فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۴۱ تا ۲٬۴۶۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
15 - 35
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه شکست عشقی با استرس تحصیلی دانشجویان با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه زنجان در سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۰ تشکیل دادند که از بین آنها تعداد ۳۰۵ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در این پژوهش شرکت داده شدند. ابزارها شامل پرسشنامه ضربه عشق راس (۱۹۹۹)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان ( CERQ-P ) و استرس تحصیلی زاژاکووا، لینچ و اسپینشاد (۲۰۰۵) بودند. برای تحلیل داده ها از مدل های ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد . یافته ها: تحلیل داده ها نشان دادند شکست عشقی همبستگی مثبت با استرس تحصیلی (۳۶/۲ t= ، ۰۱۱/۰ p= ) و همبستگی منفی با متغیر تنظیم شناختی هیجانی دارد (۵۰/۴- t= ، ۰۰۰/۰ p= ). همچنین بین تنظیم شناختی هیجان با استرس تحصیلی رابطه معناداری بدست آمد (۱۶/۶۲ t= ، ۰۰۰/۰ p= ). در نهایت با استفاده از آزمون سویل نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین شکست عشقی و استرس تحصیلی با ضریب مسیر ۶۲/۰- و مقدار ۱۴/۱۷- t= مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری: این پژوهش علاوه بر گسترش مبانی نظری موضوع مورد مطالعه، در برگیرنده مفاهیمی برای شناخت اثرات منفی شکست عشقی در بین افراد بود. برای کاهش پیامدهای شکست عشقی به ویژه در حیطه تحصیلی می توان با برگزاری کارگاه های آموزشی مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش تنظیم هیجانی دانشجویان قدم محکمی در راستای اهداف پژوهشی برداشت.
آزمون مدل ساختاری روابط بین سبکهای دلبستگی ناایمن و گرایش به خودکشی در زنان: بررسی نقش میانجیگر راهبردهای تنظیم هیجان و تحریف های شناختی بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
233 - 243
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل ساختاری روابط بین سبک های دلبستگی ناایمن با گرایش به خودکشی با توجه به نقش میانجیگر راهبردهای تنظیم هیجان و تحریف های شناختی بین فردی در زنان متأهل شهر اصفهان انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز بهداشت در شهر اصفهان بود که 350 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در پژوهش به فرم کوتاه مقیاس تج ارب در رواب ط نزدی ک (وی و همکاران، 2007)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) و مقیاس های نگرش های چندگانه گرایش به خودکشی (اورباخ و همکاران، 1991) و تحریف های شناختی بین فردی (هامامچی و بایکوزتورک، 2004) پاسخ دادند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-24 و AMOS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون مدل نشان داد که شاخص های برازش مربوط به مدل پژوهش با داده های تجربی برازش خوبی دارند. بررسی پارامترهای مدل نیز نشان داد که تمام ضرایب مسیر، به جز مسیر دلبستگی اضطرابی به گرایش به خودکشی، و اثرات غیرمستقیم مدل معنادارند (01/0p˂). راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجانی و تحریف های شناختی بین فردی می توانند به عنوان متغیرهای میانجیگر، ارتباط بین سبک های دلبستگی ناایمن و گرایش به خودکشی را تبیین کنند.
