فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۲۱ تا ۳٬۸۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرسودگی تحصیلی و خودناتوان سازی تحصیلی با نقش میانجی هوش عاطفی بود.
روش : پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی استان خراسان شمالی در سال تحصیلی96-1395 به تعداد 105 نفر بودند. بر اساس فرمول کوکران 83 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس مقطع تحصیلی انتخاب شد. ابزار پژوهش عبارت از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (1997)، پرسشنامه خود ناتوان سازی جونز و رودوالت (1982) و هوش عاطفی ویزینگر (1998) بود. تحلیل داده ها با استفاده از معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارSPSS 21 و PLS 3 انجام شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که فرسودگی تحصیلی و خود ناتوان سازی تحصیلی دانشجویان در حد متوسط و هوش عاطفی در حد مطلوب می باشد. فرسودگی تحصیلی رابطه مثبت با خود ناتوان سازی تحصیلی دارد یعنی تاثیر مثبت بر افزایش ان دارد. هوش عاطفی با فرسودگی تحصیلی و خودناتوان سازی رابطه منفی دارد یعنی بر کاهش آنها تاثیر دارد.
نتیجه گیری : برای کاهش خودناتوان سازی تحصیلی باید به تقویت هوش عاطفی دانشجویان پرداخت تا از این طریق فرسودگی تحصیلی نیز کاهش یابد.
اثربخشی درمان وحدت مدار بر اضطراب مرگ و تاب آوری بیماران مبتلا به سرطان خون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
112 - 93
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان وحدت مدار بر اضطراب مرگ و تاب آوری در بیماران مبتلا به سرطان خون بود. روش: جامعه آماری پژوهش، شامل تمام بیماران مبتلا به سرطان خون لوسمی مراجعه کننده به مؤسسه خیریه مهیار در سال 1398 و 1399 بودند که از میان آنها 34 بیمار با مراجعه به فرمول حجم نمونه کوهن با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی و همگن سازی سن، جنس و سابقه درمان در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه اضطراب بک (1988)؛ مقیاس اضطراب مرگ تمپلر (1970) و مقیاس تاب آوری کانر دیویدسون (2003) جمع آوری شدند. به منظور انجام مداخله، شرکت کنندگان گروه آزمایش تحت 8 جلسه درمان وحدت مدار قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: داده های حاصل بیانگر کاهش نمرات پس آزمون (88/4±69/0) و پیگیری (70/4±58/0) اضطراب مرگ نسبت به پیش آزمون (29/10±04/1) و افزایش نمرات پس آزمون (17/16±28/1) و پیگیری (35/16±22/1) تاب آوری نسبت به پیش آزمون (88/8±33/1) و گروه گواه بود. اثر متقابل زمان * گروه موجب کاهش اضطراب مرگ (001/0=P) و افزایش تاب آوری (001/0=P) نسبت به گروه گواه شد. نتیجه گیری: براساس نتایج سودمندی روش و نگرش وحدت مدار به زندگی در کاهش عوارض روان شناختی سرطان خون در کنار درمان های پزشکی برای افزایش تاب آوری این بیماران و کاهش اضطراب مرگ آنها پیشنهاد می شود.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
187 - 196
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین بود. طرح پژوهش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود و و از نظر هدف، کاربردی و از نظر زمان، مقطعی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر نوجوانان 14-16 سال دختر از خانواده های طلاق ساکن شهر تهران در سال 1398 بودند و روش نمونه گیری به صورت هدفمند و براساس ملاک های مورد نظر 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15) قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق سه پرسشنامه استاندارد تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۱)، سیاهه سوگ هوگان و همکاران (2001) و سطوح خودانتقادی تامپسون وزوروف (2004) استفاده شده است. نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجانی و خود انتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین اثربخش است. در واقع درمان هیجان مدار باعث بهبود تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی در نوجوانان می شود. بنابراین درمان هیجان مدار نقش مهمی در افزایش تنظیم شناختی هیجان و کاهش خودانتقادی در نوجوانان دارد.
