فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای شفقت به خود در رابطه بین قدردانی با افسردگی و استرس ادراک شده در مادران کودکان با نارسایی های تحولی انجام شد. روش این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دانش آموزان با نارسایی های تحولی مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی مقطع ابتدایی شهر تبریز در نیمسال دوم سال تحصیلی 1400-1399 بود. گروه نمونه شامل 283 نفر از مادران کودکان با نارسایی های تحولی بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه قدردانی ) (GQ-6 (مک کلاف و همکاران، 2002)، پرسشنامه شفقت به خود (SCS-SF)(ریس و همکاران، 2011)، پرسشنامه استرس ادراک شده(PSS-14) (کوهن و همکاران، 1983) و فرم کوتاه پرسشنامه افسردگی ((BDI-13 (بک، 1972)، برای جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که قدردانی با استرس ادراک شده و افسردگی رابطه منفی و با شفقت به خود رابطه مثبت معناداری دارد(0۱/0>p)؛ همچنین، شفقت به خود با استرس ادراک شده و افسردگی رابطه منفی معنا داری دارد(۰۱/0>p). بر اساس یافته های پژوهش، شفقت به خود در رابطه بین قدردانی با استرس ادراک شده و افسردگی، نقش واسطه ای داشت. (۰۱/0>P). براساس نتایج،مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. در مجموع، می توان نتیجه گرفت با تمرکز بر تقویت قدردانی و شفقت به خود، می توانیم افسردگی و استرس ادراک شده مادران دارای کودکان با نارسایی های تحولی را کاهش دهیم.
مقایسه فراخشم، فراتحقیر و فرا کنترل در زنان مبتلا به پراشتهایی روانی و پرخوری مفرط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه فراخشم، فراتحقیر و فرا کنترل در زنان مبتلا به پراشتهایی روانی و پرخوری مفرط بود. این پژوهش از نوع توصیفی- علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال خوردن که جهت استفاده از خدمات روان شناختی در سه ماه اول سال 1400 به کلینیک های روان شناسی و مراکز تخصصی تغذیه شهر کرج مراجعه کرده و تمایل به حضور در پژوهش را داشتند بود. روش نمونه گیری پژوهش به صورت در دسترس بود. که تعداد 50 زنان مبتلا به پراشتهایی روانی و 50 زن مبتلا به پرخوری مفرط به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس تشخیص اختلال خوردن استیک و همکاران (2000) (EDDS) و مقیاس فراهیجان میتمانسگروبر و همکاران (2009) (MES) جمع آوری شد. داده های پژوهش به روش تحلیل واریانس ( چند متغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دو گروه از زنان مبتلا به پراشتهایی روانی و پرخوری مفرط در فرا تحقیر، فراکنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). همچنین بین این دو گروه از نظر فرا خشم تفاوت معناداری وجود ندارد (۰۵/۰ < p). نتیجه گیری می شود بین دو گروه زنان مبتلا به پراشتهایی روانی و پرخوری مفرط در مولفه های فراهیجان چون فراتحقیر و فراکنترل تفاوت معناداری وجود دارد اما در فراخشم بین دو گروه تفاوتی دیده نشد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر سلامت روان در زنان بعد از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر سلامت روان در زنان آسیب دیده از خیانت همسر بود. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان آسیب دیده از خیانت همسر شهر تهران در سال 1400-1401 بود که به مراکز مشاوره مراجعه کردند. تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند. همه آن ها پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ و هیلر (1979) را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند و گروه های آزمایش مداخلات طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون و پیگیری بین گروه های طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با گروه گواه در متغیر سلامت روان تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P) و مداخلات درمانی باعث ارتقای سلامت روان زنان خیانت دیده شدند. این در حالی بود که بین دو گروه طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در هیچکدام از مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0<P). بنابراین می توان گفت روش های طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سلامت روان در زنان بعد از خیانت همسر اثربخش بودند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی – رفتاری بر افکار خودآیند منفی در داوطلبان کنکور دارای علائم جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
۱۶۶-۱۵۵
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی – رفتاری بر افکار خود آیند منفی در داوطلبان کنکور دارای علائم جسمانی بود. این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی داوطلبان کنکور دختر تحت نظارت و پیگیری مشاوران تحصیلی مراکز مشاوره شهرستان تالش در بازه زمانی 1400- 1399 تشکیل داد که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب شدند. این تعداد در بین سه گروه مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی، شناختی- رفتاری و گروه گواه که به طور تصادفی جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه افکار خود آیند منفی (ATQ، هولون و همکاران، 1980) جمع آوری شد. مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه 2 ساعته و مداخله شناختی- رفتاری در 9 جلسه 2 ساعته هفته ای یک بار برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش افکار خودآیند منفی موثر است (05/0>p)؛ همچنین درمان شناختی- رفتاری نیز بر کاهش افکار خودآیند منفی موثر گزارش شد (05/0>p). از نتایج نشان داد مداخله درمان مبتنی بر ذهن آگاهی تفاوت معناداری ازنظر اثربخشی بر افکار خود آیند منفی با گروه شناختی- رفتاری دارد (05/0>p). نتیجه گیری می شود درمان مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش در افکار خود آیند منفی در داوطلبان کنکور دارای علائم جسمانی مؤثرتر است.
