فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
201 - 218
حوزه های تخصصی:
در اقتصاد دانش محور، دارایی های دانشی به عنوان منبع کلیدی و مزیت رقابتی سازمان ها محسوب می شوند. طی این مقاله، مدل حکمرانی و ساختار مدیریت دانش صنعت نفت به عنوان محرک اصلی اجرای موفق مدیریت دانش در سازمان های دانش محور توسعه می یابد. از سوی دیگر نمونه گیری در این تحقیق به صورت کیفی بوده و شامل ترکیبی از خبرگان نظری، خبرگان تجربی یا افرادی با تجربه صنعت نفت هستند. در ادامه با توجه به ماهیت اکتشافی تحقیق، مطالعه موردی به عنوان روش تحقیق منتخب است. یافته ها نشان می دهد که ارکان مدیریت دانش مشتمل بر سطوح راهبردی و عملیاتی است. در سطح راهبردی، شورای عالی مدیریت دانش و دبیرخانه آن، وظایف حاکمیتی/ سیاستگذاری مدیریت دانش را برعهده دارند. در سطح اجرایی/ عملیاتی نیز کمیته مدیریت دانش شرکت های اصلی/ فرعی و دبیرخانه آن قرار دارند که وظایف عملیاتی به منظور پیاده سازی مدیریت دانش در شرکت های اصلی/ فرعی را برعهده دارند. همچنین مرزبندی وظایف و اختیارات و جانمایی ارکان دانشی صنعت نفت بر مبنای مزایا و معایب و ماتریس تخصیص مسئولیت ارائه می شود.
ارائه مدل تلفیقی اقتصادی جهت برون سپاری پروژه ها در صنعت گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش فوق با هدف ارائه مدل تلفیقی اقتصادی جهت برون سپاری پروژه ها در صنعت گاز انجام گرفت که از نظر هدف و نتیجه، توسعه ای کاربردی؛ بر اساس گردآوری داده، تبیینی توصیفی و بر اساس نوع داده، کمی کیفی بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران ارشد، میانی و کارشناسان فعال در شرکت گاز استان لرستان بودند که به نوعی در تصمیم گیری برون سپاری فعالیت ها شرکت داشتند. در بخش کیفی پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند استفاده شد که پس از انجام 21 مصاحبه و حصول اشباع نظری داده ها فرایند انجام مصاحبه متوقف شد. در بخش کمی، از روش سرشماری اعضای جامعه آماری جهت جمع آوری داده های کمّی استفاده شد که درنتیجه آن حجم نمونه آماری پژوهش در فاز کمّی برابر با حجم جامعه آماری، معادل 83 نفر برآورد شد. در پژوهش فوق طی دو مرحله جداگانه، داده های کیفی و کمی گردآوری شدند. داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند که درنتیجه آن 188 کد پایه، در قالب 4 مقوله اصلی و 24 مقوله فرعی سازمان دهی شدند. داده های کمّی در پژوهش فوق در دو مرحله مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند؛ در مرحله اول با استفاده از روش تجزیه وتحلیل عوامل شکست (FMEA) نسبت به محاسبه عدد اولویت هر ریسک (RPN) اقدام شد با حذف ریسک های ایمن از فرایند تحلیل، مدل اقتصادی جهت برون سپاری پروژه ها در صنعت گاز با استفاده از روش ساختاری تفسیری فازی (FISM) طراحی شد.
طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی الکترونیک در راستای ارتقای سلامت نظام اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی الکترونیک در راستای ارتقای سلامت نظام اداری در شرکت ملی نفت ایران است. این پژوهش بر اساس هدف توسعه ای کاربردی، از لحاظ رویکرد پیمایشی اکتشافی و از لحاظ نوع کیفی است. برای شناسایی مؤلفه های مدیریت منابع انسانی الکترونیک سلامت محور از روش تحلیل تم به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 15 نفر از خبرگان شرکت ملی نفت ایران بودند که به روش نمونه گیری هدفمند (اشباع نظری) انتخاب شدند. اندازه گیری پایایی به روش پایایی بازآزمون و روایی از طریق چهار معیار اعتبارپذیری، تعمیم پذیری، اطمینان پذیری، و تأییدپذیری انجام گرفت و تأیید شد. الگوی مدیریت منابع انسانی الکترونیک در راستای ارتقای سلامت نظام اداری در قالب 7 تم اصلی، 16 تم فرعی و 60 مفهوم از طریق نرم افزار MAXQDA2020 از میان 630 کد اولیه استخراج شد.
