فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۸۱ تا ۲٬۹۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
Objective: Studies have shown that neuroticism is one of the personality traits associated with negative psychological consequences. This research was conducted with the aim of investigating the effectiveness of schema therapy on reducing neuroticism.Methods: The current research is a quasi-experimental type with a pre-test-post-test design and a control group. The research population was the patients referred to Shariati Hospital in Tehran in 2021, and 22 of them who had obtained a high score in the neuroticism subscale were selected by purposive sampling method and randomly assigned into two experimental (n = 11) and control (n = 11) groups. Both groups completed the neuroticism subscale of the NEO Five-Factor Inventory-3 (NEO-FFI-3) in the pre-test and post-test phases. The experimental group was subjected to the schema therapy for 10 weekly sessions, but no intervention was performed on the experimental group during this period. The analysis of the collected data was done with analysis of covariance and SPSS-18 software.Results: The obtained findings showed that schema therapy was able to significantly reduce the level of neuroticism in the experimental group compared to the control group (P < 0.001).Conclusion: According to the findings, it can be concluded that schema therapy is effective in reducing neuroticism and can be used in treatment centers in this regard.
The Role of Psychological Capital and Sense of Coherence in the Work Engagement of Iranian Psychologists and Counselors (A National Online Study)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: Psychologists and counselors need Psychological Capital and Sense of Coherence to effectively engage in their professional roles in prevention and intervention. So the purpose of this study was to investigate the role of psychological capital and sense of coherence in the work engagement of Iranian psychologists and counselors.Materials and Methods: Using a web-based sampling method, 1156 psychologists and counselors from different regions of Iran were selected in 2021 and completed the Utrecht Work Engagement Scale (UWES; Schaufeli & Bakker, 2003), the Psychological Capital Questionnaire (PCQ:Luthans, 2002), and the Sense of Coherence Scale (SOC:Flensborg-Madsen, 2017). SPSS26 was used to analyze the data using Pearson correlation coefficient and stepwise multiple regression.Findings: The results indicated a positive and significant relationship between the components of psychological capital (self-efficacy, resilience, hope, and optimism) and the feeling of psychological cohesion with job desire. (P<0.001). The regression analysis also showed that self-efficacy, optimism, and hope could predict the participants' work engagement (P<0.001).However, resilience and a sense of psychological cohesion could not predict work engagement (P<0.05).Discussion The findings highlighted the role of psychological capital and a sense of coherence in the work engagement of Iranian psychologists and counselors and its place supports them in preventive and intervention activitiesConclusion: Based on the results of the current research, psychological capital and Sense of Coherence are important and influential variables on work engagement among mental health professionals, and it is suggested to pay more attention to these variables in the empowerment programs of mental health professionals
تدوین و امکان سنجی بسته آموزشی جامع مبتنی بر درمان های موج سوم بر تنظیم هیجان و علائم ترک در افراد تحت درمان اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۱۹۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین و امکان سنجی بسته آموزشی جامع مبتنی بر درمان های موج سوم بر تنظیم هیجان و علائم ترک در افراد تحت درمان اعتیاد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد تحت درمان اعتیاد شاغل در مجتمع چادرملو اردکان در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از این افراد بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد علایم ترک (COWS، 1990) و پرسش نامه تنظیم هیجان (ERQ، 2003) بود. گروه آزمایش 10 جلسه بسته آموزشی جامع مبتنی بر درمان های موج سوم را دریافت کردند ولی گروه کنترل در لیست انتظار ماند. داده ها به روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادبا کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون توانایی تنظیم هیجان در دو گروه تفاوت معناداری در سطح 001/0P< وجود داشت اما بین میانگین پس آزمون علائم ترک دو گروه تفاوت معناداری در سطح08/0P< دیده نشد. با توجه به اثربخشی درمان های موج سوم در کاهش مشکلات بیماران تحت درمان با متادون، پیشنهاد می گردد که این درمان ها به عنوان برنامه مکمل در کنار درمان های دارویی به منظور بهبود مهارت تنظیم هیجان در مراکز درمانی مخصوص اعتیاد بکار گرفته شود.