پدیدارشناسی نقش انواع موسیقی برهیجان، شناخت و رفتار جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
۲۰۶-۱۹۷
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی پدیدارشناسانه نقش انواع موسیقی بر ابعاد روان شناختی جوانان صورت گرفت. روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارگرایی بود. جامعه مورد مطالعه، دانشجویان و در محدوده سنی 18 تا 35 سال در حال تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی (ره) طی سال 1400-1399 بود. نمونه گیری به صورت هدفمند از میان افراد جامعه انتخاب شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که در آن تاثیر موسیقی های عامه پسند بر ابعاد روان شناختی و عاطفی افراد مورد بررسی قرار گرفت. نمونه گیری ها تا رسیدن به اشباع ادامه یافت؛ که پس از 13 مصاحبه داده های به دست آمده مورد تحلیل قرار گرفت. درمجموع 39 مضمون فرعی استخراج گردید که درنهایت در قالب 13 مضمون اصلی طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد اثرات انواع موسیقی بر جوانان به سه حیطه شناختی، هیجانی و رفتاری تقسیم می شود که حیطه شناختی شامل: تجربه رهایی و عدم واقعگرایی، ایجاد انگیزه، ایجاد درک مشترک، ، ظاهر نگری و مفهوم نگری؛ حیطه هیجانی شامل: ایجاد حس آرامش، ایجاد انرژی و شادی، ایجاد علاقه اجتماعی، پارادوکس هیجانی، نا امیدی و غم مسری؛ و حیطه رفتاری شامل: ایجاد قابلیت در فرد، تخلیه هیجانی، ارتباط گیری با دیگران، تصویرسازی از هویت فردی و اعتیاد به موسیقی در جوانان است.
درک درد هیجانی در تجربه زیسته زنان دارای تجارب آسیب زای دوران کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات حوزه روانشناسی نشان داده اند که داشتن تجارب آسیب زای دوران کودکی می تواند اثرات جبران ناپذیری در بزرگسالی داشته باشد. از طرفی عدم ارضای نیازهای روانشناختی منجر به تجربه درد هیجانی گردیده که جز از طریق عمق بخشی به پردازش هیجانی و دسترسی به تجربیات مربوط به آسیب امکان پذیر نمی باشد. با این حال تا کنون پژوهش عمیقی در جهت درک درد هیجانی زنان آسیب دیده از دوران کودکی در ایران انجام نشده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، درک درد هیجانی در تجربه زیسته زنان دارای تجارب آسیب زای دوران کودکی بود. روش: پژوهش حاضر به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد. نمونه مورد مطالعه 10 نفر از زنان شهر تهران که دارای تجارب آسیب زای دوران کودکی بودند، انتخاب شدند. روش نمونه گیری هدفمند و با شرکت کنندگان در پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. متن مصاحبه ها، کلمه به کلمه پیاده شد و داده ها به روش هفت مرحله ای کلایزی (مارو و همکاران، 2015) مورد تجزیه قرار گرفت. یافته ها: در این پژوهش دو مضمون اصلی و زیرمضمون های فرعی شامل: 1) ترس (ترس از ناامنی، طرد شدگی، رهاشدگی، پاسخ نگرفتن نیازها، ازدست دادن، ترس از آسیب، نداشتن حامی) 2) شرم (بی ارزشی، ناتوانی، بی کفایتی، حقارت، کهتری، تقصیر/احساس گناه، دوست نداشتنی بودن، ناپاکی/کثیفی) شناسایی شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، زنان و دخترانی که در سنین زیر 18 سال در یکی از زمینه های آسیب (جنسی، جسمی، عاطفی، غفلت) تجربه داشته اند، در بزرگسالی درد هیجانی شرم و ترس را تجربه می کنند.
