فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
مدیران همواره نقش حیاتی در سازمان ها ایفا می کنند. نقش مدیران برجسته در کسب درآمد و موفقیت سازمانی امروزه در بسیاری از سازمان های موفق، آشکار است. این تحقیق با هدف طراحی و تدوین الگوی شایستگی های رهبری ناب انجام شده است. روش تحقیق حاضر توصیفی- اکتشافی مبتنی بر رویکرد کیفی است. جامعه آماری تحقیق، خبرگان صنعت و اساتید دانشگاهی (مدیریت دولتی) است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و رویکرد انتخاب افراد کلیدی و معیار اشابع نظری تعداد 15 نفر از آن ها انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده های تحقیق، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. ابزار تحلیل داده ها و مصاحبه، تحلیل مضمون (تم) است. روش تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی است. روایی سؤالات مصاحبه به وسیله معیار قابل قبول بودن و قابل اعتماد بودن استفاده گردید و نتایج ضریب آلفای کرونباخ نشان داد که سؤالات مصاحبه دارای پایایی هستند. نتایج یافته ها در قالب سه مجموع مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی و در قالب شبکه مضامین سازماندهی شد. براساس نتایج به دست آمده، الگوی مذکور متشکل از 5 مضمون فراگیر و 24 مضمون است.
ارائه مدلی جهت تبیین عوامل موثر بر بهبود کسب وکار بیمه مبتنی بر بیمه گری دیجیتال با تاکید بر نقش عوامل فراسازمانی
حوزه های تخصصی:
زه، مدیران کسب و کارهای سنتی و نوپا تلاش دارند از طریق اتخاذ یک رویکرد مناسب و با بهره مندی از فناوری های نوین مانند اتصال فراگیر، زنجیره تأمین ، رایانش ابری و با بهره مندی ازداده های بزرگ ،هزینه های اضافی سازمان خود را کاهش داده و خدمات مناسب تری را به مشتریان ارائه دهند.آنها همچنین ساختار سازمان خود را بر اساس بهره مندی از فناوریهای دیجیتالی قرار داده و از آن برای ایجاد یک مدل تجاری جدید استفاده می کنند. پژوهش حاضر در راستای در راستای شناسایی عوامل موثر بر بهبود کسب و کار بیمه وبا هدف شناسایی نقش عوامل درون سازمانی و برون سازمانی در راستای تحقق بیمه گری دیجیتال انجام شده است. نتایج حاصل از تحلیل کیفی و کمی بر روی داده های جمع آوری شده از نمونه فعالان و متخصصان حوزه بیمه با استفاده از تحلیل تم و تحلیل عاملی اکتشافی، تاییدی و معادلات ساختاری منجر به شناسایی عوامل و خرده مقیاس های تشکیل دهنده گردید. طبق یافته های این تحقیق، شرکتهای بیمه باید سهم و نقش هر یک از عوامل درون سازمانی و برون سازمانی را در راستای تحقق رویکرد توسعه و بهبود کسب و کار دیجیتال مورد توجه قرار دهند. همچنین طبق یافته های بخش کمی تحقیق ، تلاش شرکتهای بیمه در این مسیر تنها زمانی نتایج ایده آل را در پی خواهد داشت که دولت با ایجاد قابلیت های دیجیتال مورد نیاز برای بهبود کسب و کار در صنعت بیمه مانند تدوین و اصلاح قوانین بالادستی، ایجاد پایگاه داده های ملی و زیرساخت های ارتباطی مورد نیاز صنعت بیمه کشور و تدوین استاندارد های مورد نیاز ، محیط مناسبی را برای ایجاد یک اکوسیستم دیجیتال فراهم آورد.
