فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۲۱ تا ۴٬۷۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: از دیدگاه نظریه های شناختی اجتماعی، توان کنترل شخصی موجب ارتقای سلامت رفتاری می گردد. برجسته ترین نظریه های سلامت رفتاری در برگیرنده مفهوم خودکارامدی می باشد. هدف از این پژوهش، تعیین تأثیر آموزش حل مسأله بر خودکارامدی و خودکارامدی ادراک شده در نوجوانان بود.
مواد و روش ها: در کارآزمایی بالینی حاضر، 160 نفر از نوجوانان در مقطع راهنمایی به صورت تصادفی ساده چند مرحله ای انتخاب شدند و سپس در سه گروه: مداخله شامل 64 نفر، شاهد با دارونما شامل 62 نفر و شاهد بدون دارونما شامل 34 نفر به طور تصادفی تخصیص داده شدند. آموزش مهارت حل مسأله، به طور اختصاصی برای گروه مداخله در طی 15 جلسه ارایه گردید. در گروه شاهد با دارونما در طی 15 جلسه، تنها به بحث راجع به مسایل بلوغ و نوجوانی پرداخته شد. گروه شاهد بدون دارونما هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار جمع آوری اطلاعات 3 مقیاس، پرسش نامه خودکارامدی عمومی ادراک شده Schwarzer و Jerusalem، خودکارامدی در روابط با همسالان Wheelerو Ladd و خودکارامدی ادراک شده در روابط با همسالان Oalandik بود. داده ها با استفاده از آزمون ANCOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: آموزش مهارت حل مسأله باعث تفاوت معنی دار نمرات خودکارامدی عمومی ادراک شده در سه گروه (010/0 > P و 704/4 = F)، خودکارامدی در روابط با همسالان در سه گروه (001/0 > P و 64/9 = F) و خودکارامدی ادراک شده در روابط با همسالان در سه گروه (010/0 > P و 2/4 = F) گردید.
نتیجه گیری: آموزش حل مسأله، راهبردی مناسب جهت افزایش خودکارامدی و ابزاری برای شناسایی، حل و یا سازگاری جهت بررسی چالش های نوجوانان و در نهایت سلامت رفتاری آن ها در طول زندگی می باشد.
تأثیر حمایت اجتماعی غیررسمی بر سلامت روان مادران دارای کودک با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر حمایت اجتماعی غیررسمی بر سلامت روان مادران با کودکان دارای اختلال طیف اتیسم بود. روش: 94 تن از مادران دارای کودکی با تشخیص اتیسم 5 تا 12 سال که در مراکز آموزشی و توان بخشی ویژه کودکان اتیسم در شهرهای اصفهان و شهرکرد آموزش می دیدند، پرسش نامه های سلامت روان عمومی و حمایت اجتماعی زیمت و همکاران را پر کردند. مدل معادله ساختاری برای تحلیل داده ها در نرم افزار آموس-18 استفاده شد. یافته ها: مدل پیشنهادی در شاخص های کلی مطلق، تطبیقی و مقتصد از برازش خوبی برخوردار بود. بر اساس شاخص های برازش مدل، حمایت اجتماعی غیررسمی تأثیر مستقیم معناداری بر سلامت روان مادران این کودکان داشت. مادرانی که احساس حمایت بیشتری داشتند، مشکلات کمتری در سلامت روان خود گزارش کردند و این مدل 40% تغییرات فردی در سلامت روان مادران را تبیین کرد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش برنامه های آموزشی برای آموزش مادران کودکان اتیسم جهت جلب توجه آنها به استفاده از حمایت های غیررسمی پیرامونشان و نیز آموزش عموم افراد برای ارائه حمایت های اجتماعی خود به خانواده های با کودکان اتیسم به منظور بالا بردن سطح سلامت روان مادران توصیه می شود.