مروری بر کارآفرینی استراتژیک با ابعاد نوآوری، ریسک پذیری، رهبری استراتژیک و مزیت رقابتی
حوزه های تخصصی:
کارآفرينی استراتژيك، مفهومی نوظهور است و به دليل نوظهور بودن آن، سازمان ها و شرکت ها با آن آشنايی زيادی ندارند و از آن استفاده چنداني نمی کنند. در محيط رقابتی امروزی، با توجه به بي اعتمادی محيطی زياد و فضای رقابتی شديد، سازمان ها نياز دارند که به طور فزاينده ای زيرك و انطباق پذير باشند. آنها برای ربودن گوی سبقت از يكديگر به دنبال استفاده از روش هايی در راستای بهبود عملكردشان هستند. در اين ميان، کارآفرينی استراتژيك اهميت خاصی دارد، زيرا کارآفرينی استراتژيك بر ايجاد ثروت، مزيت رقابتی و عملكرد مؤثر است. کارآفرينی استراتژيك دارای ابعادی کليدی از جمله نوآوری، ریسک پذیری، رهبری استراتژیک و مزیت رقابتی می باشد که از طريق آنها بهبود و ارتقای عملكرد برای سازمان ها و شرکت ها تسهيل می گردد.
مطالعه اثرات تمرکززدایی با تکیه بر اتوماسیون اداری
حوزه های تخصصی:
مدیریت کردن به معنای انجام تمام امور توسط ما یا زیر نظر مستقیم ما نیست. اصولا مدیریت عبارت است از انجام کارها از طریق دیگران و این چیزی نیست مگر تفویض اختیار. مشارکت کارکنان در اداره امور در راستای تمرکز زدایی مدیریت موجب توانمندی نیروی انسانی می گردد. از جمله شیوه های مرسوم جهت توانمند سازی، تفویض اختیار و تمرکز زدایی است. تفویض اختیار علاوه بر توانمند سازی (از طریق ایجاد انگیزه، تعهد و بر انگیختن حس مسئولیت در کارکنان) فرصت بیشتر برای مدیر جهت انجام امور ضروری تر و نظارت موثرتر بر امور را فراهم می کند.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء صنعت چرم ایران در زنجیره ارزش جهانی با تأکید بر قابلیت های فناورانه؛ مورد مطالعه صنعت چرم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
74 - 102
حوزه های تخصصی:
امروزه مشارکت و ارتقاء جایگاه کشورها در زنجیره ارزش جهانی امری ضروری برای توسعه اقتصادی محسوب می شود. قابلیت های فناورانه نیز یکی از مهم ترین عوامل موثر بر ارتقاء شناخته شده است. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل ارتقاء در زنجیره ارزش جهانی با تاکید بر قابلیت های فناورانه در صنعت چرم به روش کیفی با مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام شده است. بعد از مصاحبه با مدیران 13 شرکت فعال در سطوح مختلف زنجیره ارزش جهانی در صنعت چرم، به روش تحلیل مضمون به کمک نرم افزار Nvivo، عوامل ارتقاء شناسایی شدند. ابعادی که برای قابلیت های فناورانه و شرایط زمینه ساز برای توسعه و ایجاد این قابلیت در نظر گرفته شده در سه مضمون اصلی سرمایه گذاری، تولید و پیوند قرار دارند. نتایج نشان می دهد شرکت ها برای ارتقاء در زنجیره ارزش جهانی در صنعت چرم به عوامل فناورانه مختلفی مثل ایجاد واحد تحقیق وتوسعه، فناوری های بیوتکنولوژی در دباغی چرم، به روزرسانی ماشین آلات، روش های نوین در تصفیه پساب و بازیابی کروم، استفاده بهینه از مواد شیمیایی و روش های نوین نانوفناوری نیازمند هستند. این عوامل نیز برای ایجاد و توسعه به هر سه زیرساخت سرمایه گذاری، تولید و پیوند برای ارتقاء به سطوح بالاتر در زنجیره ارزش وابسته هستند. از جمله عوامل مؤثر در سرمایه گذاری؛ دسترسی به منابع مالی و داشتن برنامه توسعه، در بخش تولید؛ به روز کردن ماشین آلات و مهارت ها، آموزش نیروهای تخصصی، جذب دانش روز برای بهبود کیفیت و تنوع محصولات و در بخش پیوند؛ ارتباط با مؤسسات آموزشی و مراکز تحقیقاتی، شرکت در نمایشگاه ها و توسعه برندسازی در سطح بین المللی است.