اثربخشی توانبخشی رایانه ای موسیقیایی خانواده- محور بر حرکت های کلیشه ای کودکان دارای اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
181 - 188
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی رایانه ای موسیقیایی خانواده- محور بر حرکت های کلیشه ای کودکان دارای اختلال طیف اتیسم انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم مرکز خورشید شهر آمل در شش ماهه اول سال تحصیلی 1401 بود. در این پژوهش تعداد 30 کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (هر گروه 15 کودک). کودکان حاضر در گروه آزمایش توانبخشی رایانه ای موسیقیایی خانواده- محور را طی 10 هفته در 10 جلسه 30 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه درجه بندی اتیسم (گیلیام، 2014) (ARS) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که توانبخشی رایانه ای موسیقیایی خانواده-محور بر حرکت های کلیشه ای (0001>P؛ 61/0=Eta؛ 92/44=F) کودکان دارای اختلال طیف اتیسم تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که توانبخشی رایانه ای موسیقیایی خانواده- محور با بکارگیری موسیقی و خاصیت درمانی آن و همچنین بهره گیری از خانواده برای تعمیق یادگیری و برقراری ارتباط موثر با کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش حرکت های کلیشه ای کودکان دارای اختلال طیف اتیسم مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر روان درمانی مثبت نگر بر سرمایه عاطفی زنان دارای تعارض زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی روان درمانی مثبت نگر بر سرمایه عاطفی زنان دارای تعارض زناشویی مراکز مشاوره شهر قم می باشد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پژوهش پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترلمی باشد. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم در سال 1400-1401 بود که با روش نمونه گیری در دسترس30 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر قم ، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه 15 نفره جایگزین شدند و در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه سرمایه عاطفی گلپرور(1397)پاسخ دادند . آزمودنی های گروه آزمایش به صورت گروهی آموزش مثبت نگری را دریافت کردند و گروه کنترل تحت هیچ گونه آموزشی قرار نگرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26 و با استفاده از آزمونهای تحلیل کوواریس چند متغیری و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. نتایج پژوهش نشان دادآموزش مثبت نگری باعث افزایش سرمایه عاطفی زنان شد( P<0.05 ). بنابراین با توجه به نتایج پژوهش، استفاده از روان درمان گری مثبت نگر در مراکز مشاوره جهت افزایش سرمایه عاطفی زوجین پیشنهاد می گردد.
عناصر یادگیری مشارکتی و نقش آن ها در پرورش مهارت های رهبری دانش آموزان دوره ابتدایی: یک مطالعه چند روشی با استفاده از فراترکیب و گروه کانونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 16
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: علیرغم اینکه از یادگیری مشارکتی به عنوان یک رویکرد فعال استقبال شده، اطلاعات کاملی در مورد نقش آن در پرورش مهارت های رهبری دانش آموزان وجود ندارد.روش شناسی پژوهش: این مطالعه که با رویکرد چندروشی انجام شد، این شکاف تحقیقاتی مورد واکاوی قرار گرفت. ابتدا از طریق مطالعه فراترکیب، داده های اولیه گرداوری و تحلیل شدند و سپس با استفاده از روش گروه کانونی داده ها تکمیل، اصلاح و رواسازی شدند. میدان پژوهش در بخش فراترکیب 5200 سند علمی بود که تعداد 32 سند با توجه به زبان، سال انتشار، چکیده و متن، نوع سند و روش پژوهش به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با استفاده از برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP) انتخاب و وارد مرحله تحلیل شدند. در مرحله تحلیل داده ها از نرم افزار Atlas/ti استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد وابستگی درونی مثبت به عنوان یکی از عناصر یادگیری مشارکتی مهارت هایی نظیر محبوبیت، همدلی و همکاری را پرورش می دهند. پاسخگویی، مهارت عزت نفس و احترام به حقوق دیگران را بهبود می بخشد و مهارت بین فردی به عنوان سومین عنصر یادگیری مشارکتی در توسعه مهارت های ارتباطی و اجتماعی مؤثر است و مهارت حل مسئله و حل تعارض را در دانش آموزان تقویت می کند. این سه عنصر که با عناصر پنجگانه نظریه وابستگی متقابل اجتماعی انطباق پیدا می کنند ابعاد تازه ای از پرورش مهارت های رهبری در دانش آموزان را آشکار می سازند.بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند مورد توجه سیاست گذاران اجتماعی قرار گیرد و رهبران آموزشی را ترغیب کند تا از طریق آشناکردن معلمان با یادگیری مشارکتی زمینه اجرا در کلاس درس را فراهم سازند. همچنین می تواند انگیزه معلمان را برای استفاده از یادگیری مشارکتی افزایش دهد و والدین را ترغیب کند تا در فرآیند اجرا از معلمان حمایت کنند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر ضریب سختی و پردازش هیجانی نوجوانان دارای زمینه خودجرحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر ضریب سختی و پردازش هیجانی نوجوانان دارای زمینه خودجرحی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم سال تحصیلی 1400-1399 بوشهر بود که دارای سابقه خودجرحی بودند. از میان آنان تعداد 60 نفر انتخاب گردیده و به تصادف در دوگروه آزمایشی و یک گروه گواه (هرکدام 20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش اول تحت درمان مبتنی بر شفقت و گروه آزمایش دوم تحت مداخله رفتاردرمانی دیالکتیکی قرارگرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رفتار خودجرحی (سانسون و همکاران، 1998) نیمرخ واکنش به سختی (استولتز، 1997) و پرسشنامه پردازش هیجانی (باکر و همکاران، 2010) بود. نتایج نشان داد که هردو مداخله موجب افزایش ضریب سختی و کاهش پردازش ناسازگارانه هیجانی در نوجوانان شده است (05/0p<). همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی تفاوت معنی دار وجودداشته و درمان مبتنی بر شفقت در افزایش ضریب سختی و رفتاردرمانی دیالکتیکی در پردازش هیجانی روش مؤثرتری می باشند (001/0p<). باتوجه به نتایج پژوهش می توان از هردو مداخله در بهبود ضریب سختی و پردازش هیجانی نوجوانان دارای زمینه خودجرحی در کنار دیگر مداخلات درمانی استفاده نمود.