مقایسه ی عملکرد افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و افراد بهنجار در حافظه ی شرح حال معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین توانایی بازیابی خاطرات شرح حال معنایی اختصاصی از حافظه و نشانه های استرس پس از سانحه پرداخته است.
روش: نمونه های این مطالعه شامل یک گروه از مبتلایان به PTSD ناشی از جنگ، به عنوان گروه آزمایشی و دو گروه کنترل (Non-PTSD و سالم) بود. گروه ها در متغیرهای سن و هوش همتا شدند. آزمودنی ها پس از تکمیل مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد (IES-R)، سیاهه افسردگی بک (BDI)، سیاهه اضطراب بک (BAI)، و مقیاس هوش تجدید نظر شده وکسلر بزرگسالان (WAIS-R)، به تکمیل مصاحبه حافظه شرح حال (AMI) پرداختند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به PTSD در مقایسه با گروه های کنترل جزئیات معنایی اختصاصی کمتری را به یاد می آوردند. همچنین کاهش اختصاصی بودن خاطرات با استرس پس از سانحه بیشتر و نواقص حافظه وسیعتری همراه می باشد. نتایج نشان داد که میزان این نواقص با نشانه های خاص PTSD رابطه مستقیمی دارد.
نتیجه گیری: داده های این مطالعه برحسب دستیابی توافقی به مواد شرح حال اختصاصی در افراد مبتلا که منعکس کننده یک فرآیند تنظیم اثر می باشد، بحث شده اند.
بررسی اثر بخشی گروه درمانی ساختار یافته و آموزش خانواده در کاهش عود بیماران وابسته به مواد شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" امروزه مساله وابستگی به مواد مخدر، به صورت یک مشکل جهانی در آمده است و عوارض ناشی از آن، از جنبه های مختلف بر جامعه ضربه وارد می کند. خانواده، به عنوان عنصر اصلی جامعه، در پدید آمدن و درمان این اختلاف، نقش به سزایی دارد. از جمله روش های روان درمانی برای درمان اختلال وابستگی به مواد، گروه درمانی و دیگری آموزش خانواده می باشد. بر این اساس، در این پژوهش، به بررسی تاثیر گروه درمانی با ساختار و آموزش خانواده در کاهش میزان تمایل به مصرف مواد و کاهش فراوانی بازگشت در بیماران دارای تشخیص وابستگی به مواد افیونی مراجعه کننده به مرکز بازتوانی اعتیاد سازمان بهزیستی شهر اصفهان، پرداخته شد. روش پژوهشی مورد استفاده، روش نیمه تجربی از نوع (پیش آزمون – پس آزمون) همراه با پیگیری 2 ماهه بود. بدین منظور، 2 گروه 14 نفره از بین بیماران یاد شده، که سم زدایی را با موفقیت طی کرده بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. گروه اول، به عنوان گروه آزمایش، یک دوره گروه درمانی 8 جلسه ای گروه درمانی و همسران آنان نیز یک دوره 8 جلسه ای آموزش خانواده دریافت کردند. گروه دوم، هم به عنوان گروه گواه از بین بیماران سم زدایی شده همان مرکز، به صورت تصادفی انتخاب شدند که مداخلات یاد شده را دریافت نکردند. برای سنجش میزان بازگشت، از ابزار آزمایشگاهی رنگ سنجی نارک لایه (TLC) و برای سنجش میزان تمایل به مصرف مواد، از مقیاس پیش بینی بازگشت (RPS) استفاده سد. نتایج نهایی حاکی از آن بود که گروه درمانی و آموزش خانواده، باعث کاهش معنادار میزان وسوسه و تمایل به مصرف مواد در مرحله پس آزمون شده است. البته این تفاوت، در مرحله پیگیری 2 ماهه، معنادار نبود. افزون بر این، مداخلات یاد شده، باعث کاهش معنادار فراوانی برگشت در گروه آزمایش در مرحله پیگیری شد.