تأثیر یادگیری مشاهده ای از طریق تمرینات جفتی بر عملکرد نورون های آئینه ای و کیفیت مهارت حرکتی شنا در کودکان پسر طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (فروردین) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۱
۱۴۰-۱۲۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال در نورون های آئینه ای کودکان اوتیسم همواره مورد چالش پژوهشگران این حوزه بوده است و روش هایی که مبتنی بر سیستم نورون های آئینه ای طراحی شده اند نظیر یادگیری مشاهده ای به صورت مشارکتی، می تواند برای افزایش تقلید در کودکان اوتیسم مورد توجه قرار گرفته و در آموزش از آن ها استفاده شود؛ بااین وجود مطالعات اندکی تأثیر این شیوه آموزشی را بر یادگیری کودکان اوتیسم مورد بررسی قرار داده اند. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری مشاهده ای در ارتقای عملکرد نورون های آئینه ای و در راستای آن بهبود کیفیت مهارت حرکتی شنا در کودکان پسر طیف اوتیسم بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است که در سال 1397 طراحی و اجرا شده است. جامعه آماری شامل کودکان پسر 7 تا 14 ساله طیف اوتیسم (آسپرگر و با عملکرد بالا) شهر تهران است که نمونه مورد نیاز به شیوه هدفمند و از نوع در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه تمرین انفرادی و دوتایی تخصیص داده شدند و طی مدت 8 هفته دو جلسه در هفته به آموزش مهارت کرال سینه پرداختند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس سنجش شدت اوتیسم گارس (1994)؛ چک لیست ارزیابی مهارت کرال سینه (گالاهو و اوزمان، 2005) و برای ثبت امواج مغزی از حسگر الکترو انسفالوگراف (EEG) استفاده شد. تحلیل داده با روش تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر بود که در نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کووریانس نشان داد که هر دو گروه در پس آزمون عملکرد نورون های آئینه ای بهبود داشتند ولی گروه تمرینات دوتایی پس از مداخله به طور معناداری در ارتقای عملکرد نورون های آئینه ای بهبود داشت و تفاوت بین دو گروه به طور معنی داری به نفع گروه تمرین دوتایی بود (0/001 p<). همچنین کیفیت شنای کرال سینه در گروه تمرین دوتایی بهبود معناداری داشت و تفاوت بین دو گروه در بهبود مهارت شنا به طور معناداری به نفع گروه دوتایی بود (0/001 p<). نتیجه گیری: آموزش از طریق یادگیری مشاهده ای، تقلید و بازخوردهای مشاهده ای فعالیت نورون های آیینه ای را که در بهبود اعمال حرکتی مؤثر است، ارتقاء می بخشد که می توان از آن در جهت توانبخشی استفاده کرد. مطابق با یافته ها از مهم ترین کاربردهای آتی می توان به تمرکز بر بالابردن توانایی ها و قابلیت های عملکردی نورون های آئینه ای از طریق یادگیری مشاهده ای به منظور بهبود علائم حرکتی اوتیسم و توانبخشی عصبی اشاره کرد.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه طرحواره هیجانی - فرم کوتاه در دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
۲۶۴-۲۴۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان داده است، طرحواره هیجانی سازش نایافته منجر به اضطراب، افسردگی، وسواس فکری - اجباری، آسیب های بین فردی و اختلالات خلقی می شود. از آنجا که تفاوت های فرهنگی ممکن است بر طرحواره های هیجانی سازش نایافته مؤثر باشد، در پژوهش حاضر ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی طرحواره های هیجانی در فرهنگ ایرانی بررسی شد. هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه طرحواره هیجانی - فرم کوتاه در دانشجویان ایرانی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی دانشجویان شهر تهران در سال 1400 بود که از میان آن ها 306 نفر براساس فرمول کوکران از طریق روش نمونه گیری دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه های طرحواره هیجانی - فرم کوتاه (لیهی،2012) و نظم جویی شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از شاخص های آلفای کرونباخ، شاخص روایی محتوا، نسبت روایی محتوا و تحلیل عاملی تأییدی تحلیل شد. یافته ها: آلفای کرونباخ برای همه مقیاس ها از 69 درصد بالاتر بود. نسبت روایی محتوا بیشتر از 80 درصد و شاخص روایی محتوا بیشتر از 80 درصد بود که نشان از روایی محتوای مناسب مقیاس داشت. تحلیل عاملی تأییدی، ساختار 8 عاملی پرسشنامه طرحواره هیجانی را تأیید و نشان داد که مدل در نمونه دانشجویان ایرانی از برازش مناسبی برخودار است. نتیجه گیری: با توجه به مطلوب بودن خصوصیات روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه طرحواره هیجانی، می توان استفاده از آن را به متخصصان حوزه روانشناسی و مشاوره در موقعیت های پژوهشی و تشخیصی پیشنهاد کرد.
