فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۳۲٬۷۶۴ مورد.
۹۸۱.

ارتباط بین ذهن آگاهی، دشواری در تنظیم هیجان، خودخاموشی و استرس ادراک شده با سندرم پیش از قاعدگی: رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس ادراک شده خودخاموشی دشواری در تنظیم هیجان ذهن آگاهی سندرم پیش از قاعدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۵۰
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر ذهن آگاهی، دشواری در تنظیم هیجان و خودخاموشی بر سندرم پیش از قاعدگی از طریق نقش میانجی استرس ادراک شده انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود که از طریق مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. در همین راستا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، نمونه ای برابر با 380 نفر از میان دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز انتخاب شد. ابزار غربالگری سندرم پیش از قاعدگی (PSST)، پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (FMI-SF)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (S-DERS)، مقیاس خودخاموشی و پرسشنامه استرس ادراک شده توسط شرکت کنندگان در پژوهش، تکمیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین ذهن آگاهی و استرس ادراک شده رابطه مستقیم و منفی معنادار وجود دارد، اما بین دشواری در تنظیم هیجان و خودخاموشی با استرس ادراک شده رابطه مستقیم و مثبت معنادار وجود دارد. همچنین بین استرس ادراک شده و سندرم پیش از قاعدگی نیز رابطه معنادار یافت شد. مهمترین یافته حاکی از آن است که استرس ادراک شده در ارتباط بین ذهن آگاهی، دشواری در تنظیم هیجان و خودخاموشی با سندرم پیش از قاعدگی به عنوان میانجی گر عمل می کند. با توجه به یافته ها، مدل پیشنهادی با داده ها برازش دارد و مورد تأیید است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که ذهن آگاهی، دشواری در تنظیم هیجان، خودخاموشی و استرس ادراک شده در ابتلا به سندرم پیش از قاعدگی نقش مؤثری ایفا می کند. در همین راستا، نداشتن پذیرش و آگاهی نسبت به هیجانات و سرکوب احساسات، زمینه ساز ادراک استرس بالا می شود. در نهایت، مجموعه این الگو به تجربه شدیدتر علائم سندرم پیش از قاعدگی ختم خواهد شد.
۹۸۲.

نقش هویت اخلاقی در پیش بینی سازگاری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت اخلاقی سازگاری تحصیلی خودکارآمدی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۶۰
این پژوهش با هدف تعیین نقش هویت اخلاقی در پیش بینی سازگاری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش انجام تحقیق توصیفی همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوره دوم شهر زاهدان به تعداد 6865 نفر در سال تحصیلی 1400-1401 که براساس جدول مورگان تعداد 366 نفر دانش آموز به صورت طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه هویت اخلاقی آکویینو و رید(2002)، سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک(1984) و خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان(1999) بود. روایی پرسشنامه ها از نوع محتوایی و اعتبار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هویت اخلاقی 79/0، سازگاری تحصیلی 81/0 و خودکارآمدی تحصیلی 80/ برآورد گردید. یافته های پژوهش نشان داد بین هویت اخلاقی با سازگاری تحصیلی و خودکارآمدی دانش-آموزان رابطه معناداری وجود مثبت و معناداری وجود داشت. یافته های تحلیل رگرسیون نشان داد هویت اخلاقی توانست 6/67 درصد از تغییرات سازگاری تحصیلی و 4/70 درصد از تغییرات خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی نمایند. همچنین مؤلفه های هویت اخلاقی قادر به پیش بینی سازگاری تحصیلی و خودکارآمدی دانش آموزان بودند.
۹۸۳.

Iranian EFL Teachers' Perception-Practice Correspondence in Mobile-Mediated Discussion-Based Instruction(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Collaborative reading Comparative Activities Cooperative Reading instructional practices

