فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
179 - 212
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضرتحلیل محتوای کمی وکیفی مقالات منتشرشده حوزه فناوری درحسابداری و حسابرسی، نشریات علمی پژوهشی ایران است. به منظور دستیابی به این هدف، مجریان پژوهش حاضر، ضمن بررسی همه جانبه، مقالات این حوزه از پایگاه داده فصلنامه های معتبر داخلی تعداد 181 مقاله از سال شروع بکار آن ها تا 30 آبان 1402 استخراج و با استفاده ازتحلیل محتوی کمی و کیفی بررسی شدند. بخش کیفی، کد گذاری با روش داده بنیان انجام شد و داده ها با کمک نرم افزار مکس کیودی ای و اکسل مورد سنجش و تحلیل قرارگرفت. در این پژوهش کلیه متغیرهای موجود در متن مقالات اعم از، سهم موضوعی، روند رشد بر اساس سال انتشار، سطح و رتبه علمی نویسندگان، سهم مرکز منتشرکننده مقالات، روش پژوهش و همچنین سهم نشریات در انتشار مقالات این حوزه بررسی شدند. در بخش کیفی با تحلیل داده های نظری 396 کد درقالب 14 مقوله اصلی شناسایی شد. نتایج نشان داد که روند انتشار مقالات فناوری درسه سال اخیر، رشد قابل توجه ای را نشان می دهد؛ ولی سهم موضوعی مقالات این حوزه نسبت به سایر موضوعات حسابداری و حسابرسی اندک است. که بیشترین آمار مقالات چاپ شده، مربوط به فصلنامه مهندسی مالی و حسابرسی و حسابداری مدیریت هرکدام با سهم 94/9 درصد و پژوهش های تجربی الزهرا با سهم 84/8 درصد بوده است. بیش از 93/51 درصد از این مقالات تحت حمایت دانشگاه آزاد و 88/40 درصد تحت حمایت دانشگاه دولتی می باشد. همچنین فراوانی مفاهیم، چالش ها وموانع پذیرش فناوری ها در نتایج مقالات منتشر شده، نشان دهنده وجود کاستی ها و ضعف در پذیرش فناوری ها در سیستم اطلاعات حسابداری و حسابرسی«با توجه به شرایط خاص کشور ایران » است.
الگوی مناسب ارتقاء سطح کیفیت حسابرسی با تأکید بر بهبود رویه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
93 - 114
حوزه های تخصصی:
کیفیت حسابرسی از موضوعات بسیار با اهمیت است که همواره مورد توجه پژوهشگران متعددی بوده است. برای رفع مسائل و مشکلات موجود در این زمینه علیرغم تلاش هایی که تاکنون صورت گرفته همچنان نیاز به تلاش های بیشتری است. چالش هایی از قبیل شیوه پرداخت حق الزحمه حسابرسی، نحوه قیمت گذاری خدمات حسابرسی، انتخاب مؤسسات حسابرسی و دوران تصدی آنان در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته تا از این طریق بتوان راهکارهایی جهت کاهش وابستگی اقتصادی حسابرسان، افزایش رقابت سالم در بازار حسابرسی و ارتقاء کیفیت حسابرسی ارائه نمود. هدف پژوهش ارائه مدلی کاربردی برای ارتقای سطح کیفیت حسابرسی با تأکید بر بهبود رویه ها است. روش پژوهش شامل بررسی ادبیات و پژوهش های پیشین مرتبط با موضوع پژوهش و استفاده از رویکرد نظام مند نظریه پردازی داده بنیاد است. پس از شناسایی آسیب ها و نقاط ضعف موجود در رویه های کنونی حاکم بر بازار حسابرسی، مدل پیشنهادی برای رفع خلأهای موجود طراحی گردید. مدل پیشنهادی در پژوهش حاضر با مشارکت 16 نفر از خبرگان و صاحب نظران حوزه حسابرسی طی مصاحبه در سال 1401، طراحی شده است و در آن به منظور شفافیت حق الزحمه حسابرسی، سلامت بازار حسابرسی، ارتقای کیفیت حسابرسی و رعایت حقوق کلیه ذینفعان، عوامل راهبردی در سه دسته سیاست ها و رویه های اصلاحی، نظارتی و محدود کننده طبقه بندی شده است.