مدل یابی پیش بینی عقاید وسوسه انگیز مصرف مواد بر اساس علائم روانشناختی منفی با نقش واسطه ای دشواری نظم جویی هیجان در مردان سوء مصرف کننده مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (خرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
۵۹۴-۵۷۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: سوءمصرف مت آمفتامین به دلیل اثرات مخرب بر مغز و وسوسه شدید همراه با علائم روان پزشکی قابل ملاحظه، برنامه پیشگیری و درمان را با مشکل مواجه کرده است. فقدان مهارت های نظم جویی هیجان همراه با باورهای شناختی ناکارآمد میل به مصرف مت آمفتامین را افزایش می دهد. نظم جویی هیجان در سوء مصرف کنندگان مت آمفتامین در مطالعات پیشین مورد مطالعه قرار گرفته است، اما مطالعه ای که عقاید وسوسه انگیز مصرف مواد مخدر را بر اساس علائم روانشناختی منفی با نقش میانجی دشواری نظم جویی هیجان در جامعه مورد پژوهش بررسی کند، یافت نشد. هدف: این مطالعه با هدف مدل یابی پیش بینی عقاید وسوسه انگیز مصرف مت آمفتامین براساس علائم روانشناختی منفی با نقش واسطه ای دشواری نظم جویی هیجان در مردان سوء مصرف کننده ی مت آمفتامین انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر توصیفی - همبستگی، از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان مصرف کننده مت آمفتامین 20 تا 45 ساله مقیم در مراکز ترک اعتیاد وابسته به اداره کل بهزیستی استان اصفهان در سال 1401-1400 و نمونه شامل 262 نفر بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه پرسشنامه عقاید وسوسه انگیز (بک و کلارک، 1993)، مقیاس استرس، اضطراب، افسردگی (لاویباند و لاویباند، 1995)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004) بود و برای تحلیل داده ها نیز از آزمون مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر برای بررسی برازش مدل ارائه شده با داده های به دست آمده و نرم افزار SMARTPLS-3 استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد، مدل علّی عقاید وسوسه انگیز مصرف مواد بر اساس علائم روانشناختی منفی با نقش میانجی دشواری نظم جویی هیجان در مصرف کنندگان مت آمفتامین مقیم در مراکز ترک اعتیاد در استان اصفهان برازش خوبی دارد (0/5 P>). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده در پژوهش حاضر که نظم جویی هیجانی ضعیف افراد در بلند مدت باعث ناکارآمدی او در کنترل ترک اعتیاد می شود و این امر به مرور باعث تأثیر عقاید وسوسه انگیز بر تداوم سوءمصرف مواد شود، لذا پیشنهاد می شود برای کاهش عقاید وسوسه انگیز مصرف مواد، از روش های آموزش ارتقای نظم جویی هیجان استفاده کرد
مقایسه اثر بخشی درمان پذیرش و تعهد، شناختی – رفتاری و واقعیت درمانی بر نشانگان اختلال روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (خرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
۶۱۲-۵۹۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات نشان می دهد اختلالات روانی در زندانیان شیوع بالایی دارد و مداخلات روانشناختی می تواند به بهبود سلامت روانشناختی آن ها کمک کند. درمان شناختی - رفتاری بر تغییر تفکر خودکار و انتقاد از خود برای ایجاد شخصیت سالم تمرکز می کند. درمان ACT بر افزایش انعطاف پذیری روانشناختی متمرکز است که توانایی توجه به تجربیات در لحظه حال بدون قضاوت است و در واقعیت درمانی بر مسئولیت پذیری افراد تأکید می کند. با این وجود، انجام پژوهش مقایسه ای این سه درمان در زندانیان کمتر مورد توجه قرارگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان شناختی – رفتاری و واقعیت درمانی بر نشانگان اختلال روانی زندانیان مرد زندان مرکزی اصفهان بود. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زندانیان مرد زندان مرکزی اصفهان بودند که از میان آن ها بر اساس روش نمونه گیری تصادفی نظام دار، 120 نفر انتخاب شدند و در گروه های آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند (هرگروه: 30 نفر). آزمودنی ها قبل و بعد از درمان و نیز در دوره پیگیری چک لیست نشانه های اختلالات روانی (SCL-90) دراگوتیس و همکاران (1994) را تکمیل کردند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هایز، استروزال و ویلسون، 1999)، درمان شناختی – رفتاری (بک و همکاران، 1979) و واقعیت درمانی (گلاسر، 1965) بر روی گروه های آزمایش، به صورت مجزا به مدت دوازده جلسه اجرا گردید و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس مختلط بیانگر اثربخشی هر سه مدل درمانی بر بهبود نشانگان وسواس عملی - فکری، حساسیت در روابط متقابل، ترس مرضی، افکار پارانوئیدی و روان گسسته گرایی بود (0/05 p<). همچنین، طبق نتایج آزمون تعقیبی، بین سه گروه درمانی در متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری مشاهده شد و درمان شناختی - رفتاری بر نشانه های اختلال روانی بطور معناداری اثربخشی بیشتری در مقایسه با واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد داشته است (0/05 p<). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان شناختی – رفتاری و واقعیت درمانی موجب بهبودی در سلامت روانشناختی زندانیان مرد شده است و درمان شناختی - رفتاری اثربخشی بیشتری داشته است.
رابطه تنظیم هیجانی والدین و مهارت اجتماعی فرزندان با توجه به نقش واسطه ای شیوه برخورد والدین با هیجان های منفی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
۱۸۴-۱۷۵
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش واسطه ای شیوه برخورد والدین با هیجان های منفی فرزندان در رابطه بین تنظیم هیجانی در تبیین مهارت اجتماعی فرزندان بود. پژوهش از نوع توصیفی –همبستگی بود. جامعه آماری والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1400-1401 بوند. حجم نمونه 300 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند که 286 نفر پرسشنامه ها را تکمیل کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه های مهارت های اجتماعی (SSRS) گرشام و الیوت، (1990)، مشکلات در نظم بخشی هیجانی (DERS) گراتز و روئمر (2004) و شیوه های برخورد با هیجانات منفی کودکان (CCNES) (فابز و همکاران، 1990) بودند. جهت تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLS-SEM3 استفاده شد. یافته ها نشان داد تنظیم هیجان، رابطه مستقیم و مثبت با مهارت اجتماعی فرزندان (39/0= β، 001/0= p ) ارد. تنظیم هیجانی رابطه مستقیم و مثبت با شیوه های غیر حمایتی (32/0= β، 4/0= p ) دارد. شیوه های حمایتی برخورد رابطه مستقیم و مثبت با مهارت اجتماعی (33/0= β، 001/0= p ) داشت، اما شیوه های غیر حمایتی رابطه مستقیم و منفی با مهارت اجتماعی فرزندان (19/0-= β، 01/0= p ) داشت. تنظیم هیجان به طور غیر مستقیم و منفی، باواسطه ای شیوه های غیر حمایتی برخورد (07/0-= β، 03/0= p ) با مهارت اجتماعی فرزندان رابطه داشت. مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد مهارت اجتماعی فرزندان تحت تأثیر تنظیم هیجانی و همچنین شیوه های برخورد والدین با هیجان های منفی فرزندان قرار دارد.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل نشخوار فکری و دشواری در تنظیم هیجان نوجوانان مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۳)
۲۲۸-۲۱۹
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل نشخوار فکری و دشواری در تنظیم هیجان نوجوانان مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی مرکز مشاوره حال خوب شهر طبس در سال 1401 بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس از میان آنها 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت درمان گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه 2 ساعته (هفته ای 2 جلسه) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در پژوهش مقیاس نشخوار فکری نولن- هوکسما و مارو (RRS، 1991) و پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گرتز و روئمر (DERS، 2004) بود. تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل نشخوار فکری و دشواری در تنظیم هیجان (01/0p=) نوجوانان مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی معنادار بود و نتایج حاکی از ماندگاری درمان در دوره پیگیری بود (01/0p=). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی روش مداخله ای مناسبی بر بهبود کنترل نشخوار فکری و دشواری در تنظیم هیجان نوجوانان مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی بوده است.
