فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۴۱ تا ۳٬۹۶۰ مورد از کل ۳۴٬۶۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی در پژوهش حاضر بررسی تاثیر ساختار سازمانی بر رضایت شغلی میان کارکنان موسسه رزمندگان و مدرسه معراج اندیشه است. در این راستا روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق کارکنان موسسه رزمندگان ومدرسه معراج اندیشه هستند که 157 نفر می باشند. نمونه آماری بر اساس جدول مورگان برابر 113 نفر به صورت تصادفی ساده در نظر گرفته شده است. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه ساختار سازمانی مشتمل بر 15 سؤال و پرسشنامه رضایت شغلی مشتمل بر 18 سؤال است که از روایی و پایایی مناسب برخوردار بودند. پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ برای پرسشنامه ساختار سازمانی 86% و برای پرسشنامه رضایت شغلی 89% محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی ساده و چندگانه از نوع گام به گام در محیط نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج حاصل از رگرسیون خطی ساده نشان داد که ابعاد ساختار سازمانی شامل (پیچیدگی، رسمیت و تمرکز) بر رضایت شغلی تاثیر مثبت و معنی داری دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که 7/64 درصد اطلاعات رضایت شغلی کارکنان توسط مؤلفه های رسمیت و تمرکز بیان می شود.
نگرش به خداوند، خود و دیگران در مبتلایان به اسکیزوفرنی، دوقطبی و افسردگی: یک مقایسه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه نگرش به خداوند، نگرش به خود و نگرش به دیگران در مبتلایان به اسکیزوفرنی، دوقطبی و افسردگی بود. پژوهش حاضر به صورت کیفی انجام شد. جامعه آماری شامل بیماران با تشخیص اسکیزوفرنی، دوقطبی و افسردگی بستری در محدوده زمانی بهار و تابستان 1396 بیمارستان 5 آذر گرگان بودند. از جامعه مذکور تعداد 15 نفر از هر گروه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با در نظر گرفتن سن، تأهل و جنسیت همتا شدند. ابزارهای پژوهش شامل چک لیست اطلاعات دموگرافیک و فرم مصاحبه نیمه ساختاریافته براساس متغیرهای تحقیق بود. مصاحبه ها تا رسیدن به غنای مورد نظر و اشباع داده ادامه یافت. نتایج نشان داد افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نسبت به مبتلایان افسردگی و اسکیزوفرنی، نگرش بهتری نسبت به خداوند داشتند و افراد مبتلا به افسردگی نیز نسبت به مبتلایان اسکیزوفرنی از نگرش بهتری نسبت به خداوند برخوردار بودند. افراد مبتلا به افسردگی نسبت به مبتلایان به اسکیزوفرنی و دوقطبی، نگرش بهتری نسبت به خود و دیگران داشتند و افراد مبتلا به دوقطبی نسبت مبتلایان اسکیزوفرنی نیز از نگرش بهتری نسبت خود و دیگران برخوردار بودند. نتایج گویای وجود بخش های سالم این مبتلایان در نگرش نسبت به خداوند، خود و دیگران است که ارتباط و اتحاد درمانی با این بخش های سالم و توانمندی های درونی می تواند هزینه فایده درمان را بهبود ببخشد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر انحراف جنسی،اضطراب اجتماعی و خودکنترلی کاربران سایت های پورنوگرافی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی تنظیم هیجانی بر انحراف جنسی، اضطراب اجتماعی و خودکنترلی کاربران سایت های پورنوگرافی پرداخت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر شامل نوجوانان کاربر فعال شبکه های اجتماعی اینترنتی ساکن شهر آبادان بود که به مراکز مشاوره مراجعه نموده بودند. جهت اعتیاد به شبکه های مجازی از این جامعه نمونه ای شامل 20 نوجوان پسر در رده سنی 14 الی 18 سال، که در طول روز بیش از 3 ساعت وقت خود را در شبکه های مجازی صرف می کردند انتخاب شدند. افراد در هر دو گروه بدون سابقه آموزش های مهارت های شناختی و هیجانی منظم هستند که داوطلبانه و به طور تصادفی در گروه های کنترل و آزمایشی تقسیم و بررسی شد. ابزارهای پژوهش شامل ﻣﻘیﺎس ﭘﺎراﻓیﻠیﺎ (کﻮرت ﻓﺮویﻨﺪ، 1968)، ﻣﻘیﺎس اﺿﻄﺮاب اﺟﺘﻤﺎﻋی ﺑﺮاى ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎنSAS-A ﻻﺟﺮﺳﺎ (١٩٩٨) و پرسشنامه خود کنترلی تانجی (2004) بود و جهت آموزش راهبردهای تنظیم هیجان از محتوای جلسات آموزشی تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس (2014) استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش تنظیم هیجانی در انحراف جنسی، خود کنترلی و اضطراب اجتماعی مؤثر بوده است. به این معنا که آموزش تنظیم هیجانی باعث کاهش انحراف جنسی و اضطراب اجتماعی و افزایش خود کنترلی شده است.
