فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۵۹۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
در حوزه مطالعات علم، تبیین فلسفی اولین رویکرد به علم بود که از اواخر قرن نوزدهم شروع شد و سبب پیدایش مکاتبی همچون پوزیتیویسم، ابطالگرایی و برنامه های پژوهشی لاکاتوش در قرن بیستم شد. از نیمه دوم قرن به بعد مکاتب هایی همچون مکتب اجتماعی ادینبورا سعی کردند تا تبیین های اجتماعی از علم ارائه دهند. مطالعاتی از این دست، علم را نه صرفا مجموعه ای از گزاره ها بلکه حاصل فعالیت جامعه ای با عنوان جامعه فیزیکدانان، شیمی دانان و... می دیدند که ویژگی های اجتماعی آنها در ظهور و پیدایش نظریه های علمی تاثیری مهم دارند. از دهه هفتاد به بعد رویکرد نوینی به علم به وجود آمد که همچون رویکرد اجتماعی به علم دو ساحت جداگانه برای علم و جامعه قایل نبود که به تاثیر آنها بر یگدیگر بپردازند، بلکه علم را یک «شکل زندگی» می دید که برای فهم آن باید از روش های مردم شناسی استفاده کرد. این روش بدنبال ارائه تبیین فلسفی یا اجتماعی از علم نبود بلکه می کوشید تا توصیفی از فعالیت علمی در جامعه مورد نظر ارائه کند. چنین رویکردی به علم مبتنی بر نگرشی فلسفی خاصی است. این مقاله سعی دارد تا با بیان روش مردم شناسی علم، مقومات فلسفی آن را بر اساس نگرش های فلسفی ویتگنشتاین دوم نشان دهد.
بررسی دیدگاه دانشجویان دربارة موانع اثربخشی دروس معارف اسلامی در دانشگاه آزاد اسلامی کاشان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی دیدگاه دانشجویان دربارة موانع اثربخشی دروس های معارف اسلامی است که در دانشگاه آزاد اسلامی کاشان انجام شد. جامعة آماری این پژوهش شامل همة دانشجویان این دانشگاه بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انجام شد. 96 دانشجو برای گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامة محقق ساخته در قالب 61 پرسش بود که ضریب پایایی آن با «آلفای کرونباخ» 83 درصد برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری استنباطی (آزمون T، تحلیل واریانس و...) استفاده شد. یافته های به دست آمده از این پژوهش نشان داد که وضعیت کلی اجرای برنامه های درسی معارف اسلامی در دانشگاه به نسبت درحد مطلوبی است، ولی در عین حال مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی مانع اثربخشی و اثرگذاری لازم بر دانشجویان می شود. از نظر دانشجویان در میان عوامل درونی، مؤلفة ارزشیابی و در میان عوامل بیرونی عامل اجتماع و شرایط محیطی عمده ترین موانع اثربخشی درس های معارف اسلامی است.
آسیب شناسی موانع تدوین پایان نامه در حوزه اقتصاد و بانکداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق تلاش می کند تا ضمن شناخت وضع موجود تدوین پایان نامه در دانشگاه های کشور در حوزه اقتصاد و بانکداری اسلامی، چالش های موجود در این زمینه را مورد بررسی قرارداده و راه حل هایی ابتدایی نیز ارائه نماید. به منظور بررسی وضع موجود، نمونه ای از پایان نامه های دفاع شده در دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی، امام صادق (ع)، تربیت مدرس، مفید، الزهرا (س) و علوم اقتصادی را مورد بررسی و تحلیل قرارمی دهد. یافته های این تحقیق که بر اساس روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا به دست آمده اند، نشان می دهد که بخش قابل توجّهی از پایان نامه های دفاع شده به موضوعات اقتصاد متعارف پرداخته و در بهترین حالت همان موضوعات را برای اقتصاد ایران کاربردی کرده اند. از این رو، مواردی که در آن ها مستقیماً به حوزه های مفهومی و کاربردی اقتصاد و بانکداری اسلامی توجّه شده باشد، بسیار محدود است. علاوه بر این، به نظرمی رسد چالش ها و علل معیّنی موجبات ضعف پژوهش را در حوزه اقتصاد و بانکداری اسلامی فراهم آورده اند که نمی توان نسبت به آن ها بی تفاوت بود. یافته های این تحقیق دلالت های مشخّصی به منظور اصلاح نظام پژوهش اقتصاد و بانکداری اسلامی در کشور ارائه می دهد.