تحلیل رابطه کانونی رهبری سطح پنج با تعالی سازمانی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
99 - 123
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه کانونی رهبری سطح پنج با تعالی سازمانی مدارس بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیّه معلّمان مدارس ابتدایی استان فارس در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16264 نفر بودند. با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه (برخوردار، نیمه برخوردار و محروم)، تعداد شهرستان/ناحیه (39) و جنسیّت (مرد و زن) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 375 نفر انتخاب شد. روش پژوهش کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه رهبری سطح پنج چم آسمانی (2007) و تعالی سازمانی عمارلو (2018) صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب: 96/0 و 91/0 به دست آمد. جهت تحلیل داده ها از تکنیک های توصیفی، ماتریس همبستگی پیرسون، تحلیل همبستگی کانونی و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS 25 استفاده شد. نتایج نشان داد که: ابعاد رهبری سطح پنج دارای همبستگی کانونی مثبت و معنادار در آلفای 01/0 به مقدار 725/0 با تعالی سازمانی مدارس هستند و قادر به تببین 464% درصد واریانسِ متغیر تعالی سازمانی مدارس می باشند. ابعاد ویژگی های شخصیتی مدیر؛ انتخاب کارکنان شایسته سپس تعیین هدف؛ فرهنگ انضباطی؛ استفاده از فناوری و بعد تراکم نیرو و جهش دارای اثر مثبت و معنادار بر متغیر تعالی سازمانی مدارس درسطح 01/0 می باشد.
ارائه مدل عوامل ترک خدمت نخبگان در شرکت نفت فلات قاره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
189 - 210
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل عوامل ترک خدمت نخبگان در شرکت نفت فلات قاره ایران می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد. این تحقیق همچنین از نوع تحلیل مضمون است. جامعه آماری این پژوهش شامل 12 نفر از مدیران شرکت نفت فلات قاره و دانشگاه ها می باشد و از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. همچنین جهت گردآوری داده ها با استفاده از تحلیل محتوای پیشینه های مرتبط و روش کتابخانه ای به استخراج شاخص ها پرداخته شد که طی کدگذاری سه مرحله ای، مدل پژوهش استخراج شد. با توجه به تحلیلی که از روش تحلیل مضمون جهت تعیین عوامل ترک خدمت نخبگان در شرکت نفت فلات قاره ایران به اجرا در آمده است، 47 شاخص (گویه)، 8 مؤلفه و 3 بعد شناسایی و تأیید شده است. نتایج نشان داد عوامل ترک خدمت نخبگان شامل سه بعد سازمانی (ماهیت شغلی، مدیریت، فرهنگ سازمانی)، فردی (انگیزش، ویژگی های جمعیت شناختی، عوامل روانشناختی) و محیطی (قوانین و مقررات، فشارهای محیطی) است.
ارزیابی آموزش درس عربی در آموزش عالی بر اساس مدل کرک پاتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
211 - 230
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق ارزیابی آموزش درس عربی در آموزش عالی بر اساس مدل کرک پاتریک در مؤسسات آموزش عالی تهران بود. روش پژوهش باتوجه به هدف آن، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی - پیمایشی است که در آن از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. در بخش میدانی از ابزار پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانشجویان مؤسسات آموزش عالی شهر تهران هستند. تعداد کل جامعه آماری پژوهش حاضر 291 نفر هستند. جهت تخمین تعداد نمونه کافی در این پژوهش از فرمول تخمین نمونه کوکران استفاده شد. بنابراین 166 نفر از دانشجویان مؤسسات آموزش عالی شهر تهران به عنوان نمونه پژوهش انتخاب خواهند شد. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر نیز روش نمونه گیری تصادفی ساده است. پرسشنامه ارزشیابی اثربخشی دوره آموزشی توسط عباس عرب در سال ۱۳۹۳ دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی دانشگاه سمنان بر اساس مدل ارزشیابی کرک پاتریک ساخته شده است که دارای 29 سؤال می باشد. یافته های تحقیق نشان داد که مولفه های ارزیابی اثربخشی آموزش شامل واکنش، یادگیری و نتایج قادر به پیش بینی اثربخشی آموزش درس عربی در آموزش عالی بر اساس مدل کرک پاتریک هستند. بر اساس یافته های تحقیق آموزش درس عربی در مؤسسات آموزش عالی شهر تهران از لحاظ مولفه های واکنش، یادگیری و نتایج در حد مطلوبی قرار دارد.