رابطه شکست عشقی با استرس تحصیلی دانشجویان دانشگاه زنجان: نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
15 - 35
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه شکست عشقی با استرس تحصیلی دانشجویان با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه زنجان در سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۰ تشکیل دادند که از بین آنها تعداد ۳۰۵ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در این پژوهش شرکت داده شدند. ابزارها شامل پرسشنامه ضربه عشق راس (۱۹۹۹)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان ( CERQ-P ) و استرس تحصیلی زاژاکووا، لینچ و اسپینشاد (۲۰۰۵) بودند. برای تحلیل داده ها از مدل های ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد . یافته ها: تحلیل داده ها نشان دادند شکست عشقی همبستگی مثبت با استرس تحصیلی (۳۶/۲ t= ، ۰۱۱/۰ p= ) و همبستگی منفی با متغیر تنظیم شناختی هیجانی دارد (۵۰/۴- t= ، ۰۰۰/۰ p= ). همچنین بین تنظیم شناختی هیجان با استرس تحصیلی رابطه معناداری بدست آمد (۱۶/۶۲ t= ، ۰۰۰/۰ p= ). در نهایت با استفاده از آزمون سویل نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین شکست عشقی و استرس تحصیلی با ضریب مسیر ۶۲/۰- و مقدار ۱۴/۱۷- t= مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری: این پژوهش علاوه بر گسترش مبانی نظری موضوع مورد مطالعه، در برگیرنده مفاهیمی برای شناخت اثرات منفی شکست عشقی در بین افراد بود. برای کاهش پیامدهای شکست عشقی به ویژه در حیطه تحصیلی می توان با برگزاری کارگاه های آموزشی مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش تنظیم هیجانی دانشجویان قدم محکمی در راستای اهداف پژوهشی برداشت.
بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر رفتارهای پرخطر، اهمال کاری و ترس از موفقیت در نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر مداخلات ذهن آگاهی بر رفتارهای پرخطر و اهمال کاری و ترس از موفقیت دانش آموزان بود. روش پژوهش: روش انجام این پژوهش از نوع نیمه تجربی پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه می باشد. جامعه آماری را دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر جغتای در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل می دهند. نمونه مورد مطالعه 30 نفر بود که از بین دانش آموزان 30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه جای گرفتند. سپس پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984)، ترس از موفقیت زاکرمن و آلیسون (۱۹۷۹) و پرسش نامه رفتارهای پرخطر محمدخانی (1395) در اختیار نمونه آماری قرار گرفت و بعد از برگزاری جلسات آموزش ذهن آگاهی سگال و همکاران (2002) برای گروه های آزمایش، پس آزمون انجام گرفت. داده های جمع آوری شده با بکارگیری آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر رفتارهای پرخطر (35/78=F، 001/0>p)، اهمال کاری (65/19=F، 001/0>p) و ترس از موفقیت (23/21=F، 001/0>p) در دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم موثر بود. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است که آموزش ذهن آگاهی بر رفتارهای پرخطر و اهمال کاری و ترس از موفقیت در بین دانش آموزان اثربخشی معناداری دارد و می تواند در جهت بهبود مشکلات دانش آموران موثر باشد.
نقش احساس تنهایی، رضایت جنسی و بخشش در پیش بینی افسردگی در زنان آسیب دیده از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
134 - 156
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش احساس تنهایی، رضایت جنسی و بخشش در پیش بینی افسردگی در زنان آسیب دیده از خیانت همسر انجام شد. روش پژوهش: این مطالعه از نوع کاربردی و توصیفی -همبستگی بود. ۲۵۰ نفر از زنان آسیب دیده از خیانت همسر در شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان پرسشنامه های احساس تنهایی راسل و پیلوا و کورتونا (1980)، رضایت جنسی لارسون و همکاران (۱۹۹۸)، بخشش ری و همکاران (2001) و افسردگی بک (1996) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین احساس تنهایی و افسردگی رابطه مثبت معنی دار (۰01/0>P) و بین رضایت جنسی و بخشش با افسردگی رابطه منفی معنی داری وجود دارد (۰01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد 44 درصد از واریانس افسردگی در زنان آسیب دیده از خیانت همسر با احساس تنهایی، رضایت جنسی و بخشش، پیش بینی می شود (001/0>P، ۶61/0=R، ۴۳۷/0=R2 و ۴۳۰/0=R2 تعدیل شده). همچنین سهم احساس تنهایی بزرگتر از سایر متغیرهای پیش بین بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق می توان نتیجه گرفت که احساس تنهایی، رضایت جنسی و بخشش بر افسردگی در زنان آسیب دیده از خیانت همسر موثر است.