مدل سازی اثر دیپلماسی ورزشی بر تحقق اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
شناسایی و اولویت بندی عوامل اقتصادی موثر بر توسعه کسب و کار کارآفرینانه (مطالعه موردی: صنعت بیمه)
حوزه های تخصصی:
توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه یکی از بسترهای اصلی ایجاد رشد مردم محور در جامعه است. با توجه به اینکه شرایط محیط کسب وکار هر کشور یکی از اصلی ترین عوامل مؤثر بر تصمیم گیری سرمایه گذاران هست، توجه اقتصاددانان و سیاستگذاران به بهبود فضای کسب وکار و سرمایه گذاری در سال های اخیر افزایش چشمگیری داشته است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل اقتصادی موثر بر توسعه کسب و کار کارآفرینانه انجام گرفته است. پژوهش از نوع تحقیقات کمی است و از نظر هدف جزو تحقیقات کاربردی و از نظر گردآوری داده ها در زمره تحقیقات پیمایشی قرار میگیرد. پس از استخراج ابعاد و مولفه ها از مبانی نظری، جهت دستیابی به توافق نظری، با استفاده از تکنیک دلفی فازی، عوامل در اختیار خبرگان قرار داده شد تا پالایش گردند. سپس از تکنیک معادلات ساختاری جهت اعتباریابی استفاده گردید. جامعه مورد مطالعه صنعت بیمه است و لذا جهت تشکیل پانل خبرگی، از تعداد 15 نفر از خبرگان این صنعت که حائز شرایط خبرگی بودند، به روش نمونه گیری هدفمند بهره گرفته شد. برای تست مدل نیز، جامعه آماری شامل مدیران سطح میانی این صنعت به تعداد 1220 نفر در نظر گرفته شد. برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردید و تعداد 292 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده بعنوان نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. روایی پرسشنامه تحقیق طبق نظر اساتید و خبرگان امر مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ (0.89) تایید گشت. نتایج نشان داد مدل نهایی پژوهش دارای سه بعد و 9 مولفه می باشد که در بعد امور حاکمیتی شامل: تامین مالی، حقوق مالکیت فکری، توسعه فعالیت های کارآفرینی فناورانه می باشد. در بعد امور قرار دادی شامل: سرمایه گذاری داخلی و خارجی، انتقال دانش فنی و رویکردهای نوین کسب و کار بین المللی، و تاسیس مراکز شتابدهی نوآوری می باشد. در بعد امور مشارکتی شامل: ایجاد سمن های مالی حامی استارت آپ ها، مهارت آموزی رایگان و عمومی، و پایبندی به اقتصاد اخلاق مدار می باشد. همچنین نتایج نشان داد در بین مولفه های امور قراردادی، مولفه «تاسیس مراکز شتابدهی نوآوری» بیشترین همبستگی را با بعد برقرار کرده است. لذا جهت توسعه ی کسب و کارهای کارآفرینانه، حمایت از ورود بخش خصوصی به برگزاری رویدادهای کارآفرینی و تأسیس شتاب دهنده های نوآوری باید پیش از هر اقدامی در دستور کار متولیان امر قرار گیرد.
شناسایی عوامل عدم استقرار مدیریت دانش در مناطق نفت خیز جنوب
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی ابعاد و مولفه های زمینه ای است که بر عدم اجرای مدیریت دانش در مناطق نفت خیز جنوب تأثیر می گذارد. آموزش، مدیریت، فرهنگ، ساختار سازمانی و فناوری مورد استفاده و فرآیند دانش نمونه هایی از قابلیت های سازمانی هستند که باید در چارچوب مدیریت دانش در بخش شرکت های مناطق نفت خیز مورد ارزیابی و توسعه قرار گیرند. بخش کیفی برای استنباط مدل از روش فراسنتز استفاده کرد. در ابتدا، ادبیات تحقیق برای تعیین عوامل مؤثر بر عدم اجرای مدیریت دانش مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه از روش دلفی برای جمع آوری نظرات کارشناسان و متخصصان در خصوص این عوامل استفاده شد. جامعه آماری شامل مطالعاتی در قالب مقاله از سال 2016 تا 2024 با تمرکز بر مؤلفه های مؤثر بر فرهنگ یادگیری، جستجو با کلیدواژه های تعیین شده در پایگاه های معتبر علمی داخلی مانند نورماگز، ماگیران، سیویلیکا، گنج، المنت و پایگاه های خارجی مانند اریک، Science Direct، UET و Google Scholar. در مجموع 260 مطالعه مورد بررسی قرار گرفت و پس از چند مرحله مرور و غربالگری، 120 مقاله انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق با استفاده از روش های تحلیل استنباطی در قالب کدگذاری و تحلیل عاملی سوالات پرسشنامه با استفاده از نرم افزار تحلیل آماری SPSS انجام شد. یافته های پژوهش در کدگذاری باز 128 مولفه عدم اجرای مدیریت دانش را استخراج کرد که در کدگذاری محوری به پنج دسته اکتساب، ایجاد، انتقال، ذخیره سازی و کاربرد دانش تقسیم شدند. علاوه بر این، نتایج مرحله کدگذاری انتخابی، مؤلفه های به دست آمده را به موانع دانش، فردی و سازمانی طبقه بندی کرد. این تحقیق بر اساس ویژگی ها و موانع اجرای مدیریت دانش، آنها را در سه حوزه دسته بندی کرد که می توان از آن ها در طراحی موانع اجرای مدیریت دانش با هدف پرورش و توسعه دانش ضمنی در مناطق نفت خیز جنوب استفاده کرد.