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۵۴
This study followed discussion-based techniques using mobile phone technologies in order to compare Iranian EFL teachers' perceptions with their practices in higher education. Applying Convergent Parallel Mixed-Method Design, 73 English for Specific Purposes (ESP) instructors, teaching technical English courses to Law students at Islamic Azad University (IAU), South Tehran, Qods and Eslamshahr branches, completed a questionnaire, assessing teachers’ perceptions versus practices on the use of mobile phone technologies in discussion-based classes. Through typical-case purposive sampling, out of 73 ESP instructors, eight instructors (four traditional and four communicative), extracted through the questionnaire, joined semi-structured interviews, and their classes were observed during the semester by two observers completing the observation scheme. Afterwards, applying the grounded-theory-instigated analytical framework of Onwuegbuzie and Teddlie (2003), the triangulated observation-interview data were thematically analyzed through open, axial, and selective codifications congruent with Mishra and Koehler’s (2008) TPACK model components, i.e., technology, pedagogy and content knowledge. The results demonstrated EFL teachers' interest in interactional mobile phone technologies and in the content constituent, i.e., the second component of the questionnaire as well as the third module of TRACK model. Additionally, the results signified EFL teachers’ use of comparative translation activities for the reading comprehension skills via collaborative/cooperative reading strategies. Finally, this research represents some pedagogical implications for administrative executives in the Iranian Ministry of Science, Research and Technology to revise Law students’ curriculum, and positively alters material providers’ and ESP instructors’ attitudes toward using mobile phone technologies in discussion-based classes.
۹۸۴.

Modeling the Role of Organizational Ethics Atmospheres and Work-family Conflict in Cyber Loafing of Academic Staff with Artificial Neural Network (ANN)

کلید واژه ها: Deviant Behavior cyber loafing Organizational Ethics atmosphere work-family conflict Artificial Neural Network

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۵۱
Objective: The purpose of this study was to modeling the role of organizational ethics atmospheres and work-family conflict in cyber loafing. Methods: Methodology of the research in terms of the strategy was quantitative-field and in terms of analytical, was descriptive. The statistical population of this study included all staff of Universities affiliated with the Ministry of Science at four levels of international, national, regional and local levels of performance across the country. The research data were collected from 430 staff members who were selected by multi-stage cluster sampling method. The sample size according to the Kregci-Morgan model and with error α = 0/05, was considered 430 persons. To collect data Cyber Loafing Questionnaire of Bella et al (2006), Organizational Ethical Atmospheres Questionnaire of Victor and Cullen (1988) and work-family Conflict Questionnaire of DuBrin (1985) was used. Validity of the tools was confirmed by the professors of education and psychology. Data were analyzed by artificial neural network with multilayer perceptron (MPL) method. Results: The results showed modeling the organizational factors affecting on cyber loafing has an input layer with seven units and a hidden layer with one unit and the artificial neural network is well able to predict the jumps and the process of cyber loafing of academic staff based on organizational factors of organizational ethics atmospheres and work-family conflict. Conclusion: It is necessary to pay attention to these components and their effects on the organization human resource behavior and avoiding deviant behavior.
۹۸۵.

The Comparison of the effectiveness of mindfulness-based Therapy and cognitive-emotional Therapy on cognitive fusion in autoimmune patients(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Mindfulness Cognitive-Emotional Therapy Cognitive fusion Autoimmune Patients

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۵۸
This study aimed to compare the effectiveness of mindfulness-based therapy and cognitive-emotional therapy on the cognitive fusion of autoimmune patients. In this study, the research method was experimental with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population included all autoimmune patients in Tehran who were referred to medical centers in Tehran in 2019, and 45 autoimmune patients using the purposive sampling method were selected. This number of samples was randomly divided into two experimental groups (15 people in experimental group 1 and 15 people in experimental group 2) and a control group (15 people). The experimental groups were then trained in mindfulness-based therapy and cognitive-emotional therapy (for each therapy, seven weeks and sessions in two hours). But the control group did not receive any training. The instrument used was the revised Cognitive Fusion Questionnaire (Gillanders, Bolderston, Bond, Dempster, Flaxman, et al., 2014). Data were analyzed using a multivariate analysis of covariance. Finally, the findings showed that the effectiveness of both mindfulness and cognitive-emotional therapies on cognitive fusion components are desirable, but according to the mean, cognitive-emotional therapy was more effective than mindfulness therapy on the component of cognitive fusion. In conclusion, these therapies will help to decrease cognitive fusion and improve cognitive defusion in autoimmune patients.
۹۸۶.