A grounded theory approach to developing a partnership quality model in service outsourcing(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۱, Winter ۲۰۲۴
155 - 171
حوزه های تخصصی:
Partnership quality has been known as one of the foremost critical determinants of outsourcing victory. Since the relationship is dynamic, it is important to understand both sides of the partner. The purpose of this study is design a model for the partnership quality in outsourcing services with focus on both sides. In order to achieve this goal, mixed method (qualitative-quantitative) and grounded theory approach have been used. In the qualitative section, in order to identify the categories of the contextual model of partnership quality, a semistructured interview has been used in the service provider and client section by theoretical sampling method. The statistical population in the qualitative section included all managers and heads and expert contractors in 90 contracts during the 3 years. The total number of statistical population in the qualitative section was 176 people. In the qualitative section, grounded theory and MAXQDA software are used for analysis. Then, through the coding process in three sections, open, central and selective data of qualitative section were organized. In the quantitative research section, the statistical population included district heads, deputies, officials, supervisors on the one hand, and all their contractors and representatives on the other. The total number of statistical population in the quantitative section was 623 people. In the quantitative research section, in order to test the obtained pattern, the required data were collected by a designed questionnaire. To analyses the data collected, the partial least squares (PLS) method was used. According to the results of this research, the most important operational strategies are, empowerment, standardization and technology improvement to achieve the partnership quality in outsourcing services.
بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر خودشیفتگی مدیران در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۸ (جلد ۱)
119 - 132
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر حاکمیت شرکتی بر خودشیفتگی مدیران در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این پژوهش سه متغیر دوره تصدی مدیریت، دوگانگی وظایف مدیریت و سهامداران نهادی به عنوان معیارهای حاکمیت شرکتی انتخاب شده اند. در این پژوهش سهامداران نهادی، دوگانگی وظایف مدیریت و خودشیفتگی مدیران با مقادیر صفر و یکی مشخص شده اند؛ دوره تصدی مدیریت نیز بر اساس تعداد سال-های تداوم در فعالیت مدیریت اندازه گیری شده اند. این پژوهش از نوع مطالعه توصیفی– همبستگی مبتنی بر تحلیل داده های ترکیبی است. 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در طی دوره زمانی 1401- 1397 به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. بر این اساس دوره تصدی مدیریت و و دوگانگی وظایف مدیریت بر خودشیفتگی مدیران تاثیر مثبت و معناداری دارد؛ در حالی که سهامداران نهادی بر خودشیفتگی مدیران تاثیر منفی و معناداری دارد.
بودجه ریزی کارآفرینانه در بودجه دولتی ایران: موانع و راه کارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
11 - 26
حوزه های تخصصی:
هدف: جدیدترین رویکرد در بودجه ریزی، بودجه ریزی کارآفرینانه است. در این رویکرد برنامه های استراتژیک، محرک های انگیزشی و پاسخ گویی، در چارچوب بودجه با یکدیگر ادغام می شوند و با شهروندان به عنوان یک بسته کلی، ارتباط برقرار می شود. موفقیت بودجه کارآفرینانه، بر اساس بودجه بندی عملکرد پیشین آن بنا شده است که نیاز دارد به بیان مأموریت، اهداف سنجش پذیر، اقدام های عملکردی برای کارایی و اثربخشی و حلقه های بازخورد برای به کارگیری از نظرسنجی رضایت شهروندان و گروه های متمرکز. بودجه بندی عملکرد پاسخ گویی را مدنظر قرار می دهد و مسئولیت آن را متوجه رؤسای بنگاه و مدیران برنامه می کند. با توجه به پاسخ گویی و شاخص های عملکرد کافی، سیاست گذاران می توانند به سیستم های بوروکراتیک اعتماد کنند تا اختیار هزینه کردن بودجه را نامتمرکز سازند. در واقع، بودجه به مدیران سازمان، به صورت تخصیص یک جا پرداخت می شود تا هر طور که صلاح می داند، آن را اداره کند. در ازای این اعتماد چشمگیر به مدیران دولتی، انتظار می رود که آن ها بر اساس دستاوردهای عملکرد خود، شواهدی از موفقیت در دستاوردها را ارائه دهند. در ایران و در سال های اخیر، بر حرکت به سمت طراحی بودجه، بر اساس بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد، تأکیدهای زیادی شده است؛ اما به طور کلی، بودجه ریزی در ایران معمولاً ترکیبی از دو نوع بودجه ریزی افزایشی و برنامه ای بوده است. می توان این گونه استدلال کرد که به دلیل وجود نقاط مشترک فراوان، بین بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد و بودجه ریزی کارآفرینانه، تلاش در جهت کارآفرینانه شدن بودجه در کشور، نه تنها با برنامه های گذشته منافاتی ندارد، بلکه تکمیل کننده آن ها خواهد بود. در پژوهش حاضر، در وهله اول، به دنبال شناخت موانع کارآفرینانه شدن بودجه دولتی ایران و در وهله دوم، پیشنهاد راه حل های مقتضی بوده ایم.