دیدگاه دانشجویان کارشناسی درباره نقش و جایگاه کتابهای درسی الکترونیکی در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه نگرش دانشجویان کارشناسی نسبت به کتاب الکترونیکی در درس «مقدمات، روشها و فنون تدریس» انجام شده است. روش: روش پژوهش شبهتجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی هستند که درس «مقدمات، روشها و فنون تدریس» را در نیمسال دوم سال تحصیلی90-89 انتخاب کردند. نمونه تحقیق شامل یک کلاس درس «مقدمات، روشها و فنون تدریس» بود که بهصورت هدفمند انتخاب گردید. تعداد دانشجویان این کلاس 32 نفر بودند که به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و گواه تقسیم شدند. ابتدا از هر دو گروه، پیشآزمون نگرش در شراط یکسان به عمل آمد. سپس گروه آزمایش در معرض متغیر مستقلی به نام کتاب الکترونیک قرار گرفت و طی3 جلسه با نرمافزار کتاب الکترونیک محققساخته آموزش دیدند و گروه گواه با کتاب چاپی آموزش دیدند. به منظور بررسی تغییرات حاصله، در پایان 3 جلسه، پسآزمون نگرش از هر دو گروه گرفته شد. برای تحلیل دادهها از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده گردید. یافتهها: یافته ها نشان داد که نگرش دانشجویان گروه آزمون در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری تغییر یافته و مثبت شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش، برتری نگرش دانشجویانی را نشان داد که از طریق کتاب الکترونیکی آموزش دیده بودند. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر نشان میدهد که کتاب الکترونیک میتواند خیلی زود برای متعلمان جا بیفتد و مقاومت اولیه آنها نسبت به آن به راحتی از بین برود. لذا بر اساس نتایج به دست آمده میتوان استفاده از کتاب الکترونیکی را به عنوان ابزاری مفید در آموزش پیشنهاد کرد.
تحول فرهنگی در علم: از علم دانشگاهی تا علم پسادانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تحول در علم را به لحاظ فرهنگی از علم دانشگاهی تا پسادانشگاهی با روش مطالعه اسنادی و استدلال تحلیلی مورد بررسی قرار می دهد. هدف از این بررسی تعیین سمت وسوی تحول فرهنگی علم و مقایسه آن با تحول فرهنگی جامعه می باشد. تولید علم محصور در دانشگاه ها با ارزش های جامعه ارتباط کمی دارد و هنجارهایی از نوع معرفت شناختی از درون نظام علمی، رفتار عالمان را کنترل می کند؛ اما در علم پسادانشگاهی رابطه علم با جامعه تا جایی پیش می رود که همگام با بازار و حکومت عمل می کند و علم در بستر اجتماعی تولید شده و هنجارهایی از بیرون نظام علمی رفتار عالمان را کنترل می کند. از آنجا که علم در جهت رفع نیازهای بازار و صنعت کاربرد پیدا می کند، به تبع آن فرهنگ علم نیز تغییر می کند. نتیجه اینکه برخلاف تحول فرهنگی جامعه که از مادی گرایی به سمت فرامادی گرایی پیش می رود، فرهنگ علم به سمت مادی گرایی پیش خواهد رفت.