رابطۀ تجربه های آسیب زای کودکی مادر و مشکلات هیجانی و رفتاری کودک: نقش واسطه ای کنش تأملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه های آسیب زای کودکی کنش تأملی مشکلات هیجانی و رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۵۶
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای کنش تأملی مادر در رابطه بین تجربه های آسیب زای دوران کودکی مادر و مشکلات هیجانی و رفتاری کودک بود. روش این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. بر مبنای روش نمونه برداری داوطلبانه، 320 نفر از مادران مراجعه کننده به خانه های امن شهر تهران در سال 1400 انتخاب شدند. آنها به پرسشنامه کنش تأملی والدین (لوتین و همکاران)، پر سشنامه تجربه های آسیب زای دوران کودکی (برنشتاین و همکاران) و فهرست مشکلات هیجانی و رفتاری (آخنباخ و همکاران) پاسخ دادند. داده ها به وسیله آزمون تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد تجربه های آسیب زای کودکی به طور معناداری کنش تأملی پایین را پیش بینی می کند. همچنین، تجربه های آسیب زای دوران کودکی و کنش تأملی پایین مادران رابطه مثبت معناداری با مشکلات هیجانی و رفتاری در کودکان آنها داشت. این یافته ها با آشکار کردن نقش واسطه ای کنش تأملی مادر در رابطه بین تجربه های آسیب زای دوران کودکی و مشکلات هیجانی و رفتاری کودک، ضرورت توجه به دوران کودکی را برجسته ساخت. باتوجه به این یافته ها توصیه می شود برای آشنایی و نحوه مقابله مادران با تجربه های آسیب زای کودکی به برگزاری کارگاه و آموزش بر مبنای نظریه دلبستگی پرداخته شود.
۹۸۷.

اثربخشی مداخلۀ واقعیت درمانی بر افزایش خودمراقبتی زنان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودمراقبتی دیابت رفتار سلامت واقعیت درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۳۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله واقعیت درمانی بر افزایش خودمراقبتی زنان مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل 618 نفر بیمار مبتلا به دیابت مراجعه کننده به درمانگاه خیریه دیابت جنان شهر نجف آباد در سال 1398 بودند که از میان آن ها 36 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت توبرت و گلاسگو را قبل و بعد از دوره درمان تکمیل کردند. برنامه گروهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک بار بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ اما گروه کنترل این مداخله را دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد در پس آزمون، واقعیت درمانی باعث افزایش معنادار نمره های خودمراقبتی و خرده مقیاس های آن (ورزش، درمان پزشکی و مراقبت از پاها) به جز رژیم غذایی در زنان مبتلا به دیابت شده است. واقعیت درمانی می تواند به عنوان یک مداخله درمانی مفید برای افزایش میزان خودمراقبتی در زنان مبتلا به دیابت به کار رود.
۹۸۸.

اثربخشی زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر افزایش خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی هیجانی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور خودتنظیمی زناشویی تحمل پریشانی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۶۱
هدف: ازدواج یکی از مهم ترین تصمیم گیری ها در زندگی هر فرد، و رضایت مندی از ازدواج یکی از اصلی ترین عوامل تعیین کننده کیفیت زندگی و سلامت روانی است. این پژوهش با هدف اثربخشی زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر افزایش خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی هیجانی زوجین انجام گرفت.   روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه زوجین متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر ایلام بود؛ براین اساس ۱۲ زوج متقاضی دریافت مشاوره، با روش نمونه گیری داوطلب – هدفمند تعیین و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه کنترل (۶ زوج، ۱۲ نفر) و آزمایش (۶ زوج، ۱۲ نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان به دو سنجه خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. جلسات مشاوره به صورت زوجی اجرا شد و هر زوج در ۶ جلسه )جمعاً ۳۶ جلسه ۹۰ دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته( تحت مداخله درمانی مبتنی بر زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی استنباطی (تحلیل کوواریانس) تحلیل شدند.   یافته ها: نتایج نشان داد، زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور موجب بهبود خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی هیجانی زوجین گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل از مرحله پیش آزمون به مرحله پس آزمون تا مرحله پیگیری شده است؛ بنابراین، باتوجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت، زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور روش مناسبی برای بهبود زوجین دچار مشکل در خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی زوجین بوده است.  
۹۸۹.