روش: رویکرد این پژوهش، کیفی تحلیل مضمون و مطابق با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۸ تن از خبرگان، مجریان و صاحب نظران بودجه ریزی عمومی است. در این پژوهش نخست با استفاده از روش کتابخانه ای و مرور کتاب ها و مقاله های داخلی و خارجی، به بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش پرداخته خواهد شد. سپس داده های اولیه پژوهش، بر اساس پیشینه پژوهش و مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری و اطلاعات مصاحبه ها، کدگذاری می شود.
یافته ها: موانع بر سر راه کارآفرینانه شدن بودجه دولتی ایران، در پنج گروه قانونی (شکاف میان بودجه و اسناد بالادستی، انعطاف ناپذیری قوانین، ضعف قوانین مالیاتی، فقدان شفافیت، عدم بازنگری در سازمان های گیرنده بودجه)، تنظیم دستگاهی (ضعف ساختار اداری، فرهنگ غلط سازمانی، فقدان کارآفرینی سازمانی، عدم تخصص گرایی و شایسته سالاری، حکم فرمایی نظام چانه زنی)، تصویبی (رابطه مجلس و دولت، ساختار منافع، صلاحیت فنی نمایندگان، حاکمیت دیدگاه محلی و منطقه ای)، اجرایی (رانت نفت، ناکارآمدی دولت، مشکلات فنی و ساختاری، حاکمیت دیدگاه های سیاسی و ایدئولوژیک، بی ثباتی اقتصادی) و نظارتی (رویکرد سنتی، تعدد نهادهای نظارتی، فقدان نظارت همگانی) طبقه بندی شدند که ذیل هر یک مهم ترین موارد مربوطه معرفی و شرح داده شده است.
نتیجه گیری: با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها و بازبینی و تعمیق در مضمون های فراگیر به دست آمده، سه مؤلفه ساختار حاکمیتی، به کارگیری نابجای درآمدهای نفتی و ضعف تولید داخلی و ضعف جامعه مدنی را می توان ریشه های بروز مشکلات و موانع دیگر در جهت استقرار بودجه ریزی کارآفرینانه در کشور دانست. به این ترتیب، راه کارهای استقرار این سیستم بودجه ریزی در کشور از مسیر حل این موارد می گذرد.
An Accurate Prediction Framework for Cardiovascular Disease Using Convolutional Neural Networks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Cardiovascular-Diseases (CVD) are a principal cause of death worldwide. According to the World-Health-Organization (WHO), cardiovascular illnesses kill 20 million people annually. Predictions of heart-disease can save lives or take them, depending on how precise they are. The virus has rendered conventional methods of disease anticipation ineffective. Therefore, a unified system for accurate illness prediction is required. The study of disease diagnosis and identification has reached new heights thanks to artificial intelligence. With the right kind of training and testing, deep learning has quickly become one of the most cutting-edge, reliable, and sustaining technologies in the field of medicine. Using the University of California Irvine (UCI) machine-learning (ML) heart disease dataset, we propose a Convolutional-Neural-Network (CNN) for early disease prediction. There are 14 primary characteristics of the dataset that are being analyzed here. Accuracy and confusion matrix are utilized to verify several encouraging outcomes. Irrelevant features in the dataset are eliminated utilizing Isolation Forest, and the data is also standardized to enhance accuracy. Accuracy of 98% was achieved by employing a deep learning technique.
ارزیابی مدل مدیریت تحقیق و توسعه هوشمند با رویکرد چابکی در حوزه صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۹
175 - 207
حوزه های تخصصی:
بخش تحقیق و توسعه، ارگانی لازم و حیاتی برای تمام سازمان هایی است که قصد حضور فعال در بازارهای داخلی و خارجی را دارند و جهت رقابت در سطح داخلی و بین المللی از اهمیت غیرقابل انکاری برخوردار است و از مهمترین عوامل برای تحقق اهداف سازمان ها و صنایع در پیشرفت اقتصادی و دستیابی به بازارهای تجاری می باشد. از این رو در این مطالعه به ارزیابی مدل مدیریت تحقیق و توسعه هوشمند با رویکرد چابکی پرداخته و برای بررسی این موضوع داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده است و با بهره گیری از 270 نفر- که شامل مدیران، استادان، کارشناسان ارشد و کارشناسان شرکت های پتروشیمی بوده- مدل مورد برازش قرار گرفته است و سپس داده های حاصل از مدل معادلات ساختاری با کمک روش حداقل مربعات جزئی بوسیله نرم افزار آماری پی ال اس مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج ضرایب مسیر نشان داد: یک رابطه معناداری بین متغیرهای تحقیق وجود داشته و شاخص های ارزیابی برازش مدل نیز نشان داد که مدل مربوطه دارای برازش مناسبی می باشد. از این رو می توان اظهار داشت که مدیریت تحقیق و توسعه هوشمند با رویکرد چابکی، سبب بهبود فرایندها، نوآوری، بهینه سازی ارتباطات گردیده و همچنین دارای پیامدهای مالی و رقابتی برای سازمان می باشد.