پیش بینی شفقت به خود براساس فرسودگی زناشویی، طلاق عاطفی و درماندگی آموخته شده در زنان متأهل شاغل در شهرداری اصفهان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر به پیش بینی شفقت به خود براساس فرسودگی زناشویی، طلاق عاطفی و درماندگی آموخته شده در بین زنان متأهل شاغل در شهرداری اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل شاغل در شهرداری اصفهان بود. حجم نمونه محاسبه شده 216 نفر زنان متأهل شاغل که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه 26 سؤالی شفقت به خود ریس و همکاران (۲۰11)، پرسشنامه 21 سؤالی فرسودگی زناشویی پاینز (1966)، پرسشنامه 28 سؤالی طلاق عاطفی صفاری نیا، ادب دوست و تقی زاده (1390) و پرسشنامه 24 سؤالی درماندگی آموخته شده سورنتی، فیلیپلو، کاستا و بازای (2014) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری رگرسیون گام به گام و همزمان و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد، فرسودگی زناشویی، طلاق عاطفی و درماندگی آموخته شده توان پیش بینی شفقت به خود را دارد و درصورتی که زنان متأهل شاغل از فرسودگی زناشویی، طلاق عاطفی و درماندگی آموخته شده کمتری برخوردار باشند، می توان پیش بینی کرد که شفقت به خود آن ها نیز بیشتر شود.
مقایسه اثربخشی امیددرمانی و معنویت درمانی بر کیفیت زندگی و شاخص های زیستی زنان مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
200 - 183
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی امیددرمانی و معنویت درمانی بر کیفیت زندگی، قند خون و فشار خون زنان میانسال مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام زنان میانسال مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت، متابولیسم و غدد شهر تهران در سال 1399 بودند که 45 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کوتاه کیفیت زندگی بالینی دیابتی بروس و همکاران (2004) و آزمایش خون جهت اندازه گیری فشارخون و قند خون ناشتا بود. بعد از 8 جلسه 90 دقیقه ای برای هفته ای 1 بار، امیددرمانی و معنویت درمانی برای گروه های آزمایش، داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد معنویت درمانی و امیددرمانی بر کیفیت زندگی (038/0=P) اثر افزاینده داشتند. نتیجه گیری: از جمله تلویحات کاربردی پژوهش حاضر ارائه درمان های روان شناختی برای بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 است. پیشنهاد می شود درمان هایی نظیر امید و معنویت در کنار درمان های دارویی بر بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام گیرد.
اثربخشی طرحواره درمانی و سینما درمانی در بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه و مزاج اجتناب از آسیب در افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی: مطالعه تک موردی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات اختلال شخصیت اجتنابی را اختلالی نسبتاً شایع در بین اختلالات شخصیت گزارش می کند که همبودی زیادی با سایر اختلالات محور یک و دو دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی و سینما درمانی در بهبود طرحواره های ناسازگار و بعد مزاج اجتناب از آسیب در مبتلایان به اختلال شخصیت اجتنابی انجام شد. روش: روش این پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه بود. از میان مراجعه کنندگان ۱۸ الی ۳۵ سال به کلینیک روانشناختی آرمانا در شهر تهران، در سال ۱۴۰۰، ۴ نفر به روش نمونه گیری هدفمند با تشخیص روانپزشک و مقیاس مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته برای اختلالات شخصیت انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه طرحواره یانگ و پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر بود. برنامه درمانی طی ۳۴ جلسه هفتگی ۶۰ دقیقه ای اجرا و مرحله پیگیری به مدت سه ماه بعد از پایان درمان انجام شد. برای تحلیل داده ها از ترسیم نمودار و شاخص های معناداری بالینی استفاده شد. یافته ها: نمرات آزمودنی ها در طرحواره ها، در پایان درمان نسبت به خط پایه سیر نزولی و درصد بهبودی اندک (۴۹-۲۵ درصد)، همچنین در متغیر مزاج اجتناب از آسیب، نمرات نسبت به خط پایه سیر نزولی و درصد بهبودی کمتر از ۲۵ درصد بود. نمرات شاخص های معناداری بالینی (۱/۹۶≤RCI) در هر دو متغیر حاکی از نقش مؤثر روش درمانی بود. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش حاضر طرحواره درمانی و سینما درمانی در درمان طرحواره های ناسازگار مبتلایان به اختلال شخصیت اجتنابی مؤثر بود؛ بنابراین، پیشنهاد می شود این برنامه درمانی در بهبود طرحواره های ناسازگار مبتلایان به اختلال شخصیت اجتنابی استفاده شود.