تاثیر آموزش شیوه فرزندپروری مبتنی بر توانمندی ها بر بهزیستی روان شناختی نوجوانان و خودکارآمدی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روان شناختی خودکارآمدی والدین شیوه فرزندپروری مبتنی بر توانمندی ها نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۵۸
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش شیوه فرزندپروری مبتنی بر توانمندی ها بر بهزیستی روان شناختی نوجوانان و خودکارآمدی والدین انجام شد. پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری والدین دارای نوجوان 12 تا 18 سال شهر تهران در سال 1401- 1400 بودند که از طریق اطلاع رسانی در شبکه های مجازی شرکت کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 44 نفر (22 نفر گروه آزمایش و 22 نفر گروه کنترل) بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و با در نظرگرفتن شرایط ورود و خروج، انتخاب شدند. پس از همتاسازی هر دو گروه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در همتاسازی هر دو گروه به لحاظ داشتن سن مشابه نوجوانان و جنسیت والدین برابر شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی والدین دومکا و همکاران (1996) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) در مراحل قبل و بعد از اجرای برنامه و سه ماه پس از آموزش استفاده شد. برنامه آموزش شیوهفرزندپروری مبتنی بر توانمندی ها به شیوه گروهی در هشت جلسه دو ساعته برای گروه آزمایش ارائه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS22 از روش تحلیل وایانس آمیخته استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش شیوه فرزندپروری مبتنی بر توانمندی ها بر افزایش خودکارآمدی والدین و بهزیستی روان شناختی نوجوان به طور معناداری تاثیر دارد (001/0 ≥P). این تاثیر در مرحله پیگیری سه ماه پایدار مانده بود. بنابراین با استفاده از آموزش شیوه فرزندپروری مبتنی بر توانمندی ها می توان خودکارآمدی والدین و بهزیستی روان شناختی نوجوانان را بهبود بخشید.
۹۹۰.

اثربخشی زوج درمانی با الگوی EIS بر تاب آوری خانواده و رضایت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زوج درمانی با الگوی EIS تاب آوری خانواده رضایت زناشویی زوجین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۵۳
ازدواج به منزله مهم ترین و عالی ترین رسم اجتماعی، برای دستیابی به نیازهای عاطفی افراد همواره مورد تأکید بوده است. دلایل اصلی ازدواج عشق و محبت داشتن به شریک و همراه در زندگی، ارضای نیازهای عاطفی-روانی و افزایش شادی و خشنودی است. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی با الگوی EIS بر تاب آوری خانواده و رضایت زناشویی زوجین بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده و زوج درمانی منطقه 4 تهران در سال 1400 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر (20 زوج) انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر یا 10 زوج) و یک گروه کنترل (20 نفر یا 10 زوج) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته زوج درمانی مبتنی بر الگوی EIS (Amini et al., 2021) اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری خانواده McCubbin et al. (1986) و پرسشنامه رضایت زناشویی ENRICH بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر رضایت زناشویی (93/8 = F و 001/0 = P) و تاب آوری خانواده (10/8 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (زوج درمانی با الگوی EIS) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (رضایت زناشویی و تاب آوری خانواده) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای زوج درمانی با الگوی EIS بر گروه آزمایش بود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که این تأثیرات پایدار بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که زوج درمانی با الگوی EIS بر رضایت زناشویی و تاب آوری خانواده زوجین مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
۹۹۱.

پیش بینی نیرومندی من بر اساس خداپنداره، خداپنداشت، خودپنداره و خودپنداشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خداپنداره خودپنداره خداپنداشت نیرومندی من دانشجو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۲
این پژوهش با هدف شناسایی نقش خداپنداره/خداپنداشت – خودپنداره/خودپنداشت در پیش بینی نیرومندی من و خرده مقیاس های آن (امید، اراده، هدف، شایستگی، وفاداری، عشق، مراقبت و خرد) انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. شرکت کنندگان 250 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران و شاهد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های خداپنداره – خودپنداره برای مداخلات معنوی و پرسشنامه نیرومندی من استفاده شد. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شدند. نتایج حاصل رگرسیون چندگانه نشان دادند این مدل رگرسیونی معنادار و درصد واریانس تغییر برای خرده مقیاس های امید، اراده، هدف، شایستگی، وفاداری، عشق، مراقبت، خرد معنی دار است. نتایج نشان دادند خداپنداشت و خودپنداشت نیرومندی من و خرده مقیاس های آن را با جهت مثبت و خودپنداره و خداپنداره نیرومندی من و خرده مقیاس های آن را با جهت منفی پیش بینی می کند. این یافته ها اهمیت بحث معنویت خداسو در پیش بینی نیرومندی من را نشان می دهد. 
۹۹۲.