اهمیت نقش حسابداران در امور حقوقی کارفرمایان
حوزه های تخصصی:
Comparative Study on Different Machine Learning Algorithms for Neonatal Diabetes Detection(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This paper gives a performance analysis of multiple vote classifiers based on meta-classification methods for estimating the risk of diabetes. The study's dataset includes a number of biological and clinical risk variables that can result in the development of diabetes. In the analysis, classifiers like Random Forest, Logistic Regression, Gradient Boosting, Support Vector Machines, and Artificial Neural Networks were used. In the study, each classifier was trained and evaluated separately, and the outcomes were compared to those attained using meta-classification methods. Some of the meta-classifiers used in the analysis included Majority Voting, Weighted Majority Voting, and Stacking. The effectiveness of each classifier was evaluated using a number of measures, including accuracy, precision, recall, F1-score, and Area under the Curve (AUC). The results show that meta-classification techniques often outperform solo classifiers in terms of prediction precision. Random Forest and Gradient Boosting, two different classifiers, had the highest accuracy, while Logistic Regression performed the worst. The best performing meta-classifier was stacking, which achieved an accuracy of 84.25%. Weighted Majority Voting came in second (83.86%) and Majority Voting came in third (82.95%).
Breast Cancer Classification through Meta-Learning Ensemble Model based on Deep Neural Networks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Predicting the development of cancer has always been a serious challenge for scientists and medical professionals. The prompt identification and prognosis of a disease is greatly aided by early-stage detection. Researchers have proposed a number of different strategies for early cancer detection. The purpose of this research is to use meta-learning techniques and several different kinds of convolutional-neural-networks(CNN) to create a model that can accurately and quickly categorize breast cancer(BC). There are many different kinds of breast lesions represented in the Breast Ultrasound Images (BUSI) dataset. It is essential for the early diagnosis and treatment of BC to determine if these tumors are benign or malignant. Several cutting-edge methods were included in this study to create the proposed model. These methods included meta-learning ensemble methodology, transfer-learning, and data-augmentation. With the help of meta-learning, the model will be able to swiftly learn from novel data sets. The feature extraction capability of the model can be improved with the help of pre-trained models through a process called transfer learning. In order to have a larger and more varied dataset, we will use data augmentation techniques to produce new training images. The classification accuracy of the model can be enhanced by using meta-ensemble learning techniques to aggregate the results of several CNNs. Ensemble-learning(EL) will be utilized to aggregate the results of various CNN, and a meta-learning strategy will be applied to optimize the learning process. The evaluation results further demonstrate the model's efficacy and precision. Finally, the suggested model's accuracy, precision, recall, and F1-score will be contrasted to those of conventional methods and other current systems.
Efficient NetB3 for Enhanced Lung Cancer Detection: Histopathological Image Study with Augmentation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Cancer is an abnormal cell growth that occurs uncontrollably within the human body and has the potential to spread to other organs. One of the primary causes of mortality and morbidity for people is cancer, particularly lung cancer. Lung cancer is one of the non-communicable diseases (NCDs), causing 71% of all deaths globally, and is the second most common cancer diagnosed worldwide. The effectiveness of treatment and the survival rate of cancer patients can be significantly increased by early and exact cancer detection. An important factor in specifying the type of cancer is the histopathological diagnosis. In this study, we present a Simple Convolutional Neural Network (CNN) and EfficientNetB3 architecture that is both straightforward and efficient for accurately classifying lung cancer from medical images. EfficientnetB3 emerged as the best-performing classifier, acquiring a trustworthy level of precision, recall, and F1 score, with a remarkable accuracy of 100%, and superior performance demonstrates EfficientnetB3’s better capacity for an accurate lung cancer detection system. Nonetheless, the accuracy ratings of 85% obtained by Simple CNN also demonstrated useful categorization. CNN models had significantly lower accuracy scores than the EfficientnetB3 model, but these determinations indicate how acceptable the classifiers are for lung cancer detection. The novelty of our research is that less work is done on histopathological images. However, the accuracy of the previous work is not very high. In this research, our model outperformed the previous result. The results are advantageous for developing systems that effectively detect lung cancer and provide crucial information about the classifier’s efficiency.