مقایسه فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان دارای فرسودگی شغلی بالا و فرسودگی شغلی پایین سازمان تامین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
151 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان دارای فرسودگی شغلی بالا و فرسودگی شغلی پایین سازمان تأمین اجتماعی بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش را کلیه کارکنان مرد و زن شاغل در سازمان تأمین اجتماعی شهر تهران در سال 1400- 1399 تشکیل دادند که از بین آنها 50 کارمند دارای فرسودگی شغلی بالا و 50 کارمند دارای فرسودگی شغلی پایین به عنوان نمونه و به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و همکاران (MBI، 1981) و استرس شغلی پارکر و همکاران (MPS، 1983) بود. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد بین مقایسه فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان دارای فرسودگی شغلی بالا و کارکنان دارای فرسودگی شغلی پایین تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)؛ به طوری که اندازه اثر حاکی از آن است که حدود 7/58 درصد از تغییرات فشار زمانی و 57 درصد از تغییرات اضطراب مربوط به شغل در کارکنان سازمان تأمین اجتماعی تحت تأثیر «میزان فرسودگی شغلی» در آن ها است. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که فرسودگی شغلی در افزایش فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان سازمان تأمین اجتماعی موثر است.
طراحی الگوی هویت یابی اجتماعی مبتنی بر تجربه زیسته دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
41 - 52
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف طراحی الگوی هویت یابی اجتماعی مبتنی بر تجربه زیسته دختران نوجوان صورت گرفت. روش پژوهش کیفی از نوع داده بنیاد بود. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده آموزش دیدگان مرکز ندا (نهضت دختران امام) بود که در سال 1402به صورت نمونه گیری هدفمند از شهر اراک انتخاب شدند. سپس مقیاس هویت اجتماعی بر روی آنان اجرا و افرادی که نمره ی بسیار خوب را کسب نمودند و با در نظر گرفتن نقطه ی اشباع نظری تعداد 7 نفر، تحت مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. بر اساس یافته ها الگوی هویت یابی اجتماعی شامل: شرایط علی رشد یافتگی و هدفمندی، شرایط زمینه ای دوری از واقعیت، عدم مهارت ارتباط میان فردی، ضعف شخصیت، بی هویتی، راهبردهای تقویت کنشگری اجتماعی، راهبری، پرورش استعداد، مهارت افزایی، نقش پذیری انقلابی، تربیت دینی و بینش افزایی به دست آمد. همچنین عوامل مداخله گر شامل عدم مهارت کار با نوجوان در مراکز و نهادها و تقابل خانواده با نوجوان و پیامدها شامل نقش آفرینی دینی و انقلابی، کنشگری اجتماعی، تربیت اجتماعی و هویت یکپارچه حاصل گردید. این مطالعه، می تواند به گونه ی کاربردی مورد توجه و کاربست ارگان ها و نهاد های دولتی و غیر دولتی، فعالان عرصه ی تعلیم و تربیت، روان شناسان و مشاوران فعال در عرصه ی سلامت روان و سیاست گذاران قرار گیرد.
پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی دانش آموزان دختر متوسطه بر اساس کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
175 - 182
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی دانش آموزان دختر متوسطه بر اساس کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر بابل در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آنها 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس و غیرتصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رفتارهای پرخطر جنسی زارعی و همکاران (1389، RSBQ)، فهرست رتبه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی جیویا و همکاران (2000، BRIEF) و پرسشنامه تنظیم شناختی گارنفسکی و کرایج (2006،CERQ ) جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان قادر به پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی بوده اند (05/0>p) و در مجموع 49 درصد از واریانس رفتارهای پرخطر جنسی را تبیین می کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان نقش معنی داری در پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی دارند و لزوم توجه به این عوامل برای کاهش رفتارهای پرخطر جنسی در دانش آموزان ضروری به نظر می رسد.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان و آموزش تنظیم هیجان بر سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات رفتاری برون سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
83 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر-نوجوان و آموزش تنظیم هیجان بر سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری بود. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون وگروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری اصفهان در پاییز1401 بودند. از بین آنها60 نفر به صورت هدفمند انتخاب و از طریق گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگذاری شدند. گروه آزمایشی تعامل کارآمد مادر-نوجوان بسته آموزشی را به مدت 8 جلسه و گروه آزمایشی تنظیم هیجان بسته آموزشی را در 8 جلسه دریافت کردند. پرسشنامه سرمایه عاطفی (ACS، گل پرور، 1395) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین گروه تعامل کارآمد مادر-نوجوان با گروه تنظیم هیجان و گروه کنترل در متغیر سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری تفاوت معناداری وجود داشت (01/0> p). اما بین گروه تنظیم هیجان و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان می تواند برای بهبود سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری موثر باشد.