مدل ساختاری روابط بین ابعاد آسیب شناسی شخصیت با قلدری به واسطه خودناتوان سازی در بین دانش آموزان متوسطه

کلید واژه ها: آسیب شناسی شخصیت قلدری خودناتوان سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۷۸
زمینه و هدف: پدیده قلدری در مدارس از جمله مواردی است که می تواند امنیت دانش آموزان را تهدید کرده و به تبع آن موجب بروز مسائل آموزشی و تربیتی شود. هدف مطالعه حاضر آزمون مدل ساختاری روابط بین ابعاد آسیب شناسی شخصیت با قلدری به واسطه خودناتوان سازی تحصیلی در بین دانش آموزان متوسطه بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت؛ جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه دوم منطقه 2 شهر تهران در سال تحصیلی 99-1400 بود که طبق استعلام از اداره آموزش و پرورش شهر تهران تعداد کل آن ها 145398 نفر بود؛ که بر اساس ملاک میشل (1993) و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به ابزارهای پرسشنامه خود ناتوان سازی تحصیلی شوینگر و استینسمر پلستر (2011)، پرسشنامه قلدری اولیوس (1986) و فرم کوتاه پرسشنامه شخصیت نسخه پنجم راهنمای تشخیص و آماری (PID-5-BF) پاسخ دادند. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون مدل ساختاری نشان داد که ابعاد شخصیت با خودناتوان سازی و قلدری رابطه مثبتی دارد. همچنین رابطه بین خودناتوان سازی با قلدری نیز مثبت بود. نتایج اثرات میانجی نشان داد که خودناتوان سازی تحصیلی در روابط بین ابعاد شخصیت نابهنجار و قلدری نقش واسطه دارند. نتیجه گیری: نتایج در حالت کلی نشان دادند که مدل آزمون شده با مدل مفهومی دارای برازش مناسبی می باشد.
۹۹۳.

رابطه انگیزه فراگیر با میزان پذیرش یادگیری مجازی دانشجویان: نقش واسطه ای سودمندی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انگیزه فراگیر سودمندی اراک شده پذیرش یادگیری مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۷۰
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه انگیزه فراگیر با میزان پذیرش یادگیری مجازی و نقش میانجی میزان سودمندی ادراک شده دانشجویان بود. طرح این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجو معلمان ورودی 98 در سال تحصیلی 1400-1399 استان خوزستان تشکیل می دادند که از این بین 220 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده ها بوسیله مقیاس انگیزه فراگیر (HAMS؛ هارتر،1981)، سودمندی ادراک شده (PEUS؛ دیویس، 1989) و پذیرش یادگیری مجازی (ElAM؛ تئو،2010) جمع آوری و با استفاده از تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که انگیزه فراگیر بصورت مستقیم و اثر مثبت بر پذیرش یادگیری مجازی دانشجویان دارد (05/0P<). همچنین انگیزه فراگیر به طور غیرمستقیم و از طریق سودمندی ادراک شده بر پذیرش یادگیری مجازی اثر مثبت دارد (05/0P<). شاخص های برازش نیز نشان داد مدل پژوهش از برازش مناسب برخوردار بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سودمندی ادراک شده، نقش میانجی در ارتباط بین انگیزه فراگیر با پذیرش یادگیری مجازی دارد.
۹۹۴.

نقش مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش PTSD در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه

کلید واژه ها: کیفیت زندگی سرمایه های روانشناختی استرس پس از سانحه زلزله زدگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۹۸
زمینه و هدف: رویدادهای آسیب زای طبیعی و انسانی همواره آثار مخرب جسمی، اقتصادی، اجتماعی و البته روان شناختی را به دنبال خود داشته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش اختلال استرس پس از سانحه در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زلزله زدگان زلزله اخیر کرمانشاه بودند. تعداد افراد نمونه 386 نفر از زلزله زدگان بودند که با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج پژوهش و به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس شهروندی اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (1988)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی مک گی (2011) بودند. داده های گردآوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل پیش بینی بینی سلامت معنوی بر اساس تاب آوری، ذهن آگاهی و ارزش های شخصی با در نظر گرفتن نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان براساس داده های تجربی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین اثر مستقیم و غیرمستقیم ارزش های شخصی، تاب آوری و ذهن آگاهی بر سلامت معنوی مورد تأیید قرارگرفت (p<0.05). همچنین تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم بر سلامت معنوی هنرمندان اثر می گذارد (p<0.05). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش اختلال استرس پس از سانحه در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه موثر بود.
۹۹۵.