"
اثر دو نوع تداخل قبل از اجرا و تداخل حین اجرا بر یادگیری برنامة حرکتی تعمیم یافته و پارامتر مهارت های پایة بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روشهای آموزش مهارت استفاده از شیوة تداخل زمینهای است. هدف از اجرای تحقیق، مطالعة تداخل حاصل از شیوههای تمرینی بر اکتساب، یادداری حرکتی تعمیمیافته و پارامتر در مهارتهای بسکتبال با تأکید بر آزمون فرضیههای تداخل زمینهای و نظریههای یادگیری خودتنظیمی است. در تداخل قبل از اجرا آرایش تمرین توسط خود فرد (اثر خود تنظیمی) و در تداخل حین اجرا آرایش تمرین توسط مربی با هر فرد دیگر (اثر تداخل زمینهای) انجام میگیرد. به همین منظور 120 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه یزد با میانگین سنی (21 – 19 سال) که تجربة یادگیری مهارت بسکتبال را نداشتند، بهصورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و بهصورت تصادفی در 10 گروه 12 نفری گمارده شدند. 5 گروه در قالب آزمایش اول یا برنامة حرکتی تعمیمیافته (مهارتهای دریبل، پاس سینه، پرتاب آزاد) و 5 گروه در قالب آزمایش دوم یا پارامتر (پرتاب آزاد از فواصل مختلف) در گروههای آرایش تمرین به شیوة قالبی، تصادفی، زنجیرهای، خودتنظیمی و جفتشده با خودتنظیمی تمرین کردند. بهمنظور
جمعآوری دادهها از آزمون پرتاب و پاس «مجموعه آزمون بسکتبال ایفرد»، همچنین آزمون دریبل «مجموعه آزمون بسکتبال جانسون» استفاده شد. آزمودنیها پس از شرکت در پیشآزمون، در مرحلة اکتساب به مدت 5 روز (5 جلسه) و هر جلسه 3 بلوک 15 کوششی را تمرین کردند. پس از 48 ساعت در آزمون یادداری با 15 کوشش شرکت کردند (5 کوشش از هر تکلیف) دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک عاملی، تحلیل واریانس عاملی با اندازههای تکراری و آزمونهای تعقیبی LSD و دانکن تجزیهوتحلیل شد. نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین روشهای مختلف تمرینی در مرحلة اکتساب و یادداری برنامة حرکتی تعمیمیافته وجود دارد. یعنی اثر تداخل زمینهای در برنامة حرکتی تعمیمیافته مشاهده شد (05/0 P<). همچنین تفاوت معناداری بین روشهای مختلف در گروههای تمرینی در مرحلة اکتساب و یادداری پارامتر مشاهده شد (05/0 P<). بهعبارتی کنترل داشتن افراد بر طراحی تمرین اثر مثبتی بر یادگیری دارد. همچنین این یافته پیشنهاد میکند در فرایند یادگیری تأثیرات تداخل قبل از اجرا نسبت به تأثیرات تداخل حین اجرا اهمیت خاصی دارد.
بررسی رابطه حس انسجام و هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه آزاد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه حس انسجام و هوش هیجانی در دانشجویان بود. به این منظور 400 نفر از دانشجویان (200 دختر، 200 پسر) با تکمیل پرسشنامه حس انسجام و مقیاس هوش هیجانی در این پژوهش شرکت کردند. پژوهش حاضر، پژوهشی از نوع همبستگی بود و برای تحلیل آماری داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل میانگین، فراوانی، درصد، آزمون t،ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد که در کل 71 درصد واریانس مربوط به حس انسجام به وسیله متغیر هوش هیجانی و سازه های آن تبیین می شود و ضریب تأثیر سازه های خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه با توجه به آماره t نشان می دهند که این متغیرها با اطمینان 99 درصد می توانند تغییرات مربوط به حس انسجام را پیش بینی کنند و همچنین ضریب رگرسیون پیش بین نشان داد که سازه خودآگاهی نمی تواند واریانس حس انسجام دانشجویان را به طور معنادار تبیین کند. در مجموع نتیجه گرفته شد افزایش خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه به افزایش حس انسجام در دانشجویان منجر می شود.