تحلیل محتوای کیفی دلالت های نامه امام علی علیه السلام به مالک اشتر نخعی در زمینه حکمرانی خوب
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۷
49 - 81
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر از بنیادین ترین مسائل امروز جامعه ایران ضعف در نظام حکمرانی است بنابراین صورت بندی کارآمد این مساله ، مهم ترین ضرورت امروز کشور برای فهم و حل مشکلات است. هدف این پژوهش علاوه بر تحلیل نظریه حکمرانی خوب ، خوانشی حکمروایانه از نامه53 امام علی علیه السلام به مالک اشتر نخعی است. کمرانی فرایند برهمکنش مستمر بین ذینفعان درون و بیرون ساختارهای رسمی حکومت است که مبتنی بر سه اصل پاسخگویی ، مشروعیت و شفافیت ، نوعی رهبری سلسله مراتبی را با همکاری ، هماهنگی ، مشارکت ، مسئولیت پذیری مشترک برای تصمیمات و نتایج و تمایل به کار از طریق مذاکره و اجماع جایگزین میکند و هشت اصل مشارکت ، حاکمیت قانون ، شفافیت ، مسئولیت پذیری ، اجماع سازی ، عدالت و انصاف ، کارایی و اثربخشی و پاسخگویی را در بر می گیرد .این پژوهش مبتنی بر روش کیفی و تکنیک تحلیل محتوای کیفی جهت دار انجام شده است و برای این کار مراحل گوناگون از جمله تعریف کدها و رده ها،تعریف شاخصها و قواعد رده بندی،تعریف واحدهای محتوایی،رده بندی عینی،رسیدگی به قابلیت اعتماد و اعتبار پژوهش و در نهایت تجزیه،تحلیل و تفسیر گزارش نهایی صورت گرفته است.نامه پنجاه و سوم نهج البلاغه مشحون از گزاره های حکمرانی خوب است که در قالب دستورات کلی از جمله ضرورت خودسازی مدیران ، رعایت اخلاق رهبری ، مردم گرایی حق گرایانه ، رازداری ، مشورت اصولی ، شناخت اقشار اجتماعی ، دشمن شناسی و هشدارهایی نسبت به امتیازخواهی ، شتابزدگی ، منت گذاری و خودپسندی بیان شده و مضامین مربوطه در قالب 33 سرفصل و بیش از 110 واحد معنایی گنجانده شده اند.این پژوهش ما را به این مهم رهنمون می سازد که برای حل مساله ناکارآمدی امروز جامعه باید مبتنی بر تعالیم دینی به همراه دستاوردهای علمی ، حرکت جدی و همه جانبه ای را رقم بزنیم تا از نتایج آن همگان بهره مند شوند .
تکامل حکمرانی سالم در بستر خط مشی گذاری عمومی
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۷
111 - 133
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، نگرانی های فزاینده ای در مورد مسائل سیاسی در بحث حکمرانی به وجود آمده است. کشورهای مختلفی به منظور توسعه و بهبود شرایط خویش، ملزم به استقرار حکمرانی سالم هستند. حکمرانی سالم یا مطلوب، به عنوان جدیدترین نوع حکمرانی است که در راستای بهبود ظرفیت دولت، مردم و نهادهای مختلف برای حل مسائل و ایجاد توسعه تلاش می نماید. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی و شناسایی ابعاد، مؤلفه و شاخص های حکمرانی سالم در بستر خط مشی گذاری عمومی است که با استفاده از رویکرد کیفی نظریه داده بنیاد به بررسی آن می پردازد. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و روش تحقیق بکار رفته در آن کیفی است. مشارکت کنندگان آن، خبرگانی از حوزه های دانشگاهی و سازمان های دولتی هستند که در این زمینه، دارای چندین سال سابقه علمی و اجرایی می باشند. این افراد با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند مورد شناسایی و مصاحبه قرار گرفتند و مطابق با قاعده اشباع نظری، 12 خبره در مصاحبه های نیمه ساختاریافته مشارکت داشتند که صحبت های آن ها در قالب گزاره هایی دسته بندی، و جهت تحلیل در مراحل بعدی مورداستفاده قرار گرفتند. هریک از گزاره ها مطابق با رهیافت نظام مند استراوس و کوربین در قالب 103 کد باز، 39 کد محوری و 10 کد انتخابی مقوله بندی شدند. از نتایج تحقیق حاضر می توان به نقش مهم حکمرانی سالم در ایجاد اشکال نوآورانه و جدید اقدام جمعی با هدف حل مسائل پیچیده خط مشی عمومی، کمک به دانش عمومی، ارائه خدمات عمومی مؤثر، توسعه پایدار، شهروندمحوری و... اشاره کرد که به عنوان مجموعه ای از نتایجی هستند که از تکامل حکمرانی سالم در بستر خط مشی گذاری عمومی حاصل می شوند.