بررسی پاسخ مغزی به فرآیند مبتداسازی در زبان فارسی بر مبنای مدل Friederici(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در گفتمان زبان فارسی که ترتیب کلمات آن از نوع (فاعل مفعول فعل) است، متمم پرسشی، یا مفعول حرف اضافه ای معمولاً پس از مفعول در جایگاه کانونی قرار می گیرند. با این حال، امکان جابه جایی این عبارت به مکان های دیگر در داخل جمله و گفتمان وجود دارد که این جابه جایی از اهمیت ویژه ای در تحلیل گفتمان و شاخص های گفتاری برخوردار است. یکی از اهداف این جابه جایی، حرکت عنصر جمله به ابتدای جمله می باشد که در تحلیل گفتمان به دلایل کلامی و ایجاد ساختار نشان دار مورد بررسی قرار می گیرد. هدف این مطالعه، بررسی پردازش درک گفتمانی مبتداسازی جابه جایی متمم پرسشی در زبان فارسی با استفاده از پتانسیل های مرتبط با رویدادها بود. روش کار: این مطالعه بر روی بخش قدامی نیمکره چپ مولفه (N200) تمرکز دارد، که طبق مدل مطرح شده توسط Friederici در پردازش زبان (1995) ارائه شده است. چهار جایگاه مختلف متمم پرسشی در زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است و 50 جمله برای هر شرایط آزمایشگاهی ساخته شده است و جملات در صفحه نمایش به صورت سازهای ارائه شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مبتداسازی متمم پرسشی به منظور برآورده سازی دلایل گفتمانی یا کلامی باعث پاسخ مغزی متفاوت می گردد بدین صورت که افزایش دامنه N200 در بخش قدامی چپ با قرار گرفتن متمم پرسشی در ابتدای جمله و در جایگاه مبتداسازی متمم پرسشی دیده شد. نتیجه گیری: از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که فرآیند مبتداسازی متمم پرسشی در زبان فارسی بر اساس مدل مطرح شده توسط Friederici پایه نوروفیزیولوژیکی دارد و به عنوان ساختی نشان دار در زبان فارسی با ترتیب واژگانی متفاوت مطرح می گردد.
پیشبینی کارآمدی خانواده بر اساس تمایزیافتگی و همدلی عاطفی زوجین با میانجی گری مرزهای ارتباطی زوجینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی کارآمدی خانواده بر اساس تمایزیافتگی و همدلی عاطفی زوجین با میانجی گری مرزهای ارتباطی زوجینی با روش توصیفی از نوع همبستگی صورت گرفت. نمونه آماری با روش نمونه گیری در دسترس از میان جامعه آماری تمام مردان و زنان متأهل شهر قم، به حجم ۱۶۵ نفر بدست آمد برای انجام پژوهش از پرسشنامه های سنجش کارآمدی خانواده صفورائی(1388)، مقیاس تمایزیافتگی اسکورون، همدلی عاطفی مهرابیان و اپستین و مرزهای زوجینی هوشیاری استفاده شده است. داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد بین تمایزیافتگی زوجین با کارآمدی خانواده رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین همدلی عاطفی زوجین و کارآمدی خانواده رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. مرزهای زوجینی در رابطه بین تمایزیافتگی خود و کارآمدی خانواده به صورت جزئی نقش میانجی دارد. مرزهای زوجینی در رابطه بین همدلی عاطفی و کارآمدی خانواده به صورت کامل نقش میانجی دارد.
