فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۶۱ تا ۴٬۷۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
151 - 162
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ابزارهای اندازه گیری انگ زنی اجتماعی برای بیماری های واگیردار و تهدیدکننده سلامتی مانند ایدز ساخته شده است. در زمینه اندازه گیری انگ زنی اجتماعی عموم کووید-19 ابزار مشخص اندازه گیری وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی انگ زنی اجتماعی عموم کووید-19 بر روی جمعیت ایرانی بود . روش: پژوهش حاضر کمی از نوع هنجاریابی بود. تعداد 322 نفر از افراد بالای 18 سال ساکن در شهر اصفهان که تمایل به شرکت در پژوهش داشتند، از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. برای ساخت مقیاس، ابتدا با 40 نفر از افراد (20 نفر بدون سابقه ابتلا به کرونا و 20 نفر با سابقه ابتلا به کرونا)، مصاحبه های عمیقی انجام شد. بر اساس تحلیل محتوای مصاحبه ها و نظریه فلان و لینک (2013) پرسشنامه اولیه با 20 گویه طرح ریزی شد. برای بررسی روایی از روایی صوری، شاخص روایی محتوا و روایی سازه استفاده شد. برای بررسی پایایی از ضریب همسانی درونی آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: فرم نهایی پرسشنامه با 12 گویه و 3 عامل تصورات قالبی، احساس های منفی و رفتارهای اجتنابی از روایی صوری، شاخص روایی محتوا و روایی سازه مناسب برخوردار است. ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.7 نشان دهنده ی پایا بودن این پرسشنامه است . نتیجه گیری: پرسشنامه انگ زنی اجتماعی عموم کووید-19 از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک ابزار علمی و معتبر در سنجش انگ زنی اجتماعی کرونا استفاده نمود.
اثربخشی زوج درمانی شخصیتی- سیستمی بر آشفتگی زوجی و تمایزیافتگی زنان دارای اختلال افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
87 - 95
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی زوج درمانی شخصیتی- سیستمی کتل بر آشفتگی رابطه زوجی و تمایزیافتگی زنان دارای اختلال افسرده بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر زنان افسرده در تابستان 1399 در شهر ارومیه بودند که به یکی از سه مرکز مشاوره و خدمات روان-شناختی پندار، روان بنیان و بهراز مراجعه کرده بودند که از میان آن ها تعداد 30 نفر با توجه به مصاحبه ساختار یافته بر مبنای راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی و نمره های برش 20 تا 28 در آزمون افسردگی بک به صورت نمونه گیری هدفند انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس افسردگی بک (2001)، پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورن (2003) و آشفتگی رابطه زوجی براتی و ثنایی (1394) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که زوج درمانی شخصیتی- سیستمی بر آشفتگی رابطه زوجی و تمایزیافتگی در زنان دارای اختلال افسرده تأثیر دارد و آشفتگی رابطه زوجی را به طور معناداری کاهش داده و میزان تمایزیافتگی را افزایش می دهد. بنابراین توجه به زوج درمانی شخصیتی- سیستمی نقش مهمی در کاهش آشفتگی رابطه زوجی و بهبود تمایزیافتگی زنان دارای اختلال افسرده دارد.
اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران بای پس عروق کرونری: یک کارآزمایی بالینی تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
167 - 175
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران بای پس عروق کرونری انجام گرفت. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری پژوهش را 30 نفر از بیماران بیمارستان شهید مدنی تبریز که در بازه زمانی 15 مرداد 1398 تا 15 مرداد 1399 تحت جراحی بای پس عروق کرونری قرار گرفته اند، تشکیل می دادند که به همراه همسران خود در پژوهش شرکت کردند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زوج) و کنترل (15 زوج) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش زوج درمانی شناختی-رفتاری داتیلیو قرار گرفت ولی گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. آزمودنی های هر دو گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه پژوهش پاسخ دادند. برای گردآوری داده ها از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) استفاده شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که زوج درمانی شناختی-رفتاری باعث بهبود علایم افسردگی، اضطراب و استرس بیماران بای پس عروق کرونری می شود (001/0P=). زوج درمانی شناختی-رفتاری با ایجاد تغییر در شناخت ها و رفتارهای زوجین با استفاده از تکنیک های متعدد و آموزش مهارت های مؤثر می تواند به بهبود روابط زوجین و افزایش حمایت عاطفی آنان و در نتیجه درمان اختلالات روانشناختی بیماران مؤثر باشد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
177 - 186
حوزه های تخصصی:
برخی از افراد علیرغم طبیعی یا تقریباً طبیعی بودن ظاهر جسمانی، اشتغال ذهنی مداومی درباره ظاهر جسمانی خود دارند. پژوهش هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین-فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون به همراه گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن در کلینیک پویش فهیم شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند، که از بین آنان تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس اصلاح شده ییل- براون برای اختلال بدشکلی بدن، پرسشنامه خودتفسیری هاردین و همکاران، پرسشنامه خلاقیت عاطفی آوریل و پرسشنامه تنظیم هیجان بین فردی هافمن و همک اران بودند. گروه آزمایش مهارت تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس در طی 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. داده های جمع آوری شده توسط تحلیل کوواریانس یک راهه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن اثربخش می باشد (05/0>P). بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش خودتفسیری مستقل، افزایش خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجانی بین فردی دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن اثربخش است.
نقش وسواس در رشد مسیر شغلی، تصمیم گیری شغلی و هویت شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال وسواس فکری- عملی یکی از انواع اختلالات روان رنجور است که در گروه اختلالات اضطرابی قرار می گیرد، به گونه ای که انتظار می رود رشد مسیر شغلی را در افراد تحت تأثیر قرار دهد از این رو هدف در این پژوهش، مقایسه افراد مبتلا به وسواس فکری - عملی و عادی در رشد مسیر شغلی، تصمیم گیری و هویت شغلی بود. روش پژوهش علی- مقایسه ای و جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 96-1395بوده است. بدین منظور به شیوه نمونه گیری تصادفی زمانی از بین دانشجویان دانشگاه اصفهان که به مرکز مشاوره مراجعه نموده اند با استفاده از آزمون تشخیص وسواس یل براون مورد ارزیابی قرار گرفته و تعداد 85 نفر دارای اختلال وسواس فکری-عملی و 50 عادی تشخیص داده شده اند. افراد نمونه به پرسشنامه های رشد مسیر شغلی فرم کوتاه ویرایش استرالیا(کرید و پاتون، 2004)، موقعیت شغلی من(هالند و همکاران، 1980)، بی تصمیمی شغلی(اوسیپو و همکاران، 1976) خودآگاهی مسیر شغلی( کرمانی، 1390) پاسخ دادند. نتایج نشان داد، دو گروه هم افراد مبتلا به وسواس فکری- عملی و عادی در متغیرهای طرح ریزی، کشف، خودآگاهی و بی تصمیمی(001/0>p) و متغیر تصمیم گیری (05/0>p) تفاوت معنی دار داشتند. اما تفاوت دو گروه در متغیر هویت شغلی غیر معنی دار بود. اختلال وسواس در رشد مسیر شغلی و تصمیم گیری شغلی نقش معنی داری دارد. هم چنین نتایج تحلیل تمایزات نشان داد که در حدود 50 درصد از واریانس عضویت گروهی توسط متغیرهای پژوهش تبیین می شود. لذا به نظر می رسد توجه به این متغیرها در فرایند مشاوره شغلی به افراد وسواسی نقش مهمی دارد.