مدل یابی رابطه بین کامیابی شغلی با انطباق پذیری مسیر شغلی در معلمان: نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مدل یابی رابطه بین کامیابی شغلی با انطباق پذیری مسیر شغلی و نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی در معلمان بود. روش: روش پژوهش توصیفی، همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن شاغل در دوره ابتدایی سازمان آموزش و پرورش شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ای تصادفی تعداد 405 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های کامیابی در کار (پوراث و همکاران، 2011)، پرسشنامه انطباق پذیری مسیرشغلی ساویکاس (2012) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز ،2007 ) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 23 و Lisrel انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ضریب مسیر مستقیم بین انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی با کامیابی شغلی (01/0 P< ، 411/0=β) مثبت و مسیر غیر مستقیم بین سرمایه روانشناختی در رابطه بین انطباق پذیری مسیرشغلی با کامیابی شغلی شغلی (01/0 P< ، 427/0=β) مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش انطباق پذیری مسیرشغلی می تواند کامیابی شغلی را پیش بینی کند و سرمایه روانشناختی نقش واسطه ای مهمی در افزایش کامیابی دارد. بنابراین توجه به عوامل جریان ساز انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی اهمیت زیادی دارد.
بررسی الگوی نقش های مراقبتی زن در نظام خانواده مبتنی بر شخصیت حضرت فاطمه (سلام الله علیها)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
40 - 61
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بازترسیم نقش های مراقبتی زن در نظام خانواده بر اساس سیره و شخصیت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) انجام شد. روش: در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون به منابعی که در ارتباط با زندگانی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نگاشته شده بود توجه شد که این منابع همان جامعه ی آماری پژوهش نیز به حساب می آمد. همچنین با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، سه منبع مورد انتخاب قرار گرفتند که اشباع نظری در استخراج داده های منبع سوم محقق شد. پس از آن داده ها در سه موقعیت فرزندی، مادری و همسری و سه سطح مضامین اولیه، ثانویه و شبکه ای ارائه گشت. سپس برای ارزیابی کیفیت داده های تحقیق از روش زاویه بندی از نوع داده ها استفاده شد. از این رو داده های به دست آمده از تحلیل مضمون به چهار نفر از متخصصان اسلامی / روانشناسی عرضه شد و داده های مربوط به نقش-های مراقبتی زن تدوین شد و یک مدل نهایی به دست آمد. یافته ها: در ارتباط با موقعیت فرزندی 2 مضمون شبکه ای حمایت و احترام به دست آمد. در موقعیت مادری 5 مضمون شبکه ای حمایت، محبت، هدایت و تربیت، احترام و عدالت به دست آمد. در نهایت ارتباط با موقعیت همسری 5 مضمون شبکه ای حمایت، سلامت، احترام، سازگاری و محبت به دست آمد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش نقش های مراقبتی استخراج شده از سیره ی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بیان گر جایگاه مهم و ظرفیت های گسترده ی وجود زن است. این ظرفیت ها به حدی است که به او این امکان را می دهد نقش آفرینی قابل توجهی در خانواده داشته باشد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و ذهن آگاهی بر کیفیت خواب و توانایی های شناختی زنان مبتلا به بی خوابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان بی خوابی مبتنی بر ذهن آگاهی و شناختی-رفتاری بر کیفیت خواب و توانایی های شناختی زنان مبتلا به بی خوابی انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش زنان با اختلال بی خوابی بودند که در سال 1399 به مرکز مشاوره یکی از دانشگاه های تهران مراجعه کرده بودند و از میان آن ها تعداد 63 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 21نفر) جای داده شدند. هر دو گروه آزمایش به طور جداگانه در طی 8 جلسه، هفته ای یک جلسه ی 45 تا 60 دقیقه ای و به صورت انفرادی، تحت درمان قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه کیفیت خواب و توانایی های شناختی پیش از آغاز درمان، پایان جلسات درمان و 3ماه بعد به صورت انفرادی اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو درمان بی خوابی مبتنی بر ذهن آگاهی و شناختی-رفتاری بر کیفیت خواب و توانایی های شناختی زنان مبتلا به بی خوابی تأثیرگذار بود. بین دو گروه در اثرگذاری تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین تفاوت بین پس آزمون و پیگیری معنادار نبود. نتیجه گیری: درمان بی خوابی مبتنی بر ذهن آگاهی و شناختی-رفتاری با کاهش برانگیختگی فیزیولوژیکی و نشخوار فکری، افزایش توجه و تمرکز می توانند کیفیت خواب و توانایی های شناختی را بهبود بخشند. بنابراین کاربرد دو روش درمان برای کاهش مشکلات زنان مبتلا به بی خوابی پیشنهاد می شود.
