فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۷۵٬۶۸۶ مورد.
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
251 - 267
حوزه های تخصصی:
ظهور فقره «لَا یَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا» در آیه دِین، از دو جهتِ حکم و متعلق حکم، محل اختلاف فقها و مفسران قرار گرفته است؛ ازنظرِ ماهیتِ حکم، برخی آن را مولوی و برخی ارشادی دانسته اند و متعلق آن را برخی ادای شهادت و برخی تحمل شهادت و برخی اعم از هر دو دانسته اند. اختلاف ذکرشده، درحالی که هریک از آرا مشخصاً به ظهور فقره مذکور مستند شده، این پرسش را بر می انگیزد که منشأ برداشت های مغایر چیست. رفع ابهام از چگونگی استناد آرای مذکور به ظهور فقره محل بحث ازآن رو ضروری است که به تبع آن، ابهام از جوانب ظهور آیه برچیده می شود و برداشت مناسب صورت می پذیرد. بدین منظور، در پژوهش حاضر بر مبنای قواعد استظهار و با تکیه بر روش اجتهادی، مناشیء استظهار هریک از این آرا تحلیل و تبیین شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فقره محل بحث از حیث حکم، ظاهر در ارشاد و از حیث متعلق، ظاهر در تحمل است.
نظریه بازرگانی صدق و انکار میلاد امام دوازدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۰
159 - 180
حوزه های تخصصی:
چندی پیش دکتر سروش "نظریه بازرگانی صدق" را در حیطه معرفت شناسی مطرح کرد. در این پژوهش نظری متکی بر اسناد و به روش استدلالی و تفسیر محتوا و با در نظر گرفتن این دیدگاه نورسیده که متاثر از خلجان اندیشه غرب از شکاکیت مدرنیته تا برآمدن دیدگاه پسامدرن است، با نیم نگاهی به ارزیابی و نقد آن، مساله انکار ولادت امام دوازدهم از سوی مدعی بررسی شده است. فروکاستن مساله میلاد امام دوازدهم به ایمان صرف در برابر جایگاه علمی آن، نادیده گرفتن تعالیم قرآن و سنت پیامبر خاتم و مورخان و دانشمندان فریقین است. قربانی اصلی این نظریه که توسط آن می توان بر فاشیسم هم صحه گذاشت، هویت "من عاقل" است؛ زیرا صدق تابع تصدیق است و حقیقت اعتباری و توافقی است. مدعی این نظر به عنوان یک اندیشمند مسئولیت شناس شایسته است تا اظهارنظر قبلی خود در انکار میلاد را اصلاح نماید، زیرا بازار عقلائیت و تصدیق جامعه اسلامی در زمینه میلاد امام دوازدهم فراتر از جهان شیعه است و بر اساس این بررسی تنها در حوزه تاریخ به صدق زایی 27 اثر مکتوب به صورت عمده غیر شیعی منجر شده است. همچنین بر پایه این نظر هر راه قانع کننده ای از جمله کاریزما برای کسب معرفت کافی است. دانشمندان بزرگی چون خواجه نصیر یا ملاصدرا و... که کاریزمایی جهانی دارند به اثبات وجود امام دوازدهم پرداخته اند.
پژوهشی مقایسه ای- تحلیلی در باب نظریه «ادراکات اعتباری» علامه طباطبایی و پراگماتیسم رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۸)
1 - 18
حوزه های تخصصی:
رورتی با نقد و رد سنت متافیزیکی غرب، که در پی مفهوم مطلق حقیقت است، حقیقتِ باورها را امری نسبی و وابسته به زمینه پیدایش شان توصیف می کند. در سوی دیگر، علامه طباطبائی، با تفکری اساساً متافیزیکی، با طرح نظریه ای بدیع در سنت فلسفه اسلامی، به قسمی از ادراکات معتبر در حوزه «عمل»، موسوم به «ادراکات اعتباری»، قائل می شود که به تصریح او، نقش اصلی در تکاملِ حیات انسان بر عهده دارند. این ادراکات، بر خلاف ادراکات حقیقی، اموری نسبی، و بسته به اقتضائات محیطی و اجتماعی، دائم در تطورند. در این مقاله، با رویکردی مقایسه ای-تحلیلی، نشان خواهیم داد که نظریه «ادراکات اعتباری» علامه قرابت زیادی با دیدگاه رورتی در باب «حقایق نسبی» دارد. هرچند رورتی، بر خلاف علامه، هیچ جایگاهی برای مفهوم مطلق حقیقت قائل نیست، با تحلیل این اختلاف درصددیم امکانی برای هم خوانی اندیشه این دو فیلسوف مطرح کنیم.