اثر بخشی هیپنوتراپی شناختی-رفتاری بر تحمل پریشانی و پرخاشگری در زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
157 - 171
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف اثر بخشی هیپنوتراپی شناختی-رفتاری بر تحمل پریشانی و پرخاشگری در زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی انجام شده است. روش پژوهش: مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل با سنجش در خط پایه پس از مداخله و پیگیری 3 ماهه با گروه کنترل انجام گرفت. تعداد 30نفر از زنان 25 تا 40 ساله دارای تشخیص اختلال ملال پیش از قاعدگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره روانشناختی شهر ساری در سال 1399 بودند انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش (هیپنوتراپی شناختی-رفتاری n=15 ) و (کنترلn=15) گماشته شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه های دموگرافیک، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و پرخاشگری باس و پری (1992)، را در سه مرحله تکمیل کردند. جلسات مداخلات با رعایت پروتکل های بهداشتی به صورت حضوری انجام شد. فرضیه های مربوط به اثربخشی مداخله پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی لامتریکس و با استفاده از نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد میانگین متغیر تحمل پریشانی و پرخاشگری در مرحله پیش آزمون بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد که نشانگر همگن بودن دو گروه پژوهش در مرحله پیش آزمون است، اما تفاوت بین دو گروه در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری بود که می تواند حاکی از اثربخشی مداخله بر متغیرهای ذکر شده و نیز پایداری اثربخشی در مرحله پیگیری بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی هیپنوتراپی شناختی-رفتاری این درمان در اولویت درمانی قرار داده شود.
نقش دلزدگی زناشویی و نارضایت جنسی در شکست عشقی در زنان با طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
221 - 237
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش دلزدگی زناشویی و نارضایت جنسی در شکست عشقی در زوجین با طلاق عاطفی انجام شد. روش پژوهش: جامعه پژوهش حاضر کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک روانشناختی منطقه 2 تهران (شامل 410 نفر)بود، که از این میان 280 زن (25 تا 45 ساله) که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند انتخاب شدند. شرکت کنندگان با استفاده از ابزار پرسشنامه رضایت جنسی لارسون (1988)، پرسشنامه ضربه عشقی راس (1999) و مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز (1996) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد دلزدگی زناشویی و نارضایتی جنسی می توانند 3/25 درصد از واریانس شکست عشقی را تبیین کنند. همچنین نارضایتی جنسی سهم بیشتری در پیش بینی شکست عشقی زوجین دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده، با کمک دلزدگی زناشویی و نارضایت جنسی می توان شکست عشقی را در زوجین با طلاق عاطفی پیش بینی کرد.
تدوین مدل نظم جویی شناختی هیجان براساس مؤلفه های خداپنداره، خودپنداره و سبک های دلبستگی با میانجی گری نیرومندی من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل ساختاری پیش بینی نظم جویی شناختی هیجان براساس خداپنداره−خودپنداره، سبک های دلبستگی با میانجی گری نیرومندی من صورت گرفت.
روش: روش این پژوهش همبستگی مبتنی بر روابط ساختاری (تحلیل مسیر) می باشد. شرکت کنندگان شامل 250 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران و شاهد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه خداپنداره−خودپنداره برای مداخلات معنوی جانبزرگی، پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز و رید، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و پرسشنامه نیرومندی من مارکستروم بود. داده های حاصله با استفاده از نرم افزار SPSS-26 و لیزرل مورد تجزیه و تحیل قرار گرفت.