پیش بینی رفتارهای پرخطر براساس سبک های دلبستگی ناایمن: بررسی نقش میانجی ظرفیت تاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نتایج مطالعات نشان داده که دلبستگی نا ایمن با رفتارهای پر خطر ارتباط دارد. اما مکانیزم زیربنایی این رابطه بررسی نشده است. از این رو، مطالعه ی حاضر به منظور بررسی نقش میانجی ظرفیت تاملی در ارتباط بین سبک های دلبستگی ناایمن و رفتارهای پر خطر انجام گرفته است. روش کار: این مطالعه یک پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. نمونه مورد مطالعه شامل دانشجویان شهر تهران بودند که از بین آن ها 329 به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های ظرفیت تاملی، سبک های دلبستگی ناایمن و پرسشنامه رفتارهای پر خطر را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده ی اثر مستقیم ظرفیت تاملی بر رفتارهای پرخطر بود. همچنین نقش میانجی ظرفیت تاملی بین سبک های دلبستگی و رفتارهای پرخطر معنادار بود. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که دلبستگی ناایمن به همراه ظرفیت تاملی نقش مهمی در شکل گیری رفتارهای پرخطر دانشجویان دارند. به همین دلیل مداخلات روان درمانی برای پیشگیری از شکل گیری این رفتارهای پرخطر از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند.
اثر بخشی بسته های آموزشی کاهش قلدری سایبری ویژه دانش آموزان و والدین بر عزت نفس و رضایت از زندگی دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
157-174
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر عبارت است از اثربخشی بسته های آموزشی کاهش قلدری سایبری (ویژه دانش آموزان و والدین) بر عزت نفس و رضایت از زندگی در دانش آموزان دبیرستانی بود. روش کار به صورت شبه آزمایشی از نوع(پیش آزمون-پس آزمون) با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دبیرستانی(دوره دوم) قلدر سایبری(مرتکبین) در شهرستان گچساران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. در روش نمونه گیری پژوهش حاضر، ابتدا پرسش نامه قلدری سایبری به دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی داده شد. سپس بعد از تجزیه و تحلیل نتایج، دانش آموزان قلدر سایبری(مرتکبین) شناسایی شدند، 15 نفر به عنوان گروه آزمایش و 15 نفر به صورت کنترل گمارده شدند. هر دو گروه پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت(1968) و رضایت از زندگی(هیوبنر،2001) را به عنوان پیش آزمون و سپس بعد از اجرای بسته های آموزشی، به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. بسته های آموزشی پس از اعتبار یابی بیرونی(اجرایی) در قالب مطالعه مقدماتی بر روی یک گروه نمونه 4 نفری برای مرتکبین قلدری سایبری به مدت 10 جلسه و والدین مرتکبین قلدری سایبری 4 جلسه اجرا و موارد نقص و ابهامات بررسی و برطرف گردید. سپس اجرای اصلی انجام گرفت و داده های پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی تحلیل شد. جهت بررسی فرضیات از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که تفاوت بین پیش آزمون با پس آزمون در نمرات همه متغیرهای پژوهش معنادار شده است(001/0>p). بنابراین بسته های آموزشی کاهش قلدری سایبری می تواند برای بهبود متغیرهای وابسته پژوهش استفاده شود.