آسیب شناسی سیاست های اعطای اعتبارات پژوهشی دولتی: موردکاوی سامانه ساتع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
27 - 55
حوزه های تخصصی:
با توجه اهمیت پژوهش در رشد و توسعه اقتصادی، کشورهای مختلف در تلاش هستند که با استفاده از سیاست ها و برنامه های مختلف اعتبارات محدود دولتی را به صورت اثربخش به فعالیت های پژوهشی اختصاص دهند. یکی از سیاست های توزیع اعتبار پژوهشی در کشور بند «و» تبصره 9 ماده واحده قانون بودجه 1401 است که از سال 1397 تا زمان حال در حال اجرا است و با نام سامانه ساتع شناخته می شود. با توجه به بازخوردهای ذینفعان، این سیاست از نظر محتوا و فرآیند اجرا دارای چالش های متعددی است؛ لذا پژوهش حاضر به دنبال آسیب شناسی سیاست مذکور است. در این راستا داده ها از طریق بررسی اسناد و گزارش های موجود و همچنین مصاحبه با ده نفر از ذینفعان گردآوری و با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون تحلیل شد. در نهایت هجده چالش در دو بخش محتوای سیاست (هفت مورد) و فرآیند اجرا (یازده مورد) استخراج شدند. از جمله مهم ترین چالش های می توان به «خُرد کردن اعتبارپژوهشی نهادهای مشمول از طریق تقسیم آن به دو بخش شصت-چهل درصد» و «عدم نظارت بر فرآیند انتخاب مجری نهایی» اشاره کرد. افزایش سهم هزینه ای که بنگاه ها باید از طریق این سامانه ساتع هزینه کنند و همچنین فراهم کردن زمینه بهره مندی از ظرفیت کارگزارهای تبادل فناوری از جمله پیشنهادهایی هستند که به اصلاح این سیاست کمک می کنند.
تاثیر برندسازی داخلی بر عملکرد مالی و وفاداری به برند با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی (مورد مطالعه: بانک سامان استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
219 - 232
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش تاثیر برندسازی داخلی بر عملکرد مالی و وفاداری به برند با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی (مورد مطالعه: بانک سامان استان تهران) است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان بانک سامان استان تهران هستند که تعداد آن 1800 نفر می باشد. برای تعیین حجم نمونه مورد نیاز از فرمول نمونه گیری جامعه محدود کوکران استفاده خواهد شد. بر اساس فرمول کوکران نامحدود با خطای %5، در این تحقیق تعداد نمونه را 317 نفر در نظر گرفته که این تعداد با روش تصادفی ساده انتخاب شده است. در پژوهش حاضر برای گردآوری داده های اولیه از روش میدانی استفاده شد و ابزار جمع آوری داده های اولیه پرسشنامه پنج گزینه ای لیکرت بوده و برای گردآوری داده های ثانویه از روش کتابخانه ای استفاده شده است. اعتبار پرسشنامه از روش اعتبار محتوا و اعتبار صوری استفاده شده است و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه گردیده شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که تاثیر برندسازی داخلی بر عملکرد مالی و وفاداری به برند با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی (مورد مطالعه: بانک سامان استان تهران) تاثیر معناداری دارد.اصالت/ارزش افزوده علمی: این تحقیق از نظر بررسی پیامدهای برندسازی داخلی در بستری متفاوت، نوآورانه است. همچنین نقش توانمندسازی روانشناختی به عنوان ویژگی کارکنان در پیامدهای برندسازی داخلی در تحقیقات قبلی نادیده گرفته شده است.