تحلیل محتوای کتاب های فارسی اول تا ششم دوره ابتدایی براساس مدل رشدی خرد براون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل محتوای کتب فارسی دوره ابتدایی انجام شد تا میزان پرداخته شدن به شرایط تسهیل کننده رشد خرد بر اساس مدل براون در آنها مشخص گردد. این پژوهش ازنظر هدف، بنیادی و ازنظر ماهیت، توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه آماری شامل محتوای کتب فارسی دوره ابتدایی بود. به منظورگردآوری داده ها از روش تمام شماری استفاده شد. واحد تحلیل، صفحات(متن، تصاویر، پرسشها یا فعالیت ها) بود. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که در بین مؤلفه های رشدی خرد بیشترین فراوانی مربوط به مؤلفه ی تحلیل و قضاوت و کمترین فراوانی مربوط به مؤلفه دانش زندگی بود. به صورت کلی تنها کتاب های فارسی پایه اول و دوم بیشترین میزان توجه را به شرایط و مؤلفه های تسهیل کننده رشد خرد دارا بودند. نتایج نیز نشان داد، در کتاب های درسی فارسی توجه متناسب و مناسبی نسبت به مؤلفه های خردمندی صورت نگرفته است و ضرورت تغییر در محتوای کتب درسی وجود دارد.
معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی (FFI-NEO) و سبک های دلبستگی بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی در میان زوجین دهه دوم زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رضایت زناشویی در دهه دوم زندگی از اهمیت بالای برخوردار است. از همین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی (FFI-NEO) و سبک های دلبستگی بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی در میان زوجین دهه دوم زندگی انجام شد. مواد و روش ها: روش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین شهر اصفهان بودند که در دهه دوم زندگی مشترک خود به سر می بردند. حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران ۳۸۴ زوج (۷۶۸ نفر) مشخص و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (۱۹۸۹)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت کاستا و مک کرا (۱۹۹۷)، پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هزن و شیور (۱۹۸۷) و پرسشنامه شفقت نف (۲۰۰۳) گردآوری و با نرم افزار PLS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی (FFI-NEO) و سبک های دلبستگی بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی قابل پیش بینی است. دیگر یافته پژوهش نشان داد معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی (FFI-NEO) بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی قابل پیش بینی است. نهایتاً معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: به نظر می رسد خودشفقتی می تواند باعث تأثیر در رضایت زناشویی شود و از طرفی دیگر نیز ویژگی های شخصیتی مطلوب و سبک دلبستگی ایمن می تواند رضایت زناشویی را افزایش دهد. تازه های تحقیق فهیمه نامدارپور: Google Scholar, Pubmed
اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری داتیلیو بر نشانگان تنیدگی و اعتماد زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در بین همه مشکلاتی که می تواند در یک رابطه زناشویی رخ دهد، خیانت شدیدترین و تهدیدآمیزترین مسئله برای پایداری روابط است. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری داتیلیو بر نشانگان تنیدگی و اعتماد در زنان آسیب دیده از خیانت بود. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره التیام و مهرافزا شهر بابلسر در سال های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ بود. حجم نمونه شامل ۲۴ زوج یعنی ۱۲ زوج گروه آزمایش (زوج درمانی شناختی- رفتاری داتیلیو) ۱۲ زوج گروه کنترل بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه ها جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از آزمون پرسشنامه نشانگان تنیدگی (SSI) و پرسشنامه اعتماد در روابط نزدیک رمپل، هولمز و زانا (۱۹۸۶) استفاده شد. روش تجزیه وتحلیل داده ها آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بود که با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد زوج درمانی شناختی- رفتاری داتیلیو در کاهش نشانگان تنیدگی (۳۴/۱۴۷F=،۰۵/۰p≤) و افزایش اعتماد ۱۷/۵۸F=،۰۵/۰p≤) زنان آسیب دیده از خیانت اثربخش بود و اثربخشی آن در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (۰۵/۰p≤). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت زوج درمانی شناختی- رفتاری داتیلیو در کاهش مشکلات هیجانی و بهبود نشانگان تنیدگی و اعتماد زنان آسیب دیده از خیانت اثربخش است. تازه های تحقیق علی شیخ الاسلامی: Google Scholar, Pubmed
بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر کاهش اضطراب ناشی از باورخرافی چشم زخم
حوزه های تخصصی:
باور چشم زخم سبب احساس اضطراب و ناامنی برای افراد می شود چرا که آن را خارج از کنترل خودشان می دانند. در این پژوهش به بررسی اثربخشی واقعیت درمانی در کاهش اضطراب ناشی از باور چشم زخم می پردازیم. این مطالعه به روش شبه تجربی بود و با استفاده از روش پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. 24 نفر از مراجعین دفتر مشاوره و خدمات روان شناسی وفائی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای مورد سنجش، پرسشنامه سنجش اضطراب بک روان بود. که با این پرسشنامه میزان اضطراب مراجعین سنجیده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادند میانگین نمره های اضطراب گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش معناداری داشت و همچنین نسبت به گروه گواه کاهش معناداری یافت. به عبارت دیگر، واقعیت درمانی میزان اضطراب مراجعین با باور خرافی به چشم زخم را به طور معناداری کاهش داد.
Developing a Parental Self-harmonization Model based on the Sahmgozari Approach in Conflict Management with Adolescents(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Objective: Adolescence is associated with significant psychological and physical changes, and the parent-adolescent relationship is mainly faced with increased conflicts, while the parents' behavior seems to be a critical factor for the quality of this relationship. Therefore, the present study was conducted with the aim of designing a parental self-harmonization model based on the sahmgozari approach in conflict management with adolescents in Tehran. Methodology: In this qualitative research, data was collected through grounded theory using semi-structured interviews. Through the purposeful sampling method, 12 parents in Tehran city in 2022 were selected among those with low conflict with their adolescents based on the inclusion criteria of until the theoretical saturation was reached. The data were analyzed using Strauss and Corbin's coding method based on grounded theory. Findings: In the coding process, a central category under the general title of "Parent's sahm-based self-harmonization in parent-adolescent relationship" was selected. The code "Parent's sahm-based attitudinal indicators" as a contextual factor, the code "Matrix-based parent's self-harmonization" as a causal factor, and the code "Parent's productive strategies in parent-adolescent relationship" as strategies were identified in this model. Conclusion: Given the experiences of sahmgozar parents with low conflict with their adolescents, sahme-based attitude of the parent may give the parent an opportunity to create self-harmonization in different dimensions and manage conflicts in the parent-adolescent relationship by using productive strategies. This provides both the parent and adolescent a formative, soothing and satisfying relationship.
Emotion Regulation Training on Psychological Resilience of Self-Harming Female Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The study aimed to investigate the effectiveness of emotion regulation training on the psychological resilience of girl students with self-harming behavior. The present study was a semi-experimental study with pre-and post-test with a control group design. The statistical population of the study included all female students aged 12-15 years studying in the elementary and middle school in Tehran in the academic year 2019-2020. Multi-stage random sampling was performed. The sample consisted of 36 girl students who had self-harming behavior that was randomly assigned to two groups (18people emotion regulation training group and 18 people control group). For data collection, we the used Self-Harm Inventory and the Connor‐Davidson resilience scale (CD‐RISC). The experimental group received their emotion regulation training in eight sessions of 60 minutes per week and the control group received no training. One-way analysis of covariance (ANOVA) on the SPSS software version 24 was used for data analysis. The results of the analysis of variance showed that emotion regulation training was effective in improving psychological resilience in students with self-harming behavior. Hence, by designing training programs for the regulation of emotion and including them in the curriculum of students, the necessary basis should be provided to strengthen related skills.