طراحی مدل بازاریابی دیجیتال در صنعت بانکداری ایران
حوزه های تخصصی:
در جهان کسب وکار امروزی فناوری های دیجیتال با سرعتی فزاینده و انقلابی به پیشرفت خود ادامه می دهند و از آن با عنوان انقلاب صنعتی چهارم یاد می شود؛ به طوری که هیچ یک از جنبه های مختلف کسب وکارها از امواج خروشان آن در امان نمانده و منجر به تغییر، اصلاح و تعدیلِ کسب وکارها شده است. بازاریابی یکی از علوم حیاتی و مهم در مدیریت و کسب وکار است که به شدت تحت تأثیر فناوری اطلاعات قرار گرفته است. نمونه بارز آن بازاریابی دیجیتال است. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل بازاریابی دیجیتال در صنعت بانکداری کشور است. مشارکت کنندگان پژوهش ۱۴ تن از کارشناسان و اساتید دانشگاهی حوزه بازاریابی، خبرگان و متخصصین بانک ها و مطلعین با روش نمونه گیری هدفمند (قضاوتی) و بر اساس قاعده اشباع نظری بود است. به منظور یافتن عبارات و جمله های معنی دار از متن مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان از تکنیک کیفی تحلیل مضمون استفاده شد؛ در مرحله اول از طریق ترکیب مفاهیم به دست آمده ۸۵ مضمون کلیدی شناسایی شد، سپس در مرحله دوم از طریق شناسایی شباهت در ساختار زیربنایی مضامین کلیدی، ۲۱ مضمون یکپارچه کننده استخراج گردید و نهایتاً با ادغام ساختارهای مشابه مضامین یکپارچه کننده، این مضامین در ۶ مضمون کلان: مشتری مداری دیجیتال، بازار محوری دیجیتال، استراتژی بازاریابی دیجیتال، هم آفرینی ارزش دیجیتال، برندسازی دیجیتال و مدیریت بانکی دیجیتال قرار گرفتند.
شناسایی پیشایندها و پسایندهای باندلینگ حمایت های دولتی با رویکرد مزیت رقابتی صادرکنندگان محصولات کشاورزی در استان خوزستان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی پیشایندها و پسایندهای باندلینگ حمایت های دولتی با رویکرد مزیت رقابتی شرکت های صادرکنندگان محصولات کشاورزی در استان خوزستان بود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از بعد شیوه گردآوری اطلاعات کیفی و با رویکرد تحلیل تم انجام شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل خبرگان شرکت های صادرکننده محصولات کشاورزی استان خوزستان باسابقه صادراتی حداقل 10 سال است که داده های موردنیاز با مصاحبه های نیمه ساختاریافته تا رسیدن به کفایت نظری به گردآوری گردیدند. پس از انجام مرحله جستجوی مضامین (کدهای گزینشی) و شکل گیری تم های فرعی، درنهایت 5 تم اصلی که حاصل مصاحبه نیمه ساختاریافته با 16 نفر از خبرگان و متخصصان آگاه حوزه پژوهش است به دست آمد که 2 بعد آن مربوط به پیشایندها تحت عنوان عملکرد مدیریتی (عملکرد مدیریت درحمایت های صادراتی، مدل های ذهنی مثبت مدیران) و عوامل زیر ساختی صنعت کشاورزی (زیرساختهای صنعت کشاورزی، پویایی بازار خوزستان و ناوگان حمل و نقل) و 3 بعد هم مربوط به پسایندها شامل ارزش آفرینی ( خلق ارزش در کسب و کار، خلق ارزش برای مشتری) بهبود شرایط اقتصادی (رشد و رونق اقتصادی، اشتغال زایی مستقیم و غیر مستقیم) و ایجاد مزیت رقابتی (جایگاه یابی مناسب نسبت رقبا). وجود باندلینگ حمایت مؤثر دولت در صادرات محصولات کشاورزی استان خوزستان موجب ایجاد مزیت رقابتی نسبت به سایر رقبا از لحاظ کیفیت، ظاهر، نحوه ارسال محصول و... می شود که همین امر منجر به رشد صادرات، افزایش درآمد و افزایش اشتغال در این حوزه می شود.