تأثیر طنز و سبک طنز بر رابطه بین مصرف کننده و برند در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
309 - 326
حوزه های تخصصی:
امروزه طنز و سبک های طنز در تبلیغات اهمیت ویژه ای دارد سبک های طنز به کار رفته در این پژوهش شامل طنز وابسته، طنز خودمحور، طنز خودمخرب و طنز پرخاشگر می باشد، که متغیر مستقل پژوهش می باشند. متغیر وابسته پژوهش نیز رابطه مصرف کننده و برند می باشد که در این پژوهش از دو رابطه عشق و دشمنی استفاده شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر سبک های طنز استفاده شده در تبلیغات بر رابطه مصرف کننده با برند در اینستاگرام می باشد. پژوهش حاضر به روش پیش آزمایش-پس آزمایش انجام شده که جهت سنجش تأثیر سبک های طنز بر رابطه مصرف کننده با برند از تیزرهای تبلیغاتی چهار برند اسکچرز با استفاده از سبک طنز خودمحور ، برند پپسی با استفاده از سبک طنز، برند اسنیکرز با استفاده از سبک طنز خودمخرب، و برند آکس که سبک طنز وابسته در آن به کار رفته، استفاده شده است. پرسشنامه بین 210 نمونه از جامعه آماری توزیع شد و از آنها خواسته شد تا پرسشنامه را قبل از مشاهده تیزرها پاسخ داده و بعد از مشاهده تیزرها، مجددا به سؤالات پاسخ دهند تا بررسی شود تیزرهای تبلیغاتی با سبک های طنز استفاده شده، چه تأثیری در رابطه مصرف کننده با آن برند دارد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون مقایسات زوجی استفاده شد و نتایج به دست آمده نشان داد، سبک های طنز خود محور و وابسته، باعث بهبود رابطه مصرف کننده با برند می شود. همچنین سبک های طنز خود مخرب و پرخاشگر تأثیر منفی بر رابطه مصرف کننده با برند می گذارد.
تأثیرتأثیر تجربه برند آنلاین و شخصیت برند بر انعطاف پذیری در برابر اطلاعات منفی با تأکید بر نگرش و تبلیغات توصیه ای آنلاین (مورد مطالعه: مشتریان بانک دی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تجربه برند آنلاین و شخصیت برند بر انعطاف پذیری در برابر اطلاعات منفی با تأکید بر نگرش و تبلیغات توصیه ای آنلاین است. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی است و از منظر روش و ماهیت، در زمره پژوهش های توصیفی-همبستگی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش مشتریان بانک دی در شهر تهران هستند که از خدمات الکترونیکی بانک دی استفاده کرده و عضو یکی از شبکه های اجتماعی (اینستاگرام، تلگرام و...) بوده اند که با توجه به فرض نامحدود بودن جامعه آماری 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و پرسشنامه در میانشان توزیع شد. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش اتفاقی از نوع خوشه ای ساده بود. ابزارگردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه استاندارد با طیف پنچ گزینه ای لیکرت می باشد که پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق روایی محتوا و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها که از طریق نرم افزار پی ال اس انجام گرفت نشان می دهد که شخصیت برند و تجربه برند آنلاین بر نگرش برند، تبلیغات توصیه ای آنلاین و انعطاف پذیری در برابر اطلاعات منفی تأثیر دارد. ضمن اینکه نتایج موید تاثیر نگرش برند و تبلیغات توصیه ای آنلاین بر انعطاف پذیری در برابر اطلاعات منفی بود.