نتائج: نتائج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی اولیه مفروض اولیه برازش مطلوب را نداشت و مسیرهای خداپنداشت و دلبستگی اجتنابی معنادار نشد. بعد از حذف این مسیرها، مدل اصلاح شده برازش مطلوب پیدا کرد. مدل اصلاح شده به این شکل است که خودپنداره، خودپنداشت و سبک دلبستگی دوسوگرا با میانجی گری نیرومندی من توانستند نظم جویی انطباقی و غیرانطباقی شناختی هیجان را پیش بینی کنند. همچنین خداپنداره و سبک دلبستگی ایمن، توانستند بدون میانجی گری نیرومندی من نظم جویی غیرانطباقی را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: براساس نتائج حاصله می توان گفت که خداپنداره در مقابل خداپنداشت در افراد بیشتر باشد، نظم جویی شناختی هیجان غیرانطباقی در آنها افزایش می دهد. همچنین دلبستگی ایمن در افراد، نظم جویی غیرانطباقی شناختی هیجان را کاهش می دهد. همچنین خودپنداره، خودپنداشت و سبک دلبستگی دوسوگرا با میانجی گری نیرومندی من، راهبرد انطباقی و غیرانطباقی نظم جویی شناختی هیجان را پیش بینی می کند. بدین سان می توان در روابط بین فردی، موضوعات تربیتی، خانوادگی، مذهبیِ، معنوی و درمانی به متغیرهای یاد شده توجه نمود.
مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
39 - 66
حوزه های تخصصی:
سرطان پستان شایعترین بیماری سرطانی و دومین علت مرگ و میر سرطانی در بین زنان است و با پریشانی های روان شناختی، اضطراب، اختلالات عاطفی و افسردگی همراه است. لذا مداخلات روان شناختی برای کاهش پیامدهای استرس زای ناشی از تشخیص و درمان های پزشکی سرطان پستان ضرورت می یابد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی معنویت درمانی با درمان پذیرش و تعهد در کاهش اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش-آزمون-پس آزمون و پیگیری یک ماهه با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه دربرگیرنده زنان مراجعه کننده به مرکز فوق تخصصی سرطان زنان بیمارستان خاتم الانبیا بود که از میان آنان 45 زن مراجعه کننده که نمره آنان در مقیاس اضطراب هستی 5/1 واحد انحراف معیار بالاتر از میانگین بود، شناسایی و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس اضطراب هستی گود و گود استفاده شد. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه معنویت درمانی و گروه آزمایشی دوم تحت 8 جلسه درمان پذیرش و تعهد قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که معنویت درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان اثر معنادار دارد، و بین اثربخشی دو روش مذکور بر اضطراب هستی تفاوت معناداری وجود ندارد. توصیه می شود برای کاهش اضطراب هستی در بیماران مبتلا به سرطان پستان از معنویت درمانی و درمان پذیرش و تعهد استفاده شود.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی و درمان شناختی رفتاری گروهی بر افسردگی و سازگاری زنان پس از عمل سقط جنین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
396 - 419
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی و درمان شناختی رفتاری گروهی بر افسردگی و سازگاری زنان پس از عمل سقط جنین اجرا گردید. روش پژوهش : روش این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل زنان پس از عمل سقط جنین مراجعه کننده به پزشک زنان، در یکی از کلینیک های زنان و زایمان در شهرک غرب تهران بودند که پس از تشخیص (دریافت استعلام درمان)؛ با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به تعداد 45 نفر انتخاب شدند و با استفاده از روش کاملاً تصادفی در 3 گروه 15 نفرِ تقسیم و در 3 گروه آزمایش اول (15)، آزمایش دوم (15) و گواه (15) جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های افسردگی و سازگاری بود که توسط زنان تکمیل شد. مداخله های آموزشی با اهداف از پیش تعیین شده برای زنان به اجرا گذاشته شد و 50 روز بعد پرسشنامه ها مجدداً اجرا و تکمیل و تحلیل داده ها انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری و واقعیت درمانی از نظر اثربخشی بر افسردگی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). میانگین نمرات تمامی مؤلفه های سازگاری در هر دو گروه آزمایش از گروه گواه به طور معناداری بیشتر شده است (05/0>P). همچنین بین دو گروه آزمایشی درمان شناختی-رفتاری و واقعیت درمانی گروهی ازنظر اثربخشی بر سازگاری در تمامی مؤلفه ها به جز مؤلفه سازگاری در خانه تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که روش درمان شناختی-رفتاری نسبت به واقعیت درمانی تأثیر بهتری بر افسردگی و سازگاری داشته و باعث بهبود بهتری در آنان شده است.