طراحی الگوی مدیریت فرصت های استراتژیک با بهره گیری از تجربیات توسعه در کشورهای صنعتی تجاری منتخب (چین، ژاپن و کره جنوبی)
حوزه های تخصصی:
برجسته ترین تحول اقتصادی در پنجاه سال اخیر پیشرفت خیره کننده جوامع شرق آسیا علیرغم جنگ و ناآرامی و فقدان هرگونه شالوده صنعتی در گذشته نه چندان دور این کشورها است. پژوهش های بسیاری در این خصوص صورت گرفته و نتایج متعددی نیز گزارش شده است، اما الگوی منسجمی در این باره وجود ندارد. پژوهش حاضر با هدف ارائه یک دیدگاه کلی و طراحی مدلی منسجم با توجه به تجربیات موثر کشورهای منتخب شرق آسیا در استفاده از فرصت های استراتژیک برای استفاده سایر ملل نگاشته شده است. این تحقیق نمونه ای از فراترکیب به روش سندلوسکی و ﺑﺎروسو است که در مطالعات تحلیل محتوا گنجانده شده است و از جهت هدف در زمره پژوهش های کاربردی و از جهت نحوه به دست آوردن داده ها در زمره پژوهش های توصیفی است. بر اساس یافته ها، 110 مولفه در قالب 14 حیطه و 4 بٌعد استخراج شد و در نهایت، نتایج بدست آمده در غالب مدل مفهومی ارائه گردید. باتوجه به نتایج پژوهش، مدلی برای مدیریت فرصت های استراتژیک ارائه شد. براین اساس مشخص گردید. نتایج مدیریت فرصت های استراتژیک در نتیجه ی مداخله دولت، اصلاح زیر ساخت ها، توسعه صنعت و تجارت و همچنین توانمندسازی نیروی انسانی منجر به توسعه اقتصادی کشورهای صنعتی تجاری شرق آسیا شده است.
بررسی جایگاه آموزش تلفیقی به منظور توسعه نیروی انسانی در دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۰
184 - 207
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، بررسی جایگاه آموزش تلفیقی به منظور توسعه نیروی انسانی در دانشگاه پیام نور بود. برای انجام پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل3700 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه پیام نور در سال تحصیلی1402-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 302 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، دو پرسشنامه محقق ساخته بود که بعد از نظرسنجی به ترتیب برای آموزش تلفیقی پنج بعد مبانی پداگوژیکی، روش شناسی، فن آوری، سبک های یادگیری و استراتژی سازمانی با 40 شاخص و آلفای کرونباخ 903/0 و برای توسعه نیروی انسانی پنج بعد دانش و آگاهی، نگرش و بینش، مهارت ورزی، تفکر خلاقانه و رضایت شغلی با 39 شاخص و آلفای کرونباخ 893/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون رگرسیون سلسله مراتبی و معادلات ساختاری مبتنی بر بسته نرم افزاری SPSS21استفاده شد. نتیجه اولیه پژوهش نشان داد که آموزش تلفیقی بر توسعه نیروی انسانی و ابعاد آن اثرگذار بوده است. به عبارتی، آموزش تلفیقی در سطح آلفای 05/0 به ترتیب بر ابعاد دانش و آگاهی(573/0) بینش(510/0)، رضایت شغلی(362/0)، تفکر نقادانه(351/0) و مهارت ورزی(241/0) اثرگذار بوده است. نتیجه نهایی پژوهش نیز نشان داد، از آنجا که مقدار خی دو نسبت به درجه آزادی(19/19.89 ) برابر با 05/1 کوچکتر از 3، شاخص نیکویی برازش برابر با 97/0و شاخص نیکویی برازش تعدیل شده برابر با93/0 بزرگتر از 90 درصد استاندارد، مقدار ریشه خطای میانگین مجذورات تقریبی برابر با 0029/0کوچکتر از سطح معناداری استاندارد01/0و مقدار ارزش بحرانی برابر با 38321/0 بزرگتر از سطح معناداری استاندارد 05/0 بوده که از یک سو، بیانگر برازش خوب مدل بوده و از سوی دیگر، بیان کننده رابطه علی بین آموزش تلفیقی و توسعه نیروی انسانی بوده است.