ترکیب مفهومی در علوم انسانی: نمونه کاوی توسعه نسخه آلبورگی مفهوم نظام ملی نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحوه نضج گیری و توسعه مفاهیم جدید علمی در ذهن دانشمندان یکی از نقاط تمرکز اصلی و مشترک
فلاسفه علم، تار یخ نگاران علم و متخصصان علوم شناختی بوده است. مدلهای نظری بوجود آمده در این
زمینه تلاش کرده اند تا به طور دقیق به توصیف ساز و کارهایی بپردازند که از خلال آنها مفاهیم و ساختارهای
مفهومی در دنیای علم ظهور میکنند. این ذخائر نظ ری در عین حال عمدتاً با نگاه به تحولات علوم طبیعی
شکل گرفتهاند. در مقاله حاضر تلاش کردهایم تا آن ذخائر نظری را برای مطالعه یک نمونه مهم از توسعه
مفهومی در علوم انسانی به کار بگیر یم و محک بزنیم. فرایند تار یخی نضج گیری و توسعه مفهوم نظام ملی
نوآوری در ذهنیت جمعی نظریه پردازان حلقه آلبورگ را با اتکا بر یک مدل ترکیب مفهومی بازسا زی و تحلیل
کرده ایم. نتایج تحلیلهای ما حاکی از آن است که امتزاج مفهومی در علوم انسانی و علوم طبیعی از خطوط
عام یک الگ وی مشابه پیر وی میکنند. این تحلیلها در عین حال نشان میدهند فرایند ترکیب مفهومی در
علوم انسانی از پیچیدگی بیشت ری برخوردار است و به آسانی تن به یک الگور یتم دقیق نمیدهد
تحلیل مقایسهای ارزشیابی دانشگاهیان ایران از برنامههای اسلامی سازی دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس مطالعات اکتشافی منظور طراحان از اسلامی سازی رسیدن به الگویی است که در آن دانشگاه، استاد، دانشجو و علم دارای صفاتی مانند : مستقل از غرب، خدمت کننده و متعهد به مردم ایران ، مذهبی، متعهد به نظام جمهوری اسلامی، نوآور و امثال آن باشد . در این مقاله اقدامات اسلامی سازی دانشگاه در ایران از نگاه دانشگاهیان ارزشیابی شده است. دانشگاهیان شامل دانشجویان و اعضای هیات علمی دانشگاه های ایران می شود که تعداد حجم نمونه1092 نفر دانشجو و 592 نفراستاد می باشند. ارزشیابی کنشگران دانشگاهی از برنامه ها چندان مناسب نیست ومیزان موفقیت اغلب این برنامه ها درحد متوسط یا کمتر از آن ارزیابی شده اند .کنشگران دانشگاهی 30 برنامه را برای اسلامی سازی دانشگاه مفید نمی دانند، فقط از 4 اقدام دستگاههای اداری در دانشگاهها ارزشیابی مثبت دارندو نسبت به 39 برنامه بی تفاوت بودند. بنابراین، عملیات اجرایی اسلامی سازی نظام سیاسی جایگاه مناسبی در افکار کنشگران دانشگاهی نداشته است.
تفکر دکتر علی شریعتی؛ از چندرشته ای تا میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میان رشته ای زمانی می تواند یک مزیت نسبی محسوب گردد که نسبت تعین یافته ای با امکانات معرفتی و علمی در یک جامعه برقرار کند. بخشی از این امکانات در ایران معاصر میراث روشن فکری دینی ماست که با نظر به پدیده میان رشته ای می تواند مورد بهره برداری علمی، روش شناسی و تا حدودی سیاست گذاری دانشگاهی قرار بگیرد. میراث روشن فکری علی شریعتی به مثابه موردی که از حیث زبان، قدرت نظری و اقبال دانشجویان در فضای فکری ما غیرقابل انکار است، واجد زمینه های تفکر چندرشته ای و میان رشته ای است. از این نظر، شریعتی با احاطه علمی چندرشته ای موضوعاتی چون انسان، تاریخ، سرزمین و هویت را که صرفا با یک رشته ، تبیین بسنده ای از آن ها به دست نمی آید، به بحث و تفکر میان رشته ای می گذارد. کانون تفکر میان رشته ای شریعتی را می توان در مفهوم «ثابت متغیر» به بحث گذاشت. در این مقاله بر محور چالش ثابت – متغیر به تحلیل هرمنوتیکی امکانات میان رشته ای در روشنفکری شریعتی می پردازیم. نتیجه به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که میان رشته ای می تواند زمینه بومی گرایی در علوم انسانی در ایران را فراهم نماید. اگر با روش میان رشته ای مبتنی بر واقعیت های تاریخی و اجتماعی نگاه کنیم، چالشهای واقعی معرفتی و فکری بر ما آشکار شده، امکان بسط میان رشته ای بر ما گشوده خواهد شد.