کاربست تکنیک فراترکیب برای شناسایی شاخص های ایمنی، بهداشت و زیست محیطی در مدل ارزش افزوده زنجیره تأمین صنایع پتروشیمی
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق کاربست تکنیک فراترکیب برای شناسایی شاخص های ایمنی، بهداشت و زیست محیطی در مدل ارزش افزوده زنجیره تأمین صنایع پتروشیمی است. در صنایع پتروشیمی، ایمنی، بهداشت و زیست محیطی از اهمیت بسیاری برخوردارند. شاخص های ایمنی مانند نرخ تصادفات کاری، آموزش های ایمنی، و استفاده از تجهیزات محافظتی می توانند نشان دهنده ی پایداری عملیاتی در صنعت پتروشیمی باشند. محقق با به کارگیری رویکرد مرور نظام مند و فراترکیب، به تحلیل نتایج و یافته های محققین قبلی دست زده و با انجام گام های 7 گانه روش ساندلوسکی و باروسو، به شناسایی عوامل مؤثر پرداخته است. از بین 556 مقاله، 55 مقاله بر اساس روش CASP انتخاب شد همچنین روایی تحلیل با مقدار ضریب کاپا 711/0 تائید گردید. در این زمینه به منظور سنجش پایایی و کنترل کیفیت، از روش رونوشت استفاده گردید که مقدار آن برای شاخص های شناسایی شده در سطح توافق عالی شناسایی شد. نتایج حاصل از تحلیل داده های گرداوری شده در نرم افزار MAXQDA منتج به شناسایی 84 کد اولیه در 16 مقوله شد. 16 معیار عبارت اند عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی، عوامل قانونی، عوامل مالی، عوامل فردی، عوامل مدیریتی، منابع اطلاعاتی، اجرا، بازنگری، تحلیل بازخورد، عوامل ارزیابنده عملکرد، مفاهیم ریسک، شناسایی انواع مسائل زیست محیطی، شناسایی انواع مسائل بهداشتی، یادگیری مباحث ایمنی و ارزش افزوده زنجیره تأمین صنایع پتروشیمی با رویکرد توسعه پایدار. در مدل ارزش افزوده زنجیره تأمین صنایع پتروشیمی، شاخص های ایمنی، بهداشت و زیست محیطی از اهمیت بسیاری برخوردارند. ایمنی در این صنایع اساسی است؛ زیرا عدم رعایت موازین ایمنی می تواند منجر به حوادث جدی، از جمله آسیب های فردی و محیطی شود. در نتیجه، رعایت استانداردها و آموزش های ایمنی به کارکنان و توسعه فناوری های ایمنی می تواند بهبود چشمگیری در این صنعت به وجود آورد. همچنین، بهداشت کارکنان و حفظ سلامتی آن ها یکی دیگر از اولویت های این زنجیره تأمین است. ایجاد محیط کاری سالم و ارائه خدمات بهداشتی مناسب به کارگران می تواند به عنوان عاملی مهم در افزایش بهره وری و کاهش نرخ آسیب های ناشی از شرایط کاری نقش آفرین باشد.
طراحی و تبیین مدل تجاری سازی محصولات نوآورانه شرکت های دانش بنیان در حوزه شیمیایی با رویکرد آمیخته
حوزه های تخصصی:
تجاری سازی محصولات نوآورانه یکی از رموز موفقیت شرکت های دانش بنیان می باشد. هدف این مطالعه شناسایی و استخراج متغیرهای تجاری سازی، تولید مدل از طریق تعیین روابط و آزمون آن می باشد. تحقیق از نظر نتایج پژوهش، توسعه ای و از لحاظ اجرای پژوهش آمیخته (کیفی-کمّی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 17 نفر از خبرگان می باشد که به روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند و نظری و با تکنیک گلوله برفی انخاب شدند. در فاز کیفی از تحلیل محتوای و تکنیک کدگذاری برای شناسایی و استخراج شاخص ها، مولفه ها و متغیرهای مدل استفاده شده است. یافته های بخش کیفی نشان داد مدل تجاری سازی تحقیق دارای متغیرهای «کشف و ایده پردازی»، «ارزیابی و شکل گیری»، «تولید و بهره برداری»، «بازار و فروش»، و «بازخورد و بازیابی» می باشد. یافته های بخش کمی به روش مدلسازی تفسیری-ساختاری نشان داد که مدل دارای چهار سطح می باشد به گونه ای که متغیر « کشف و ایده پردازی» بیشترین تاثیرگذاری را بر «ارزیابی و شکل گیری» دارد. «ارزیابی و شکل گیری» بر «بازار و فروش» و «تولید و بهره برداری» اثر دارد و در نهایت این متغیرها بر «بازخورد و بازیابی» نفوذ دارد. یافته های آزمون روابط با روش مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که بین همه روابط پیش بینی شده در مدل، اثر مثبت و معنی داری وجود دارد و رابطه در مدل تایید شد و برای بهبود تجاری سازی محصولات نوآورانه شیمایی باید کشف و ایده پردازی متناسب با اهداف توسعه پایدار و اقتصاد مدور صورت گیرد.