Identifying and Prioritizing the Dimensions and Components of Cultural Participation Using Thematic Analysis and OPA Techniques: Islamic Azad Universities of Hormozgan Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study was conducted aimed to identify the dimensions and components of cultural participation in universities (case study: Islamic Azad Universities of Hormozgan province). This study is a mixed exploratory research that in the qualitative section using the Thematic analysis technique and based on semi-structured interviews with 20 experts to identify the dimensions and components of students' cultural participation; also, also, in order to prioritize the dimensions and components of cultural participation, the OPA (Lingo software) technique was used based on the opinions of 7 experts. In the thematic analysis part, 51 basic themes, 12 organizing themes and 4 comprehensive themes were identified. Based on the results of OPA technique, the indicators of "quality of cultural programs, proper planning, how to implement cultural programs, motivational behavior pattern, attention to students' opinions, institutional trust, spirit of participation, security, social health, social communication and new communication media" They were ranked 1 to 12, respectively. Findings of this research can provide deep insight to senior decision makers and cultural managers and provide the basis for more cultural participation of researchers and students.
کنترل بهینه پویایی مشتری از روش یادگیری ماشین با هسته چندجمله ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، یک مدل از کنترل بهینه برای پویایی مشتریان براساس سیاست های بازاریابی به عنوان یک سیستم غیر خودکار از معادلات دیفرانسیل مورد بررسی قرار می گیرد. هدف اصلی مدل پیگیری و تحلیل رفتار تغییرات همزمان مشتریان منظم، ارجاعی و بالقوه شرکت از زمان شروع تا به اکنون است. پیاده سازی یک سیاست بازاریابی موثر برای بهینه سازی این تغییرات و افزایش تعداد مشتریان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در راستای این هدف، یک الگوریتم جدید یادگیری ماشین نظارتی را برای شبیه سازی عددی مسئله ارائه شده است. الگوریتم پیشنهادی از هسته های چندجمله ای استفاده می کند. هسته های چندجمله ای این امکان را فراهم می آورند که تابعی پیچیده از داده ها را به گونه ای شبیه سازی کنند که به درک بهتر پویایی مشتریان کمک کند. رگرسیون بردار پشتیبان کمترین مربعات، یک روش بهینه سازی ساده برای استراتژی های بازاریابی ارائه می دهند که با این رویکرد، می توان استراتژی های بازاریابی را بدون پرداختن به جزئیات مربوط به هر مشتری بهینه کرد و به جای آن تمرکز را بر اثر کلی این استراتژی ها بر روی مجموعه مشتریان گذاشت. این تحقیق نشان می دهد که چگونه تکنیک های یادگیری ماشین می توانند در حل مسائل پیچیده مدیریت و بازاریابی کمک کننده باشند. با گذر زمان، تعداد مشتریان منظم افزایش می یابد و افراد مشتریان بالقوه کاهش می یابند. اما، تعداد مشتریان ارجاعی نشان دهنده یک رشد سریع در ابتدای دوره زمانی و وجود یک الگوی افزایشی نوسانی در ادامه زمان است.
سنجش و اندازه گیری بهره وری در سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۸
81 - 111
حوزه های تخصصی:
درسازمان های ارائه دهنده خدمات سلامت، واحدهای زیرمجموعه متعددی وجود دارند که به صورت هم زمان درحال ارائه خدمات درمانی و پیشگیرانه به جمعیت تحت پوشش خاصی بوده و سنجش بهره وری از مهمترین چالش های پیش روی مدیران آن ها می باشد؛ لذا هدف این مطالعه، ارائه رویکردی تلفیقی از تحلیل پوششی داده ها و شاخص بهره وری مالم کوئیست، جهت پایش بهره وری سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت ایران -به عنوان یک سازمان ارائه دهنده خدمات سلامت- بوده است. دراین تحقیق، با استفاده از شاخص های مرتبط با کارایی و همچنین تعریف شاخص های اثربخشی تأثیرگذار بر عملکرد واحدهای زیرمجموعه سازمان، میزان رشد عملکرد واحدهای زیرمجموعه با محاسبه چهار تابع مسافت و شاخص بهره وری مالم کوئیست تعیین شده است. براساس نتایج به دست آمده دراین پژوهش، تعداد 27 شاخص تخصصی درحوزه های درمان مستقیم، غیرمستقیم و بهداشت جهت پایش اثربخشی سازمان های ارائه دهنده خدمات سلامت پیشنهاد شده است. همچنین نرخ رشد بهره وری پانزده منطقه زیرمجموعه سازمان مورد مطالعه -در بازه زمانی 1398 تا -1400 مورد بررسی قرار گرفته است. نوآوری مقاله حاضر، عبارت از تعریف شاخص های سنجش اثربخشی و ارائه یک چارچوب نظری جهت پایش نرخ رشد بهره وری در سازمان های ارائه دهنده خدمات سلامت می باشد. توسعه کاربردی این تحقیق در سازمان های مورداشاره می تواند برای ارتقای ظرفیت در حوزه های مختلف خدمات بهداشتی- درمانی و صرفه جویی در منابع مورداستفاده قرارگیرد.