عوامل تدریس اثربخش از دیدگاه دانشجویان بر مبنای روش بنیاد بخشی نظریه
حوزههای تخصصی:
تدریس مهم ترین کارکرد نظام آموزش عالی است و اثربخشی آن اهمیت بسیاری دارد. پژوهش های انجام شده در زمینه تدریس اثربخش اکثراً با رویکرد کمی این موضوع را بررسی کرده اند، همچنین تعداد محدودی از پژوهش ها به بررسی دیدگاه دانشجویان به روش کیفی و با انجام مصاحبه های عمیق پرداخته اند، لذا هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل اثربخشی تدریس از دیدگاه دانشجویان و بر مبنای روش پژوهش بنیادبخشی نظریه است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان موفق و ناموفق ترم پنجم و بالاتر دانشگاه بیرجند هستند. علت انتخاب دانشجویان ترم پنجم و بالاتر، تجربه کافی آن ها از نحوه تدریس اساتید و قدرت تشخیص عوامل مؤثر و غیرمؤثر در تدریس اثربخش هستند. 32 نفر از دانشجویان دانشگاه بیرجند به روش نمونه گیری هدفمندِ ترکیبی انتخاب و با آنان مصاحبه شد. بر اساس یافته ها عوامل مؤثر در تدریس اثربخش در سه بخش عوامل زمینه ای (امکانات دانشگاهی، برنامه ریزی آموزش و جو هم کلاسی ها)، موجبات علّی (نقش استاد و نقش دانشجو) و پیامدها (تحول منش دانشجو) شناسایی و در قالب مدلی نظری ارائه شدند. «جذب دانشجو» مقوله ی مرکزی تدریس اثربخش شناسایی شده است. عوامل مؤثر در تدریس اثربخش به ترتیب اولویت روش های نوین تدریس، ارتباط استاد و دانشجو، تکالیف کلاسی، توان مندی علمی و جذب دانشجو هستند. سه عامل عمده ای که به تدریس غیراثربخش منجر می شوند تدریس سنتی، تعداد زیاد دانشجویان و عدم تخصص اساتید می باشند. براساس یافته ها، 30 راهکار برای تدریس اثربخش در آموزش عالی در 7 بخش شامل ویژگی های فردی، استفاده از تکنولوژی و شیوه های متنوع تدریس، نظارت و ارزشیابی، راهنمایی و ایجاد انگیزه، ارتباط استاد و دانشجو، مدیریت کلاس و برنامه ریزی آموزش، و امکانات آموزشی و رفاهی ارائه شده است.
تأثیر عینیت و هیجان در پردازش معنایی واژگان با استفاده از روش پتانسیل های وابسته به رویداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
9 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اصطلاح اثر عینیت و هیجان به این واقعیت اشاره دارد که واژگان عینی و هیجانی به صورت سریع تر و دقیق تری نسبت به واژگان انتزاعی و خنثی پردازش می شوند. چنین اثری در بازه گسترده ای از تکالیف شناختی مشاهده و همچنین مدل های مختلفی به منظور تبیین آن ارائه گردیده است. بررسی پتانسیل های مغزی وابسته به عینیت و هیجان در پردازش معنایی واژگان در زبان فارسی هدف اصلی پژوهش پیش رو را تشکیل می دهد. روش: روش مورد استفاده شبه آزمایشی و از نوع اندازه گیری های مکرر بود. 24 دانشجوی مرد براساس شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در موقعیت آزمایشی گمارده شدند. موقعیت آزمایشی در برگیرنده یک تکلیف تصمیم گیری واژگانی بود و همزمان با آن فعالیت الکتریکی شبکه های نورونی مورد اندازه گیری و ثبت قرار گرفت. یافته ها: مقایسه پتانسیل های وابسته نشان داد که اثر هیجان به صورت پیش رس و در پنجره زمانی 300P نمایان می شود. این درحالی بود که واژگان عینی و انتزاعی به ترتیب مولفه های 400N و 600P بزرگتری را فرا خواندند و اثر آنان در پنجره های زمانی متاخر نمود یافت. نتیجه گیری: از الگوی یافته ها می توان چنین استنتاج کرد که هیچ یک از نظریه های مطرح شده در این پژوهش با الگوی اثر عینیت در زبان فارسی همخوانی کامل ندارد و از این رو انجام مطالعات تجربی بیشتر در این زمینه توجیه پذیر می نماید.