دگرگونی های بیماری خاست: مطالعه ی پدیدارشناختی تجربه ی بیماری در افراد مبتلا به بیماری های قلبی - عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیماری قلبی - عروقی تجربه ی بیماری دگرگونی بیماری خاست پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۷۱
زمینه: تجربه بیماری های قلبی - عروقی بر ابعاد مختلف جسمانی، روانشناختی، اجتماعی و وجودی بیمار تأثیرگذار است، اما پس از بررسی پیشینه پژوهشی مشخص شد هرکدام از مطالعات انجام شده صرفاً یکی از این مؤلفه ها را مطاله کرده اند. بنابراین عدم وجود پژوهشی که تمام مؤلفه های ذکر شده را در ارتباط با یکدیگر مورد بررسی قرار دهد، نشان دهنده وجود خلأ علمی در این زمینه است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی چگونگی «تجربه ی بیماری» در افراد مبتلا به بیماری های قلبی - عروقی انجام شد. روش: در پژوهش کیفی حاضر از روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند صورت گرفت و برای گردآوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساختاریافته مبتنی بر محورهای پیشنهادی اسپرادلی (2016)، با 16 بیمار قلبی - عروقی به صورت انفرادی انجام شد. داده ها بر اساس راهبرد 6 مرحله ای اسمیت، لارکین و فلاورز (2021) و در محیط نرم افزار MAXQDA-2020 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: از تحلیل یافته ها، مقوله ی مرکزی "دگرگونی های بیماری خاست" شناسایی شد که شامل پنج مقوله ی اصلی پدیدارشوندگی بدن، مانع عاملیت، تداخل ارتباطی، تجارب هیجانی دشوار و چالش های وجودی است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت در مواجهه با بیماری های قلبی - عروقی ابعاد مختلفی از زندگی شخصی و اجتماعی بیماران دچار دگرگونی های عمیق می شود. استفاده از مقوله های شناسایی شده در پژوهش حاضر می تواند راهنمایی برای متخصصان در ارزیابی این مورد باشد که بیمار قلبی - عروقی در کدام یک از مقوله های "دگرگونی های بیماری خاست" دچار مشکلات جدی تری است و در نتیجه می تواند متخصصان را در طراحی و اجرای مداخلات متناسب با همان مقوله یاری کند.
۹۹۶.

اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر رفتار خوردن هیجانی، بد تنظیمی هیجانی، استرس ادراک شده و نشخوار فکری در زنان مبتلا به بیماری چاقی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شفقت رفتارخوردن هیجانی بدتنظیمی هیجانی استرس ادراک شده نشخوار فکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۶۶
هدف: پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر رفتار خوردن هیجانی، بدتنظیمی هیجانی، استرس ادراک شده و نشخوار فکری در زنان مبتلا به بیماری چاقی مزمن انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر جزء طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون -پس آزمون-پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری چاقی مزمن و شاخص توده بدنی مراجعه کننده به کلینیک مشاوره تغذیه ای کیان شهر تهران بین ماه های اردیبهشت تا تیرماه 1401 بودند. به منظور تشکیل دو گروه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج)، ابتدا 30 زنان مبتلا به چاقی مزمن و شاخص توده بدنی به شیوه غربالگری انتخاب و سپس به صورت تصادفی 15 بیمار در گروه آزمایش و 15 بیمار در گروه گواه گروه بندی شدند. برنامه جلسات درمان متمرکز بر شفقت در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای براساس پروتکل نف و گرمر (2013) برای گروه آزمایش تشکیل شد. همچنین مرحله پیگیری سه ماه بعد از پس آزمون روی هر سه گروه اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رفتار خوردن هیجانی ون استرین و همکاران (2009)، پرسشنامه بدتنظیمی هیجانی گراتز و رومر (2004)، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و پرسشنامه نشخوار فکری نالن هوکسما و مارو (1991) بودند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد درمان متمرکز بر شفقت در شرکت کنندگان گروه های آزمایشی به نسبت گروه گواه تأثیر معناداری بر بهبود رفتار خوردن هیجانی (83/115=F، 001/0>P)، بدتنظیمی هیجانی(10/98=F، 001/0>P)، استرس ادراک شده (53/101=F، 001/0>P) و نشخوار فکری (52/74=F، 001/0>P) در زنان مبتلا به بیماری چاقی مزمن و شاخص توده بدنی داشته است (05/0>P). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان متمرکز بر شفقت باعث بهبود رفتار خوردن هیجانی، بدتنظیمی هیجانی، استرس ادراک شده و نشخوار فکری در زنان مبتلا به چاقی مزمن می گردد.
۹۹۷.