تجربه زیسته مشکلات روانی- اجتماعی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته مشکلات روانی- اجتماعی مادران کودکان دارای اختلال یادگیری شهر تهران بود. برای درک و توصیف تجربه از روش پژوهش پدیدارشناسی استفاده شد. از میان مراجعان به مراکز درمانی اختلال یادگیری شهر تهران، تا رسیدن به حد اشباع، 14 مادر دارای کودک با اختلال یادگیری در مصاحبه ای عمیق و نیمه ساختاریافته شرکت کردند. داده های پژوهش با روش کلایزی تحلیل گردید. در تحلیل کدهای توصیفی مصاحبه ها، 137 مفهوم اولیه استخراج شد و با تلفیق مفاهیم مشابه 31 مفهوم فرعی و 7 مفهوم اصلی (آسیب دیدگی روابط اجتماعی، آسیب دیدگی روابط زناشویی، والدگری چالش برانگیز، سیستم آموزشی ناکارآمد، افت غنای زندگی، تجربه هیجانات منفی، و مشکلات جسمی- روانی) در این پژوهش شناسایی شد. مفاهیم به دست آمده در پژوهش حاضر نشان داد مادران این کودکان، مشکلات روانی و اجتماعی را تجربه می کنند که می تواند منجر به تغییر نوع رابطه ارتباطی و روان شناختی آنان با اطرافیانشان شده و آنها را منزوی سازد و احساس فرسودگی در والدگری را تجربه کنند.
مدل یابی تاثیر عوامل فردی، آموزشی و خارجی موثر بر بهزیستی روان شناختی در کودکان با نقش میانجی آموزش رسانه ای مهارت های زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
3 - 24
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی عوامل فردی، آموزشی و خارجی مؤثر بر بهزیستی روان شناختی در کودکان با نقش میانجی آموزش رسانه ای مهارت های زندگی انجام گرفت. روش پژوهش: این تحقیق به لحاظ هدف از نوع توصیفی و به لحاظ جمع آوری اطلاعات جزء مطالعات پیمایشی بحساب می آید. برای انجام تحقیق، در ادبیات کلیه عوامل مرتبط با موضوع بهزیستی روان شناختی در کودکان با تکیه بر مبانی نظری و ادبیات شناسایی شده و در ادامه، جهت اعتبارسنجی گویه ها بارهای عاملی گویه ها ارائه شد. جامعه آماری تحقیق خبرگان و کارشناسان حوزه روان شناسی بودند که به طور ویژه مطالعاتی در حوزه کودکان داشتند. برای انتخاب افراد شرکت کننده از روش نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی استفاده شده و در نهایت 20 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند. تحلیل داده ها نیز با استفاده از مدل ساختاری تفسیری انجام گرفت. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که عوامل زمینه ساز بهزیستی در سه بُعد فردی، آموزشی و خارجی تقسیم می شوند که عواملی از قبیل هوش هیجانی، ویژگی های شخصیت، خودتنظیمی، مسئولیت پذیری، خودکارآمدی، تنظیم هیجان، حمایت اجتماعی ادراک شده، ذهن آگاهی، الگوهای ارتباطی، استرس و اضطراب اجتماعی برای بُعد فردی، آموزش مدیریت والدین، عملکرد تحصیلی، آموزش هوش مثبت، آموزش مهارت های زندگی و عملکرد خانواده برای بُعد آموزشی و در نهایت، ارتباط والد-فرزند، انسجام و انعطاف پذیری خانواده، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، شبکه های اجتماعی، اشتغال والدین، اعتیاد اینترنتی و بازی های رایانه ای به عنوان عوامل خارجی مؤثر بر بهزیستی روان شناختی کودکان در مدل مطرح شده اند. نتیجه گیری: بنابراین توصیه می شود که خانواده ها با افزایش حضور در محیط های اجتماعی و اعتماد کردن به کودکان خود، روحیه ابراز احساسات و تجربیات را در کودکان خود تقویت کنند، چرا که این مسئله باعث تقویت بهزیستی روان شناختی در کودکان می شود.