مقایسه رنگ قرمز و آبی در فرکانس های مغزی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
65 - 72
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه رنگ قرمز و آبی در فرکانس های مغزی دانش آموزان ابتدایی انجام شد. مطالعه حاضر از نوع علّی- مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، کلیّه ی دانش آموزان مقاطع ابتدایی ناحیه 4 تبریز در سال تحصیلی 98-1397 بود. ابتدا با استفاده از اعلام فراخوان، سالم بودن هر یک از افراد از نظر فیزیکی و روانی مورد تایید قرار گرفت. سپس از میان آن ها 30 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. به هر کدام از آزمودنی ها به مدت 15 دقیقه رنگ قرمز و آبی ظاهر شده در مانیتور کامپیوتر نشان داده شد و همزمان از این افراد در باندهای فرکانسی دلتا، تتا، آلفا و بتا ثبت الکترئآنسفالوگرافی کمی به عمل آمد. سپس داده های استخراج شده با روش تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند و کلیه مراحل توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 محاسبه گردید. نتایج نشان داد که محرک رنگ قرمز باعث افزایش فرکانس مغزی بتا در نقطه ی FP1 و محرک رنگ آبی باعث افزایش فرکانس مغزی آلفا می شود P<0/1. با توجه به یافته های پژوهش حاضر، نتیجه گرفته می شود که استفاده از رنگ قرمز در محیط آموزشی مدارس می تواند تأثیر مفیدی بر دانش آموزان داشته باشد.
پیراستن خود یا دیگری؟ مسئله این است... (نقدی بر کتاب آئین نگارش و ویرایش)
حوزههای تخصصی:
آشنایی با آئین نگارش و ویرایش متون با توجه به افزایش اهمیت نوشتن به صورت موثق و منسجم برای نویسندگان مقالات و کتب علمی امری مهم و اجتناب ناپذیر است، ازاین رو منابع بسیاری در این رابطه منتشرشده اند که جویندگان علم را تا حدودی با نکته هایی در این زمینه آشنا می کنند. آئین نگارش و ویرایش تألیف قاسم صافی نیز در این راستا یکی از کتبی است که ویژه دانشجویان دانشگاه ها، مراکز تربیت معلم، نویسندگان مقالات و پایان نامه ها، نگاشته شده است و در برخی مراکز مورد تدریس قرار می گیرد؛ کما این که اگر آن را موشکافانه بررسی کرد، با اشتباهات ویرایشی و نگارشی متعددی مواجه می شویم که برای منبعی که به عنوان الگو استفاده می شود، مناسب نیست و اصلاح آن حائز اهمیت است. با توجه به نکات ذکرشده لذا این مقاله در پی بررسی اجمالی اثر و یادآوری خطاهای نگارشی و ویرایشی متن برای اصلاح در ویرایش و چاپ های بعدی کتاب مذکور در آینده و نیز راهنمایی برای تدوین مطالب دقیق تر درباره آئین نگارش و ویرایش می باشد
بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی بر بهبود مهارت های تنظیم هیجانی و مهارت های ارتباطی نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال نافرمانی مقابله ای یکی از مهم ترین اختلالات دوران کودکی و نوجوانی است که از طیف اختلالات رفتار ایذایی و برونی ساز می باشد. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی بر بهبود مهارت های تنظیم هیجانی و مهارت های ارتباطی نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: این پژوهش در قالب طرح کارآزمایی بالینی با پیش آزمون و پس آزمون و دوره پیگیری یک ماهه اجرا شد. از میان دانش آموزان مقطع دبیرستان شهرستان ارومیه، با تشخیص اختلال نافرمانی مقابله ای که در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ مشغول به تحصیل بودند، ۵۱ نفر به شکل هدفمند و با کمک مدیران و معلمان مدارس، والدین و استفاده از مصاحبه تشخیصی و همچنین معیارهای ورود انتخاب و در سه گروه (۱۷ نفر درمان شناختی رفتاری، ۱۷ نفر هیپنوتراپی و ۱۷ نفر کنترل) به شکل تصادفی جایگذاری شدند. سپس گروه شناختی رفتاری هیپنوتراپی براساس پروتکل های استاندارد مداخله ای تحت مداخله قرار گرفته، اعضای کنترل مداخله ای دریافت نکردند و پس از پایان یک ماه آزمون پیگیری به عمل آمد و مقیاس های پژوهش مجدداً استفاده شد. ابزارهای این پژوهش شامل: سیاهه رفتاری نسخه والدین (CBCL)، پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان و پرسشنامه مهارت های ارتباطی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSSنسخه ۲۲ و آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که هر دو درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی در بهبود مهارت های ارتباطی (۰/۲۲۴>P، ۱/۵۳=F)، مهارت های سازگارانه تنظیم هیجان (۰/۵۷۵>P، ۲/۴۵=F) و کاهش مهارت های ناسازگارانه تنظیم هیجان (۰/۱۲۷>P، ۲/۵۶=F) به یک میزان مؤثر واقع شده اند و تفاوت معناداری بین آن ها وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که درمان هیپنوتراپی و درمان شناختی رفتاری به یک اندازه می توانند در بهبود مهارت های تنظیم هیجان و مهارت های ارتباطی مؤثر عمل کنند و می توان در کار با نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای از این مداخلات سود جست.
