فلسطینیانی که با تشکیل رژیم صهیونیستی در سال 1948 در موطن خود باقی ماندند و به رغم رنجی که از ناملایمات و تبعیض ها می بردند، حاضر نشدند آن را ترک کنند، «اعراب 48» نامیده می شوند. عنوان «عرب» برای آنها از آن روست که در وضعیتی ثانوی (شهروند درجه دوم) قرار دارند؛ موقعیتی که از سوی ساف نیز به رسمیت شناخته شده و این سازمان فقط مهاجرین و ساکنان اراضی اشغالی 67 را فلسطینی می داند. این در حالی است که رویدادهایی چون انتفاضه اول و انتفاضه الاقصی موجب شد تا اعراب 48، بیش از آنکه خود را شهروند جامعه اسرائیل معرفی کنند، در پی سرنوشت و هویت مشترک با مهاجرین و فلسطینیان سرزمین های اشغالی باشند. بر این اساس مقاله حاضر بر آن است تا تأثیر انتفاضه نخست و انتفاضه الاقصی را بر هویت و جایگاه اجتماعی اعراب 48 برجسته نماید. این بررسی نشان می دهد که اعراب 48 پس از رویدادهای مذکور، در وضعیتی تعلیقی و دوگانه به سر می برند. از یک سو دیگر خود را عرب اسرائیلی نمی دانند و از سوی دیگر از جانب دیگر فلسطینیان به عنوان «فلسطینی»، شناخته نمی شوند.
"این گزارش به زندگی دو برادر، اسماعیل خان و عادل خان زیاد خانوف میپردازد که در تأسیس جمهوری دموکراتیک آذربایجان در فاصلة20-1918 نقش به سزایی داشتهاند. اشخاصی که فرهنگ و زبان آذربایجان را تابعی از فرهنگ و تمدن ایران دانسته و تنها راه نجات جمهوری خود مختار مساوات را، هم جهتی سیاسی با ایران میدانستند.
"
برای درک روشن تر نظریه قدرت در اسلام و منظر و مشروعیت آن باید به دیدگاههای شیعه و سنی درباره پایه های حکومت اسلامی با یادآوری عملکرد حکومتهای اولیه اسلامی پرداخته شود.
نویسنده مقاله ضمن بررسى معانى سنت در بستر تغییرات تاریخى و فرهنگى، به نشانههاى ظهور و افول سنن اشاره کرده و جایگاه سنت و کارائى آن را در تمدنهاى جدید به بحث پرداخته است.