فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۰۱ تا ۳٬۷۲۰ مورد از کل ۳۰٬۰۰۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
آینده اسلام سیاسی
منبع:
راهبرد ۱۳۸۲ شماره ۲۷
راهبردهای جهاد فرهنگی در تقابل با ناتوی فرهنگی
حوزه های تخصصی:
میزگرد: موانع توسعه یافتگی در خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
کاربردهای امنیتی انسان شناسی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علوم انسانی اسلامی و بومی در گرو بهره برداری از فلسفه اسلامی به جای فلسفه های غربی است. حکمت متعالیه، از ظرفیت خوبی برای ورود به عرصه علوم انسانی برخوردار میباشد. علوم و مطالعات امنیتی، در سال های اخیر، در کشور ما از رونق خوبی برخوردار شده، اما تلاش درخور توجهی برای طرح مباحث امنیتی، با تکیه بر مبانی فلسفه اسلامی، به ویژه حکمت متعالیه، صورت نگرفته است. هدف مکتوب حاضر، ارائه کاربردها و وجوه امنیتی انسان شناسی چهار تن از حکمای حکمت متعالیه؛ یعنی صدرالمتالهین، علامه طباطبایی، امام خمینی و استاد مطهری است. مدعای مقاله این است که بر اساس مبانی حکمت متعالیه و به ویژه، مبانی انسان شناختی که در این مقاله محور بحث و بررسی ماست، به جای علم امنیت، باید از «علوم امنیتی» سخن بگوییم. بر این اساس، از سه الگوی متعالی، متعارف و متدانی در حوزه مباحث امنیتی یاد شده است.
مراتب اندیشه آزادی در تکامل بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه آزادی در دومین و چهارمین موج از بیداری اسلامی به مراتب و درجات خاص تأثیرگذار بوده است. این تأثیر در نهضت مشروطیت به صورت نظام مند کردن مشروطیت در کنار «جنبش عدالت خانه» صورت پذیرفته است؛ هرچند در اثر نفوذ فلسفه های سیاسی غربی، اندیشه آزادی از عدالت و متون اسلامی جدا شده و در بستر دیگری افتاد. در سیر تکاملی اندیشه آزادی، انقلاب اسلامی قرار دارد که اندیشه آزادی این بار در کنار نظریه «ولایت فقیه»، «مردم سالاری دینی» را رقم زده و متکامل تر از مشروطیت، نوعی «نظام مدنی دینی» درست کرد. این سیر تاریخی به خصوص از قرن گذشته تاکنون و از امروز تا افق تمدن جدید اسلامی، خط سیر تکاملی و متعالی را در حرکت بیداری اسلامی نشان میدهد. مقاله حاضر این خط سیر تکاملی را در قالب «اندیشه تعالی» و آسیب شناسی آن را در ذیل تفکر و تمدن غرب در قالب «اندیشه ترقی» به بحث میگذارد.
مهندسی تولید قدرت نظامی
نا گفته های امتیاز دارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واگذاری امتیاز نفت دارسی از سوی مظفرالدین شاه قاجار به ویلیام ناکس دارسی در سال 1901 م.نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است ، چرا که ورود نفت به عرصه اقتصادی کشور پیامدهای سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی بسیار داشت . جنبش ملی نفت ایران با ابعادی وسیع تر از مناقشه اتمی ایران با امپریالیسم جهانی در حال حاضر از پیامدهای سیاسی - اجتماعی امتیازی بود که حق ملتی را به بیگانه واگذار کرده بود . تحکیم و تثبیت اقتدار و نفوذ انگلیس در ایران ، کوشش انگلیس برای تجزیه خوزستان از ایران ،برتری نیروی دریایی انگلیس در جنگ جهانی دوم با استفاده از نفت ایران از دیگر پیامدهای واگذاری این امتیاز بود . در عصر حاضر ، ناگفته هایی از پشت پرده واگذاری امتیاز نفت دارسی و کوشش دولت انگلیس برای به چنگ در اوردن این امتیاز بررسی می شود .