بررسی رابطه بین جو سازمانی و رفتار نوآورانه با توجه به نقش میانجی خلاقیت کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
103-117
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خلاقیت کارکنان در رابطه بین جو سازمانی با رفتار نوآورانه صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان آموزش و پرورش شهر شیراز به تعداد 665نفر بوده است. از این جامعه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه نوآوری (پراجگو و هوسل(2003)، خلاقیت رندسیب(1979) و جو سازمانی هالپین و کرافت(2000) استفاده شد. روایی محتوایی و سازه و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون کرونباخ بررسی و تایید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج نشان داد رفتار نوآورانه با جو سازمانی و خلاقیت ارتباط مثبت دارد. همچنین نتایج نشان داد جو سازمانی با رفتار نو آورانه و خلاقیت رابطه مثبت و معنادار دارد؛ و خلاقیت با رفتار نوآورانه رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج نشان داد خلاقیت نقش میانجی در رابطه بین جو سازمانی با رفتار نوآورانه ایفا می کند.
ارائه و تبیین مدل جبران خدمت اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی استان لرستان با استفاده از رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
69 - 85
حوزه های تخصصی:
هدف. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل جبران خدمت اعضای هیئت علمی در دانشگاه های دولتی استان لرستان با استفاده از رویکرد آمیخته انجام شده است.
روش شناسی. پژوهش حاضر ترکیبی از پژوهش کیفی و کمّی است و از منظر پیش فرض های فلسفی در حیطه پارادایم پراگماتیسم و از نظر هدف جزء پژوهش های توسعه ای کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشگاه های دولتی استان لرستان است. نمونه پژوهش بر اساس اصل کفایت نظری مشتمل بر 30 نفر از خبرگان است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد ند. در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل مضمون و سپس از طریق کدگذاری، داده ها جمع آوری و استخراج شدند. سپس، در بخش کمّی پژوهش، داده ها با استفاده از توزیع پرسشنامه و با بهره گیری از روش مدل سازی ساختاری تفسیری تجمیع و مدل نهایی ارائه شده است.
یافته های پژوهش. یافته های پژوهش در بخش کیفی شامل شناسایی مضامین جبران خدمت از قبیل ویژگی های موقعیتی جبران خدمت، ابعاد جبران خدمت، پیامدهای جبران خدمت، و شاخص های جبران خدمت و در بخش کمّی بیانگر سطح بندی مضامین و ارائه مدل جبران خدمت است.
نتیجه گیری. بر اساس مدل اکتشاف شده رضایت شغلی، عدالت سازمانی، تعلق خاطر شغلی، و تعهد سازمانی دارای اثرپذیری بالا، شاخص های فردی و محیطی دارای تأثیرگذاری بالا، جذب و نگهداشت استعداد، محیط شغلی، عوامل جغرافیایی، حساسیت شغلی، عملکرد برجسته، عملکرد شایسته، شاخص سازمانی، شاخص شغلی، پرداخت پایه، پرداخت عملکردی، و پرداخت غیرمستقیم دارای تأثیرپذیری و تأثیرگذاری بالا هستند. همچنین نتایج پژوهش می تواند از حیث نظری به دانش موجود در حوزه جبران خدمت بیفزاید.