اثربخشی آموزش ابعاد کمال گرایی بر رشد خودکارآمدی در دانش آموزان مدارس خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
115 - 130
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش ابعاد کمال گرایی بر رشد خودکارآمدی در دانش آموزان مدارس خاص انجام شد. مطالعه حاضر یک مطالعه تجربی است. روش پژوهش نیمه آزمایشی طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر کمال گرا مراجعه کننده به مرکز مشاوره امام حسین یزد، مشغول به تحصیل در مدارس خاص بود. 120 نفر دانش آموزان به روش نمونه گیری هدفمند ساده و در دسترس انتخاب شدند. به این ترتیب محقق 24 نفر از دانش آموزان دختر کمال گرا را به طور تصادفی انتخاب کرد بعد در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند گروه آزمایش آموزش ابعاد کمال گرایی مبتنی بر تجربه زیسته دانش آموزان کمال گرا را طی 9 جلسه دریافت نمودند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های حاصل از پژوهش در دو سطح توصیفی و سطح استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که برنامه آموزشی مبتنی برتجارب زیسته دانش آموزان کمال گرا بر متغییر وابسته خودکارآمدی اثرگذاری معنادار داشته است. همچنین برنامه مداخله ای ویژه کمال گرایان بر افزایش خودکارآمدی تحصیلی، اجتماعی و هیجانی دانش آموزان تأثیر داشته است در تبیین این نتایج از آنجایی که برنامه آموزشی تدوین شده در این تحقیق براساس تجربه های واقعی دانش آموزان کمال گرا بوده ( مرحله اول کیفی تحقیق ) و به طور اختصاصی برای دانش آموزان کمال گرا تدوین شده و ویژگی های روانسنجی برنامه توسط متخصصان این زمینه تایید شده و به نحوی به مسائل تحصیلی و مشکلات رفتاری و هیجانی دانش آموزان کمال گرا پرداخته است، بنابراین بر خودکارآمدی از اثربخشی لازم برخوردار بوده است.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه هوش خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
99 - 123
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی پرسشنامه هوش خانواده بود. این پژوهش کاربردی و از نوع توسعه ابزار بود . جامعه آماری جهت تهیه ابزار شامل والدین و دانش آموزان مقطع پنجم ابتدایی شهر کرمانشاه که در سال 1401-1400 مشغول به تحصیل بودند و تعداد آنها بر اساس گزارش سازمان آموزش و پرورش 1000 نفر گزارش شد، که به صورت نمونه گیری هدفمند با معیار ورود (خانواده هایی که در ابزار پژوهش شامل عملکرد خانواده اپشتاین نمره بالایی آورده باشند و سن ورود به پژوهش 12 تا 65سال) تا اشباع نظری ۴۰ نفر انتخاب و تحت مصاحبه عمیق قرار گرفتند و در بخش دوم جامعه آماری جهت سنجش روایی پرسشنامه شامل اساتید روانشناسی و مشاوره با معیار ورود داشتن مدرک دکترا و داشتن حداقل5 سال سابقه کار مرتبط با خانواده تا اشباع نظری 15 نفر انتخاب شدند. جهت تعیین روایی صوری ابزار ابتدا بین 30 تن از خانواده های جامعه مورد بررسی قرار گرفت سپس برای تایید داده های پژوهش از تحلیل عاملی اکتشافی ،تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم و برای سنجش پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها نشان داد، از لحاظ ساختار عاملی30 گویه پرسشنامه، قابل تقلیل به مولفه های مهارت های ارتباطی، اهداف و راهبردهای مشترک، انسجام، روحیه تلاش و آینده نگری، توانایی حل مسئله و تمایل به دانش گروهی می باشد، همچنین نتایج تحلی ل عاملی تاییدی نشان داد م دل شش بعدی هوش خانواده دارای برازش است و ضریب آلفای کرونباخ 972/0گزارش شد. ضرایب در همه مولفه ها نیز بالاتر از0 7/0 است در نتیجه می توان گفت پرسشنامه از پایایی مطلوبی برخودار است.