تروریسم به مثابه یک جنبش اجتماعی جدید در مواجهه با دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با نفی بعضی رویکردهای روان شناسی، علوم سیاسی و حقوق به دنبال بررسی این مفهوم با استناد به تئوری های جامعه شناسی در سطح جنبش های اجتماعی می باشد. از آن جا که پایه های شکل گیری برخی از اشکال تروریسم جدید در جهان بیش از آن که اهداف سیاسی- نظامی باشد ریشه در عوامل اجتماعی- هویتی دارد؛ از این رو تروریسم جدید یک جنبش اجتماعی جدیدِ معکوس در دنیای مدرن سیاست می باشد که «استراتژی زندگی» را که مهمترین مفهوم لیبرال دموکراسی است به چالش کشانده است. گسترش فزایده تروریسم همزمان با مسلط شدن نظام های دموکراسی و جامعه مدنی نشانگر شکل گیری مقاومتی جدید از سوی نیروهای اجتماعی مدافع حقوق اقلیت ها است. مجادلات جامعه شناسان درباره مفهوم تروریسم در قالب 2 دیدگاه طرح می شود:1) دموکراسی می تواند امنیت را به جامعه جهانی بازگرداند. 2) دموکراسی خود عامل تنش زا و تولید کننده تروریسم تلقی می شود. این مقاله با تحلیل های نظری و شواهد آماری اثبات می کند که جنبش های تروریستی مقاومتی علیه گونه های خاصی از نظام های دموکراتیک می باشند.
به سوی یک نظریه تفصیلی در اندیشه هابرماس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پوزیتیویسم، هرمنوتیک و نظریه انتقادی-فرهنگی، سه گفتمان علمی بودند که در دهه 1960 عرض اندام کردند. دیدگاه انتقادی، گفتمان های دیگر را به صورتی جدی به چالش کشاند. درون مایه نظریه انتقادی نفی و اثبات عرصه های مختلف (دانش، اقتصاد، سیاست، آموزش و پرورش، فرهنگ توده ای و غیره) جامعه سرمایه داری متاخر است. سرمایه داری متاخر در قرن بیستم با پیدایش دولت رفاهی به تدریج شکل گرفت. در این مرحله سرمایه داری از وضعیت آرمانی اولیه (لیبرال-دموکراسی) تا اندازه ای دور شد و آبستن بحران های فراگیر گشت. مبنای فلسفی نظریه انتقادی بر معرفت شناسی مبتنی بر علاقه سه گانه: فنی-ابزاری، علمی یا تفسیری و رهایی بخش، استوار شده است. تفاوت آن یا دیگر نظریات انتقادی، در رهایی بخشی آن است این نظریه پوزیتیویسم را به خاطر بعد ایدئولوژیکی نقد می کند؛ اندیشه های پست مدرن را به این دلیل نقد می کند که بنیان های دانش را بی اعتبار ساخته، فاصله دانایی و نادانی را از میان برداشته و تلاش برای پیشرفت را در هاله ای از ابهام قرار داده است و هرمنوتیک را به خاطر محافظه کاری نهفته در آن که قادر به برملا کردن کژدیسه های جامعه سرمایه داری نیست سرزنش می کند.
عاشورا، اخلاق و قدرت
حوزه های تخصصی:
چالش اخلاق و قدرت یکی از نمادهای نهضت عاشوراست که آن را از اغلب نهضتها جدا میسازد. این چالش، نهضت عاشورا را فراتر از پدیدههای عادی سیاسی برده و از آن الگویی آرمانی، معنوی و اخلاقی ساخته است. الگویی که هم هدف و هم وسیله آن اخلاقی است، بر خلاف ماکیاولیسم که برای دستیابی به هدف، استفاده از وسایل غیراخلاقی را نیز مجاز میشمرد.
امکان های جهان زیستی جمهوری اسلامی ایران برای مشارکت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی در مورد سوژه های انسانی به کار میرود که قصد دارند عرصه قدرت را با تحولاتی رو به رو سازند که از وضعیت های نامطلوب به سمت مطلوب تغییر یابد. اولین اصل مشارکت سیاسی انگاره های فرهنگی است که منجر به ممکن گردیدن این فرایند میگردد. این گونه از کنشگری در بازی های قدرت بستگی بسیار زیادی به سازه ها و ساختارهای جمعی دارد که خود را در فرهنگ سیاسی هر کشور بازتاب میدهند. این نوشتار در پی آن میباشد تا با نقد و گذر از الگوهای دوگانه انگار جامعه شناسی سیاسی از جمله کارکردگرایی، زبان شناسی روان کاوی، ساختارگرایی و الگوهای تک خطی، الگویی تئوریک برای بررسی فرهنگ سیاسی مشارکتی در ایران ارائه نماید. مدل تحلیل خود را بر اساس جهان رویکردهای انتقادی، ارتباطی و زیست های سه گانه اسلامی، ایرانی و غربی انتخاب کرده ایم و با فرمول های سیاستگذاری به صورت تجویزی در پایان نوشتار نشان خواهیم داد که در چه صورتی این سه جهان زیست امکان مشارکت سیاسی را فراهم میکند و در چه صورتی تبدیل به انفعال و استبداد در عرصه سیاسی میشود.