تدوین الگوی مناسب برای ارزیابی عملکرد آموزشی دانشکده های فنی وحرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
53 - 76
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تدوین الگوی مناسب برای ارزیابی عملکرد آموزشی دانشکده های فنی وحرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. این مقاله در صدد است به این سوال پاسخ دهد چه مدلی برای ارزیابی عملکرد آموزشی دانشکده های فنی و حرفه ای می توان ارائه کرد؟ برای پاسخ به آن در این تحقیق با روش کیفی از نوع داده بنیاد دیدگاههای16 نفر از صاحبنظران مشغول به کار دردانشکده های دانشگاه فنی حرفه ای، از طریق مصاحبه بررسی شده است.بررسی های انجام شده نشان دادپنچ مولفه،زمان،هزینه،کیفیت، انعطاف پذیری،برای ارزیابی عملکرد، مشفقانه ،مقابله ای برای رویکرد آموزش، محیط عمومی فنی و حرفه ای ، قوانین دولتی ، مطالبات مردمی ، ارزشهای اسلامی ، بلوغ فنی و حرفه ایی برای زمینه، سرمایه انسانی ،منابع مالی ، دانش مداری ،ساختاری برای عوامل فنی حرفه ایی، برنامه ای، موردی، فوق العاده برای استراتژی های ارزیابی، ارتقای سلامت جامعه، ارتقای رضایت مندی عمومی برای اثربخشی، نظارت بر حسن جریان، نظارت بر اجرای صحیح برای کارایی است.
شاخص ها و مؤلفه های جانشین پروری در مدارس و مراکز آموزشی: رویکردی سنتزپژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۰
88 - 112
حوزه های تخصصی:
نیروی انسانی کارآمد، شاخص عمده برتری یک سازمان نسبت به سازمان های دیگر است. یکی از شاخص های حفظ، نگهداشت، توانمندسازی و توسعه یافتگی کارمندان در سازمان ها توجه به جانشین پروری افراد برای پست های آینده سازمان است. این مهم در سازمان های آموزشی با توجه به اهداف آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است ازاین رو هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص-ها و مؤلفه های جانشین پروری مدیران در مدارس و مراکز آموزشی بود. رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و روش آن سنتزپژوهی بود. حوزه پژوهش شامل کلیه مقالات منتشرشده در دهه اخیر (2023-2006) بود که از این میان تعداد 24 عنوان بر اساس پایش موضوعی محتوایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش با تحلیل کیفی اسناد موردمطالعه گردآوری شدند. با تجزیه وتحلیل داده ها، عوامل کلیدی در 4 بعد، 11 عامل و 54 مقوله شامل بعد مدیریت جانشین پروری (مشتمل بر مؤلفه هایی چون شایستگی محوری، مدیریت دانش، رهبری تحولی و خلاقانه، برنامه ریزی راهبردی)؛ بعد فرهنگ سازمانی (مشتمل بر مؤلفه-هایی چون تقویت فرهنگ همکاری و کار تیمی، تفویض اختیار، حفظ و نگهداشت نیروی انسانی مستعد)؛ بعد رویکردها و راهبردهای جانشین پروری (مشتمل بر مؤلفه هایی چون رویکردهای مبتنی بر خودتوسعه ای و رویکردهای مبتنی بر یادگیری مشارکتی)؛ بعد پایش و ارزیابی (مشتمل بر مؤلفه هایی چون پایش برنامه ای و ارزیابی شایستگی های فردی) طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد برای طراحی الگوهای جانشین پروری باید علاوه بر مؤلفه های شخصی جانشین، فرهنگ سازمانی، توجه به رویکردهای مؤثر در آموزش، مدیریت مناسب در جانشین پروری و ارزیابی مناسب را در نظر گرفت.