شناسایی مؤلفه های سازمان معنویت گرا در دانشگاه در راستای توسعه منابع انسانی جهت ارائه مدل مطلوب (رویکرد آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (خرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
۶۴۰-۶۲۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: با وجودی که تحقیقات نشان داده است معنویت در سازمان باعث توسعه منابع انسانی می شود، اما پژوهشی که به مدل یابی مؤلفه های سازمان معنویت گرا در دانشگاه در راستای توسعه منابع انسانی پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: هدف شناسایی مؤلفه های سازمان معنویت گرا در دانشگاه در راستای توسعه منابع انسانی جهت ارائه مدل مطلوب (رویکرد آمیخته) بود. روش: روش پژوهش برحسب هدف، بنیادی - کاربردی؛ برحسب نوع داده، آمیخته از نوع اکتشافی بود. مشارکت کنندگان بخش کیفی متخصصان دانشگاهی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و به کارگیری معیار اشباع نظری با 23 نفر مصاحبه شد و در بخش کمی 260 نفر از اساتید دانشگاه های خراسان شمالی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل داده ها در بخش کیفی، به روش تحلیل محتوا (کراسول، 2011) انجام شد و در بخش کمی از روش های آمار استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل عاملی تأییدی) استفاده شد. یافته ها: مؤلفه های سازمان معنویت گرا در دانشگاه های خراسان شمالی شایستگی، سازگاری، خودآگاهی، هدفمندی، خودباوری و معنویت شناسایی شدند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که تمامی بارهای عاملی بالاتر از 0/5 است و مدل در سطح اطمینان (99) درصد معنادار است و برازش مدل با مقدار 2/36 مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهند که هر یک از مؤلفه های شایستگی، سازگاری، خودآگاهی، هدفمندی، خودباوری و معنویت در دانشگاهی با محیطی معنوی، می تواند افراد را در راستای توسعه منابع انسانی یاری دهد.
مطالعه کیفی نقش فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی بر نحوه تعامل زنان خانه دار و شاغل با همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با هدف مطالعه نقش فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی بر نحوه تعامل زنان خانه دار و شاغل با همسرانشان بود. جامعه مورد مطالعه شامل زنان متأهل خانه دار و شاغل ساکن در شهر تهران در سال1399 که فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی را تماشا می کردند. از میان این جامعه نمونه گیری به روش هدفمند به صورت گلوله برفی و تا حد اشباع انجام گرفت. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شد و یافته های پژوهش به شیوه تحلیل مضمون، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری آنها، در ارتباط با نقش فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی بر نحوه تعامل زنان خانه دار با همسر، 9 مضمون و زنان شاغل 8 مضمون اصلی استخراج گردید. یافته های پژوهش نشان داد، نقش فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی بر نحوه تعامل زنان خانه دار و شاغل با همسرانشان، به ترتیب شامل دو مضمون هسته ای "اگرچه بی ثباتی خانواده ها در فیلم های فرامرزی مورد نکوهش زنان خانه دار است اما سبک زندگی و نحوه تعاملات آنان متأثر از این فیلم ها قرار گرفته است" و "اگرچه بی ثباتی خانواده ها در فیلم های فرامرزی مورد نکوهش زنان شاغل است اما سبک زندگی مجلل، تعاملات رمانتیک و ارتباطات راحت در این فیلم ها، مورد انتظار آنان است"، می باشد. بر اساس نتیجه بدست آمده فیلم های شبکه فرامرزی بر تعاملات زنان در زندگی زناشویی آنان تاثیر می گذارد.