رویکرد فارابی و ابن سینا به علوم و تقسیم آن؛ رویکردی پیشارشته ای، رشته ای و یا میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اندیشه فارابی و ابن سینا علم در معنای عام مترادف با فلسفه است. از این مقسم واحد دو شاخه نظری و عملی و از هر یک از این دو، اقسام متعددی از علوم تخصصی به دست می آید. در این نمودار خوشه ای دو تصویر وحدت انگارانه و تکثرگرایانه (تخصصی) از علوم در کنار هم گرد آمده است. به این معنا، در علم شناسی ابن سینا هم از وحدت علوم و ارتباط آن ها با یکدیگر سخن گفته شده است و هم از تمایز و تفرد هر یک از دیگری. با این حال این موضع نه معادل رویکرد رشته ای در عصر مدرن و نه معادل رویکرد میان رشته ای است. این موضع حتی معادل وحدت این دو با یکدیگر هم نیست. بلکه اساساً این علم شناسی در یک فضای فکریِ متفاوت از علم شناسی قرون اخیر طرح گردیده است. این نوشتار درصدد است پس از تشریح علم شناسی فارابی و ابن سینا و سپس تشریح رویکرد رشته ای و میان رشته ای این تفاوت را نشان دهد. در پایان با لحاظ احتیاط در استعمال واژه «پیشارشته ای» این رویکرد به علم شناسی فارابی و ابن سینا نسبت داده می شود.
نظام معنایی گفتمان «اسلامی سازی علم»
حوزه های تخصصی:
تأثیر تعامل علم و دین، به ویژه اسلامی سازی علم در تحقق آینده مطلوب جهان اسلام، موجب بیان آرای متفاوت و بحث های گسترده از سوی اندیشمندان مسلمان شده است. ثمره این مبحث در پیشرفت جامعه مسلمانان، منوط به گزینش برترین نظر و نیل به اتفاق نظر دراین باره است. با این اوصاف، مسئله اصلی، عدم حصول اتفاق نظر در این حوزه است که ظاهراً یکی از مهم ترین عوامل آن، عدم شناخت جامع از رابطه علم و دین، به ویژه اسلامی سازی علم است؛ زیرا مسلماً شناخت عمیق و دقیق از جوانب یک موضوع، زمینه ساز گزینش مطلوب و حصول اتفاق نظر اندیشمندان خواهد بود. بنابراین، در بررسی حاضر بر گفتمان «اسلامی سازی علم» که قائل به اسلامی سازی علم مدرن و یکی از گفتمان های مطرح درباره رابطه علم و دین در جهان اسلام است، تمرکز شده است. با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه، نشانه های اساسی که توسط این گفتمان، مفصل بندی شده و نظام معنایی آن را شکل داده، موردبررسی قرارگرفته است. با توجه به نشانه های مهمی مانند تمدن اسلامی، علم اسلامی و نقد تمدن و مدرنیته غربی که در نظام معنایی این گفتمان، مفصل بندی شده است، می توان گفت که تحقق تمدن نوین اسلامی، اسطوره و چشم اندازی است که گفتمان مذکور برای آینده جهان اسلام متصور است. در این مسیر، گفتمان فوق، علوم انسانی مدرن را نامطلوب دانسته و به میدان گفتمانی طرد کرده است و قائل به تولید علوم انسانی اسلامی یا اسلامی سازی آن است. این گفتمان هرچند جهت دهی اسلامی به علوم طبیعی را مطرح می کند، علوم تجربی نوین را مفصل بندی کرده است و از آن برای تحقق چشم انداز مطلوب سود می جوید.
فربهی یا آماس؛ تحلیل ساختار مقالات (نا)علمی-پژوهشی در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از مقالاتی که در مجلات علمی-پژوهشی منتشر می شوند، در عین رعایت ضوابط صوری مقالات علمی-پژوهشی، فاقد جنبه پژوهشی و علمی اند، تا جایی که خواندن و نخواندن آنها، از نظر علمی یکسان است و چیزی از آنها نمی توان آموخت. حال آن که این مسئله خلاف تعریفی است که از مقالات علمی-پژوهشی به دست داده شده است و بر جنبه بدیع و نوآورانه بودن آنها تأکید شده است. مقاله حاضر با بررسی ده ها مقاله از این دست، کوشیده است منطق حاکم بر ساختار آنها را به دست آورد. نویسندگان این مقالات، به سبب یا در کنار نداشتن مسئله پژوهشی واقعی، می کوشند با به کارگیری شیوه های خاصی، همچون منطق تکه نویسی یا کولاژ و تکثیر ناموجه منابع، مقالاتی تولید کنند که جز صورتکی از مقالات علمی-پژوهشی نیستند. در این نوشته این منطق آماساندن و فربهی دروغین، تحلیل و مؤلفه های آن بیان و راه غلبه بر آن، که توجه به محتوای مقالات در کنار مسائل صوری است، بازگو شده است.