ارائه مدل راهبردهای مدیریت منابع انسانی الکترونیکی مبتنی بر رفتار سبز کارکنان مؤسسات آموزشی و دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت منابع انسانی الکترونیک فرصتی برای بهره ورتر کردن متخصصان منابع انسانی از طریق رهانیدن آنان از بسیاری از وظایف و کارهای روتین و متمرکز کردن آن ها بر روی ابعاد استراتژیک شغلشان است. بر این اساس، لازم است تا چالش های پیش روی سازمان ها و اقداماتی که آن ها برای موفقیت بیشتر باید انجام دهند به طور سیستماتیک مورد توجه قرار گیرد. هدف تحقیق حاضر کاربردی بوده و به ارائه مدل راهبردهای مدیریت منابع انسانی الکترونیکی مبتنی بر رفتار سبز کارکنان در موسسات آموزشی پرداخته است. تحقیق حاضر با رویکرد ترکیبی (آمیخته ای از روش کیفی و کمی)، با استفاده از تحلیل مضمون، نرم افزار مکس کیودا، معادلات ساختاری و نرم افزارهای اسمارت پی ال اس انجام شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسش نامه بوده و روش نمونه گیری در بخش کیفی قضاوتی هدفمند و در بخش کمی تصادفی ساده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل ۲۵ نفر از کارشناسان و مدیران در موسسات آموزشی و در بخش کمی ۲۰۲ نفر از مدیران و کارکنان موسسات آموزشی بوده است. در بخش کیفی ۸ مقوله اصلیِ (رفتار سبز کارکنان، انگیزه سبز کارکنان، عملکرد سبز کارکنان، تناسب فرد با شغل، شیوه های توسعه مدیریت منابع انسانی الکترونیک، قابلیت های پویا در مدیریت منابع انسانی الکترونیک، آمادگی در مدیریت منابع انسانی الکترونیک و پذیرش مدیریت منابع انسانی الکترونیک) و ۴۲ مفهوم شناسایی شد. نتایج نشان دادند که مدیریت منابع انسانی الکترونیکی جایگاهی قوی در تأثیرگذاری بر قابلیت های کارکنان دارد که منجر به عملکرد سبز کارکنان می شود، اما تقویت عوامل حمایتی تناسب فرد با شغل و انگیزه کارکنان ضروری است.
راهبردهای عملیاتی جهت بررسی عملکرد مکانیکی بتن به کمک شبکه عصبی و هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی پیش بینی خواص مقاومتی بتن به کمک انواع مختلف شبکه های عصبی انجام گرفت. داده های موردمطالعه در این پژوهش از بانک اطلاعاتی 127 طرح اختلاط جمع آوری شده است. داده های ورودی شامل سن بتن برحسب روز، میزان درشت دانه، ریزدانه، سیمان، آب، روان کننده برحسب کیلوگرم بر سانتی متر مکعب بوده است و داده های هدف شامل مقاومت فشاری بوده است.روش شناسی پژوهش: در این پژوهش سعی شده با مطالعه آماری نمونه های آزمایشگاهی بتن جهت پروژه های گوناگون مدل هایی ساخته شود تا بتواند پیش بینی مناسبی جهت تخمین خواص مقاومتی بتن داشته باشد. استفاده از هوش مصنوعی به عنوان یک روش مدرن جایگاه ویژه ای در علوم مهندسی دارد. در این پژوهش داده های مورداستفاده ابتدا نرمال سازی شدند و سپس داده های موردنظر با استفاده از الگوریتم لورنبرگ مارکوارت مورد آزمایش قرار گرفت.یافته ها: معیارهای ارزیابی مدل های شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از ارزیابی و خطا به دست آمد و نتایج نشان داد استفاده از 10 لایه مخفی دارای بیشترین ضریب همبستگی و کمترین خطا بوده است. ساختار این شبکه به صورت پرسپترون چندلایه بوده است.اصالت/ارزش افزوده علمی: نتایج نشان داد برای شبکه عصبی ساخته شده مقدار ضریب همبستگی، ریشه میانگین، مربعات خطا و میانگین خطای مطلق شبکه عصبی مصنوعی ساخته شده به ترتیب برابر است با 0/95، 1/9 بوده است.