ارزیابی فرضیه شناختِ بدنمند در شکل گیری مفهوم «مالکیت» در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناختِ بدنمند یکی از چارچوب های نظری در علوم شناختی است که بر اساس آن، شناخت امری جسمانی شده است که از طریق تعامل بین بدن، محیط و ذهن شکل می گیرد. این مقوله با بسیاری از مفاهیم انتزاعی قرآن که «مالکیت» یکی از مهم ترین آن ها است در ارتباط است. در پژوهش حاضر کوشش شده است با شیوه توصیفی– تحلیلی و با رویکرد معناشناسی شناختی، تأثیر شناخت بدنمند در شکل گیری مفهوم انتزاعی «مالکیت» در زبان قرآن مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. داده های بررسی شده در این پژوهش عناصر واژگانی مرتبط با اعضای بدن و افعال مرتبط با این اعضا است که برای اشاره به مالکیت استفاده می شدند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که شناخت و درک مفهوم مالکیت و انواع آن در زبان قرآن به تجربه جسمانی و فعالیت های بدنی انسان وابسته است و دانشِ تجربی انسان از اعضای بدنش، مانند دست، پا، سر، دهان و کنش های مرتبط با آن، مانند: گرفتن، ساختن، کسب کردن، به چنگ انداختن، ایستادن و خوردن، مبنای نگاشت استعاری برای شناخت مفهوم انتزاعی مالکیت بر مبنای استعاره مفهومی " رابطه انتزاعی به مثابه رابطه عینی» در زبان قرآن می باشد که می تواند به درک بهتری از این مفهوم در قرآن و ارتقای دانش ما در این زمینه کمک کند.
پدیدارشناسی کنش زیارت امام رضا (ع)؛ مطالعه موردی در زمستان 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
25 - 57
حوزه های تخصصی:
با رونق گرفتن جامعه شناسی دین، زیارت نیز به عنوان کنشی دینی اجتماعی موردتوجه پژوهشگران علوم اجتماعی قرار گرفته است. در رویکرد پدیدارشناسانه به صورت خلاقانه، کنشگران اصل عمل اجتماعی را تجربه می کنند و این تجربه زیسته به صورت میان ذهنی در آگاهی دیگران نیز پدیدار می شود. این پژوهش باهدف پی بردن به آگاهی و فهم تجربه زیسته زائران و نحوه ساخت پدیدار زیارت و درک معنای تجربه زیارت از طریق توجه به اشتراک میان ذهنی زائران حرم امام رضا (ع) بر اساس رویکردی پدیدارشناسانه انجام گرفته است. اصلی ترین تکنیک مورد استفاده این پژوهش نیز مصاحبه است و موقعیتی فراهم آمده تا زائر دیدگاه خود را نسبت به دنیایی که تجربه کرده با استفاده از زبان و لغات خاص خود تشریح کند. مصاحبه ها بر اساس مدل مفهومی دیداری شجاعی زند با 5 نمونه مرد با تیپ های شخصیتی متفاوت انجام گرفته و نتایج ذیل حاصل شد: زیارت دارای ابعاد معرفتی، عاطفی و عملی است. زائران در بعد معرفتی در پی کسب معرفت نسبت به امام و شناخت این حقیقت هستند که امام واسطه ای است برای رسیدن به معبود خویش؛ بنابراین به جلب مهربانی امام نسبت به خود توجه دارند. در بعد عاطفی زیارت احساسی از آرامش و خشوع را از طریق انجام فردی و جمعی عبادات در حرم امام رضا (ع) و رعایت هرچه بیشتر اخلاقیات از سوی زائران را در پی دارد. در بعد عملی زائران با انجام آدابی معین و اهتمام در عمل به تکالیف فردی و جمعی، میزان پایبندی و متشرع بودن خود را به نمایش می گذارند.
حقیقت ربایش پول از طریق رمزگشایی از کارت های هوشمند سرقت یا کلاهبرداری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ربایش پول از کارت های هوشمند، از مباحث نوپدید فقهی است که ماهیت آن نیاز به واکاوی دارد. اگر فردی به صورت مخفیانه پول را از حساب دیگری برداشت کرد یا انتقال داد، آیا حقیقت این کار همان سرقت حدی موجب قطع است یا ماهیتی متفاوت دارد و عناوین «استلاب»، «احتیال» و یا «اختلاس» بر آن منطبق می شود؟ اهمیت پاسخ به این مسئله از آن روست که تفاوت فاحشی بین مجازات سرقت حدی با هریک از عناوین یادشده دیگر وجود دارد؛ زیرا در فرض نخست، مجازات رباینده قطع دست است، اما در موارد دیگر به صلاحدید حاکم، مرتکب، تعزیر می شود. پاسخ به این پرسش متوقف بر این است که یکم؛ حرز، تنها حرز مادی را شامل شود یا معنوی را هم دربرگیرد؟ دوم؛ در برداشت پول از حساب، هتک حرز صدق کند یا خیر؟ در صورتی که حرز، حرز معنوی را هم شامل، و هتک حرز نیز در آن صادق باشد، سرقت حدی محقق می شود. در نوشته پیش رو به روایات، سیره و اجماع برای اثبات اعم بودن حرز از مادی و معنوی تمسک شده و در نتیجه هیچ یک تمام دانسته نشده است. در نهایت به نظر می رسد این ربایش، کلاهبرداری است، نه سرقت.