نقش آفرینی دانشگاه در فرآیند توسعة پایدار، از رهگذر تولید سرمایة اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه «توسعة پایدار» به آرمانی جهانی بدل شده است، اما دستیابی به آن، نیازمند بازشناسی و بازاندیشی مفاهیم و بایسته های هم گرا با این پندارة زیست گرایانه است. ازاین رو، بخش گسترده ای از این نگاشته، مفهومی است؛ چراکه هدف این جستار، افزون بر بازکاوی مفاهیمی همچون «سرمایة اجتماعی» و کژراه هایی که روایت کنونی توسعه می پیماید، پافشاری بر نقش نهادهای تولید دانش و بایسته های بنیادین ماهیت دانشی است که می تواند بر کمیت و کیفیت سرمایة اجتماعی و درنهایت، بر توسعة پایدار، اثرگذار باشد.
مفهوم پردازی و بهره گیری از رویکردی تحلیلی و نقادانه، نیازمند بازنگری نظام مند[1]، تحلیلی[2] و نقادانه[3] است که بخشی از روش شناسی این نگاشته را پوشش می دهد و موجب دگرنویسی در سبک آن نیز شده است؛ اما پویشی در زیست تجربه های نهادهای بین المللی و برخی از کشورهای پیشرو، جنبة عملی تر بدان بخشیده است.
بحث و جمع بندی، بر پایة بنیان های نظری و زیست تجربه ها نگاشته شده است و بر کیفیت، تناسب آموزش، بایسته های مفهومی و رویکردهای نوین آموزش آینده پای می فشارد؛ مفاهیمی که بازتاب آن در سرمایة اجتماعی شهروندان، می تواند مسیر توسعة پایدار را هموار سازد
تلفیق الگوهای سنتی و متجدد آموزش عالی علوم انسانی در ایران: تحلیلی جامعه شناختی از تجربه دانشگاه امام صادق (ع) در اجرای میان رشته ای های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران دغدغه تلفیق الگوهای سنتیِ آموزش عالی علوم انسانی که از حوزه های علمیه برآمده بودند با الگوهای مدرن که به دانشگاه ها تعلق داشتند به صورتی جدی توسط سیاست گذاران علم مطرح شد. این دغدغه ای بود که در بسیاری از کشورهای اسلامی که نهادهای سنتی دیرپایی در آموزش عالی علوم انسانی داشتند وجود داشت و در برخی به صورت عملی تجربه شده بود. برخی تجربه های عملی اولیه در ایران پس از انقلاب از آنجا که تلاش داشت شکل خاصی از تلفیق پیش گفته را اجرا نماید چالش هایی برانگیخت. با توجه به آنکه در طول سی سال حیات آموزش عالی در ایران پس از انقلاب اسلامی، تجربه هایی متفاوت از تلفیق میان الگوهای سنتی و متجدد آموزش عالی علوم انسانی به محک آزمون نهاده شده است این مقاله در تلاش است به مدد استفاده از مفهوم فضا در جامعه شناسی و روش تحلیل تأملی و با استفاده از برخی داده های تاریخی گونه ای خاص از این تجربه را که در دانشگاه امام صادق (ع) رخ داده است تفسیر نماید. نتایج نشان می دهد در دانشگاه امام صادق (ع) عدم اتکای صرف به تلفیقِ مبتنی بر طراحی برنامه های درسی میان رشته ای و تلاش برای خلق فضایی تلفیقی توانسته تجربه ای موفق در تلفیق الگوهای سنتی و متجدد آموزش عالی علوم انسانی در ایران به وجود آورد.