مدل ساختاری نشانگان شخصیت مرزی براساس تجربه ترومای کودکی و بد تنظیمی هیجان با نقش میانجی ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
337 - 354
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری نشانگان شخصیت مرزی براساس تجربه ترومای کودکی و بد تنظیمی هیجان با نقش میانجی ذهنی سازی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه افراد مراجعه کننده به کلینیک روان پزشکی بیمارستان امام حسین شهر کرج بود. نمونه گیری به صورت دردسترس انجام شد و حجم نمونه بر اساس نظر کلاین (2016)، 330 نفر برآورد گردید که پس از حذف پرسشنامه های مخدوش اطلاعات 319 نفر مورد تحلیل قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس شخصیت مرزی لیچسنرینگ (1999)، پرسش نامه بدتنظیمی هیجان گراتز و رومر (2004)، پرسشنامه ترومای دوران کودکی برن استین و همکاران (2003) و پرسشنامه ذهنی سازی دیمتریجویس و همکاران (2018) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد مدل ساختاری ارایه شده از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد تجربه ترومای کودکی بر نشانگان شخصیت مرزی اثر مستقیم دارد (79/0=β؛ 001/0>P). همچنین بد تنظیمی هیجان بر نشانگان شخصیت مرزی اثر مستقیم دارد (76/0=β؛ 001/0>P). تجربه ترومای کودکی (81/0=β؛ 001/0>P) و بد تنطیمی هیجانی (73/0=β؛ 001/0>P) از طریق میانجی گری ذهن سازی اثر غیرمستقیم بر نشانگان شخصیت مرزی دارند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل ساختاری نشانگان شخصیت مرزی براساس تجربه ترومای کودکی و بد تنظیمی هیجان با نقش میانجی ذهنی سازی از برازش مناسب برخوردار است
پیش بینی نشانگان ایمپاستر در دانشجویان دختر بر اساس سرمایه روان شناختی و معنویت گرایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
80-92
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: نشانگان ایمپاستر که شیوع نسبتاً بالایی در دانشجویان دارد با پیامدهای متعدد اجتماعی، روانی و اقتصادی همراه است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشانگان ایمپاستر در دانشجویان بر اساس سرمایه روان شناختی و معنویت گرایی انجام شد. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور مرکز اسلام آباد غرب در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از میان آنان با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 202 نفر انتخاب شدند و به پرسش نامه های ایمپاستر، معنویت گرایی و سرمایه روان شناختی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد بین نمره کل سرمایه روان شناختی (607/0-=r و 014/0=P) و هر یک از ابعاد آن شامل خودکارآمدی (21/0-=r و 002/0=P)، خوش بینی (17/0-=r و 004/0=P)، تاب آوری (10/0-=r و 004/0=P) و امید (11/0-=r و 005/0=P) با نشانگان ایمپاستر در دانشجویان دختر همبستگی منفی و معناداری وجود داشت. این ارتباط بین نمره کل معنویت گرایی (498/0-=r و 008/0=P) و ابعاد خودآگاهی (10/0-=r و 014/0=P)، عقاید معنوی (07/0-=r و 016/0=P)، فعالیت معنوی (05/0-=r و 022/0=P) و نیاز معنوی (05/0-=r و 013/0=P) نیز معکوس و معنادار بود. علاوه براین، ضرایب رگرسیون نشان داد که متغیّرهای پیش بین با هم 39% از واریانس نشانگان ایمپاستر را تبیین کردند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود در مراکز آموزشی و شغلی به منظور ارتقای کیفیت تحصیلی و روان شناختی اعضا، علاوه بر بهبود سرمایه روانی به نقش معنویت و سازه های اسلامی نیز بیشتر توجه گردد.