بررسی فقدان یا ضعف انگیزه کارمندان بر حضور فعال و هدفمند در کلاس های آموزشی ضمن خدمت سازمانهای دولتی: ارائه الگوی تفکر بر اساس نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۰
113 - 163
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فقدان یا ضعف انگیزه کارمندان بر حضور فعال و هدفمند در کلاس های آموزشی ضمن خدمت سازمان های دولتی صورت گرفته است. این پژوهش با روش پژوهش کیفی انجام شده که جهت گردآوری داده ها، ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته بکاربرده شده است. جامعه آماری پژوهش دست اندرکاران حوزه آموزش می باشد. روش نمونه گیری پژوهش هدفمند و از نوع گوله برفی است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه با 25 نفر به اشباع رسید. داده ها بر اساس نظریه گراندد تئوری تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها 9 مقوله کلی برای پاسخ به سوال چرایی فقدان یا انگیزه پایین برای شرکت فعال و هدفمند در دوره های آموزشی ضمن خدمت کارمندان شرکت های دولتی و 10 مقوله کلی برای پاسخ به سوال چگونگی ایجاد یا افزایش انگیزه برای شرکت فعال و هدفمند در دوره های آموزشی ضمن خدمت کارمندان شرکت های دولتی بود. این مقوله ها برای سوال چرایی شامل «عدم نیازسنجی دقیق»، «عدم آشنایی مدیران با نقش های مدیریتی»، «فراگیران»، «عدم شایستگی مدرسان»، «عدم توجه به انگیزه کارمند در برنامه ریزی دوره های آموزشی» و مقوله ها برای سوال چگونگی شامل «نیازسنجی دقیق»، «مدیریت آموزشی در سازمانهای دولتی»، «استفاده از مدرسان حرفه ای »و «توجه به انگیزه کارمند در برنامه ریزی دوره های آموزشی» می شود. با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود مقوله های مذکور جهت ایجاد یا افزایش انگیزه کارمندان استفاده شود.
نقش هوش مصنوعی و اهمیت آن در سیستم های حسابداری
حوزه های تخصصی:
شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های آموزش سرمایه انسانی مبتنی بر چشم انداز 1404(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
91 - 114
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های آموزش سرمایه انسانی مبتنی بر اسناد و سیاست های بالادستی با رویکرد دلفی فازی انجام شد. این پژوهش در حیطه پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی-کمی در رهیافت استقرایی-قیاسی می باشد که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی شامل اساتید و متخصصان و اعضای شوراهای اجرای فرآیند آموزش بوده که نمونه گیری در این پژوهش به صورت هدفمند و به تعداد 20 نفر انجام شده است. جامعه آماری بخش کمّی مدیران عالی، مدیران میانی شرکت توزیع نیروی برق آذربایجان غربی می باشند که با استفاده از نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس حجم نمونه 36 نفر تعیین شد. در بخش کیفی پژوهش برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و آزمون کاپای کوهن تأیید شد. در بخش کمّی، از پرسشنامه مقایسه زوجی استفاده شد و پایایی توسط آزمون مجدد و روایی توسط روایی محتوا مورد تأیید قرار گرفت. برای کدگذاری داده ها از نرم افزار MAXQDA2020 بهره گرفته شد که منجر به شناسایی مؤلفه های آموزش سرمایه انسانی گردید. سپس، با بهره گیری از تکنیک دلفی فازی رتبه بندی مؤلفه ها انجام پذیرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نیازسنجی آموزشی، فرهنگ سازی بارویکرد گفتمان سازی، توانمندسازی نیروی کار، بازطراحی نظام آموزشی، استقرار مدیریت دانش و اقتصاد دانش بنیان از جمله مهم ترین مؤلفه های آموزش سرمایه انسانی مبتنی بر اسناد و سیاست های بالادستی است که باید مورد توجه قرار گیرند.