شناسایی الگوی تلفیق برنامه درسی علوم انسانی و فاصله آن با وضعیت مورد انتظار دانشجویان، بر اساس دیدگاه فوگارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی حاضر با هدف شناسایی الگوی تلفیق برنامه درسی (درون رشته ای، بین رشته ای و تلفیق در یادگیرندگان) علوم انسانی و بررسی میزان فاصله آن با وضعیت مورد انتظار صورت پذیرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی / مقایسه ای بود و جامعه ی آماری شامل تمامی دانشجویان رشته های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 93-92 بود. تعداد 216 نفر از دانشجویان طبق فرمول حجم نمونه و به شیوه ی طبقه ای نسبی انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته بر اساس ده الگوی تلفیق برنامه درسی مطرح شده توسط فوگارتی که روایی و پایایی آن نیز احراز گردید را تکمیل کردند. یافته ها نشان دادکه: 1- از دید دانشجویان علوم انسانی، در حال حاضر، الگوی تلفیق درون رشته ای بر تدوین و اجرای برنامه های درسی این حوزه حاکم است. 2- الگوی تلفیق در ذهن یادگیرنده، مورد انتظار دانشجویان است. 3- از نظر دانشجویان، بین وضع موجود و وضع مورد انتظار در هر سه دسته از الگوهای کلان تلفیق طبق دیدگاه فوگارتی در برنامه های درسی رشته های علوم انسانی تفاوت وجود دارد. با عنایت به یافته های حاصل، توجه به الگوی تلفیق برنامه درسی در ذهن یادگیرندگان، در راستای بازنگری علوم انسانی مد نظر قرار می گیرد.
نگرشی جامعه شناختی و روانشناختی به بدحجابی به عنوان یک مسئله اجتماعی
حوزه های تخصصی:
گرایش به پوشش و حجاب یک گرایش فطری در میان زنان و مردان میباشد؛ ولی میزان و شکل آن رابطه مستقیمی با اخلاق، فرهنگ و ساختار اجتماعی جوامع دارد. بر این اساس میتوان گفت که مسئله بدپوششی، جایگاه ویژهای در مباحث روز دنیا، مانند فرآیند جهانی شدن و مدرنیته داشته و یکی از پیچیدهترین آسیبهای اجتماعی مطرح در جوامع جهانی، بهویژه در جامعه ما محسوب میشود. به همین دلیل، مقاله حاضر نیز با هدف تحلیلی جامعه شناختی بر بدحجابی و بدپوششی زنان نگاشته شده و در پی آن است که با تکیه بر دیدگاهها و نظریه های مطرح شده در این حوزه و همچنین، نتایج عمده پژوهشهای اجتماعی انجام یافته، برخی عوامل اجتماعی(مانند جامعهپذیری، نقش خانواده و رسانههای جمعی و گروه های همسالان)، عوامل فرهنگی (نقش اعتقادات مذهبی، بحران هویتی، تهاجم فرهنگی و دگرگونی فرهنگی) و عوامل روانشناختی موثر (مانند تاثیر عقده حقارت، وجود غریزه خودآرایی و...) بر بدحجابی را شناسایی و به مراتب راهکارهای کاربردی در جهت رفع و یا کاهش این معضل اجتماعی ارائه کند.
تجربة روشنفکری جلال آل احمد و گشودن راه برای رسیدن به معیارهای خودی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
توجه به معیارهای خودی و بومی گرایی، دغدغه ای است که سال ها ذهن اندیشمندان و روشنفکران ایرانی را به خود مشغول ساخته، و نسخه های متعددی برای نوشته شده است. این مفهوم در ابتدا در واکنش به استعمار و نفوذ فرهنگ غربی مطرح و به تدریج بسط یافت. مفاهیمی مانند علم بومی و اسلامی از ابستر این مباحث به وجود آمدند. در این نوشتار، ضمن بررسی سیرِ اندیشه ها و فعالیت های سیاسی جلال آل احمد، این موضوع که بومی گرایی ـ به مثابه یک مفهوم تاریخی ـ چگونه در جریان فعالیت های ادبی، سیاسی و روشنفکرانة او مطرح می شود و تا آنجا بسط می یابد که بر نوعی علوم انسانی بومی نیز مجال بروز می دهد. بررسی ها نشان می دهد آل احمد در جریان سال های دهة بیست تا چهل، تحت تأثیر سنت ادبی و نظری روشنفکران غربی و ایرانی و وقایع سیاسی آن زمان، و با بهره گیری از تربیت سنتی- مذهبی خود، روزبه روز به زیست بومی مردم ایران و جهان بینی اسلامی ـ شیعی نزدیک می شود. در مواردی نگاه مدرن و روشنفکرانة خود را به نفع سنت اسلامی جرح و تعدیل می کند.