خودکارآمدپنداری ترک در مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده: مقایسه دو رویکرد درمانی شناختی- رفتاری مبتنی بر مدل مارلات و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات سوءمصرف مواد، به ویژه اعتیاد به تریاک، چالش های بزرگی را برای افراد و سیستم های بهداشتی ایجاد می کنند. استراتژی های درمانی مؤثر برای بهبود خودکارآمدپنداری ترک و کاهش نرخ عود ضروری هستند. هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی دو رویکرد درمانی، شامل درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر مدل مارلات (CBTMM) و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز (tDCS)، بر خودکارآمدپنداری ترک در مردان دارای اختلال سوءمصرف تریاک تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش و و مواد: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده بود که شامل 60 مرد دارای اختلال سوءمصرف تریاک تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. شرکت کنندگان به طور تصادفی در سه گروه 20 نفره (CBTMM، tDCS، و کنترل) قرار گرفتند. مداخلات شامل 12 جلسه 75 دقیقه ای بود که به صورت هفتگی برگزار شد. داده ها در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه) با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدپنداری ترک جمع آوری و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون های تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو رویکرد درمانی CBTMM و tDCS به طور معناداری خودکارآمدپنداری ترک را در مقایسه با گروه کنترل افزایش دادند. میانگین نمره خودکارآمدپنداری ترک در گروه CBTMM از 44.60 (انحراف معیار = 7.64) در پیش آزمون به 58.80 (انحراف معیار = 8.98) در پس آزمون و سپس به 61.85 (انحراف معیار = 8.48) در پیگیری افزایش یافت. در گروه tDCS نیز بهبود معناداری مشاهده شد، هرچند کمتر از گروه CBTMM. نتیجه گیری: ین یافته ها می تواند به توسعه و بهبود برنامه های درمانی برای بیماران وابسته به مواد مخدر کمک کند و راهکارهای جدیدی برای بهبود وضعیت روانی و شناختی این بیماران ارائه دهد.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک (فرم کودک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب سازه ای مهم در دوران کودکی است که پیامدهای روانشناختی منفی زیادی دارد. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس تداخل اضطراب در زندگی کودک بود. روش و مواد: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی بود. جامعه پژوهش کودکان 15-10 سال استان مازندران بودند که تعداد 370 نفر از آنها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک (لینهام و همکاران، 2013) و مقیاس اضطراب کودکان (اسپنس، 1997) و مقیاس تجدیدنظرشده اضطراب آشکار کودکان (رینولدز و ریچموند، 1978) بودند. داده های این مطالعه با روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک دارای دو عامل تداخل در عملکرد خارج از خانه و تداخل در عملکرد داخل خانه بود. بار عاملی گویه های هر دو عامل بالاتر از 50/0 بود و پایایی عامل های مذکور در دختران و پسران و کل نمونه با روش آلفای کرونباخ در دامنه 70/0 تا 78/0 به دست آمد. علاوه بر آن، روایی همگرای مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک، عامل های تداخل در عملکرد خارج از خانه و تداخل در عملکرد داخل خانه با مقیاس اضطراب کودکان و مولفه های آن و مقیاس تجدیدنظرشده اضطراب آشکار کودکان معنی دار بود (001/0P<). همچنین، پایایی برای مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک، تداخل در عملکرد خارج از خانه و تداخل در عملکرد داخل خانه با روش بازآزمایی دو هفته ای به ترتیب 85/0، 81/0 و 77/0 محاسبه شد. نتیجه گیری: با توجه به شاخص های روان سنجی مناسب برای مقیاس تداخل اضطراب در زندگی کودک، متخصصان و درمانگران حوزه سلامت می توانند از این ابزار برای اندازه گیری تداخل زندگی در اضطراب کودکان استفاده نمایند.
The role of the food pattern in predicting weight, lifestyle and quality of life of students of Mohaghegh Ardabili University(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The food pattern in clinical practice has been considered in weight loss, lifestyle, and quality of life, which can lead in weight loss and affect lifestyle and quality of life. The aim of this study was to investigate the role of food pattern in predicting students' weight, lifestyle and quality of life.Methods: The research method was descriptive-correlational and the statistical population was all students of Mohaghegh Ardabili University in the academic year of 2016-2017. The sample size was considered 280 students selected randomly from the statistical population. To collect data, the Quality of Life Questionnaire World Health Organization's 1996 (IRQOL), Health Promotion Lifestyle Questionnaire Walker, Kerr, Pender and Sachrist (1990), and Nutrition Table were used, and SPSS 22 software was used to analyze the data. Pearson correlation and regression correlation tests were also used to analyze the data.Results: The results showed that there was a significant correlation between food pattern and weight, lifestyle and quality of life (r=0.258, sig = 0.027, r = 0.057, sig = 0.000, and r=0.677, sig= 0.012 respectively).Conclusion: The finding showed that the component of food pattern can predict 60% of weight, but cannot be a good predictor of lifestyle and quality of life due to the insignificance of regression model.