Prediction of Self- Destructiveness based on Perceived Stress, Brain-behavioral Systems and Defense Styles
حوزه های تخصصی:
The aim of the present study was to predict self- destructiveness based on perceived stress, brain-behavioral systems and defense styles. The population was the students of the Faculty of Pharmacy of Shahid Beheshti University of Medical Sciences in the academic year 2017-2018; through convenience sampling method, 150 completed questionnaires were analyzed. The design was correlational. chronic self- destructiveness scales (CSDS), perceived stress scale (PSS), behavioral inhibition-activation systems scale (BIS/BAS) and defense styles (DSQ) were used to collect data. The data were analyzed using Pearson's correlation coefficient as well as stepwise regression. The results showed that there was a relationship between self-destructiveness and perceived stress (p≤.01), punishment sensitivity (p≤.001), reward responsiveness (p≤.05), drive (p≤.01), and fun seeking (p≤.01). Immature defense style (p≤.01) and neurotic defense style (p≤.01) have a relationship. Moreover, the regression analysis revealed that fun seeking (R2=.33), reward sensitivity (R2=.26), driving (R2=.23), neurotic defense styles (R2=.17), immature defense styles (R2=.11) and punishment sensitivity (R2=.11) could predict self- destructiveness. In conclusion, it can be said that perceived stress is in dynamic relationship with brain-behavioral systems and defense styles can predict self- destructiveness. Punishment sensitivity among brain-behavioral systems, and immature defense styles among the defense styles, were most strongly associated with self-destructiveness.
Prediction of Psychological Well-being based on the Perceived Authentic Leadership Style and Work Engagement in the Employees of Factory
حوزه های تخصصی:
One of the important methods to increase organizational virtue is leadership, and leadership can increasingly be considered as a role to create differences, so among the theories that have been proposed to inspire and apply organizational virtue is the theory of authentic leadership. May it be considered the newest and most complete leadership approach that has been proposed in recent years. The purpose of this research is to prediction psychological well-being based on the perceived authentic leadership style and work engagement in the employees of Hablex factory in Qods Razavi province. The statistical population of the present research will include the employees of Hebelx factory in Astan Quds Razavi, whose number is 96 people. This research was descriptive type and correlation base,. The total sample society 77 persons selected by Cochran formula. To measure the research variables, three questionnaires deployed as below: psychological well-being (Ryff), work engagement (UTRECHT) and authentic leadership (Avolio). At the inferential level, the multivariate regression method was used to test the hypotheses. The results of the research showed that psychological well-being can be predicted based on the perceived authentic leadership style and job enthusiasm in the employees of Hablex factory in Qods Razavi province.
تأثیر گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان و اجتناب شناختی بیماران زن مبتلا به وسواس فکری – عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان و اجتناب شناختی بیماران زن مبتلا به وسواس فکری- عملی انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن مبتلا به وسواس بود که در سال 1400 به مراکز مشاوره و مددکاری شهر کرمانشاه مراجعه کرده بودند. از میان آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی را به صورت گروهی، هفته ای یک بار در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های تنظیم هیجان گراس و جان و اجتناب شناختی سکستون و داگاس استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل واریانس یک-راهه در متن مانکوا نشان داد که درمان مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی باعث کاهش معنادار نمرات فرونشانی و اجتناب شناختی و افزایش معنادار نمرات مؤلفه ارزیابی مجدد شناختی افراد گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری شده است. با استناد به یافته های حاصل از پژوهش پیشنهاد می گردد که جهت مدیریت راهبردهای تنظیم هیجان و کاهش اجتناب شناختی بیماران وسواسی از نتایج گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی به عنوان یک روان درمانی مدرن در مراکز مشاوره و درمانی بهره برد.