واکاوی عوامل مؤثر بر سازگاری والدین دارای کودک مبتلا به درخودماندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۸۷۸-۱۸۶۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: اگرچه توجه به نیازهای روانی و اجتماعی خانواده های دارای فرزند مبتلا به درخودماندگی به عنوان یکی از اهداف مراکز سلامت است و برخی مطالعات طی مصاحبه های ساختارمند با مادران دارای فرزند درخودمانده ابعاد سازگاری آن ها را شناسایی کرده اند، با این حال مطالعه ای که به صورت عمیق به شناسایی مؤلفه های سازگاری زوجین با فرزند درخودمانده بپردازند وجود ندارد. هدف: هدف مطالعه حاضر واکاوی و شناسایی الگوهای مختلف سازگاری زوجین دارای کودک مبتلا به اختلال درخودماندگی بود. روش: روش مطالعه حاضر کیفی بر اساس رویکرد داده بنیاد بود. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های عمیق استفاده شد و بر اساس فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی، کدهای استخراج شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جامعه آماری مطالعه حاضر کلیه زوجین دارای کودک درخودمانده در شهر تهران بودند که با استفاده روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس سطح اشباع نظری، تعداد 15 نفر از این زوجین به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها: با توجه به نتایج به دست آمده، 6 مقوله محوری نقش دین / معنویت با مقوله های اصلی (باورها و آموزه های دینی و اعتقاد به مشیت الهی)، ویژگی های شخصیتی با مقوله های اصلی (توانمندی های روانشناختی، پذیرش بنیادین، معنای زندگی)، افزایش دانش و آگاهی با مقوله های اصلی (نقش رسانه ها و شبکه های اجتماعی در آگاه سازی والدین، دریافت آموزش و یادگیری، توانبخشی و درمان کودک)، فشار اجتماعی با مقوله های اصلی (فشار قانون و الزامات و محدودیت های اجتماعی) و ملاحظات سبک زندگی با مقوله های اصلی (ایجاد تغییر در نحوه زندگی متناسب با شرایط پیش آمده، گذر زمان) در فرآیند سازگاری والدین با کودکان اتیسم تأثیرگذارند. نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر، اطلاعات جدیدی در رابطه با عوامل تأثیرگذار در زمینه سازگاری والدین با کودکان مبتلا به درخودماندگی به دست می دهد که می تواند در مداخلات درمانی و فرآیند سازگاری و مواجه والدین با مشکلات مربوط به کودکان مبتلا به اختلال درخودماندگی مورد توجه قرار گیرد.
بررسی عوامل روانشناختی و جمعیت شناختی مرتبط با سواد مالی دانشجو – معلمان استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۵۲۰-۱۵۰۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: سواد مالی، که به معنای داشتن دانش، نگرش و رفتارهای مرتبط با این حیطه است، اهمیت مضاعفی برای جوانان بخصوص دانشجویانی دارد که از وابستگی به سوی استقلال حرکت می کنند و اشتباهات مالی آن ها پیامدهای مستمری در آینده آن ها خواهد داشت. با وجود اهمیت سنجش و ارزیابی رفتارهای مالی، در زمینه بررسی این موضوع در جامعه مورد مطالعه شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف این تحقیق سنجش میزان سواد مالی دانشجو - معلمان دانشگاه فرهنگیان گیلان و تحلیل رابطه چند متغیر روانشناختی و جمعیت شناختی با آن بود. روش: تحقیق حاضر در ردیف پژوهش های توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق را 613 نفر از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان گیلان تشکیل می دهند که از میان آن ها، 242 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. دو پرسشنامه معین الدین (2011) و پرسشنامه پاتریچ و همکاران (2016) برای جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمره دانشجو - معلمان در دانش مالی 4/50 (از 24)، نگرش مالی 60/29 (از 75) و رفتار مالی 62/45 (از 100) است. همچنین بررسی رابطه متغیرهای روانشناختی و جمعیت شناختی با ابعاد سواد مالی نشان داد که به غیر از چند متغیر، در اغلب متغیرها وضعیت سواد مالی دانشجویان مشابه است و گروه های مختلف دانشجویی سواد مالی یکسانی دارند. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهند که سواد مالی دانشجویان، در بعد دانش در سطح بسیار پایینی قرار دارد ولی در دو بعد نگرش و رفتار وضعیت سواد مالی دانشجویان مناسب است. گروه های مختلف نیز سطح سواد مالی مشابهی دارند.