مقایسه اثربخشی آموزش فرآیند حل مسأله خلاق و آموزش راهبردهای فراشناختی بر خلاقیت و سرزندگی تحصیلی فرزندان نظامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
137 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه دو روش درمانی آموزش ﺣﻞ ﻣﺴﺄله خلاق و آموزش راهبردهای فراشناختی بر خلاقیت و سرزندگی تحصیلی به روش نیمه تجربی ﺑﻮد. از جامعه آماری فرزندان نظامیان ساکن در یکی از پایگاه های نظامی شهر شیراز در سال تحصیلی 403-1402، 36 نفرآزﻣﻮدﻧی به صورت نمونه گیری هدفمند (ملاک های ورود و خروج) انتخاب و در قالب سه گروه 12 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) در فرایند تحقیق شرکت نمودند. پرسش نامه های خلاقیت (عابدی،1372) و سرزندگی تحصیلی(حسین چاری و دهقانی زاده،1391) وهمچنین بسته های آموزشی "ﺣﻞ ﻣﺴﺄله خلاق مدل ایساکسنو ترفینگر"(1987) و "برنامه ی آموزشی فراشناخت مدل سکستون" (1987) در اجرای تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که در هر دو گروه آزمایش، در نمرات خلاقیت و سرزندگی تحصیلی افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل دیده می شود؛ تاثیر روش ﺣﻞ ﻣﺴﺄله خلاق در افزایش خلاقیت بیشتر از روش راهبردهای فراشناختی بوده است؛ ولی بین دو گروه در افزایش متغیرسرزندگی تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشده است. بر این اساس برنامه ریزی در جهت استفاده از هر دو روش، به ویژه روش آموزش ﺣﻞ ﻣﺴﺄله خلاق، نتایج موثرتری در محیط های آموزشی به همراه دارد.
همبسته های بدنی و روان شناختی خودزنی غیر خودکشی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
35 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودزنی غیرخودکشی به آسیب عمدی سطح بدن بدون نیت خودکشی اشاره دارد. این رفتار یکی از نگرانی عمده متخصصان حوزه سلامت روان در جهان است و همچنین یکی از اختلال هایی است که نیاز به مطالعه بیشتر دارد؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی همبسته های بدنی و روان شناختی خودزنی غیرخودکشی در دانشجویان بود.
روش: پژوهش ازنظر هدف بنیادی و به لحاظ روش جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور در سال تحصیلی 1402 بود. تعداد 200 نفر از دانشجویانی که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، نمونه آماری را تشکیل دادند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خود آسیب رسانی آگاهانه و تعمدی (گراتز، 2001)، شاخص توده بدنی، پرسشنامه نگرانی در مورد بدشکلی (اوستوزین، لمبرت و کاسل، 1998) و پرسشنامه شرم از تصویر بدن (دوارت، پینتو گوویا، فریرا و همکاران، 2015) استفاده شد. داده ها با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و همچنین در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین نگرانی درباره بدشکلی و شرم از بدن و مؤلفه های آن (شرم برونی شده و درونی شده) با خودزنی غیرخودکشی رابطه مثبت وجود دارد (01/0 >p). باوجوداین رابطه ای بین وزن و شاخص توده بدنی با خودزنی غیرخودکشی وجود ندارد (05/0 <p). نتایج نشان داد که از بین این متغیرها شرم برونی شده پیش بینی کننده خودزنی غیرخودکشی است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده نقش و اهمیت عوامل روان شناختی ازجمله نگرانی درباره بدشکلی و شرم از بدن در خودزنی غیرخودکشی است. دراین بین شرم برونی شده نقش مهم تری در پیش بینی این رفتار دارد. توجه به شرم برونی می تواند در تدوین مدل های آسیب شناختی، آموزشی و درمانی مهم باشد
رابطه ادراک از فرهنگ مدرسه و نشاط ذهنی با میانجی گری جهت گیری هدف و ارزش تکلیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه ادراک از فرهنگ مدرسه با نشاط ذهنی دانش آموزان دوره متوسطه با نقش واسطه ای جهت گیری هدف و ارزش تکلیف بود. طرح پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه سوم مقطع متوسطه دوم مدارس دولتی شهرستان خوی در سالتحصیلی 1403-1402 بودند. نمونه مورد مطالعه 300 دانش آموز دختر و پسر بودند که از جامعه ای به حجم 1280 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها مقیاس های فرهنگ مدرسه (هگینز و ساد، 1997)، جهت گیری هدف (میدلتن و میگلی، 1997)، ارزش تکلیف (پینتریچ و همکاران،۱۹۹۱) و نشاط ذهنی (رایان و فردریک، 1997) بودند. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها نشانگراثرات مستقیم و غیرمستقیم مثبت ادراک از فرهنگ مدرسه بر نشاط ذهنی بود. مسیر جهت گیری هدف به نشاط ذهنی دارای بالاترین اثر مستقیم بوده و پس از آن ادراک از فرهنگ مدرسه وارزش تکلیف قرار داشتند. مسیر ادراک از فرهنگ مدرسه به جهت گیری هدف و ارزش تکلیف نبز معنادار بود. علاوه براین، ادراک از فرهنگ مدرسه بر روی نشاط ذهنی نیز اثر غیرمستقیم و معناداری را نشان داد. در مجموع ادراک از فرهنگ مدرسه ضمن داشتن اثر مستقیم بر روی نشاط ذهنی با واسطه گری جهت گیری هدف و ارزش تکلیف، اثر غیرمستقیمی را در این زمینه نشان داد.