ارتباط بین گزارشگری مالی یکپارچه با سوگیری پیش بینی سود و آگاهی دهندگی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گزارشگری مالی یکپارچه باعث درک جامع و بینش سرمایه گذاران از شرکت و کاهش هزینه های کسب اطلاعات، پردازش، تسهیل و ترکیب اطلاعات مربوط و اثرگذار و در نهایت آگاهی بخشی قیمت سهام، بهبود کیفیت اطلاعات و تسهیل تخصیص کارآمدتر سرمایه می شود، هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین گزارشگری مالی یکپارچه با سوگیری پیش بینی سود و آگاهی دهندگی قیمت سهام می باشد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند و 167 شرکت در دوره زمانی 1391 تا 1399 به روش حذف سامانمند انتخاب شده اند. همچنین برای آزمون فرضیه های پژوهش، از الگوی رگرسیون چند متغیره مبتنی بر داده های ترکیبی استفاده شد.
نتایج فرضیه اول حاکی از آن است که بین گزارشگری مالی یکپارچه و سوگیری مالی رفتاری در پیش بینی قیمت سهام رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. نتیجه آزمون فرضیه دوم نشان داد گزارشگری مالی یکپارچه و دقت پیش بینی سود رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. گزارشگری مالی یکپارچه با افشای اطلاعات مالی و غیرمالی از فرایند گزارشگری مالی و فعالیت شرکت ها باعث می شود سرمایه گذاران و تحلیل گران پیش بینی های دقیق تری داشته باشند. نتیجه آزمون فرضیه سوم نشان داد بین گزارشگری مالی یکپارچه و آگاهی دهندگی قیمت سهام رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
می توان گفت ارائه گزارشگری یکپارچه اطلاعات مالی و غیرمالی فرایند خلق ارزش شرکت در قالب گزارشگری مالی باعث می شود محتوای اطلاعاتی قیمت سهام آگاهی دهنده بوده و سرمایه گذاران در سهام به توجه به تئوری سرمایه گذاری منطقی، تصمیمات بهینه داشته باشند
ارائه مدل تصمیم گیری سرمایه گذاری و حل مسئله رفتار هیجانی سرمایه گذاران تازه وارد در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امور مالی رفتاری به روان سرمایه گذاران و نقش آن در تصمیم گیری مالی مربوط می شود. ما می دانیم که انسان احساساتی دارد که می تواند در تصمیم گیری او اثر بگذارد. چنین تصمیماتی غالباً ناکارآمد و غیرمنطقی هستند و می توانند منجر به آسیب ها و فجایعی در بازار سهام شوند. هدف این پژوهش ارائه الگوی مناسبی جهت مهار نمودن رفتار هیجانی سرمایه گذاران تازه وارد در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این پژوهش از نظریه داده بنیاد جهت پاسخ گویی به سؤالات استفاده گردیده است. این مطالعه بر اساس نمونه گیری نظری مطرح شده توسط کوربین و اشتراوس (2008) صورت پذیرفت. در گروه نمونه 12 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران، معامله گران و مدرسان نهادهای مالی انجام شده است. نتایج بیانگر 230 کد اولیه بود که در 21 مقوله اصلی طبقه بندی شدند. آموزش و فرهنگ سازی، عرضه های سازمان یافته و با برنامه، مدیریت سرمایه، نوآوری و ساختاری، قوانین، مقررات و مجازات ها و اقتصادی و سیاسی راهبردهایی شناسایی شده ای هستند که اگر توسط سازمان و نهادهای مالی و سرمایه گذاران تازه وارد در اولویت قرار گیرند، آنگاه می توان انتظار کاهش رفتار هیجانی را در سرمایه گذاران تازه وارد داشت.
پیامدهای چرخش اجباری موسسه های حسابرسی: شواهدی از حق الزحمه و به موقع بودن حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرانی ها از آثار مخرب روابط بلندمدت حسابرسان و صاحب کاران بر استقلال و کیفیت حسابرسی موجب تدوین قوانینی مبنی بر محدودکردن این روابط شده است؛ بنابراین سیاس ت چرخ ش اجباری، به منظور بهب ود اس تقلال حس ابرسان و درنتیج ه افزای ش کیفیت حسابرس ی، نظر قانون گذاران را به خود جلب کرده است. منتقدان این سیاست معتقدند ک ه اجرای چنین سیاس تی منجر به افزایش هزین ه های حسابرس ی و همچنین تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی می شود. درواقع منتقدان بر بهای چرخش اجباری تمرکز دارند. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی بهای چرخش اجباری با درنظرگرفتن دو پیامد مستقیم شامل؛ حق الزحمه حسابرسی و به موقع بودن گزارش حسابرسی است. به این منظور نمونه ای متشکل از 720 سال - شرکت از ش رکت های پذیرفته ش ده در ب ورس و اوراق به ادار ته ران در طی دوره زمانی 1395-1400 انتخاب شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش نیز از مدل رگرسیون حداقل مربعات معمولی استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد؛ در دوره چرخش اجباری، هزینه های حسابرسی افزایش و تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی رخ داده است. نتایج این پژوهش از استدلال های حرفه حسابداری مبنی بر اینکه چرخش اجباری برای ذی نفعان مختلف از جمله مشتریان، حسابرسان و سرمایه گذاران بدون هزینه نیست، حمایت می کند.