بررسی نقش ذهن آگاهی و اشتیاق شغلی در پیش بینی کیفیت زندگی کاری پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ﭘﺮﺳﺘﺎران ﺗﻨﺶ زﯾﺎدی ﻣﺘﺤﻤﻞ می شوند ﮐﻪ می تواند آﺛﺎر ﻧﺎﺧﻮﺷﺎﯾﻨﺪی را در اﺑﻌﺎد ﻓﺮدی و حرفه ای ﺑﺮ ﺟﺎی ﮔﺬارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ذهن آگاهی و اشتیاق شغلی در پیش بینی کیفیت زندگی کاری پرستاران بود. روش: ﻃﺮح ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ و از ﻧﻮع پژوهش های ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ می باشد. جامعه آماری در این پژوهش تمام پرس تاران شاغل در بخش های مختلف بیمارستان های دولت ی شهر تهران در سال 1400 بودند که 314 نفر به صورت در دسترس در این مطالعه شرکت کردند. از مقیاس ذهن آگاهی، پرسشنامه کیفیت زندگی کاری پرستاری و پرسشنامه اش تیاق ش غلی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با بهره گیری از نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافته ها: ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ذﻫﻦ آﮔﺎﻫﯽ، کیفیت زندگی کاری همبستگی ﻣﺜﺒﺖ و معنی داری وﺟﻮد دارد و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﯿﻦ اشتیاق شغلی و کیفیت زندگی کاری ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ وﺟﻮد داشت. با در دﺳﺖ داﺷﺘﻦ ﻧﻤﺮات مؤلفه های ذهن آگاهی و اشتیاق شغلی ﭘﺮﺳﺘﺎران، می توان ﻣﯿﺰان کیفیت زندگی کاری آن ها را پیش بینی ﮐﺮد (001/0>p). ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﯿﺮی: با توجه ﺑﻪ ﻧﺘﺎﯾﺞ به دست آمده ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﺎ افزایش ذﻫﻦ آﮔﺎﻫﯽ و اشتیاق شغلی، ﻣﻬﺎرت کیفیت زندگی کاری ﭘﺮﺳﺘﺎران را ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺨﺸﯿﺪ ﺗﺎ از ﻃﺮﯾﻖ آﮔﺎﻫﯽ از ﻫﯿﺠﺎﻧﺎت، از آن ها ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﻨﺪ و ﻋﻤﻠﮑﺮدﺷﺎن ﺑﻬﺒﻮد ﯾﺎﺑﺪ.
تأثیر مداخله چندبعدی معنوی بر کورتیزول بزاقی، آشفتگی های روان شناختی و ادراک بیماری پس از جراحی بای پس عروق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه بیماری قلبی یکی از شایع ترین بیماری های مزمن است که تحت تأثیر آشفتگی های هیجانی قرار دارد، تعدیل این هیجان ها در بهبودی وضعیت بیمار نقش اساسی دارد، هدف از این پژوهش بررسی اثر مداخله چندبعدی معنوی بر کورتیزول بزاقی، ادراک بیماری و آشفتگی های روان شناختی بیماران جراحی بای پس عروق کرونری بود. مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و طرح پیش آزمون−پس آزمون با پیگیری یک ماهه و سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش بیمارانی بودند که جراحی پیوند عروق کرونر داشتند و به مرکز بازتوانی بیمارستان قلب تهران مراجعه کردند. سی نفر به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه 21DASS−، کیت کورتیزول بزاقی و ادراک بیماری IPQ−R بود. گروه آزمایش طی ده جلسه 90 دقیقه ای در معرض متغیر مستقل (مداخله چندبعدی معنوی) قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که بین میانگین مقیاس های پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، ادراک بیماری (168/211F=، 001/0>p)، کورتیزول بزاقی (436/89F=، 001/0>p)، استرس (196/251 F=،001/0>p)، اضطراب (896/209F=، 001/0>p) و افسردگی (042/143F=، 001/0>p) تفاوت معنا داری بین گروه آزمایش و گروه کنترل وجود دارد؛ بنابراین با توجه به نتایج پژوهش می توان ادعا کرد که مداخله چندبعدی معنوی بر کورتیزول بزاقی، ادراک بیماری و آشفتگی های روان شناختی بیماران مؤثر بوده است.
اثربخشی کرامت درمانی به شیوه آنلاین در کاهش پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان های متاستاتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
91 - 106
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی کرامت درمانیِ آنلاین بر کاهش پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان های متاستاتیک طراحی و اجرا شد . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و در قالب بلوک بندی بود. جامعه آماری را زنان مبتلا به سرطان های متاستاتیک مراجعه کننده به مؤسسه کنترل سرطان ایرانیان (مکسا) تهران، در تابستان و پاییز 1399، تشکیل می دادند که از میان آنها 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارش شدند. همچنین شرکت کنندگان بر اساس عملکرد تسکینی در سه سطح قرار گرفتند و پریشانی روان شناختی هر شرکت کننده پیش و پس از مداخله با استفاده از مقیاس افسردگی-اضطراب-استرس، مورد سنجش قرار گرفت. گروه آزمایش در سه جلسه انفرادی 40-60 دقیقه ای کرامت درمانی آنلاین شرکت کرد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و در 23-SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که کرامت درمانی در کاهش پریشانی روان شناختی گروه آزمایش اثربخش بوده است (01/0>P). همچنین کرامت درمانی در سطوح پایین تر عملکرد تسکینی مفیدتر بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، توصیه می شود روان سرطان شناسان و متخصصان در حوزه مراقبت تسکینی از کرامت درمانی آنلاین برای بهبود پریشانی روان شناختی بیماران مبتلا به سرطان های متاستاتیک استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی با طرحواره درمانی گروهی بر پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
654 - 671
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی با طرحواره درمانی گروهی بر پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش شبه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی مراجعهکننده به بیمارستان آزادی شهر تهران در سال 99-1398 بودند، که تعداد 45 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (15 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. ابزارهای اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس پریشانی روانشناختی (کسلر و همکاران، 2002) بود. پس از اتمام هشت جلسه رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی (هفته ای دو جلسه به مدت 4 هفته) و هشت جلسه طرحواره درمانی گروهی (هفته ای دو جلسه به مدت 4 هفته) در گروههای آزمایشی، مجدداً پرسشنامههای مذکور بلافاصله و پس از سه ماه به ترتیب به عنوان پس آزمون و پیگیری در گروهها تکمیل شد. نتایج با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر) در نرمافزار SPSS.23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که هر دو درمان بر پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی از مرحله پیشآزمون، به پسآزمون و پیگیری موثر بودند (001/0=p)؛ نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نیز نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی نسبت به طرحواره درمانی گروهی تاثیر بیشتری در کاهش پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی از مرحله پیشآزمون، به پسآزمون و پیگیری دارد (001/0=p). نتیجه گیری: آموزش استفاده از رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در کاهش پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی توصیه میشود.
مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی در زنان متأهل براساس جهت گیری دینی با میانجیگری معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی در زنان متأهل براساس جهت گیری دینی با میانجیگری معنویت بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر زنان متأهل مراجعه کننده به سراهای محله به تعداد 1095000 نفر در سال 1397 بودند که از میان آن ها 347 نفر به روش تصادفی دو مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)؛ مقیاس تجارب معنوی روزانه اندروود و ترسی (2002) و پرسشنامه جهت گیری دینی آلپورت و راس (1967) بود. داده های پژوهش حاضر با استفاده از الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: در پژوهش حاضر ضریب مسیر غیرمستقیم بین جهت گیری مذهبی بیرونی (001/0=P، 104/0=β) و جهت گیری مذهبی درونی (001/0=P، 201/0=β) و تعهد زناشویی مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجه-گیری: به نظر می رسد زمانی که تعارضات زوجین چنان بالا می گیرد که فروپاشی زندگی خانوادگی، آنها را تهدید می کند زوجین مذهبی با تکیه بر اصول دینی و معنویت دست به مقابله می زنند. توجه بیشتر به نقش باورهای مذهبی و معنویت در افزایش تعهد زناشویی در تمامی نهادهای جامعه به ویژه خانواده ضروری می نماید.
چالش های زناشویی زوج های نابارور: یک بررسی پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و تعیین چالش های زناشویی زوج های نابارور بود. روش پژوهش: روش تحقیق پژوهش حاضر، شیوه کیفی با رویکرد پدیدارشناسی است، دامنه شمول پژوهش زنان و مردان ناباروری هستند که برای درمان پیشرفته ناباروری به پژوهشگاه رویان و دفتر مددکاری اجتماعی و مشاوره خانواده مراجعه کرده اند. پژوهشگر با شیوه نمونه گیری هدفمند و با مصاحبه نیمه ساخت یافته با 15 زوج پرداخت و داده های بدست آمده را بر اساس شیوه عملی کولایزی تحلیل کرد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر با بررسی و دسته بندی کدهای توصیفی حاصل از متون مصاحبه، 27 مقوله فرعی را شناسایی نموده و با توجه به شباهت و قرابت معنایی آنها، در 6 مفهوم اصلی شامل: چالش در تصمیم گیری و پذیرش درمان، چالش های مربوط به کنش ها و واکنش های خانواده و اطرافیان، نگرانی از عدم پذیرش فرهنگی و اجتماعی و دغدغه های شرعی، نگرانی های ناشی از احتمال بروز نقایص جسمی، ذهنی و رفتاری کودک، چالش های تأثیرگذار بر زندگی مشترک و چالش های اقتصادی درمان ناباروری دسته بندی نموده است. نتیجه گیری: مضمون های استخراج شده مشخص نمود که ناباروری می تواند سراسر زندگی زوج نابارور را تحت تاثیر قرار دهد. به نظر می رسد استفاده گسترده تر از خدمات مشاوره مامایی و روانشناسی برای زوج های نابارور و اطرافیان آنها در مراکز درمان ناباروری، برای این زوجها کمک کننده است.
مدل طلاق عاطفی براساس تمایز یافتگی با نقش میانجی ساختار شخصیت و تجربه مایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش: با توجه به شاخص ها و اهداف تحقیق، پژوهش انجام شده توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه ی والدین دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و راهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1399 بود. روش نمونه گیری بصورت تصادفی چند مرحله ای وحجم نمونه آماری براساس نرم افزارsample power (350 نفر) در نظر گرفته شد و مورد تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن(2008)، تمایز یافتگی اسکورن و فریدلندر (1989)، ساختار شخصیت نئو(NEO-AC) مک کری و کاستا(1992)، تجربه مایی ویدز و نیس بک و بودنمانن(2013) مورد استفاده قرار گرفته و بر روی نمونه مورد نظر اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و معادلات ساختاری smartpls تحلیل شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد ارائه مدل طلاق عاطفی براساس تمایز یافتگی با نقش میانجی ساختار شخصیت و تجربه مایی در والدین دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره وراهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران با مدل نظری مطابقت داشته و از برازش مطلوبی برخوردار است، همچنین بین مولفه های تمایز یافتگی، ساختار شخصیت و تجربه مایی با طلاق عاطفی رابطه معناداری وجود داشت و از طرفی بین مولفه های تمایز یافتگی با طلاق عاطفی و میانجیگری ساختار شخصیت و تجربه مایی در والدین دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران شدت اثر مطلوبی وجود داشته بود. نتیجه گیری: تمایز یافتگی، ساختار شخصیت و تجربه مایی هر یک از زوجین بر مبنای درک متقابل نیازهای یکدیگر می تواند پیش بینی کننده تعهد زناشویی در بافت روابط زناشویی کارآمد و ایجاد صمیمیت، تعهد در روابط و کاهش بروز طلاق عاطفی در زوجین گردد.
ارائه مدل ساختاری خردمندی در زوجین بر اساس هوش اخلاقی با نقش واسطه ای ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
147 - 165
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری خردمندی در زوجین بر اساس هوش اخلاقی با نقش واسطه ای ذهن آگاهی انجام شد. روش پژوهش: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین (زن و شوهر) در شهر تهران در سال 1400-1399 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 380 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای خردمندی (آردلت، 2003)، هوش اخلاقی (لنیک و کیل، 2011) و ذهن آگاهی (ریان و براوان، 2003) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS-V23 و Amos-V8.8 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد هوش اخلاقی اثر مستقیم بر خردمندی داشته است، رابطه هوش اخلاقی با خردمندی به صورت مستقیم برابر (63/4 = t و 51/0=β) است. همچنین نتایج نشان داد که اثر غیرمستقیم هوش اخلاقی بر خردمندی زوجین به واسطه ذهن آگاهی مورد تأیید بوده است (05/0=P). نتیجه گیری: بنابراین این مدل می تواند الگوی مناسبی برای شناسایی عوامل موثر بر خردمندی زوجین باشد و نتایج آن در راستای برنامه ریزی برای افزایش ذهن آگاهی و هوش اخلاقی در زوجین استفاده شود. لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
اثربخشی آموزش غنی سازی روابط زوجین با رویکرد متمرکز بر هیجان بر رفتارهای کنترل گرایانه در زنان و مردان مواجه شده با خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
230 - 245
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش غنی سازی روابط زوجین با رویکرد متمرکز بر هیجان بر رفتارهای کنترل گرایانه در زنان و مردان مواجه شده با خیانت همسر بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان و مردان مواجه شده با خیانت همسر شهر تهران در سال 1399-1398 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 40 نفر انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رفتارهای کنترل گرایانه گراهام کوان و آرچر (2005) بود. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله غنی سازی روابط زوجین متمرکز بر درمان هیجان مدار قرار گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد روش آموزش متمرکز بر هیجان بر نمرات رفتارهای کنترل گرایانه (47/4=F، 040/0=P) در زنان و مردان مواجه شده با خیانت همسر موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که روش آموزش غنی سازی روابط زوجین متمرکز بر رویکرد هیجان مدار، الگویی اثربخش در زنان و مردان آسیب دیده از خیانت همسر است و می تواند به عنوان یکی از روش های درمانی و یا آموزشی در برنامه های زوج درمانی به کاربرده شود.
مدل معادله ساختاری روابط بین خودآگاهی هیجانی نوجوانان و استرس والدگری، سبک فرزندپروری و خودانتقادی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
269 - 276
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با عنوان "پیش بینی خودآگاهی هیجانی نوجوانان بر مبنای استرس والدگری، سبک فرزندپروری و خودانتقادی والدین بود که در سال ۱۴۰۰ در شهر یزد انجام شده است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی-همبستگی با روش پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه نوجوانان (12-19) ساله به همراه والدینشان بود که ۲۲۰ (۱۰۱ پسر، ۱۱۹ دختر) نوجوان به همراه یکی از والدینشان که به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شده بودند. داده های پژوهش توسط پرسش نامه های خودآگاهی هیجانی ریف و همکاران(2007)، استرس والدگری آبیدین(1990)، سبک فرزندپروری بامریند(1991) و خودانتقادی تامپسون و زوروف(2004)، با استفاده از نرم افزار spss و آموس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که هر سه متغیر استرس والدگری، سبک فرزندپروری و خودانتقادی والدین به طور مستقیم بر خودآگاهی هیجانی نوجوان تأثیر می گذارند. خودانتقادی والدین و آگاهی هیجانی نوجوان رابطه معکوس و معنادار ((P<0.001)استرس والدگری و آگاهی هیجانی ارتباط معکوس و معنادار (P<0.05)، سبک فرزندپروری مقتدرانه رابطه مستقیم و معنادار (P<0.001)سبک فرزندپروری سهل گیرانه و آگاهی هیجانی رابطه معکوس و معنادار داشتند (P<0.001) اما بین سبک فرزندپروری استبدادی و آگاهی هیجانی ارتباط معناداری یافت نشد(P>0.05). بنابراین می توان نتیجه گرفت خودانتقادی والدین، استرس والدگری و سبک فرزند پروری والدین می تواند به طور مستقیم بر آگاهی هیجانی نوجوانان تاثیر بگذارد.
ارائه مدل روابط ساختاری نگرش های ناکارآمد و هوش معنوی با اضطراب کرونا از راه میانجی گری سرسختی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل روابط ساختاری نگرش های ناکارآمد و هوش معنوی با اضطراب کرونا از راه میانجی گری سرسختی روان شناختی صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 400-1399 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 210 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب بیماری کرونا ویروس (CDAS)، مقیاس نگرش های ناکارآمد (DAS)، مقیاس خودارزیابی هوش معنوی (SISRI) و مقیاس سرسختی لانگ و گولت (LGHS) بود. تحلیل داده ها به روش آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نگرش های ناکارآمد و سرسختی روان شناختی بر اضطراب کرونا اثرمستقیم دارند (01/0>p)؛ اما هوش معنوی اثرمستقیم بر اضطراب کرونا نداشت (05/0<p). همچنین، بر اساس یافته ها این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود (03/0=RMSEA، 99/0=GFI، 97/0=AGFI، 99/0=CFI، 22/1=X2/df) و مسیرهای غیرمستقیم نگرش های ناکارآمد و هوش معنوی از راه نقش میانجی سرسختی روان شناختی بر اضطراب کرونا معنادار بودند (01/0>p). نتیجه گیری: نگرش های ناکارآمد هم به طور مستقیم و هم به واسطه سرسختی روان شناختی بر اضطراب کرونا موثر بود؛ اما هوش معنوی فقط با واسطه گری سرسختی روان شناختی باعث کاهش اضطراب کرونا می شد. به نظر می رسد توجه به مدل ارائه شده، در برنامه درمانی و مشاوره ای دانشجویان مفید خواهد بود.
اثر بخشی روان پویشی کوتاه مدت بر ترس از ارزیابی منفی ، نارضایتی بدنی و کاهش علائم افراد مبتلا به بدشکلی بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی روانپویشی کوتاه مدت بر ترس از ارزیابی منفی ، نارضایتی بدنی و کاهش علائم افراد مبتلا به بدشکلی بدنی در شهر اصفهان در سال ۱۳۹۹ بود .طرح پژوهش از نوع پژوهش موردی است . در این پژوهش 3 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تک موردی(A-B-A) استفاده شد. پس از تعیین خط پایه مداخله را آغاز و هشت جلسه ی یکساعته به فراخور حال بیمار درمان روان پویشی فشرده و کوتاه مدت بر روی هریک از افراد نمونه انجام شد و در نهایت به منظور تعیین اثربخشی درمان روانپویشی کوتاه مدت بر ترس از ارزیابی منفی و نارضایتی بدنی و کاهش علائم افراد مبتلا به بدشکلی بدنی مجددا درمانجویان توسط پرسشنامه ها بعد از پایان هر جلسه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که در رابطه با متغیر ترس از ارزیابی منفی، درمان روان پویشی کوتاه مدت با تاثیر بسیار خوب برای مورد اول، مورد دوم و مورد سوم نتیجه داده است . در رابطه با نارضایتی بدنی، درمان روان پویشی کوتاه مدت با تاثیر بسیار خوب برای مورد دوم و با تاثیر نسبتاً خوب برای مورد اول، سوم نتیجه داده است .در رابطه با متغیر علایم بدشکلی بدنی با تاثیر نسبتاً خوب برای مورد اول، دوم و سوم بوده است.در نهایت بر اساس نتایج حاصله می توان گفت روانپویشی کوتاه مدت بر ترس از ارزیابی منفی و نارضایتی بدنی و کاهش علائم افراد مبتلا به بدشکلی بدنی تاثیر دارد.
روایابی نسخه فارسی مقیاس پذیرش بیماری در بین زنان 18 سال به بالا در دوره شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
131 - 142
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف روایابی نسخه فارسی مقیاس پذیرش بیماری (PDAS) در بین زنان 18 سال به بالا در دوره شیوع کووید-19 در پاییز سال 1400 انجام شد. ابزار مورد استفاده نسخه اصلاح شده مقیاس پذیرش بیماری (لئونگ و همکاران، 2021) بوده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل عاملی اکتشافی؛ تحلیل عاملی تاییدی و ضریب آلفای کرونباخ بوده است. نتایج نشان داد شاخص های برازندگی در ساختار عاملی بدست آمده طی تحلیل اکتشافی دارای NFI، NNFI، GFI، CFI، IFI، RFI در محدوده 9/0 بوده است که در سطح خطای RMSEA مورد تایید واقع شد. این مطلب بیانگر تایید روایی سازه نسخه فارسی ابزار مورد بررسی بوده است. ضریب آلفای کرونباخ نیز برای تک تک خرده مقیاس ها و نیز مقیاس کل بالاتر از 7/0 حاصل شد. در خصوص سطوح پذیرش بیماری نیز، یافته ها نشان داد 8/48 درصد سطح پایین پذیرش بیماری، 8/43 درصد سطح متوسط پذیرش بیماری و 5/7 درصد سطح پذیرش خوب از بیماری را دارا هستند. با توجه به اینکه روایی این ابزار مورد تایید واقع شده است، استفاده از این ابزار در مراکز مشاوره خانواده، مراکز نگهداری افراد دارای بیماری زمینه ای، بیماران مبتلا به بیماری های صعب العلاج یا افراد دارای نیازهای ویژه جهت اندازه گیری میزان پذیرش بیماری افراد پیشنهاد می گردد.
اثربخشی آموزش پیشگیری از ابتلا به بیماری کووید-19 بر اضطراب بیماری کرونا در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
109 - 121
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: کروناویروس، یک بیماری حاد تنفسی، اولین بار در دسامبر 2019 در ووهان چین گزارش شد. ظهور مسائل مربوط به سلامت روان در طول همه گیری COVID-19 کاملاً غیرمنتظره نبود. مواردی از افزایش علائم استرس، سردرگمی، خشم، اضطراب و افسردگی گزارش شده است. ادبیات مربوط به مداخلات یا دستورالعمل ها برای مدیریت اثرات سلامت روانی ویروس محدود است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش پیشگیری از ابتلا به بیماری کووید-19 بر اضطراب بیماری کرونا در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک طرح آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شیراز بود که به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر (در دو گروه 15 نفری آزمایش و گروه کنترل) انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: یافته های این پژوهش نشان داد که بعد از مداخله آموزشی، میانگین نمرات اضطراب بیماری کرونا و مولفه های آن (علائم جسمانی و روانی) در گروه آزمایش بطور چشمگیری نسبت به گروه کنترل در پس-آزمون کاهش یافت. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که ترکیبی از پروتکل های آموزشی برای پیشگیری و افزایش آگاهی در مورد ویروس کرونا و نحوه انتشار آن، آموزش تکنیک های ذهن آگاهی و اصلاح تفکر معیوب موجب کاهش قابل ملاحظه ای در اضطراب بیماری کرونا شده است.
اثربخشی روایت درمانی گروهی بر سرزندگی تحصیلی و بهبود روابط والد- فرزندی در دانش آموزان مقطع متوسطه اول
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
51 - 69
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روایت درمانی گروهی بر بهبود روابط والد- فرزندی و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه پژوهش به حجم 40 نفر از بین کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول منطقه 12 استان تهران به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20نفر) و کنترل (20نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون مقیاس ارزیابی روابط والد- فرزند (فاین، مورلند و اسچووبل، 1983) و سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) را تکمیل کردند و آزمودنی های گروه آزمایش در معرض 8 جلسه 120 دقیقه ای روایت درمانی گروهی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج نشان دادند روایت درمانی گروهی به بهبود روابط والد- فرزندی و افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان در مرحله پس آزمون منجر می شود. با توجه به نتایج، روایت درمانی گروهی بر بهبود روابط والد- فرزندی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه اول مؤثر است.