مدیریت منابع انسانی، نوآوری سازمانی و نقش تعدیلی دانش مالی مدیران
حوزه های تخصصی:
امروزه در بیشتر شرکتها به منابع انسانی توجه ویژه ای میشود به طوریکه انسانها به عنوان یکی از نیروهای فعال در بخش تعیین کننده اهداف شرکت میتوانند دارای خلاقیت و نوآوری باشند و بتوانند اهداف شرکت را در مسیرهای دیگری هدایت نمایند که به نفع شرکت باشد و در این راستا نیز از دانش مالی مدیران کمک میگیرند. مدیریت منابع انسانی یکی از موضوعاتی است که روی آن سرمایه گذاری میشود و باعث میگردد با توجه به دیگر فرآیندهای مورد نیاز روی تصمیمات شرکت اثرگذار باشد و در عملکرد نهایی شرکت نقش داشته باشد؛ بنابراین این مطالعه با هدف تعیین اثر مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش تعدیلی دانش مالی مدیران انجام شده است. روش پژوهش به صورت توصیفی- پیمایشی و از نوع کاربردی بوده و از متغیرهای کیفی استفاده شده که با کدگذاری کمی سازی شده اند. داده های پژوهش به صورت مقطعی و در نیمه اول سال 1403، از طریق پرسشنامه بین اعضای نمونه توزیع و در مدت زمان مشخصی جمع آوری گردید. جامعه آماری شامل شرکت های مختلف جنوب ایران و نمونه آماری شامل کلیه مدیران فعال در شرکت به تعداد 118 نفر به روش جدول مورگان انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی در شرکتهای مختلف جنوب ایران با نقش تعدیلی دانش مالی مدیران تأثیر مثبت و معناداری دارد. از این رو، استفاده از این فرضیه ها می تواند در تصمیم گیری های مدیران و سهامداران شرکت در خصوص اهداف بلندمدت شرکت، ایجاد رقابت بین شرکت های مشابه، رضایت و جذب مشتریان و غیره موثر باشد و همچنین باعث افزایش میزان فعالیت شرکتها گردد.
تبیین تاثیر عملکرد نظارتی شرکت بر عملکرد پایداری و سود سهام
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۱ (جلد ۱)
140 - 152
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تبیین تاثیر عملکرد نظارتی شرکت بر عملکرد پایداری و سود سهام می باشد. قانون گذاران و مقامات نهادی در کشورهای سراسر جهان به این نتیجه رسیده اند که حاکمیت شرکتی و شفافیت افشای شرکتی دو ابزار جدایی ناپذیر برای حمایت از سرمایه گذاران و عملکرد مؤثر و کارآمد بازار سرمایه هستند. اگرچه حاکمیت شرکتی و گزارش دهی پایداری به عنوان حوزه های تحقیقاتی شناخته شده اند، توجه نسبتاً محدودی به بررسی پیوندهای احتمالی تجربی بین این دو حوزه شده است. با توجه به اینکه افشای پایداری شرکت احتمالاً به شدت تحت تأثیر اخلاقیات خواهد بود ، اخلاقیات و ارزش های افرادی که عمدتاً در تدوین و اتخاذ تصمیمات استراتژیک و مالی در شرکت دخیل هستند، شکل گرفته است، بنابراین مکانیسم حاکمیت شرکتی نقش با اهمیتی دارد. ادبیات مربوط به حاکمیت شرکتی و گزارشات پایداری اشاره دارد که انتخاب های افشای پایداری به طور مثبت با مکانیزم حاکمیت شرکتی داخلی و خارجی از جمله استقلال هیئت مدیره، کمیته حسابرسی، ساختار مالکیت و مالکیت نهادی مرتبط است. تحقیقات نشان داده است که معیارهای مسئولیت اجتماعی تأثیر مثبتی بر عملکرد مالی شرکت به ویژه در بازارهای نوظهور دارد. با این حال، عملکرد پایداری شرکت ممکن است تأثیر نامطلوبی بر تصمیم گیری های مالی داشته باشد و شرکت ها ممکن است تمایل به کاهش سود سهام داشته باشند، زیرا نقدینگی باید برای فعالیت های پایداری که انتظارات سهامداران را برآورده می کند، تضمین شود. یعنی تمایلی در بازارهای نوظهور برای کنترل سهامداران برای هدایت منابع به سمت فعالیت های پایدار وجود دارد که منجر به تأثیر منفی بر سیاست تقسیم سود می شود. بنابراین شرکت ها می توانند ضمن ارائه تصویری مطلوب از شرکت، مسائل حاکمیت شرکتی را در امور شرکت به کار گیرند تا از مزایای آن از جمله دسترسی بهتر و کم هزینه تر به منابع مالی بهره مند شوند. همچنین سازمان بورس اوراق بهادار تهران می تواند الزامات و مقررات لازم را در زمینه افشای اطلاعات اجتماعی برای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تدوین و رتبه بندی شرکت ها را از نظر اعمال و اجرای موضوعات مرتبط با عملکرد پایدار و برای اطلاعات و تصمیم گیری سهامداران منتشر نماید.