معاد جسمانی از نظر آقا علی مدرس زنوزی و آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۴
13 - 44
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به معاد از اصول دین اسلام و جسمانیت آن از مسلمات دین است. بحث از معاد جسمانی، در حقیقت بحث از جسمیت یافتن عقاید و اعمال انسان در قیامت است. این مسئله از زمان پیدایش و نزول اسلام مطرح بوده است و علاوه بر قرآن کریم، بزرگان دین از پیامبر(ص) گرفته تا امامان، عالمان دینی و حتی برخی از فیلسوفان اسلامی در این خصوص تأکید کرده اند. در بین حکمای اسلامی، حکیم مدرس زنوزی و آیت الله جوادی آملی باتوجه به اینکه اصل معاد جسمانی را بر اساس قرآن و روایات و نیز اصول حکمت متعالیه می پذیرند اما دیدگاه مختصّ به خود را در این مسئله دارند. حکیم زنوزی معتقد است که بدن هر انسانی بعد از مرگ به سوی نفس خویش راجع است و در معاد بدن به نفس خواهد رسید و به همراه او باقی خواهد ماند، اما استاد جوادی آملی معتقد است اعمال انسان در مراتب بالاتر هستی باطنی دارند که به همراه نفس و با تناسب با آن عالم باقی می ماند و نه آنکه بدن به سوی نفس رجوع کند.
Critical Review of Purposefulness of Divine Actions from the Point of View of Rene Descartes, Relying on Islamic Sources(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The purposefulness of divine actions is an important religious issue among thinkers. Belief in God's knowledge, wisdom, power, and justice requires the purposefulness of God's actions. This research is based on Rene Descartes' view on the answer to the question of determining the purposefulness of divine actions, which has been carried out through a descriptive-analytical method. In findings chapter, it explains Descartes' point of view in two areas of “the principle of the purposefulness of divine actions and the possibility of knowing the goals of divine actions. While confirming the first area of his view, in the second area and based on extra-religious evidence (reason) and internal religious foundations (Qur'an and hadiths), the raised misconception has been criticized and investigated. The result of the research shows that despite believing in the purposefulness of divine actions, Descartes considers it impossible to access and know the ultimate cause in divine actions due to human limitations, while in criticizing and confronting this matter and based on external evidence and teachings in the Qur’an and religion, divine actions not only have purpose, but also their recognition is possible and it has been acknowledged in various cases.
بررسی رویکرد و نقش اخلاقی رسانه ها در پیشگیری از هیجان گرایی در تعیین مجازات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
151 - 172
حوزه های تخصصی:
بازنمایی رسانه های جمعی از جنایت، انحراف، و بی نظمی یکی از علت های دائمی نگرانی در سطح جامعه می باشد. چرا که موجبات ترس و اضطراب در جامعه می شود. اما این نقش سنتی رسانه در بازنمایی رخدادهای هنجارشکنانه با توجه به برخی نظریه های رسانه محور چون نظریه گلوله جادویی و نیز نظریه برجسته سازی و گزینش نویسی قابل ترمیم بوده و می تواند نقش یک ابزار را ایفا کند که هم در خود آموزش پیشگیری از جرم داشته و هم ابزاری کنترلی بر هیجانات و التهابات جامعه پس از ارتکاب جرم. پژوهش حاضر با روشی تحلیلی-توصیفی مبتنی بر داده های کتابخانه ای سعی در نیل به این هدف دارد که تا چه میزان رسانه ها می توانند التهابات و هیجانگرایی ناشی از ارتکاب جرم را تعدیل و کنترل کرده و در مقابل این نقش در تعیین کیفر مجرم موثر واقع گردند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رسانه ها می توانند با القائاتی که در سر تیتر ها و متن های خود به عنوان خوراک به مخاطب می دهند می توانند جو ملتهب ایجاد شده در جامعه را کنترل کرده و سیستم عدالت کیفری را از نوعی عوامزدگی کیفری رها سازد. به هر حال این پژوهش به بررسی نقشهای مختلف رسانه در بازخورد با بازنمایی جرم و جنایت و نیز بازسازی و یا تصویرسازی چهره مجرم پرداخته و در نهایت این فرایند را در تعیین کیفر مورد بررسی قرار می دهد.