واکاوی علل عدم تطابق قوانین برنامه توسعه و بودجه سالیانه با استفاده از رویکرد دیمتل و نمودارهای علی-معلولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالیه سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
77 - 104
حوزه های تخصصی:
تطابق قوانین برنامه توسعه و بودجه سالیانه به دلیل افق زمانی میان مدت و کوتاه مدت آن ها و در نتیجه شدت تأثیرشان بر عملکرد دولت ها دارای اهمیت زیادی است. با توجه به عدم مطابقت میان این دو قانون درکشور، تحقیق حاضر به واکاوی علل عدم تطابق قوانین برنامه توسعه و بودجه سالیانه و ارائه پیشنهاداتی برای اصلاح رویه های موجود پرداخته است. در این تحقیق به همین منظور، از فرایندی هشت مرحله ای متشکل از روش های دیمتل، تحلیل مضمون و نمودارهای علی معلولی برای تبیین روابط میان علل عدم تطابق قوانین برنامه توسعه و بودجه سالیانه استفاده شد. نتایج نشان داد چهار علت ضعف عملکرد دولت ها، ضعف قوانین برنامه توسعه و قوانین بودجه سالیانه، تعارض منافع و وابستگی بودجه به نفت مهم ترین علل عدم تطابق قوانین مذکور ست. ضمناً با توجه به حلقه های مؤثر در موقعیت مسئله، پنج راهکار جایگزینی منابع درآمد پایدار به جای منابع درآمد ناپایدار، کاهش افق زمانی برنامه های توسعه به چهار سال، وحدت نگارندگان قوانین برنامه توسعه و بودجه سالیانه، تقویت تصمیم گیری مبتنی بر شواهد و تقویت نظارت از طریق طراحی سازوکار ارتباط منسجم برای تطابق بیشتر قوانین برنامه توسعه و بودجه سالیانه ارائه شد.
تاثیر بکارگیری بلاکچین بر گزارشگری مالی از دیدگاه مدیران مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل شرکتی، محیطی و اقتصادی متعددی می تواند بر گزارشگری مالی شرکت ها در مقاطع زمانی مختلف تاثیرات متفاوتی بگذارد. یکی از مهمترین این عوامل فن آوری و روش گزارشگری مورد استفاده است. فن آوری بلاکچین به دلیل داشتن ویژگی هایی از جمله امنیت و سرعت می تواند در آینده نزدیک تبدیل به انتخاب اصلی شرکت ها برای ثبت و ضبط رویدادها و گزارشگری مالی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات فرصت ها و تهدیدهای بکارگیری بلاکچین بر گزارشگری مالی می باشد. جهت گیری تحقیق حاضر از نوع توسعه ای و کاربردی می باشد. جمع آوری داده ها، در مرحله اول با مطالعه ادبیات پژوهش، متغیرهای دخیل در موضوع پژوهش استخراج و با استفاده از مصاحبه با مدیران مالی و خبرگان، فاکتورهای استخراج شده مورد تایید قرار گرفت. در مرحله دوم شامل نظرسنجی از جامعه آماری با استفاده از پرسشنامه می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران مالی بوده و همچنین داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که تمامی شاخص های فرصت های بکارگیری بلاکچین اثر مثبت و معنی دار بر فرصت های گزارشگری مالی دارند. همچنین تمامی شاخص های تهدیدهای بکارگیری بلاکچین اثر مثبت و معنی دار بر تهدیدهای گزارشگری مالی دارند.
تدوین الگوی تدریس اثربخش به منظور ارتقاء سطح آموزشی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین الگوی تدریس اثربخش به منظور ارتقاء سطح آموزشی مدارس است. این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و آشنا به موضوع است. براساس روش نمونه گیری هدفمند، پس از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر، اشباع نظری حاصل و مصاحبه متوقف شد. در این پژوهش جهت دستیابی به روایی، از مشاوران و کارشناسان صاحب نظر در زمینه مدیریت آموزشی استفاده گردید و برای تعیین پایایی، از راهبرد تأیید همکاران پژوهشی استفاده شد، بر این اساس روایی و پایایی تأیید شد. روش تجزیه و تحلیل مورد استفاده در پژوهش حاضر، روش تماتیک بود. براساس نتایج مصاحبه ها، 11 مضمون در قالب 4 مفهوم ویژگی های فردی و علمی معلمان (منزلت اجتماعی معلمان، شخصیت فردی معلم و توانمندسازی معلمان)، مدیریت بهینه کلاس و محیط آموزشی (به کارگیری تکنولوژی آموزشی، مدیریت کلاس و اجرای آموزشی مؤثر، وسایل و تجهیزات آموزشی مناسب)، تدریس فعال و انگیزاننده ( به کارگیری روش های فعال تدریس و اهرم های ایجاد انگیزه ) و تدریس هدفمند (عینی کردن تدریس (یادگیری معنادار)، دانش پژوهی هدف گزینی) شناسایی شد. بر این اساس پیشنهاد می شود به منظور ارتقاء سطح آموزشی مدارس و اثربخش کردن تدریس معلمان از مدل ارائه شده در این پژوهش استفاده شود.