رابطۀ خودکارآمدی معلم و باورهای انگیزشی دانش آموز: نقش واسطه ای کیفیت آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
423 - 436
حوزه های تخصصی:
ایـن پژوهـش بـا هـدف تعییـن رابطـه خودکارآمـدی معلـم و باورهـای انگیزشـی دانشآمـوز بـا نقـش واسـطهای کیفیـت آمـوزش انجـام شـد. جامعـه آمـاری، مـدارس فعـال در 19 منطقـه آموزشـی تهـران بـود. بـا روش نمونهبـرداری تصادفـی چندمرحلـهای، 250 دانشآمـوز و 50 معلـم بهعنـوان نمونـه آمـاری انتخـاب شـدند و بـه مقیـاس خودکارآمـدی معلـم (شـوارزر، اشـمیت و داینـر، 1999)، مقیـاس مدیریـت کلاس و فعالسـازی شـناختی (بوریسـا و کیمـب، 2020)، پرسشـنامه فضـای حمایتـی (ویلیامـز و دسـی، 1996)، مقیـاس انگیـزه ذاتـی و خودکارآمـدی دانشآمـوز (پنتریـچ، اسـمیت، گارسـیا و مککچـی، 1993) پاسـخ دادنـد. دادههـا بـا آزمـون همبسـتگی و مـدل معـادلات سـاختاری تحلیـل شـدند. یافتههـا نشـان داد بیـن خودکارآمـدی معلـم بـا باورهـای انگیزشـی دانشآمـوز رابطـه وجـود داشـت. همچنیـن ضرایـب مسـیر تأثیـر خودکارآمـدی معلـم بـر مولفههـای انگیـزه ذاتـی و خودکارآمـدی دانشآمـوز معنـادار بـود. خودکارآمـدی معلـم بهطـور غیرمسـتقیم از طریـق دو مولفـه کیفیـت آمـوزش (مدیریـت کلاس و فضـای حمایتـی) نیـز بـر باورهـای انگیزشـی دانشآمـوز تأثیـر داشـت و فعالسـازی شـناختی نقـش واسـطهای میـان خودکارآمـدی معلـم و خودکارآمـدی دانشآمـوز داشـت. ایـن یافتههـا مبیـن نقـش بسـیار مهـم احسـاس خودکارآمـدی معلـم اسـت کـه اثـر مسـتقیم و غیرمسـتقیم (از طریـق مولفههـای کیفیـت آمـوزش) بـر احسـاس خودکارآمـدی و انگیـزه ذاتـی دانشآمـوز دارد. یافتههـای ایـن پژوهـش را میتـوان بـر پایـه نظریـه اجتماعـی شـناختی بنـدورا (1997) تبییـن کـرد کـه تصریـح میکنـد افـرادی کـه دارای باورهـای خودکارآمـدی بالاتـری هسـتند، عملکـرد بهتـری دارنـد. بـه بیـان دیگـر میتـوان گفـت انتظارهـا و اعتمـاد معلمـان بـه تواناییهایشـان در دسـتیابی بـه اهـداف تدریـس منعکـس شـده، در نهایـت منجـر بـه بهبـود انگیـزه ذاتـی و خودکارآمـدی دانشآمـوز میشـود. یافتههـا متضمـن اهمیـت توسـعه فـردی معلمـان و نقـش کلیـدی مراکـز تربیـت معلـم در پـرورش و گزینـش معلمـان اسـت.
نقش میانجی طرحواره های ناسازگار درون فردی-بین فردی و اجتناب بین ادراک تروماهای دوران کودکی و نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
243 - 221
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، تعیین نقش میانجی طرحواره های ناسازگار درون فردی-بین فردی و اجتناب بین ادراک تروماهای دوران کودکی و افسردگی بود. روش: روش این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی (واحدهای شهریار و شهر قدس) بودند که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول تحصیل بودند. از این جامعه 489 نفر از با روش نمونه گیری دردسترس از انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های ترومای کودکی (CTQ)، طرحواره های ناسازگار اولیه (SQ-SF)، پذیرش و عمل (AAQ-II)، تفکر ارجاعی (PTQ) و افسردگی بک-دو (BDI-II) استفاده شد. داده ها بوسیله آزمون های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری (SEM) به ترتیب با نرم افزار SPSS 26 و AMOS 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره های درون فردی، بین تروماهای کودکی (غفلت و سواستفاده) و افسردگی نقش میانجی دارد (05/0>p). همچنین غفلت و سواستفاده کودکی با میانجی گری دو متغیر طرحواره ها (درون فردی و بین فردی) و اجتناب، افسردگی را پیش بینی می کردند (05/0>p). در این مطالعه، میانجی گری طرحواره های بین فردی بین تروماهای کودکی و افسردگی معنادار نبود (05/0<p) و فقط از طریق اجتناب می توانست افسردگی را پیش بینی کند (05/0>p). نتیجه گیری: در این مطالعه نقش میانجی طرحواره های درون فردی بین تروماهای کودکی و افسردگی مورد تایید قرار گرفت. ولی طرحواره بین فردی فقط از طریق اجتناب افسردگی را پیش بینی می کرد. بنابراین، در درمان افراد افسرده تمرکز بر طرحواره ها بویژه طرحواره های درون فردی و دستکاری رفتاری-شناختی از قبیل اجتناب رفتاری و شناختی ضروری به نظر می رسد.
تجربه زیسته چالش های نوجوانان کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
69 - 100
حوزه های تخصصی:
دوره نوجوانی به عنوان یکی از دوره های پرچالش در زندگی انسان شناخته می شود که بحران های فراوانی در زمینه هیجانی اجتماعی و حتی آموزشی به همراه دارد. این دوره برای نوجوانانی که مبتلا به کم توانی ذهنی هستند می تواند با چالش ها و رنج های بیشتری روبه رو باشد؛ ازاین رو هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین تجربه زیسته چالش های نوجوانان کم توانی ذهنی بود. جامعه موردپژوهش شامل تمامی نوجوانان پسر مبتلا به کم توانی ذهنی در مدرسه پیش حرفه ای و حرفه ای شهر کاشان که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول به تحصیل بودند، است که از بین آنان 9 نفر به شیوه هدفمند برای پژوهش انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش 7 مرحله ای کلایزی تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاکی از استخراج 3 مضمون اصلی و 9 مضمون فرعی بود. مضمون های اصلی عبارت اند از: 1-چالش اجتماعی (1- شغل و آینده شغلی و نگرانی از آن، 2- اوقات فراغت، 3- شرم و خجالت از شناسایی، 4- دغدغه ازدواج)، 2- چالش فردی (1-پذیرش منفی، 2- پذیرش مثبت،3-بیماری ها و نیاز به دارو، 4-استقلال مالی)، 3- چالش خانوادگی (1- نگرش خانواده) بود که در پژوهش به تفصیل موردبررسی قرار گرفتند. با توجه به نتایج مشخص گردید که رسیدگی به مشکلات و چالش های نوجوانان کم توانی ذهنی ضروری می باشد و ازاین رو ارائه خدمات حمایتی و آموزشی برای نوجوان و خانواده آنان می تواند از مشکلات آنان بکاهد.
شناخت و فهم اثر شباهت با خود در گزینش و مصاحبه شغلی؛ شناسایی دلایل و پیامدها (مورد مطالعه: سازمان های دولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۷)
95 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه در سازمان ها و نظام اداری کشور یکی از مهم ترین مشکلاتی که مانع انتخاب صحیح کارکنان می شود و به طور فزاینده ای در گزینش و مصاحبه های شغلی نمود یافته، پدیده ای تحت عنوان اثر شباهت با خود است. با توجه به اینکه اثر شباهت با خود به عنوان یک سوگیری در فرایند انتخاب و استخدام کارکنان شناخته می شود و تبعاتی منفی در سطح سازمان و در سطح ملی دارد، از این رو پژوهش حاضر با هدف شناخت و فهم اثر شباهت با خود و پیامدهای آن در فرایند گزینش و مصاحبه های شغلی در سازمان های دولتی انجام پذیرفت. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی از حیث گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های اکتشافی است. همچنین این پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته به صورت کیفی و کمی و بر مبنای فلسفه قیاسی استقرایی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان هستند که با روش نمونه-گیری هدفمند و بر اساس اصل کفایت نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوایی و روایی نظری و روش پایایی سنجی درون کدگذار و میان کدگذار تایید شد. همچنین ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوایی و پایایی بازآزمون تایید شد. داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و داده های کمی با روش نقشه شناختی فازی تحلیل گردید.