طراحی چارچوبی برای مدیریت استعداد ها با رویکرد جانشین پروری در بانک سپه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
161-178
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق طراحی چارچوبی برای مدیریت استعدادها با رویکرد جانشین پروری در میان مدیران بازاریابی بانک سپه می باشد. با توجه به این موضوع روش این تحقیق به صورت کاربردی، پیمایشی و توصیفی می باشد. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان بانک سپه می باشند. روش نمونه گیری تصادفی است. با توجه به حجم جامعه تحقیق تعداد نمونه با استفاده از جدول مورگان 256 نفر تعیین شده است. در این تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. روایی این پرسشنامه به صورت روایی سازه و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است. در بررسی مدل ساختاری از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده گردید. در این بخش شاخص های برازش نشان از برازش مناسب مدل مفهومی تحقیق داشته است. در نهایت ابعاد و مولفه های مدیریت استعداد با رویکرد جانشین پروری در میان کارکنان بانک سپه بررسی و مورد تایید قرار گرفته است. است است است است
Guidelines for Assessing and Enhancing the Organizational Human Resources Sprightliness: A Call to Action!(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
205 - 221
حوزه های تخصصی:
The purpose of this applied and qualitative research is to identify the necessary infrastructure for creating Organizational Human Resources Sprightliness in the university environment. Data collection has been done using the method of targeted observation, semi-structured interviews, and the review of documents related to the strategic and operational plans of universities. Based on the Kleizeri methodology, In the selective coding, obstacles of human resources Sprightliness management from the perspective of university members were identified including: weakness in talent management and substitution, structural inadequacies, neglect of the cultivation of positive psychological capacities in members, lack of support for members' organizational and family responsibilities, and abandonment of scientific-executive abilities of members in a competitive environment. Responding to the environmental needs of the university, honoring the stakeholders, dynamic knowledge, communication, skill of members of the academic members, and the flourishing of educational-research activities were drivers of human resources Sprightliness management. By calculating Cohen's kappa, the average coefficient of experts' agreement with each other about codes and research findings was 0.66, which is an acceptable proportion of their agreement. The coefficiency of agreement between experts and researcher was 79%, which was calculated by rounding the same 80%, which means that five experts had good agreement with each other regarding the coding of the data for this research, which indicates the excellent status of these identified concepts.
بررسی اثرات وجود نظام کنترل داخلی و پیچیدگی های سازمانی بر کیفیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واحد حسابرسی داخلی در برخی شرکت های بورس تهران، کارآیی لازم را نداشته و این امر موجب تجدید ارائه صورت های مالی و کاهش کیفیت گزارشگری مالی شرکت شده است. همچنین در شرایطی که نوسانات ریسک در بازار سرمایه در حد بالایی است و شرکت ها دارای واحدهای فرعی و وابسته هستند، کیفیت گزارشگری مالی می تواند تحت تأثیر این ریسک های بازار، کاهش یابد. با توجه به این مسئله؛ هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی اثرات وجود نظام کنترلهای داخلی و پیچیدگیهای سازمانی بر کیفیت گزارشگری مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نمونه آماری تحقیق شامل 159 شرکت بوده و روش تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون رگرسیون چندگانه انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد کنترل داخلی گزارشگری مالی بر کیفیت گزارشگری مالی تأثیر مستقیم و معناداری دارد و پیچیدگی سازمان بر کیفیت گزارشگری مالی تأثیر معکوس و معناداری دارد. نتایج مربوط به متغیرهای کنترلی نیز نشان داد اندازه شرکت، اندازه هیات مدیره، استقلال هیات مدیره، مالکیت مدیریتی و نرخ بازده دارایی های سال جاری بر کیفیت گزارشگری مالی تأثیر مستقیم و معناداری دارند و تأثیر متغیرهای اهرم مالی و درصد سهامداران عمده بر کیفیت گزارشگری مالی معکوس و معنادار می باشد.