مقایسه اثربخشی مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم با روان درمانی مثبت نگر بر خودشفقتی و همجوشی شناختی مادران دارای کودک طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم خودشفقتی روان درمانی مثبت نگر همجوشی شناختی مادران دارای کودکان طیف اوتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۵۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم با روان درمانی مثبت نگر بر خودشفقتی و همجوشی شناختی مادران دارای کودک طیف اوتیسم بود. روش پژوهش : روش پژوهش نیمه آزمایشی (سه گروهی- سه مرحله ای) و جامعه آماری شامل تمام مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم مراجعه کننده به مراکز اوتیسم در شهر اصفهان در تیرماه سال 1401 بود که به روش هدفمند در هر گروه 20 نفر قرار گرفتند. داده ها در هر سه مرحله به وسیله پرسشنامه خودشفقتی نف (۲۰۰۳) و مقیاس همجوشی شناختی گیلاندرز و همکاران (2014) گرداوری شدند. بسته ی روان درمانی مثبت نگر رشید و سلیگمن (2013) در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اول و بسته ی مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم به صورت 9 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش دوم اجرا گردید. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هر دو بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و روان درمانی مثبت نگر باعث کاهش همجوشی شناختی و افزایش خودشفقتی مادران دارای کودک طیف اوتیسم شده است و این اثربخشی در طول مرحله پیگیری نیز پایدار بوده است (05/0≥p). نتایج آزمون تعقیبی بونفرنی نشان داد که بین اثربخشی دو بسته مداخله درمانی در هیچ کدام از متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش روانشناسان می توانند از هر دو مداخله برای افزایش آگاهی مادران دارای کودک طیف اوتیسم در خصوص معنا و هیجانات مثبت در راستای کاهش همجوشی شناختی و افزایش شفقت به خود استفاده نمایند.
۹۹۸.

مقایسه اثربخشی برنامه فرزندپروری ذهن آگاهانه همراه با آموزش مدیریت والدین با فرزندپروری ذهن آگاهانه و مدیریت والدین به تنهایی بر راهبردهای مقابله ای و رضایت زناشویی در مادران کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش ترکیبی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه آموزش مدیریت والدین راهبردهای مقابله ای رضایت زناشویی مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۵۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه همراه با آموزش مدیریت والدین (آموزش ترکیبی) با آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و آموزش مدیریت والدین به تنهایی، بر راهبردهای مقابله ای و رضایت زناشویی در مادران کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان پیش دبستانی شهر کاشمر در سال 1399-1400 بود که از این جامعه تعداد 120 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در چهار گروه 30 نفره به صورت تصادفی گمارده شدند که گروه اول برنامه ی آموزشی فرزندپروری ذهن آگاهانه و گروه دوم برنامه ی آموزش مدیریت والدین را طی 8 جلسه 120 تا 150 دقیقه ای هفتگی، و گروه سوم آزمایشی بسته ی آموزش ترکیبی را طی 16 جلسه 150 دقیقه ای دو روز در هفته دریافت نمودند. گروه گواه برنامه ای دریافت نکرد و در لیست انتظار قرار گرفت. همه افراد در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (1989) و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1984) را تکمیل کردند. در نهایت داده ها به روش های تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر با کمک نرم افزار SPSSV19 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد هیچکدام از روش های آموزشی باعث اثربخشی در رضایت زناشویی نشد (08/0 =F و 98/0=P). این در حالی بود که در دو راهبرد مسأله محور (14/8 =F و 0001/0 = P) و هیجان محور (97/6 =F و 001/0= P) این میزان معنی دار بود. به این معنی که در مراحل پس آزمون و پیگیری آموزش ترکیبی از دو آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری ذهن آگاهانه مؤثرتر بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیان گر این است که آموزش ترکیبی فرزندپروری ذهن آگاهانه و آموزش مدیریت والدین می تواند باعث کاهش راهبردهای هیجان محور و افزایش راهبردهای مسأله محور شود، امّا در رضایت زناشویی تأثیری ندارد، لذا آگاهی والدین، معلمان، مشاوران، روانشناسان و سایر متخصصان از این آموزش ها می تواند کمک کننده باشد.
۹۹۹.