شناسایی ویژگی های تأثیرگذار نقش مشاوره ای معلمان خوب، از دیدگاه معلمان، دانش آموزان و اولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه درک معلمان، دانش آموزان و اولیای آنها از شناسایی ویژگی های تاثیرگذار نقش مشاوره ای معلمان خوب که می تواند در کنار نقش آموزشی معلم به کار آید، انجام گرفت. جامعه آماری شامل سه گروه(معلمان، دانش آموزان و اولیاء) بود که به شیوه نظریه زمینه ای و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با روش نمونه گیری هدفمند : 17 معلم ، 36 دانش آموز(18 نمره بالا و 18 نمره پایین) و 25 نفر از اولیاء در گروه نمونه قرار گرفتند. بر مبنای یافته ها، معلمان شرکت کننده، ویژگی های اصلی تاثیرگذار نقش مشاوره ای معلم را در 2مقوله اصلی" بهبود فنون مشاوره ای معلمان" و" بهبود مهارت های زندگی شخصی و خانوادگی معلمان"، دانش آموزان در 3 مقوله اصلی" مشاوره ی تحصیلی" مشاوره ی غیر درسی" و " مشاوره ی اخلاقی" و والدین نیز در3 مقوله اصلی " اطلاع والدین نسبت به مشکلات فرزندان خود "، "آشنایی معلمان و مدیریت مدرسه در مورد مشکلات والدین" و" آگاهی والدین از مشکلات مدرسه و مدیریت آن" مطرح کردند. نتیجه اینکه در مدارسی که دانش آموزان از وجود مشاور بی نصیبند، بسیاری از مشکلات دانش آموزان می تواند از طریق نقش مشاوره ای معلمان بر طرف شود. در اینجا معلم جای مشاور را نمی گیرد، بلکه تنها به بهبود عملکرد معلمان و ارتقای کیفیت ارائه خدمات راهنمایی و مشاوره ی مدرسه کمک می نماید.
نقش دلبستگی به خدا و اخلاق رابطه ای در پیش بینی تجربه اضطراب در زنان متأهل شهرستان شاهرود نقش دلبستگی به خدا و اخلاق رابطه ای در پیش بینی تجربه اضطراب در زنان متأهل شهرستان شاهرود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
98-112
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت روانی زنان خانه دار به ویژه مشکلات اضطرابی آنان از اولویت های نادیده گرفته شده طی سال های اخیر است که نیازمند توجه جدی سیاست گذاران حوزه سلامت است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش دلبستگی به خدا و اخلاق رابطه ای در پیش بینی تجربه اضطراب زنان متأهل انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل خانه دار شهرستان شاهرود بود که در سال 1398 وارد مطالعه شدند. حجم نمونه 380 نفر بود که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه های اضطراب، اخلاق رابطه ای و دلبستگی به خدا پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین سنی زنان 89/41 سال و به ترتیب بیشترین و پایین ترین سطح تحصیلات با 65 درصد مربوط به دوره متوسطه و 15 درصد مربوط به تحصیلات دانشگاهی بود. بین اخلاق رابطه ای (57/0-=r و 05/0>P)، اخلاق عمودی (39/0-=r و 05/0>P) و اخلاق افقی (43/0-=r و 05/0>P) با اضطراب همبستگی منفی و بین دلبستگی به خدا (68/0-=r و 05/0>P) و مؤلفه های آن با اضطراب همبستگی منفی و معنادار وجود داشت. تحلیل رگرسیون نشان داد اخلاق رابطه ای توان تبیین 23% از واریانس اضطراب؛ اخلاق رابطه ای و دلبستگی به خدا با هم توان تبیین 33% از واریانس اضطراب؛ و دلبستگی به خدا مستقل از اخلاق رابطه ای توان تبیین 10% درصد از این واریانس را داشته اند. مؤلفه های دلبستگی به خدا نیز توانستند 12% از واریانس اضطراب را پیش بینی کنند. در میان ابعاد دلبستگی نیز ارتباط با خدا (38/0-=β) قوی ترین پیش بینی کننده اضطراب بود. نتیجه گیری: با توجه به نقش متغیّرهای یادشده در پیش بینی تجربه اضطراب زنان متأهل می توان از نتایج پژوهش حاضر در برنامه های پیشگیری و درمان اضطراب به عنوان متغیّرهای تأثیرگذار استفاده کرد.
رابطه بین خود تنظیمی و بهزیستی روانشناختی: نقش واسطه ای همسازی با هدف
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گر همسازی با هدف در رابطه بین خودتنظیمی و بهزیستی روان شناختی در بین دانشجویان بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال تحصیلی 1389-1399 بودند. تعداد افراد نمونه 508 نفر که با روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. بدین صورت که پرسشنامه ها به صورت آنلاین تهیه شد و در گروه های مجازی دانشجویان دانشگاه توزیع شد. ابزار پژوهش شامل مقیاس همسازی با هدف ورسک و همکاران (2003)، پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1995) بودند. بین مؤلفه های خودتنظیمی و بهزیستی روان شناختی و همسازی با هدف رابطه مثبت معنادار است و نتایج هر دو عامل همسازی با هدف به صورت مثبت و معنادار رابطه بین خودتنظیمی و بهزیستی روان شناختی را میانجی گری می کند. افراد با توانایی خودتنظیمی بالا به صورت هدفمندتر عمل می کنند، اهداف غیرقابل دستیابی خود را رها می کنند و اهدافی جایگزین برای خود تعیین می کنند. این توانایی رها کردن اهداف غیرقابل دستیابی به فرد کمک می کند تا از اضطراب و حالت درماندگی نرسیدن به اهداف خود رها شوند که این خود به بهزیستی روان شناختی بالاتر می انجامد. نتایج به دست آمده می تواند زمینه ای برای تدوین دوره های کاربردی و آموزشی در راستای ارتقا بهزیستی روان شناختی باشد.