ارزیابی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت نشانه های زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش نشانه های آسیب شناختی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.
مواد و روش ها: در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. سه نفر زن مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختاریافته براساس معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی DSM-IV برای محور یک به روش نمونه گیری هدفمند در سال 1390 از بین بیماران دو مرکز خدمات مشاوره ای و روان پزشکی شهر تبریز انتخاب شدند. بیماران پس از احراز شرایط درمان، وارد فرایند درمان شدند. کارآیی پروتکل درمان فراتشخیصی یکپارچه در طی در سه مرحله مداخله (خط پایه، درمان 12 جلسه ای و پیگیری 6 هفته ای) با استفاده از پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا PSWQ ، نسخه چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر GADQ-V و مقیاس کلی شدت و آسیب اضطراب (OASIS) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا(RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان دادند که تأثیر درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت آماج های درمان )نگرانی، نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و شدت اضطراب و آسیب عملکرد) در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر هم از نظر آماری در سطح (05/0 >p) و هم از نظر بالینی معنی دار است.
نتیجه گیری: روش درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش نشانه ها و بهبود علایم بالینی اختلال اضطراب فراگیر از کارآیی لازم برخوردار است.
رابطه بین جهت گیری مذهبی، اضطراب و حرمت خود
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی «رابطه بین جهت گیری مذهبی، اضطراب و حرمت خود»، 60 دانشجو از دانشگاه تهران انتخاب شدند. برای بررسی متغیرهای جهت گیری مذهبی، اضطراب و حرمت خود، مقیاس جهت گیری مذهبی (بهرامی احسان، 1378)، سیاهه حالت – رگه اضطراب، (اشپیلبرگر، 1981) و سیاهه حرمت خود (کوپراسمیت، 1967) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده از اجرای آزمون های فوق نشان می دهد که جهت گیری مذهبی دارای رابطه ای مثبت با حرمت خود (p<0.003, r=0.387) و نیز واجد همبستگی منفی با هر دو جنبه حالت و رگه اضطراب است. تحلیل داده نشان می دهد که جهت گیری مذهبی دارای همبستگی منفی با حالت اضطراب (p<0.001,r=0.398) بوده و نیز مقدار همبستگی با رگه اضطراب (p<0.001,r=-0.414) است. یافته های این پژوهش نشان میدهد که مذهب قادر است تا نقشی درون روانی در تامین سلامتی ایفا کند. چارچوب های مرجع مذهبی قادرند تا نظیر مکانیزم های مقابله ای، حرمت خود و اضطراب را اداره کنند
بررسی اثر بخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی رفتاری در بیماران مرد دارای همبودی اختلال وابستگی مواد افیونی و افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: هدف از این پژوهش، رسیدن به راهنمای عملی گروه درمانی شناختی رفتاری برای همبودی اختلال افسردگی اساسی و وابستگی مواد افیونی و بررسی اثربخشی این راهنمای درمانی در جمعیت بالینی مورد نظر است.