بازخوانی تحلیلی نقش آیت الله بروجردی و امام خمینی (ره) ...(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرقه بهائیت از نظر باورهای اعتقادی در گستره توحید، نبوت و معاد، عملاً خلاف آن چیزی را معتقدند که باور مشترک تمام فرق اسلامی است، تا جایی که برای رهبران خود، مقام نبوت و رسالت قائل بوده و دین اسلام را دین نسخ شده و پایان یافته ای می دانند.
نفوذ این فرقه، پس از شکست فکری از علمای عصر قاجار و اعدام علی محمد باب کاهش یافت، ولی پس از به حکومت رسیدن محمدرضا پهلوی و به خصوص در دهه های سی تا پنجاه، به مناصب اساسی در حکومت و دربار دست یافتند و با حمایت دولت های استعماری، روش های مختلف اسلام ستیزی را پیش گرفتند.
نقش روحانیت و مراجع آگاه، به خصوص آیت الله بروجردی و پس از ایشان، امام خمینی(ره) در مبارزه فکری و قانونی با این فرقه، بسیاری از اهداف مشترک حکومت و بهائیت را خنثی کرد.
مارکس مزد ، بها و سود
مسئولیت بین المللی دولت های ارسال کننده تسلیحات به گروه های تروریستی در سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز بحران سوریه در سال 2011 میلادی، دولت های مخالف نظام سوریه به اشکال مختلف کوشیدند تا نظام مردمی سوریه را تضعیف و در نهایت ساقط کنند. در این راستا اصلی ترین تلاش آنها ارسال تسلیحات، به ویژه تسلیحات شیمیایی به تروریست ها با تابعیت های مختلف علی الخصوص داعش بوده است که بالاخص از زمان وقوع حملات شیمیایی به وسیله تروریست ها در اوت 2013، تشدید شده است. این تلاش ها امروزه محکوم به شکست شده و دول تسلیح کننده تروریست ها در سوریه درصدد آن هستند تا با طرح ادعاهایی همچون مستقل بودن گروه های تروریستی در سوریه، از مسئولیت بین المللی شانه خالی کنند. در این مقاله، کوشیده شده است که علی رغم بدیهی بودن موضوع، از طریق اتخاذ یک روش تحلیلی- توصیفی و با استناد به اصول و قواعد الزام آور حقوق بین الملل و قطعنامه های مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل متحد به این پرسش ها پاسخ داده شود که چه دولت هایی در جنگ سوریه در ارسال تسلیحات به گروه های تروریستی، مسئول بین المللی تلقی خواهند شد؟ به چه نحوی مسئولیت بین المللی دول بیگانه در ارسال تسلیحات به تروریسم در سوریه به اثبات می رسد؟ نتیجه تحقیق حاضر بدین صورت است که ارسال تسلیحات توسط ایالات متحده آمریکا و چندین کشور اروپایی و عربی مخالف نظام سوریه به گروه های تروریستی در سوریه به دلیل نقض تعهدات قواعد آمرهِ بین المللی همچون منع حمایت از تروریسم به انحای مختلف، اصل عدم مداخله، عدم تجاوز که نقض فاحش قواعد بین المللی در حقوق بین الملل محسوب می شود و نیز قابلیت انتساب جنایات بین المللی ارتکابی گروه های تروریستی همچون داعش، جبهه النصره، سکورالشام که همگی از گروه های تابعه القاعده هستند به دول فوق الذکر، مسئولیت بین المللی دول غربی و عربی به ویژه ایالات متحده آمریکا در ارسال تسلیحات به گروه های تروریستی در سوریه اثبات می شود.