عوامل تقویت و تضعیف بنیان خانواده از دیدگاه ادیان و مذاهب مختلف
حوزه های تخصصی:
نهاد مقدس خانواده رکن بنیادین اجتماع بشری در فرهنگ های گوناگون است تا آنجا که سعادت و شقاوت امت ها با سلامت و کیفیت خانواده ها پیوند خورده است و نخستین شرط داشتن جامعه ای سالم و پیشرفته، سلامت و پیشرفت خانواده های آن جامعه است. فرد تحت تاثیر روابط سالم حاکم بر خانواده، شیوه های ارتباط پذیری و تعامل های سازنده با جامعه را یاد می گیرد برعکس، هر چه خانواده دارای عملکرد بد و آشفته باشد به همان نسبت سلامت آن جامعه بیشتر تهدید می شود. در این مقاله با توجه به برخی آیات قرآن، روایات و کتب مختلف ضمن معناشناسی خانواده و بیان اهمیت و ضرورت بحث، به بررسی مهم ترین عوامل تقویت و تضعیف بنیان خانواده از جمله ازدواج، زن، حجاب، اخلاق، صبر و شکیبایی، عفو و گذشت، طلاق، بدبینی، بدزبانی، بی عفتی و ...... از منظر ادیان و مذاهب مختلف پرداخته شده است. تبیین راه ها و عوامل موثر و غیر موثر بر بنیان خانواده، هدف اصلی این مقاله است که نتیجه پایبندی به آموزه های دینی و عمل به سیره و اندیشه های انبیا و معصومین است.
اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر مؤلفه های هوش هیجانی و اخلاقی با سازگاری و تاب آوری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان بروجن
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰
140 - 120
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر هوش هیجانی و هوش اخلاقی بر میزان سازگاری و تاب آوری دانش آموزان مقطع ابتدائی شهرستان بروجن انجام شد. برای دستیابی به این هدف مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC) و پرسشنامه سازگاری سینها و سینگ (SACQ)به کار رفت. برای انجام این پژوهش با استفاده از روش تصادفی خوشه ای، نمونه ای 30 نفره از دانش آموزان مقطع ابتدایی انتخاب و در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) جای داده شدند. سپس با استفاده مقیاس تاب آوری و سازگاری میزان تاب آوری و سازگاری هر دانش آموز مورد سنجش قرار گرفت. در مرحله بعدی گروه آزمایش، به تعداد 10 جلسه در جلسات آموزش قصه گویی شرکت کرد ولی گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات مجددا، آزمون های ذکر شده از دانش آموزان گرفته شد. داده های حاصل در این دو مرحله به عنوان داده های پیش آزمون- پس آزمون ثبت شد و با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و تحلیل کوواریانس یک متغیره مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس و همچنین شاخص های آماری نشان دادند: (1) کودکانی که در جلسات آموزش قصه گویی شرکت کرده بودند نسبت به گروه کنترل بهبود قابل توجهی را در میزان سازگاری با همنوعان خود و میزان تاب آوری به دست آوردند. (2) کودکانی که در جلسات آموزش قصه گویی شرکت کرده بودند نسبت به گروه کنترل بهبود قابل توجهی را در میزان سازگاری با همنوعان خود به دست آوردند. (3) میزان تاب آوری کودکان افزایش معناداری را در گروه آزمایش نشان داد. بنابراین فرضیه پژوهش که بیان کننده تاثیر آموزش قصه گویی مبتنی بر هوش هیجانی و هوش اخلاقی بر میزان سازگاری و تاب آوری دانش آموزان بود، تایید شد. با توجه به سن بحرانی کودکان 7 تا 12 سال و اثبات زمانبندی تجربه برای افزایش توانایی های شناختی از طریق کنترل دوره های بحرانی رشد، نیاز مبرم است که ما نیز در این زمینه تحقیقات فراوانی داشته باشیم و آموزش هوش هیجانی و هوش اخلاقی از طریق قصه گویی را در این سنین جدی بگیریم.
اثربخشی طرحواره درمانی بر سازگاری زناشویی مراجعین مراکز مشاوره شهر تهران
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰
165 - 154
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی طرحواره درمانی بر سازگاری زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران بود. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در پاییز و زمستان سال 1399 می باشند، نمونه از میان جامعه آماری بصورت در دسترس انتخاب شدند که 40 نمونه در (دو گروه آزمون و کنترل 20 تایی) گمارده شدند. ابزار گردآوری داده نیز پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپاینر بوده است. مداخله طرح واره درمانی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش انجام گردید. داده های پژوهش با آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری (مآنکوا) و یک متغیری (آنکوا) و مورد تحلیل قرارگرفت. یافته ها : نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که مداخله آموزش مهارت های تحصیلی در سطح (01/0> P ، 702/516F=) در متغیر سازگاری زناشویی در مرحله پس آزمون اثرمعناداری داشته است. همچنین نتایج تحلیل کواریانس یک متغیری نشان داد مداخله طرح واره درمانی در سطح (01/0> P ، 055/1672F=) سازگاری زناشویی در مرحله پس آزمون اثرمعناداری داشته است. نتیجه گیری : با توجه به معنی دارشدن فرضیه این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در این پژوهش، طرح واره درمانی توانسته است سازگاری زناشویی زوجین را افزایش دهد.
اثر بخشی درمان شناختی رفتاری در نشانگان ضربه عشق، حالات خلقی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد با تجربه شکست عاطفی
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰
217 - 203
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی درمان شناختی رفتاری در نشانگان ضربه عشق، حالات خلقی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر افراد با تجربه شکست عاطفی انجام شده است. از نظر گردآوری داده ها تک آزمودنی، از نظر اجرا میدانی و از نظر ماهیت کمی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دختران در دامنه سنی ۱۸ تا 30 سال با تجربه شکست عاطفی در سال 1400 بودند که به روش نمونه گیری هدمند ودردسترس انتخاب گردیدند. در این مطالعه از پرسشنامه های ضربه عشق راس(1999)، تنظیم شناختی هیجان گازنفسکی و کرایچ(2006) و حالات خلقی برومز(2007) استفاده گردید. داده های مطالعه با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی همچون میانگین، انحراف استاندارد، حداقل و حداکثر و آزمونهای آماری درصد بهبودی، شاخص d کوهن (اندازه اثر) و نمودارهای دیداری ترسیمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس اندازه اثر بدست آمده و درصد بهبودی محاسبه شده اثر بخشی درمان شناختی رفتاری در نشانگان ضربه عشق و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد با تجربه شکست عاطفی تحقیق معنی دار شدند ولی در حالات خلقی معنی دار نبود . بنابراین می توان نتیجه گرفت که مداخله درمان شناختی رفتاری بر نشانگان ضربه عشق و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان اثربخش می باشد.
پیش بینی اهمال کاری تحصیلی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی و باورهای فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بنابر یافته های پژوهشی یک عامل شناختی موثر در شکل گیری و تداوم اهمالکاری تحصیلی افراد، طرحواره های ناسازگار اولیه آنان می باشد. گروه دیگری از مطالعات از نقش باورهای فراشناختی و انعطاف پذیری شناختی در کاهش اهمالکاری تحصیلی حمایت می کنند. در این راستا، پژوهش حاضر به منظور ارزیابی مدل ساختاری اهمالکاری تحصیلی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و بررسی اثرات میانجی انعطاف پذیری شناختی و باورهای فراشناختی صورت گرفت. روش: شرکت کنندگان این پژوهش 294 نفر از دانشجویان شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری در دسترس، از طریق فضای مجازی انتخاب گردید. داده ها با استفاده از پرسشنامه های اهمالکاری تحصیلی (APS)، فرم کوتاه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ، انعطاف پذیری شناختی (CFI) و باورهای فراشناختی ولز، گردآوری و با نرم افزارهایSPSS و PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته : یافته های حاصل از پژوهش بیانگر ارتباط معنادار بین نمره کل اهمالکاری تحصیلی و طرحواره های ناسازگار اولیه، مولفه های انعطاف پذیری شناختی و برخی مولفه های باورهای فراشناختی بود. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه به صورت مستقیم و غیر مستقیم ، به واسطه باورهای فراشناختی بر اهمالکاری تحصیلی اثرگذار است، اما این مسیر از طریق متغیر انعطاف پذیری شناختی اثرگذار نبود. نتیجه گیری: مدل ساختاری اهمالکاری تحصیلی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی و باورهای فراشناختی از برازش مناسبی برخوردار است. کلیدواژه ها: اهمالکاری تحصیلی، طرحواره های ناسازگار اولیه، انعطاف پذیری شناختی، باورهای فراشناختی
بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس واکنش-پذیری هیجانی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس واکنش پذیری هیجانی در دانشجویان ایرانی بود. روش: این پژوهش تحقیقی پیمایشی است که بر روی 625 نفر از دانشجویان دانشگاه اراک انجام شد. به منظور بررسی آماری داد ها از دو روش نظریه کلاسیک تحلیل آزمون و نظریه سوال – پاسخ استفاده شد. در رویکرد کلاسیک روایی ابزار با سه روش روایی صوری، همگرا-افتراقی و سازه بررسی شد. پایایی مقایس نیز به شیوه ثبات درونی و تنصیفی و آزمون- آزمون مجدد محاسبه شد. یافته ها: رابطه بین نمرات واکنش پذیری هیجانی و رفتارهای پرخطر(r=0.16) و خلق منفی (r=0.47) مثبت و معنادار و بین واکنش پذیری هیجانی و تاب آوری (r=-0.30) منفی و معنادار به دست آمد که بر روایی همگرا و افتراقی مناسب مقیاس دلالت دارند. تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی ابزار دال بر ساختار عاملی مناسب مقیاس بود. در روش سوال – پاسخ آماره ها برازش مدل را تایید می کرد. پایایی مقیاس به شیوه ثبات درونی و تنصیفی و آزمون- آزمون مجدد به ترتیب 0.91 و 0.87 ،0.86بدست آمد. نتیجه گیری: نسخه فارسی مقیاس واکنش پذیری هیجانی دارای روایی و پایایی مطلوبی است و می تواند جهت نیل به اهداف پژوهشی بویژه در پیش بینی آسیبها و اختلالات روانی و نیز به عنوان یکی از متغیرهای مرتبط با دشواری تنظیم هیجان در ایران مورد استفاده قرار گیرد. کلیدواژه ها: مقیاس واکنش پذیری هیجانی، ویژگی های روانسنجی، دانشجویان
ارائه مدل ساختاری برای پیش بینی نشانه های اختلال وسواس فکری- عملی براساس پایبندی مذهبی: نقش میانجیگر کارکرد شخصیت
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وسواس فکری- عملی یک سندروم بالینی است که به وسیله افکار، تصاویر یا تکانه های مزاحم و رفتارهای تکراری مشخص می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل ساختاری برای پیش بینی نشانه های اختلال وسواس فکری- عملی براساس پایبندی مذهبی: نقش میانجیگر کارکرد شخصیت بود. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش افراد مراجعه کننده به کلینیک های مناطق ۱، ۲، ۷، ۸، ۱۱ و ۱۲ تهران در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند که از میان آن ها ۳۷۸ نفر داوطلب و واجد شرایط ورود به مطالعه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه وسواس فکری- عملی هاجسون و راچمن (۱۹۷۷)، پایبندی مذهبی جان بزرگی (۱۳۸۸) و پرسشنامه کارکرد شخصیت جان بزرگی و همکاران (۱۴۰۰) بود. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۸ و لیزرل نسخه ۸/۵ با استفاده از تحلیل مسیر توسط برنامه AMOS نسخه ۲۴ و با روش های مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: مجموع مجذور همبستگی های چندگانه (R۲) برای متغیر وسواس فکری- عملی برابر با ۰/۵۳ بدست آمد، این موضوع بیانگر آن است که ابعاد پایبندی مذهبی و کارکرد شخصیت در مجموع ۵۳ درصد از واریانس نشانگان وسواس فکری عملی را تبیین می کند. نتیجه گیری: کارکرد شخصیت رابطه بین نا پایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی با وسواس فکری- عملی را به صورت مثبت و رابطه بین پایبندی مذهبی و وسواس فکری- عملی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. پیشنهاد می شود در مراکز مشاوره به پایبندی مذهبی و باورهای ناکارآمد مذهبی مراجعه کنندگان در درمان اختلال وسواس فکری- عملی توجه شود.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی و طرحواره درمانی معنویت محور تلفیقی بر ناامیدی و سلامت روان زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پیمان شکنی همسر عاملی جهت تضعیف امیدواری و سلامت روان بسیاری از زنان است. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی و طرحواره درمانی معنویت محور بر ناامیدی و سلامت روان زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر انجام شد. روش : مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر در شهر بندرعباس در بهار ۱۴۰۰ و گروه نمونه ۴۸ نفر از این زنان بودند که به صورت هدفمند انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه ۱۶ نفر) گمارده شدند. از پرسشنامه ناامیدی بک (BHS) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی و طرحواره درمانی معنویت محور هر یک طی ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از کنترل پیش آزمون، اثربخشی درمان بر کاهش ناامیدی (P=۰/۰۱۷, F=۴/۴۹) و افزایش سلامت روان (P=۰/۰۰۵, F=۵/۹۴) معنادار بود. مقایسه گروه ها نشان داد که درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی بر کاهش ناامیدی (۰/۰۱۴=P) و طرحواره درمانی معنویت محور بر افزایش سلامت روان (۰/۰۰۴=P) اثربخش بود. نتیجه گیری: اثربخشی درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی درمانی بر کاهش ناامیدی و طرحواره درمانی معنویت محور بر افزایش سلامت روان در مطالعه حاضر تائید شد. پیشنهاد می شود این دو درمان برای یاری به زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر استفاده شوند.
تأثیر تماشای مدل های آموزش مفاهیم فعالیت بدنی بر مولفه های شناختی- حرکتی و شایستگی جسمانی کودکان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افزایش بی تحرکی در همه اقشار جامعه بخصوص گروه کودک و نوجوان به عنوان یکی از نگرانی های مهم در وضعیت سلامت این گروه سنی تبدیل شده است. هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر تماشای مدل های آموزش مفاهیم فعالیت بدنی بر مولفه های شناختی- حرکتی و شایستگی جسمانی کودکان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر ۸ تا ۱۰ ساله پسر شهرستان خوی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. ۳۰ پسر ۸ تا ۱۰ سال به طور داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از ابزار ارزیابی سواد بدنی کانادایی (CAPL)، مقیاس شایستگی جسمانی، آزمون آمادگی هوازی پیشرونده، آزمون آمادگی جسمانی مرتبط با سلامت و آموزش مفاهیم اولیه فعالیت بدنی استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مجازی با استفاده از مشاهده مدل های ویدئویی و آموزش مفاهیم اولیه فعالیت بدنی بر بعد شایستگی جسمانی و بعد شناختی- حرکتی کودکان ۸ تا ۱۰ ساله تأثیر مثبت معنی داری دارد (۰/۰۵>P). همچنین نتایج نشان داد اثر گروه معنی دار است (۰/۰۰۱=P، ۰/۷۰=مجذور اتا، ۵۶/۶۵=F) لذا میزان بعد شناختی- حرکتی در پس آزمون در گروه کنترل و گروه آزمایش دارای تفاوت معنی داری است. نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده آموزش مجازی با استفاده از مشاهده مدل های ویدئویی و آموزش مفاهیم اولیه فعالیت بدنی باعث افزایش عملکرد شناختی- حرکتی، سواد بدنی و فعالیت بدنی کودکان می شود. لذا به محققان، معلمان و والدین کودکان پیشنهاد می شود از این روش آموزش جهت ارتقای سطح فعالیت بدنی و مولفه های شناختی- رفتاری کودکان استفاده نمایند.