الگوی سرزندگی ذهنی سالمندان بر اساس جهت گیری مذهبی: نقش میانجی عملکرد خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: جهت گیری مذهبی سالمندان سرزندگی ذهنی عملکرد خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۶۹
سرزندگی به معنای نوعی تجربه خاص روان شناختی یک نیروی حیات بخش است که موجب حس شور زندگی و روحیه در سالمندان می شود و خود تحت تأثیر عوامل متعددی است. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی نقش میانجی عملکرد خانواده در رابطه جهت گیری مذهبی با سرزندگی ذهنی سالمندان بوده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی سالمندان 60 سال به بالای شهر تهران در سال 1400 بود که از میان آنان 300 نفر واجد شرایط به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت برخط به پرسش نامه های جهت گیری مذهبی آلپورت و راس، عملکرد خانواده اپشتاین و همکاران و سرزندگی ذهنی رایان و فردریک پاسخ دادند. الگوی پژوهش و روابط بین متغیّرها با استفاده از همبستگی پیرسون تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم جهت گیری مذهبی درونی بر عملکرد خانواده مثبت (01/0P< و 17/0=β)؛ اما اثر مستقیم جهت گیری مذهبی بیرونی بر عملکرد خانواده منفی (01/0 P<و 34/0-=β) بود. اثر مستقیم عملکرد خانواده بر سرزندگی ذهنی (01/0P< و 65/0=β) و اثر مستقیم جهت گیری مذهبی درونی بر سرزندگی ذهنی مثبت (01/0 P< و 20/0=β)، اما اثر مستقیم جهت گیری مذهبی بیرونی بر سرزندگی ذهنی منفی (01/0P< و 04/0-=β) بود. همچنین عملکرد خانواده در ارتباط بین جهت گیری مذهبی درونی (05/0P< و 34/2=Z) با سرزندگی ذهنی نقش واسطه ای داشت. علاوه براین، عملکرد خانواده در ارتباط بین جهت گیری مذهبی بیرونی (01/0P< و 56/3-=Z) با سرزندگی ذهنی نقش واسطه ای داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، جهت گیری مذهبی و عملکرد خانواده نقش مهمی در سرزندگی ذهنی سالمندان دارند؛ بنابراین توجه به آنها می تواند راهکاری مؤثر برای حفظ سرزندگی ذهنی سالمندان باشد.
۱۰۰۰.

الگوی روابط ساختاری یادگیری خودتنظیمی، هویت اخلاقی و هوش معنوی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم Learning self-regulation based on moral identity mediated by spiritual intelligence in students(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: دانش آموز هوش معنوی هویت اخلاقی یادگیری خودتنظیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۶۲
تحولات جهانی، نبود اطمینان محیطی و لزوم سازگاری با چالش های ناشی از آن نظام های آموزشی را به سمت تربیت فراگیرانی سوق می دهد که صلاحیت های یادگیری مستقلانه و خودهدایت شده را دارند. پژوهش حاضر ضمن توجه به چنین چالش هایی، با هدف شناسایی الگوی روابط ساختاری یادگیری خودتنظیمی بر اساس هویت اخلاقی با میانجیگری هوش معنوی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم مشغول به تحصیل در مدارس دولتی شهر اردبیل بود. تعداد 250 نفر از این افراد به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت برخط به پرسش نامه های یادگیری خودتنظیمی، هوش معنوی و هویت اخلاقی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و الگو یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که نمره کل هوش معنوی، هویت اخلاقی و مؤلفه های آنها با خودتنظیمی در یادگیری و همچنین، هوش معنوی با نمره کل هویت اخلاقی و مؤلفه های آن ارتباط مثبت و معناداری داشت (001/0P<) و فرضیه پژوهش مبنی بر ارتباط بین متغیّرها و پیش بینی یادگیری خودتنظیمی بر اساس هویت اخلاقی با میانجی گری هوش معنوی تأیید می شود. نتیجه گیری: نتایج الگو یابی نشان می دهد که هویت اخلاقی دارای اثر مستقیم و غیرمستقیم -از طریق هوش معنوی- بر یادگیری خودتنظیمی است؛ از این منظر توصیه می شود ارتقای معنویت و هویت اخلاقی فراگیران و عاملان آموزشی با استفاده از روش های فردی، بین فردی و موقعیتی مدنظر قرار گیرد و از آن طریق جنبه های شناختی، فراشناختی، رفتاری، انگیزشی و عاطفی یادگیری بهبود یابد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان