مدل طلاق عاطفی براساس تمایز یافتگی با نقش میانجی ساختار شخصیت و تجربه مایی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
روش پژوهش: با توجه به شاخص ها و اهداف تحقیق، پژوهش انجام شده توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه ی والدین دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و راهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1399 بود. روش نمونه گیری بصورت تصادفی چند مرحله ای وحجم نمونه آماری براساس نرم افزارsample power (350 نفر) در نظر گرفته شد و مورد تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن(2008)، تمایز یافتگی اسکورن و فریدلندر (1989)، ساختار شخصیت نئو(NEO-AC) مک کری و کاستا(1992)، تجربه مایی ویدز و نیس بک و بودنمانن(2013) مورد استفاده قرار گرفته و بر روی نمونه مورد نظر اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و معادلات ساختاری smartpls تحلیل شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد ارائه مدل طلاق عاطفی براساس تمایز یافتگی با نقش میانجی ساختار شخصیت و تجربه مایی در والدین دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره وراهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران با مدل نظری مطابقت داشته و از برازش مطلوبی برخوردار است، همچنین بین مولفه های تمایز یافتگی، ساختار شخصیت و تجربه مایی با طلاق عاطفی رابطه معناداری وجود داشت و از طرفی بین مولفه های تمایز یافتگی با طلاق عاطفی و میانجیگری ساختار شخصیت و تجربه مایی در والدین دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران شدت اثر مطلوبی وجود داشته بود. نتیجه گیری: تمایز یافتگی، ساختار شخصیت و تجربه مایی هر یک از زوجین بر مبنای درک متقابل نیازهای یکدیگر می تواند پیش بینی کننده تعهد زناشویی در بافت روابط زناشویی کارآمد و ایجاد صمیمیت، تعهد در روابط و کاهش بروز طلاق عاطفی در زوجین گردد.The model of emotional divorce based on differentiation with the mediating role of personality structure and experience of usness
Aim:The purpose of this study was to present a model of emotional divorce based on differentiation with the mediating role of personality structure and experience of usness in parents of students referring to counseling and guidance centers of the association of parents and educators of Tehran was done. Method: According to the research indicators and goals research, The research method was descriptive-correlational. The statistical population of this study included all parents of students referring to counseling and guidance centers of the association of parents and educators of Tehran in 2020.Sampling method was multistage random sampling and statistical sample size based on sample power software (350 people) was considered and analyzed. Data were collected from the Guttman (2008) Emotional Divorce Questionnaire, Skorn and Friedlander (1989) Differentiation, McCray and Costa(NEO-AC)Personality Structure(1992),Vedes,Nussbeck,Bodenmann (2013) experience of usness were used and run on the desired sample. data were analyzed using SPSS software and smartpls structural equations. Results: The results showed that, present a model of emotional divorce based on differentiation with the mediating role of personality structure and experience of usness in parents of students referring to counseling and guidance centers of the association of parents and educators of Tehran accordance with the theoretical model and has a good fit ,also, was a significant relationship between the components of differentiation, personality structure and experience of usness with emotional divorce, on the other hand, there was a strong effect between the components of differentiation with emotional divorce and mediation of personality structure and experience of usness in the parents of students referring to counseling centers in Tehran. Accordingly, the results show that the differentiation, personality structure and experience of usness of each couple based on mutual understanding of each other's needs can be predictive marital commitment in the context of effective marital relationships and creating intimacy,