تحت تأثیر مفهوم حکمت عملی (فرونیسس) ارسطو، برداشتی از هویت و حقوق افراد در بستر اجتماعی ارائه می دهند که متضمن زندگی سعادتمندانه درون نظام های سیاسی است. اما جان استوارت میل که از برابری و حقوق افراد از جمله زنان در بستر تفاوت ها دفاع می کند، تحت تأثیر برداشتی دیگر از حق تفاوت است که برگرفته از «رمانتیسم» روسو و هردر می باشد. علاوه بر این، اگرچه به نظر می رسد دیدگاه میل در برخی موارد شباهت هایی با جماعت گرایان دارد، نمی توان نگرش او را به اندیشه جماعت گرایان نزدیک دانست ، زیرا این دو به نحو متفاوتی مفاهیم هنجاری و فرااخلاق خود را سازمان می دهند.
چند پارگی ذهنیت زنان در تجربه زیسته زندگی خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های جامعه ایران پدیده ی چند پارگی ذهنیت است.از آنجا که خانواده یکی از مهمترین نهاد های اجتماعی متاثر از این چند گانگی است؛موضوع این مقاله مطالعه جامعه شناختی چند پارگی ذهنیت در تجربه زیسته ی زندگی خانوادگی زنان متاهل می باشد. با در نظرگرفتن سیر تحول مفهوم سوژه، رویکرد نظری ژولیا کریستوا به عنوان چهارچوب نظری انتخاب گردید. مشارکت کنندگان شامل 15 زن متاهل کارمند بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند.رویکرد ما در این مقاله، رویکردی پدیدار شناختی و روش به کار گرفته شده در راستای این رویکرد،روش تحلیل گفتمان پل جی و روث وداک، می باشد.در مرحله توصیف و تقطیع داده ها، گزاره های بیانی مصاحبه شوندگان با توجه به کنش های زبانی مورد نظر پل جی در ذیل دو کارکرد "اقتصاد" و "امورجنسی" مفهوم سازی شدند و در مرحله تفسیر متن، واسازی های صورت گرفته در مرحله توصیف، بازسازی شدند. بر آن بودیم تا لحظات تقابل و شکاف گفتمان های فردمحور مدرن و سنت محورکه در ذهنیت زن ایرانی با یکدیگر آمیخته اند را نشان دهیم. نتایج نشان داد که زن ایرانی با مسائل یکسان در کارکردهای مورد بررسی زندگی خانوادگی، برخورد هایی دو گانه دارد و جهان های ذهنی عقل-محور مدرن و ناعقل محور سنت گرا هر چند یکدیگر را به چالش می کشند و از یکدیگر سرپیچی می کنند، با هم می زی اند و ذهنیتی چند پاره را شکل می دهند.