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تصمیم گیری مجدد بر ابرازگری هیجانی و تاب آوری خانوادگی در زوجین در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
14 - 25
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تصمیم گیری مجدد بر ابرازگری هیجانی و تاب آوری خانوادگی در زوجین در آستانه طلاق انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زوجین در آستانه طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه یک شهر تهران در فصل پاییز سال 1402 بود. در این پژوهش تعداد 18 زوج (36 نفر) با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جای دهی شدند (9 زوج در گروه آزمایش و 9 زوج در گروه گواه). زوجین حاضر در گروه آزمایش زوج درمانی مبتنی بر تصمیم گیری مجدد (10 جلسه) را طی ده هفته دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ)، پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ) و پرسشنامه تاب آوری خانوادگی (FRQ) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی توسط نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر تصمیم گیری مجدد بر ابرازگری هیجانی (0/001>P؛ 0/62=Eta؛ 57/77=F) و تاب آوری خانوادگی (0/001>P؛ 0/57=Eta؛ 45/21=F) در زوجین در آستانه طلاق تاثیر دارد. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، زوج درمانی مبتنی بر تصمیم گیری مجدد با بکارگیری فنونی همانند آشنایی با بازدارنده ها و سوق دهنده ها در روابط زناشویی، آشنایی با انواع نوازش، شناسایی قواعد خانوادگی و بازسازی مجدد روابط زناشویی می تواند به عنوانی رویکردی موثر در جهت بهبود ابرازگری هیجانی و تاب آوری خانوادگی در زوجین در آستانه طلاق مورد استفاده قرار داد.
بررسی ویژگی ها علم سنجی و روند انتشاراتی مدارک سلب اعتبار شده حوزه روان شناسی در پایگاه استنادی وب آوساینس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
108 - 126
حوزههای تخصصی:
سلب اعتبار روشی ضروری برای تصحیح متون علمی و اطلاع رسانی به مخاطبان در مورد خطاهای قابل توجه رخ داده در بروندادهای علمی است. هدف مطالعه حاضر بررسی علم سنجی بروندادهای سلب اعتبار شده در حوزه روان شناسی نمایه شده در پایگاه استنادی وب آوساینس و شناسایی روند انتشاراتی آنها است. لذا با استفاده از رویکرد کمی و روش پیمایشی 382 مدرک سلب اعتبار شده حوزه روان شناسی با جستجوی پیشرفته در پایگاه وب آوساینس بدون درنظر گرفتن بازه زمانی خاص به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ویژگی هایی از قبیل روند انتشاراتی و استنادی مدارک سلب اعتبار شده حوزه روان شناسی بر اساس سال، انواع زبان نگارش و قالب رایج انتشاراتی، حامیان مالی و پرتولیدترین ناشران و نشریه های مدارک سلب اعتبار شده حوزه روان شناسی شناسایی شده است. با توجه به نتیجه به دست آمده مشخص است که در سال 2020 بیشترین تعداد مدارک سلب اعتبار شده برابر با 31 مدرک است و با الگو برازش توانی روندی صعودی دارد که تا سال 2055 به دو برابر میزان خود می رسد. همچنین درصد بالایی از مدارک مورد حمایت مالی مؤسسه Fundamental Research Funds for The Central Universities سلب اعتبار شده است. علاوه بر این بر اساس یافته ها تعداد مدارک سلب اعتبار شده یک نشریه با مجموع تعداد مدارک منتشرشده آن، تعداد استنادها و ضریب تمرکز خودارجاعی نرمال شده رابطه معنا دارد. اغلب این مدارک در قالب مقاله پژوهشی، انگلیسی و تماماً دسترسی آزاد منتشر شده اند؛ بنابراین بر اساس یافته های این پژوهش لازم است سیاست گذاران علمی ضمن جلوگیری از انتشار نادرست یا نفوذ داده هایی غلط به پژوهش های حوزه روانشناسی، به بررسی بیشتر در مورد سایر ابعاد مدارک سلب اعتبار شده این حوزه ادامه دهند تا از ورود مواردی مشابه به علم جلوگیری کنند.