روش کار: در این پژوهش نیمه تجربی تعداد 30 آزمودنی مرد با روش نمونه گیری قضاوتی از چند مرکز ترک اعتیاد سطح مشهد جمع آوری شدند. تمام آزمودنی ها بر اساس ویرایش چهارم معیارهای کتابچه ی تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM-IV) دارای همبودی اختلال وابستگی مواد افیونی (شیره ی تریاک و کریستال) و افسردگی اساسی بودند و به صورت تصادفی در گروه های شاهد و آزمون قرار گرفتند (15 نفر در هر گروه). برای ارزیابی از پرسش نامه ی افسردگی بک II و تست مورفین در اول و آخر درمان استفاده شد. راهنمای درمانی 12 جلسه ای در گروه آزمون اجرا شد و گروه شاهد مداخله ی شناختی رفتاری دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری مجذور خی و آزمون یومن ویتنی تحلیل شدند. یافته ها: در گروه آزمون 5 آزمودنی عود داشتند که نسبت به گروه شاهد، عود در هر 15 آزمودنی، به طور معنی داری پایین تر بود
(001/0P<). میزان افسردگی گروه آزمون نیز در پس آزمون با میانگین رتبه ی 8 نسبت به گروه شاهد با میانگین رتبه ی 23، کاهش معنی داری نشان داد (001/0< P).نتیجه گیری: استفاده از روش گروه درمانی شناختی رفتاری در درمان مبتلایان به اختلال وابستگی به مواد افیونی همراه با افسردگی اساسی موثر می باشد.
"
رابطه ی طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناخت با استعداد اعتیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در مورد سبب شناسی اعتیاد اخیرا به زیربناهای شناختی توجه ویژه ای شده است با توجه به این زیربناها پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناخت با استعداد اعتیاد انجام گرفت.
روش کار: برای این پژوهش توصیفی مقطعی از بین دانش آموزان دبیرستان های شهر کرمانشاه که در سال تحصیلی 92-1391 مشغول به تحصیل بودند، به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای نمونه ای به حجم300 نفر انتخاب شدند (180 دختر و 120 پسر). برای گردآوری داده های پژوهش از پرسش نامه های باورهای فراشناخت ولز، طرحواره های اولیه ی یانگ و مقیاس استعداد اعتیاد استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با نرم افزار آماریSPSS نسخه ی 19 استفاده شد.
یافته ها: بین خرده مقیاس های خودآگاهی شناختی، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری افکار، باورهایی در مورد نیاز به افکارکنترل و اعتماد شناختی با استعداد اعتیاد، رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد (001/0=P) اما بین خرده مقیاس باورهای مثبت در مورد نگرانی واستعداد اعتیاد، رابطه ی معنی داری وجود ندارد. هم چنین بین طرحواره های ناسازگار اولیه و استعداد اعتیاد، رابطه ی مثبت معنی داری به دست آمد (001/0=P).
نتیجه گیری: با توجه به ارتباط مثبت بین باورهای فراشناخت و طرحواره های ناسازگار اولیه در افزایش استعداد اعتیاد، مشاوران و روان شناسان می توانند این مطلب را مد نظر قرار دهند.
" میزان توجه به نگرش فرهنگ کار در کتاب های درسی دوره راهنمایی کشور "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این پژوهش با هدف تحلیل میزان توجه کتاب های درسی دوره راهنمایی کشور به انواع مولفه های فرهنگ کار و ابعاد سه گانه نگرش مذکور (شناختی، عاطفی و رفتاری) شش سوال اصلی پژوهش مورد بررسی واقع شده است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع تحلیل محتوا و جامعه پژوهش نیز کلیه کتاب های درسی دوره راهنمایی تحصیلی چاپ سال 81-82 بوده است. از جامعه مذکور پانزده کتاب آموزش حرفه و فن، تعلیمات اجتماعی، فرهنگ اسلامی (تعلیمات دینی)، ادبیات فارسی و علوم تجربی پایه های اول، دوم و سوم (جمعا 15 کتاب) با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. ابزار اندازه گیری، چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته بوده و یافته های پژوهش نیز با بهره گیری از شاخص آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. عمده ترین یافته های پژوهش از این قرار است:
1-در مجموعه کتاب های دوره راهنمایی به ترتیب در کتاب حرفه و فن از 171 مرتبه توجه به مولفه های فرهنگ کار، تنها در 31 درصد موارد به همه ابعاد نگرش فرهنگ کار توجه شده است. فرایند مذکور در کتاب های تعلیمات اجتماعی از 316 مرتبه توجه تنها در 41 درصد و در کتاب های علوم تجربی از 45 مرتبه توجه فقط در 78 درصد موارد بوده است. در کتاب های فرهنگ اسلامی و تعلیمات دینی و همچنین فارسی به ترتیب 30 و 32 مرتبه به بعد شناختی مولفه های فرهنگ کار توجه شده و به سایر ابعاد نگرش مذکور (عاطفی و رفتاری) توجه نشده است.