چیستی مفهوم فلسفه نزد ابن سینا در خوانش پی یر آدو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
179 - 203
حوزه های تخصصی:
بی شک ابن سینا مهم ترین فیلسوف در جهان اسلام است. فهم اندیشه او نیازمند خوانش های نوینی است که در پرتو آن بتوان فلسفه در جهان اسلام را دقیق تر فهم و تبیین کرد. به این منظور گام اول این پژوهش تحلیل مفهوم فلسفه توسط ابن سینا است. این تحلیل در خوانش ایده فلسفه به مثابه شیوه زندگی که معمار آن پی یر آدو، فیلسوف فرانسوی است تدقیق شده است. کار آدو بر فلسفه باستانْ فهم فیلسوفان امروزی از آن دوره را به چالش کشید. به نظر می رسد می توان چنین خوانشی را در فلسفه جهان اسلام نیز در پرتو نگرش فیلسوفان مسلمان به سعادتْ به خوبی دنبال کرد. به این منظور با ارائه نگاه کل گرایانه از اندیشه ابن سینا نشان داده ایم که نگرش وجودی ابن سینا مطابق با نظام فلسفی اوست. به نظر می رسد چنین تبیینی در ایده آدو خوانش مفیدتری از ابن سینا به دست می دهد؛ ازاین رو برای دستیابی به این مهم، در این پژوهش تلاش شده است مختصری از اهمیت پرسش چیستی فلسفه میان متفکران معاصر بیان شود و پس از آن تقریری از فلسفه به مثابه شیوه زندگی ارائه گردد. در ادامه تلاش شده تا با ایده مذکور و تحلیلی از لزوم پذیرش نظام کل گرایانه ابن سینا، مفهوم فلسفه در اندیشه ابن سینا بررسی گردد.
داده های ساختارمند قرآنی و فنّاوری های هوشمند / گفت وگو با مدیر پژوهشکده متن کاوی نصوص دینی، حجّت الاسلام والمسلمین مسیح توحیدی
منبع:
ره آورد نور سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۶(پیاپی ۱۰۳)
31-39
حوزه های تخصصی:
تکیه بر دستاوردهای فنّاورانه و پژوهشی در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور)، از رویکردهای مهمی است که از بدو تأسیس مجموعه نور، همواره مورد توجّه بوده است. بدیهی است که این عرصه، درعمل به تولیدات فاخر و نرم افزارهای هوشمند علوم اسلامی انجامیده و مسیر پژوهش های اسلامی را برای محقّقان آسان نموده است و افزون بر این، به تربیت پژوهشگران متخصّص در حوزه فنّاوری اطّلاعات و علوم اسلامی، ختم شده است. به دنبال برگزاری آیین رونمایی نسخه چهارم نرم افزار جامع تفاسیر نور در اسفندماه 1402ش که به عنوان دانشنامه جامع و هوشمند قرآنی شناخته شده، گفت وگویی را با مدیر پژوهشکده متن کاوی نصوص دینی مرکز نور، جناب حجّت الاسلام والمسلمین مسیح توحیدی انجام دادیم و دیدگاه ایشان را درباره فنّاوری های متن کاوانه و قابلیت های ارزنده این محصول قرآنی که در شمار پُرمخاطب ترین و مهمّترین تولیدات نور به شمار می رود، جویا شدیم. امید است که مطالب این گفت وگو، مورد استفاده قرآن پژوهان و علاقه مندان به مباحث اسلامی قرار گیرد.
The Goals and Components of Educational Reproach with an Emphasis on the Views of Allamah Ṭabāṭabāʼī in the Tafsir of al-Mīzān(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
139 - 172
حوزه های تخصصی:
In the Holy Quran, God addresses sinners in various ways and speaks to them through clarification of sins, admonition, prohibition, warning, and so on. It seems that sometimes God has reproached sinners: "O you who have believed, why you say what you do not do?" (Quran, 61:2) and "Why do you not spend in the way of Allah while to Allah belongs the heritage of the heavens and the earth?" (Quran, 57:10). Reproach is a communicative behavior, a speech-action, and a type of purposeful and active performance; when it is done correctly, can have positive individual and social effects. However, when it is unethical and irrational, it will leave destructive effects. Despite its importance, reproach has been neglected in research works and has not been addressed as an educational method in educational books. Some individuals have even focused on the negative aspects of reproach. Therefore, reproach as an educational method is almost unknown. The present study aims to extract the cognitive, emotional, and behavioral components of reproach and its goals in the Holy Quran based on the interpretation of al-Mīzān. Literature Review Some researchers have examined the reproachs of Imam Ali (AS) in Nahj al-Balagha. For example, Hashemizadeh and Fahimi Tabar (1393) have studied reproach in Nahj al-Balagha only regarding the people of Kufa. Kiani and Zare (1394) have focused on reproach in Nahj al-Balagha solely from a literary style perspective. Hassani Satehi (1395) has examined reproach only in the hadith of Imam Ali (AS) and found that it has been done in two forms: verbal and behavioral. Naseri Esfandagheh et al. (1401) have analyzed the meanings and examples of reproach in letters 17, 39, and 41 of Nahj al-Balagha. The mentioned researchers have not examined reproach in the Holy Quran nor analyzed its components. Tussoulis and Abdulhaidar (2012) have studied the Sufi (malamatiyya) method of reproach. Researchers who have focused on examining reproach in the Holy Quran have not specifically examined the components and objectives of reproach, especially from an educational perspective. For example, Sharifi Isfahani (1381) examined the apparent contradiction in God's reproachful addresses to Prophet Muhammad (PBUH) in relation to his impeccability and demonstrated that there is no contradiction between the two. Barati (1389) analyzed God's reproachful addresses to Prophet Muhammad (PBUH) and found that the existence of such reproachful verses is itself strong evidence that the Quran is the word of God. Karbalaei Pazooki and Taheri (1394) investigated the apparent contradiction between verses praising and condemning humans in the Quran and concluded that instances where God reproaches humans are related to situations where they have misused their instincts and talents. On the other hand, both positive and negative instincts and qualities of humans are necessary for their growth, and there is no contradiction between verses praising and reproaching humans. Bint Alameen et al. (2018) discussed reproach based on the Quran; however, this study pertains to reproach from humans towards other humans. The present study aims to examine the reproach of wrongdoers by God, provide a more detailed analysis of reproach, and analyze its components. Methodology The research method employed was descriptive-analytical of Tafsir al-Mīzān. To identify and collect relevant verses, keywords such as "Malāmah," "ʻItāb," "Dhamm," "Shimātah," "Tawbīkh," and "Tathrīb" were searched in the Quran and its interpretations. Additionally, other verses that seemed to contain reproachful content based on the Tafsir al-Mīzān were identified. A total of 81 verses were extracted and organized into 44 analytical units. The data was then coded, categorized, and organized, and the cognitive, emotional, and behavioral components of reproach, as well as the objectives of God (through reproach), were obtained through analytical study of the Quran based on the Tafsir al-Mīzān. Results According to al-Mīzān, in the Holy Quran, when reproaching a wrongdoer, God creates cognitions and emotions in the wrongdoer through words and actions, leading to their remorse for the mistake and encouraging them to repent and reform themselves. Therefore, we find cognitive, emotional, and behavioral components in reproach. Based on the findings, the cognitive component of reproach includes recognition of: humans, divine attributes, divine blessings, divine traditions, the Quran, the Holy Prophet (PBUH), virtues and vices, and strategies for reforming wrongdoers. Additionally, the emotional components of reproach include: shame towards God, shame towards oneself, feeling of sin, feeling of disgrace, and feeling of remorse. How exactly does God reproach sinners? Based on the findings, the behavioral components of educational reproach in the Holy Quran are as follows: questioning, gratitude, labeling, belittling, presenting arguments, inciting and drawing attention to speech, expressing disgust and aversion, giving examples, making comparisons, emphatic and decisive repetition, and explanation. Furthermore, the objectives of reproach (including: reforming thinking patterns, strengthening faith in God, attention to the resurrection, strengthening faith in the Prophet Muhammad (PBUH), respect and obedience to him, understanding the ugliness of one's mistakes, feeling regret and deciding to repent, performing obligations and avoiding prohibitions and mistakes) and the ultimate goal (guidance and true happiness of human beings) were obtained. Conclusion Based on the findings, the reproach in the Holy Quran carried out by God is a speech-action in which God creates or reminds a set of cognitions in the wrongdoer and incites feelings in them that lead to remorse for the wrongdoing and ultimately urge them to reform. In order to guide wrongdoers back on the right path, God deals with them both very seriously and very compassionately. He reminds them of how despite their faults and wrongdoings, they have been and is still under the mercy and grace of God. This intelligent behavior causes the sinner to feel regretful for what they have done, but not to lose hope entirely. On the other hand, the findings show that God's educational reproach is not only emotional but also has a cognitive aspect. During reproach, God creates deep cognitions in the wrongdoer and tries to correct their cognitive errors. He does not want to simply make them feel guilty, but rather wants them to fully understand the situation and consciously decide to abandon the wrongdoing.
تحلیل و تبیین دیدگاه صدرالمتألّهین پیرامون حقیقت نور محسوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث و بررسی پیرامون مقولات و اقسام آن همواره از جمله مباحث حائز اهمّیّت در میان مسائل فلسفی محسوب می گردد. مقوله کیف یکی از این مقولات ده گانه است. این مقوله مشتمل بر اقسام مختلفی است که کیف محسوس یکی از انواع آن به شمار می رود. نور، از جمله کیفیّات محسوسی است که ملّاصدرا سعی در تبیین آن دارد. به جهت تبیین این مهمّ، پس از توضیح معنای لفظی این مفهوم، در بیان نسبتی که میان نور و رنگ وجود دارد، تلاش کرده و آن را عین ظهور و آشکاری می داند. گرچه وی در بیان این موضوع از مطالب مشابه فخررازی در المباحث المشرقیّه متأثّر است، امّا در عین حال دیدگاه خاصّ خود دراین باره را که مغایر با رویکرد فخر است، تبیین نموده است. صدرالمتألّهین نور را موجودی ابداعی دانسته که مادّه در قیام آن به جاعل شرط نیست و در عین حال، نور محسوس را به معنای نحوه وجود جوهر جسمانی ای که نزد نفس حاضر است، می داند. این مقاله با بهره گیری از روش تحلیلی- تطبیقی، برآنست که ابتدا رویکرد ملّاصدرا توضیح داده شود، سپس با بیان اشکلات وارد شده، در دفاع از رویکرد وی بکوشد
تحلیل مفهوم شناسانه عبارت «بإسناد منقطع» پیرامون روایات محمدبن عیسی بن عبید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
81 - 105
حوزه های تخصصی:
محمدبن حسن بن ولید یکی از علمای تأثیرگذار در تاریخ اعتبارسنجی احادیث شیعه است. رویکرد استثناگرانهٔ او در بررسی احادیث شیعه، دانشیان را به گفت وگو در خصوص آن واداشته است. این رویکرد در مدخل های محمدبن سنان، محمدبن علی ابوسمینه، محمدبن اورمه و محمدبن احمدبن یحیی در کتب رجالی بازتاب یافته است. بیشترین سهم این گفت و گو ناظر به گفته های وی درباره شخصیت محمدبن احمدبن یحیی است و مهم ترین بخش سخنش در مدخل محمدبن احمدبن یحیی، تعبیر «بإسناد منقطع» یا «بإسناد منقطع یتفرّد به» به گاه استثنای احادیث محمدبن عیسی بن عبید است. در تحلیل مفهوم شناسانهٔ عبارت مذکور، از رهگذر بازخوانی تاریخی دیدگاه های گوناگون، دو نتیجهٔ مهم حاصل شده است: یکی اینکه «بإسناد منقطع» به معنای منقطع النظیر و حدیث منفرد است؛ دیگر آنکه ابن ولید مسئولیت تحدیث احادیث منفرد محمدبن عیسی بن عبید از یونس بن عبدالرحمن را به دو دلیل نپذیرفته است: بغدادی بودن هر دو و پشتیبانی نشدن به واسطهٔ داده های مشهور موجود در حوزه حدیثی کوفه به عنوان مرکز اصلی دادوستد فرهنگی شیعه.
بررسی نظری و تطبیقی مبانی حدیثی محمدامین استرآبادی با شیخ یوسف بحرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
305 - 332
حوزه های تخصصی:
اخباریان از جریان های فکری برآمده در مکتب تشیع امامیه اند که با دو شاخصه حدیث بسندگی و دوری گزینی از عقل در قرن یازدهم ظهور یافتند. دو محدث و فقیه وارسته، صاحب فوائد المدنیه و صاحب حدائق الناضره که هریک به دو طیف از اخباریان منتسب اند، به رغم داشتن یک خط کلی، دارای رویکردها و کارکرد های متفاوتی نسبت به حیثیت صدوری روایات و اعتبار حجیت اخبارند. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی درصدد است تا از رهگذر استخراج آراء و باورهای بنیادین این دو عالِم و تطبیق این آراء با یکدیگر، به مبانی ای که آنان بدان تصریح داشته، دست یابد و موارد اشتراک و اختلاف ناشی از مبنای هر دو را نسبت به اعتبار روایات مورد ارزیابی قرار دهد. نتایج نشان می دهد که هر دو به اجمال بر مبانی مشترکی همچون صحیح شمردن احادیث کتب روایی، ناکارآمدی تنویع حدیث، عدم اعتبار عقل در تفسیر نصوص، حجیت خبر واحد در احکام و عقاید تکیه نموده اند. ازجمله موارد اختلاف ناشی از مبنای آنان نسبت به اعتبار روایات که قابل ذکر است، حجیت نداشتن ظواهر قرآن و روایات نبوی از غیر طریق اهل بیتk توسط استرآبادی است که محدث بحرانی در این باب با وی همراه نیست.
پیش بینی واکنش به سوگ بر اساس عمل به باورهای دینی و معناجویی در افراد داغ دیده بر اثر کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
110-121
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: غم و اندوه پدیده ای جهانی و پاسخی عادی به از دست دادن و سوگ است. در طول همه گیری کووید 19، تجارب دردناک از دست دادن و ناتوانی ممکن است موجب اندوه تحمل ناپذیر، پشیمانی و حتی خشم افراد داغ دیده شود و مشکلات بیشتری را در کنارآمدن با از دست دادن در زندگی جاری آنان ایجاد کند. به نظر می رسد که دین و معنویت عاملی مهم در واکنش افراد داغ دیده به سوگ باشد. افرادی که سطوح بالایی از دین و معنویت دارند، ممکن است استرس خود را بهتر مدیریت کنند و در زندگی معناجویی بیشتری داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی واکنش به سوگ بر اساس عمل به باورهای دینی و معناجویی در افراد داغ دیده بر اثر کووید ۱۹ انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش افراد بالای 18 سال ساکن شهر سنندج در سال 1400 بودند که در زمان انجام پژوهش به دلیل فوت یکی از بستگان درجه یک به سبب کووید ۱۹ دچار سوگ بودند. با استفاده از فرمول تاباچنیک و نورکراس 106 نفر با شیوه نمونه گیری دردسترس حجم نمونه در نظر گرفته شدند. برای سنجش متغیّرهای پژوهش از مقیاس های استاندارد احساس معنا در زندگی، عمل به باورهای دینی و پرسش نامه تجربه سوگ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان صورت گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی چندگانه نشان داد که متغیّرهای عمل به باورهای دینی و معناجویی با واکنش به سوگ برابر با 55/0 و به ترتیب در سطح 05/0>P و 001/0>P معنادار بود. با توجه به ضریب تعیین 31/0، متغیّرهای پیش بین واریانس واکنش به سوگ را تبیین کردند. نتیجه گیری: دین و معنویت به افراد کمک می کند تا با ناملایمات بیرونی و درونی بهتر مقابله کنند. عمل به باورهای دینی و معناجویی عوامل مهمی در فرایند غم و اندوه هستند و می توانند از فرد داغ دیده در نحوه مواجهه با سوگ و استرس ها محافظت کند.
نقش میانجی سرسختی روان شناختی در رابطه مقابله مذهبی با بهزیستی هیجانی دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از حوزه های مهم سلامت و بهداشت روان افراد جامعه تجربه بهزیستی هیجانی آنان است که تحت تأثیر عوامل متعددی شکل می گیرد. ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف نقش میانجی سرسختی روان شناختی در رابطه مقابله مذهبی با بهزیستی هیجانی دانشجویان پرستاری صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی - همبستگی از نوع معادلات ساختاری است که به روش تحلیل مسیر انجام شده است. جامعه پژوهش تمامی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهر قائن به تعداد 800 نفر در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 180 نفر از آنان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت برخط به پرسش نامه های مقابله مذهبی پارگامنت و همکاران، سرسختی روان شناختی کیامرئی و همکاران و بهزیستی هیجانی کیز و ماگیارمو پاسخ دادند. روابط بین متغیّرها با آزمون همبستگی پیرسون و با نرم افزار SPSS نسخه 18 و الگوی پژوهش با نرم افزار Amosتحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد مقابله مذهبی مثبت (528/0=β و 01/0>P) به صورت مثبت و مقابله مذهبی منفی (391/0- =β و 01/0>P) به صورت منفی بر سرسختی روان شناختی تأثیر مستقیم داشتند. همچنین، مقابله مذهبی مثبت هم به صورت مستقیم (329/0=β و 01/0>P) هم به صورت غیرمستقیم (153/0=β و 01/0>P) و با میانجی گری سرسختی روان شناختی بر بهزیستی هیجانی تأثیر داشت. علاوه براین، مقابله مذهبی منفی هم به صورت مستقیم (237/0-=β و 01/0>P) هم به صورت غیرمستقیم (113/0-=β و 01/0>P) و با میانجی گری سرسختی روان شناختی بر بهزیستی هیجانی تأثیر داشت. سرسختی روان شناختی نیز به صورت مستقیم (289/0=β و 01/0>P) بر بهزیستی هیجانی تأثیر مثبت داشت (528/0=β و 01/0>P). نتیجه گیری: یافته های پژوهش اهمیت برنامه ریزی در جهت بهبود سرسختی روان شناختی و مقابله مذهبی را در ارتقای بهزیستی هیجانی دانشجویان پرستاری نشان می دهد.
الگوسازی آموزشی حرکات نماز بر پایه اصول آناتومیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
106-116
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت گرایی می تواند موجب افزایش اثربخشی، سهولت در فرایند یاددهی/ یادگیری و امنیت روانی در دانشجویان شود. پژوهش حاضر را می توان مطالعه ای مقدماتی درباره فرایند یاددهی/ یادگیری در محیط آموزشی با نگاه دینی بر مسائل علمی و بر اساس به چالش کشیدن ذهن دانشجویان برای درک بهتر اصول آناتومیک با الگوسازی از حرکات نماز در نظر گرفت. روش کار: این پژوهش از نوع مروری است که به صورت کیفی و کتابخانه ای انجام شده و در آن از روش توصیفی و مفهومی استفاده شده است. بر اساس هدف تحقیق، اطلاعات لازم از منابع تفسیری جمع آوری شد و در ادامه بر اساس کلیدواژه هایی مانند آموزش پزشکی، معنویت، نماز، آناتومی بدن انسان، جست وجو در بانک های اطلاعاتی و تارنما های معتبر تحقیق کتابخانه ای مانند مدلاین، اسکوپوس، پاب مد، وب آو ساینس و گوگل اسکولار و همچنین تجارب و تحقیقات فردی به عنوان هیئت علمی رشته علوم تشریح صورت گرفت. سپس اطلاعات به دست آمده دسته بندی و تجزیه و تحلیل شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ارتباط علمی بین اصول آناتومیک و حالت های نماز وجود دارد که می تواند کاربرد بالایی در افزایش انگیزه و ترغیب استاد و دانشجو در فرایند یاددهی/ یادگیری داشته باشد. به عبارتی، با این نوع نگاه علمی به مسائل دینی یا بالعکس، دانشجویی که با برهان و دلیل شیفته شکاف مرزهای علمی است، در مسیر بهتری مثال های عینی را خواهد یافت و علاوه براین حکمت اصول دینی را عمیق تر درک خواهد کرد که درنهایت اثر بخشی موضوع را دو چندان می کند. نتیجه گیری: اصول آناتومیک با تعریف علمی دقیق از زاویه ها و جهت ها در حالت های مختلف نماز می تواند در بهینه سازی فیزیکی آن نقش آفرینی کند.
بررسی تطبیقی مظهریت و امامت از نظر اهل حق (آیین یارسان) و امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
129 - 146
حوزه های تخصصی:
«اهل حق» مجموعه عقاید و باورهای آیینی را «سر ّمگو» و «سرّ کَس نزان»، یعنی اسرار ناگفتنی و سرّ نهان می داند. بر این پایه، یارسانیان در طول تاریخ درخصوص بیان اسرار آیینی، رازداری و رازورزی پیشه کرده اند. امامت و ولایت، ازجمله مصادیق «سرّ مگو»ست که در اندیشه اهل حق به دوره مظهریت ذات و صفات تحریف شده است. در این نگرش، پایه و اساس پیدایش آیین اهل حق با مظهریت انسان شکل گرفته است. دوره های ظهور مظهریت در هر صد یا سیصد سال تکرار می شود و به این طریق، تحولاتی در نگرش این آیین رخ می دهد. این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی و تطبیقی و در مواردی انتقادی، با رمزگشایی از متون اهل حق به تبیین مفاهیم و مصادیق «سرّ مگو» پرداخته است. ازآنجاکه متون اهل حق به گویش های مختلف زبان کردی و در قالب نظم و با بیانی خاص توسط پیران و پیشوایان سروده شده است، لذا سرایندگان متون یادشده با ایما و اشاره به مفهوم و مصادیق «سرّ مگو» اشاره کرده اند و پژوهشگران به دلیل شرایط خاص و پیچیدگی رموز منابع اهل حق، از شناخت ماهیت این اسرار ناکام مانده اند. بنابراین این موضوع تاکنون مورد بررسی علمی پژوهشی قرار نگرفته است و موضوع این مقاله مسبوق به سابقه نیست. این نوشتار با تکیه بر متون اولیه و اصلی اهل حق نشان داده است که «سرّ مگو» ناظر به خداشناسی، جهان شناسی، انسان شناسی و مظهریت انسان و امامت است. علت گرایش بعضی از گروه های اهل حق به سمت اندیشه امامیه، وجود شرایط پیرامونی و دورن آیینی در دوره های ظهور (مظهریت) ذات و صفات بوده است.
حجم آثار علمی اثرگذار حوزه علمیه قم در زمینه علوم قرآن در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
91 - 110
حوزه های تخصصی:
«علوم قرآن» دانشی است که عوارض ذاتی و اختصاصی قرآن را بررسی می کند. در این مقاله آثار علمی اثرگذار حوزه علمیه قم در زمینه علوم قرآن در سده چهاردهم شمسی با روش توصیفی تحلیلی معرفی و بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اندیشمندان و دانشوران حوزه علمیه قم در سده اخیر، به ویژه بعد از انقلاب اسلامی ایران، پژوهش های شایان توجهی را در موضوعات و مباحث علوم قرآن رقم زده اند. این آثار را می توان به چهار دسته تقسیم کرد: 1. تحقیقات اندیشمندان دانش های اصول، فقه و کلام در ارتباط با مسائل مرتبط با علوم قرآن؛
2. مباحث علوم قرآنی موجود در مقدمه برخی از تفاسیر یا در لابه لای مطالب تفسیری آنها، مانند مقدمه تفسیر المیزان و مقدمه تفسیر تسنیم و نیز برخی مطالب درون این دو تفسیر؛ 3. کتاب های مستقل مشتمل بر مباحث اساسی یا مهم علوم قرآن. از این دسته، کتاب های قرآن در اسلام، التمهید فی علوم القرآن، قرآن شناسی، مدخل التفسیر، تاریخ و علوم قرآن، آراء حول القرآن و القرآن الکریم و روایات المدرستین را باید یاد کرد؛ 4. تک نگاری های خاص یا موضوعی در زمینه علوم قرآن. کتاب های المفسرون حیاتهم و منهجهم، روش شناسی تفسیر قرآن، مکاتب تفسیری، تاریخ تفسیر قرآن، آسیب شناسی جریان های تفسیری را در این دسته می توان قرار داد.