کشف تعریف خردمندی از دیدگاه میانسالان با تجارب سخت زندگی: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کشف تعریف خردمندی از دیدگاه زنان و مردان میانسال که تجارب سختی را در زندگی خود تجربه کرده بودند انجام شد. روش پژوهش کیفی و از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد. محیط پژوهش شامل تمام زنان و مردان میانسال شهر اصفهان بود که در طول زندگی خود یک یا چند تجربه سخت و نامطلوب را پشت سر گذاشته بودند. مشارکت کنندگان بر اساس نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند؛ مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع ادامه یافت و نهایتاً تعداد 13 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها 60 مفهوم، 10 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی (عقلانیت، حس رضایتمندی، تواضع و فروتنی، معرفت و شناخت نسبت به خود، خدا و جهان) استخراج شد. نتایج نشان داد خردمندی، مفهومی گسترده است که از معانی و تعاریف مختلفی برخوردار است و نقش تجارب زندگی و به ویژه تجارب سخت در نیل به ویژگی خردمندی بسیار پررنگ بوده و هر فرد می تواند این مفهوم را با در نظر گرفتن تجارب مختلف خود در طول زندگی معنا کند.
اثربخشی برنامه آموزش کارکردهای اجرایی بر حافظه کاری، بازداری پاسخ و توجه انتخابی دانش آموزان کم توان هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزش کارکردهای اجرایی بر حافظه کاری، بازداری پاسخ و توجه انتخابی دانش آموزان کم توان هوشی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان کم توان هوشی در شهر بابک در سال تحصیلی 1403-1402 بود. 30 نفر از دانش آموزان کم توان هوشی با روش نمونه گیری هدفمند وارد مطالعه و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به شیوه تصادفی گمارش شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس آزمون رنگ – کلمه استروپ (1935، SCWT، آزمون حافظه کاری ان بک کرچنر (1958، N-BACK): و آزمون برو و نرو هافمن (1984، go/ nogo بود. داده های پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون مؤلفه های حافظه کاری (زمان پاسخ و پاسخ صحیح)، بازداری پاسخ (زمان پاسخ، خطای ارتکاب و کل بازداری پاسخ) و توجه انتخابی (نمره تداخل، تعداد صحیح، تعداد خطا، زمان واکنش و زمان تداخل) در گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (05/0p<) وجود دارد. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی تأثیر قابل قبولی در بهبود حافظه کاری، بازداری پاسخ و توجه انتخابی دانش آموزان کم توان هوشی داشته است.
The effectiveness of mindfulness training on psychological distress and pessimism in girls with previous child abuse experience(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to determine the effectiveness of mindfulness training in reducing psychological distress and pessimism in girls who have abuse experience in childhood.
Methods: The study was semi-experimental with a pretest-posttest method and a control group. The present study population included all senior high school girls in the 8th district of Tehran with child abuse experience. A total of 30 participants were selected using the convenience sampling method and randomly assigned to experimental and control groups (15 participants in the experimental group and the other 15 participants in the control group). In order to collect the sample group, Girls with a history of abuse were invited to participate in the study. Among the girls who participated and volunteered, those who had a high harassment score (scores above 75), were selected as the sample group. Kessler Life Orientation and Psychological Distress Questionnaires were performed as a pre-test, and the experimental group received mindfulness treatment in 8 sessions, 60 minutes each, then the questionnaires mentioned as post-tests in both groups performed. Data were analyzed by analysis of covariance.
Results: The results showed that there was a significant difference between psychological distress and pessimism in the experimental group and the control group.
Conclusion: The results also showed the effect of mindfulness training as one of the supportive methods in reducing the psychological distress and pessimism of girls with child abuse experience.