شناسایی و تحلیل علل و پیامدهای بروز پدیده حضورگرایی با رویکرد نقشه شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظام اداری و سازمانی کشور یکی از مهم ترین مشکلاتی که مانع عملکرد صحیح کارکنان و سازمان می شود پدیده ای تحت عنوان حضورگرایی است. حضورگرایی پدیده ای است که براساس آن کارکنان به صورت عینی در محیط کار حضور دارند اما از لحاظ کارکردی غایب هستند. با توجه به اینکه حضورگرایی یکی از مهم ترین عارضه های سازمانی کشور است و دارای تبعاتی منفی در سطح فردی و در سطح سازمانی است، لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل علل و پیامدهای بروز پدیده حضورگرایی در بانک های دولتی استان لرستان انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی از حیث گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های اکتشافی است. همچنین این پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته به صورت کیفی و کمی و بر مبنای فلسفه قیاسی استقرایی است. مشارکت کنندگان در پژوهش خبرگان هستند که تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل کفایت نظری انتخاب شده اند. همچنین مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کمی مدیران و کارکنان بانک های دولتی استان لرستان به تعداد 3000 می باشند که براساس جدول مورگان 341 نفر از آنان با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه است که قابلیت اعتبار و اعتمادپذیری آن با استفاده از روایی محتوایی و روایی نظری و روش پایایی درون شناسه گذار و میان شناسه گذار تأیید شد. همچنین ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه است که قابلیت اعتبار و اعتمادپذیری آن با استفاده از روایی محتوایی و پایایی بازآزمون تأیید شد. داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و داده های کمی با روش نقشه شناختی فازی تحلیل گردید. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که عدم پذیرش دورکاری و انعطاف کاری از سوی سازمان، برخورداری از تعهد سازمانی، نوع رابطه استخدامی فرد با سازمان مه م ترین دلایل بروز پدیده حضورگرایی هستند. همچنین پدیدآیی حالت تنبلی سازمانی، کاهش عملکرد و بهره وری فردی و سازمانی، پدیدآیی کارکنان نامرئی به عنوان پیامدهای بروز پدیده حضورگرایی در بانک های دولتی استان لرستان شناسایی شدند. براساس یافته های پژوهش، پدیده حضورگرایی پدیده ای منفی و زیان بار است که عملکرد و بهره وری نیروی انسانی و سازمان را به شدت تحت الشعاع قرار می دهد و با ایجاد اختلال در عملکرد کلی سازمان منجر به سوق دادن سازمان به سمت سازمانی ناکارآمد می شود.