2-فرایند مذکور بر اساس سه پایه تحصیلی بیانگر آن است که در کتاب های پایه اول دوره راهنمایی از 206 مرتبه توجه به مولفه های فرهنگ کار، تنها در 30 درصد موارد، در کتاب های پایه دوم از 245 مرتبه توجه در 68.5 درصد موارد و در کتاب های پایه سوم از 146 مرتبه توجه تنها در 39 درصد موارد به طور کامل به همه ابعاد نگرش فرهنگ کار توجه شده است.
3-در مجموع کتاب های دوره راهنمایی، 597 مرتبه به بعد شناختی نگرش فرهنگ کار، 389 مرتبه (65.1 درصد) به بعد عاطفی و 217 مرتبه (36.3 درصد) به بعد رفتاری نگرش مذکور توجه شده که در این راستا 226 مرتبه از توجهات شناختی (37.8 درصد) اشاره مستقیم و 367 مرتبه (60.9 درصد) اشاره غیرمستقیم بوده است. مولفه های رعایت بهداشت و ایمنی حرفه ای (132 مرتبه) و همدلی و همکاری گروهی (112 مرتبه) دارای بیش ترین توجه و مولفه های مشارکت در انجام فعالیت ها، صداقت در انجام کارها و ارایه انتقادات سازنده با یک مرتبه دارای کم ترین توجه بوده اند.
"
نیازسنجی پیش حرفه ای برای دانش آموزان کم توان ذهنی از والدین و معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نیازسنجی پیش حرفه ای برای دانش آموزان کم توان ذهنی از والدین و معلمان است. بر همین اساس در این پژوهش از ابزار پرسشنامه نیازسنجی با استفاده از دو فرم والدین و معلم (محقق ساخته) استفاده شده است. نمونه آماری مورد مطالعه شامل 30 نفر از والدین با فرزند کم توان ذهنی و 30 نفر از معلمان شاغل در مدارس ویژه شهرستان خدابنده می باشد که به صورت گزینش هدفمند انتخاب شدند. جهت انجام پژوهش، پرسشنامه نیاز سنجی بین والدین و معلمان اجرا شد. نتایج به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که برای آموزش مهارت های پیش حرفه ای به دانش آموزان کم توان ذهنی بهتر است مقوله ها و نیازهای آموزشی مانند؛ مهارت های اجتماعی، مهارت های شناختی، مهارت های پایه تحصیلی، مهارت های روابط بین فردی، مهارت های ارتباطی، مهارت های عملکردی، تقویت اعتماد به نفس، تقویت خلاقیت، استفاده از افراد متخصص در آموزش مهارت های حرفه ای، آموزش مهارت ها و حرفه های مناسب در برنامه آموزشی گنجانده و اجرا شوند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان کم توان ذهنی صرف نظر از علل و سطح کم توان ذهنی شان، نیازمند آموزشی هستند که آنها را برای زندگی مستقل آماده کند. بدین منظور اجرای برنامه های آموزشی جهت افزایش توانایی آنها برای کارکرد مستقل تر در زندگی روزمره بسیار ضروری است و یکی از اقدامات اساسی برای دستیابی به این هدف، نیازسنجی پیش حرفه ای برای دانش آموزان کم توان ذهنی است. در واقع آموزش مهارت های پیش حرفه ای، آماده سازی کودکان کم توان ذهنی جهت ورود به دوره حرفه آموزی و محیط کار ضروری می باشد.
مبانی موسیقی درمانی بالینی
حوزه های تخصصی: